خواهر
هر جا که خواهری است، برادر همیشه هست
دنبال هر برادر، خواهر همیشه هست
این جذبه های عشق تمامی نداشته
دلدادگی میان دو دلبر همیشه هست
تا مرو از مدینه، مسیر محبت است
این جاده های نور معطر همیشه هست
معصومه زینب است و رضا جز حسین نیست
ترکیب های عشق برابر همیشه هست
با بودن شفیعه، قیامت به کام ماست
گرچه هراس عرصه ی محشر همیشه هست
پیداست در حریم تو اجلال فاطمه
جاری به صحن های تو کوثر همیشه هست
باید که تو مراقبت از پهلویت کنی
دیوارهای کوچه و آن در همیشه هست
در ذهن پرنیانی اولاد فاطمه
آن خاطرات زخمی مادر همیشه هست
از وقتی آمدی تو به قم با قبیله ات
اطراف تو ولایی و یاور همیشه هست
بازار داشت قم، تو که آنجا نرفته ای...
در روضه ات اشاره به معجر همیشه هست...
تا که نسیم هست، بوی زلف می رسد
بالاتر از سر همه یک سر همیشه هست
رضا رسول زاده
#اخت_الرضا #اشعار_مدحی_ولادتی #بانوی_قم #رضا_رسول_زاده #شعر_مدح_حضرت_معصومه #مدح_حضرت_معصومه
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
بدنت آب شد
شد عطش غالب و از تو جگری باقی نیست
بدنت آب شد ازتو اثری باقی نیست
هی نفس می زدی و تشنه زمین می خوردی
از تو ای جان رضا، بال و پری باقی نیست
این همه هلهله را آه تو پاسخگو نیست
بس کنیز آمده جای گذری باقی نیست
همسرت هم به تو و العطشت می خندد
هیچکس نیست کنارت نفری باقی نیست
تا لب بام کشیدند تو را با صورت
با چنین حال، برای تو سری باقی نیست
رضا رسول زاده
#رضا_رسول_زاده #شعر_روضه #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_حضرت_جواد_الائمه #شعر_مرثیه
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
شهر جهنم
هزار خاطره از غم نمی رود از یاد
غروب سرخ محرم نمی رود از یاد
به گاهواره ی خالی اصغرم سوگند
رباب و خیمه ی ماتم نمی رود از یاد
فرات بود و عطش بود و کودکان حرم
خروش غیرت زمزم نمی رود از یاد
دمی که هستی زینب ز روی زین افتاد
همان مصیبت اعظم نمی رود از یاد
به دشت، دختر و زنها برهنه پا و دوان...
...بدون یاور و محرم، نمی رود از یاد
اسیر بودن با خواهران بی معجر...
هجوم سیلی محکم، نمی رود از یاد
به شام، بر سر ما سنگ می زدند ز بام
بلای شهر جهنم نمی رود از یاد
به شهر شام، به بزم یزید، بین طشت
سر شکسته و درهم نمی رود از یاد
رضا رسول زاده
#اشعار_آیینی #رضا_رسول_زاده #روضع_امام_باقر #شعر_شهادت_امام_باقر #شعر_مذهبی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
چشم کریمت
اگر رزق من سامرایی نمی شد
نصیبم مقام گدایی نمی شد
اگر قابلیت نمی داشت قلبم
ز چشم کریمت عطایی نمی شد
به اذن تو سجاده را پهن کردم
لب من که وا به دعایی نمی شد
یقینا اگر مادر تو نمی خواست
دل من برایت هوایی نمی شد
اگر که ضریح تو جلوه نمی کرد
ز باغ جنان رونمایی نمی شد
شبیه جهنم جهان بود اگر که
به نور رخت روشنایی نمی شد
تو در جامعه شرح توحید دادی
که بی جامعه دل خدایی نمی شد
اگر آن زیارت نمی ماند از تو
دل عارفی کبریایی نمی شد
و هر سالکی سیر کامل نمی کرد
