eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.4هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 شرح رويداد ▪️پيامبر نيز اين آيه را براى آنان خواندند. سپس فرمودند: ▫️خداوند به من دستور داده است كه اگر بخواهيد و بر گفته‌ی خود استوار باشيد، به خواسته شما عمل كرده و با شما مباهله كنم. آنها گفتند: فردا با تو مباهله مى‌كنيم تا حقيقت روشن شود. آنگاه با همراهان خود از پيش پيامبر صلّى الله عليه و آله و سلّم برخاستند. ▪️هنگامى كه به منزلگاه خود در «حرّه» رسيدند يكى از آنها به ديگرى گفت: ▫️مباهله كار را يكسره خواهد كرد. بنابراين قبل از هر چيز بنگريد با چه كسانى براى مباهله مى‌آيد. آيا با تمام پيروان خود، يا با اصحاب با سوادش، يا با افراد متواضع، بى‌چيز و برگزيدگان دينى خود كه تعدادشان اندک است؟ اگر عدّه زياد و قدرتمندان را به همراه خود آورد، چنين كسى مانند پادشاهان قصد فخر فروشى دارد و شما برنده مباهله هستيد. و اگر با عده كمى از پيروان فروتن و برگزيده خود آمد - كسانى كه پيامبران با آنان به مباهله مى‌آيند - مبادا با آنان مباهله كنيد. هنگام مباهله حتماً اين مطالب را در نظر داشته باشيد تا مبادا به عذاب خدا گرفتار آييد. من آنچه را بايد بگويم، گفتم، ديگر خود دانيد. ▪️رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم دستور داد زير دو درخت را جارو كرده و فرداى آن روز امر فرمود پارچه سياه و نازكى را روى آن درخت‌ها انداختند. ▪️هنگامى كه سيد و عاقب اين منظره را ديدند، با فرزندان خود كه عبارت بودن از: صبغة المحسن، عبدالمنعم، ساره و مريم و نيز مسيحيان نجران و سواران «بنى حارث» با بهترين شكل و شمايل، براى مباهله از جايگاه خود بيرون آمدند. ▪️اهالى مدينه يعنى مهاجرين، انصار و ديگران نيز هر كدام با نشان‌ها و پرچم‌هاى خود با شكل و شمايل نيكو، به آنجا آمدند تا نظاره‌گر حوادث باشند. رسول خدا صلّى الله عليه و آله و سلّم صبحگاهان، در اطاق خود درنگ نمود تا مدّتى از روز گذشت. آنگاه بيرون آمده، دست على را گرفته و در حالى كه حسن و حسين عليهماالسّلام در جلوی او و فاطمه عليهاالسّلام پشت سر او حركت مى‌كردند، بطرف آنان آمده، در ميان دو درخت و زير آن پارچه ايستادند. ▪️در اينجا نيز دست على علیه‌السّلام در دست او، حسن و حسين علیهماالسّلام جلوی او و فاطمه علیهاالسّلام پشت سر او قرار داشت. آنگاه به دنبال سيد و عاقب فرستاد و آنان را به مباهله‌اى كه خواسته بودند، فرا خواند. ▫️آنان نيز آمده و گفتند: اباالقاسم با چه كسى با ما مباهله مى‌كنى؟ ▫️حضرت صلّى الله عليه و آله و سلّم فرمودند: با بهترين مردم روى زمين و گرامی‌ترين آنان نزد خداى عزوجل، با اينان - و به على عليه السّلام، فاطمه، حسن و حسين كه درود خدا بر آنان باد اشاره كرده و گفتند: براى مباهله با ما نه بزرگان را آورده، نه جمعيّت زياد، و نه افراد زيبايى را كه به تو ايمان دارند. و كسى را جز اين جوان و اين زن و دو تا بچه با تو نمى‌بينيم. با اينان مى‌خواهى با ما مباهله كنى؟ ▫️فرمود: بله. به كسى كه مرا به حق برانگيخت سوگند، دستور دارم با همينان با شما مباهله كنم. ▪️در اينجا بود كه از ترس رنگشان زرد شده و به نزد ياران خود برگشتند. ▪️وقتى همراهان آنان، قيافه‌ی رنگ پريده‌ی آنان را ديدند، پرسيدند چه اتفاقى افتاده است؟ آنان خود را كنترل كرده و گفتند: چيزى نيست. ▪️جوان برگزيده و دانشمندى در ميان آنان بود، به آنان گفت: واى بر شما، اين كار را انجام ندهيد، صفات او را كه در جامعه بود، بياد آوريد. ▪️به خدا سوگند شما به خوبى مى‌دانيد كه او راستگوست. مدّت زيادى از تبديل شدن برادرانتان به خوک و ميمون نمى‌گذرد. سخنان اين جوان بر آنان اثر گذاشت و از مباهله منصرف شدند. ▪️راوى مى‌گويد: ▫️اسقف برادر دانشمندى بنام «منذر بن علقمه» داشت و آنان او را با اين عنوان مى‌شناختند. وقتى ديد كار به اينجا رسيده و آنان در مورد كارى كه مى‌خواستند انجام دهند، به ترديد افتاده‌اند، دست «سيد» و «عاقب» را گرفته و گفت: مرا با اين دو تنها گذاريد. آنگاه رو به آنان كرده و گفت: پيشقراول قبيله كه در پى آب و علف جلوتر حركت مى‌كند، هيچگاه به قوم خود دروغ نمى‌گويد. من از روى خيرخواهى مى‌گويم به خودتان كمک كنيد و خود را نجات دهيد والّا خود و ديگران را نابود مى‌كنيد. ▫️گفتند: بگو، كه تو امين و درستكارى. ▫️گفت: به خوبى مى‌دانيد كه هيچ‌گاه قومى با پيامبرى مباهله ننموده، مگر اين كه نابود شده است. شما و تمام عاقلانى كه با شما هستند و از مطالب كتاب آسمانى اطلاع دارند مى‌دانند كه همين شخص يعنى اباالقاسم، محمد صلّى الله عليه و آله و سلّم، همان كسى است كه پيامبران مژده آمدن او را داده‌اند. مطلب ديگرى نيز هست كه بايد از آن ترسيد. ▫️پرسيدند: چه چيزى؟ ادامه دارد ... 📚 المراقبات میرزا جواد آقا ملکی تبریزی 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به‌مناسبت (٢۴ ذی‌الحجه) محمّد با خودش آورد محبوبش، حبیبش را حسن، آن باغ حُسنش را، حسین و عطر سیبش را زنی از راه می‌آید، که دارد آرزو مریم... به رویش وا کند یک‌لحظه چشمان نجیبش را رسید از راه، روح‌الله و سرّالله و سیف‌الله شنید از آسمان، عیسی‌ابن‌مریم هم نهیبش را نگاهی می‌کند یعسوب و می‌ترسند ترسایان چه‌کس این‌گونه بیرون کرده از میدان، رقیبش را؟ بپرس از خیبر، ای نجران! که لرزان با تو واگوید: چه خواهد شد اگر حیدر کِشد تیغ مهیبش را «پدر» با ما، «پسر» با ما، دَمِ «روحُ‌القدس» با ماست بگو در پای حیدر افکنَد ترسا، صلیبش را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌸مبلغ مباهله باشیم🌸 دستی به دعـا و نافلـه برداریم دستی به سُرور و هلهله برداریم خشـنودیِ قـلب فاطمه گامی در... زیبــا شــدنِ مبـاهــله بـرداریـم 📝 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به‌مناسبت رویداد (٢۴ ذی الحجه) هم جن بیاورید، هم انسان بیاورید یک لشکر بزرگ به میدان بیاورید از سنگ‌های سخت که بالای کوه‌هاست تا ریگ‌های ریز بیابان بیاورید هم مردهای جنگی و یل‌های غول‌کُش هم اسب‌های سرکش تازان بیاورید آورده‌اید هرچه که در چنته داشتید اما اگر کم است، دوچندان بیاورید من با کتاب وحی اگر آمدم، شما صدها هزار حجت و برهان بیاورید من با علی و فاطمه و بچه‌هایشان اما شما سپاه فراوان بیاورید ما پنج تن کفایت اهل زمین کنیم حتی اگر هزار هزاران بیاورید این معجزه به معنی اتمام حجت است وقتش رسیده است که ایمان بیاورید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌸دوستان علوی🌸 🔴 بیایید تا روز دوشنبه، تقدیم به حضرت زهرا (سلام‌الله‌ علیها)، حداقل یک گام برای تبلیغ برداریم... هرچند سخن از تو دمادم گفتیم از لطف تو بر عالم و آدم گفتیم ای شیر خدا، نَفْسِ نبی، شرمنده از نقش تو در «مباهله» کم گفتیم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
