eitaa logo
امتداد حکمت قرآنی و فلسفه الهی
1.4هزار دنبال‌کننده
572 عکس
155 ویدیو
29 فایل
حکمت قرآنی در اندیشه فیلسوفان انقلاب اسلامی: امام خمینی علامه طباطبایی شهیدان مطهری، بهشتی، صدر آیات علامه جعفری، مصباح یزدی، جوادی آملی و امام خامنه ای
مشاهده در ایتا
دانلود
📌مگر به دلخواه ماست⁉️ 📌امتداد اجتماعی و سیاسی حکمت و فلسفه 📍دکتر رضا داوری اردکانی: 🔹از فلسفه بهره برداری نمی‌توان کرد و به فکر بهره‌برداری از فلسفه نباید بود. بلکه به آن دل باید سپرد. فلسفه اگر بهره‌ای داشته باشد بهره اش در پی این دل‌سپاری حاصل می شود. فلسفه چیزی نیست که با تدبیر و مصلحت‌بینی بتوان آن را دست‌کاری کرد. 🔸هیچ‌کس نمی تواند تصمیم بگیرد که فلسفه چه صورتی داشته باشد و به چه مسائلی بپردازد و وسیله رسیدن به کدام مقصد باشد. به عبارت دیگر، فلسفه تابع سیاست و حاصل میل و خواست اشخاص و گروه‌¬ها نیست، بلکه به فراهم شدن شرایط یک سیاست استوار و قوام خرد عملی کمک می کند و اگر نباشد، چه بسا که سیاست بی بنیاد می شود. 🔹اما اگر باشد، کار سیاست و اقتصاد و فرهنگ هم رونق می‌ گیرد و اهل تدبیر پیدا می شوند. مردمی که فلسفه دارند (و فلسفه داشتن با آموختن فلسفه و اطلاع داشتن از فلسفه¬‌ها تفاوت دارد) کم و بیش از خرد سیاسی هم بهره مندند و آنها که فلسفه ندارند، معمولاً درک و فهم سیاسیشان ضعیف است. 🔸اکنون جهان ِتوسعه‌نیافته چون فلسفه ندارد، بهره‌¬اش از خرد سیاسی بسیار اندک و گاهی هیچ است. به این جهت نه مستبد این جهان‌واره چندان قدرت استبداد دارد و نه دموکرات‌مآبش معمولاً چیزی از آزادی سیاسی می¬‌فهمد. او هم می تواند خشن، خودرأی و تهمت‌زن باشد. این عیب‌ها همه فرع دوری از تفکر است و نمی دانم چگونه دوران از تفکر می توانند فلسفه را به هر صورت که بخواهند درآورند و وسیله رسیدن به مقاصد خود کنند. 🔹فلسفه ای که همه بتوانند آن را دست‌کاری کنند و در خدمت خود درآورند چیزی در عرض حرف‌های مشهور و اهواء همگانی است. پس به جای اینکه بخواهیم فلسفه را با خواست‌های خود یا با رسوم سیاست و سیاست‌های مقبول میزان کنیم، اگر می توانیم به تفکر فلسفی اقبال کنیم، مسلماً یکی از آثار این اقبال ظهور خرد سیاسی است. 🔸اگر در غرب هم فلسفه به قول شما این‌جهانی شده است، این تحول نتیجه مصلحت‌اندیشی و تدبیر مصلحت‌بینان نبوده است. فیلسوفان جهان غربی، مردمی آزاد از سیاست (و غالباً بنیانگذار سیاست) بوده اند و از فکرشان نمی¬‌گذشته است که فلسفه را تابع مصلحت¬‌های جزئی و کلی کنند. پس من چگونه بگویم که در فلسفه اسلامی چه تغییری باید به‌وجود آورد و که هر تغییری را که بخواهیم در فلسفه پدید آوریم؟ ❇️فلسفه اسلامی را چگونه فرا گیریم که ما را مهیای رفتن به سوی آینده صلح و دوستی و سلامت و معرفت و اخلاق کند؟ 🔸فلسفه اسلامی را باید با و فراگرفت و در آراء و اقوال صاحبان آن و کرد و مخصوصاً به مقام این فلسفه در جهان کنونی و به نسبت آن با فلسفه یونانی و فلسفه جدید . ایتا https://eitaa.com/hekmat121 بله https://ble.ir/hekmat121
