غارت گوشواره
بعد تو میون شعله ها و دود
گُلای خیمه شدن یاس کبود
میدونی بابا من از چی دلخورم
ما بودیم، حرمله بود، عمو نبود
دیگه از غارت گوشواره نگم
دیگه از درد گوش پاره نگم
حال و روز رباب و خودت ببین
دیگه از غارت گهواره نگم
شمع عمرم داره سو سو میزنه
منو هی دشمن بدخو میزنه
حرمله خبر داره که سیدم
لگداشو سمت پهلو میزنه
صد دفه جونم رسیده به لبم
بعد تو پایین نیومده تبم
دس به دیوار میگیرم تا پا بشم
همینم مدیون عمه زینبم
شبا ضربِ سیلی افطار منه
شاهدم این چشای تار منه
گوشِ اون دختری که زد منو رفت
ببین از رو نیزه، گوشوار منه؟
هی بهم میگن: آخه تو دختری
کو بابات که اینطوری در به دری؟
قربون سرت برم، غصه نخور
رو نی اَم از همه باباها سری
اگه دشمنت به ما خارجی گفت
اگه از سیلی رو گونه گُل شکفت
اگه پای نیزه ما رو میزنن
فدای سرت، تو از نیزه نیوفت
زندگی بی تو دیگه درد سره
این روزای من روزای آخره
جون نمیدم بابا تا نبوسمت
خرابه منتظرم، یادت نره
مرضیه نعیم امینی
#شعر_خرابه_شام #شعر_شهادت_بنت_الحسین #شعر_شهادت_سه_ساله_کربلا #شهادت_حضرت_رقیه #مرضیه_نعیم_امینی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
بی سرپناه
بی سرپناه ، سایهٔ بر سر کجا روم
با شمر و با سنانِ ستمگر کجا روم
همراه خواهرت شده چشمان پستِشان
از ترس دستِ دشمن و معجر کجا روم
با گریهاش آخرش از دست می رود
من با ربابِ بی علی اصغر کجا روم
درآتش خیام به صحرا دویده ایم
از بغض شهر شام، برادر کجا روم
زد تازیانه لحظه محمل سواری است
وقتی که نیست شانه اکبر کجا روم
حامد آقایی
#حامد_آقایی #حسینیه_حدیث_اشک #شعر_روضه #شعر_شام_عزا #شعر_شام_غریبان #شعر_مذهبی #شعر_مصیبت_اهل_بیت
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
با اینکه تشنه اند ولی از غم حسین
دیگر به شام ظهر عطش حرف آب نیست
دلسوز مردهای حرم بود زینب و
زین پس دلی به غصه زینب کباب نیست
مردان به روی نی همه دیدند پایِ نی
پایی برای قامت زینب رکاب نیست
هر کودکی به سرخیِ این تازیانه ها
فهمیده است نام عمو هم ثواب نیست
ای حرمله به خستگیِ ظهر خود بخواب
دیگر صدای گریهٔ طفل رباب نیست
حالا که آب از سر اصغر گذشته است
گفتند آب آمده دیگر سراب نیست
ای کاش خواهرش نرود کاخ اگر که رفت
بیند که پیش راس عزیزش شراب نیست
حامد آقایی
#حامد_آقایی #حسینیه_حدیث_اشک #شعر_روضه #شعر_شام_عزا #شعر_شام_غریبان #شعر_مذهبی #شعر_مصیبت_اهل_بیت
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
بخوان اذان
قدم بزن کمی حالا که می روی اکبر
ببین که اشک غم از دیده ام سرازیر است
بخوان اذان و برو ای موذنم اما
برای کشتنت این بار بانکِ تکبیر است
علی، علی الدنیا بعدک العوفا پسرم
که بعد روی تو از زندگی دلم سیر است
کنار پیکرِ تو زانویم به خاک افتاد
نشسته ام که ببینی پدر زمین گیر است
حنای مو تو این بار از چه این رنگی است؟
جوانِ خانه من دیده ای پدر پیر است؟
توان به زانوی من بعد تو نمی آید
به جای جای تنت نور دیده ام تیر است
برای دیدنت عمه زخیمه آمده است
رسیده است کنون پیش تو ، ولی دیر است
حامد آقایی
#حامد_آقایی #حسینیه_حدیث_اشک #شعر_روضه #شعر_شام_عزا #شعر_شام_غریبان #شعر_مذهبی #شعر_مصیبت_اهل_بیت
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
خیر الانام آل حیدر
بین سپاه شب زده ذکر سحر افتاد
