همه با هم #غدیر را جشن بگیریم ❤️
بخوانید 👇
💠حرکتی ماندگار
از #شهید_محمد_بلباسی
به نقل از #برادر_شهید
⚜ایشان هر ساله به جای عید نوروز،
#عید_غدیر را جشن میگرفتند و سفره ای رنگین در کنار #خانواده پهن میکردند و از مهمانان پذیرایی میکردند.
⚜اعتقاد داشتند که عید #مسلمین عید غدیر است و سرمای کینه #ضد_ولایت را با بهار ولایت پشت سر گذاشتیم...
💠 #خاطره_ای_دیگر_از_خواهرزاده_شهید
⚜ #عیدغدیر بود و همه خاله ها و دایی ها خونه پدربزرگ جمع شده بودیم...
دایی #محمد تازه نامزد کرده بود...
بعد از ناهار دیدم دایی و همسرشون رفتن بیرون.
⚜وقتی اومدن تو اتاق روی میز یه چیزایی میچیدن که برای ما #خواهرزاده ها خیلی جلب توجه میکرد..
⚜یکم که گذشت،متوجه شدیم #دایی به مناسبت عید غدیر برامون جشن گرفته وبه تک تک خواهر ها و خواهر زاده ها هدیه داده بود
واقعا #غافلگیر کننده بود..
⚜اولین باری بود که تو عید غدیر از غیر #سید عیدی میگرفتم.دایی خیلی به عید غدیر #توجه زیاد می کردند و همیشه میگفتن که #بزرگترین عید مسلمین ،عید غدیره..
#شهید_محمد_بلباسی🌷
🌹 @hemmat_hadi
💔 #خاطرات_شهدا🌷
▫️✨من این را به عینه در طول زندگـے و همراهی با #محـمد دیدم. در بسیارے از مواقع حتی در دوران #نامزدی
▫️✨وقتی ما به مهمانـی یا مراسمی #دعوت میشدیم، ایشان من را به دلایل کارجهادی یا مسائل فرهنگی یا اردوهای آموزشی و... همراهی نمیکردند.
▫️✨از محمد #دلخور میشدم و به ایشان اعتراض میکردم که محمد جان در حـال حاضر که ما #جنگی نداریم و تهدیدی هم نیست، این همه آموزش برای چیست؟
▫️✨محمد هـم با یک لبخند زیبایی پاسخ میداد که #سربازامام_زمان (عج) باید همیشه حاضر و آماده باشد تا وقتی صدای «هل من ناصر ینصرنی» امام زمانش را شنید لبیک بگوید.
#شهید_محمد_اينانلو 🌸
❤️: @hemmat_hadi🌷
رو سینه و جیب پیراهنش نوشته بود:
✍"آنقدر غمت به جان پذیرم #حسین
تا عاقبت قبر تو را به بر بگیرم حسین"
بهش گفتند: #محمد چرا این شعر رو روی سینه ات نوشتی⁉️
گفت: میخوام اگه که قراره #شهید بشم تیر از دشمن درست بیاد بخوره وسط این شعر💥 وسط سینه و قلبمـ💔...
بعد از عملیات #والفجرهشت بچه ها دنبال محمد می گشتند تا اینکه خبر اومد محمد به شهادت رسید🌷 درست تیر خورده بود وسط همون شعر😭
#شهید_محمد_مصطفیپور🌷
💟 @hemmat_hadi
🔰آمرین به معروف...
🔸سعی می کردم اعتقادات را به شکل #عملی در وجود فرزندانم پرورش دهم، بچه ها می دانســـتند اگر #مادر پوشش تیره و مشکی دارد، یعنی عزا🏴 و ماتم است..
🔹شب #شهادت یکی از امامان بود و من مشکی⚫️ پوشیده بودم. آن موقع دو فرزند داشتم؛ #محمدرضا هفت و خواهرش یازده ساله👧 بود. برایشان از آن #امام تعریف کردم. به دقت👌 گوش کردند و موقعیت آن شب را فهمیدند
🔸اما همسایه بغلی ما جشن🎊 گرفته بود و #آهنگ های شاد را با صدای بلند پخش می کرد. نگران شدم😥 مبادا در تصور #کودکانه آنها دوگانگی ایجاد شود، بنابراین از قبح شکنی عمل همسایه در #شب_شهادت گفتم.