✔️ سخنان حجت‌الاسلام در ضرورت پرداختن به 🔸اگر غدیر عید ولایت است، مباهله عید فضیلت است. چون بزرگترین فضیلت علی(ع) در روز مباهله و آن‌هم صریحاً در قرآن کریم بیان شده. امام رضا(ع) به مأمون فرمودند: بالاترین فضیلت علی (ع) آیۀ مباهله است. چون در این آیه علی(ع) نفس پیامبر(ص) اعلام شده است. 🔹باید داستان مباهله را به کودکان خود بیاموزیم. 🔸عاشقان اهل بیت(ع) کجا هستند که بزرگترین جشن محبت را برگزار کنند، و سرور خود را در نزول آیۀ مباهله به اهل عالم نشان بدهند؟ 🔹شادی از نزول آیۀ مباهله، موجب صعود دل‌ها در عزای محرم است. 🔸آی اهل محرم! ببینید حسین (ع) در آغوش پیامبر (ص) است. چرا فریاد شادی و هلهله سر نمی‌دهید؟ تنها منتظرید اباعبدالله(ع) در گودی قتلگاه بیفتد تا فریاد عزا سر کنید؟ الآن باید عالَم را باخبر کنید تا علت گریه‌ها و فریادهای عاشورای شما را بفهمند.... @hosseinieh_net
قال رسول الله (ص): عَلِیٌ مِنِّی كَنَفْسِی؛ طَاعَتُهُ طَاعَتِی وَ مَعْصِیتُهُ مَعْصِیتِی ترجمه: على، چون خود من است؛ اطاعتش، اطاعت من و نافرمانی‌اش نافرمانىِ من است. 📚بحارالانوار، ج ٣٨، ص ٩۵ هرچند سخن از تو دمادم گفتیم از لطف تو بر عالم و آدم گفتیم ای شیر خدا، نَفْسِ نبی، شرمنده از نقش تو در «مباهله» کم گفتیم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رویداد (٢۴ ذی الحجه) وضو بگیرم و در حال روزه با تکبیر کنم مباهله با دشمنان حی قدیر زبان حق شوم و آیه‌ی مباهله را به شأن فاطمه و شوهرش کنم تفسیر ز قول دوست و دشمن شنو که این آیه به وصف اهل کسا از خدا شده تعبیر محمد و علی و فاطمه، حسین و حسن که پنج در عددند و یکی چو حیِّ قدیر پی مباهله کردند روی در صحرا یکی چو مهر فروزان چهار ماه منیر فتاد چشم نصارا به آن خدارویان که نور طلعتشان گشته بود عالم گیر مسیحیان پی نفرین پنج تن دیدند که نیست غیر هلاکت برایشان تقدیر همه به خاک قدوم پیمبر افتادند که ای ز جانب حق، خلق را بشیر و نذیر به حضرت تو نصاری تمام تسلیم‌اند که تو بلند مقامی و ما تمام حقیر هزار مرتبه نفرین به دشمنان علی که می‌کنند در این آیه حیله و تزویر کنند فضل علی را به دشمنی انکار خدای نگذرد از این خطا و این تقصیر چرا شدند فراری از این حقیقت محض چرا به سلسله‌ی نفس خود شدند اسیر قسم به جان علی، منکر مباهله را خدای لعن نموده، پیمبرش تکفیر گرفتم آنکه شود خصم منکر خورشید کجا به تابش انوار آن کند تأثیر فضائل علی از حد بُوَد فزون چه زیان که بر مباهله منکر شوند یا به غدیر علی کسی‌ست که در جنگ بدر شد پیروز خدا به جنگ اُحد می‌دهد به او شمشیر علی‌ست فاتح احزاب و فاتح خیبر علی‌ست تیرِ الهی به قلب خصم شریر علی‌ست بت شکن کعبه روی دوش رسول علی به بیشه‌ی اسلام شد خروشان شیر علی به جای نبی خفت و جان گرفت به دست کسی نیافت چو او این چنین مقام خطیر حدیث منزله چون آفتاب می‌تابد به این دلیل علی بعد مصطفاست امیر وصی احمد مرسل کسی بُوَد "میثم" که در تمام فضائل ورا نبود نظیر ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به‌مناسبت رویداد (٢۴ ذی الحجه) به جز مباهله این غائله علاج نداشت که اعتقاد، نصارا به احتجاج نداشت به غیر آل عبا، مصطفی به هیچ کسی در این نبرد نفس‌گیر احتیاج نداشت چنین نشستن و این شیوه‌ی دعا کردن مگر برای رسولان حق رواج نداشت؟! از این مقابله ترسید اُسقُف اعظم و راه چاره به جز دادن خراج نداشت و باز فتح بزرگی بدون خونریزی به دست شاه عظیمی که تخت و تاج نداشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امر نُبی است بهر نَبی، میر مسلمین روز عظیم و عزّت خیرالوَراست این آورده