هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_حسین_ع_مناجات #شب_جمعه
چنان که جانب خورشید میرود ذره
خدای من! برسان این غبار را به حسین
شاعر: #علی_سلیمیان
@dobeity_robaey
#مناجات_با_خدا در #شب_جمعه
#حضرت_عباس_ع_شهادت
صاحبِ عصیانِ بسیارم، إلهي بالحسین(ع)
درگذر از من! گنهکارم، إلهي بالحسین(ع)
بیش از اندازه بد کردم! پشیمانم، ببین...
باز هم از توبه سرشارم، إلهي بالحسین(ع)
@hosenih
کار دستم داده! راحت کن مرا از دستِ نفْس
زخم خوردم! بد گرفتارم، إلهي بالحسین(ع)
دستهایم را به دستانت بگیر و تا که از
امرِ شیطان دست بردارم، إلهي بالحسین(ع)
من در این دنیا غریبم! بی انیس و مونسم
من فقط یک آشنا دارم، إلهي بالحسین(ع)
دور کرده معصیت هایم مرا از کربلا
دورم و مشتاق دیدارم، إلهي بالحسین(ع)
یاد تلقین و لحد، یاد شبِ تاریکِ قبر
در میان روضه می بارم، إلهي بالحسین(ع)
گفت با خود جانِ زهرا(س) آبرویم را نبر
من أباالفضلِ علمدارم، إلهي بالحسین(ع)
@hosenih
در دلش میگفت سقای حرم در علقمه
بد گره افتاده در کارم، إلهي بالحسین(ع)
تیر بر چشمان من خورده ست و با دندان خود-
-تا که مَشکم را نگهدارم، إلهي بالحسین(ع)!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_مناجات
گیسوی تو ای دوست کمند است و طناب است
زلفی برسان دور گلویم که ثواب است
@hosenih
من ظرفیت دیدن خورشید ندارم
خوب است که بر چهره ی زیبات نقاب است
بیمار توام حضرت سلطان خراسان
باید گره بر پنجره فولاد شما بست
ناخواسته مشغول سلوک است و تقرب
هر زائر دلخسته که در صحن تو خواب است
در چار طرف خنجر و انگشتر و شمشیر....
بالای سرت روضه ی گودال به قاب است
فریاد همه آبخوری های حریمت
ای وای علی اصغر و ای وای رباب است
@hosenih
فهمیده ام از مرثیه ی یابن شبیب ات
زخمی شدن پلک تو از بزم شراب است
شعر از گروه #یا_مظلوم
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
یا سیدَالکریم، سلام ای طلایه دار
بر حضرتت درودِ خدا، ای بزرگوار
ای خط و مشیِ شیعه ی اِثنی عشر ترا
ای مَحرمِ چهار امام، ای ولی مَدار
با رشته های حبلِ متین خورده ای گِره
والا اِمامزاده ی در دین زمامدار
@hosenih
عبدالعظیمی و حسنی و حسینی و
زهرائی و محمدی و حیدری تبار
اَحسنت بر مرام و قوام و دوامِ تو
ای زاده ی امام حسن، روحِ باوقار
سجاد و باقرند، عموهای اَطهرت
ای بر دلت ز صادقِ آل عبا قرار
تو نور چشمِ حضرتِ موسیَ بنِ جعفری
یارِ رضا، معینِ جواد، و سفیرِ یار
داده امامِ هشتمِ ما، شیعه را سلام
در نامه ای که داده به دستِ تو، آن نگار
هادیِ دین، ترا ولیِ خود خطاب کرد