📌 حرکت، تعقل و تأله (درآمدی بر حکمت عملی) بخش دهم: 🔹هر حرکت و کنش انسانی را نمی‌توان اخلاقی دانست. لذا این پرسش مطرح می‌شود که پابه و پشتوانه فعل اخلاقی چیست؟ اخلاق در زندگی و جامعه زمانی محقق می‌شود و به یک عامل تعیین کننده تبدیل می‌شود که از منطق، پایه و ریشه درست، محکم و مستدل برخوردار باشد و الا به امری تزئینی و شعاری تبدیل می‌شود به نحوی که بدترین ظلم‌ها و جنایت‌ها به اسم اخلاق انجام پذیرد. 🔸میان و فرق وجود دارد. تمایل محصول میل انسان به یک پدیده‌ی خارجی است در میل نوعی کشش و نیروی جاذبه نهفته است که وقتی پیدا شد انسان را به صورت طبیعی به سوی آن پدیده می‌کشاند. اما مطالبه محصول اراده و انتخاب انسان است. اراده رابطه انسان با پدیده‌ها نیست بلکه سنجش‌ و تشخیص مصلحت‌ها و کنترل میل‌ها و ضد میل‌ها همچون تنفر و ترس و مانند آنهاست. از اینرو عمل اخلاقی نه ناشی از تسلط یک میل (مانند عاطفه، شهوت، غضب و ترس) بلکه محصول یک انتخاب و مطالبه‌ی ارادی است‌ که‌ بعد از تمایل و شوق در محیط نفس ناطقه شکل می‌گیرد. 🔹لذا انسانها دو گونه اند: ۱. متحرک بالاراده و ۲. متحرک بالشوق والمیل. برخلاف حیوان که همیشه متحرک بالمیل است. 🔸متحرک بالاراده نیز دو دسته است: ۱. متحرک بالاراده بر پایه منفعت طلبی، ۲. متحرک بالاراده بر پایه عشق و دلدادگی. 🔹آن دسته ازکنش‌های انسان که بر پایه‌های طبیعی ومعمول زندگی استوار است وبا یک سنجش اولیه انسان به آن اقدام می‌کند را نمی توان کنش اخلاقی دانست و به تعریف و تمجید از آن و تعظیم و بزرگداشت عامل آن پرداخت. چرا که مقوله‌ای طبیعی است نشانه‌ای از بزرگی و انتخاب ارادی پیچیده از میان چند مسیر متقابل در آن وجود ندارد. 🔸 به طور نمونه انسان به صورت طبیعی در پی رفاه، سود و منفعت بیشتر و گریز از زیان و سختی بیشتر برای خودش است. فعل برآمده از این گرایش و انتخاب، "فعل طبیعی" خواهد بود هرچند اگر دراین فعل سطحی از کمک و خدمت به دیگران هم وجود داشته باشد اما انگیزه وقصد اصلی از فعل رانفع طلبی برآمده از اقتضای طبیعی شکل می‌دهد. هرچند این فعل از دایره‌ی فعل اخلاقی خارج است اما في نفسه (لو خلی و طبعه) نه سزاوار تعظیم و تحسین است و نه قابل سرزنش و تنبیه. 