┏◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚┓
☆اَلابِذِکرِاللهتَطمَئِنَّالقُلوب
☆☆رمان بلند امنیتی-بصیرتی-عاشقانه
☆ #کابوس_رویایی
☆☆قسمت ۱۷۹ و ۱۸۰
_به به عروس خانم. ببخشید ما موفق به دیدارتون نشدیم.بس که این پسر ما عادی بسات سور و ساط چید!
از برخورد خوبش کمی از احساس غریبگیام کم میشود.صدای عفت خانم بالا میرود:
_مش اسماعیل!
_خانم تمام شد آرزو هایی که ما برای بچههامون داشتیم.بزار برن پی آرزوهای خودشون! پیمان مردی شده برای خودش، پری هم همینطور.اینا کارای بزرگتری انجام دادن. چرا متوجہ نیستی؟ کاری که اینا کردن خیلی فراتر از آرزوهامون بود.اینا پیشمرگهای امام هستن!
صدایی از پیمان و پری درنیامد. بابا اسماعیل #نمیدانست بچههایش چه راهی را برای رسیدن بہ آرزوهایشان رفتند! لبخندزنان دور هم مینشینیم. میفهمم او با اینکه در روستا زندگی میکند اما به تمام مسائل پیش آمده واقف است. با این که مشخص است خانوادهی کم درآمد و شریف هستند اما ما را با کباب به خوبی تحویل میگیرند.سر سفره در کنار پیمان نشستهام.با بسم الله بابا اسماعیل همگی دست به غذا میبرند.عجب گوشتی! عجب طعمی! وقتے پیمان زبان بہ تعریف میگشاید بابا اسماعیل میگوید:
_اثر نیروی بازو و نون #حلاله!
پارچ دوغ را برمیدارم و برای همہ دوغ میریزم.لیوان بابا اسماعیل کنارش است. حواسم نیست و طبق عادت بچهها میگویم:
_بابا اسماعیل...
بعد از صدا زدن یکهو یادم میآید.او بیتوجه به خجالتی که گونههایم را سیلی زده میپرسد:
_چیشده بابا؟
رویم نمیشود سر بلند کنم.
_لیوانتون رو بدین.
لیوان را میدهد و آن را پر میکنم و باز به دستش میدهم.بعد از شام و خوردن میوه، پیمان زودتر بیرون میرود تا ماشین را جلو بیاورد.بابا اسماعیل و عفت خانم هم برای بدرقهاش میروند.روسریام را جلوی آینه مرتب میکنم و سعی دارم موهایم پیدا نباشد.زود از بچهها خداحافظی میکنم. صدای آهستهای از پشت حصار حیاط به گوش میرسد.صدای عفت خانم است:
_اون موقع که یه کلوم نگفتی کیه و چیه حداقل الان بگو!
نفسم را حبس میکنم.گوشهایم را تیز میکنم تا جواب پیمان را بشنوم.
_ای بابا! بہ اسم و رسمش چیکار دارین من دوستش دارم! فقط همینو بدونین از ما کمتر نیستن.
این بار نوای دلنشین بابا اسماعیل میآید:
_راست میگہ عفت خانم.اولا بہ ماه ثانیاً از رفتار و سکناتش مشخصه اصیل زاده است!
پیمان میگوید:
_خب بابا... امشب حسابی زحمت دادیم.
_استغفرالله چشمتون سر چشممونه! زود به زود بیاین.
عفت خانم را در بغل میگیرم. او مرا سفت بہ خودش فشار میدهد و بابت کم و کسری عذر میخواهد.
_این چہ حرفیه... شما خیلی زحمت کشیدین.
سوار ماشین میشویم. بابا اسماعیل تا چندین قدم بہ ماشین پیش میآید. و حرکت میکنیم..خیلی وقت بود که طعم بودن در #خانواده را نچشیده بودم.پری از خستگی خیلی زود خواب او را میبرد.پیمان میپرسد:
_امشب چطور بود؟
بیاختیار غنچہ لبخند تاب نمیآورد:
_انتظارش رو نداشتم. عالی بود!