🔹مهدیه تصمیم گرفت تا #امربه_معروف کند سمت خانه همسایه🏡 رفت، #محمد که نسبت به خواهرش تعصب داشت، رفت و مراقب او بود👥 که اگر اتفاقی برایش افتاد،کمکش کند. #تذکر آن ها نتیجه داد و صدای آهنگ قطع شد🔇
نقل از: مادر بزرگوار شهید
#شهید_محمدرضا_دهقان_امیری
🌹 @hemmat_hadi
محمـد آقا با برادرم دوست بود و با هم #هیئت میرفتند خانواده ایشون چند باری منو دیده بودن خیلےتمایل داشتند وصلتے صورت بگیره. اما چون فاصله سنےمن و #محمد آقا زیاد بود قبول نمےکردم
من متولد مرداد ۶۷ و محمد آقا شهریور۵۶ محمد آقا تو سفرے که به کربلا داشته در حرم #حضرت_عباس (ع) #متوسل به این بزرگوار شده و از ایشون همسر #مؤمن و محب اهلبیت (ع) را میخواد
همزمان با این موضوع #بـرادرم یک بار دیگه این موضوع رو به من گفت و خواست بیشتر فکر? کنم نمیدونم چیشد که #موافقت کردم که بیاد
از امام حسین(ع) هم خواستم هرچی خیر و #صلاحه پیش روم بذاره? وقتے محمد آقا به خواستگاریم اومد تازه از #کربلا برگشته بود
اول صحبتهامون یه روایت برام گفت: « نجات و رستگاری در راستگویی است.» تا این حرف رو شنیدم یه کم #دلهره ای رو هم که داشتم برطرف شد
گفت من #خواب دیدم که خدا به من ۲دختر دوقلو میبخشه و همسری خوب و مهربان دارم، ولےهمه این چیزها رو میگذارمو #شهادت در راه خدا رو انتخاب میکنم خوابهای محمد آقا همیشه #رؤیای_صادقه بود....
#شهید_محمد_پورهنگ
#طلبه_شهید_مدافع_حرم
❤️ @hemmat_hadi
💠 #سقایی
اوایل که #اعزام شدیم به سوریه، هر فردی را #مسئول کاری کرده بودند.
یکی از #مسئولیت های آقا #محمد " #آب" رسوندن به خط بود..🌴
پیش خودم گفتم این همه راه اومدیم سوریه،
بعد این بنده خدا، راضی شده که با اون #مسئولیتی که در #سپاه_کربلا داشت فقط #آب برسونه؟؟
بعد که #محمد_آقا ،بعد اون همه شجاعت و دلاوری هایی که اونجا خلق کرد به #شهادت رسید🕊 پیش خودم گفتم، چقدر من ظاهر بین بودم...
#حضرت_عباس (ع) هم #روز_عاشورا , #سقا بود...💔
راوی: همرزم شهید
#شهید_محمد_بلباسی
❤@hemmat_hadi
☆به نام یار☆
گمان کنیم اکنون، #صفر سال ۱۱هجری ست. این روزها خورشید فروزان #مدینه سرد است، آسمان ناله می کند، زمین بی تاب است و جریان #شریان درخت، به احترام #غم می ایستد
این روزها، #مدینه دلتنگ است.
دلتنگ مردی که از نگاهش، #مهر چکه می کرد. مردی که تبسمش، عطر #بهشت داشت. این روزها، #زهرا(س)دلتنگ است.#دلتنگ پدری که دختر نازدانه اش را، می بویید و می بوسید و #گرامی اش می داشت.پدری که از عمق جان، کوشید و از هیچ چیز، بهر رواج #حق دریغ نکرد
این روزها، #علی(ع) #دلتنگ است.
دلتنگ #برادری که پشت به پشت یکدیگر، به کارزار قدم نهادند و بیرق #عدل را برافراشتند.برادری دلسوز، که ذره ذره ی #کائنات محو تماشایش بودند
این روز ها رزق جهان، #بغض است.
