#امام_رضا_ع_شهادت
دعا كنید شبِ گریهآورش نرسد
و جانِ او به لبانِ مطهرش نرسد
هنوز هم كه جوادش نیامده از راه
دعا كنید نفسهای آخرش نرسد
بدون سرفهی خونین، جگر نمیریزد
دعا كنید كه زخمی به حنجرش نرسد
هزار شكر كه معصومه با برادر نیست
وگرنه داشت دعایی كه خواهرش نرسد
چنان به رویِ زمین میخورَد قدم به قدم
گمان كنم كه به حجره، به بسترش نرسد
نفسنفسزدنش سختتر شده، ای داد
خداكند كه صدایش به مادرش نرسد
جوادش عاقبت آمد...، گریز روضه رسید
پسر رسید كه روضه به آخرش نرسد...
* * *
حسین بر سرِ زانو، جوانش اُفتاده
نمیشود نزند داد، بر سرش نرسد
چقدر هلهله دارند اراذلِ كوفه
دعا كنید كه ای كاش خواهرش نرسد
علی كه رفت، عمو رفت، دختری ترسید
دوید آتشِ خیمه به پیكرش نرسد
دوید عمه كه پیش از سنان به او برسد
كه دستهایِ حرامی به معجرش نرسد...
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_شهادت
از دل کُفر تا که بیرون زد
همه دیدند عبا به سر دارد
گاه بر خاک کوچه میافتد
زیر لب ناله از جگر دارد
کوچهها را یکییکی طی کرد
عرق سرد از جبین میریخت
عطر زهرا به کوچه میپیچید
گل اشکش که بر زمین میریخت
راه خانه نداشت فاصلهای
راه کوتاه، شد چه طولانی
خسته بود و نفسنفس میزد
رفت تا خانه با پریشانی
با چه زحمت به خانهاش آمد
همگی آمدند استقبال
خم به ابرو نداشت با اینکه...
در دل کوچه رفته بود از حال
خادمی گفت با پریشانی
زردی چهرهی شما از چیست؟
با نگاهی به خادمش فرمود:
نگرانم نباش چیزی نیست
از درون سوخت و صبوری کرد
تا غلامان همه غذا خوردند
تا طعام همه تمام شود
منتظر ماند و سفره را بردند
همهی عمر این چنین زهری
دل تاریخ هم ندارد یاد
تا که از حجرهاش همه رفتند
ناله کرد و بر زمین افتاد
نتوانست بهر آتشِ دل
از زمین ظرف آب بردارد
هیچ کس درد او نمیفهمد
از دلش مجتبی خبر دارد
بسکه در حجرهاش به خود پیچید
کمرش مثل مادرش تا شد
نالهای زد: کجایی ای پسرم!
چشم بر هم زد و دری وا شد
آمد از راه، کودکی گریان
سر او را گرفت بر دامن
گفت بابا منم جواد شما
جان مادر سخن بگو با من
پسرم! هست آرزوی پدر
که بیاید پسر به بالینش
گریه کن بر غم علی اکبر
که نشسته پدر به بالینش
جد ما را میان کرب و بلا
دشمن بیحیا مکرر کشت
در دل علقمه شهیدش کرد
در کنار علیِ اکبر کشت
✍ #مجتبی_شکریان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به #شورای_ننگین_سقیفه
ابلیس، سامری شد و گاوِ سقیفه را
در غیبت نبی، عَلَمِ اختلاف کرد
لعنت به آنکه راه چنین مستقیم را
با ردّ پای خویش، پُر از انحراف کرد
✍ #رضا_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_رضا_ع_شهادت
چه غریبانه غریب الغربا را کشتند
با دل زار، معین الضعفا را کشتند
آه ای اهل خراسان! همه خون گریه کنید
که ولی نعمت و مهمان شما را کشتند
این خبر را به مدینه ببر ای باد صبا
هشتمین بضعهی پیغمبر ما را کشتند
خواهرش زنده اگر بود، از این غم میمرد
بین یک حجرهی در بسته رضا را کشتند
از عبایی که سرش بود، غلامش فهمید_
آخر آن نورِ دلِ آلِ عبا را کشتند
مثل یک مار گزیده به خودش میپیچید
با چه زهری مگر آن نور هدا را کشتند؟!
