ابنالرضا
شمیم عطر رحمت میوزد از کوچهها امشب
دوباره دیده شد در آینه وجهِ خدا امشب
میان گاهواری که ملک گهواره جنبان است
به جلوه آمده روی علیِ مرتضی امشب
بخوان چندین فراز از جامعه در نیمه شب امشب
که حال دیگری دارد مناجات و دعا امشب
چرا باید به دارو و دوا و نسخه دل بندم
چرا که نام هادی میشود درد و دوا امشب
ز یمن مقدم مولود زهرا حضرت هادی
شده آیینهبندان خانهی ابنالرضا امشب
شبیهِ کنج ایوانِ طلا در کنج این هجره
نشستن پای گهواره عجب دارد صفا امشب
دخیلِ دامن این نازدانه شهر پیغمبر
نمایان شد که فرقی نیست در شاه و گدا امشب
نه اینکه در مدینه کوچههای شهر روشن شد
چراغان میشود از نور او عرض و سما امشب
شب میلاد ساقی پر کند جام مرا از مِی
چه شوری در زمین و آسمان گشته به پا امشب
شده عرش برین شهر پیمبر لیک میدانم
خبرهایی است در هر جای جایِ سامرا امشب
دمِ بابالجواد آنگونه خیل زائران دیدم
که گفتم هست این میخانه هم دارالشفا امشب
رضا باقریان
#رضا_باقریان #شعر_هیئت #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_امام_هادی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
حضرتِ باران
خَبَرش آمده که عرش چراغان شده است
خنده مهمانِ لبِ حضرتِ باران شده است
گُلِ لبخـند که آمد به لبِ مادرتان
همه یَ عرشِ خدا شاد وُ غزلخوان شده است
سفره ای پُر بَرَکت پَهـن شده در دنیا
نان خورَش حـاتم وُ ایّوب وُ سلیمان شده است
خوش به حالِ دلِ هرکس که به او دل داده
میـهمانِ حـرَمَش زائرِ سبحان شده است
دَم به دَم شکرِ خدا کُن که به او دل دادی
گِـرِه اُفـتاده به کارَت تو بگـو یا هادی
مکتَبَـش مصطفوی وُ نَسَبَش مولایی
نَفَـحات وُ حـرکات وُ نَفَسَش زهرایی
وارثِ صبر وُ کراماتِ عمویَش حسن است
خُلق وُ خویَش...بَر وُ رویَش...همه عاشورایی
آبرودار شـود سائل وُ مِسکـینِ حرم
خوش به حالِ دلِ ما که شده سامّرایی
آمد و شادی وُ سبزی وُ طراوت آورد
وَ به یُمنِ قدمَش خاک شده رویایی
صف ببندید مَساکـینِ حـرم با شادی
صِلِه یِ کرب وُ بلا می دهد امشب هادی
آمده تا دلِ طـوفان زده آرام شود
حج نَرَفته حرمی صاحبِ اِحرام شود
علوی نام وُ مَرام است عجب نیست اگر...
وارثِ بیـرقِ جاءَالحَـقِ اسلام شود
او نگاهی بُکُند فُلک وُ فَلَک می گردد
شیرِ حَق کرد نَظَر شیرِ ژیان رام شود
قابی از سجده یِ سجّاد وُ کلامِ باقر...
با دَمِ صادق وُ کاظم اگر اِدغـام شود
می شود صفحه یِ خشکِ دلِ ما آبادی
زائرِ سامِـرِه شد هر که صـدا زد هادی
زائران حرم وُ صحن وُ سَرا را عشق است
عاشقانِ نقی وُ اسمِ شما را عشق است
هر کسی جامعه می خواند وُ حالی دارد...
در حریمِ پسرِ جود وُ سَخا را عشق است
نوه یِ حضرتِ سلطان وُ مسیرِ فرج وُ...
دلبرِ خوش سخن وُ میرِ وِلا را عشق است
سامرایی شده ها ماهِ نَوا نزدیک است
گریه وُ سینه زنی...کرب و بلا را عشق است
مشهد وُ سامرهُ و کرب وُ بلا می گویند...
