بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#مناجات_اول_مجلس
#محمد_فردوسی
▶️
تا میان روضهات ما را مکان دادی حسین
دست ما گریهکنان برگ امان دادی حسین
تو نوشتی خواهرت هم پای آن را مُهر کرد
اشک دادی و به ما سود کلان دادی حسین
@hosenih
روضهخانه: طور سینا، ما: کلیم گریهکن
در مناجات خودت ما را زبان دادی حسین
این دهه با سیل اشک ما مشخّص میشود
برکتی را که به شیر مادران دادی حسین
من: حبیب بن مظاهر، تو: مسیح اهل بیت
لطف کردی و به این دلمرده جان دادی حسین
تا بریزد از سر و رویم غبار معصیت
مثل یک پرچم وجودم را تکان دادی حسین
رقّت قلبم زیاد و جسم و روحم شُسته شد
تا ز چای روضهات یک استکان دادی حسین
من نمکگیر تو و اجداد و اولاد توام
چون به دست خالی من آب و نان دادی حسین
@hosenih
دست بالا بردی و از پشت در خیرت رسید
هر چه را که خواستم، تو بیش از آن دادی حسین
دوست و دشمن ندارد، بخشش تو حیدریست
خاتمت را هم به دست ساربان دادی حسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_وداع_با_دختر
#محمود_ژولیده
▶️
راوی از جوششِ دلها میگفت
از عطشِدیدن گلها میگفت
راویِ خستهدل و لبتشنه
داشت میگفت ز تیغ و دشنه
@hosenih
نوجوان دختر نازی بودم
با پدر همدم رازی بودم
پدرم با دل سوزان فرمود
دخترم غربتتان آید زود
من دگر میروم از محضرتان
چه بلاها که بیاید سرتان
با همهقافله همکاری کن
عمه را در همهجا یاری کن
عمه را میسپرم من به خدا
و به عمه بدهم دست ترا
بنشین بر سر زانو، غم بار
رفتم و شد به قیامت دیدار
@hosenih
بنشین آهِ غریبی بکشم
بر سرت دست یتیمی بکشم
بنشین مرهم جانت بشوم
بوسه بر تشنهلبانت بزنم
آری آزاد دگر آب شود
سر بریدن پس از این باب شود
در امان معجر زنهاست هنوز
رأسها روی بدنهاست هنوز
بعد از این سر ز بدنها بِبُرَند
هجمه بر خیمهی زنها ببرند
نیزهداران نرسیدند هنوز
رأس سقا نبریدند هنوز
بعد از این اوج بلا و غمهاست
نوبت حمله به نامَحرمهاست
@hosenih
چونکه دیدید به نیزه سر من
به اسیری برود خواهر من
زیور آلات ز خود برگیرید
چند تا مقنعه بر سر گیرید
روسری، چادر، معجر، جلباب
شد به دوران اسیری کمیاب
بعد از این خستهدل و زار شوید
شاهد کوچه و بازار شوید
چونکه از مقتل بابا گذرید
روضهام را به مدینه ببرید
غرقِ خون پیکرِ من میبینید
بدن بیسرِ من میبینید
گرچه با خاک تنم یکسان است
نیزهها بر بدن عریان است
@hosenih
عمه یک لحظه ز غم میمیرد
بوسه از حنجر من میگیرد
زنده ماند که مرا زنده کند
عشق را زنده و پاینده کند
چونکه خواهید ز مقتل بروید
نکند سر به گریبان بشوید
دشمنان هرچه که بهتان بزنند
تازیانه به یتیمان بزنند
یاد از غربت زهرا بکنید
یاری نهضت زهرا بکنید
سر بر آرید ز مقتل پیروز
خطبه خوانید و لیکن جانسوز
من که خود ناطق قرآن هستم
بهخدا عاشق قرآن هستم
آیههایی که ز من میشنوید
کوفه و شام مفسّر بشوید
هست رأسالشهدا همرهتان
همهجا دست خدا همرهتان
@hosenih
با عمو بر سر نی راز کنید
عقدههای دلتان باز کنید
برسانید چنین پیغامم
که من احیاءگر اسلامم