اگر از تو این رهگشایی نمی شد
کلیمانه مداحی خویش کردی
تو را بهتر از این ثنایی نمی شد
شما مهبط نور وحی الهید
بشر بی شما رهنمایی نمی شد
شما معدن رحمت و گنج علمید
نبودید، دنیا که جایی نمی شد
چو ویرانه می شد، لجن زار می شد
یقین غیر ظلمت سرایی نمی شد
شما باب ایمان و سر خدایید
خدا می شدید حق چو آیینه می شد
نبودید اگر که پناه خلائق
از این تنگناها رهایی، نمی شد
اگر در سقیفه خیانت نمی شد
به فرزند زهرا جفایی نمی شد
نمی شد تعارف به او جامی اصلا
در آنجا چنین ماجرایی نمی شد
خدایا چه می شد که از زهر، قلبش
جوادی نمی شد، رضایی نمی شد
به دنبال مرکب پیاده نمی رفت
اسیر مسیر بلایی نمی شد
چنین که شده زخم پاهایش، ای کاش
دگر دختری پاحنایی نمی شد
دل شب پی ناقه ای در بیابان
ز سیلی شکسته صدایی نمی شد
دگر آبروی رقیه نمی رفت
اگر احتیاجش عصایی نمی شد
ائمه اگر به شهادت رسیدند
یکی مثل آن کربلایی نمی شد
همه لااقل یک کفن داشتند و
تنی دفن با بوریایی نمی شد
و یا پیکری زیر پایی نمی ماند
سری قاری نیزه هایی نمی شد
رضا رسول زاده
#رضا_رسول_زاده #شعر_مذهبی #شعر_هئیت #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_اهل_بیت #شعر_ولادت_حضرت_هادی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
شروع عشق به نام خدا به نام شما
من آفریده شدم تا شوم غلام شما
هزار شکر نبوده هنوز روی سرم
به غیر سایه ی لطف علی الدوام شما
کبوتر دل من که نمی پرد همه جا
از آن زمان که گرفتار شد به دام شما
به پاسبانی صحن تو صد چو جبرائیل
نشسته اند شب و روز، روی بام شما
خوشا به حال کسی که شده در این دنیا
مسیر زندگی اش روشن از کلام شما
شما تمامی دار و ندار ما هستید
همیشه آبرو و اعتبار ما هستید
جهان به زیر قدوم تو خار می گردد
نفس بزن که دو عالم بهار می گردد
برای عرض ارادت به محضرت، خورشید
به سمت گنبد تو رهسپار می گردد
یکی دو شب که نه، هر شب به سامرا، مهتاب
دم رواق تو مثل غبار می گردد
اگر که تیغ دو ابروت می کشد، جانم
هزار بار به پایت نثار می گردد
اگر به عشق تو مردم، شما نخور غصه
یک عاشقت کم از این صد هزار می گردد
به عشق، زنده بود هر کسی فدای تو شد
و خوش به حالش اگر خاک سامرای تو شد
دلم بهانه گرفته، بهانه ات هادی
نشسته سائل تو پشت خانه ات هادی
اگر به نیمه ی ذی الحجه اعتکاف کنم
شوم مقیم، در آن آستانه ات هادی
بخوان تو جامعه ای که دوباره دلتنگم
برای زمزمه ی عاشقانه ات هادی
به عرش، نقل محافل، بیان مدح شماست
بیان منقبت بی کرانه ات هادی
تو آمدی که گرفتاری ام شروع شود
شوم اسیر تو و آب و دانه ات هادی
تو آمدی که بدانم جلال یعنی چه!
تو آمدی که ببینم جمال یعنی چه!
بخوان حدیث محبت، دل مرا ببری
بگیر دست مرا تا به سامرا ببری
ببین که دور و بر من غریبه بسیار است
بگیر دست مرا، سوی آشنا ببری
تو رهنمای منی، تا نیامده شیطان
بگیر دست مرا تا سوی خدا ببری
همه یقین من این است، راه حق آنجاست
به هر کجا که دلت خواسته مرا ببری
به آن ضریح تو سوگند می دهم آقا
مرا تو یک شب جمعه به کربلا ببری...
