یا قاسم ابن الحسن(ع)
جسم مرا به سینهی صحرا گذاشتند
داغی به قلب یوسف زهرا گذاشتند
یکعمر بود سایهی تو بر سرم عمو
حالا مرا مقابل گرما گذاشتند
گیسوی من به دست یکی شد گره گره
پنجه به مو ز کینهی بابا گذاشتند
کوتاه تر دگر نبُوَد پایم از رکاب
قدّم شبیه قامت سقا گذاشتند
چسبیده است پیکر من زیر نعلها
در زیر نعل جسم مرا جا گذاشتند
شد استخوانِ سینهی من نرم ای عمو
از بس به روی پیکر من پا گذاشتند
ماه عسل سرم به روی نیزه میرود
رأس مرا برای تماشا گذاشتند
محمود اسدی
#محمود_اسدی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا ابالفضل العباس(ع)
پشت هرکس حرف باشد پشت ما حرف دل است
آن دلی که نیست در تسخیر چشمانش گل است
عشق او راه مرا سمت خدا انداخته
بی تعارف مذهبی جز عشق باشد باطل است
ماه اگر یک بار شام چهارده کامل شده
ماه ما سی روز و سی شب ماه رویش کامل است
تو بگو یک سکه! او صدکیسه ی زر میدهد
باب العباس است اینجا،خوش بحال سائل است
گر گدا کاهل بود عباس راهش میدهد!
لطف دارد بر همه حتی کسی که کاهل است!
هرچه میخواهد دل تنگت بگو حاجت بگیر
از در این باکرم نومید رفتن مشکل است
این مطب باز است صبح و ظهر و شب هرروز سال
این طبیب محترم کارش شفای عاجل است
از حسین عباس میخواهم از عباسش حسین
قبله گاهی اینطرف گاهی به آن سو مایل است
کاش جای دست او دستان ما را میزدند
دستهای سینه زنها محضرش ناقابل است
از کنار علقمه گودال پیدا میشود
دور تا دورش صدای خنده های قاتل است
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_شهادت_حضرت_ابوالفضل_العباس #شعر_شهادت_حضرت_سقا #شعر_شهادت_حضرت_قمر_منیر_بنی_هاشم #شعر_نهم_محرم
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عمو عباس
آن قمر که هرکسی تحت لوایش بیمه بود..
قدّ و بالایش کنار نهر نیمه نیمه بود
عبد را با دوری از ارباب کشتن راحت است
ساقی بی آب را با آب کشتن راحت است
بخت آل الله با افتادنش برخواب رفت
مشک آبش تا که به خاک افتاد جسمش آب رفت
تیر و گرز آهنی.. ماندم کدامش قاتل است
یک نفر بی دست از مرکب بیوفتد مشکل است
چشم او را با هزاران تیر بستند و سپس
تیر ها را در تنش یک یک شکستند و سپس
روی جسمش نیزه ها کار زیادی میکنند
لااُبالی های کوفه رقص شادی میکنند
مادرش کو تا ببیند چشم عباسش تر است
پیکر عباس حالا از علم کوچکتر است!
علقمه! در ساحل تو برگ برگِ لاله است
این قد و بالا برای کودک شش ساله است
گریه ی آقا بلند و خنده ی لشکر بلند
طبل کوفی ها بلند و ناله ی مادر بلند
کاش زهرا زخم ابرو را ببندد زودتر
با همان چادر سر اورا ببندد زودتر
نه علی اکبر نه عباس و نه قاسم نه کسی
یک حسین ماند و هزاران غصه و دلواپسی
خیمه بی عباس شد حال زنانش مضطر است
اولین بار است زینب غصه دار معجر است
ساقی بی دست پاشو خواهرت آشفته است
با رباب و ام لیلی از اسیری گفته است
سید پوریا هاشمی
#سید_پوریا_هاشمی #شعر_شهادت_حضرت_ابوالفضل_العباس #شعر_شهادت_حضرت_سقا #شعر_شهادت_حضرت_قمر_منیر_بنی_هاشم #شعر_نهم_محرم
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا قمرالعشیره
تیرها با تنت چه ها کردند؟
قامتت را چگونه تا کردند؟
از تنت تیغ های پر کینه
دست های تو را سوا کردنددست های تو را نه انگاری
دست های مرا جدا کردند
حرمله های مست کشتن تو
پیش من بزم ها به پا کردند
همه ی نیزه ها جدا جدا