دوستان را برسانید سلام
از سوی من برسانید پیام
آب نوشید که من سوزانم
آب با یاد لب عطشانم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#امیر_عظیمی
▶️
وای از این روضه که از آن شده دفتر خونین
روضه خوان خون به دل و مسجد و منبر خونین
مستمع جامه ی خود چاک زد از این ماتم
مادری لطمه به صورت زد و منبر خونین
@hosenih
روضه اینست که مابین دو تا نهر حسین
با لب تشنه زمین خورده و پیکر خونین
یک نظر کرد به خیمه، نظری کرد به آب
جگرش خون شده، پیکر شده یکسر خونین
نیزه ها بر تنش از هر طرفی می آیند
بسملی می شود این مرغ تن و پر خونین
یادش آمد که چطور اصغر او پرپر شد
صورتش هم شده با صورت اکبر خونین
در همین حول و لا شمر به گودال رسید
دشنه آورد برون، شد دل خواهر خونین
@hosenih
تیغ از سمت گلویش نبرید -اما شمر-
دید از حنجر مولا نشده سر خونین؛
عصبانی شد و با پا بدنش را چرخاند
بعد از آن بود که شد حنجر و خنجر خونین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#امیر_عظیمی
▶️
دار و ندار زینب، روح بهار زینب
به گلشن نبوّت بنفشه زار زینب
ای که حسین ماند از تو یادگار زینب
زِ سرّ حق تعالی پرده برآر زینب
نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب
@hosenih
ای که برادرانت همه مطاف بودند
به دور تو چو کعبه گرم طواف بودند
کنار چادر تو به انعطاف بودند
اُف به سراب دنیا، به روزگار زینب
نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب
@hosenih
بیا به قتلگاهم ماهِ منیر بنگر
بیا برادرت را یک دل سیر بنگر
به زیر پای نیزه مرا حصیر بنگر
حصیر را به شن ها وامگذار زینب
نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب
@hosenih
کشته شده حسینت چو آفتاب تشنه
به روی خاک اِبنِ ابوتراب تشنه
مثل دو تا علیّ اش رفته بخواب تشنه
بیا به زخم هایم گریه ببار زینب
نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب
@hosenih
دور و برم هزاران رنگ پریده نیزه
به جسم من چو باران نیزه چکیده، نیزه
سه شعبه، نه دلم را نیزه دریده، نیزه
چقدر دشمن از من نیزه کشیده، نیزه
دمیده نیزه زار از این تن زار زینب
نیزه شکسته ها را بزن کنار زینب
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#رضا_قربانی
▶️
شرم از شیون و از گریه ی ما کن بس کن
پشت و رویش نکن اینقدر حیا کن بس کن
با وضو مادر من شانه به مویش میزد
موی سلطان مرا شمر رها کن بس کن
@hosenih
ذبح کردن به خدا حکم و شرایط دارد
اینقدر ضربه نزن زود جدا کن بس کن
شمر فریاد نکش دخترکش میترسد
حرمله را کمی آرام صدا کن بس کن
@hosenih
خون در شیشه ی او را که ملائک بردند
لااقل رحم به این رخت و عبا کن بس کن
تو خودت نامه نوشتی که بیا کوفه حسین
پس به عهد و قسم خویش وفا کن بس کن
کشتن او به خدا حربه نمیخواهد که
به زمین خورده دگر ضربه نمیخواهد که
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_وداع
#احسان_محسنی_فر
▶️
میروی همراه خود جانم به میدان میبری
در قفای خویشتن موی پریشان میبری
گرچه امر بر صبوری میکنی، جانا بدان