کمکم رکاب از عشق خالی شد گوهر افتاد
مویی که زینب شانه میزد سخت خاکی شد
خیر الانام آل حیدر دست شر افتاد
اول پدر بر روی مرکب بی تعادل شد
بعدش کنار خیمه ی دشمن پسر افتاد
شاید پدر در بین لشگر کوچه می دیده
انگار کن بر روی زهرا باز در افتاد
بین عبا جسم علی چون بید می لرزید
وقتی به قد حضرت زینب نظر افتاد
از درد غیرت روی نی بر خویش می پیچید
در راه شام و کوفه هم صد بار سر افتاد
حسین واعظی
#شعر_شهادت_ابن_الحسین #شعر_شهادت_اشبه_الناس_به_پیغمبر #شعر_شهادت_اهل_بیت #شعر_شهادت_حضرت_علی_اکبر
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
سالار زینب
ما را درون آتش کینه گداختند
از شش جهت به ساحت خورشید تاختند
در غارتت مسابقه ای بود بینشان
دیر آمدند هر چه ولیکن نباختند
اینها پس از تو رحم به ما هم نمی کنند
حتی برای دخترکان تیغ آختند
تا اینکه یاد آب فراموشمان شود
در گوشمان ترانه ی سیلی نواختند
با آتش و خیام تو اهریمنان پست
دوزخ برای خالق فردوس ساختند
دندان برای چادر من تیز کرده اند
آنها که از قدیم مرا می شناختند
حسین واعظی
#حسین_واعظی #حسینیه_حدیث_اشک #شعر_روضه #شعر_شام_عزا #شعر_شام_غریبان #شعر_مذهبی #شعر_مصیبت_اهل_بیت
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
حسرت دیدار
سالها در حسرت دیدار دلبر مانده ایم
جمعه ها را منتظر ماهِ منوّر، مانده ایم
زودتر آقا بیا و حال ما را خوب کن
از غم دوری تو خیلی مکدّر مانده ایم
یوسف زهرا کجایی کُشت ما را انتظار
می شود پس کی ظهور تو مقدّر،مانده ایم
شد محرم چون شما رخت عزا پوشیده ایم
بی قرار آن دو چشم خون و مضطرمانده ایم
روضه تعطیلی ندارد جنت ما روضه هاست
ما که عمری گریه کن هستیم و نوکر مانده ایم
آنقَدَر چایی بعد روضه مزه می دهد
آنقدر که منتظر تا چای دیگر مانده ایم
روضه را تعطیل گفتند عده ای وقت بلا
از بلا دوریم ما تا پای منبر مانده ایم
به دو دستان عمویت دست ما را هم بگیر
ما که پای نوکری تا روز محشر مانده ایم
فکر نوکر باش، نزدیک است آقا اربعین
دردمندیم و بدون کربلا درمانده ایم...
مهدی شریف زاده
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ثناخوان زینب است
صبر از زبان عجز ثناخوان زینب است
عقل بسیط واله و حیران زینب است
ایوب صابر است ولیکن درین مقام
انصاف ده که ریزه خور خوان زینب است
در قتلگاه، جسم برادر به روی دست
بگرفت کای خدای من این جان زینب است
قربانی تو است بکن از کرم قبول
کاری چنین به عهده ایمان زینب است
در خطبه اش که کوفه از آن شد سکوت محض
گفتی که ممکنات به فرمان زینب است
ابن زیاد شوم به دار الإماره اش
رسوا ز منطق شرر افشان زینب است
با اینکه با عیال برادر به شهر شام
در دست اهل ظلم، گریبان زینب است
بر هم زن اساس جفاکاری یزید
لحن بلیغ و نطق درخشان زینب است
افزون بود ز حوصله خلق عالمی
درد و غمی که در دل سوزان زینب است
دارد «صغیر» امیدی و از روی اعتقاد
چشمش به لطف بی حد و پایان زینب است
استاد صغیر اصفهانی ره
#استاد_صغیر_اصفهانی_ره #شعر_مدح_اهل_بیت #شعر_مدح_حضرت_ام_المصائب #شعر_مدح_حضرت_زینب #شعر_مدح_عقیله_بنی_هاشم
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
میکشم منت
چهکنم اینقدر احسان و محبت را باز
تابهکی شکر کنم اینهمه نعمت را باز
رزقمن تربت اصل تو نگردید حسین
میکشم منت جاروکش هیئت را باز