بر تنت یک شکاف وا کردند
با چه مکری شکاف فرق تو را
بد تر از فرق مرتضی کردند
برق چشمان تو هدف بود و
تیر هایی که کم خطا کردند
وقت بی دستی ات هزاران پا
روی صحن تنت صفا کردند
تن چون کوه استوار تو را
پخش در خاک کربلا کردند
حسن کردی
#حسن_کردی #شعر_تاسوعا_1403 #شعر_شهادت_حضرت_ابوالفضل_العباس #شعر_شهادت_حضرت_سقا #شعر_شهادت_حضرت_قمر_منیر_بنی_هاشم
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
یا ساقی العطاشا
این آبها شبیه تو دریا ندیدهاند
مانند دستهای تو سقا ندیدهاند
سرنیزهها به قدِ رشیدت نظر زدند
حق داشتند خوش قد و بالا ندیدهاند
این تیر را که خورده به چشمت حلال کن
این تیرها که چشمِ دل آرا ندیدهاند
برخیز و تا به خیمه مرا با خودت ببر
طفلان من شکستن بابا ندیدهاند
پُشتم شکسته ، زوتر از من حرم برو
نامحرمان هنوز حرم را ندیدهاند
داری چرا شبیه حسن گریه میکنی
چشمان تو که کوچهی زهرا ندیدهاند
سر را به پام خاطر امالبنین مکش
اینقدر پیش فاطمه پا را زمین مکش
حسن لطفی
#اشعار_حسینیه_حدیث_اشک #حسن_لطفی #روضه_شام_شهادت_حضرت_زهرا #شعر_روضه_حضرت_ابالفضل_العباس #فاطمیه
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
دستگیر عالم
کشید چشمِ تو خورشید کامل ما را
گرفته وسعتی از نور ، محفل ما را
به سمت جَذْبهی داغ تو جذب خواهد شد
هر آنکه خوب ببیند دلایل ما را
همه، بنی اَسَدِ بوریا به دستِ توائیم
به گُودِ عشق کشاندی قبایل ما را
همیشه پرچم تو روی دوشِ این خانه است
غمت حسینیه کرده ست منزل ما را
هزار روزَنِ اُمّید را در آن وا کن
لباس کهنه ی خود فرض کن دل ما را
چِقَدر تیغ فراقِ تو کُشته مُرده گرفت...
خودت قصاص کن اینبار قاتل ما را
قسم به دامن آتش گرفته ی طفلت
شرارِ هجر تو سوزانده حاصل ما را
منِ نشسته دمِ در..،غذا نمی خواهد
به کربلا برسان دست سائل ما را
فنونِ اهل جنون درس می دهد یک عمر...
بیا ببین هنر پیرِ عاقل ما را
اواخر همه ی ما کنارِ جز تو مباد!
تویی که خاطره کردی اوایل ما را
فرات؛ مِلکِ سند خوردهی اباالفضل است
سپرده اند به عبّاس ساحل ما را
همین که خورد زمین..،دستگیر عالم شد
هزار مرتبه حل کرده مشکل ما را
نوشته اند سرش روی نیزه بند نشد
همین به ضَجّه رسانده مقاتل ما را
عقیله بعد علمدار رو به علقمه گفت:
خدا بخیر کند وضع محمل ما را
سنان یکی دو قدم مانده تا بمن برسد
تو نیستی بِکِشی حدِّ فاصل ما را
بردیا محمدی
#بردیا_محمدی #تاسوعا_1402 #شعر_روضه_حضرت_قمر_بنی_هاشم #شعر_مناجات_سیدالشهدا #محرم_1402
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عمو عباس
بسوز ای دل بسوز از داستانم
غمی آتش زده بر روی جانم
امان از شر فامیل حسودم
امان از مکر قوم بد زبانم
حسین اینجا اسیر و شمر نامرد
مسیر مکه را داده نشانم
خجالت می کشم از روی زینب
خودم را سوی خیمه میکشانم
چه بهتر اینکه صد دفعه بمیرم
اگر از دشمنم باشد امانم
هر آنچه هست هر کس من همینم
هرآنچه گفت مولایم همانم
من عباسم، ابوالفضلم، امیرم
سپاه زینبم، خشم عیانم
سپهدارم علمدار حسینم
اگر تا حشر هم اینجا بمانم
منم شمشیر حیدر در قلافش
من آن تیرم که در بند کمانم
اگرچه مادرم ام البنین است
ولیکن زاده زهرا بخوانم
فدای چشم مولا چشمهایم
فدای دست مولا بازوانم
به امید خدا،سقای لشکر
همیشه سربلند از امتحانم
همه در خیمه خاطر جمع هستند
که از اب گوارا می رسانم
