eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
416 ویدیو
30 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
آرام کن مرا نفسم با صدای خود حرفی بزن دوباره تو با مرتضای خود دست شکسته را به قنوتی بلند کن جان علی بیا و دعا کن برای خود داغ تو را چگونه تحمل کنم بگو... صبری بخواه بهر علی از خدای خود زینب، حسن، حسین، پریشان مادرند لختی بخند فاطمه، با بچه‌های خود عُمْر دوباره‌ام بده و فاطمه نرو نگذار جان به لب بشوم در عزای خود دستاس خانه منتظر دست‌های توست جانی بده به اهل زمین با عطای خود جان کندن است رد شدن از درب خانه‌ام آنجا که سوخت فاطمه‌ام در سرای خود نُه سال بار غربت من روی دوش توست چیزی بخواه لااقل از آشنای خود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نه‌ طاقتی‌ست‌ كه‌ غم‌های‌ ناتمامت‌ را... رسانده‌ام‌ به‌ مدینه فقط‌ سلامت‌ را سلام‌ من‌ به‌ تمام‌ فرشته‌هایی‌ باد كه‌ داشتند صمیمانه‌ احترامت‌ را شب‌ است‌ و سفرۀ‌ اندوه‌ خانه‌ات‌ پهن‌ است‌ بگو چگونه به پایان برند شامت را ببخش، از تو اگر لحظه‌های شیرین را گرفت زندگی و تلخ کرد کامت را ببخش، بیشتر از این توان نداشت قلم چگونه وصف کند ناتوان، مقامت را؟ سپرده‌ام‌ به‌ تمام‌ ستاره‌ها امشب‌ كه‌ از زمین‌ بستانند انتقامت‌ را درود بر پدرت‌، چشم‌ مادرت‌ روشن و آن‌ فرشته‌ كه‌ زهرا گذاشت‌ نامت‌ را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بخش‌هایی از یک قصیده‌واره آیینه میشود دلم، آه سحر که هست تسبیح اشک می‌شود آه از جگر که هست از ظلمت حیات به خورشید می‌رسم غرق ستاره می‌شوم، اشک سحر که هست رنگ اجابتی به دعایم اگر که نیست من زنده‌ام به آه، در آهم اثر که هست... ما مردم مدینه‌ی بی‌درد نیستیم بانو بخواه! لااقل این جان و سر که هست با دشمن علی به توافق نمی‌رسیم کفر است، باطل است، نفاق است... هر که هست جانی که داشتیم به پای تو ریختیم در چشم‌های خالی ما این گهر که هست شهر مدینه است و هزاران خبر که نیست بیت ولایت است و هزاران خبر که هست... گفتی که در مصاف شکست مغیره‌ها دست تو بسته است علی‌جان، پسر که هست! مشتاق حرف‌های علی نیست خانه‌ای؟ در کوچه‌های گریه‌ی من رهگذر که هست گفتند پای خانه‌ی زهرا بیاورید از کینه‌های بدر و احد، هر شرر که هست مسمار، شعله‌های تباهی، غلاف تیغ... یک شرح از سقیفه همین مختصر که هست شرح مودّت است که امت نوشته‌اند خاکستر نشسته به دیوار و در که هست گفتیم نقش پنجه‌ی شب محو می‌شود... اما هنوز هاله به روی قمر که هست! :: این پرچم ایستاده به شوق رسیدنش آن تیغ انتقام، همان یک نفر که هست... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تا به کِی باید که در یادِ تو گریان سوختن تا کجا از دوری‌ات ای سبز دامان سوختن گرمیِ این روضه‌ها از ناله‌ی عشاقِ توست آه می‌چسبد برایت در زمستان سوختن عاشقی کو تا بیاموزیم از او،  عشق چیست روزها در شهر و شب بِینِ بیابان سوختن از جگر آهی کشیدی، آسمان آتش گرفت سال‌ها کارَت شد از داغِ عزیزان سوختن گریه کردی آنقدر، چشمان تو مجروح شد شمع را هرگز ندیدم زیرِ باران سوختن گفت باید که تو را در قلب خود پیدا کنیم کارِ ما شد بعد از آن سر در گریبان سوختن یوسفش نزدیک بود اما نمی‌دیدش چرا بختِ یعقوب است پیشِ چاهِ کنعان سوختن چشم‌هایش رفت وقتی، بوی پیراهن شنید راه را وا می‌کند آخر، زِ هجران سوختن آنقدر باید بگریم تا بیابم بوی تو قسمتم کِی می‌شود مثلِ نیستان سوختن ما پریشان روضه می‌خوانیم آقاجان بیا سهمِ ما شد داد و سهمِ تو پریشان سوختن کاش دستی روی دیوار مدینه می‌نوشت می‌شود نُه سال با ذکرِ علی‌جان سوختن می‌شود با پهلویِ زخمی تبسم کرد باز می‌توان با سینه‌ی مجروح، پنهان سوختن کاش می‌شد مادری دیگر نبیند مثل این  پشت در اُفتادن و در پیش طفلان سوختن سخت‌تر از آتشِ در، از هجوم شهر چیست؟ گفت: از لبخند چندین نامسلمان سوختن... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رگ حیات منی و مقابل چشمم تورا چهل نفری در حیاط خانه زدند برای صورت تو باد هم ضرر دارد چگونه بر گل روی تو تازیانه زدند همه زدند ولیکن مغیره و قنفذ به بازوان تو شلاق وحشیانه زدند و خون مانده روی درب خانه یعنی که پیام تسلیتی را به درب خانه زدند دلم گرفت، شنیدم پس از عیادت تو زمان مرگ تو را پیش هم گمانه زدند در این سه ماهه به جای تو موی زینب را حسن به گریه، حسینت به آه شانه زدند.. ✍سروده گروه 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مستجاب ربنا هستیم با زهرا فقط ما هم از اهل کِساء هستیم با زهرا فقط زائر آن قبر خلوت! کاش می‌دیدم نهان یک شب آنجا با شما هستیم با زهرا فقط جان ما! بر وصله‌های چادر مادر قسم ما به تو وصلیم تا هستیم با زهرا  فقط نام ما خط خورده بود و مادرت ما را نوشت پیش چشمت آشنا هستیم با زهرا فقط خانه‌ی ما هیأت است و بیت ما دارالعزاست ساکن دارالشفاء هستیم با زهرا فقط اهل عالم غرق غلفت، گرم سرگرمی  ولی ما در این دنیا کجا هستیم؟ با زهرا فقط قلب ما گرم است با نام بلند فاطمه بیرقی در اعتلا هستیم با زهرا فقط با دو تیغ غیرت و همت به خیبر می‌زنیم ذوالفقار مرتضی هستیم با زهرا فقط بارها رفتیم دوزخ، برد ما را تا بهشت با خدا هستیم تا هستیم با زهرا فقط زائر هر پنج تن هستیم و زوار خدا موقعی که کربلا هستیم با زهرا فقط سهم فرزندان بد را هم کناری می‌نهد با خیال جمع ما هستیم با زهرا فقط مادر است و مادر است و مادر است و مادر است حال فهمیدم چرا هستیم با زهرا فقط ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کم مشقّت ندارد این شب‌ها غیر غربت ندارد این شب‌ها جز مصیبت ندارد این شب‌ها آه...