کمے از مادرش میگوید.از خانوادهیآبرومند خسروانی که همواره رعیتی بیشنبودهاند! تا خود تهران حرف میزنیم.داخل کوچه میپیچد تا من را برساند.پری از ایستادن ماشینبیدار میشود. به پلهها که میرسم هردوشان خداحافظی میکنند اما منتظر میمانند تا من بروم داخل.در را مردی غریبه باز میکند.ترس خون در رگهایم را میخشکاند:
_شما؟؟؟
قیافه میگیرد و میگوید خودی است.بعد هم بہ ماشین اشاره میکند:
_به پیمان و پری هم بگو بیان.
بطرف ماشین میروم.پیمان با تعجب خم میشود و پنجره را باز میکند.
_چیزی شده؟
_آ... آره! یه مرده درو باز کرد گفت شما هم بیاین.
پیمان متحیر میماند.
_نگفت کیه؟
سری بہ علامت منفی تکان میدهم.پیمان بلند میشود که میگویم:
_گفت پری هم بیاد!
پیمان که بر تعجبش افزوده شده کمی مشامش را شک تحریک میکند.پری هم دست کمی از من ندارد.پیمان با احتیاط از پلهها گام برمیدارد.همگی وارد خانہ میشویم.چند نفر از کلهگندهها را میبینم. نمیدانم چرا اینجا جمع شدهاند.حامد گوشهای ایستاده بود.
_چیشده حامد؟
نگاهم نمیکند:
_تو خبری از سمیرا نداری؟
آهستہ تکرار میکنم سمیرا؟چند روزی دیر به دیر به خانه میآمد.
_درست نمیدونم ولی دو شب پیش بود.
اون معمولا زود میرفت و دیر میاومد... ولے چیزی شده؟ برای سمیرا اتفاقی افتاده؟
زن که نامش را هم نمیدانم میگوید:
_اون تموم پولایی کہ برای فروش اون عتیقهها گرفته بود برد!
پیمان اخم میکند:
_کجا؟
_چمیدونیم! آنتالیا، فرانسه... آمریکا! مهم اینہ فرار کرده! با اون همہ پول!
رو بہ حامد با غضب فریاد میکشد:
_تو نمیدونی کجاست؟؟ بهت حرفے نزد؟
_نه! نگفت کجا میره اما چند وقتی بود احمق بنظر میرسید.میگفت داره کارایی میکنه زندگیش زیر و رو میشه! گفتم نکن، کَلت بوی قرمه سبزی میده اما دریغ از گوش.
صورت زن مثل گوجه به قرمزی میزند:
☆ادامه دارد.....
☆☆نویسنده؛ مبینا رفعتی(آیه)
☆
┗◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛┛
هدایت شده از حرم
🕯پنجشنبه است و دلم برای آنهایی که دیگر ندارمشان تنگ است...
🕯پنجشنبه است و جای خالی عزیزان را دوباره احساس میکنیم ...
🕯پنجشنبه است و بوی حلوایی خیرات یاد آدم های رفته ...
🕯پنجشنبه است و ثانیه هایم بوی دلگرفتگی میدهد ...
🕯چه مهمانان بی دردسری هستند رفتگان نه به دستی ظرفی را آلوده میکنند و نه به حرفی دلی را, تنها به فاتحه ای قانعند
🌸روزپنجشنبه اموات چشم به راهند🌸
🍁🚩زیارت اهل قبور🚩🍁
✨بسم اللهِ الرَّحمنِ الرَّحيمِ✨
السَّلامُ عَلي اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مِنْ اَهْلِ لا اِلهَ اِلَّا
اللهُ يا اَهْلَ لا اِلهَ اللهُ بِحَقَّ لااِلهَ اِلَّا اللهُ كَيْفَ وَجَدْتُمْ
قَوْلَ لا اِلهَ الَّا اللهُ مِنْ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ يا لااِلهَ اِلَّا الله
بِحَقَّ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ اِغْفِرْلِمَنْ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ
وَاحْشُرْنا في زُمْرَهِ منَ قالَ لا اِلهَ اِلَّا اللهُ مُحَمَّدا
رَسُولُ اللهِ عَليٌّ وَلِيُّ الله.🌟
🕊نثار اروح مطهراهل البیت(علیهم السلام)
اولیاءالله،رجال الغیب،مراجع تقلید
بخوانیم الفاتحه مع الاخلاص والصلوات🕯🌹
هدایت شده از حرم
👌دوستان و سروران گرامی!
شب جمعه است. با ثبت نام در دو آدرس زیر، حضرت سیدالشهدا علیه السلام و حضرت اباالفضل علیه السلام را در این شب جمعه به نیابت از مولایمان حضرت ولی عصر علیه السلام زیارت کنیم.