خجل از بیقراری رباب و
تلظی های طفل نیمه جانم
اگر چه دستهای من جدا شد
گرفتم مشک را بین دهانم
نخوردم جا ز بارانی که آمد
نداده تیر و سر نیزه تکانم
نخوردم بر زمین تا که نشاندند
عمودی را به روی استخوانم
زمین خوردم شدم شرمنده تو
ولی شرمنده تر از بانوانم
رضا دین پرور
#رضا_دین_پرور #شعر_شهادت_حضرت_ابوالفضل_العباس #شعر_شهادت_حضرت_سقا #شعر_شهادت_حضرت_قمر_منیر_بنی_هاشم #شعر_نهم_محرم
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
أدرک أخا
میان علقمه آنقدر تیرباران شد
تنش میانه انبوه تیر پنهان شد
خطاب «أدرک أخا» با حسین بود اما
شنید عمه سادات هم پریشان شد
به سوی خیمه رود سیل لشکر دشمن
که سد بین سپاه و حسین ویران شد
مگر چه دید که اینگونه شد شکسته حسین؟
چنان شکست که در چهرهاش نمایان شد
نشد که جسم ابالفضل را به خیمه برد
در این مصیبت عظمی غمش دوچندان شد
حرم سراغ ابالفضل را همینکه گرفت
عزیز فاطمه بیاختیار گریان شد
اگر چه آنهمه شرمنده شد ابوفاضل
سکینه بیشتر از خواهشش پشیمان شد
آرش براری
#آرش_براری #شعر_شهادت_حضرت_ابوالفضل_العباس #شعر_شهادت_حضرت_سقا #شعر_شهادت_حضرت_قمر_منیر_بنی_هاشم #شعر_نهم_محرم
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عباس من
به مانند سر زلف پریشانت، پریشانم
زجابرخیز علمدارم، ز جا برخیز ای جانم
اگر درخیمه باشم پس که جمعت میکند عباس؟
بمانم گر کنار تو به یاد خیمه گریانم
کنار پیکر پاشیدهی تو زار میگریم
برایت روضهی ناموسی و بازار میخوانم
بلندی قدت را دید و با نیزه بلندت کرد
امان از دست این خولی، که کاری کرده حیرانم
به تو حق میدهم که میزنی بازو به روی خاک
که تیری مانده بین استخوان چشم، میدانم
تویی در بین گرما و به تن، یک پیرهن داری
ولی من یک دو ساعت بعد، روی خاک عریانم
اگر تو برمگردی خیمه، جسمم زیرورو گردد
اگر پیشم بمانی زیر ده مرکب نمی مانم
سرت درهم شد اما باز پیداشد خدارا شکر
ز بعد تو منم که زیر ابر نیزه پنهانم
محمود اسدی
#شعر_شهادت_حضرت_ابوالفضل_العباس #شعر_شهادت_حضرت_سقا #شعر_شهادت_حضرت_قمر_منیر_بنی_هاشم #شعر_نهم_محرم #محمود_اسدی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
عمو حسین(ع)
از توو آغوش عمو جون
منو بردن سوی نیزه
تا چشامو باز کردم
جای من شد روی نیزه
با کی درد دل کنم من
درد من بجز گله نیست
پایین نیزه رو دیدم
کسی غیر از حرمله نیست
با کی هم صحبت بشم من
عمه زینب که اسیر شد
به رقیه چشم دوختم
سه سالشه اما پیر شد
عمو عباسم روی نی
به سکینه حواسش هست
نمیدونم چرا گاهی
روی نیزه چشاشو بست
همه غمها به دلم ریخت
یابن زهرا دل دونیمم
بیا سمت نیزه ی من
آخه من بچه یتیمم
چند تا نیزه اون طرف تر
روی نی برادرم بود
کسی نیست دور و برمن
کاشکی اینجا پدرم بود
یه دفه توو اون شلوغی
که همه جا بود پر از دود
سر شیرخواره رو دیدم
روبروی سر من بود
علی اصغر کجا بودی
دیدی دستامو بریدن؟
ای پسر عمو ندیدی
گلوی منم دریدن
راستی اصغر رد اون تیر
روی حلقوم تو مونده
حرمله چجور تو رو زد
منو که خیلی سوزونده
علی جون از تو چه پنهون
هنوزم گلوم میسوزه
ولی می دونم که بیشتر
حنجر عموم میسوزه
من سه شعبه خوردم امّا
گلوی بابات سنان خورد
نمی خوام برنجی اما
صد دفه توو قتلگاه مُرد
حق میدم که ساکتی تو
خسته تر هستی ز خسته
راه حنجرت رو نیزه
معلومه بدجوری بسته
محمود اسدی