طاقت ندارد این شب‌ها خون کوثر به گردن شوراست بی کسی علی غم زهراست دل آزرده‌اش پُر از گله‌هاست کم شکایت ندارد این شب‌ها خسته‌اش کرده درد پهلویش می‌رود راه روی زانویش دردسر گشته زخم بازویش خواب راحت ندارد این شب‌ها مظهر عاطفه‌ست مادر ما تا زند شانه موی دختر را دست بر شانه برده است امّا... شانه قوّت ندارد این شب‌ها پشت "در" ؛ در کنار دیواری برگ گل بود و ضربه‌ای کاری یاس مجروح راه بسیاری تا شهادت ندارد این شب‌ها لحظه‌هایش کبود می‌گذرد بیشتر در سجود می‌گذرد عمر زهرا چه زود می‌گذرد گرچه قیمت ندارد این شب‌ها محض توصیه‌ی مکرّر خود حسن اش را نشانده محضر خود شاهد کوچه مثل مادر خود حال صحبت ندارد این شب‌ها غصه اش طفل بی کفن باشد در سرش فکر پیرهن باشد سخت مشغول دوختن باشد استراحت ندارد این شب‌ها ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ما برای آنکه ایران... ساحلیم آغوش بر آغوش دریا داده‌ایم قله‌ایم و چشمه‌هامان را به صحرا داده‌ایم فاتحیم و دست خود در دست فردا داده‌ایم عاشقیم و در دو دنیا دل به زهرا داده‌ایم ما برای آنکه ایران خانه‌ی خوبان شود ما برای آنکه ایران گوهری تابان شود ما برای آنکه ایران خطه‌ی ایمان شود دل به زهرا، دل به زهرا، دل به زهرا داده‌ایم ما اگر از دستپخت فاطمه نان خورده‌ایم یا در ایوان نجف یک عمر باران خورده‌ایم یا اگر از سفره‌ی لطف کریمان خورده‌ایم اشهد انّ به مولا، دل به زهرا داده‌ایم باکی از غم نیست وقتی مادر ما فاطمه‌ست نقش سربند بلند کشور ما فاطمه‌ست محور ما فاطمه‌ست و رهبر ما فاطمه‌ست نیست باکی از بلا، تا دل به زهرا داده‌ایم ما اگر مدیون آقای خراسان گشته‌ایم ما اگر ریزه خور الطاف سلطان گشته‌ایم نسل در نسل آرزومند رضاجان گشته‌ایم چون کبوترهای او، ما دل به زهرا داده‌ایم فاطمیه گفت احرام علی در آتش است گفت اگر پروانه‌ای، نام علی در آتش است زعافیت بگذر که اسلام علی در آتش است گرچه طوفان است اما دل به زهرا داده‌ایم فاطمیه گفت باید مثل زهرا سوختن خصم اگر بسیار، باشد پای مولا سوختن عشق یعنی ساختن با او و تنها سوختن شُکر در این سوختن‌ها دل به زهرا داده‌ایم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بگو به گبر، به کافر، به نامسلمان‌ها.. زمان رد شدن‌ یک زن از خیابان‌ها.. چه می‌کنند؟ به داد و هوار می‌آیند؟ و یا به حرمت آن زن کنار می‌آیند؟ کدام مرد مؤدب،کدام مرد غیور.. شده مزاحم یک زن درست وقت عبور؟! بگو! بلند بگو! قصه قصه‌ی درد است و‌ خون فاطمه بر گردن دونامرد است ز شرم فاطمه روز مدینه چون ‌شب بود عیال شیر خدا‌ در‌ گذر معذب بود چگونه دق نکند مرتضی از اینهمه درد کسی مقابل زهرا بلند صحبت کرد همیشه سیره‌ی زهرای با حیا این بود.. سرش مقابل مرد غریبه پایین بود فرشتگان الهی ز درد ناله زدند همین که فاطمه را بر سر قباله زدند! صدای داد حسن بست راه دنیا را میان کوچه دودستی زدند زهرا را! خدا به حیدر کرار تسلیت داده میان کوچه زنش روی خاک افتاده کنار ماه که آمد ستاره‌ را برداشت حسن نشست زمین، گوشواره را برداشت.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