🔹 نکته مهم که زیاد مغفول واقع می‌شود این است که منفعت خواهی و خودخواهی صور و سطوح مختلفی دارد و به اقتضا درک از خود و توسعه‌ی خود، نفع‌طلبی و خودخواهی هم توسعه می‌یابد. گاه خود محدود به خود شخصی است که طبیعتا نفع طلبی شخصی قصد کنش و حرکت انسان خواهد بود، اما گاهی خود توسعه یافته و اهل منزل را شامل می‌شود و آنها نیز در دایره خود تعریف می‌شوند لذا نفع طلبی هم توسعه می‌یابد و منافع خانواده نیز جزئی از منافع و مقاصد خود قرار می‌گیرد. گاه خود در محدوده حزب و گروه تعریف می‌شود لذا نفع گروهی و حزبی میزان منفعت طلبی و خودخواهی انسان است. اما گاه از این هم فراتر می‌رود و خود در دایره‌ی ملیت و جغرافیای سرزمینی معنا می‌شود طبیعتا دایره نفع طلبی هم توسعه می‌یابد و فرد خودخواهی و منفعت طلبی خود را در افق منفعت ملی و خود سرزمینی جستجو می‌کند. همه این صورتها، در دایره (فعل طبیعی) قرار می‌گیرند که اقتضای طبیعت منفعت طلبی آدمی است. لذا همه‌ی مفاهیم اخلاقی و ارزشی همچون عدالت، آزادی، امانت، نظم، راستی، عفت و مانند آن در پرتو همین طبیعت بازتعریف و در نظام دانایی جایگذاری می‌شوند. البته چون منفعت‌طلبی در دایره درک از خود و میزان توسعه‌ی آن قرار دارد، صور مختلفی از منفعت طلبی و کنش برآمده از آن وجود دارد. 🔸 یک نوع از منفعت طلبی ، منفعت‌طلبی هوشیارانه است که منافع را نه در افق فردی بلکه در افق اجتماعی و نه در کوتاه‌مدت بلکه در بلندمدت تفسیر می‌کند. چرا که معتقد است: انسان در زندگی اجتماعی و در ارتباط با دیگران درریک بازه زمانی بلند مدت می‌تواند به منافع بیشتر دست پیدا کند براین اساس یک سلسله قواعد ارزشی و رفتاری را به صورت قراردادی تعیین می‌کنند تا با رعایت آنها تضاد و تصادم را به کمترین حد برسانند و امکان دست‌یابی به سود و منفعت را برای طرفین قرارداد بیشتر کنند. 🔹 درمنطق اخلاق مکرمت‌محور نیز خود انسان باید خود را پیدا کند واز طریق بازشناسی شخصیت انسانی واقتضائات وجودی، خود را توسعه دهد وازدایره تنگ وتاریک طبیعت، منفعت وسرزمین خارج شود ودر شعاع بی‌نهایت قرارگیرد تابه بزرگی وکرامت نفس نائل آید. این برآمده از حرکت ارادی مبتنی بر فطرت عشق و دلدادگی به کمال مطلق و زیبایی نامحدود است. 🔴 ادامه دارد... https://eitaa.com/hekmat121
🥀عِشق را میفهمَد فقَط !نوشته‌ای از طلبه جوان کربلایی محمد حسین خانجانی (رحمة الله علیه) در ۱۷ سالگی گاهی بیخوابی به سرم میزند ؛ گاهی به عِشق فکر میکنم ! براستی عشق چطور معنا میشود ؟