زیارت حضرت سیدالشهدا علیه السلام:
http://www.imamhussain.org/arabic/enaba/
زیارت حضرت قمر بنی هاشم علیه السلام:
http://alkafeel.net/zyara/
توجه: از طرف سایت، یک نفر زیارت می کند و نماز می خواند و سپس برای کسانی که ثبت نام کرده اند، اتمام زیارت اعلام می شود.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بزرگترین ترسم اینه که اگر کسی نباشه که من تا آخر عمر با دیدنش ذوق کنم
🦋🦋 زن و شوهر باید عاشق هم باشند 🦋🦋
@haram110
➖ دو نفر نزد امیرالمومنین علیه السلام آمدند هر کدام ادعا میکرد دیگری غلام اوست!
آن دو مسافر بودند و هیچ کدام دلیلی بر صحت ادعای خود نداشتند. در ادامه نحوه قضاوت امیرالمومنین علیه السلام برای رسیدن به حق را خواهید خواند:
🛑 فَلَمَّا أَصْبَحَ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ قَالَ لِقَنْبَرٍ اُثْقُبْ فِي اَلْحَائِطِ ثَقْبَيْنِ ... ثُمَّ قَالَ لِأَحَدِهِمَا أَدْخِلْ رَأْسَكَ فِي هَذَا اَلثَّقْبِ ثُمَّ قَالَ لِلْآخَرِ أَدْخِلْ رَأْسَكَ فِي هَذَا اَلثَّقْبِ ثُمَّ قَالَ يَا قَنْبَرُ عَلَيَّ بِسَيْفِ رَسُولِ اَللَّهِ صَلَّى اَللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ عَجِّلِ اِضْرِبْ رَقَبَةَ اَلْعَبْدِ مِنْهُمَا قَالَ فَأَخْرَجَ اَلْغُلاَمُ رَأْسَهُ مُبَادِراً فَقَالَ عَلِيٌّ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ لِلْغُلاَمِ أَ لَسْتَ تَزْعُمُ أَنَّكَ لَسْتَ بِعَبْدٍ وَ مَكَثَ اَلْآخَرُ فِي اَلثَّقْبِ فَقَالَ بَلَى وَ لَكِنَّهُ ضَرَبَنِي وَ تَعَدَّى عَلَيَّ قَالَ فَتَوَثَّقَ لَهُ أَمِيرُ اَلْمُؤْمِنِينَ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ دَفَعَهُ إِلَيْهِ .
🔰هنگامى كه صبح فرارسيد، حضرت على عليه السّلام به قنبر فرمود: در ديوار دو سوراخ ايجاد كن...
آنگاه به يكى از آنها فرمود: سرت را داخل اين سوارخ كن.
سپس به ديگرى فرمود: تو سرت را داخل آن سوراخ ديگر كن.
آنگاه فرمود: اى قنبر! شمشير پيامبر خدا صلّى اللّه عليه و اله را برايم بياور. عجله كن! و گردن برده را بزن!
در اين هنگام برده با شتاب سر خود را از سوراخ ديوار بيرون آورد.
حضرت على عليه السّلام به او فرمود: مگر ادعا نمىكردى كه برده نيستى؟! و ديگرى در سوراخ مانده بود.
گفت: آرى. اما او مرا زد و بر من تعدى نمود.
آنگاه امير مؤمنان على عليه السّلام از آن مرد عهد و پيمان گرفت كه غلام را نزند و او را به آن مرد سپرد.
📚 الكافي ج ۷، ص ۴۲۵
#امام_علی علیه السلام
#حب_الوصی
↙️↙️↙️
👈اللّٰهُمَ بارِکْ لِمولٰانٰا صاحِبَ الزَمان و ائمه المعصومین صلوات الله علیه
💞 اللهمعجللولیکالفرج بحقعمهیسادات💞
📡 @haram110
تجمع عاشقان حرم ↖️
🛑 با #برکت تر از او در #اسلام کسی زاییده نشده
🖇 ۲۹ذیالقعده، شهادت حضرت اباجعفر الجواد صلواتاللهعلیه را به محضر حضرت ولیعصر عج الله فرجه تسلیت عرض مینمائیم.