صاحب الاَمر کجایی وُ تو را می جویند
حسین ایمانی
#حسین_ایمانی #شعر_مذهبی #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_امام_هادی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
چشم کریمت
اگر رزق من سامرایی نمی شد
نصیبم مقام گدایی نمی شد
اگر قابلیت نمی داشت قلبم
ز چشم کریمت عطایی نمی شد
به اذن تو سجاده را پهن کردم
لب من که وا به دعایی نمی شد
یقینا اگر مادر تو نمی خواست
دل من برایت هوایی نمی شد
اگر که ضریح تو جلوه نمی کرد
ز باغ جنان رونمایی نمی شد
شبیه جهنم جهان بود اگر که
به نور رخت روشنایی نمی شد
تو در جامعه شرح توحید دادی
که بی جامعه دل خدایی نمی شد
اگر آن زیارت نمی ماند از تو
دل عارفی کبریایی نمی شد
و هر سالکی سیر کامل نمی کرد
اگر از تو این رهگشایی نمی شد
کلیمانه مداحی خویش کردی
تو را بهتر از این ثنایی نمی شد
شما مهبط نور وحی الهید
بشر بی شما رهنمایی نمی شد
شما معدن رحمت و گنج علمید
نبودید، دنیا که جایی نمی شد
چو ویرانه می شد، لجن زار می شد
یقین غیر ظلمت سرایی نمی شد
شما باب ایمان و سر خدایید
خدا می شدید حق چو آیینه می شد
نبودید اگر که پناه خلائق
از این تنگناها رهایی، نمی شد
اگر در سقیفه خیانت نمی شد
به فرزند زهرا جفایی نمی شد
نمی شد تعارف به او جامی اصلا
در آنجا چنین ماجرایی نمی شد
خدایا چه می شد که از زهر، قلبش
جوادی نمی شد، رضایی نمی شد
به دنبال مرکب پیاده نمی رفت
اسیر مسیر بلایی نمی شد
چنین که شده زخم پاهایش، ای کاش
دگر دختری پاحنایی نمی شد
دل شب پی ناقه ای در بیابان
ز سیلی شکسته صدایی نمی شد
دگر آبروی رقیه نمی رفت
اگر احتیاجش عصایی نمی شد
ائمه اگر به شهادت رسیدند
یکی مثل آن کربلایی نمی شد
همه لااقل یک کفن داشتند و
تنی دفن با بوریایی نمی شد
و یا پیکری زیر پایی نمی ماند
سری قاری نیزه هایی نمی شد
رضا رسول زاده
#رضا_رسول_زاده #شعر_مذهبی #شعر_هئیت #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_هادی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
شروع عشق به نام خدا به نام شما
من آفریده شدم تا شوم غلام شما
هزار شکر نبوده هنوز روی سرم
به غیر سایه ی لطف علی الدوام شما
کبوتر دل من که نمی پرد همه جا
از آن زمان که گرفتار شد به دام شما
به پاسبانی صحن تو صد چو جبرائیل
نشسته اند شب و روز، روی بام شما
خوشا به حال کسی که شده در این دنیا
مسیر زندگی اش روشن از کلام شما
شما تمامی دار و ندار ما هستید
همیشه آبرو و اعتبار ما هستید
جهان به زیر قدوم تو خار می گردد
نفس بزن که دو عالم بهار می گردد
برای عرض ارادت به محضرت، خورشید
به سمت گنبد تو رهسپار می گردد
یکی دو شب که نه، هر شب به سامرا، مهتاب
دم رواق تو مثل غبار می گردد
اگر که تیغ دو ابروت می کشد، جانم
هزار بار به پایت نثار می گردد
اگر به عشق تو مردم، شما نخور غصه
یک عاشقت کم از این صد هزار می گردد
به عشق، زنده بود هر کسی فدای تو شد
و خوش به حالش اگر خاک سامرای تو شد
دلم بهانه گرفته، بهانه ات هادی
نشسته سائل تو پشت خانه ات هادی
اگر به نیمه ی ذی الحجه اعتکاف کنم
شوم مقیم، در آن آستانه ات هادی
بخوان تو جامعه ای که دوباره دلتنگم
برای زمزمه ی عاشقانه ات هادی
به عرش، نقل محافل، بیان مدح شماست
بیان منقبت بی کرانه ات هادی
تو آمدی که گرفتاری ام شروع شود
شوم اسیر تو و آب و دانه ات هادی
تو آمدی که بدانم جلال یعنی چه!
تو آمدی که ببینم جمال یعنی چه!
بخوان حدیث محبت، دل مرا ببری
بگیر دست مرا تا به سامرا ببری
ببین که دور و بر من غریبه بسیار است
بگیر دست مرا، سوی آشنا ببری
تو رهنمای منی، تا نیامده شیطان
بگیر دست مرا تا سوی خدا ببری
همه یقین من این است، راه حق آنجاست
به هر کجا که دلت خواسته مرا ببری
به آن ضریح تو سوگند می دهم آقا
مرا تو یک شب جمعه به کربلا ببری...
...که روضه خوان بشوم در حریم خون خدا:
میان آن همه لشکر...حسین شد تنها...
رضا رسول زاده
#رضا_رسول_زاده #شعر_آیینی #شعر_مذهبی #شعر_هیئت #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_حضرت_هادی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
ما گدای سامرایت
ای نگاهت در مسیر کهکشان ها ماندگار
وسعت دستان تو بر سایه بان ها ماندگار
می شود ثابت به من در هر فرازِ «جامعه»
نام تو بین همه خطّ امان ها ماندگار
ما گدای سامرایت! سفره ها از لطف تو
پهن خواهد شد! در آن ها آب و نان ها ماندگار
شک ندارم از کرم آباد چشمانت هنوز
باغ آباد است و شوق باغبان ها ماندگار
چونکه همنامِ علی(ع) خواندت پدر٬ شد تا ابد
أشهدُ انّ علی(ع) بین اذان ها ماندگار
فعلتان خیر است و احسان عادت هر روزتان
تا ابد هستند آری مهربان ها ماندگار
سائل آمد پشتِ در٬ وقت سحر٬ حین غروب
اینچنین پایِ حرم شد آستان ها ماندگار
رفت با دستانِ پُر بی آنکه بشناسد تو را
می شوند اینگونه بی نام و نشان ها ماندگار
ده چراغِ عرش روشن! أنتَ هادیَ ٱلاُمم
آیه هایت هست در شمس و دخان ها ماندگار
سامرا با عشق تو آباد خواهد شد ولی
حرف تو این است باشد جمکران ها ماندگار!