ای صاحبِ عقایدِ نابِ تمام عیار
حتی امامِ عسکری از تو کند سخن
آری بتو امامِ زمان، کرده افتخار
بعد از قیامِ حضرتِ معصومه، بی گمان
طرحِ قیامِ توست، که شیعه شد آشکار
بعد از تو نیز، شیعه در ایران بقاء یافت
پرچم رسید دستِ علیِ بنِ مَهزیار
روح خدا، پیامِ قیامِ ترا گرفت
آن شد قیامِ او، که هنوز است ماندگار
ایران ز انقلابِ امام است مفتخر
سیدعلی است، وارثِ این اوجِ افتخار
اقدامِ تو، نشاطِ عجیبی به شیعه داد
دین گشته در سراسرِ دنیا پیامدار
نشرِ معارف از تو شتابی دگر گرفت
شد با تو خطِّ فاطمی، اِحیاء و برقرار
با اینکه بود کارِ تو در اِختفا، ولی
ترویجِ دین به شیوه ی مخفی است، ابتکار
هر چند زیرِ بارِ مصائب، قدَت خمید
شخصیتِ جهادیِ تو ماند باوقار
@hosenih
از بس، حدیثِ آل علی را صَلا زدی
نهج البلاغه شد ز کتابِ تو وامدار
تفسیرِ آیه های تَولّا، شد از تو نشر
هم، شرحِ آیه های تَبرّا به هر دیار
در دوره ای، حدیثِ غدیر از تو جان گرفت
شد منتشر پیامِ نبیِ بزرگوار
در راهِ دین، هرآنچه ز دستت برآمده
کردی تو از وظیفه شناسی، به روزگار
تنها نه با زبان، که در انجامِ کارِ خیر
خود میشتافتی، به قدمهای اُستوار
با دستگیری از ضُعفا، اُنس داشتی
با مردمِ ضعیف، نشستی هزار بار
دستِ اسیر و دستِ فقیر و یتیم را
با روی خوش گرفتی و بودی همیشه یار
با اهلِ درد، همدل و همراه و همزبان
با اهلِ ظلم، سیره ی تو بود اقتدار
سر، هیچگه مقابل کس خَم نکرده ای
اِلّا مقابلِ خَمِ اَبروی تک سوار
با اینکه چند یوسف زهرا، ثناگویَت
بودی غریبِ شهر و غریبِ همه دیار
آواره گشتی از همه جا، تا به کربلا
آوار شد به جسمِ تو، تخریبِ آن مزار
قبل از فدا شدن، شده ای فانیِ حسین
مثلِ حبیب، کشته ی دلبر شدی دوبار
آوار دیدی و اَثرِ نعلِ اسب، نَه
لب تشنه ماندی و نشدی ذبحِ نابِکار
@hosenih
جسمَت نماند روی زمین زیرِ آفتاب
رَاسَت نرفت بر سرِ نِی سوی هر دیار
روزیکه از عراق به مُلکِ ری آمدی
گریان شدی بخاطرِ یک جمله، زار زار
قاتل که از حکومتِ ری، گندمی شنید
تنها به وعده ای سرِ مولای ما برید
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_حمزه_سیدالشهدا_ع
منکه عبد عبید سبحانم
جان نثار رسول قرآنم
اولین سید شهیدانم
من علی را ولی حق دانم
به پسر عمِ خود علی سوگند
او دمِ مرگ زد بمن لبخند
منکه بهر قریش درد سرم
نیست یکذره ترس در جگرم
به رسول خدا اگر سپرم
سایه ی مرتضاست روی سرم
هر چه دارم من از علی دارم
پیرم و بر سرم ولی دارم
@hosenih
علی آقای انبیای خداست
بر و بازوی مصطفای خداست
شیر هر بیشه مرتضای خداست