صورتش را به روی خاک نهاد و میگفت:
چه غریبانه شه کرببلا را کشتند
جگر سوختهاش روضه برایش میخواند
با لب تشنه چرا خون خدا را کشتند؟!
ته گودال که با نیزه به پهلوش زدند
روی تل، عمهی مظلومهی مارا کشتند
پای رأس شهدا، بسکه کف و سوت زدند
سرِ بازارچهی شامْ اُسرا را کشتند
✍ #عبدالحسین_میرزایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امام_رضا_ع_شهادت
حجرهاش را گرفته سوزِ حسین
نیست روزی شبیه روزِ حسین
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@dobeity_robaey
🏴شهادت جانسوز امام رضا (ع) تسلیت باد.
تاجر ورشکسته در زندان
حکم اعدام خوردههای جوان
سرطانیِ خسته از سرطان
تازه سرباز بی کسِ نگران
کودک قهر کرده با دگران
همه گفتند: یا امام رضا...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
@hosenih
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#پایان_ماه_صفر
خورشید به قدر غم تو، سوزان نیست
این قصّۀ جانگداز را پایان نیست
پای تو دو ماه، عاشقی کرده دلم
دل کندن از این کتیبهها آسان نیست
✍ #سیدعلیرضا_شفیعی
@dobeity_robaey
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
کسی دلتنگ از مشهد به مقصد برنمیگردد
به اقیانوس تو، رودی که آمد برنمیگردد
چگونه جلد خود کردی منِ از خود فراری را؟
که با زور هزار اجبار و باید برنمیگردد
چه در سر دارد آن جوجه کلاغ روسیاهی که_
نگاهش از طلاییهای گنبد، برنمیگردد؟
به شالیزار خوش آب و هوا هم، چای گیلانی
اگر در چایخانه رفته باشد، برنمیگردد
چه خوشبخت است آن غرق گناهی که یقین دارد
از آغوش پر از مهرت کسی بَد برنمیگردد
چنان در وصل عشاق جهان از جان نظر کردی
که هرگز عاشقی با پاسخ رَد برنمیگردد
از این دریای جاری از حرم تا خانه فهمیدم
که چشم ابریام بی اشکِ ممتد برنمیگردد
✍ #عطیه_ضرابی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
ندارم جز آغوشِ امنت پناهی
به تو تکیه کردم... عجب تکیهگاهی!
✍ #رضا_ابوذری
@dobeity_robaey
#امام_زمان_عج_مناجات_پایان_ماه_صفر
#امام_رضا_ع_شهادت؛ #پایان_ماه_صفر
نشستهام وسطِ روضه، چشمِ تَر برسد
برای رفتنِ تا عرش، بال و پَر برسد
عروجِ روح به معراجِ عشق، ممکن نیست
مگر دو قطرهی اشکی دمِ سحر برسد
من از فراق تو دلسرد میشوم گاهی
از اینکه قبلِ وصالِ تو مرگ، سر برسد
عزیز فاطمه! از دوریات مریض شدم
خدا کند که دوایَت به محتضر برسد
دو ماه گریه برای ظهور تو کم بود...
وگرنه یارِ سفر کرده این صَفَر برسد
چِقَدر ضَجّه زدی پای بی کسیِ خودت
ندیدهایم به داد تو..، یکنفر برسد!
گدایِ خانهٔ تو بودن آرزوی من است
فقط اجازه بده سائلت به در برسد
چه میشود که مرا هم بغل کنی یکبار...
