eitaa logo
حافظ خوانی و ادبیات
669 دنبال‌کننده
471 عکس
218 ویدیو
4 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
دلی شکسته و چنگی گسسته گیسویم.mp3
1.7M
دلی شکسته و چنگی گسسته گیسویم ولی به زخمه غیبی هنوز می مویم خمیده تاکم و آشفته بید مجنونی که سرنگون وسرافکنده برلب جویم نهفته قند و سخن پشت آئینه و من به شوق طوطی تصویر خود سخن گویم به سحر غمزه جانان به جان زنندم تیر که بسته اند به زنجیر سحر و جادویم نه منحصر به سرود و ترانه ام دستان که داستان به فسون و فسانه می گویم گیاه دانه عشقم فشرده در دل خاک چنان که دم به دمم می دمند می رویم گیاه زرد خزانم در آب و گل لیکن به جان و دل گل مینای باغ مینویم سر دوراهه رسیدیم و سرنوشت این بود برو پدر تو از آن سو و من از این سویم برس به دادم و این بند زانوان بگشای به روز وعده که جان میرسد به زانویم چگونه برجهم از چنبر کمانه ی چرخ که نه فلک همه چوگان و من یکی گویم میان دلبر و من غیر من حجابی نیست گر این حجاب فکندیم من همه اویم به چنگ رودکی و توسن سمرقندی چه بیم دشت بخارا و رود آمویم به بوی یاسمن و زلف سنبلم مفریب غلام سنبل آن زلف یاسمن بویم به شهر خویش اگر شهریار شیرین کار به شهر خواجه همان سائل سر کویم @hafez_adabiyat
شهید دکتر (مهدی) آنیلی. 🔵این شهید عزیز ایتالیایی پس از ایمان آوردن به فرقه اهل سنت، از طریق آشنایی با انقلاب اسلامی و حضرت امام خمینی، شیعه شد و ترس صهیونیست از افتادن ثروت عظیم خاندان آنیلی در دست شیعیان، از بالای پلی مرتفع به پایین پرت شد و به شهادت رسید، ایشان در اواخر عمر توسط خانواده آنچنان تحت فشار قرار گرفته بود که از ارث محروم شد و حتی پولی برای پرداخت کرایه برگشت دوستانش را که به دیدنش می آمدند نداشت، اما محکم و استوار پای اعتقاداتش ایستاد و به شهادت رسید. ایشان تنها فرد خارجی هستند که حضرت امام خمینی در دیداری که به ایران آمده بود پیشانی مبارک او را بوسید. فیلم و عکسهایی از حضور این شهید عزیز در صف اول نماز جمعه تهران به امامت حضرت امام خامنه ای در ۷ فروردین ۱۳۶۰ موجود است که مربوط به همان ایام حضورش در ایران است که فقط یک بار موفق شد به کشورمان بیاید، و بعدها با مخفی کردن گذرنامه، خانواده وی مانع رفتن مجددش به ایران شدند. ادورادو آنیلی، تک پسر بود و زاده نیویورک، پدرش سناتور جیوآنی آنیلی معروف و ثروتمندترین مرد ایتالیا بود، او مالک کارخانه‌های اتومبیل‌سازی فیات، فراری، لامبورگینی، لانچیا، آلفارمو و آیوکو، به همراه چندین کارخانه تولید قطعات صنعتی، چند بانک خصوصی، شرکت‌های طراحی مد و لباس، روزنامه‌های پرتیراژ "لاستامپا" و "کوریره دلاسرا"، باشگاه اتومبیل‌رانی فراری و باشگاه فوتبال یوونتوس بود. علاوه بر اینها سهام دار اصلی چندین شرکت ساختمان‌سازی، راه‌سازی، تولید لوازم پزشکی و هلیکوپترسازی هم بود. ثروت عظیم این خانواده، ۳ برابر درآمد نفتی ایران در همان ایام بود!!!