مرضیه عاطفی سمنان
#شعر_مذهبی #شعر_هیئت #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_هادی #مرضیه_عاطفی_سمنانی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
نور چشم
تمام زاویه ها را کشیده ای قائم
آهای سرو قدِ سرترین٬سرت سالم
غزال اُم ولد” نور چشم های جواد
پدر بزرگ شب قدر حضرت قائم
پدر غریب پدر آشنا پدر مظلوم
پسر مراد پسر مجتهد پسر عالم
نشانه های امامت تمام شد وقتی
شکفت کنج لبت خالی از بنی هاشم
تو با لباس سپیدی و بالباس سیاه
برای دیدن تو کعبه می شود عازم
درست نیمه ی ذی الحجه بعد حج هر سال
تو مَحرمی و حرم می شود تو را مُحرم
زیارتی به بلندای جامعه از توست
زیارتی که شب قدر می شود لازم
زیارتی که خودش هست محتشم”پرور
درست کرده به کرّات اکبر ناظم”
دوتا فقط همه ی راز جامعه ست بگو
فقط”بکم فتح الله” فقط بکم یختم”
مهدی رحیمی زمستان
#شعر_مذهبی #شعر_هیئت #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_هادی #مهدی_رحیمی_زمستان
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
محضر خورشید
نوبت عشق است و کاروبار حرام است
هرچه بجز گفتن از نگار حرام است
جبر تو گر هست اختیار حرام است
محضر خورشید سایه سار حرام است
گم شده در جاده ایم راهنما باش
حضرت هادی بفکر این فقرا باش
وقت گذر نور باش رهگذران را
باز بدستت بگیر نبض زمان را
جان بده با یک حدیث پیر و جوان را
پرکن از ایمان دوباره گوش اذان را
ای همه ی آفتاب ها لب بامت
مومن و کافر همه فدای مرامت
دست تو حاتم ز هر فقیر و گدا ساخت
حرکت نعلین تو زخاک طلا ساخت
پیچش عمامه ات ز عرش نما ساخت
برد هرانکس که قبله سمت شما ساخت
ذکرتو بر دردها دواست همیشه
کعبه حجاج سامراست همیشه
ما سروسامان نداشتیم تو دادی
مرهم و درمان نداشتیم تو دادی
شوق کریمان نداشتیم تو دادی
میل بقرآن نداشتیم تو دادی
پربه هوای تو میزنیم چه بهتر
پوزه بپای تو میزنیم چه بهتر
از قبل جامعه قرار گرفتیم
خط به خطش حس افتخار گرفتیم
شیعه آقا شدیم عیار گرفتیم
راه بسوی همین دیار گرفتیم
درحرمت مثل کعبه شور و صفا هست
گنبد و گلدسته هات دردل ما هست
درشب تاریک نور ماه مرا کشت
دیدن این صحن و بارگاه مرا کشت
خلوتی `سر من راه” مرا کشت
گریه زوار زا به راه مرا کشت
موشک و خمپاره سمت و سوی حرم خورد
حضرت حجت چقدر پای تو غم خورد
تابه ابد در دلت عزای حسین است
گریه هرروزه ات برای حسین است
چشم ترت وقف روضه های حسین است
مرهم درد تو کربلای حسین است
شکر،خدا پاسخ دعای تورا داد
قبه ارباب ما شفای تو را داد
جد غریبت به زیر تیغ و سنان بود
برجگرش داغ مرگ تازه جوان بود
هم بدنش در حصار نیزه زنان بود
هم که نگاهش سوی خیام زنان بود
از دهنش گرچه یاغیاث شنیدند
زنده جاوید را به نیزه کشیدند
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_ایینی #شعر_مذهبی #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_هادی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
پشت میخانه
پشت میخانه نشستم غرق شور و شادی ام
از خراب آباد این دل در پی آبادی ام
هرکسی پرسید از نام و تبار و شهرتم
سینه را کردم سپر گفتم که عبدالهادی ام
من نخوردم غیر این درگاه نان سفره ای
دلخوشم بر استخوانی که به دستت دادی ام
جرعه جرعه معرفت نوشاندی ام از ساغرت
جرعه جرعه جامعه، از اول نوزادی ام
برکت شیر حلال مادرم بوده اگر
نیستم اهل سقیفه رهرو این وادی ام
هرکه هستم، هرچه هستم، باسواد و بی سواد
نوکر حلقه به گوشم، نوکر ابن الجواد
ای امام المتقین، ای هادی، ای حصن حصین
نوکرت از تو، تو را می خواهد ای آقا همین
هر کجا رو کرده ام دیدم جمال روی تو
هر کجا رفتم تو بودی در یسار و در یمین
خاک عالم ملک زهرا هست، پس باشد حرام
بی ولای تو قدم برداشتن روی زمین
پای درس و بحث تو شد حضرت عبدالعظیم
یکه تاز مکتب معرفت و اهل یقین
خادمی خانه ات با خضر و نوح و آدم است
نوکری از نوکران تو شده روح الامین
ذکر این آواره شد یا ایها الهادی مدد
عاجزم از کار خود یا ایها الهادی مدد
درس های اعتقادت را بیا از سر بگو
با زیارت جامعه امشب تو از حیدر بگو
از امیرالمؤمنین، یعسوب دین، حبل المتین
باز هم آقا بیا از ساغی کوثر بگو
یکصد و پنجاه دفعه در غدیر خم بیا
با زیارت نامه ات از خواجه ی قنبر بگو
من یقین دارم که باشد آتش دوزخ حرام
بر محبین علی در وادی محشر، بگو...