🍂 راستش دلم میخواهد عشق را در چند کلمه خلاصه کنم . . . دلم میخواهد عِشق را کنم در پرستیدن ! خلاصه اش کنم در خواستنِ با تمامِ وجودِ او ! عِشق را خلاصه کنم در راضیِ به امرِ معشوق بودن ؛ در اینکه او را بخواهی حتی اگر تورا نخواهد ! خلاصه اش کنم در آغوشِ او بودن در تمامِ عمر ! خلاصه اش میکنم در سوره ی حمد ! خلاصه اش میکنم در کمیل ! و عِشق ، این کلمه ی وصف ناپذیر را خلاصه میکنم در تمامِ اسئلک الامان های مناجاتِ مولای مولای . . . خلاصه اش میکنم در ماهِ رمضان ! میخواهم عِشق را خلاصه کنم در طلبگی ! و میخواهم خلاصه اش کنم در شهادت ! و خلاصه کنم عِشق را در بهار . . . فصلی که به ما گفته اند بسیار از قیامت یاد کنید ! و و و هزاران خلاصه ی دیگر ؛ آه ! و شاید کلمه ی خلاصه با عِشق در تضاد است ! و شاید هم اصلا از بیانِ معنای عِشق عاجزند ! ولی خب بالاخره ماییم و همین ضعف ها دیگر ! اگر نبود که ما انسان نبودیم ! اصلا شاید عِشق را بتواند خلاصه کرد در ! مگر نه ؟🙃 گاهی بیخوابی به سرم میزند ؛ گاهی به فکر میکنم . . . که شاید تنها مترادفِ کلمه ی باشد . . .❤️ یالطیف🦋 ✍ ۳۱ فروردین ۱۴۰۰ ✅ https://eitaa.com/hekmat121
📌 روز امامت امت امام خمینی: ‏بسم الله الرحمن الرحیم‏ ‏‏وَ نُریدْ اَنْ نَمُنَّ عَلَی الَّذینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الاَْرْضِ وَ نَجْعَلَهُمْ اَئِمَّةً‏ ‏‏وَ نَجْعَلُهُمُ الْوارِثینَ‏‎ صَدَقَ الله الْعَظیمْ.‏ 🔸‏من به ملت بزرگ ایران که در طول تاریخ شاهنشاهی، که با استکبار خود آنان را‏‎ ‎‏خفیف‏‎ شمردند و بر آنان کردند آنچه کردند، صمیمانه تبریک می گویم. خداوند‏‎ ‎‏تعالی بر ما منت نهاد و رژیم استکبار را با دست توانای خود که است‏‎ ‎‏در هم پیچید و ما را ائمه و پیشوای ملت‌های مستضعف نمود، و با برقراری‏ جمهوری اسلامی، وراثت حقه را بدانان ارزانی داشت. من در این روز مبارک، روز‏‎ ‎‏ و روز فتح و ظفر ملت، جمهوری اسلامی ایران را اعلام می کنم. به دنیا اعلام‏‎ ‎‏می کنم که در تاریخ ایران چنین رفراندمی سابقه ندارد، که سرتاسر مملکت با و‏‎ ‎‏ و و علاقه به صندوق‌ها هجوم آورده و رأی خود را در آن ریخته و‏‎ ‎‏رژیم طاغوتی را برای همیشه در زباله‌دان تاریخ دفن کنند.‏ 🔹‏من از این همبستگی بی‌مانند که جز مشتی ماجراجو و بی‌خبر از خدا، همه و همه به ندای‏‎ ‎‏آسمانی ‏‏وَاْعتَصِمُوا بِحَبْلِ الله ِ جَمیعاً‏‎ لبیک گفتند، و با تقریباً به جمهوری اسلامی‏‎ ‎ ‏رأی مثبت دادند و و اجتماعی خود را به و ثابت کردند، تقدیر‏‎ ‎‏می‌کنم. مبارک باد بر شما روزی که پس از شهادت جوانان برومند و داغ دل مادران و‏‎ ‎‏پدران و رنج‌های طاقت‌فرسا، دشمن غول صفت و را از پای درآوردید، و با‏ رأی قاطع به جمهوری اسلامی، حکومت عدل الهی را اعلام نمودید. حکومتی که در‏‎ ‎‏آن، جمیع اقشار ملت با یک چشم دیده می شوند و نور عدالت الهی بر همه و همه به یک‏‎ ‎‏طور می تابد، و باران رحمت قرآن و سنت بر همه کس به یکسان می‌بارد. مبارک