بغضی تلخ از فراق رسول مهر.از فراق #بَشیرُ_و_نَذیراز فراق #رَحمَه_لِلعالَمین
به هجران، زارى دلهاى خونين
ز حد بگذشت #يا_ختم_النّبيّن
ز اشك و آه مهجوران بيتاب
جهانى غوطه زد در آتش و آب*
و اگر به مهر ۱۳۹۹ هجری #خورشیدی هم باز گردیم، عُشّاق #دلتنگ اند.
اما این دلتنگی و رنج، آن دم معنا می یابد که ره #رسول در پیش گیرند و بشوند مرید #حقیقی.
بشوند یاور مقبول
پ.ن:شیخ #محمد حزین لاهیجی
به مناسبت سالروز #رحلت_حضرت_رسول(ص)
✍نویسنده : #زهرا_مهدیار
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi
🌺#سلام_امام_زمانم
عید#مبعث آمد و دین#محمد
#انتظار طلعت روی تو دارد
عید#مبعث تکمیل کننده#اسلام ناب#محمدیرو به#امام زمان(عج)و همه شما عزیزان تبریکعرض میکنم
یا صاحب الزمان(عج) صبح روز #مبعث رو با نام ویاد شما شروع میکنم تا این جمعه بیایی
کانال_ سلام بر ابراهیم
❤️👉 @hemmat_hadi
•┈┈••✾•🌷🍃🌸🍃🌷•✾••┈┈
🍃شب بود صدای خنده های #محمد گوش دنیا را کر کرده بود و هر دفعه بلند تر و بلند تر میخندید چون از سر و کول بابا #آیت بالا میرفت چون دردانه بابا آیت بود و هر کاری میکرد بابا با روی خندان و آغوشی گشاده از آن اسقبال میکرد
🍃بابا آیت هم چون فقط موقع بدنیا آمدن پیش محمد نبود لبخند میزد و مثل بچه ها همبازی محمد میشد. #جشن بود بساط خنده و شادی کسی چه میدانست فردا چه در انتظارشان است...
🍃صبح باز هم مثل همیشه آرام و گزیده قدم برمیداشت که نکند محمد بیدار شود و بیقراری کند برای با #پدر رفتن، در را آرام پشت سرش بست و نفسی با اطمینان خاطر کشید. این آخرین باری بود که بابا از گریه نکردن محمد اطمینان داشت. فردا پسفردا و هر روز بعد از آن روز محمد بیقرار تر برای بابایی که دیگر هیچ وقت به خانه بر نمیگردد
🍃در پاسگاه آرام ترین و #صبور ترین فرد شناخته میشد. به گونه ایی که شاکی هم از آرامش اون آرام میشد، گوش شنوای همه بود از کوچک تا بزرگ برایش فرقی نداشت کسی که در مقابل من است کیست و یا چه مقام و مناسبی دارد، همیشه در #سلام کردن از بقیه پیشی میگرفت.
🍃دلسوز همه بود همین هم باعث شد که آن روز با شنیدن صدای نحیف و رنجور پشت تلفن سریع خود را به آدرس مورد نظر برساند و ناجوانمردانه از میان ما برود. و حالا مایی که دنیایمان پر است از جوان مرد هایی که به جرم مجری قانون بودن #آسمانی میشوند
✍نویسنده: #فاطمه_زهرا_نقوی
🌸به مناسبت سالروز #شهادت
#شهید_آیت_الله_خانعلی_پور
📅تاریخ تولد : ۲۸ شهریور ۱۳۶۰
📅تاریخ شهادت : ۱۶ مهر ۱۳۹۳
📅تاریخ انتشار : ۱۶ مهر ۱۴۰۰
🕊محل شهادت : سیستان و بلوچستان
🥀مزار شهید : گلزار شهدای شهر رونیز
#گرافیست_الشهدا #استوری_شهدایی
🖤 #کانال_سلام_بر_ابراهیم
🖤 @hemmat_hadi
☘࿐✧🌷✧࿐☘
Hamed Zamani - Mohammad (320).mp3
18.25M
#مُحــــّمـد♥️
سلامبرتو...
بهتعداد،دخترانیکهازقبررهانیدی
اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم#مبعث✨