چار یار و خود این یار راستین یعنی گواه عاشق صادق در آستین هستی شده است چشم که بیند مباهله کامل‌ترین رسیده و آورده تکمله شاعر نیامده است که دیوان نشان دهد ساحر نبوده است که ثُعبان نشان دهد آمد به خارزار، گلستان نشان دهد با مصحفش تکامل انسان نشان دهد زین مرد اُسوه، حق به یقین خوب‌تر نداشت محبوب‌تر نداشت و مجذوب‌تر نداشت مردی رسد که چشم فضیلت به راه اوست لبریز از فروغ هدایت نگاه اوست یوسف در آرزوی فتادن به چاه اوست خود حق‌‌پناه و خیل رسل در پناه اوست شاید مسیح چهره بساید به درگهش آید یکی ولی همه هستی به همرهش می‌آید آن‌که منطق و برهان بیاورد بهر کویر سوخته، باران بیاورد امن و امان بیاورد، ایمان بیاورد برتر ز هر چه معجزه، قرآن بیاورد در عزم جزم «کَالجَبَلِ الرّاسِخ» آمده دینش به هر چه دین، پس از این ناسخ آمده این پنج تن، تجسّم باور به داورند عالم تمام پیکره، این پنج تن سرند این پنج هر یکی به جهانی برابرند گفتم برابرند! غلط بود، برترند شوی و دو پور مادر سادات آمدند خم‌خانه‌های پیر خرابات آمدند این آینه که در دل او جز صفا نبود یک لحظه از عطوفت و رحمت جدا نبود این عبد، بنده‌ی احدی جز خدا نبود دستور اگر نبود، به نفرین رضا نبود قلب نبی است منزل آیات مُنزِله آورده روشنی به چراغ مباهله بوحارثا! برو ز مسیحا سؤال کن تورات را ببین و ز موسی سؤال کن معنای لفظ «اَنفُسَنا» را سؤال کن این کیست در کنار نبی؟ ها! سؤال کن او حیدر است و نفسِ نفیسِ نبی، علی است وین دو مبین به غیر یکی، ور نه اَحوَلی است اُسقُف ز صحنه لرزه به جانش فتاده بود هستی به پا، به گفتن آمین ستاده بود لب را اگر رسول به نفرین گشاده بود خاک مسیحیان همه بر باد داده بود نفرین ولی نکرد و بر این راز پرده به روح دعاست احمد و نفرین نکرده به باطل که نور و جلوه‌ی حق دید، رنگ باخت آمد یقین به معرکه، تردید رنگ باخت فانوس‌واره در بر خورشید رنگ باخت تثلیث در برابر توحید رنگ باخت اسلام دین برتر و آیین سرمد است خُلق عظیم و ختم رسولان محمّد است امروز روز احمد و تثبیت مرتضاست در دست مِهرِ دست خدا، دست مجتباست وآن نازدانه‌ای که در آغوش مصطفی است باشد حسین فاطمه، سلطان قلب‌هاست وآن بانویی که چرخ به تعظیم او خم است خیرالنّسای عالم و بانوی مریم است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به‌جز رحمت پیمبر از دری دیگر نمی‌آمد ولو نجرانیان را تا ابد باور نمی‌آمد از آن لبخند در لبخند، از، آن لطفِ بی‌پایان از آن احساسِ ‌بی‌اندازه نفرین برنمی‌آمد غرض نفرین نبوده! مطمئن باشید ای مردم برای چند نصرانی که پیغمبر نمی‌آمد برای چند نصرانی اگر مقصود نفرین بود یقیناً حجتی بالاتر از قنبر نمی‌آمد... بدون هیچ حرفی می‌روم پشت همان در که میان شعله‌اش جز دود و خاکستر ‌نمی‌آمد یقین کردند آن مردم که نفرینی نخواهد بود و الا غاصبی با شعله پشت در نمی‌آمد میان خانه ‌زینب چشم بر در، ‌منتظر مانده ولی از کوچه‌‌های بی‌کسی مادر نمی‌آمد بدون هیچ حرفی می‌روم در بین گودالی که سویش جز سنان و نیزه و خنجر نمی‌آمد... یقین کردند آن مردم که نفرینی نخواهد بود و الا ساربان دنبال انگشتر نمی‌آمد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