...که روضه خوان بشوم در حریم خون خدا:
میان آن همه لشکر...حسین شد تنها...
رضا رسول زاده
#رضا_رسول_زاده #شعر_آیینی #شعر_مذهبی #شعر_هیئت #شعر_ولادت_امام_علی_النقی #شعر_ولادت_حضرت_هادی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جدیدترین اشعار مذهبی در کانال حدیث اشک 🌹@hadithashk 🌹
دَر هَوایت
دَر هَوایت تا که باشم، پَر به دردم می خورد
زیرِ پایَت تا گُذارم، سَر به دردم می خورد
زندگانیِ خودم را خَرجِ روضه می کنم
مطمئنَّم روضه ها آخَر به دردم می خورد
دستِ خالی می روم، امّا یقین دارم حُسین
روزِ مرگم این دو چَشمِ تَر به دردم می خورد
دَر قیامت مادَرَت زَهرا به دادَم می رِسَد
این مقامِ نوکری، مَحشَر به دردم می خورد
گفت پیغمبر؛ حسین بابِ نِجاتِ اُمَّت است
پس گِدایی کردن از این دَر به دردم می خورد
من بَراتِ کربلا را از رُقَیِّه خواستم
عاقبت هَم، نازِ این دُختَر به دردم میخورد
رضا رسول زاده
#رضا_رسول_زاده #شعر_مدح_اباعبدالله_الحسین #شعر_مدح_امام_حسین #شعر_مدح_سید_الشهداء #شعر_مذهبی #شعر_مناجات_سیدالشهداء
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عَزادارِ حسین
هَرکَس در این دُنیا پِیِ کارِ حسین است
روزِ قیامَت جُزوِ اَنصارِ حسین است
بازارِ گِریه گَرم باشَد تا که زَهرا
دَر روضه ها اَوَّل عَزادارِ حسین است
کرب و بَلا رَفته خیالَش جَمع باشد
دَر روزِ مَحشر بینِ زُوّارِ حسین است
اَصلاً بدونِ اشک، چَشمِ کور بهتر
آن دیده ای خوب است که زارِ حسین است
هِنگامِ گریه روبروی ما نِشینَد
طوبی به چَشمی که گُهَربارِ حسین است
شَرمنده شُد حُر، که سَرافرازِ جَهان شد
قَلبِ پَشیمان، آبِرودارِ حسین است
گودال را با چِشمِ دِل صَدبار دیدیم
این سینه مَقتَل های سَیّارِ حسین است
سَربازهای زِینبیِّه رَستگارند
فرمانده ی آنها علمدارِ حسین است
رضا رسول زاده
#رضا_رسول_زاده #شعر_مدح_اباعبدالله_الحسین #شعر_مدح_امام_حسین #شعر_مدح_سید_الشهداء #شعر_مذهبی #شعر_مناجات_سیدالشهداء
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
خون می چکد
#شعر_شهادت_امام_حسن_(ع)
خون می چکد حسن ز لب تو، سخن مگو
گفتی به زینبت تو هر آنچه، به من مگو
من مثل تو که صبر ندارم، عزیز من
از خاطرات کوچه و سیلی زدن مگو
اصلا بیا به فکر خودت باش و این کفن
اصلا بیا و روضه از این بی کفن مگو
دیدم تن کبودت و آتش گرفته ام
حالا تو از منی که شوم پاره تن مگو
مادر به دست خواهرمان داد امانتش
از غارت و نماندن آن پیرهن مگو
یک پیرمرد کور به پای تو نیزه زد
اما تو از گلوی من و نیزه زن مگو
از غارت تنم سخنی را وسط مکش
از دسته دسته روی سرم ریختن مگو
وقتی به جای گل به تنت تیر ریختند
از زیر نعل ماندنم عریان بدن مگو
طشت مدینه ی تو کجا! طشت من کجا!
