📌 تغییر و تغایر در گفتمان انقلاب
⏹ بخش ۶ از ۵۰
🔸 استاد مطهری تعریف میکند که براساس همین نگاههای دیالکتیکی و برساختگرایانه و ارادهگرایانه، گروهی از افراد دارای تفکر سوسیالیستی در زمان استالین مدعی شدند که براساس منطق دیالکتیک میتوانند علوم جدیدی مانند #ریاضی و #فیزیک سوسیالیستی را تأسیس کنند که متفاوت از ریاضی و فیزیک سرمایهداری باشد و مدتها هم پولهای هنگفت گرفتند و نظام سیاسی را دوشیدند(فلسفه تاریخ، ج۳، ۷۲ -۷۳). البته استاد مطهری تذکر میدهند که کار علمی غیر از کار تبلیغاتی است. آن افراد به جای اینکه کار علمی کنند به کار تبلیغاتی روی آوردند و الا هیچ علمی را تولید نکردند.
🔹استاد مطهری با صراحت و دقت کامل در مقابل این اندیشهی تبلیغاتی ایستادند و براساس منطق و معرفت شناسی واقع گرا، میان ایدئولوژی و علوم دقیقه تفاوت قائل شدند و فرمودند:
«معلوم است که این حرف به این شکل حرف خیلی بیاساسی است. علم دو جنبه دارد: یک جنبه خود علم، یک جنبه استفادهای که بشر از علم میکند. بدون شک در علوم دقیقه (به قول خود اینها) مثلًا ریاضیات، فیزیک، شیمی، علومی که تحت آزمایش دقیق درمیآید، هیچ وقت نمیتواند وضع اجتماعی تأثیری در کیفیت استنباط داشته باشد. مثلًا اگر در یک کشور سرمایه داری و یک کشور سوسیالیستی با یک مرحله از پیشرفتگی علم راجع به علل سرطان مطالعه میشود، چنین نیست که جبراً اینها دو استنباط مختلف در این موضوع پیدا کنند یعنی او طرز تفکر سرمایه داریاش واقعاً به یک نتیجه برسد و آن دیگری طرز تفکر سوسیالیستیاش به نتیجه دیگری برسد. شنیدم در زمان استالین یکی از دانشمندان شوروی یک چنین ادعای پوچی کرد که من براساس منطق دیالکتیک خاصیت چیزی را کشف میکنم (یک مسئله نظری را به این گونه مسائل مرتبط کرد). مدتی استالین را به همین قضیه سرگرم کرد و او را دوشید. بعد از مرگ استالین او را به زندان انداختند و یک آدم شیاد از آب درآمد.
در اینجور مسائل واقعیت هم نشان میدهد که هیچ گاه اینطور نیست. آیا #فیزیک_سرمایه_داری با #فیزیک_سوسیالیستی دوتا فیزیک است؟ همانطور که فلسفه زندگیشان یعنی ایدئولوژیشان دونوع فلسفه زندگی هست آیا فیزیکشان دو نوع فیزیک است؟ ریاضیاتشان دوگونه ریاضیات است؟ دو جور فکر میکنند؟ آنها درباره مسائل ریاضی یک جور فکر میکنند اینها جور دیگری فکر میکنند؟ اینطور نیست. یا در مسائل قضایی دوجور فکر میکنند؟ نه، یک جور فکر میکنند. بله، در طرز استفاده کردن ممکن است مختلف باشند. آنها یک هدف دارند، اینها هدف دیگر. علم برای آنها ابزار است، برای اینها هم ابزار است. همینطور که اگر دو اتومبیلی که یک نوع ساخت داشته باشند یکی را در اختیار رژیم سرمایه داری قرار بدهید آن را وسیله برای هدفهای خودش قرار میدهد و دیگری را در اختیار رژیم سوسیالیستی، یک نفر سوسیالیست برای هدفهای خودش استفاده میکند، علم هم- نه مرحله کشف حقیقت، بلکه آنجا که به ثبوت رسید و مرحله استفاده از آن به عنوان یک ابزار- البته فرق میکند. هرکسی از هر ابزاری برای هدف و مقصد خودش استفاده میکند. ولی کسی هرگز نمیتواند علم را به حسب مقصد خودش عوض کند و تغییر بدهد. علم تغییرپذیر نیست.» (فلسفه تاریخ، ج۳، ص۷۲ - ۷۳).
🔸ازدیگر نتایج فلسفه شدن، نفی جاودانگی اخلاق و ارزشهای اخلاقی و حقوق طبیعی است. مدعیان فلسفه شدن همچون اشاعره، معتقدند که هیچ امر اخلاقی ثابت و فطری و جاودانه نداریم. اما اینان براین نظر هستند که اخلاق و حقوق نسبی است و تابع شرایط اجتماعی و تناسبات روابط قدرت و سیاست (ولایت؟) است.(ر.ک: م.اثار، ج۱۳،ص۷۰۵ -۷۴۰).