بر کعبه دل رسید آنیلی از شهد ولا چشید آنیلی در مکتب شیعه تا ابد جاویدان در راه خدا شهید آنیلی @hafez_adabiyat
🌷سالگرد شهادت مظلومانه‌ی دکتر ادواردو (مهدی) آنیلی به دست شبکه ترور صهیونیسم جهانی. کسی که مالکیت کارخانجات بزرگ لامبورگینی، فراری، فیات و مالکیت باشگاه یوونتوس و ... را با محبت اهل بیت علیهم السلام عوض کرد. روحش شاد
حکایت هفتم باب اول گلستان.mp3
16.56M
🌹☘🍃🌹☘🌹✨ ☘🍃✨🕊 🍃✨🕊 🌹🕊 ☘ ✨ حکایت شمارهٔ ۷   سعدی » گلستان » باب اول در سیرت پادشاهان   پادشاهی با غلامی عجمی در کشتی نشست و غلام، دیگر دریا را ندیده بود و محنت کشتی نیازموده گریه و زاری در نهاد و لرزه بر اندامش اوفتاد. چندان که ملاطفت کردند آرام نمی‌گرفت و عیش ملک از او منغص بود. چاره ندانستند. حکیمی در آن کشتی بود، ملک را گفت: اگر فرمان دهی من او را به طریقی خامُش گردانم. گفت: غایت لطف و کرم باشد. بفرمود تا غلام به دریا انداختند. باری چند غوطه خورد، مویش گرفتند و پیش کشتی آوردند. به دو دست در سکان کشتی آویخت. چون بر آمد به گوشه‌ای بنشست و قرار یافت. ملک را عجب آمد. پرسید: در این چه حکمت بود؟ گفت: از اول محنت غرقه شدن نچشیده بود و قدر سلامت کشتی نمی‌دانست. همچنین قدر عافیت کسی داند که به مصیبتی گرفتار آید. ای سیر تو را نان جوین خوش ننماید معشوق من است آن که به نزدیک تو زشت است حوران بهشتی را دوزخ بود اعراف از دوزخیان پرس که اعراف بهشت است فرق است میان آن که یارش در بر تا آن که دو چشم انتظارش بر در @hafez_adabiyat 💫 ✨ ☘ 🌹🕊 🍃✨🕊 ☘🍃✨🕊 🌹☘🍃🌹☘🌹✨
دو خوانش غزل ۳۲۰ حافظ.mp3
3.98M
🌹☘🍃🌹☘🌹✨ ☘🍃✨🕊 🍃✨🕊 🌹🕊 ☘ ✨ غزل ۳۲۰   دیشب به سیل اشک ره خواب می‌زدم نقشی به یاد خط تو بر آب می‌زدم ابروی یار در نظر و خرقه سوخته جامی به یاد گوشه محراب می‌زدم هر مرغ فکر کز سر شاخ سخن بجست بازش ز طره تو به مضراب می‌زدم روی نگار در نظرم جلوه می‌نمود وز دور بوسه بر رخ مهتاب می‌زدم چشمم به روی ساقی و گوشم به قول(بانگ) چنگ فالی به چشم و گوش در این باب می‌زدم نقش خیال روی تو تا وقت صبحدم بر کارگاه دیده بی‌خواب می‌زدم ساقی به صوت این غزلم کاسه می‌گرفت می‌گفتم این سرود و می ناب می‌زدم خوش بود وقت حافظ و (فالی به بخت نیک)فال مراد و کام(حال حافظ و فالی به کام بحث) بر نام عمر و دولت احباب می‌زدم @hafez_adabiyat 💫 ✨ ☘ 🌹🕊 🍃✨🕊 ☘🍃✨🕊 🌹☘🍃🌹☘🌹✨
شرح غزل ۳۲۰ حافظ❇️
چند بیت فردوسی.mp3
292.5K
  الا ای خریدار مغز سخن دلت برگسل زین سرای کهن کجا چون من و چون تو بسیار دید نخواهد همی با کسی آرمید اگر شهریاری و گر پیشکار تو ناپایداری و او پایدار چه با رنج باشی چه با تاج و تخت ببایدت بستن به فرجام رخت اگر ز آهنی چرخ بگدازدت چو گشتی کهن نیز ننوازدت چو سرو دلارای گردد به خم خروشان شود نرگسان دژم همان چهرهٔ ارغوان زعفران سبک مردم شاد گردد گران اگر شهریاری و گر زیردست به جز خاک تیره نیابی نشست کجا آن بزرگان با تاج و تخت کجا آن سواران پیروزبخت کجا آن خردمند گندآوران کجا آن سرافراز و جنگی سران کجا آن گزیده نیاکان ما کجا آن دلیران و پاکان ما همه خاک دارند بالین و خشت خنک آنک جز تخم نیکی نکشت @hafez_adabiyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹 سلام 🍃 صبحتون بخیر 🌹الهی 🍃عمرتون بلند 🌹ایمانتون راسخ 🍃لبتون خندون 🌹همراهتون دعای خیر 🍃روزگارتون پرمهر 🌹دل‌تون خوش و 🍃نـورانی به نور خدا 🌹 روزتون سرشار از بهترین ها ┄┅┅❅🌸❅┅┅┄