از خیزران نشستن بر این دهن مگو
یوم الحسین گفتی و زینب ز تاب رفت
دیگر تو از عزای حسین، ای حسن مگو
رضا رسول زاده
#حدیث_اشک #رضا_رسول_زاده #شعر_شهادت_امام_حسن #شعر_شهادت_امام_حسن_مجتبی #شعر_شهادت_کریم_اهل_بیت
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
مرا سَری ست
#شعر_شهادت_امام_حسن_(ع)
مرا سَری ست که اُفتاده زیرِ پای حسن
به تختِ سلطنتِ این دل است جای حسن
هزار حاتمِ طائی شود گدای درش
هرآن کسی که به دنیا شود گدای حسن
دو دست داده خداوند تا که سینه زنم
یکی برای حسین و یکی برای حسن
حسین روضه ی هرروزه ی حَسَن بوده
تمامِ زندگی ام نذرِ روضه های حسن
به ساحَتَش همه جا احترام باید کرد
حسین خاسته از جای خود به پای حسن
غروبِ هفتمِ ماهِ صفر جگرسوز است
نوای حضرتِ زهرا به کربلای حسن
رضا رسول زاده
#حدیث_اشک #رضا_رسول_زاده #شعر_شهادت_امام_حسن #شعر_شهادت_امام_حسن_مجتبی #شعر_شهادت_کریم_اهل_بیت
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
تاریک بود
شانه به دَردِ زُلفِ پَریشانِ من نخورد
مرهم به دردِ چاکِ گریبانِ من نخورد
.
از زَهرِ مُعتمد که دو سه جُرعه خورده ام
یک قطره هم نماند که از جانِ من نخورد
.
تاریک بود بس که شِکنجه سرای من
راهِ ستاره نیز به زِندانِ من نخورد
.
شش سال در اسارت اگر عُمرِ من گذشت
بر خواهرِ اسیر که چَشمانِ من نخورد
.
در شُعله ای که چادُرِ این همسرم نَسوخت
یا تازیانه بر تَنِ طِفلانِ من نخورد
.
دَندانِ من زِ لرزه بر این کاسه آب خورد
چوبی دِگر به گوشه ی دَندانِ من نخورد
.
رضا رسول زاده
#رضا_رسول_زاده #شعر_روضه_امام_حسن_عسکری #شعر_شهادت_امام_حسن_عسکری
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
من پَیام آورِ توام برخیز
مونس و یاورِ توام برخیز
میزبانی کن، ای تنِ بی سر
زینبم، خواهرِ توام برخیز
یادگار از غروبِ عاشورا
مانده از لشکرِ توام برخیز
همه جا بود نامِ تو به لَبم
یا حُسین، مِنبرِ توام برخیز
روضه خوانِ تمامِ گُل های
نیلی و پَرپرِ توام برخیز
گرچه از غُصّه ها خَمیدم من
شُکر، تا کربلا رِسیدم من
رفته ای تو اگرچه، خواهر ماند
پای تو، تا به روزِ آخر ماند
تو شدی کُشته، من اَسیر شدم
تا به جا، مَکتَبِ پیَمبر ماند
کوفه، در مجلسِ عُبِیدُالله
خُطبه خواندم چُنان که، او درماند
دادم عبّاس، معجرم را نه!
به سَرِ تو قسم، که معجر ماند
گرچه از خون و خاک رنگین شُد
چادُرِ یادِگارِ مادر ماند
گریه کردم ز بَس، زمین، تَر شد
چَشم هایم، شَبیهِ مادَر شد
بس که آزارِ کارِوان دادند
در بیابان دو طِفل، جان دادند
ما به هر منزلی که میرَفتیم
بَدترین جایِمان مَکان دادند
تا که ما بیشتر شِکنجه شَویم
کارِوان را به رومیان دادند
دور دیدند، چَشم های تو را
خواهَرت را به هَم نشان دادند
تا اَبد، این دلیلِ باران است؛
غِمِ من را به آسِمان دادند
خاطِرم هَست، بینِ گودالَت
لشکرِ کوفه کَرد، پامالَت
تِکّه ای آستین، مرا بس بود
به خدا که همین، مرا بس بود
روسَری کُهنه، یا که پارچه ای
تا کِشَم بَر جَبین، مرا بس بود
ساعَتی تا که دَردِ دِل بِکُنیم
گوشه ای از زمین، مرا بس بود
تا که زَجرم دَهند، بازی با
سَرت اِی نِی نِشین، مرا بس بود
داغِ مَرگِ سه ساله اَت دَر شام
قَبل اَز این اَربعین، مرا بس بود...