میان قوم مسیحا چه ولوله پیداست قسم به «زلزلت الارض»، زلزله پیداست مراد «لوکره المشرکون» قرآنند میان این همه مشرک که هلهله پیداست اسیر نفس و گرفتار وسوسه هستند به دست و پای همه بند و سلسله پیداست هراس در دل نجرانیان به پا شده است ز دور بین تمامی، مجادله پیداست چه با وقار و شکوهند پنج تن، آری شکوه و هیبت دین در مباهله پیداست در آسمان به تماشای آل پیغمبر هزار فوج ملک، مثل چلچله پیداست علی‌ست معنی ناب کلام «انْفسَنا» مقام «اَنْفُسکم» بین عائله پیداست دراین فضیلت و دراین بهشت قدر و مقام شکوه حضرت زهرای فاضله پیداست حضور آل عبا برتر است از دنیا حساب کل جهان در معادله پیداست اگر قدم بگذاری به راه آل علی در این مسیر وفا، نور قافله پیداست به وصف و منزلت پنج تن «وفایی» گفت فروغ و تابش آیات منزله پیداست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مضطرب بودم از نخستین روز آخر ماجرا چه خواهد شد؟ آن همه ترس بی دلیل نبود عاقبت آنچه که نباید شد از همان بار اوّل، آن لحظه که نگاهم به چشم او افتاد برق چشمش مرا گرفت انگار عطر او بوی آشنا می‌داد پیش چشمان من مجسّم شد یک به یک آیه آیه‌ی انجیل نام او بود وعده‌ی موعود یک نفر از تبار اسماعیل من و چند اُسقف دگر با هم نزد او آمدیم از نجران تا ببینیم حرف حق با کیست چیست دین حقیقی؟ این یا آن؟ آمد از جانب خداوندش راهکاری که ختم قائله بود بعد از آن بحث‌های پی در پی آخرین راهمان مباهله بود روز موعود آمد و رفتیم ما و سی‌صد تن دگر به مقر خشکمان زد، همین که دیدیمش آمد از راه با چهار نفر یک زن باوقار در پی او دو پسر بچّه‌دست در دستش مردی از جنس نور دنبالش آمد از راه با همه هستش همگی بی‌درنگ فهمیدیم بی گمان در مصاف می‌بازیم تیغ نفرینمان غلاف شد و وقت آن شد سپر بیندازیم مضطرب بودم از نخستین روز آخر ماجرا چه خواهد شد؟ آن همه ترس بی‌دلیل نبود عاقبت آنچه که نباید شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خداى عزّوجل آفريد دنيا را براى آن كه كند امتحان برايا را بسى سخن به زبان آورد به هر نفسى كه هر دمى دمد از شكر آدمى نا را (؟) دهد به مردمک ديده روشنى كه كند نظاره، صنع بديع صنيع اشيا را نمايد او شنوا گوش را که تا شنود حديث نعت پيمبر، خداى يكتا را پيمبرى كه خدا را به خلق ظاهر كرد ز جلوه‌اى كه نشان داد روى زيبا را به آن جمال جميل محمّدى روشن نمود چشم جهان و دل احبّا را پس از وقايع بعثت چنان چه شد مبعوث نخست بار منظّم نمود بطحا را نهاد رسم سلام و مراسم اسلام كه در طريق سلامت برد برايا را به هر كجا كه فرستاد نامه‌اى كردند قبول از در تعظيم، حكم والا را به جز جماعت نصرانيان نجرانى كه امتثال نپذرفته شاه لولا را خداى داد نزول، آيه‌ى را كه تا پيمبر او خوار سازد اعدا را به امر بار خدا بهر احتجاج رسول طلب نمود كشيشان كيش عيسى را به محضر نبوى آمدند عيسويان گشود از در نرمى، زبان گويا را كه اى گروه نصارى! ز راه باطل خود نمى‌نهيد اگر در طريق حق، پا را، در اين ميانه مرا با شما مجادله نيست مگر كاو حل كند معمّا را شما ابا زن و فرزند و نفس خويش كنيد برابرى، زن و ابنا و انفس ما را براى كردن نفرين به جان هم‌ديگر پى نياز بخوانيم حق تعالى را كه در هلاک رَود هر كه بر دروغ بُوَد چشد به زحمت دنيا عذاب عقبى را چو اين شنيد قسيس نصارى نجران پس از معاهده مهلت گرفت فردا را سحر كه مهر چو چهر پيمبر آرايش ز جلوه داد رخ دشت و كوه و دريا را، همان جماعت ترسا برون شدند از شهر به دوش هشته صليب و به بر چليپا را در آن مقام مقرّر، پيمبر آن ساعت رسيد و داشت به همراه، آل طه را وجود احمد و زهرا و حيدر و حسنين پى مباهله شد روبه‌رو نصارى را فتاد تا كه به آن خمسه، چشم ترسايان ز شش جهت نگرستند قرص بيضا را قسيس ترسا