...عاشقت را می خری آنجا به عشق مرتضی؟
کی مرا هم می بری یک شب نجف، آخر بگو
سامرایی می شوم بعد از زیارت در نجف
پاک می آیم به پیشت با طهارت در نجف
بر مشامم می رسد هر لحظه بوی سامرا
بین نوکرهاست امشب گفت و گوی سامرا
من همان عبد شما هستم که از شوق وصال
سجده کردم سالیان سال سوی سامرا
با شمیم و جذبه های سامرایی شما
پروراندی در دل ما آرزوی سامرا
تا ابد هستیم محتاج نگاه رحمتت
ملجا و کهف حصین ماست کوی سامرا
ما برای نوکری در ماه جانسوز حسین
اشک می گیریم هر سال از سبوی سامرا
اذن گریه می دهی بر روضه ی جدت حسین؟
می گذاری پا نهم در روضه ی جدت حسین؟
مهدی علی قاسمی
#شعر_مذهبی #شعر_هیئت #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_هادی #مهدی_علی_قاسمی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
دلبر تو باشی
دلبر تو باشی باید از دلبر بخوانم
شرک است اگر نام کس دیگر بخوانم
رفتم به کرسی ادب تکیه کنم تا
مدح تو را از روی آن منبر بخوانم
قرآن به روی چشم جانم باز کردم
تا اینکه معنای تو را بهتر بخوانم
باید که تاویل تو را ” حیدر” بدانم
یا اینکه در تفسیرت از کوثر بخوانم
وقتی ولی الله و عین الله هستی
یعنی که با هر ذره ای همراه هستی
ابن الصفا ابن السخا ابن الکریمی
برگ خلاصی از منیّت از جهیمی
در عقل و روح و جسم ما با ما سهیمی
هادی جان هایی هدایت را زعیمی
با گنبدت خورشید را هم محور کردی
با صحن هایت بانی دارالنعیمی
وقتی که تو مولای شاه عبدالعظیمی
هم سامرا هستی و هم در ری مقیمی
در جان ما بر مسند عزت نشستی
نرخ کرامت را در این عزت شکستی
ما را هدایت بی نهایت کرده ای تو
اصلا هدایت را هدایت کرده ای تو
شاهی و تخت شاهی ات قدری حصیر است
بر تکه ای از نان کفایت کرده ای تو
با زندگی خویش قرآن خدا را
یک دور، از اول حکایت کرده ای تو
از عرش بالاتر زدی ای حامل عرش
آنقدر که در خود درایت کرده ای تو
بابا بزرگ مهدی زهرا نگاهی
بر این من دلبسته بر دنیا نگاهی
ای دل اگر امسال سامرّا نرفتی
یعنی که پایین ماندی و بالا نرفتی
ای قطره از چه در پی دریا نرفتی؟
بیچاره... زیر سایه ی طوبا نرفتی
تا کربلا رفتی و برگشتی به خانه؟
پر زد دلت تا سامرا اما نرفتی؟
یک جای کارت لنگ میزد که آقا
برگ براتت را نزد امضا نرفتی
من دوست دارم تا به سامرّا بیایم
برگ براتم را بزن امضا بیایم
جعفر ابوالفتحی
#جعفر_ابوالفتحی #شعر_مذهبی #شعر_هیئت #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_هادی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
یا هادیالاُمَم
ای «سُرّ مَن رَأیٰ»ی غم ما فقیرها
ای رویش امید، میان کویرها
ای خالق زیارت کلّ ذواتِ نور
ای جامعه سُرای تبارِ کبیرها
یا هادیالاُمَم ! اگر انوار تو نبود
بیراهه میشدند تمام مسیرها
منت کشیده عرش، برای جلوس تو
اما نشستهای به حصارِ حصیرها
معلوم شد، امامِ تمامِ خلایقی
تا سر گذاشتند، به پای تو شیرها
ای مظهرِ شکوهِ علی؛ چارمین علی !
میلاد توست، مطلع عید غدیرها
یا ایهاالعزیز ! تَصَدَّق عَلیَ الذَّلیل
عشق تو عزت است، برای حقیرها
یکبار هم به گوشهی صحنت نظر بکن
یکدم بیا به دیدن ما گوشهگیرها !
بنشین کنار سفرهی سائل تبارها
برکت بده به لقمهی نان و پنیرها
رضا قاسمی
#رضا_قاسمی #شعر_آیینی #شعر_لوادت_حضرت_هادی #شعر_مذهبی #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
نوبت عشق است
نوبت عشق است و کاروبار حرام است
هرچه بجز گفتن از نگار حرام است
جبر تو گر هست اختیار حرام است
محضر خورشید سایه سار حرام است
گم شده در جاده ایم راهنما باش
حضرت هادی بفکر این فقرا باش
وقت گذر نور باش رهگذران را
باز بدستت بگیر نبض زمان را
جان بده با یک حدیث پیر و جوان را
پرکن از ایمان دوباره گوش اذان را
ای همه ی آفتاب ها لب بامت
مومن و کافر همه فدای مرامت
دست تو حاتم ز هر فقیر و گدا ساخت
حرکت نعلین تو زخاک طلا ساخت
پیچش عمامه ات ز عرش نما ساخت
برد هرآنکس که قبله سمت شما ساخت
ذکرتو بر دردها دواست همیشه
کعبه حجاج سامراست همیشه
ما سروسامان نداشتیم تو دادی
مرهم و درمان نداشتیم تو دادی
شوق کریمان نداشتیم تو دادی
میل بقرآن نداشتیم تو دادی
پربه هوای تو میزنیم چه بهتر
پوزه بپای تو میزنیم چه بهتر
از قِبَل جامعه قرار گرفتیم
خط به خطش حس افتخار گرفتیم
شیعه آقا شدیم عیار گرفتیم
راه بسوی همین دیار گرفتیم
اسم تو آمد که زیر و رو شده حالم
خانه ی امنت شده ست قبله عالم
درشب تاریک نور ماه مرا کشت
دیدن این صحن و بارگاه مرا کشت
خلوتی سُرِّ مَن راه مرا کشت
گریه زوار زا به راه مرا کشت
آنقدر اینجا عطای تو شده معروف
بین گدایان گدای تو شده معروف
تابه ابد در دلت عزای حسین است
گریه هرروزه ات برای حسین است
چشم ترت وقف روضه های حسین است
مرهم درد تو کربلای حسین است