#محمود_اسدی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
جانم ابالفضل(ع)
ما را شکار تیر مژگان کرد عباس
ما را دو تا چشمش مسلمان کرد عباس
فورا برای مادرش خیرات دادم
درد مرا هر بار درمان کرد عباس
بانی زوار حسین ام البنین است
مادر سفارش کرد و مهمان کرد عباس
کاری برای روضهاش یک بار کردم
یک کار را صد بار جبران کرد عباس
در تنگدستی تا صدا کردم «ابوالفضل»
رزق کم من را فراوان کرد عباس
دست بریده دستگیر گریه کن هاست
سختی محشر را چه آسان کرد عباس
هم ارمنی ها هم مسیحی ها مریدش
غوغا میان کل ادیان کرد عباس
تیغ غضب برداشت و با چشمهایش
در علقمه جنگ نمایان کرد عباس
رزم ابلفضلی اگـر کرده است بی شک
چون رزم استادش حسن جان کرد عباس
تنها نه دست و چشم و سر، که پای خود را
پای امام خویش احسان کرد عباس
آری نیاوردهست آبی خیمه اما
داغش حرم را ابر باران کرد عباس
با رفتنش تنها نه اهل خیمه ها را
یک عمر ما را هم پریشان کرد عباس
گروه شعر یا مظلوم
#شعر_شهادت_حضرت_ابوالفضل_العباس #شعر_شهادت_حضرت_سقا #شعر_شهادت_حضرت_قمر_منیر_بنی_هاشم #شعر_نهم_محرم #گروه_شعر_یا_مظلوم
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
نجات اهل عالم
نشستم زیر نور ماه گفتم
همانا با دلی اگاه گفتم
نجف تا کربلا در راه گفتم
پس از تقدیم بسم الله گفتم
ردیف مطلعی زیبا حسین است
نجات اهل عالم باحسین استچه گویم در غزل با استعاره چه گویم در مراثی با اشاره به غیر از او نباشد راه چاره خوارج را بگو میراث دارِ علی عالی اعلا حسین است
نجات اهل عالم باحسین استاز او فرمایش و از ما اطاعت چه میخواهیم از او غیر از سعادت؟ سعادت چیست جز فیض شهادت ؟ امید شیعه در روز قیامت عزیز حضرت زهرا حسین است
نجات اهل عالم با حسین استحسینی که دو عالم مخلص اوست ارادتمند حر و عابس اوست کرامت ویژگی شاخص اوست امام هشتم ما وارث اوست رضا هم نیز سرتاپا حسین است
نجات اهل عالم با حسین استزیارت رفته رو در رو بخواهید همیشه حاجت نیکو بخواهید دو قطره اشک آب رو بخواهید هدایت را فقط از او بخواهید که مصباح الهدي تنها حسین است
نجات اهل عالم با حسین استگلم را با تولایش سرشتند سپس بر طالعم نوکر نوشتند اگر که خوب و بد زیبا و زشت اند محبانش همه اهل بهشت اند کلید جنت الاعلی حسین اشت
نجات اهل عالم باحسین استبه این آقا کسی دل داده باشد زهیری گردد و آزاده باشد دلم می خواست اکبرزاده باشد سرم پای حبیب افتاده باشد ولیِّ امر بی پروا حسین است
نجات اهل عالم با حسین استکلامش حق کلامش نور مولا طنین خطبه اش پر شور مولا اگر چه شد تنش رنجور مولا نرفته زیر بار زور مولا حماسه ساز عاشورا حسین است
نجات اهل عالم با حسین استبنازم خط و مشی کشوری را که میپوید ولایت محوری را ببین عمق کلام رهبری را که معنا می کند روشنگری را مراد حضرت آقا حسین است
نجات اهل عالم باحسین استشهیدان کشته ی راه خدایند سبک بالان از دنیا رهایند پرنده تر ز مرغان هوایند بلاگردان شاه کربلایند امام حاج قاسم ها حسین است
نجات اهل عالم باحسین استبه گوشم میرسد آوای غزه صدای کودک تنهای غزه امیدی هست بر فردای غزه بگو با هر مجاهدهای غزه به فکر مردم دنیا حسین است `نجات اهل عالم با حسین است” چه بیم از اینکه سر ... #شعر_اهل_بیت #شعر_جدید #شعر_روضه #شعر_سیاهپوشان #شعر_طلیعه_ماه_محرم لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