دست زینب را سوی چاک گریبان میبری
@hosenih
میروی با سر به سوی نیزهداران پلید
پیش چشمم تا رود بر نیزه قرآن میبری
نعل مرکبهای دشمن تشنهکام سینهاند
بوسهگاه عشق، زیر پای عدوان میبری
تا نماند دست خالی ساربان بیحیا
خاتم پیغمبران را ای سلیمان میبری
@hosenih
باز هم دارد به دستش حرمله تیر سهپر
بهر آن تیر سه شعبه قلب سوزان میبری
همسفر! سالار زینب! قدری آهسته برو
نیمهجان گشتم تو هم این نیمهی جان میبری
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#محمود_ژولیده
▶️
ساربان خواست که انگشتری ات را بِبَرد
دید بایست که انگشت تو را هم بِبُرد
سارقی خواست که غارت بکند پیرهنت
دست انداخت ،گریبان تو را هم بدرد
دیگری داشت به سر، نقشه ی عمامه تو
گفت شال کمرت را ز چه با خود نَبَرد
@hosenih
آن یکی گفت که در کوفه کسی حتماً هست
زره پاره و خونین تو را هم بخرد
اَخنس انگار مهیّای سرت بود ولی
شمر ميخواست خودش از بدنت سر بِبُرد
گفت قاتل به سنان بن أنس با وحشت
چه کنم خنجر اگر حنجر او را نَبُرد
@hosenih
آخرالامر به رَزّازیِ تو تن دادند
گشت ده مرکب تازه نفس از روی تو رَد
خوب از حال که رفتی، به روی سینه نشست
گفت جز من چه کسی گندم ری را بخورد
جرعه ای آب ندادند و بریدند سرت
تشنه لب هیچ کسی سر ز غریبی نَبُرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#محمد_رسولی
▶️
رفته صبر از کَفَم این حال نمیفهمم چیست
عمق این فاجعه صد سال نمیفهمم چیست
در سرم هست از او طرح سری خونآلود
من که نقاشی و تمثال نمیفهمم چیست
@hosenih
درکَم از اوست همین قدر که شد ذبح عظیم
باقی روضه يِ گودال نمیفهمم چیست
کشتن تشنهیِ زخمی عمل سختی نیست
بر سرش این همه جنجال نمیفهمم چیست!
سر کجا رفته و انگشتر و انگشت کجاست؟
بسمل کَنده پر و بال نمیفهمم چیست
@hosenih
نحر این سر که خودش جایزه دارد، دیگر
غارتِ خیمه و اموال نمیفهمم چیست
زره و خوود و سپر باز هم ارزش دارد
غارتِ چادر اطفال نمیفهمم چیست!!!
بین گودال و شلوغیش تنش خُرد شده
نعل آوردن و پامال نمیفهمم چیست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#قاسم_نعمتی
▶️
مقتل نوشته روی تنت پا گذاشتند
در زیر دست و پا ، زده ای دست و پا حسین
مقتل نوشته پیکر تو نرم گشته بود
با هر نسیم جسم تو شد جابجا حسین
مقتل نوشته حد حرم را چهل زراع
رفته تن بدون سرت تا کجا حسین
@hosenih
مقتل نوشته ضربه به پهلوی تو زدند
حتما شبیه مادرتان بی هوا حسین
مقتل نوشته راس تو را بد بریده اند
چون از جلو بریده نشد از قفا حسین
مقتل نوشته دست به گیسوی تو زدند
یک عده گرگ های بی حیا حسین
@hosenih
مقتل نوشته دست تو از مچ بریده شد
با خنجری شکسته و با ضربه ها حسین
مقتل نوشته زیر گلو نحر گشته بود
پهنای نیزه شد به گلوی تو جا حسین
هر ضربه را برای رضای خدا زدند
شمشیر ، نیزه ، سنگ و حتی عصا حسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_شهادت
#فاضل_نظری
▶️
با لبان تشنه آن ساعت که افتادی به خاک
لَم تَقُل شیئا سِوا: قُم یا اخا! أدرِک اخاک !