جهان روشن از طلعت فاطمه‌ست کلام خدا، صحبت فاطمه‌ست سرِ سفره‌ها، برکت فاطمه‌ست کَس و کار ما حضرت فاطمه‌ست تو در عشق، پیغمبری می‌کنی برای همه مادری می‌کنی تو هستی تمامی هستِ پدر غم تو دلیل شکست پدر همین که نشستی، نشسته پدر عبا را تو دادی به دستِ پدر نخ چادرت، رخت احرام بود نبی در کنار تو آرام بود چه توحید نابی‌ست در پند تو کلید بهشت است لبخند تو به پیشانی ماست سربند تو پسرهای ما نذر فرزند تو همه نوکر جان‌نثار توأیم گدایان ایل و تبار توأیم وجود تو در اوج شب، ماه شد مسیر خدا با تو کوتاه شد حضور تو فانوس این راه شد یدالله با تو یدالله شد تو جام غدیرِ خُم آورده‌ای تو ما را مُرید علی کرده‌‌ای علی، فاطمه هست و زهرا، علی شده ذکر یا فاطمه، یا علی رسیدیم با فاطمه تا علی به زهرا سپرده حرم را علی! پُر از شور و شوق و شعف، می‌رویم به همراه مادر، نجف می‌رویم غلام علی، قنبر فاطمه‌ست علی‌دوست در لشکر فاطمه‌ست تمام وطن، محضر فاطمه‌ست که این مملکت، کشور فاطمه‌ست به لطف تو یکتاپرستیم ما سر جانمازت نشستیم ما غمت شعله بود و به گلزار خورد گُذارت به بُن‌بَستِ اغیار خورد مسیرت به یک پستِ غَدّار خورد چُنان زد، سر تو به دیوار خورد حسن دید سیلی به صورت نشست گمانم دوتا گوشواره‌ شکست همین که پرِ تو زمین‌گیر شد دل آینه مات تکثیر شد پسر خواست مانع شود، دیر شد بمیرم! حسن یک‌شبه پیر شد غم مجتبی، زخمِ ملموس نیست کُشنده‌تر از داغ ناموس، نیست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کُنهِ اسرارِ قضا، رازِ قدَر با زهراست شب به شب نور شبستان سحر با زهراست نیست در سیره‌ی ما هیچ شکستی با او سرفراز است دل شیعه اگر، با زهراست معرفت از درِ این بیت ببر، عمر کم است هرچه خیر است در این دورِ قمر با زهراست نقش کردند شهیدان حرم با خط خون فتح با فاطمه و صبحِ ظفر با زهراست لطف او بود اگر بیرق ایران بالاست حفظ این خطه از امواج خطر با زهراست آنچنان ریخت مدینه به هم از هیبت او... ...همه گفتند که شمشیر دوسر با زهراست "چادرت را بتکان روزی ما را بفرست" دست ما خالی و یک نیم‌نظر با زهراست آنچه فیض است در این گریه‌ی بارانی ماست اشک از او خواه که این زاد سفر با زهراست کوچه ای کاش نمی‌رفت نمی‌خورد زمین راز پیری حسن، زخم جگر با زهراست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غیرِ آغوشت ندارم هیچ مأوایی حسن با دلِ بیچاره‌ی من راه می‌آیی حسن دست من یک لحظه هم از سفره‌ات کوتاه نیست با جذامی هم‌نشینی، بس که آقایی حسن حاتم طائی کجا و سفره‌ی شاهانه‌ات در کَرَم عمری‌ست پرچمدارِ دنیایی حسن جان گرفتم با دمِ «یا مجتبی » «یا مجتبی» هر  «نَفَس افتاده »می‌فهمد مسیحایی حسن حسرتِ دیرینه‌ی ما هم به پایان می‌رسد می‌شود صحنِ تو هم یک‌روز، رؤیایی حسن میمنه تا میسره در انحصارِ خشم توست می‌شکافی قلبِ لشکر را به تنهایی حسن :: چند خطی روضه‌ی مادر برای ما بخوان تو برای روضه‌ی مادر تسلایی حسن با غمِ کوچه خودت را پیر کردی آخرش بس که فکرِ چادرِ خاکیِ زهرایی حسن دست نحسش رفت بالا، کوچه هم بغضش شکست بعد از آن تو ماندی و یک چشم دریایی حسن ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e