🏴 شرو؏ سالِ قمرۍ با محرم یعنے ....
▪️شروع باید با بهترین باشه
و چه ماهے پر برکت تر از محرمے که حسین رو داره ✋
▪️ از ازل تا ابدمون باید همراه حسین(ع) و قافله اش باشه.
✅ زندگے یعنے وقف حسین و قافله اش شدن ... 💔
▪️یه سال جدید با محرم ارباب داره شروع میشه
ما هم بگیم یا حسین
و دلمون رو بتکونیم از گرد و غبار دنیا ...
هر جای دنیا هم که باشیم دلمون
که با این خاندان باشه
بقیه اش حله...
▪️ نکنه تو شلوغے های این دنیا ،
این خاندان رو یادت بره ؟
نکنه ازشون جا بمونے ..🍃
🚩 هر که دارد هوس کرب و بلا ..بسم الله
اشک پای روضه این قافله عجیب خریدار داره..
🔆 الهے که توی نامه اعمالمون بنویسن دلداده حسین...
#تولیدی_کامل
#محرم
🌸 @hejabuni I دانشگاه حجاب 🎓
7.71M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📢 #سخنرانی
🎤 #حجت_الاسلام_عالی
🔸️صعود و سقوط در یک لحظه
🗓️ایام محرم و ماه شعور حسینی بر شیفتگان ابااعبدالله تسلیت باد🏴
موضوع:#سقوط_صعود
نوع محتوا:#استدلالی_دینی
رده سنی:#نوجوان #جوان #بزرگسال
مخاطب:#کم_حجاب #محجبه
#تصویری
🏴@hejabuni|دانشگاه حجاب🎓
🖤🥀🖤🥀
خــبر از قافله ی کرب و بــلا می آید...
🖤🖤🖤🖤
☀️سلام بر نوح و موسی وعیسی
☀️سلام بر آدم و ابراهیم و اسماعیل
☀️سلام بر حزن علی در سفر صفین
☀️سلام بر دشت بلا
☀️سلام بر ماه عزا، محــــرّم
☀️سلام بر زینب و اُسَرا
☀️سلام بر هیبت حرم سالارِ شهدا
از راه دور همراه با سلام✋
🏴همنوا با صاحب عزا،
مهدی عجل الله
🏴لبیکَ یا حسین ع❤️
🏴لبیکَ یا حسین ع💚
#شب_دوم
#ورود_به_کربلا
#تولیدی_کامل
#پروفايل ویژه محرم
🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓
#داستانک
😍تو مترو نشسته بودم و خیره به عکس کربلا توی گوشیم تو دلم با امام حرف میزدم و درد و دل میکردم تا به مقصد برسم...
😏خانمی که کنارم نشسته بود و شالش از سرش روی گردنش افتاده بود نیم نگاهی به صفحه ی گوشی انداخت و نیش خند زد:«نمیدونم چه خیری از مرده ها به شما رسیده که ولشون نمی کنید...»
💔اولش دلم بدجوری شسکت اما بعد چیزی به ذهنم رسید و روکردم بهش و گفتم:
🙃«همین آقایی که می بینی اینقدر همه براشون نوکری میکنن و عاشقشونن و به قول شما ولش نمیکنن میدونی چقدر رو ناموسشون حساس بودن؟
🙂میدونی تا وقتی نفس داشتن نذاشتن کسی ناموسشون رو خواهرشون رو همسرشون رو ببینه؟
😭حتی تو اون شرایط وحشتناک روز عاشورا با چندین زخمی که روی بدنشون بود و با اون شرایط سخت که تو گودال قتلگاه افتاده بودن وقتی دیدن دشمن داره به خیمه ها حمله میکنه یه شمشیر شکسته برمیدارن و بهش تکیه میدن و بلند میشن و میگن تا وقتی زنده م به خیمه ها کاری نداشته باشید؟...
😢همیشه میگیم ایراد از مسلمانی ماست نه از اصل دین! آره! ایراد از مسلمونی ماست که مولامون وقتی شبا خواهرشون میخواستن سرمزار پدرشون برن با دوتاا برادرشون دور خواهر رو میگرفتن و ازشون محافظت میکردن و حالا هرروز تو خیابونا ناموس مردم جلوی چشم نامحرمه و ما بیخیالیم....»
😶چند لحظه فقط نگاهم کرد...بعد آروم شالش رو روسرش کشید وبه فکر فرورفت...
#داستان
#تولیدی
🌸 @hejabuni I دانشگاه حجاب 🎓
دانشگاه حجاب
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌛عاشقی به افق حلب🌜 #قسمت_هفتادُ_ششم چند صفحه از سوره ی مبارکه بقره را خ
بسم رب الشهدا و الصدیقین
🌛عاشقی به افق حلب🌜
#قسمت_هفتادُ_هفتم
از دفتر با مریم تماس گرفتم...
گوشی را جواب داد و با عجله شروع به صحبت کرد...
-سلام ریحانه ...جانم زود بگو باید از بریم برای رد شدن از مرز...