از ازل حیدر آشنای خداست
او به دور نبی به صحن اُحد
من به گِردِ علی ز خو بیخود
مِیسره، مِیمنه چه غوغا بود
وسطِ معرکه مرا جا بود
چشم من گرچه سوی طاها بود
ذکر من نام پاک مولا بود
آنکه قلب مرا هدف بگرفت
هدفش را شهِ نجف بگرفت
نبضِ من داشت با علی میزد
قلب من ذکر یاعلی میزد
نفَسم مرتضی علی میزد
بر عدو ضربه را علی میزد
هر سری را ز خصم میچیدم
ما رَمَیت اِذ رَمَیت میدیدم
منکه از عشق منجلی بودم
مستِ نورِ سینجلی بودم
محوِ جنگیدنِ علی بودم
چون نبی، عاشقِ ولی بودم
سینه ام را شکافت سرنیزه
قلبِ من هم شتافت بر نیزه
هر که قصدِ تهاجمِ ما داشت
خوفِ شمشیرِ شیر حق را داشت
هو هوی مرتضی چه غوغا داشت
وسطِ معرکه مصلا داشت
"لا فتی" چون شعار سبحان شد
صوت "اِلّا علی" نمایان شد
هر که را طینت علی باشد
قسمتش محنت علی باشد
عاقبت وصلت علی باشد
روزی اَش رویت علی باشد
جان چو میرفت از گِل و طینم
آمد آخر علی به بالینم
□ □ □
میگذارد ز لطفِ دلجویش
سرِ هر کشته را به زانویش
من بمیرم، مقابلِ رویش
سر بریدند ماهِ نیکویش
شمرِ ملعون که روی سینه نشست
رَاسِ مظلوم، روی نیزه نشست
@hosenih
پیکرم مثله شد، ولی آخر
پوششم شد عبای پیغمبر
جسدم را ندید اگر خواهر
مانعش بود حضرت کوثر
کاش مادر کنار دختر بود
مانع دیدنِ برادر بود
زینبش چونکه بی برادر شد
شاهد پاره پاره پیکر شد
بوسه گاهش بریده حنجر شد
وای از آن دم که صیدِ معجر شد
عصمت الله در اسارت بود
کار نامحرمان جسارت بود
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_حمزه_سیدالشهدا_ع
شب شعر است و بالا میروم از منبری دیگر
به شوقی که بخوانم باز هم شعر تری دیگر
بخوانم از علمدارِ سرافرازان "سیف البحر"
ندارد مثل او دین محمد یاوری دیگر
@hosenih
پر از غیرت پر از همت پر از قدر و پر از شوکت
نمی زاید شبیه اش را دوباره مادری دیگر
اگر احمد نمیشد خاتم پیغمبران حتما
جناب حمزه میشد بعد از او پیغمبری دیگر
اُحُد جولانگه تیغ دو تا شیر خدا باشد
بتازد در میان معرکه چون حیدری دیگر
و مادامی که حمزه سینه در میدان سپر کرده
ندارد احتیاجی مصطفی بر سنگری دیگر
همه با غرش شیر رسول الله افتادند
نماند از رقص شمشیرش توان لشگری دیگر
سراپا بود سمعا طاعتا در نزد فرمانده
نمی آید چنین فرمانده و فرمانبری دیگر
"به پایان آمداین دفتر حکایت همچنان باقی ست "
ببین از نسل حمزه لشگر نام آوری دیگر
جگرخواران موصل با دو چشم خویش میبینند
به کام وارثان حمزه فتح خیبری دیگر
دفاعِ از حرم را خون پاک شیعه تبیین کرد
نماند بی کس و تنها دوباره رهبری دیگر
هوای گریه دارم لاجرم ای اهل مرثیه!