مشک دور از دست گریان است و قدری دورتر
مانده بر صحرا لبی خندان و جسمی چاک چاک
@hosenih
عِندَما کُلُ یَرَونَ المَوتَ اَحلی مِن عَسَل
خاک گلگون را نمی شویند جز با خون پاک
کلُّ مَن فِی الموکبِ قالَ خُذینی یا سُیوف
تشنگان عشق را از جان فدا کردن چه باک؟
@hosenih
یَلمَعُ النُّور الذی سَمّاهُ مصباحَ الهُدی
تا قیامت می درخشد این چراغ تابناک
داوری عادل تر از تاریخ در تاریخ نیست
نور هرگز در شب ظلمت نمی گردد هلاک …
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#سيدهاشم_وفايی
▶️
افتاده بود روی زمین و کفن نداشت
آن یوسف شهید به تن پیرهن نداشت
پیکر بدون سر به روی خاک مانده بود
سر روی نیزه بود و اثر از بدن نداشت
غرق ستاره بود تن آسمان عشق
خورشید هم فروغ چنین شب شکن نداشت
@hosenih
وقتی که عصر روز غریبی رسیده بود
عالم به قدر زینب کبری محن نداشت
گلبوسه داد چون به گلوی حسین خویش
آن قدر گریه کرد که تاب سخن نداشت
انگشتی از اشاره به خاتم فتاده بود
ای کاش قتلگاه دگر اهرمن نداشت
@hosenih
بعد از سه روز آن گل بی غسل و بی کفن
جز بوریا برای تن خود کفن نداشت
می رفت تاکه محو کند کاخ ظلم را
نیلوفری که فرصت پرپرشدن نداشت
غمنامه ای نوشت «وفائی»و می گریست
چون شمع چاره ای بجز از سوختن نداشت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#رضا_قربانی
▶️
کشمکش بهر پیروهن نکنید
سر غارت بزن بزن نکنید
نیزه را داخل دهن نکنید
جسم او را اگر کفن نکنید
آه و نفرین میکنم همه را
میکشانم علی و فاطمه را
@hosenih
نیزه را از روی پرش بردار
چکمه ات را ز پیکرش بردار
خنجرت را ز حنجرش بردار
لعنتی دست از سرش بردار
تشنه هست و رمق ندارد او
سر او را عقب نکش از مو
@hosenih
شمر بس کن تو قتلگاه نرو
بی وضو سمت و سوی شاه نرو
دخترش میکند نگاه نرو
روی این جسم پاره راه نرو
این که افتاده نور عین من است
خواهرش هستم و حسین من است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#پیمان_طالبی
▶️
كار را يكسره كرد و پا شد
دور شد از همگان، تنها شد
مقتل انگار پر از غوغا شد
سر پيراهن او دعوا شد
روح از حنجر او زد بيرون
شمر از قتلگه آمد بيرون
@hosenih
تا جدا شد سر شاه از بدنش
شمر ماند و دل غرق محنش
يادش آمد بدن بى كفنش
لرزه افتاد بر اعضاى تنش
بيشتر شد غم و دردش، هردم
با خودش گفت چه كارى كردم
@hosenih
سنگ با پيكر مولا ضد بود
نيزه در كار خودش وارد بود
سر او دست دو تا فاسد بود
خواهرش هم روى تل شاهد بود
كفن مادرى اش را بردند
آه، انگشترى اش را بردند
@hosenih
شمر هرچند كه نادم شده بود
تازه آغاز مراسم شده بود
خيمه خالى ز محارم شده بود
وقت تقسيم غنائم شده بود
حرمله سهم خودش را برداشت
خیمه هم بوی علی اصغر داشت
@hosenih
بين شان چهرۀ نامى بسيار
عالم فقه و كلامى بسيار
زن يكى بود و حرامى بسيار