هرکه به سوی تو التماس دعا داشت
چشم تر تو نظر به کرببلا داشت
جد غریبت به زیر تیغ و سنان بود
برجگرش داغ مرگ تازه جوان بود
هم بدنش در حصار نیزه زنان بود
هم که نگاهش سوی خیام زنان بود
از دهنش گرچه یاغیاث شنیدند
زنده جاوید را به نیزه کشیدند
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_ولادت_امام_دهم #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_امام_هادی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
به مقدم
برای عشق دوباره بهانه پیدا شد
بهانة غزلی عاشقانه پیدا شد
طنین آمدن کیست اینکه از طربش
قلم به شور رسید و ترانه پیدا شد
الا که گمشدگان هدایتید هنوز
پی نشانه نگردید، خانه پیدا شد
برای مرغ دل چند بام و چند هوا
هم آشیانه و هم آب و دانه پیدا شد
میان باغچه، یاسی شکفت وقتی که
گل جواد به دست سمانه پیدا شد
رسید چشمة کوثر رسید آب حیات
به مقدم دهمین مصحف خدا صلوات
ببین محمد سوم! علی چارم رامی
الا رفت مردم یا علی گفتند
دستش که بالا رفت عالم شد اسیر عشق
مولای یا مولای تنها ذکر باران است
مولای یا مولای تنها راه پایان است
احسان نرگسی رضاپور
#احسان_نرگسی_رضاپور #شعر_ولادت_امام_دهم #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_امام_هادی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
به مقدم
برای عشق دوباره بهانه پیدا شد
بهانة غزلی عاشقانه پیدا شد
طنین آمدن کیست اینکه از طربش
قلم به شور رسید و ترانه پیدا شد
الا که گمشدگان هدایتید هنوز
پی نشانه نگردید، خانه پیدا شد
برای مرغ دل چند بام و چند هوا
هم آشیانه و هم آب و دانه پیدا شد
میان باغچه، یاسی شکفت وقتی که
گل جواد به دست سمانه پیدا شد
رسید چشمة کوثر رسید آب حیات
به مقدم دهمین مصحف خدا صلوات
ببین محمد سوم! علی چارم رامی
الا رفت مردم یا علی گفتند
دستش که بالا رفت عالم شد اسیر عشق
مولای یا مولای تنها ذکر باران است
مولای یا مولای تنها راه پایان است
احسان نرگسی رضاپور
#احسان_نرگسی_رضاپور #شعر_ولادت_امام_دهم #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_امام_هادی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا هادی آل محمد
تا کتاب آفرینش باز شد
عاشقی بال و پر پرواز شد
تا که قدری اب و خاک آدم شود
بادم هو یا علی اعجاز شد
عشق سهم هر کسی انجا نبود
حکمت این موهبت چون راز شد
تا دل ما بسته شد بر زلف عشق
دربهای رحمت حق باز شد
ابتدای راه بود واشتیاق
یا علی گفتیم عشق آغاز شد
با علی شد بر بشر نعمت تمام
عشق یعنی روی حیدر والسلام
اندک اندک جمع مستان می رسند
در غدیر خم به جانان می رسند
العطش گویان پی ساقی عشق
پای این خم می پرستان میرسند
تادر آن برکه به قربانش روند
حاجیان از عید قربان می رسند
از فلک شمس و قمر ها تا کنند
جشن حیدر را چراغان می رسند
کاش ما را هم علی مهمان کند
با کسانی که به ایشان میرسند
هر که خواهد تا غدیر خم رود
یک علی باید هدایتگر شود
یک علی که هادی این شادی است
یک علی که هم نقی هم هادی است
یک علی که جامعه دارد به لب
لطف او عادات مادر زادی است
مهبط الوحیی که از انفاس او
درمیان سینه ها آبادی است
کاش ما را هم اسیر اوکنند
بند عشقش برتر از آزادی است
بانگاهش ما غدیری میشویم
بی گمان او هادی این وادی است
السلام ای مظهر کهف الورا
معدن رحمت امام سامرا
آمدی و شعله ثاقب رسید
عشق بر دلها زشش جانب رسید
بخت برگشته به دلها روی کرد
تیر مژگانت که بر حاجب رسید
چرخش چرخ و فلک را محوری
محفل پروانه را صاحب رسید
لافتی الا علی آمد مگر
که علی بن ابیطالب رسید
دیده واکردی صدا زد هاتفی
آیه های سجده واجب رسید
عطر وبویت را بهاران گفته اند
مور کویت را سلیمان گفته اند
چشمهایت موضع پیغمبری
ابروانت ذالفقار حیدری
لشگر مژگانت ارکان البلاد
بانگاهت فاتح هر کشوری
مظهر حیی که با یک گوشه چشم
شیر را از پرده در می آوری
دعوت الحسناست خال روی تو
عاشقان را اینچنین حج می بری
حی قبل حی تویی بعد حی
با قدت برپاست محشر محشری
با تو هر ویرنه ای آبادی است
هرچه داریم از امام هادی است
سامرایت ملجا درماندگان
سفره ات از بی کران تا بی کران
بارگاهت جنت روی زمین
فرش های مرقدت هفت آسمان
برنمی گردد گدایت نا امید
هیچکس از تو ندارد این گمان
دستهای ما به سویت شد ...
#شعر_ولادت_امام_دهم #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_امام_هادی #موسی_علیمرادی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ایها العشق
تو به ما نور را نشان دادی!
ایها العشق! ایها الهادی!
ای دلیلِ طراوتِ چشمه!
روشنابخشِ هرچه آبادی!
ای که در بندِ بندگی هستی!
خوش به حالت، چقدر آزادی!
در ازل، قبلِ خلقتِ جنت،
با نگاهت، بهشت، میزادی
مثلِ خورشیدی و زِ نسلِ علی،
چه نکو رتبهای، چه اجدادی!