شوم وارد به بزم روضه اما از دری دیگر
از آن قد و از آن بالا از آن یال و از آن کوپال
نماند از ضربه های نیزه ها بال و پری دیگر
اگرچه داغدار پیکری مثله شده هستم
گریزی میزنم اما به سوی پیکری دیگر
بر احوال صفیه گرچه میسوزد دلم اما
بسوزد بیش از اینها دل برای خواهری دیگر
بدم می آید از دشنه بدم می آید از نیزه
ولی داغ دلم را تازه کرده خنجری دیگر
@hosenih
خدایا در دل غم ها نگاه خواهری تنها
اسیر خنجر کندی نبیند حنجری دیگر
اگر چه حمزه هم در معرکه در خون خود غلتید
ولی غارت نشد از خواهرانش معجری دیگر
شاعر: #علیرضا_خاکساری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_عبدالعظیم_حسنی_ع
عمریست سایه ات به سرم سیدالکریم
آقای جود و لطف و کرم سیدالکریم
داری ضریح و صحن و حرم سیدالکریم
در دست توست بال و پرم سیدالکریم
من جلد این حریمم و جایی نمی روم
در صحنتان مُقیمم و جایی نمی روم
@hosenih
آقاسلام، ای حرمت قبله گاه من
دلتنگ کربلایم و اینجا پناه من
بر گنبد و ضریح قشنگت نگاه من
شکر خدا که می گذرد سال و ماه من...
...در زیر سایه ی کرمت، ایهاالکریم
قربان جد بی حرمت، ایهاالکریم
اینجا شلوغ؛ خاک بقیع بی برو بیاست
اینجا چقدر زائر و آنجا چه بیصداست
اینجا رواق و ماذنه و گنبدِ طلاست
آنجا خراب و ساکت و ویران، پر از بلاست
وقتی میان صحن شما سینه میزنم
انگار بین کرببلا سینه میزنم
شبهای جمعه مرقدتان باصفاتر است
دل پر زده به کرببلا و کبوتر است
زهرا رسیده گوشه ی گودال و مضطر است
دعوا برای غارت و دزدیدن سر است
من گریه می کنم چقَدَر نیزه خورده است
عمامه ی به روی سرش را که برده است؟
@hosenih
آنقَدْر نیزه خورده، تنش زیر و رو شده
با چکمه ای که زد، بدنش زیر و رو شده
سنگی زدند بر دهنش، زیر و رو شده
با تیر و نیزه پیرُهنش زیر و رو شده
خنجر کجا، عقیق یمن... ساربان کجا
زینب کجا و خولی و شمر و سنان کجا...
شاعر: #علی_میرحیدری
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات
#حضرت_حمزه_سیدالشهدا_ع
قرار بود به ما فیضی از سحر بدهی
به قدر بال مگس اشک مختصر بدهی
ضمانتی است برای سلوک اهل سحر
اگر زمان مناجات چشم تر بدهی
میان شعله نشستن عروج پروانه است
مرا تو عاقبت از پای شمع..،پر بدهی
@hosenih
وصال عاشق و معشوق دردسر دارد
به دست و پات می افتم که دردسر بدهی
کجای شهرِ نفس گیر ندبه می خوانی؟
بناست گاهگداری به ما خبر بدهی
نشسته ام سر این کوچه..،گریه می خواهم
نشسته ام که به من اشک بیشتر بدهی
دل شکسته ی عُشّاق را ندیده بخر
چه می شود اگر این مرتبه ضرر بدهی
من آه می کشم آنقَدر تا که پاک شوم
اگر به آه جگر سوز من اثر بدهی
قسم به حضرت زهرا درست خواهم شد
به این خرابترین مُهلتی اگر بدهی
شناسنامه ی من را بگیر از من تا
برای کرببلایی شدن،"گُذر" بدهی
@hosenih
به حقِ پارهجگرهای تشنهکام اُحُد
ببخش تا که به من فرصتی دگر بدهی
▪️
▪️
ندید حمزهی خود را..،چگونه مُثلِه شد!