پيش رو مردم شامى بسيار
كمر واژه از اين غم خم شد
صحبت از زينب و نامحرم شد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_وداع
#مجتبی_روشن_روان
▶️
تشنه ترین ولیّ خداوند لایزال
از پیش چشم های پر از آب من مرو
ای نفس مطمئنّه که آرام میروی
بیچاره میشود دل بی تاب من مرو
@hosenih
میمیرم از فراق، فرات حیات من
یا أیها الغریب کجا میروی حسین؟
چشم به خون نشسته ی تو برق میزند
داری مگر به سوی مِنا میروی حسین؟
@hosenih
آرام تر برو همۀ آرامش دلم
آهسته جان بگیر از این نیمه جان خود
سالار قافله به کجا میروی بمان؟
کن چاره بهر بی کسی کاروان خود
@hosenih
هستی من مده به فنا هستی مرا
ای تک سوار... بوسه بده از گلو به من
زینب قبول کرده اسارت رود ولی
حرف به نیزه رفتن خود را مگو به من
@hosenih
ای خنده ی لبم ز لبم فاصله مگیر
ای روشنی دیده ز دیده جدا مشو
رفتی و ماند دست نگاهم به دامنت
از این غریب رنگ پریده جدا مشو
@hosenih
با آخرین نگاه خودت روی خاک ها
آتش زدی به زندگی خواهرت... حسین!
سر میبرید از تو و پیچید در فضا
صوت غریب مادری از مادرت حسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#مجید_نجفی
▶️
در معرض گرما به تماشا بدنش را
حتی ز تنش برد کسی پیروهنش را
@hosenih
بر نِی سر او جالس و بر تیرهٔ صحرا
کردند رها، از سرِ تحقیر تنش را
بر باد رود کون و مکان آه اگر که..
از باد بگیرند سراغ کفنش را
جا دارد اگر از نگهش سیل ببارد
آن دیده که کردند پر از خون دهنش را
گودال مجالِ سخن از شاه گرفت و...
خنجر ز جفا ذبح نموده سخنش را
@hosenih
ای وای اگر مادر آن کشته ببیند
در لُجهٔ خون حالت پرپر زدنش را
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات_روز_عاشورا
#مجتبی_روشن_روان
▶️
دل من اگه نخونه، برا تو غزل ترونه
خودش اینو خوب میدونه، نباید دیگه بمونه
از خدا همیشه می خوام، که تو رو ازم نگیره
بکشه همیشه از دل، آتیش غمت زبونه
من یقین دارم که هر کس، برا تو روضه میگیره
دست مهر مادر تو، زده رو دلش نشونه
@hosenih
هرکسی میون روضه ت زمزمه داره دمش گرم
دعا خونه مادر تو برا هر کی نوحه خونه
هوا سرد سرده امّا، دل به یاد تو بهاره
تو رگای سینه زن هات، خون حنجرت روونه
هرکسی آتیش بگیره، میون روضه ی داغت
اونو آتیش جهنّم، نمیتونه بسوزونه
@hosenih
دل اهل آسمونا، همه روزه بی قرارت
شاهدم تنگ غروب و... رنگ سرخ آسمونه
ملکوتیا میمیرن، برای لبای خشکت
گل زخم و ذکر یا رب... زده از لبت جوونه
گرگا دورتو گرفتن... مادر تو ناله می زد
یوسف تشنه لب من! توی چاه پُرِ خونه
@hosenih
تنتو طواف کردن، نیزه دارای سواره
بگم آخرش رو یا نه... باقی روضه بمونه
زینب و با دست بسته، بعد تو اسیری بردن
دختر شیرخدا رو تا کجا برده زمونه!
با کبودی نگاهش، دخترت ازت میپرسید
چی شده لبت کبوده، جای چوبه خیزرونه؟!