پسر به لذّتِ بوسیدنِ پدر برسد
تو را به حقِّ رضا یا رضای ما... برگرد
بیا که زود به سلطان هم این خبر برسد
* * *
نفس کشیدنِ آسان، چِقَدر سخت شود
اگر که قطرهای از زهر تا جگر برسد
غریبِ مشهدِ ما روی خاکها جان داد
بدون آنکه به جسمش کمی ضرر برسد
فدای خون گلویی که مثل جو شده بود
حسین، زیر سم اسب زیر و رو شده بود
✍ #بردیا_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#پایان_ماه_صفر؛ #پایان_ماه_محرم
اگر چه من تمام عمر خود را
نشستم در عزایت گریه کردم
تمام حسرتم در محشر این است
چرا کمتر برایت گریه کردم...
✍ #احسان_محسنی_فرد
@hosenih
#پایان_ماه_صفر
یک به یک از نوكران اینجا تشكر میكنند
حیدر و پیغمبر و زهرا تشكر میكنند
جفت و جورِ كارها اینجا به دست فاطمهست
كار را او میكند...، از ما تشكر میكنند!!!
✍ #محمدجواد_پرچمی
@hosenih
#پایان_ماه_صفر
حال ما با تو، تا که بهتر شد...
خبر آمد که روز آخر شد
من دلم باز گریه میخواهد
کم برای تو "دیدهام" تَر شد
پیرهن مشکی مرا بردار
این لباس، آبروی نوکر شد
از شب اول محرم بود...
حال من حال و روز دیگر شد
نَفَسم زیر خیمه ذکر شد و..
اشک من زیر خیمه، کوثر شد
گفتم از غُصهی تو جان بدهم...
حیف جور دگر مقدّر شد
خوب و بد دیدهای حلالم کن!
عفو کن خاطرت مکدر شد...
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پایان_ماه_صفر
ما روز را همینکه به عشق تو شب کنیم
یا اینکه گاه، نام تو را ذکر لب کنیم_
شکریست که به نعمت داغ تو گفتهایم
کاری نکردهایم که مزدی طلب کنیم
نگذاشتی که در دل گودال دق کنیم
بگذار لااقل ز غمت گاه تب کنیم
ما احترام روضهیتان را نداشتیم
خوب است جان دهیم که شاید ادب کنیم
✍ #محمدعلی_بیابانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
دری که بوسهگه انبیای عظمی شد
چگونه بود که با ضربهی لگد وا شد؟!
بجای دسته گل، جای احترام و سلام
شرار، قسمت آن خانهی معلی شد
مقابل نفس بانوی عفیف علی
صدای عربدهی یک غریبه پیدا شد
آهای سینه زنان، فاطمه زمین افتاد
کمک دهید که در بین کوچه دعوا شد
امان ز میخ که کج رفت، سمت پهلو رفت
امان ز «در» که شکست و بلای زهرا شد
غلاف تیغ یکی و دوتا نه، خیلی بود
چگونه اینهمه ضربه به دست او جا شد؟!