حکایت۲۱باب اول گلستان.mp3
1.03M
حکایت شمارهٔ ۲۱     مردم‌آزاری را حکایت کنند که سنگی بر سر صالحی زد. درویش را مجال انتقام نبود. سنگ را نگاه همی‌داشت تا زمانی که ملک را بر آن لشکری خشم آمد و در چاه کرد. درویش اندر آمد و سنگ در سرش کوفت. گفتا: تو کیستی و مرا این سنگ چرا زدی؟ گفت: من فلانم و این همان سنگ است که در فلان تاریخ بر سر من زدی. گفت: چندین روزگار کجا بودی؟ گفت: از جاهت اندیشه همی‌کردم، اکنون که در چاهت دیدم فرصت غنیمت دانستم. ناسزایی را که بینی بخت یار عاقلان تسلیم کردند اختیار چون نداری ناخن درنده تیز با ددان آن به که کم گیری ستیز هر که با پولاد بازو پنجه کرد ساعد مسکین خود را رنجه کرد باش تا دستش ببندد روزگار پس به کام دوستان مغزش بر آر @hafez_adabiyat
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
خوانش و شرح غزل۱۵۶.mp3
1.74M
فرهاد را چو بر رخ شیرین نظر فتاد دودش به سر درآمد و از پای درفتاد مجنون ز جام طلعت لیلی چو مست شد فارغ ز مادر و پدر و سیم و زر فتاد رامین چو اختیار غم عشق ویس کرد یک بارگی جدا ز کلاه و کمر فتاد وامق چو کارش از غم عذرا به جان رسید کارش مدام با غم و آه سحر فتاد زین گونه صد هزار کس از پیر و از جوان مست از شراب عشق چو من بی‌خبر فتاد بسیار کس شدند اسیر کمند عشق تنها نه از برای من این شور و شر فتاد روزی به دلبری نظری کرد چشم من زان یک نظر مرا دو جهان از نظر فتاد عشق آمد آن چنان به دلم در زد آتشی کز وی هزار سوز مرا در جگر فتاد بر من مگیر اگر شدم آشفته دل ز عشق مانند این بسی ز قضا و قدر فتاد سعدی ز خلق ، چند نهان راز دل کنی چون ماجرای عشق تو یک یک به درفتاد   @hafez_adabiyat
غزل_بیدل_عمریست_به_چشمم_ز_نم_اشک_اثر_نیست.mp3
1.1M
عمريست به چشمم ز نم اشک اثر نيست اي دل تو کجائي که غبارت به نظر نيست محرومي غفلت نظري را چه علاج است خلقيست درين خانه برون در و در نيست وهم آئينه خلق به زنگار گرفته است گر چشم گشائي مژه ات پيش نظر نيست طاقت همه را در دم شمشير نشانده است تا سينه درين معرکه باقيست سپر نيست بيدردي ما زير فلک سخت غريب است در خانه دوديم و کسي را مژه تر نيست جان و جسد عشق و هوس جمله سرابست کس نيست کند فهم که هستي چقدر نيست اي گرد پرافشان سحر در چه خيالي چين کن زه دامن که گريبان دگر نيست نامحرم پرواز فنايم چه توان کرد چون رنگ پري دارم و سر در ته پر نيست بيدل اگر اينست سر و برگ شعورت هر چند به آن جلوه رسي غير خبر نيست @hafez_adabiyat
080-22-Mordad-متهم نفس است نه عقل شریف.mp3
20.99M