✅عَنْ يَحْيَى اَلصَّنْعَانِيِّ قَالَ: دَخَلْتُ عَلَى أَبِي اَلْحَسَنِ اَلرِّضَا عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ وَ هُوَ بِمَكَّةَ وَ هُوَ يُقَشِّرُ مَوْزاً وَ يُطْعِمُهُ أَبَا جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ فَقُلْتُ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاكَ هَذَا اَلْمَوْلُودُ اَلْمُبَارَكُ قَالَ نَعَمْ يَا يَحْيَى هَذَا اَلْمَوْلُودُ اَلَّذِي لَمْ يُولَدْ فِي اَلْإِسْلاَمِ مِثْلُهُ مَوْلُودٌ أَعْظَمُ بَرَكَةً عَلَى شِيعَتِنَا مِنْهُ .
🔰يحيى صنعانى گويد: در مكّه به حضور #امام_رضا عليه السّلام شرف ياب شدم، ديدم كه موز پوست مىكند و به #امام_جواد عليه السّلام مىخوراند.
به امام رضا عرض كردم: فدايت شوم! اين همان #مولود_با_بركت است؟
👈امام رضا فرمود: آرى اى يحيى! اين، مولودى است كه در اسلام مانند او متولد نشده است كه بركتش بر #شيعيان ما بيشتر و بزرگتر از او باشد.
📚الکافي ج۶ ص۳۶۰
💠 از برکات ویژه امام جواد علیهالسلام به شیعیان این بود که آنان را از نا امیدی و مأیوس بودن نجات دادند چرا که امام رضا تا سال های زیادی فرزند #پسر نداشتند و شیعیان دیگر امیدی به ادامه #امامت نداشتند تا اینکه حضرت جواد به دنیا آمدند.
ایضا کمک های انبوه #مالی امام جواد به شیعیان از ویژگی های بارز ایشان بوده.
@haram110
👥🍀 توسّل به حضرت جوادالائمّة علیه السلام جهت وسعت روزی
با عنایت به مجموعه ای از روایات و سخن بزرگان، توسّل به حضرت جوادالائمّۀ علیه السلام در جهت رفع تنگدستی و وسعت روزی بسیار نافع است. بعضی از روایاتی که بر این امر دلالت می کنند عبارتند از:
1) عَنِ ابْنِ أَبِي نَصْرٍ قَالَ: قَرَأْتُ فِي كِتَابِ أَبِي الْحَسَنِ الرِّضَا إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ علیهماالسلام: يَا أَبَا جَعْفَرٍ! بَلَغَنِي أَنَّ الْمَوَالِيَ إِذَا رَكِبْتَ أَخْرَجُوكَ مِنَ الْبَابِ الصَّغِيرِ، فَإِنَّمَا ذَلِكَ مِنْ بُخْلٍ مِنْهُمْ لِئَلَّا يَنَالَ مِنْكَ أَحَدٌ خَيْراً، وَ أَسْأَلُكَ بِحَقِّي عَلَيْكَ لَا يَكُنْ مَدْخَلُكَ وَ مَخْرَجُكَ إِلَّا مِنَ الْبَابِ الْكَبِيرِ، فَإِذَا رَكِبْتَ فَلْيَكُنْ مَعَكَ ذَهَبٌ وَ فِضَّةٌ، ثُمَّ لَا يَسْأَلُكَ أَحَدٌ شَيْئاً إِلَّا أَعْطَيْتَهُ، وَ مَنْ سَأَلَكَ مِنْ عُمُومَتِكَ أَنْ تَبَرَّهُ فَلَا تُعْطِهِ أَقَلَّ مِنْ خَمْسِينَ دِينَاراً وَ الْكَثِيرُ إِلَيْكَ، وَ مَنْ سَأَلَكَ مِنْ عَمَّاتِكَ فَلَا تُعْطِهَا أَقَلَّ مِنْ خَمْسَةٍ وَ عِشْرِينَ دِينَاراً وَ الْكَثِيرُ إِلَيْكَ، إِنِّي إِنَّمَا أُرِيدُ بِذَلِكَ أَنْ يَرْفَعَكَ اللَّهُ، فَأَنْفِقْ وَ لَا تَخْشَ مِنْ ذِي الْعَرْشِ إِقْتَارا. (الکافی، ج4، ص43/بحارالانوار،ج50، ص102 به نقل از عیون اخبارالرضا و کافی)