اگرچه پشت «درِ» خانه رفته بود از حال
به احترام نگاه علی ز جا پا شد
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#جمهوری_اسلامی_ایران
در سِلک ما، معراج رفتن، پَر نمیخواهد
مؤمن پَری بهتر ز چشم تَر نمیخواهد
با اشک، وقتی حاجت ما را روا کردند
گریه کُنات مشکلگُشا دیگر نمیخواهد
خاک حسینیه برای شاعران کافیست
از تو نوشتن جوهر و دفتر نمیخواهد
جاروی دستم را نگیر از دست من «خانم»
این روضهخانهها مگر نوکر نمیخواهد!؟
ذات تو را تمثال "أَعْطَیْنا" بیان کردند
تفسیرِ دیگر، سورهی کوثر نمیخواهد
با دیدن روی تو با خود روبهرو میشد
آئینهای بعد از تو پیغمبر نمیخواهد
تو مستقیماً حامل وحی خداوندی
دیگر خدا جبریلِ نامهبر نمیخواهد
نور وجودت را «علی» از قبل خِلقَت دید
این مُدَّعا شاهد از این بهتر نمیخواهد
وقتی دعای تو نگهدار علی باشد
دیگر «سپر» را فاتح خیبر نمیخواهد
نان تو خادمپرورِ بیتِ یدالله است
نانی بهجز این سفره را قنبر نمیخواهد
ذرات روی چادرت حُکم طلا دارد
تا گرد و خاکش هست، فضّه، زر نمیخواهد
چادرنمازت سایهسارِ مُلک سَلمان است
جز سایهی امنِ تو این کشور نمیخواهد
این نسل سِوُّم، خوب در پیکار ثابت کرد
حرف دفاع از دین که باشد، سر نمیخواهد
تمّار اگر باشی به روی دار خواهیگفت:
حرف ولایت را زدن، منبر نمیخواهد
این انقلاب فاطمی چل سال ثابت کرد
جز نسلِ زهرا و علی، سرور نمیخواهد
چل سال جنگیدیم پای پرچم زهرا
فرزندْ جز خونخواهیِ مادر نمیخواهد
* *
نجّار کاش از ابتدا بی میخ، در میساخت
هرگز کسی اینگونه دردسر، نمیخواهد
مادر تقلا میکند قدری رها گردد
دیوار پیله کرده، میخ در نمیخواهد...
✍ #بردیا_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#سه_شنبه_های_مهدوی
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
مسیر عشق بلند است و پای ما لنگ است
نفس کشیدنمان، بی تو مایهی ننگ است
گناه، از تو مرا دور کرده، میدانم
ببین که فاصلهی ما هزار فرسنگ است
به هر که فکر کنی دل سپردهام جز تو
بگو چه کار کنم با دلی که از سنگ است
مرا به چادر خاکیِ مادرت بپذیر
حنای من که دگر سالهاست بی رنگ است
* *
شنیدهایم که مادر، به بستر افتاده
شنیدهایم درِ خانهی علی جنگ است
دلم برای سیاهیِ پرچم زهرا...
برای گریهی از داغ مادرم تنگ است
✍ #احسان_نرگسی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
برای مادر خود تا سپر شدی دمِ در
گرفت جان تو را ضربههای مُحکمِ در
کسی هنوز نفهمیده داغ شیر خدا
غم تو بود؟ غم کوچه بود؟ یا غمِ در؟
عجب حکایت تلخی شد این که با شدت
به جانِ جسم تو افتاد بیمقدمه، در
سیاه شد همهی چوبها به این علت
که در عزای تو باشد لباس ماتمِ در
به شکلِ خونشده و قطرهقطره از آن میخ
به احترام تو میریخت اشک نمنمِ در
هزارسال گذشتهست و ماجرایی تلخ
هنوز هم که هنوزست مانده در خَمِ در
به ذبحِ اعظمِ گودالِ سُرخِ عشق قسم
که تا ابد لقب توست: ذبحِ اعظمِ در
* *
به انتقام تو یکروز میرسد از راه
کسی که مانده چنان راز، بین عالَمِ در...
✍ #مجتبی_خرسندی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
#محاوره
تو هم تا نفس داشتی سوختی
تو هم پشت در پابهپام اومدی
ولی آرزو داشتم لااقل
میموندی و مادر صدام میزدی
نذاشتن که حتی به دنیا بیای
نذاشتن ولی تو مسیح منی
نشد آخرش هم ببینیم که
شبیه علی یا شبیه منی
چقد زینبم آرزو داشت که
داداش محسنش رو ببینه... نشد
میدونی حسینم چقد دوس داشت
پا گهوارهی تو بشینه... نشد؟!