پرسيد كآن چهار قمر مگر كه‌اند همين آفتاب رخشا را چو يافت بنت رسول و دو سبط و صهر وی‌اند فرو به فكر شد و گفت قوم ترسا را: چنان وجود محمّد به خود بُوَد واثق كه در مباهله آورده است اين‌ها را به او دمى نتوانيم ما مباهله كرد چرا كنيم چنين كارهاى بی‌جا را خدا گواست من اين كه مى‌بينم به يک اشاره به هم می‌زنند دنيا را به گاه معجزه، انفاس هر يكى زيشان به نيم لحظه کند زنده صد مسيحا را ز جاى خود اگر الله اكبرى گويند فنا كنند چه ناقوس و چه كليسا را پس از مذاكره با قوم خود كشيش گشود زبان عجز و بگفتا رسول دانا را مكن با ما بيا مصالحه كن ز ما مضايقه منما ره مدارا را به امتنان مسيحا، نبى مصالحه كرد چنان كه جزيه دهند آن شه توانا را قبول جزيه نمودند فرقه‌ی ترسا گرفته باز ره معبد سكویا را سخن بجاى دگر می‌كشد مرا واصل شنيد بايد از اين جا، بيان آن جا را اگر به نزد پيمبر، كسى ز كيش مسيح نزد به دامن شرعش كف تولّا را حضور سبط پيمبر بسى ز عيسويان گذاشت در ره اسلام، دين آبا را گهى بريده سرش، گاه پاره پاره تنش ربود از دل نصرانيان، شكيبا را چه نينوا، چه ره شام، چه به بزم يزيد به راه راست كشانيد قوم عيسى را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ختم رسل ز فرط عنایات کامله بر پاپ‌های نجران بنْوشت مرسله کای قوم دور مانده ز شرع و صراط دین! تا کی ز حق ببایدتان بُعد و فاصله؟ آمد دمی که جهل ز سرها کنید دور شد وقت آن که کید ز دلْتان شود یله مأمورم از خدای احد تا که با شما یک کار از سه کار نمایم معامله یا دین حق قبول و یا جزیه‌ام دهید یا آن که با شما بنمایم مقابله چون شد وصول نامه بر آن قوم ناصواب از آن رسیله سخت افتاد ولوله آراستند مجلس شوری كه اندر او بتْوان مگر كنند همی حلّ مسأله کردند یک دو روزی با هم مکابره افتاد در میانه‌ی آن‌ها مجادله در آن گروه ده دله یک نفس پاک بود کاو بود با رسول و خداوند یک‌دله گفت: ای گروه! چند نمایید قیل و قال؟ تا چند و کی ببایدتان این مماطله؟ در امر هو کنید چرا این مسامحه؟ در دین حق کنید چرا این مساهله؟ باللَّـه! که این محمّد باشد همان کز او معدوم می‌شود همه ادیان باطله هان! بنگرید جمله بر اخبار انبیا هان! بنگرید جمله بر آیات منزله این است آن که موسی گفته است در حقش باشد شبان و هر چه بُوَد در جهان، گله این است آن یگانه پیمبر که بر مسیح مریم شد از دمش به یکی نفخه حامله گفتند پس ببایدمان سوی او کنیم زآنسان که خضر سوی بقا طیّ مرحله هشتاد تن که سیّد و عاقب بر آن گروه بودند شیخ و راهبر و میر قافله زآن پس سوی مدینه چو حاجی سوی حرم کردند طیّ مرحله با زاد و راحله کوته کنیم قصّه ز بعد سه روز چون کردند با رسول گرامی مقابله بس نکته‌ها شنیده و گفتند و عاقبت کردند ابلهانه قبول مباهله آن گه رسول و دختر و داماد و دو پسر گشتند حلقه‌وار به یک جایْ سلسله قرآن تمام از الف، آن گاه تا به یا گردید جمع یک‌جا چون بای بسمله باری؛ نکرده نفرین، دیدند آن گروه افتاده در زمین و فلک، شور و غلغله آماده از سحاب در آفاق، رعد و برق افتاده در جبال ز تب، لرزه زلزله نزدیک شد نجوم درافتد از آسمان نزدیک شد که چرخ بماند ز هروله از ترس گشت رُخْشان مانند زعفران وز بیم گشت دلْشان پرخون چو آبله سوی سحاب رحمت یزدان روان شدند افراخت بیم در دلشان چون که مشعله در نزد بوتراب نهادند رخ به خاک زآنسان که او به نزد خدا گاه نافله شاهنشهی که خصم خود اندر گه جدال پا در کمند بنْهد و گردن به سلسله آن کس که کم ز مزرعه‌ی قدرتش بُوَد از دانه، خرمن مه و از خوشه، سنبله هشتند بار جزیه ز ذلّت به دوش خویش مشرک هماره بار مذلّت کشد؛ بله از بعد این چکامه، «غمگین»! کجا رواست کز طبع خویشتن بنمایی دگر گله؟ در مدح آل احمد و احباب او مدام می‌کوش بهر کسب شرف نز پی صله ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