ابونصر بزنطی نقل می کند که نامه ابو الحسن الرضا علیه السلام به فرزندش ابو جعفر امام جواد علیه السلام را دیدم. در آن نامه چنین آمده بود: فرزندم ابو جعفر! شنیده ام كه هنگام خروج از منزل، غلامان و خدمتكارانت تو را از درب كوچك منزل بیرون می برند تا از تو به کسی خیری نرسد. اين كار به خاطر پستى و تنگ چشمى آنان است. از تو درخواست مى كنم و تو را به آن حقّى كه بر گردنت دارم سوگند مى دهم كه ورود و خروج تو، هميشه از درب بزرگ باشد. و چون خواستی بر مركب سوار شوى همراه خود مقدارى طلا و نقره بردار و هر كس دست مسألت دراز کرد، او را از عطاى خود بهرهمند ساز. اگر از عموهايت كسى درخواست احسان کرد، كمتر از پنجاه دينار طلا عطا مكن، و بيشتر از اين مبلغ به اراده و ميل تو است. اگر از عمّه هايت كسى درخواست احسان کرد، كمتر از بيست و پنج دينار طلا تقديم مكن، و بيشتر از اين مبلغ به اراده و ميل تو است. من با اين توصيه و سفارش مىخواهم كه خداوند عزّ و جلّ قدر و منزلت تو را رفيع سازد. در راه خدا انفاق كن و مبادا از تنگدستي ترس داشته باشى.
2) عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ عَبَّاسٍ الْهَاشِمِيِّ قَالَ: جِئْتُ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام يَوْمَ عِيدٍ فَشَكَوْتُ إِلَيْهِ ضِيقَ الْمَعَاشِ، فَرَفَعَ الْمُصَلَّى وَ أَخَذَ مِنَ التُّرَابِ سَبِيكَةً مِنْ ذَهَبٍ، فَأَعْطَانِيهَا فَخَرَجْتُ بِهَا إِلَى السُّوقِ فَكَانَتْ سِتَّةَ عَشَرَ مِثْقَالا. (الخرائج، ج1،ص383)
اسماعيل بن عباس هاشمى گفت : روز عيدى خدمت حضرت جواد عليه السلام رفتم و به آن جناب از تنگى معاش شکایت کردم. آن حضرت مصلاى خود را بلند کرد و از خاك آنجا مشتی برداشت و به صورت طلا به من داد (يعنى خاك به بركت دست آن حضرت طلا شد). آن را به بازار بردم، شـانـزده مثقال بود.
3) ابوالوفای شیرازی گفت: در خواب رسول خدا صلّی الله علیه وآله را دیدم که در مورد حضرت جوادالائمّه علیه السلام فرمود:
وَ أَمَّا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ فَاسْتَنْزِلْ بِهِ الرِّزْقَ مِنَ اللَّهِ تَعَالَى. (- بحارالأنوار، ج 94،ص32- 33 به نقل از قَبَس المصباح)
در مورد محمّد بن على عليهما السلام، به سبب او نزول رزق را از خداى تعالى در خواست کن.
4) مرحوم شیخ سلیمان صهرشتی در کتاب «قَبَس المصباح»، دعایی را جهت توسّل به ائمّه اطهار علیهم السلام نقل می کند که در بخشی از آن چنین آمده است:
«اللَّهُمَّ إِنِّي أَسْأَلُكَ بِحَقِّ وَلِيِّكَ مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ إِلاّ جُدْتَ بِهِ عَلَيَّ مِنْ فَضْلِكَ، وَ تَفَضَّلْتَ بِهِ عَلَىَّ مِنْ وُسْعِكَ، وَ وَسَّعْتَ عَلَيَّ رِزْقَكَ، وَ أَغْنَيْتَنِي عَمَّنْ سِوَاكَ، وَ جَعَلْتَ حَاجَتِي إِلَيْكَ وَ قَضَاهَا عَلَيْكَ، إِنَّكَ لِمَا تَشَاءُ قَدِيرٌ.»