«چیزی که در سوسیالیسم مارکس دیده نمیشود اتکاء به حقوق طبیعی است و این از آن جهت است که به ماتریالیسم دیالکتیک متکی است و روی اصول ماتریالیسم دیالکتیک نمیتواند به حقوقی طبیعی و ثابت متکی باشد.»(نظری به نظام اقتصادی اسلام، ص۱۹۲)
🔸 از آنجا که فهم انسان تفسيري از جهان مبتني بر اراده است و اکتشاف هم تابعی از اراده است، نقش مفهوم #اراده، #قدرت، #سوژه (فاعلیت) در تفکر غربیان و بخصوص جریانات قارهای و چپ بسیار برجسته است و از این نظر، نکات قابل استفاده از آثار استاد شهید مطهری به دست میآمد.
استاد مطهری میگوید: «این دیالکتیک در عین حال یک خصلت آلمانی دارد، خصلت پرتحرک روان آلمانی در آن هست، برای اینکه وقتی که نشان میدهد که تاریخ را اضداد به جلو میبرند در واقع یک نوع دعوت به پرخاشگری است. از این جهت #فلسفه_قدرت به شمار میرود.»(فلسفه تاریخ، ج۲،ص۱۴۲).
🛑 ادامه دارد ...
#تغییر_و_تغایر
#فلسفه_شدن
#نقد
#چپ_اسلامی
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/1852
📌 حرف مفت تضاد مدرنیته و سنت
(تضادهای قلابی و تضادهای دروغین)
آیت الله العظمی خامنهای:
من خودم میدیدم شلیک آر. پی. جی را که نیروهای ما بلد نبودند، به آنها تعلیم میداد؛ چون آر. پی. جی جزو سلاحهای سازمانی ما نبود؛ نه داشتیم، نه بلد بودیم. او در لبنان یاد گرفته بود و به همان لهجهی عربی آر. بی. جی هم میگفت؛ ماها میگفتیم آر. پی. جی، او میگفت آر. بی. جی. او از آنجا بلد بود؛ یک مقدار هم از یک راههائی گیر آورده بود؛ تعلیم میداد که اینجوری آر. پی. جی را بایستی شلیک کنید. یعنی در میدان عملیات و در میدان عمل یک مرد عملی به طور کامل. حالا ببینید دانشمند #فیزیک پلاسماىِ در درجهی عالی، در کنار شخصیت یک گروهبانِ تعلیم دهندهی عملیات نظامی، آن هم با آن احساسات رقیق، آن هم با آن ایمان قوی و با آن سرسختی، چه ترکیبی میشود. دانشمند بسیجی این است؛ استاد بسیجی یک چنین نمونهای است. این نمونهی کاملش است که ما از نزدیک مشاهده کردیم. در وجود یک چنین آدمی، دیگر تضاد بین سنت و مدرنیته #حرف_مفت است؛ تضاد بین ایمان و علم خندهآور است.
این تضادهای قلابی و تضادهای دروغین - که به عنوان #نظریه مطرح میشود و عدهای برای اینکه امتداد عملی آن برایشان مهم است دنبال میکنند - اینها دیگر در وجود یک همچنین آدمی بیمعنا است. هم علم هست، هم ایمان؛ هم سنت هست، هم تجدد؛ هم نظر هست، هم عمل؛ هم عشق هست، هم عقل. اینکه گفتند:
با عقل آب عشق به یک جو نمیرود
بیچاره من که ساخته از آب و آتشم
نه، او آب و آتش را با هم داشت. آن عقل معنوىِ ایمانی، با عشق هیچ منافاتی ندارد؛ بلکه خود پشتیبان آن عشق مقدس و پاکیزه است.
خب، حالا توقعی که ما داریم و این توقع، توقع زیادی هم نیست، یعنی آن زمینهای که انسان مشاهده میکند - این روحیه های پرنشاط شما، این دلهای پاک و صاف، این ذهنهای روشن، این جوّال بودن فکرهای شما که انسان در عرصههای مختلف از نزدیک شاهد است - این امید را و این توقع را به انسان میبخشد، این است که فرآوردهی دانشگاه جمهوری اسلامی - نه به نحو استثنا بلکه به نحو قاعده - چمرانها باشند؛ نه اینکه چمرانها یک استثنا باشند. این امید، امید بیجائی نیست.
https://khl.ink/f/9640
بیانات در دیدار اعضای بسیجی هیأت علمی دانشگاهها
۱۳۸۹/۰۴/۰۲
#شهید_چمران
#مدرنیته
#سنت
https://eitaa.com/hekmat121/2014