تو هم بی نشونی مث مادرت
نه... قَدرت واسه هیشکی معلوم نیست
اینم حکمت با علی بودنه
کی عشقش علی هست و مظلوم نیست
تا دیدی درو با لگد میزنن
تا دیدی غریبم، شدی غیرتی
تو هم، سنگ عشقو به سینهات زدی
ولی آه... میخِ درِ لعنتی
بمونه واسه بعد، حرفای سخت
بمونه واسه چند سال دیگه
واسه روزی که صحبت کربلاس
تو خیمه یه مادر به بچهش میگه:
عزیزم میخوام روسفیدم کنی
برو هرچی دارم فدای حسین
نذاری بگن که بابات بی کسه
گلوتو سپر کن برای حسین
سه تا میخ در یا سه شعبه... چی بود
یکی گفت پسر رو نشونه بگیر
علی اصغر اونروز محسن شدو
رباب پیش زهرا نشد سر به زیر
✍ #مجید_تال
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
مثل حسن، مثل حسین، آقاست محسن
نور دو چشم حضرت زهراست محسن
در این فضیلت مثل و مانندی ندارد
اول شهیدِ غربتِ مولاست محسن
روز قیامت او شفیع شیعیان است
مشکلگشای عرصهی عقباست محسن
با مادرش آمد که بابایش بماند
مانند اصغر، حامیِ باباست محسن
اصلاً به دنیا هم بیاید یا نیاید
یک سومِ ساداتِ این دنیاست محسن
هرکس که دستِ کم گرفته داغ او را
با او بگو: اصلِ عزای ماست محسن
از پشتِ در آتش به جان خیمه افتاد
پس ریشهی اصلی عاشوراست محسن
روز قیامت اولین حکم الهیست
پایهگذار محشر کبراست محسن
✍ #پوریا_باقری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_مناجات
چند روزی میشود با بُغض صحبت میکنی
روشنای خانهام! کم استراحت میکنی
با همان دستی که بالا هم نمیآید دگر
روزیِ افلاک را هر صبح قسمت میکنی
هم میان کوچهها و هم میان شعلهها
با علی جای تمام شهر بیعت میکنی
بیشتر از خود به فکر روزیِ همسایهای
مثل بارانی و بی منت محبت میکنی
این منم از رو گرفتنهای تو دق میکنم
این تویی در خانهات احساس غربت میکنی
لاقل مرگ مرا هم از خدای خود بخواه
نیمهشب وقتی که با معبود خلوت میکنی
* * *
* * *
اسم این دیگر گدایی نیست وقتی سالهاست
بیشتر از حاجت سائل عنایت میکنی
روز محشر شعلهها وقتی مهیا میشوند
مادرانه میرسی ما را شفاعت میکنی
✍ #احسان_نرگسی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_سکینه_س_مدح_و_مرثیه
بار دیگر عزای عاشوراست
از غمی بی قرینه باید گفت
دو سه خط سوگوارهی غربت
در عزای سکینه باید گفت
قطره از وصف بحر درمانده
من کجا، مدح دختر ارباب
ای که بوده حسین مداحت
السلام ای سکینه بنت رباب
در کرامات حضرتش کافیست
شیر او را رباب داده، همین
در غریبی او فقط بنویس
به عمو مشک آب داده، همین
کربلا بود دشتی از روضه
او بلاهای خویش را دیده
در عبایی پر از علی اکبر
روح بابای خویش را دیده
روضه میخواند دور دارالحرب
نعشها را یکی یکی که شمرد
دید، بابا علیِ اصغر را
به امیدی گرفت و با خود برد
پدر آمد ولی چه آمدنی!