...تا که از عُمر، نا اُمید شَوَم
...تا که یِکباره موسِپید شَوَم
گُلِ زَهرایم و گُلاب شدم
بعدِ پَنجاه سال، آب شدم
صبر را مَن زِ پا دَر آوَردم
این چِهِل روز، بَس عَذاب شدم
خیز و بنگر، خَمیده چون مادَر
زیرِ این بارِ بی حِساب شدم
هم نگهدارِ دُختران بودم
هم اَنیسِ غَمِ رُباب شدم
مَن که ناموسِ مُرتَضی بودَم
واردِ مَجلسِ شَراب شدم
خِیزَران که، روی لَبَت میخورد!
کاش بر چَشمِ زِینَبَت میخورد!
تا رِسیدم به شَهرِ شام، حُسین
زندگی شُد به مَن حَرام، حُسین
هرچه میشُد، به شَهرِشان دیدم
جُز کَمی لُطف و اِحترام، حُسین
آتَش و سَنگ و چوب بود، که ریخت
به سَرِ مَن زِ روی بام، حُسین
سَرِ هَر کوچه، چَشم آن اوباش
سوی مَن بود، عَلَی الدَّوام، حُسین
مَجلِسِ بَزم! یا خَرابه ی سَرد!
بِدَهَم شَرحی از کُدام؟ حسین...
شامیان، خارِجی به ما گُفتَند
پیشِ چَشمِ تو، ناسِزا گُفتَند
#اربعین
#رضا_رسول_زاده
@hadithashk
شعر ولادت امام هادی
شروعِ عشق، به نامِ خدا، به نامِ شما
من آفریده شُدم تا شَوم غلامِ شما
هزار شکر نبوده هنوز روی سرم
به غیرِ سایه ی لطفِ عَلَی الدَّوامِ شما
کبوترِ دلِ من که نمی پَرَد همه جا
از آن زمان که گرفتار شد به دامِ شما
به پاسبانیِ صحنِ تو صد چو جبرائیل
نشسته اند شب و روز، روی بامِ شما
خوشا به حالِ کسی که شده در این دنیا
مسیرِ زندگی اش روشن از کلامِ شما
شما تمامیِ دار و ندارِ ما هستید
همیشه آبرو و اعتبارِ ما هستید
جهان به زیر قُدوم تو خار می گردد
نفس بزن که دو عالم بهار می گردد
برای عرضِ ارادت به محضرت، خورشید
به سمتِ گنبدِ تو رهسپار می گردد
یکی دو شب که نَه، هرشب به سامرا، مهتاب
دَمِ رواقِ تو مثلِ غبار می گردد
اگر که تیغ دو ابروت می کُشد، جانم
هزار بار به پایت نثار می گردد
اگر به عشقِ تو مُردم، شما مَخور غصّه
یک عاشقت کم از این صدهزار می گردد
به عشق، زنده بُوَد هرکَسی فدای تو شد
وَ خوش به حالَش اگر خاکِ سامرای تو شد
دلم بهانه گرفته، بهانه ات هادی
نشسته سائلِ تو پُشتِ خانه ات هادی
اگر به نیمه ی ذِی الحَجِّه اعتکاف کنم
شَوم مقیمِ درِ آستانه ات هادی
بخوان تو جامعه ای که دوباره دلتنگم
برای زمزمه ی عاشقانه ات هادی
به عرش، نُقلِ محافل، بیانِ مدحِ شماست
بیان منقبتِ بی کرانه ات هادی
تو آمدی که گرفتاری ام شروع شَوَد
شَوَم اسیرِ تو و آب و دانه ات هادی
تو آمدی و جَمالِ خُدا مُجَسَّم شد
شُکوهِ عرش برای همه فَراهم شد
بخوان حدیث محبّت، دل مرا بِبَری
بگیر دستِ مرا تا به سامِرا بِبَری
ببین که دور و برِ من غریبه بسیار است
بگیر دستِ مرا، یارِ آشنا ببری
تو رهنمای مَنی، تا نیامده شیطان
بگیر دستِ مرا که سوی خدا ببری
همه یقین من این است، راهِ حق آنجاست
به هرکجا که دلت خواسته مرا ببری
به آن ضریحِ طلایی ت می دَهم سوگند
مرا تو یک شبِ جمعه به کربلا ببری...