به سرعت قضیه را برایش تعریف کردم و از او خواستم با مادر صحبت کند و بگوید که امروز برای ثبت نام به مدرسه بیاید.
تلفن را قطع کردم و با استرس زیاد پشت در دفتر منتظر ماندم...
عقربه های ساعت پشت سر هم میدویدند...
از نگرانی هیچکدام از کلاس هایم را نتوانستم بروم...
ساعت ۱۰ بود که مامان زهرا آمد...
آنقدر ذوق زده شده بودم که جیغ زدم و بالا و پایین پریدم!
هانیه از من خوشحال تر بود...
مامان که به ما رسید محکم بغلش کردم و گونه اش را بوسیدم.
به سمت دفتر رفتیم و مامان مرا ثبت نام کرد و رضایت نامه را امضا کرد...
باورم نمیشد که من هم میتوانم بروم...
تمام نگرانی ها و استرسم تبدیل شد به شور و اشتیاقی که قابل توصیف نیست!
بالافاصله بعد از تعطیلی مدرسه با هانیه به خانه رفتیم .
خیلی وقت نداشتم باید چمدانم را جمع میکردم...
باید چادر بپوشم!
اولین باری بود که با علاقه میخواستم چادر سر کنم.
چادر و مقنعه و باقی لباس هایم رو یکی یکی اتو کردم ...
قرآن و جا نمازمرا برداشتم...
لباس گرم و پتو مسافرتی.
همه ی وسایل ضروری امرا جمع کردم داخل چمدان و فقط تغذیه مانده بود!
با شنیدن صدای اذان مغرب بیخیال بقیه کارها شدم و نمازم را خواندم...
خسته بودم اما مگر اشتیاق سفر اجازه خوابیدن را به من میداد؟!
تصمیم گرفتم از اتاق دل بکنم و سری به مامان بزنم...
از پله ها پایین رفتم، عمو محمد آمده بود و مشغول تماشای تلویزیون بود...
مامان زهرا هم در بالکن مشغول پهن کردن لباس ها بود.
+سلامعمو جون،خوبین؟
-بَه ،سلااام خانم مسافر! شنیدم رفتنی شدی...خوبم عمو جون تو خوبی؟
+خوب نیستم ، عااااالی ام...عمو خیلیییی خوشحالم...شاید باورت نشه ولی واقعا دارم بال درمیارم...
-خوشحالم که داری میری و از این بابت خوشحالی...منم خیلی دعا کن، فقط خیلی مراقب خودت باش مریض نشی.
+چشممم قربون عموی مهربونم برم!
مامان زهرا که از بالکن آمد به سمتش رفتم...
روبه رویش ایستادم و دستانش را در دستمگرفتم...
در چشم های مهربانش نگاه کردم و هر دو دستش را بوسیدم!
+مامان واقعا ازت ممنونم که اجازه میدی برم...بهترین چیزی که میتونست حالمو خوب تر از خوب کنه همین بود...
-خواهش میکنم عزیزدلم...وقتی شهدا طلبیدن دیگه من چرا جلوتو بگیرم...برو خدا به همرات مادر...
ادامه دارد...
✍نویسنده: #میم_سلیمی
🌜🌹 @hejabuni 🌹🌛
azadar asli moharam.alimp3.mp3
2.51M
#ازدواج
به قول اساتید
💢چشم ودل باید پاک باشه جای خود
💢ولی لذت چشم از مناظر دلفریب طبیعیه
یعنی ...
♨️وجود حس لذت جنسی در انسان غیر قابل انکاره!
اما...
✅برای پاک موندن چشم ودل باید همه این لذات از راه درست واز طریق همسر کسب بشه تا شخص،خانواده وجامعه سالم بمونن👌
(البته برای مهار شهوت در مجردها هم راهکارهایی داریم که پیشتر بیان شد و بازهم درآینده به اون میپردازیم)
❌البته فراموش نکنید تنوع طلبی جنسی نوعی اختلال جنسیه که مثل سایر اختلالات جسمی و روانی نیاز به مشاوره داره.
تنوع طلبیِ زیاد میتونه بنیانهای زندگی مشترک رو ویران کنه، پس لازمه که برای درمان اون اقدام کرد.
منابع:
1⃣https://honarehzendegi.com/fa /تنوع-طلبی-جنسی
2⃣بخش بهداشت لباس/کتاب اولین دانشگاه وآخرین پیامبر /ج۱۹
#تولیدی_کامل
🏴 @hejabuni I دانشگاه حجاب 🎓
6.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#چادرانه ❣
#حجاب_یعنی...
✔وجدانی که نمیخواهد پسری مجرد که هنوز شرایط ازدواج ندارد،به واسطه زیبایی،آرایش و اندامش به گناه بیفتد.
#حجاب_یعنی...
✔ وجدانی که به همجنسش خیانت نمی کند
✔نمی خواهد هیچ مرد متاهلی را جذب خود کند و هیچ زنی را از چشم شوهرش بیندازد.
حجاب را مهربانی معنا کن
🏴 @hejabuni | دانشگاه حجاب 🎓