روز بروز آشتیِ پایدار بود مردی‌ به عزم جزم، چو کوه استوار بود مثل بهار بود و طراوت‌تبار بود خورشید دین، ستاره‌ی دنباله‌دار بود این عبد با حمایت الله‌اش آمده یک کعبه چار رکن به همراهش آمده شاعر نیامده‌ست که دیوان بیاورد ساحر نبوده است که ثُعبان بیاورد او می‌رسد که روح دهد، جان بیاورد بهر کویرِ سوخته، باران بیاورد زین مرد اسوه، حق ز رُسُل خوب‌تر نداشت او اعظم است و اُسقف اعظم خبر نداشت آمد کسی که چشم فضائل به راه اوست لبریز از فروغ هدایت نگاه اوست گویی که آسمان و زمین در پناه اوست یوسف در آرزوی فتادن به چاه اوست می‌آید و عصاره‌ی هستی به همرهش شاید مسیح چهره بساید به درگهش اسلام نیست دین تجاوز، مقاتله قانون دوستی‌ست، نه جنگ و مقابله نجرانیان! به هوش که طی شد مجادله راهی نمانده! ما و شما و مباهله تکلیف روشن است که آئین آینه‌ست ناقوس رفته، نوبت تکبیر و مأذنه‌ست عیسی نظاره‌گر شده از چرخ چارمین اِستاده در قفای نبی، خیل مرسلین باشد گواه عاشق صادق در آستین با چار یار آمده، آن یار راستین شاعر شده خدا و مخمس سروده است شعر دفاع نور و مقدس سروده است عالم تمام پیکر و این پنج تن سر اند بر هفت چرخ و شش جهت این پنج محورند این پنج هر یکی به جهانی برابر اند گفتم برابرند غلط بود، برترند شوی و دو پور و مادر سادات آمدند خُم خانه‌های پیر خرابات آمدند بوحارسا! برو ز مسیحا سؤال کن تورات را گشا و ز موسی سؤال کن معنای لفظ اَنْفُسَنا را سؤال کن این کیست در کنار نبی، ها سؤال کن او حیدر است و نَفْس نفیس نبی علی‌ست من رحمتم به عالم و باران من علی‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آفریدند آفرینش را برای پنج تن پس همه هستند خلق ماجرایِ پنج تن مثل جبرائیل تا عرش بالا می‌روم آن زمان‌هایی که می‌افتم به پای پنج تن نذر "اهل بیت"، اهل بیت باید ذبح کرد بچه‌های ما فدای بچه‌های پنج تن استجابت در قسم دادن به نام فاطمه‌ست پس بدون او نمی‌گیرد دعای پنج تن فاطمه در عین وحدت، گاه کثرَت می‌شود می‌رسد از جانب یک تن صدای پنج تن یک بدن که طاقت روح وسیعش را نداشت لاجرم تکثیر شد در جای جایِ پنج تن هم رضای پنج تن یعنی رضای فاطمه هم رضای فاطمه یعنی رضایِ پنج تن ما در این دنیا و آن دنیا یکی از این دو ایم یا غلام پنج تن، یا که گدای پنج تن ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به‌مناسبت ٢۴ ذی الحجه روز با نفی عشق، مرجع اعلم نمی‌شوید در جهل خویش مانده و آدم نمی‌شوید تا آن زمان که دور از این خانواده‌اید سُستید در عقیده و محکم نمی‌شوید فکری برای عاقبت خویش کرده‌اید؟ چون رستگار، قدر مسلم نمی‌شوید گیرم که هست دین شما، دین برتر و تسلیم دین حضرت خاتم نمی‌شوید، باید که از مباهله صرف نظر کنید حتی حریف کودکشان هم نمی‌شوید داماد و دختر و نوه‌هایش که جای خود خاکِ درِ پیمبر اعظم نمی‌شوید وقتی که در برابرشان ایستاده‌اید بی حرمتی‌ست تا به کمر خم نمی‌شوید این پنج تن حقیقت عشق‌اند، والسلام با نفی عشق مرجع اعلم نمی‌شوید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به‌مناسبت روز در خشکی دهانِ بیابان، مباهله سوگند خورده است به