وارثِ ذوالفقارِ مولایی!
وارثِ سجدههای سجادی
نور را، منشأی و معنایی
عشق را، ریشهای و بنیادی
حرفِ کج را، سکوتِ بیپایان،
حرفِ حق را، هماره، فریادی
...ای سرِ من!، بیفت بر قدمش
گر نیفتی به پاش، بر بادی!
به امیدِ توجهی خاصم
منِ بیدست و پا، منِ عادی
عادل حسین قربان
#شعر_ولادت_امام_دهم #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_امام_هادی #عادل_حسین_قربان
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ابنُ الجواد
سپاس و حمد خدا را که ناز و نعمت داد
به نسلهای بشر ذات پاکِ فطرت داد
زبان برای تشکر، دهان برای بیان
نفس برای حیات و بدن به قدرت داد
به عالَم از درِ توحید لطفِ بی حد کرد
به آدم از رهِ تکریم، حکمِ طاعت داد
هدایتِ همه با آیه های قرآنش
به خالصانِ درش هدیه ی نبوت داد
ز حبِّ آل محمد محبتش جاری
به شیعیان علی نعمت ولایت داد
کمالِ عصمت خود را به فاطمه بخشید
تمام هستی خود را به آل عصمت داد
به افتخار نبی و علی به معصومین
و نسل کوثریِ فاطمه امامت داد
پس از حسین و حسن تا علیٍُ الهادی
علیِ چارمِ خود را به آل عترت داد
سخن ز حضرت ابنُ الجواد می گویم
همانکه حضرت حق، بیرقش ز نصرت داد
ز لطف خاصِ خداوندی اَش در این دوران
بدست هادیِ دین پرچم هدایت داد
پس از جواد به ابنُ الرضای دوم نیز
هزارویک سخنِ نغز و بحرِ حکمت داد
ولادتش شده بابُ الغدیر این آقا
چقدر حضرت هادی به شیعه عزت داد
ز هشت سالگی اَش شد امامتَش آغاز
قیام او به همه عاشقان کرامت داد
قیام کرب و بلا را دوباره احیا کرد
بهای تازه ای از شوقِ بر زیارت داد
زیارتی ز غدیریه، جامعه، مبسوط
ز نَصِّ خویش بدست تمام امت داد
مبارزات فراوانِ او همه تعلیم
به شیعه با عملِ خیر، درس عبرت داد
چو از مدینه به تبعیدِ سامرا بُردند
به شیعیان، همه طرحی دراز مدت داد
شیوعِ نهضتِ نامه نگاری اَش زیباست
قیامِ نرم، به یاران عجیب وحدت داد
منافقان به غیابش سعایتَش کردند
هزینه های زیادی از این سعایت داد
حرامیان حرمش را محاصره کردند
ولی خدا به ولی اَش دوباره فرصت داد
هزار نقشه علیهِ امام ما چیدند
ولی مقاومتِ او بما بصیرت داد
دگر ز دشمنیِ دشمنان هَراسی نیست
زمامداریِ هادی به شیعه شوکت داد
هنوز هم حرم او دفاع می خواهد
مدافعِ حرمش درس استقامت داد
دلِ امام زمان را بدست آوردند
به پیر و مرشد ما، حضرتش بشارت داد
به رغمِ خصم، که آینده را برَد در بیم
امام مژده ی آینده را به امت داد
فریب و فتنه و تحریم و خدعه و تهدید
به لطفِ حق به شما ابتکار و همّت داد
لباسِ جنگ به هر رنگ در بیاید، باز...
لباسِ رزم به تن کن که جنگ عزت داد
اسیرِ سامره ی او همیشه در رزم است
به آن امید که شاید بما شهادت داد
غریبِ سامره بود و عزیز زهرا بود
هزار راه نشان در میان غربت داد
اهانت ...
#شعر_ولادت_امام_دهم #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_امام_هادی #محمود_ژولیده
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
محضر خورشید
نوبت عشق است و کاروبار حرام است
هرچه بجز گفتن از نگار حرام است
جبر تو گر هست اختیار حرام است
محضر خورشید سایه سار حرام است
گم شده در جاده ایم راهنما باش
حضرت هادی بفکر این فقرا باش
وقت گذر نور باش رهگذران را
باز بدستت بگیر نبض زمان را
جان بده با یک حدیث پیر و جوان را
پرکن از ایمان دوباره گوش اذان را
ای همه ی آفتاب ها لب بامت
مومن و کافر همه فدای مرامت
دست تو حاتم ز هر فقیر و گدا ساخت
حرکت نعلین تو زخاک طلا ساخت
پیچش عمامه ات ز عرش نما ساخت
برد هرانکس که قبله سمت شما ساخت
ذکرتو بر دردها دواست همیشه
کعبه حجاج سامراست همیشه
ما سروسامان نداشتیم تو دادی
مرهم و درمان نداشتیم تو دادی
شوق کریمان نداشتیم تو دادی
میل بقرآن نداشتیم تو دادی
پربه هوای تو میزنیم چه بهتر
پوزه بپای تو میزنیم چه بهتر
از قبل جامعه قرار گرفتیم
خط به خطش حس افتخار گرفتیم
شیعه آقا شدیم عیار گرفتیم
راه بسوی همین دیار گرفتیم
درحرمت مثل کعبه شور و صفا هست
گنبد و گلدسته هات دردل ما هست
درشب تاریک نور ماه مرا کشت
دیدن این صحن و بارگاه مرا کشت
خلوتی `سر من راه” مرا کشت
گریه زوار زا به راه مرا کشت
موشک و خمپاره سمت و سوی حرم خورد
حضرت حجت چقدر پای تو غم خورد
تابه ابد در دلت عزای حسین است
گریه هرروزه ات برای حسین است
چشم ترت وقف روضه های حسین است
مرهم درد تو کربلای حسین است
شکر,خدا پاسخ دعای تورا داد