...که روضه خوان بِشَوَم در حریمِ خونِ خدا:
`میانِ آن همه لشکر...حسین... واویلا...”
رضا رسول زاده
#رضا_رسول_زاده #شعر_مدح_امام_هادی #شعر_مدح_و_ولادت_امام_هادی #شعر_ولادت_حضرت_هادی #شغر_ولادت_امام_علی_النقی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
مَن لَم یَشکُرِالمَخلوقَ، لَم یَشکُرِ الخالقَ
به رسم ادب و معرفت از همه دوستان و عزیزان شاعر که لطف کردن منت سر ما گذاشتن و اشعارشونو برای انتشار در اختیار مجموعه #حدیث_اشک قرار دادن تقدیر، تشکر و قدردانی میکنیم
🙏🙏🙏🙏
#احسان_صابریون
#بهمن_ترکمان
#گروه_شعر_یا_مظلوم
#رضا_قربانی
#ابراهبم_لآلی
#امیر_علوی
#یاسین_قاسمی
#ایمان_دهقانیا
#طاها_ملکی
#حسن_لطفی
#حسن_کردی
#محمود_اسدی
#کرامت_نعمت_زاده
#جواد_قدوسی
#امیر_فرخنده
#محمد_نجاری
#وحید_عظیم_زاده
#احسان_نرگسی
#بردیا_محمدی
#سید_پوریا_هاشمی
#پوریا_باقری
#اسماعیل_روستایی
#محمد_کیخسروی
#محمد_جواد_مطیع_ها
#محمد_حسن_بیاتلو
#مهدی_شریف_زاده
#سجاد_شاکری
#وحید_قاسمیان
#ساسان_آقایی
#حامد_آقایی
#مرضیه_نعیم_امین
#مرضیه_عاطفی
#نفیسه_کریمی
#فاطمه_بلیوند
#علی_مطهری_فرد
#علی_اکبر_جمشیدی
#علی_بهرامی_نیا
#محسن_راحت_حق
#پدارم_اسکندری
#علی_رفیعی
#صادق_افخمی
#علیرضا_وفایی
#حامد_شیخ_پور
#روح_اله_اسماعیلی
#سراج_الدین_سرایانی
#امیر_عظیمی
#محسن_کاویانی
#محمد_حسن_جنتی
#سید_حسین_صمدی
#سید_جعفر_حیدری
#وحید_مصلحی
#یونس_وصالی
#احمد_ایرانی_نسب
#محمد_جواد_پرچمی
#میثم_مومنی_نژاد
#محمد_حسین_رحیمیان
#رًضا_قاسمی
#مجید_قاسمی
#علیرضا_خاکساری
#مهدی_رحیمی
#ناصر_دودانگه
#سید_محسن_حبیب_اله_پور
#جواد_کلهر
#موسی_علیمرادی
#روح_اله_پیدایی
#علی_اکبر_نازک_کار
#سعید_توفیقی
#علی_اکبر_نازک_کار
#ظهیر_مومنی
#رضا_رسول_زاده
#علی_حسنی
#احمد_علوی
#داریوش_جعفری
#رسول_عسگری
#محمد_قاسمی
#رضا_دین_پرور
#مجتبی_خرسندی
#وحید_قاسمی
#حسین_زارع_زاده
#هانی_خداداد
#فربد_افشاری
#محمد_جواد_شیرازی
#شهریار_سنجری
#ابراهیم_زمانی
#آرش_براری
#عماد_بهرامی
#حسین_قربانچه
#ارمان_صائمی
#محسن_صرامی