باران، مباهله پیش از غدیر چشمه‌ی جوشان عشق را انداخت مثل رود به جَرْیان، مباهله آرام و با وقار سخن گفته از علی در آیه‌های محکم قرآن، مباهله گلدسته‌ی اذان علی دوستانِ شهر سجاده‌ی اقامه‌ی برهان، مباهله جاری‌ست در تمامی قرآن بدون شک حقی‌ست غیر قابل کتمان، مباهله در سوره‌ی سعادت انسان، شروعِ راه در سوره‌ی مجادله، پایانْ مباهله در لحظه‌های سخت و نفس‌گیر جنگ نرم می‌ایستد میانه‌ی میدان، مباهله می‌ایستد میانه‌ی میدانِ اعتقاد با تیغِ آب دیده و عریان، مباهله با تیغ آب دیده و عریانِ منطقش گردن بریده است فراوان، مباهله گردن بریده است فراوان به دست خویش از دسته‌های لشکر شیطان، مباهله از دسته‌های لشکر شیطان نداشت باک در جنگ با اهالی نجران، مباهله در جنگ با اهالی نجران زبان گشود با آیه‌های سوره‌ی انسان، مباهله با آیه‌های سوره‌ی انسان رسیده است مثل تمام دشت به ایمان، مباهله هر قدر گفته است غدیر از اباالحسن فریاد کرده است دو چندان، مباهله گفتیم اباالحسن دلمان را روانه کرد بعد از نجف به سمت خراسان، مباهله پرسید از بزرگ‌ترین مدح جد او شد منبر سلونیِ سلطان، مباهله قربان آن امام رضایی که گفته است بوده‌ست اوج فضل به قرآن، مباهله ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نظر به گفته‌ی "جرداق"، هم نظیرش نیست دل کدام مسیحی مگر اسیرش نیست؟ علی مسیح زمانه‌ست، آن مسیحی که چهارمین فلک اندازه‌ی حصیرش نیست دو جا به دست نبی دست او گره خورده‌ست علی مباهله‌اش کمتر از غدیرش نیست فدای انفُسَنایی که در کلام خدا به جز علی احدی مرجع ضمیرش نیست هوای حضرت عیسادمی‌ست سلمان را نَمیرد آنکه کسی جز علی امیرش نیست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قرار شد دو طرف تن به احتجاج دهند که دین مردم خود را مگر رواج دهند قرار شد همگی با کسان خود باشند مگر علاج به یک زخم لاعلاج دهند نبرد شک و یقین بود و باز، اهل یقین بنا نبود به اهل لجاج باج دهند به حکم امر «تعالوا...» قرار بود آن روز مسیحیان همه پایان به یک لجاج دهند و در قبال تمام مخالفت‌هاشان به رسم روز، به اهل یقین خراج دهند شعاع نور حقیقت به هر طرف می‌رفت که از حجاز به نجرانیان سراج دهند :: جهان به نور تو وابسته است، ای خورشید! خوشا که با «تو» به اهلِ تو تخت و تاج دهند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گواهی می‌دهد انجیل هم آیات قرآن را نمی‌فهمم تقلای مسیحی‌های نجران را محمد، اهل‌بیتش را به همراه خودش آورد که رو در رو ببینند اهل نجران، اهل ایمان را کسانی را به همراه خودش آورد پیغمبر که بر هم می‌زند یک ذکرشان رؤیای شیطان را.. چه در این خاندان می‌دید آیا اُسقف نجران؟ که وقتی دیدشان از دور، خالی کرد میدان را هر آن‌کس شک به حقانیت این پنج تن دارد بخواند آیه‌ای از آیه‌های «آل عمران» را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پیمبر با خودش آورده برهان‌ عیانش را ببین آورده بهر حق به میدان خاندانش را بلی آن خاندانی که طُفیلِ هستی آن‌ها خدا هم خلق فرموده زمینش را، زمانش را به جز حیدر کسی نفْس پیمبر بود؟! هرگز نه همه دیدند آورده نبی با خویش جانش را فرود آید دو صد تیر بلا بر جان اعدایش اگر حیدر فقط خم سازد ابروی کمانش را نماند بر بسیط خاک، گردی از سپاه خصم به نفرین‌ گر بچرخاند فقط یک دم زبانش را نه تنها قوم نجران، عالَمی بر باد خواهد رفت اگر یک دم امین الله بردارد امانش را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e