قبه ارباب ما شفای تو را داد
جد غریبت به زیر تیغ و سنان بود
برجگرش داغ مرگ تازه جوان بود
هم بدنش در حصار نیزه زنان بود
هم که نگاهش سوی خیام زنان بود
از دهنش گرچه یاغیاث شنیدند
زنده جاوید را به نیزه کشیدند
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_ایینی #شعر_مذهبی #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
کبوتر حرم
اجازه هست مرغ دل, کبوتر حرم شود
و با فرشته های وحیِ عشق, هم قدم شود
اجازه هست این کبوتر نشسته در حرم
پر شکسته اش برای مدح تان قلم شود
برای وصل آب و دانه نیست سر به زیری اش
برای پایبوسی ات به اشتیاق خم شود
در این حرم اگر که دَم شود نوای یا علی
نوای یا اباالحسن نوای بازدم شود
کنار خوان جامعه, دعا نمی کنم دگر
زبان حاجتم همین دو دیده ی ترم شود
منی که در تمام زندگی ابالجوادی ام
خوشم گدای سامراییِ امام هادی ام
چه نعمتی است در تمام عمر, سائلت شدن
گدا و ریزه خوار معدن فضائلت شدن
چه نعمتی است نذر مادرت سمانه کردن و
به این طریق, موجبات شادی دلت شدن
چه نعمتی است این که با اشاره ی نگاه تو
غلام و پاسبان صبح و شام منزلت شدن
چه نعمتی است هم چنان فداییان درگهت
برای حفظ این حرم فدا و بِسملت شدن
چه نعمتی است با تو بودن و مجاورت شدن
چه نقمتی است بی تو بودن و مقابلت شدن
همان ازل به روی لوح سینه, بیرقی زدم
به روی آن نوشته ی `أمیری یانقی” زدم
بخوان برای ما فراز قادَةَ الْهُداة را
بخوان و زنده کن دوباره جان کائنات را
هزار سیدالکریم از این قبیله زنده کن
بخوان و شرح کن فراز سادَةَ الْوُلاة را
شراب ناب عشق را بریز در سبوی مان
خودت معرفی نما أئِمَةَالْدُعاة را
بگو علی علی است شرط گفتن خدا خدا
بیا نشان بده به ما حقیقت صلاة را
حمایت بتول از ابوتراب را بگو
عیان نما به خلق راز ذادَةَ الْحُماة را
بدون تو, منِ غریبه آس و پاس می شوم
قدم قدم کنار تو خداشناس می شوم
دعای ما دعا نبود اگر نبود جامعه
دعا گره گشا نبود اگر نبود جامعه
کسی سراسر جهان, میان انس و جنیان
مرید هل اتی نبود اگر نبود جامعه
کنار چاه غالیان و صوفیان کسی دگر
به راه, آشنا نبود, اگر نبود جامعه
غروب جمعه های ما اسیرهای مبتلا
به عشق, با صفا نبود اگر نبود جامعه
خلاصه عرض می کنم میان اعتقاد ما
خدا همین خدا نبود اگر نبود جامعه
ازین طرف بخوان برام جامعه, از آن طرف
بخوان زیارت غدیریه دوباره در نجف
دعا که می کنی گناه خلق پاک می شود
جهان بدون بودنت چه هولناک می شود
خدا به خنده های بر لب تو شاد می شود
خدا به خشم چهره ی تو خشمناک می شود
به ریزه ناخنت قسم اگر کسی به ساحتت
اهانتی کند, بدون شک هلاک می شود
مرید مکتبت برای کسب نور معرفت
به پای جامعه کبیره سینه چاک می شود
...
#شعر_مذهبی #شعر_هیئت #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_هادی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
نوبت عشق است
نوبت عشق است و کاروبار حرام است
هرچه بجز گفتن از نگار حرام است
جبر تو گر هست اختیار حرام است
محضر خورشید سایه سار حرام است
گم شده در جاده ایم راهنما باش
حضرت هادی بفکر این فقرا باش
وقت گذر نور باش رهگذران را
باز بدستت بگیر نبض زمان را
جان بده با یک حدیث پیر و جوان را
پرکن از ایمان دوباره گوش اذان را
ای همه ی آفتاب ها لب بامت
مومن و کافر همه فدای مرامت
دست تو حاتم ز هر فقیر و گدا ساخت
حرکت نعلین تو زخاک طلا ساخت
پیچش عمامه ات ز عرش نما ساخت
برد هرآنکس که قبله سمت شما ساخت
ذکرتو بر دردها دواست همیشه
کعبه حجاج سامراست همیشه
ما سروسامان نداشتیم تو دادی
مرهم و درمان نداشتیم تو دادی
شوق کریمان نداشتیم تو دادی
میل بقرآن نداشتیم تو دادی
پربه هوای تو میزنیم چه بهتر
پوزه بپای تو میزنیم چه بهتر
از قِبَل جامعه قرار گرفتیم
خط به خطش حس افتخار گرفتیم
شیعه آقا شدیم عیار گرفتیم
راه بسوی همین دیار گرفتیم
اسم تو آمد که زیر و رو شده حالم
خانه ی امنت شده ست قبله عالم
درشب تاریک نور ماه مرا کشت
دیدن این صحن و بارگاه مرا کشت
خلوتی سُرِّ مَن راه مرا کشت
گریه زوار زا به راه مرا کشت
آنقدر اینجا عطای تو شده معروف
بین گدایان گدای تو شده معروف
تابه ابد در دلت عزای حسین است
گریه هرروزه ات برای حسین است
چشم ترت وقف روضه های حسین است
مرهم درد تو کربلای حسین است
هرکه به سوی تو التماس دعا داشت
چشم تر تو نظر به کرببلا داشت