من اگر گریه به غمهای تو آقا نکنم
خویش را در دل زهرا بهخدا جا نکنم
پدرم خادمتو، مادر من خادمهات
ناخلف باشم اگر نوکریت را نکنم
دلم از روز ازل تنگ تو بودهاست حسین
به لبم ذکر تو، آهنگ تو بودهاست حسین
در صف سینهزنان اینهمه سال از عمرم
آن چه بر سینه زدم سنگ تو بودهاست حسین
ای که در آینهی جام بلا رب دیده
خمرهای از شرر و داغ لبالب دیده
دیدهای تو تن صدپارهی اکبر اما
کس ندیدهاست بهخود آنچه که زینب دیده
پاینی دیدن حال سر تو پیرم کرد
روینی، وضعیت حنجر تو پیرم کرد
در مسیری که سرت را همه با سنگ زدند
پیری زودرس دختر تو پیرم کرد
تو شرار دل افروخته را میفهمی
چون خودت سوختهای، سوخته را میفهمی
ای که نی پیرهنت را به تنت دوخته است
به تنم پیرهن دوخته را میفهمی
امیر عظیمی
#امیر_عظیمی #حسینیه_حدیث_اشک #شعر_شعر_مصائب_اسارت_شام_و_کوفه #شعر_مصائب_اسارت_اهل_بیت #شعر_مصائب_اسارت_شام #شعر_مناجات_امام_حسین
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
میان کوفه اسیرم
هرچند فاتح همه ی جنگها شدم
خیلی میان کوفه اسیر بلا شدم
ابروی من شکست سر کوچه ای شلوغ
زخمی سنگ بازی این بچه ها شدم
همسایه ی قدیمیمان داد زد سرم
آزرده از نگاه بد اشنا شدم
خیلی سرت مقابل من خورد بر زمین
افتاد زیر پا و من از غصه تا شدم
پایبن نیزه ی تو به من پشت پا زدند
دست خودم نبود که از تو جدا شدم
ام حبیبه آمد و نشاخت زینبم!
من تا نبینمش دو قدم جابجا شدم
لب باز کردم و همه کوفه لال شد
من ناخدای کشتی کرببلا شدم
سید پوریا هاشمی
#حسینیه_حدیث_اشک #سید_پوریا_هاشمی #شعر_شعر_مصائب_اسارت_شام_و_کوفه #شعر_مصائب_اسارت_اهل_بیت #شعر_مصائب_اسارت_شام
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
ندارم آب
نمیگویم ز نوک نیزه با خواهر، تکلّم کن
نگاهت پاسخ من داد، بر طفلت ترحّم کن
اگر چه غنچۀ بیآب، هرگز نشکفد امّا
درِ فردوس را بگْشا، به روی من، تبسّم کن
به چشم خارجی ما را تماشا میکند، کوفی
به نیِ قرآن بخوان و رفع این سوءتفاهم کن
اگر بهر نماز شُکر میخواهی وضو سازی
ندارم آب، با خاک سر زینب، تیمّم کن
تو قلب عالم امکانی و آگاهی از قلبم
به دریا با نگاه خود بگو، کمتر تلاطم کن
نگه با اختیار و اشکِ من بیاختیار آید
ز برجنی، نظر،ای ماهمن!امشب به انجم کن
اگر چه کاسۀ صبر مرا هم کردهای لبریز
ز بهر حفظ جان کودکت با او تکلّم کن
علی انسانی
#حسینیه_حدیث_اشک #شعر_شعر_مصائب_اسارت_شام_و_کوفه #شعر_مصائب_اسارت_اهل_بیت #شعر_مصائب_اسارت_شام #علی_انسانی
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹
قسم
به نام اسوه ایثار حضرت زینب
به نام جلوه الله شوکت زینب
قسم به هر چه خدا آفریده در عالم
که هست ملک خداوند دولت زینب
که گفته است که غیرت برای مردان است؟
زبانزد همگان است غیرت زینب
به این حسینیه ها و به روضه ها یک دم
نیامده احدی جز به دعوت زینب
به رسم هر که مقرب تر است در این بزم
تمام جام بلا بود قسمت زینب
غریب کرب و بلا شد برادرش اما
به وسعت دو جهان است غربت زینب
میان لشگر نامحرمان مسافر شد
کجا اراذل بدنام و ساحت زینب؟
علم به دوش ابالفضل بوده عاشورا
پس از غروب دهم گشته نوبت زینب
محمد مهدی حیدری
#شعر_مدح_اهل_بیت #شعر_مدح_حضرت_ام_المصائب #شعر_مدح_حضرت_زینب #شعر_مدح_عقیله_بنی_هاشم #محمد_مهدی_حیدری
لینک در سایت 🌹HadithAshk.com🌹