(بحارالأنوار، ج94، ص34 به نقل از قبس المصباح)
5) مرحوم محدّث قمی در «منتهی الآمال»، دعای فوق را نقل کرده، می نویسد:
«علما روزها را دوازده ساعت بخش كرده اند و هر ساعتى را به امامى نسبت داده اند و ساعت نهم روزها متعلق به حضرت جواد عليه السلام است ... و توسل به آن حضرت در این ساعت برای وسعت رزق نافع است، و شایسته است که در توسّل به آن حضرت این دعا را بخوانید، و بعضى گفته اند اين دعا بعد از هر نماز به جهت اداء دين مجرّب است.» (منتهی الآمال، ج2، باب11، فصل2، ص372-373)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
May 11
امام جواد علیه السلام فضائلِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را به باور تبدیل کرد.mp3
3.62M
#پادکست
📝 امام جواد علیه السلام فضائلِ امیرالمؤمنین صلوات الله علیه را به باور تبدیل کرد
🎤حجت الاسلام #استاد_کاشانی
🌻|↫ویژه ایام شهادت #امام_جواد
🙏😥یا شبیهَ صاحبِ فطرس أدرکنا!
عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ قَالَ: شَكَوْتُ إِلَى الرِّضَا علیه السلام وَجَعَ الْعَيْنِ. فَأَخَذَ قِرْطَاساً فَكَتَبَ إِلَى أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام وَ هُوَ أَقَلُّ مِنْ يَدِي، وَ دَفَعَ الْكِتَابَ إِلَى الْخَادِمِ وَ أَمَرَنِي أَنْ أَذْهَبَ مَعَهُ، وَ قَالَ: اكْتُمْ. فَأَتَيْنَاهُ وَ خَادِمٌ قَدْ حَمَلَهُ، قَالَ: فَفَتَحَ الْخَادِمُ الْكِتَابَ بَيْنَ يَدَيْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام، قَالَ: فَجَعَلَ أَبُوجَعْفَرٍ علیه السلام يَنْظُرُ فِي الْكِتَابِ وَ يَرْفَعُ رَأْسَهُ إِلَى السَّمَاءِ وَ يَقُولُ نَاجٍ، فَفَعَلَ ذَلِكَ مِرَاراً، فَذَهَبَ كُلُّ وَجَعٍ فِي عَيْنِي، وَ أَبْصَرْتُ بَصَراً لَا يُبْصِرُهُ أَحَدٌ. فَقَالَ: قُلْتُ لِأَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام: جَعَلَكَ اللَّهُ شَيْخاً عَلَى هَذِهِ الْأُمَّةِ كَمَا جَعَلَ عِيسَى ابْنَ مَرْيَمَ شَيْخاً عَلَى بَنِي إِسْرَائِيلَ. قَالَ: ثُمَّ قُلْتُ لَهُ: يَا شَبِيهَ صَاحِبِ فُطْرُسَ! قَالَ فَانْصَرَفْتُ وَ قَدْ أَمَرَنِي الرِّضَا علیه السلام أَنْ أَكْتُمَ؛ فَمَا زِلْتُ صَحِيحَ النَّظَرِ حَتَّى أَذَعْتُ مَا كَانَ مِنْ أَبِي جَعْفَرٍ علیه السلام فِي أَمْرِ عَيْنِي فَعَاوَدَنِي الْوَجَعُ. قَالَ: فَقُلْتُ لِمُحَمَّدِ بْنِ سِنَانٍ: مَا عَنَيْتَ بِقَوْلِكَ يَا شَبِيهَ صَاحِبِ فُطْرُسَ؟ قَالَ: فَقَالَ: إِنَّ اللَّهَ غَضِبَ عَلَى مَلَكٍ مِنَ الْمَلَائِكَةِ يُدْعَى فُطْرُسَ، فَدَقَّ جَنَاحَهُ وَ رَمَى بِهِ فِي جَزِيرَةٍ مِنْ جَزَائِرِ الْبَحْرِ، فَلَمَّا وُلِدَ الْحُسَيْنُ علیه السلام بَعَثَ اللَّهُ إِلَى مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله لِيُهَنِّئَهُ بِوِلَادَةِ الْحُسَيْنِ، وَ كَانَ جَبْرَئِيلُ صَدِيقاً لِفُطْرُسَ، فَمَرَّ وَ هُوَ فِي الْجَزِيرَةِ مَطْرُوحٌ. فَخَبَّرَهُ بِوِلَادَةِ الْحُسَيْنِ علیه السلام وَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ وَ قَالَ: هَلْ لَكَ أَنْ أَحْمِلَكَ عَلَى جَنَاحٍ مِنْ أَجْنِحَتِي، وَ أَمْضِيَ بِكَ إِلَى مُحَمَّدٍ صلّی الله علیه و آله يَشْفَعَ لَكَ؟ قَالَ: فَقَالَ لَهُ فُطْرُسُ: نَعَمْ. فَحَمَلَهُ عَلَى جَنَاحٍ مِنْ أَجْنِحَتِهِ حَتَّى أَتَى بِهِ مُحَمَّداً صلّی الله علیه و آله فَبَلَّغَهُ تَهْنِئَةَ رَبِّهِ تَعَالَى، ثُمَّ حَدَّثَهُ بِقِصَّةِ فُطْرُسَ. فَقَالَ مُحَمَّدٌ صلّی الله علیه و آله لِفُطْرُسَ: امْسَحْ جَنَاحَكَ عَلَى مَهْدِ الْحُسَيْنِ وَ تَمَسَّحْ بِهِ، فَفَعَلَ ذَلِكَ فُطْرُسُ، فَجَبَرَ اللَّهُ جَنَاحَهُ وَ رَدَّهُ إِلَى مَنْزِلِهِ مَعَ الْمَلَائِكَةِ. (بحار الأنوار، ج50، ص66-67 به نقل از رجال کشی)
محمّد بن سنان گفت: به حضرت رضا عليه السّلام از درد چشم شكايت كردم. آن حضرت نامهاى براى حضرت جواد نوشت كه كوچك تر از كف دست بود و آن نامه را به خادم سپرد و به من دستور داد تا با او بروم و فرمود: اين مطلب را كتمان كن. پس نزد حضرت جواد علیه السلام رفتیم و آن خادم، ايشان را در آغوش داشت. پس نامه را براي آن حضرت گشود. حضرت جواد علیه السلام به نامه نگاهی نمود و سر به آسمان بلند كرد و چندین بار فرمود: خوب شدی، پس چشم دردم خوب شد و به گونه ای می دیدم که کسی نمی دید.
راوی نقل می کند: محمد بن سنان گفت: به حضرت جواد علیه السلام گفتم: خدا تو را بزرگ اين امت قرار دهد، همان گونه كه عيسى بن مريم را بزرگ بنى اسرائيل قرار داد. سپس گفتم: اى شبيه صاحب فطرس!
محمد بن سنان گفت: مراجعت كردم درحالی که حضرت رضا علیه السلام به من فرموده بود این مطلب را پنهان بدارم. چشمم مدتها خوب بود تا این جریان را برای ديگران بازگو کردم و مجدّدا به چشم درد مبتلا شدم.
راوى گفت به محمّد بن سنان گفتم: منظورت از اين كه به حضرت جواد گفتى: «اى شبيه صاحب فطرس!» چه بود؟ محمد بن سنان گفت: خداوند به فرشتهاى به نام فطرس خشم گرفت. پر و بالش ريخت و او را در يكي از جزائر دریاها انداخت. وقتى حسين بن علی عليه السّلام متولد شد، خداوند جبرئيل را مبعوث کرد تا نزد حضرت محمّد صلّى اللَّه عليه و اله برود و تبریک بگوید. جبرئيل دوست فطرس بود. در انجام این مأموریت، جبرئیل از همان جزيره ای عبور كرد كه فطرس در آنجا افتاده بود. پس جريان ولادت حسین بن علی عليه السّلام را برای فطرس نقل کرد و مأموريتش را نيز گوشزد كرد. سپس گفت: اگر مايل هستی، من تو را بر يكى از بال هاى خود سوار كنم و پيش رسول خدا صلّى اللَّه عليه و اله ببرم تا دربارهات شفاعت كند. فطرس قبول کرد و جبرئيل او را بر بال خود گرفت و خدمت رسول خدا صلّی الله علیه و آله آورد تا از جانب خدا به آن حضرت تبریک بگوید. سپس جریان فطرس را نقل کرد. رسول خدا صلّی الله علیه و آله به فطرس فرمود: پر و بال خود را به گهواره حسين بمال. فطرس نیز چنین کرد و خداوند پر و بالش را به او برگرداند و او را به مقام اولش در ميان ملائكه باز گردانيد.