جد غریبت به زیر تیغ و سنان بود
برجگرش داغ مرگ تازه جوان بود
هم بدنش در حصار نیزه زنان بود
هم که نگاهش سوی خیام زنان بود
از دهنش گرچه یاغیاث شنیدند
زنده جاوید را به نیزه کشیدند
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_ولادت_امام_دهم #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_امام_هادی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا هادی آل محمد
تا کتاب آفرینش باز شد
عاشقی بال و پر پرواز شد
تا که قدری اب و خاک آدم شود
بادم هو یا علی اعجاز شد
عشق سهم هر کسی انجا نبود
حکمت این موهبت چون راز شد
تا دل ما بسته شد بر زلف عشق
دربهای رحمت حق باز شد
ابتدای راه بود واشتیاق
یا علی گفتیم عشق آغاز شد
با علی شد بر بشر نعمت تمام
عشق یعنی روی حیدر والسلام
اندک اندک جمع مستان می رسند
در غدیر خم به جانان می رسند
العطش گویان پی ساقی عشق
پای این خم می پرستان میرسند
تادر آن برکه به قربانش روند
حاجیان از عید قربان می رسند
از فلک شمس و قمر ها تا کنند
جشن حیدر را چراغان می رسند
کاش ما را هم علی مهمان کند
با کسانی که به ایشان میرسند
هر که خواهد تا غدیر خم رود
یک علی باید هدایتگر شود
یک علی که هادی این شادی است
یک علی که هم نقی هم هادی است
یک علی که جامعه دارد به لب
لطف او عادات مادر زادی است
مهبط الوحیی که از انفاس او
درمیان سینه ها آبادی است
کاش ما را هم اسیر اوکنند
بند عشقش برتر از آزادی است
بانگاهش ما غدیری میشویم
بی گمان او هادی این وادی است
السلام ای مظهر کهف الورا
معدن رحمت امام سامرا
آمدی و شعله ثاقب رسید
عشق بر دلها زشش جانب رسید
بخت برگشته به دلها روی کرد
تیر مژگانت که بر حاجب رسید
چرخش چرخ و فلک را محوری
محفل پروانه را صاحب رسید
لافتی الا علی آمد مگر
که علی بن ابیطالب رسید
دیده واکردی صدا زد هاتفی
آیه های سجده واجب رسید
عطر وبویت را بهاران گفته اند
مور کویت را سلیمان گفته اند
چشمهایت موضع پیغمبری
ابروانت ذالفقار حیدری
لشگر مژگانت ارکان البلاد
بانگاهت فاتح هر کشوری
مظهر حیی که با یک گوشه چشم
شیر را از پرده در می آوری
دعوت الحسناست خال روی تو
عاشقان را اینچنین حج می بری
حی قبل حی تویی بعد حی
با قدت برپاست محشر محشری
با تو هر ویرنه ای آبادی است
هرچه داریم از امام هادی است
سامرایت ملجا درماندگان
سفره ات از بی کران تا بی کران
بارگاهت جنت روی زمین
فرش های مرقدت هفت آسمان
برنمی گردد گدایت نا امید
هیچکس از تو ندارد این گمان
دستهای ما به سویت شد ...
#شعر_ولادت_امام_دهم #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_امام_هادی #موسی_علیمرادی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
نور چشم
تمام زاویه ها را کشیده ای قائم
آهای سرو قدِ سرترین٬سرت سالم
غزال
اُم ولد” نور چشم های جواد پدر بزرگ شب قدر حضرت قائم پدر غریب پدر آشنا پدر مظلوم پسر مراد پسر مجتهد پسر عالم نشانه های امامت تمام شد وقتی شکفت کنج لبت خالی از بنی هاشم تو با لباس سپیدی و بالباس سیاه برای دیدن تو کعبه می شود عازم درست نیمه ی ذی الحجه بعد حج هر سال تو مَحرمی و حرم می شود تو را مُحرم زیارتی به بلندای جامعه از توست زیارتی که شب قدر می شود لازم زیارتی که خودش هستمحتشم”پرور درست کرده به کرّات
اکبر ناظم” دوتا فقط همه ی راز جامعه ست بگو فقط”بکم فتح الله” فقطبکم یختم” مهدی رحیمی زمستان #شعر_مذهبی #شعر_هیئت #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_هادی لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا هادیالاُمَم
ای «سُرّ مَن رَأیٰ»ی غم ما فقیرها
ای رویش امید, میان کویرها
ای خالق زیارت کلّ ذواتِ نور
ای جامعه سُرای تبارِ کبیرها
یا هادیالاُمَم ! اگر انوار تو نبود
بیراهه میشدند تمام مسیرها
منت کشیده عرش, برای جلوس تو
اما نشستهای به حصارِ حصیرها
معلوم شد, امامِ تمامِ خلایقی
تا سر گذاشتند, به پای تو شیرها
ای مظهرِ شکوهِ علی؛ چارمین علی !
میلاد توست, مطلع عید غدیرها
یا ایهاالعزیز ! تَصَدَّق عَلیَ الذَّلیل
عشق تو عزت است, برای حقیرها
یکبار هم به گوشهی صحنت نظر بکن
یکدم بیا به دیدن ما گوشهگیرها !
بنشین کنار سفرهی سائل تبارها
برکت بده به لقمهی نان و پنیرها
رضا قاسمی
#رضا_قاسمی #شعر_آیینی #شعر_لوادت_حضرت_هادی #شعر_مذهبی #شعر_ولادت_امام_علی_النقی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