eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
572 عکس
155 ویدیو
29 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌 میراث چپ اسلامی و دوقطبی سازی کاذب اجتماعی ❇️ بخش دوم: 🔸 جریان در دهه شصت، اصطلاح را - که در اول انقلاب در مقابل جریانهای غرب‌زده و شرق‌زده به کار گرفته می‌شد- به طور کامل در انحصار خود در آورد و غیر خود را از رئیس جمهور وقت گرفته تا ۹۹ نماینده مجلس منتقد دولت میرحسین موسوی و همچنین علمای جامعه روحانیت مبارز را به و متهم می‌کردند و یک تفسیر تقابل گرایانه و تضادجویانه و دیالکتیکی از اسلام و انقلاب ارائه می‌دادند. این انحصارگرایی و تفسیر تضادگرایانه به دلایلی با اقبال زیادی در فضای عمومی جامعه مواجه شد و موجب شد که اکثریت مجلس سوم در اختیار این جریان قرار گیرد و از جایگاه مجلس اظهارات بسیار تند علیه سایر جریان‌ها و گروه‌های انقلابی مطرح شود و در عوض از ضرورت همکاری با صدام و مشارکت در جنگ با آمریکا سخن گفتند. 🔹اما به تدریج به‌جهت نزدیکی به نهضت آزادی و تفکرات امثال حسین حاج فرج دباغ (عبدالکریم سروش) و محمد مجتهد شبستری و با افول بلوک شرق و کنار رفتن از قدرت به جهت ضرورت سازندگی بعد از جنگ، به دگردیسی معرفتی روی آوردند و بر اساس همان منطق قدرت و اراده، از شرق‌گرایی به غرب‌گرایی تمایل پیدا کرده‌اند و در ذیل اندیشه جامعه‌مدنی و اصلاحات در شرق‌گرایی و غرب‌ستیزی خود تجدیدنظر کردند و به نقد تفکرات و وضعیت گذشته پرداختند؛ اما جالب این جاست که نگفتند خودشان اشتباه کرده‌اند و انقلاب و امام را بد فهمیده‌اند و بر مبنای بنیان‌های فقاهت و حکمت انقلاب اسلامی نمی‌اندیشده‌اند بلکه اظهارات و تفسیرهای خود را عین انقلاب و خط امام می‌دانستند و به نقد انقلاب اسلامی و بنیان‌های آن پرداختند چون چپ‌گرایی و غرب‌ستیزی مفرط خود را به ذات انقلاب و اندیشه امام نسبت می‌دادند. لذا همان چپ‌های دو آتیشه‌ی دهه شصت از دهه هفتاد به بعد نقش توسعه‌گرا و منتقد بازی می‌کنند و هر گونه دفاع از انقلاب و مقاومت و استقلال و پیشرفت اسلامی را ذیل اندیشه چپ و افکار پیشین خود تفسیر می‌کنند لذا انقلاب و امام و رهبری را به نقد غیر منصفانه می‌نشیند. 🔸جریان چپ دیروز (دولت میرحسین موسوی، اعضای مجمع روحانیون مبارز، مجمع مدرسین، دفتر تحکیم، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی،...) و غرب‌گرا و توسعه‌طلب امروز، یک ویژگی جالبی دارند و آن این است که اگر نتوانند اصل بنیان انقلاب و اندیشه امام و رهبری و متفکران بزرگ انقلاب اسلامی را به چپ‌گرایی متهم کنند تلاش دارند تا با برجسته کردن برخی از افراد دارای تفکرات چپ_اسلامی و روحیات غرب‌ستیزی و تحمیل آنها به عنوان متفکر و نظریه‌پرداز (تئوریسین) به جامعه انقلابی، راهی برای نقد مبانی و بنیان‌های انقلاب اسلامی فراهم کنند. 🔹 هرچند چپ‌های دهه شصت، در دهه هفتاد به تدریج دچار دگردیسی معرفتی شدند اما اصل تفکر چپ_اسلامی از بین نرفت و با توجه به سیاست‌های تند توسعه‌گرایانه‌ی دولت سازندگی، در بخشی از جامعه حضور داشت اما از فعالیت زیادی برخوردار نبود -در برخی تشکلات دانشجویی و نشریاتی همچون جبهه، شلمچه و یا اثرات الحسین فعالیت داشتند و نزد برخی از جوانان نفوذ داشتند. اما عموم مردم تحت هدایت رهبر معظم انقلاب حرکت می‌کردند و با بهره‌مندی از بیانات صریح و شفاف ایشان در باب پیشرفت و ساخت کشور بودند و آن بیانات توسط عالمان بزرگی همچون حضرات آیات مشکینی، مصباح یزدی، جوادی آملی، مهدوی کنی، جنتی، سبحانی، فاضل لنکرانی، مکارم شیرازی، نوری همدانی، مجتبی تهرانی، امامی کاشانی، عزیزالله خوشوقت و ائمه جمعه استانها و شهرستانها که تلاش گسترده‌ای برای تبیین معارف فقاهتی و حکمی انقلاب اسلامی انجام گرفت که خط اصیل اسلام ناب محمدی بدون گرایش به چپ و راست تبیین شد. 