چطور خواهر مظلومه را خبر بدهی
امان ز قلب عقیله..،چه دید در گودال
تنی بدون سر و نیزهخورده و پامال
شاعر: #بردیا_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یادداشت شاعر گرامی برادر #محسن_عرب_خالقی درباره نماهنگ #سلام_فرمانده
🔸سلام فرمانده…
وقتی اراده خدا دفاع از کعبه باشد سنگهای کوچک در دهان پرنده هایی کوچک لشگر خدا می شوند و سپاه ابرهه را در هم میکوبند و قرنها داستان این پرندگان و سنگهایشان سینه به سینه و دهان به دهان نقل میشود بی آنکه کوچکی پرندگان و اندازه سنگها برای کسی مهم باشد
همه قبول داریم که جبهه حق و باطل همیشه هست و قطعا عِده و عُده لشگر شیطان در طول تاریخ بیشتر از سپاه حق بوده و اساساً خدا به اهل ایمان با وجود سپاه کمتر وعده پیروزی داده است
احساس شخصی من اینست(کاملاً شخصی)که این روزها خدا اراده کرده ابابیل های کوچکش که فرزندان این دیارند با سجیل هایی از جنس کلمات به جنگ ابرهه هایی بروند که قصدشان له کردن اعتقاد کودکان این سرزمین در زیر پای مضامین مستهجن آهنگ هایشان است
قطعا جایی که صحبت از استخدام کلمات و صنایع لفظی و معنایی یک اثر می شود من جزء سختگیرترین افراد هستم ولی با اینکه این اثر از لحاظ ادبی ایرادهای زیاد و از لحاظ مضمونی در بعضی فرازها جای تأمل دارد
اما ترجیح میدهم در لشگر خدا همراه با این ابابیل های کوچک زمزمه کنم:
سلام فرمانده…🔸
@hosenih
#امام_حسین_ع_مناجات
نام حسین آغاز شیرین سخن هاست
شیرین ترین واژه برای کوه کن هاست
امنیتی که در غذای نذری اش هست
بالاتر از امنیت این واکسن هاست
@hosenih
سرخی روی سینه ی ما، داغ یار است
ممنون اربابیم، مُهرش بر بدن هاست
رنگی که با آن نزد زهرا روسپیدیم
رنگ سیاه شال ها و پیرهن هاست
در لحظه های سخت دنیا، در بلایا
زهرا دعاگوی تمام سینه زن هاست
ما دور ماندیم از وطن، از کربلایش
گریه دوباره قسمت دور از وطن هاست
دلتنگ صحن کربلا، باید بداند
کرب و بلا در قبضه ی ابن الحسن هاست
بر پرچم مشکی قسم، نزد خداوند
بالاترین طاعت، همین سینه زدن هاست
قاسم... علی اکبر... ابوفاضل... کجایید؟!
تکیه به نیزه داده آقا... بس که تنهاست
@hosenih
سهم محبانش کفن شد، من بمیرم
سهمش فقط یک بوریا بین کفن هاست
وای از دل زینب، پس از داغ برادر
دیگر اسیر و هم مسیر بد دهن هاست
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یادداشت استاد گرامی #سیدمهدی_حسینی_رکن_آبادی درباره نماهنگ #سلام_فرمانده
🔹#یک_نکته_ازین_معنی(۱)
گاهی یک اثر، بی این که بهظاهر چندان با موازین هنر و قوانین اهل فن تطابق داشته باشد، نگاه عموم مردم را به خود خیره میکند و مدعیان هنر و ادب و ایضا منتقدان را به این کلنجار وا میدارد که: چرا میان آنچه جار می زنند و آنچه ذائقه مردم میطلبد و میپسندد، فاصله است؟
و باطنداران در این عرصه، به جای عیبیابی ازآن اثر مردمپسند،
به خود میآیند و سعی میکنند با تراز نیاز مردم، دانش و هنر خود را بهروزرسانی کنند.
«#سلام_فرمانده» هیچ ارزش هنری نداشته باشد این هنر را داشته که فاصله میان مردم و برخی هنرمندان را نشان بدهد...
خدا کند«#سلام_فرمانده» ما شاعران و منتقدان مدعی را نیز برانگیزاند....
و
خدا کند این فرصت بهروزرسانی را قدر بدانیم. 🔹
@hosenih