غرق خون کرد چشم قافله را
دید دور جنازهی اصغر
همه گفتند لعن حرمله را
از وداع سکینه و ارباب
جگر کائنات خون شده بود
آه از آن دم که دید این دختر
زینِ باباش واژگون شده بود
با تنی خون گرفته از گودال
آمدی ذوالجناح! بی بابا
کاش میشد رها نمیکردی
وسط تیر و نیزهها او را
پدرم را غریب بین دو نهر
نحر کردند با لب عطشان
السلام علیک ای بی سر
السلام علیک ای عریان
✍ #امیر_عظیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#حضرت_سکینه_س_مرثیه
#لا_تحرقی_قلبی_بدمعک_حسره
اول
ناگاه کتاب گریه را وا میکرد
آن قدر که پشت ناله را تا میکرد
در مجلس روضهی امام صادق
یاد لب خشکیدهی بابا میکرد
دوم
بانو! بنشین، بخوان، بگو حرف بزن
از تیر نشسته بر گلو حرف بزن
بانو! دم آخری کمی آب بخور
از خاطرهی دست عمو حرف بزن
سوم
از سایهی سنگ، رد شده لشگر من
زنجیر نشسته روی زخم پَر من
این غصه، شبانه، بی صدا پیرم کرد:
تشت و سر و چوب و گریهی خواهر من
چهارم
چوبی که به لب اشاره میکرد آنروز
از عمه جگر پاره میکرد آنروز
ترسیدم از آن چشم حرامی ناگاه...
وقتی که مرا نظاره میکرد آنروز
پنجم
در قاب عطش اگرچه تصویر شده
از خوردن آب تا ابد سیر شده
او بعد هزار و چارصدسال هنوز
ایستاده درِ خیمه، ولی پیر شده
ششم
نه که بدن عزیزمان سر دارد
نه پیرهن کهنهای در بر دارد
غارت شده زیر دست و پا... ای مردم!
این جسم غریب مانده، مادر دارد
هفتم
در باغ عزای کربلا تاک شده
آیینهی لبهای عطشناک شده
جَرّوهَا عِدّه مِن اَعراب امّا
انگار سکینه با پدر خاک شده
هشتم
میدید خود حضرت زهرا ای وای
افتاده تن ماه به دریا ای وای
تا خطبه بخواند از اسیری و عطش
از منبر نیزه رفته بالا ای وای
نهم
از شام اسارتی که مهتاب نداشت
راهی به سرای چشم او خواب نداشت
بابا، غریب و تشنه بود و دختر
جز اشک نگاه خشک خود آب نداشت
دهم
چشم تو پر از صحنهی درگیری بود
یک قافله دست و پای زنجیری بود
فکرش دل سنگ را شکست ای بانو
تیری که به سینه خورد عجب تیری بود
✍ #روح_الله_عیوضی
@dobeity_robaey
بهمناسبت هفته #دفاع_مقدس
#شهدا_و_دفاع_مقدس
سلامِ خیلِ ملائک به محضرِ شهدا
به پیرِ عشق، خمینی، به رهبر شهدا
قرارِ قلبِ شکسته بهشتِزهرا شد
بهشتِ ماست قبور مُطهّر شهدا
نهاده دست به سینه، همه قیام کنیم
برای عرض ادب در برابر شهدا
حیاتِ دین خدا ضامنش همین خونهاست
درود حق به سپاهِ دلاورِ شهدا
عجب شکوه عظیمیست در صفِ محشر
عبور قافلهسالارِ بی سرِ شهدا
چه عاشقانه نشستند پای دلبر خویش
چه دلبریست واللهِ دلبرِ شهدا
بدون شک همه مهمان فاطمه گشتند
که هست مادر ارباب، مادرِ شهدا
کسی اگر سندش را طلب نمود، بگو:
شمیم سیب، میآید ز پیکر شهدا
به راه دین همه هستیِ خود فدا کردند
عطا کنید به ما هم ز باورِ شهدا
خدا کند که نفسهای آخر ماهم
شود شبیه نفسهای آخرِ شهدا
بخوان وصیت این پیرهای سیر و سلوک
نشین عزیز دلم پای منبرِ شهدا
وصال خواهی اگر راهکار آن اشک است
که گریههای سحر هست کوثرِ شهدا
عبور کن شبی از سیمِ خاردارِ نفس
که راه یابی از این دَر، به مَعبرِ شهدا
✍ #قاسم_نعمتی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e