🔸اما با افراط دولت سازندگی و دولت اصلاحات در توسعه‌گرایی غربی و ترجمه اندیشه‌های لیبرال سرمایه‌داری، به تدریج در برابر آن جریان‌ها چپ هم فعال شدند و اندیشه‌های چپ و نقد لیبرال سرمایه‌داری در جامعه مطرح شد. بخشی از بدنه نهادها و جریان‌های انقلابی هم بدون توجه به عواقب بلندمدت آن، به ترویج برخی از شخصیت‌های چپ‌گرا و منتقد دولت سازندگی و دولت اصلاحات پرداختند تا از این طریق بتوانند جلوی گسترش اندیشه‌های لیبرالیستی و سرمایه‌داری را بگیرند و از مبانی انقلاب اسلامی در حوزه استعمارستیزی و ظلم ستیز دفاع کنند. لذا به تدریج و خیلی غیرمحسوس، اندیشه‌های چپ‌گرایانه با رویکردهای اگزیستانسیالیستی، اسلامی، عرفانی و هیأتی در جامعه گسترش یافت و در دولت آقای احمدی‌نژاد هم تقویت مالی و اجتماعی شدند. 🛑 ادامه دارد ... ✍سید مهدی موسوی ۲۷ مهر ۱۴۰۳ •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2140
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
📌 بی تقوایی مرجفون بزرگترین بی تقوایی و مهمترین نشانه مرجفون بودن این است که بیایی در تلویزیون درب
📌 چرا باید مصداق‌ها مشخص شوند؟ 🛑پرسش: چرا به صراحت جریان‌هایی نقد می‌شود و نسبت بی‌تقوایی و مرجفون به افراد داده می‌شود؟ امام خمینی و حضرت آقا چنین با جریان‌ها مواجه نمی‌شدند. ❇️پاسخ: مرجفون تعبیر آقا بود نه بنده و کاملا ناظر به وضعیت جامعه و عملکرد افراد واقعی بود و یک تعبیر خیالی و آرمانی نبود. ایشان شاخصه‌ی کلی دادند و تعیین مصداق با من و شماست. براساس عقلانیت انقلاب اسلامی رعایت حال افراد تاجایی است که در خط انقلاب و مصالح نظام و حفظ وحدت و امید مردم باشند. اما انقلاب و نظام و امید مردم از هر فرد و گروه و جریانی محترم‌تر، مهم‌تر و واجب‌ترند و در اینگونه امور نباید با هیچ کس مجامله و تعارف کرد. حتما باید نقد کرد و نتایج خطرناک گفته‌ها و اقدامات آنان را براساس اصل نهی از منکر گوشزد کرد و اگر خصوصی و دلسوزانه جواب نداد حتما باید علنی بیان شود تا اعتماد و همبستگی عمومی و امید مردم از نظام اسلامی و روحانیت اصیل و ریشه‌دار سلب نشود. حضرت امام خمینی (ره) به ما یاد داد که اگر پای مصالح انقلاب و نظام و امید مردم به میان باشد با هیچ‌کس تعارف نداشته باشیم. ایشان حتی خود را هم کنار گذاشتند و دستور به دستگیری نوه و جگر گوشه و یادگار فرزندشان شهید آیت الله مصطفی را دادند و اصلا ملاحظه نکردند که پیرو این دستگیری، عروس ایشان و پدر عروس (آیت الله شیخ مرتضی حائری یزدی) ناراحت شده‌اند و از انقلاب کناره گیری کردند. امام خمینی در منشور روحانیت خطاب بسیاری از حوزویان فرمودند: و احمق. تعبیر امام خمینی به صرفا یک تعارف نبود بلکه یک مرزگذاری برای هم شناخت دقیق اندیشه‌ها و جریان‌ها بود. حضرت آقا نیز هم صریحا اقدامات برخی از جریان‌ها را دانستند که نتیجه آن نابودی بنیان معرفت دینی و نظام اسلامی است. خلاصه براساس سیره و سنت امام خمینی و مقام معظم رهبری زمانی که امر به معروف و نهی از منکر برآمده از محبت و نصیحت و تذکر و اصلاح نتیجه نبخشید طبیعتا و به حکم واجب الهی باید جریان‌هایی که بر خطاهای خود اصرار دارند را در علن نقد کرد و نتایج آنها در کردن مردم و کل نظام به فساد را گوشزد کرد. همچنان که انتقاد علمی براساس مطالعات دقیق و تخصصی از مسئولان در محیط‌های تخصصی و کارشناسی یک ضرورت اجتماعی و واجب کفایی است و موجب تضعیف نظام و انقلاب نیست، انتقاد کردن از افراد و جریان‌های منبری و رسانه‌ای و فرهنگی هم واجب کفایی است و موجب تضعیف انقلاب و نظام نیست بلکه موجب رشد عقلانیت و کشف حقیقت و تقویت پیوند مردم جامعه می‌شود. باید اشتباهات فکری و خطاهای گفتاری و خطرات کاری گویندگان و کنش‌گران را صریح و شفاف و منصفانه بیان کرد و به هیچ بهانه‌ای جلوی نقد و انتقاد گرفته نشود. که اگر گرفته شود استبداد است و تحکّم. موجب فساد و است ویژه‌خواری؛ مقدمه‌ی افتراق است و گسست اجتماعی، زمینه‌ساز ناامیدی مردم است و خشنودی دشمن. به عقلانیت انقلاب اسلامی که هم نفع دنیا و هم سعادت اخروی ما در پیروی از فرهنگ متعالی اسلام ناب محمدی و اقامه فریضه امر به معروف و نهی از منکر در همه وجوه و لایه‌های آن است. •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/2314