🗣👁 صلوات بر حضرت جوادالأئمّة علیه السلام، منقول از حضرت عسکری علیه السلام
توصیه می شود این صلوات را در روز شهادت حضرت جواد الأئمه علیه السلام، به نیابت از مولایمان حضرت صاحب الزّمان علیه السلام بخوانیم:
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى، عَلَمِ التُّقَى، وَ نُورِ الْهُدَى، وَ مَعْدِنِ الْوَفَاءِ، وَ فَرْعِ الْأَزْكِيَاءِ، وَ خَلِيفَةِ الْأَوْصِيَاءِ، وَ أَمِينِكَ عَلَى وَحْيِكَ.
اللَّهُمَّ فَكَمَا هَدَيْتَ بِهِ مِنَ الضَّلالَةِ، وَ اسْتَنْقَذْتَ بِهِ مِنَ الْحَيْرَةِ، وَ أَرْشَدْتَ بِهِ مَنِ اهْتَدَى، وَ زَكَّيْتَ بِهِ مَنْ تَزَكَّى، فَصَلِّ عَلَيْهِ أَفْضَلَ مَا صَلَّيْتَ عَلَى أَحَدٍ مِنْ أَوْلِيَائِكَ وَ بَقِيَّةِ أَوْصِيَائِكَ، إِنَّكَ عَزِيزٌ حَكِيمٌ.» (جمال الاسبوع، ص491)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🗣👁 زیارت حضرت جواد علیه السلام در روز شهادت ایشان
مرحوم علامه مجلسی زیارت شریفی را به نقل از مرحوم سید بن طاووس برای حضرت جواد علیه السلام نقل می کند که خواندن این زیارت به نیابت از مولایمان حضرت مهدی علیه السلام در روز شهادت حضرت جواد علیه السلام توصیه می شود:
«السَّلَامُ عَلَى الْإِمَامِ ابْنِ الْإِمَامِ، وَ ابْنِ سَيِّدِ الْأَنَامِ، هَادِي الْعِبَادِ، وَ شَافِعِ يَوْمِ التَّنَادِ، مُحَمَّدِ بْنِ عَلِيٍّ الْجَوَادِ.
السَّلَامُ عَلَيْكَ يَا ابْنَ سَيِّدِ الْمُرْسَلِينَ، وَ ابْنَ خَيْرِ الْوَصِيِّينَ، وَ سَمِيَّ نَبِيِّ رَبِّ الْعَالَمِينَ، وَ الْإِمَامَ الْمُجْتَبَى، وَ ابْنَ الْخَلِيفَةِ الرِّضَا.
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ فِي الْمَلَإِ الْأَعْلَى، وَ بَلِّغْهُ الدَّرَجَاتِ الْعُلَى، وَ اجْزِهِ عَنَّا خَيْرَ جَزَاءِ الْمُحْسِنِينَ، وَ شَفِّعْهُ فِينَا يَوْمَ الدِّينِ، وَ أَبْلِغْهُ مِنَّا التَّحِيَّةَ وَ السَّلَامَ، وَ ارْدُدْ عَلَيْنَا مِنْهُ التَّحِيَّةَ وَ السَّلَامَ، وَ السَّلَامُ عَلَيْهِ وَ رَحْمَةُ اللَّهِ بَرَكَاتُهُ. (بحارالأنوار، ج102، ص226 به نقل از فلاح السائل)
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»
🗣💎بر خواندن دعای حضرت جوادالأئمّه علیه السلام مداومت نماییم
علىّ بن عاصم از حضرت جواد عليه السّلام و آن حضرت نيز به واسطه پدران بزرگوار خود از امام حسين عليهم السّلام چنين نقل كردند كه گفت: جدّم رسول خدا صلى اللَّه عليه و آله فرمود:
محمّد بن علیّ الجواد علیه السلام در دعايش چنين مىگويد:
«يَا مَنْ لَا شَبِيهَ لَهُ وَ لَا مِثَالَ! أَنْتَ اللَّهُ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ، وَ لَا خَالِقَ إِلَّا أَنْتَ، تُفْنِي الْمَخْلُوقِينَ وَ تَبْقَى أَنْتَ، حَلُمْتَ عَمَّنْ عَصَاكَ، وَ فِي الْمَغْفِرَةِ رِضَاكَ»
مَنْ دَعَا بِهَذَا الدُّعَاءِ كَانَ مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ شَفِيعَهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ. (کمال الدین، ج1، ص267)
هر كس كه اين دعا را بخواند، روز قیامت، محمّد بن علیّ عليهما السّلام شفيع او خواهد بود.
✅«اللّهمّ عجّل لولیّک الفرج»