متهم نفس است نه عقل شریف متهم حس است نه نور لطیف صدهزاران فصل داند از علوم جان خود را می نداند آن ظلوم داند او خاصیت هر جوهری در بیان جوهر خود چون خری که همی دانم یجوز و لایجوز خود ندانی تو یجوزی یا عجوز قیمت هر کاله می دانی که چیست قیمت خود را ندانی ابلهیست @hafez_adabiyat
هدایت شده از زاغ سفید
27.5M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
. سرکار خانم گیتی معینی بازیگر قدیمی و کارکشته سینما و تلویزیون برای نماز صبح وارد امامزاده ای می‌شود که از قضا نمایشگاهی به مناسبت هفته بسیج در آنجا برگزار هست ، بقیه ماجرا را حتما ببینید تماشایی است ... 👌 یادبگیرند سلبریتی های غرب زده ی دوزاری که برای کسب درآمد و اقامت بی شرف شدند ! ┄┅═✧☫✧●زاغ سفید●✧☫✧═┅┄ ┄┅═‌☞⁩‌@zaghsefid☜═┅┄
حکایت۲۰باب_اول_گلستان.mp3
790.3K
حکایت شمارهٔ ۲۰   باب اول در سیرت پادشاهان   غافلی را شنیدم که خانه رعیت خراب کردی تا خزانه سلطان آباد کند بی خبر از قول حکیمان که گفته‌اند هر که خدای را عزّ و جلّ بیازارد تا دل خلقی به دست آرد خداوند تعالی همان خلق را بر او گمارد تا دمار از روزگارش بر آرد آتش سوزان نکند با سپند آنچه کند دود دل دردمند سر جمله حیوانات گویند که شیر است و کمترین جانوران خر و به اتفاق خر باربر به که شیر مردم در @hafez_adabiyat
ادامه حکایت۲۰_باب اول.mp3
724.5K
ملک را ذمائم اخلاق او به قرائن معلوم شد در شکنجه کشید و به انواع عقوبت بکشت حاصل نشود رضای سلطان تا خاطر بندگان نجویی خواهی که خدای بر تو بخشد با خلق خدای کن نکویی آورده‌اند که یکی از ستم دیدگان بر سر او بگذشت و در حال تباه او تأمل کرد و گفت نه هر که قوّت بازو و منصبی دارد به سلطنت بخورد مال مردمان به گزاف توان به حلق فرو بردن استخوان درشت ولی شکم بدرد چون بگیرد اندر ناف نماند ستمکار بد روزگار بماند بر او لعنت پایدار @hafez_adabiyat
غم مادر.mp3
12.51M
🎧 🥀 قطعه ”غم مادر“ 🎙گروه سرود شهیدجوانتاش تهران شاعر: احمد رفیعی‌وردنجانی آهنگساز : سید ایمان عباسی تنظیم‌کننده: خانه‌سرود گیلان میکس : سید محمد حسینی مربی:سیدمحمدحسین ترابی
دو خوانش غزل ۳۲۱ حافظ.mp3
4.84M
🌹☘🍃🌹☘🌹✨ ☘🍃✨🕊 🍃✨🕊 🌹🕊 ☘ ✨   غزل ۳۲۱   هر چند پیر و خسته دل و ناتوان شدم هر گه که یاد روی تو کردم جوان شدم شکر خدا که هر چه طلب کردم از خدای بر منتهای همت خود کامران شدم ای گلبن جوان بر دولت بخور که من در سایه تو بلبل باغ جهان شدم اول ز حرف و صوت وجودم خبر نبود در مکتب غم تو چنین نکته دان شدم قسمت حوالتم به خرابات می‌کند چندان کاین این چنین زدم و آن چنان شدم زان روز بر دلم در دولت گشوده شد کز ساکنان درگه پیر مغان شدم در شاهراه دولت سرمد به تخت بخت با جام می به کام دل دوستان شدم از آن زمان که فتنه چشمت به من رسید ایمن ز شر فتنه آخرزمان شدم من پیر سال و ماه نیم یار بی‌وفاست بر من چو عمر می‌گذرد پیر از آن شدم دوشم نوید داد عنایت که حافظا بازآ که من به عفو گناهت ضمان شدم @hafez_adabiyat 💫 ✨ ☘ 🌹🕊 🍃✨🕊 ☘🍃✨🕊 🌹☘🍃🌹☘🌹✨
شرح غزل ۳۲۱ حافظ❇️