📌 الهیات متعالی انقلاب اسلامی
(مطهری همیشه زنده است و مطهریها ادامه دار هستند)
🔹در یکی از کانالها با استناد به کتابی از حمید دباشی (مدیر مطالعات کارشناسی ارشد در انستیتو ادبیات تطبیقی و جامعه در دانشگاه کلمبیا در شهر نیویورک) «الهیات نارضایتی» را «بنیاد ایدئولوژیک انقلاب اسلامی ایران» دانسته و استاد شهید مطهری را به ایدئولوژیپرداز نارضایتی تفسیر کرده است. در نهایت هم از نبود شهید مطهری در جامعه اسلامی برای گستراندن نارضایتی، تأسف خورده است و به نقد ائمه جمعه و جماعت پرداخته است.
🔸در پاسخ به این تفسیر چپگونه و ناصواب از انقلاب اسلامی چند مطلب به ذهن میرسد که عرض میشود:
۱. در تعریف یک پدیده باید اولا به فصل اخیر و عنصر اصلی اشاره کرد نه به برخی ویژگیهای میانی و مشترک با سایر جریانها و ثانیا باید از خود پدیده انتزاع شود و نه از ذهن مفسر.
انقلاب اسلامی خود دارای فلسفه و حکمت است و به تعریف دقیق خود پرداخته است و ذات خود را نمایان ساخته است. لذا باید به همه آثار امام و آقا و شهید مطهری مراجعه کرد و انقلاب را تعریف کرد.
با مطالعهی مفصل این آثار و بر بنیان تصریحات مکرر متفکران انقلاب اسلامی، ذات انقلاب اسلامی #کمالخواهی_فطری و #تحول_باطنی مردم و #قیام_برای_خدا بود که البته نارضایتی از نواقص و محدودیتهای اجتماعی را هم در درون خود داشت. اما صرف نارضایتی علت انقلابها نبوده و نخواهد بود. بلکه ذات و اساس یک انقلاب را باید در وجه ایجابی و در طرح آن از کمال و آرمان انسانی و الگوی زندگی، اجتماع و حکومت فهم کرد.
لذا فصل و عنصر تمایز دهنده انقلاب اسلامی از سایر انقلابها و تحولات اجتماعی را باید در وجه ایجابی، الهی، آرمانی و کمالخواهی آن جستجو کرد نه در عنصر مشترک و میانی آن که نارضایتی است.
از نارضایتی و اعتراض، نهایتا شورش و کودتا به وجود میآید نه انقلاب. بلکه انقلابها، محصول طرح ایجابی، افقگشایی، آرمانطلبی، کمالگرایی و تحولخواهی است. لذا الهیات انقلاب اسلامی نمیتوانست الهیات نارضایتی باشد بلکه یک الهیات متعالیِ آرمان بخش، تحولگرایانه، سازنده و امیدبخش نسبت به زندگی و آینده بود.
تقلیل انقلاب اسلامی و آثار حکیمان و فقیهان انقلاب به نارضایتی و جنبه سلبی یک ظلم بزرگ و احتمالا با مقاصد ناصواب همراه است که حتما باید به نقد آن پرداخت و جامعیت انقلاب و اندیشه ایجابی آن را تبیین کرد و جنبههای سلبی آن را ذیل کمال و آرمان متعالی و سازندهی آن فهم کرد.
شهید مطهری در کتاب «نگاهی به نهضتهای اسلامی در صد سال اخیر» به نحو عالی این مطلب را تبیین کرده است.
۲. بنابراین الهیات انقلاب اسلامی، الهیات رهایی بخشی و الهیات افق گشایی و الهیات کمال خواهی فطری بود نه نارضایتی. الهیات حکمت و فقاهت بود که جامعه را رشد داد و مسیرهای جدید را به روی انسان گشود و نوعی خاص از #تحول_باطنی را در انسان ایرانی به وجود آورد و او را الهی و آسمانی کند و برای دستیابی به کمال و تعالی وارد میدان انقلاب کند.
۳. استاد شهید آیت الله مطهری یکی از #فیلسوفان بزرگ در نهضت بزرگ الهی و اسلامی ملت ایران بود نه صرفا یک ایدئولوژیپرداز و ناراضی و مخالف وضع وجود. استاد شهید با آثار فلسفی و فقهی خود توانست ابعاد متعالی اسلام را استنباط و به پرسشهای بشر معاصر پاسخ عقلی و فلسفی دهد و افقهای متعالی زندگی و اجتماع را معرفی کند.
۳. اگر استاد شهید مطهری امروز بود حتما توسط برخی از افراد مدعی انقلابیگری و سیاست، به نئولیبرالیسم متهم میشد و مشکل او را اعتقادی میدانستند و او را خارج از دایره انقلاب تعریف میکنند و نقدهای او به جریانهای مذهبی و انقلابی را بر نمیتافتند و او را حذف میکردند. همچنان که جریان #چپ_اسلامی در چهرههای مختلف خود در زمان حیات استاد با ایشان بدرفتاری کردند و تلاش داشتند وی را از محوریت فکری انقلاب اسلامی حذف کنند و نهایتا ایشان را به شهادت رساندند. امروز هم برخی از مدعیان انقلابیگری و عدالت خواهی میکوشند تا آثار شهید مطهری را کنار بگذارند و اندیشههای دیگر را جایگزین کنند.
۴. اما بحمدلله، الان هم هستند کسانی که در امتداد راه و فکر استاد شهید مطهری، نورافکنی میکنند، ابعاد متعالی و اجتماعی اسلام را تبیین میکنند، مشکلات جامعه را میشناسند و جریانهای سیاسی و اجتماعی را به چالش میکشند و افقهای جدید را به روی نظام و ملت میگشایند، اما #مردهپرستی برخی اجازه دیدن و دیدهشدن آنها را نمیدهد. حکیمان متأله و عالمان پارسایی همچون استاد حمید پارسانیا، استاد سید یدالله یزدانپناه، استاد محمدرضا عابدینی و ... از این جمله هستند.
#تحول_باطنی
#عقلانیت_انقلاب_اسلامی
#شهید_مطهری
#نقد
•┈┈••✾••┈┈•
❇️ #امتداد_حکمت_و_فلسفه
https://eitaa.com/hekmat121/2194