باد شما‏‎ ‎‏را چنین حکومتی که در آن اختلاف نژاد و سیاه و سفید و و و و و ‏‎ ‎‏مطرح نیست. همه برادر و برابرند؛ فقط و فقط کرامت در پناه تقوا و برتری و به اخلاق‏‎ ‎‏فاضله و اعمال صالحه است. ‏ 🔸‏مبارک باد بر شما روزی که در آن تمام اقشار ملت به حقوق خود می رسند، فرقی بین‏‎ ‎‏زن و مرد و اقلیت‌های مذهبی و دیگران در اجرای عدالت نیست. طاغوت دفن شد و طغیان‏‎ ‎‏و سرکشی به دنبال او دفن می شود، و کشور از چنگال دشمن‌های داخلی و خارجی و‏‎ ‎‏چپاول‌گران و غارت‌پیشگان نجات یافت. اینک شما ملت شجاع، پاسداران جمهوری‏‎ ‎‏اسلامی هستید. اینک شما هستید که باید این ارث الهی را با قدرت و قاطعیت حفظ کنید‏‎ ‎‏و نگذارید بقایای رژیم متعفن‏‎ که در کمین نشسته اند و طرفداران دزدان بین‌المللی و‏‎ ‎‏نفتخواران مفتخوار در بین صفوف فشرده شما رخنه کنند. اینک شمایید که باید مقدرات‏‎ ‎‏خود را به دست بگیرید و مجال به فرصت طلبان ندهید، و با قدرت الهی که مظهر آن‏‎ ‎‏جماعت است، قدم‌های بعدی را بردارید، و با فرستادن طبقه فاضله و امنای خود در‏‎ ‎‏مجلس مؤسسان، جمهوری اسلامی را به تصویب برسانید، و همان‌طور که‏‎ ‎‏با عشق و علاقه به جمهوری اسلامی رأی دادید، به امنای امت رأی دهید تا مجالی برای‏‎ ‎‏بداندیشان نماند.‏ 🔹صبحگاه 12 فروردین ـ که روز نخستین است ـ از بزرگترین اعیاد مذهبی‏‎ ‎ و ملی ماست. ملت ما باید این روز را عید بگیرند و زنده نگه دارند. روزی که کنگره‌های‏‎ ‎‏قصر 2500 سال حکومت طاغوتی فرو ریخت، و سلطه شیطانی برای همیشه رخت‏‎ ‎‏بربست و حکومت مستضعفین که حکومت خداست به جای آن نشست.‏ 🔸‏هان! ای ملت عزیز که با خون جوانان خود حق خود را به دست آوردید، این حق را‏‎ ‎‏عزیز بشمرید و از آن پاسداری کنید، و در تحت لوای اسلام و پرچم قرآن، عدالت الهی‏‎ ‎‏را با پشتیبانی خود اجرا نمایید. من با تمام قوا در خدمت شما که خدمت به اسلام است،‏‎ ‎‏این چند روز آخر عمر را می‌گذرانم، و از ملت انتظار آن دارم که با تمام قوا از اسلام و‏‎ ‎‏جمهوری اسلامی پاسداری کنند. ‏ 🔹‏من از دولت‌ها می خواهم که بدون وحشت از غرب و ، با استقلال فکر و اراده،‏‎ ‎‏باقیمانده رژیم طاغوتی را که آثارش در تمام شئون کشور ریشه دارد پاکسازی کنند، و‏‎ ‎‏فرهنگ و دادگستری و سایر وزارتخانه‌ها و ادارات که با فرم غربی و غربزدگی به‌پا شده‏‎ ‎‏است به شکل اسلامی متحول کنند، و به دنیا و و‏‎ اقتصادی و سیاسی را نشان دهند. از خداوند تعالی عظمت و استقلال کشور و امت‏‎ ‎‏اسلامی را خواستارم. والسلام علیکم و رحمة الله . ‏ ‏‏روح الله الموسوی الخمینی (12 فروردین 58، صحیفه امام، ج 6، ص 452-454) •┈┈••✾••┈┈• ❇️ https://eitaa.com/hekmat121/1739