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#روز_عاشورا
#مجتبی_روشن_روان
▶️
من از این وضع پریشان نگرانم به خدا
از فراوانی نسیان نگرانم به خدا
پر کشیدند سحر همسفرانم، حالا
مانده ام خسته، هراسان... نگرانم به خدا
بی قراری من از حال خرابم پیداست
چه کنم با دلِ حیران؟ نگرانم به خدا
@hosenih
تو بگو وسعت این فاصله ها را چه کنم؟
ای گرفتار بیابان! نگرانم به خدا
ندبه و ناله ی من سود نبخشید... بیا
کور شد دیده ی گریان، نگرانم به خدا
همه جا بوی فساد و همه جا رنگ گناه
از غریبی شهیدان نگرانم به خدا
@hosenih
کوچه پس کوچه ی این شهر دگر ایمن نیست
از سر و وضع خیابان نگرانم به خدا
هرکه را می نگری دین خودش را دارد!
آه ای مجری قرآن نگرانم به خدا
پسر شیر خدا! شیعه کشی باب شده
باز با دستِ مسلمان! نگرانم به خدا
***
خواهری لحظه آخر به برادر میگفت:
بی تو ای سرو خرامان نگرانم به خدا
@hosenih
پیرهن خواستنت لرزه به جانم انداخت!
به کجا راحتیِ جان؟ نگرانم به خدا
پدرم گفت: به کوفه گذرت میافتد...
من از آن کوفه ی ویران نگرانم به خدا
ای دعای سحر عمه ی سادات بیا
خم شد از غم کمر عمه ی سادات بیا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_و_حضرت_زینب_س_وداع
#یوسف_رحیمی
▶️
رها از ما و من بوديم يکعمر
غريب يک وطن بوديم يکعمر
@hosenih
مزن حرف جدايی با من آخر
که يک جان و دو تن بوديم يکعمر
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#مهدی_رحیمی
▶️
آه افتاد ماه در گودال
ماه افتاد آه در گودال
@hosenih
عمه با نیزه های دور تنت
ساخت یک بارگاه در گودال
بود پیراهنت سپید ولی
می شود راه راه در گودال
می شود راه راه بعد کبود
آخرش هم سیاه در گودال
ای بمیرم برای یک آقا
آمده یک سپاه در گودال
@hosenih
سر تو می رود فقط پایین
گاه در تشت گاه در گودال
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
گودال از زبان مادرش
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#محمود_اسدی
▶️
از آه خود شرر به دل ماسوا مزن
آتش به قلب مادر غم مبتلا مزن
@hosenih
لبهای تو کبود شده مثل بازویم
با این لب کبود مرا هی صدا مزن
حالا که آمدم ز تو این است خواهشم
تا من میان قتلگهم، دست و پا مزن
هرکس رسید ضربه زد، اما یکی نگفت
با سنگ میزنی، تو دگر با عصا مزن
با قرب حق به جانب گودال میزنی
رحمی کن و برای رضای خدا مزن
برسینه اش نشستی و بر او لگد زدی
پنجه براین محاسن از خون حنا مزن
@hosenih
هرضربه میزنی بزن ای بی حیا ولی
بر استخوان گردن او، بی هوا مزن
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#سعید_پاشازاده
▶️
حسین، گیسوی با خون خضاب، دیده قدیم
به سمت صحنه ای آمد که خواب دیده قدیم
رها شد از زه، تیری که آب دیده قدیم
که او هر آنچه ببیند رباب،دیده قدیم
تمام آن چه شنیدیم، دیده است حسین
بخوان لهوف و ببین چه کشیده است حسین
@hosenih
به آب زد، به عطش زد، به آب و آتش زد
چه تیغ ها که عدو بر تن منقش زد
چقدر شعله که بر دامن سیاوش زد
فرات، گِل به سر و دست پشت دستش زد
به رو سیاهی ضرب المثل مضاعف گشت
حسین، تشنه لب چشمه رفت و تشنه گذشت
@hosenih
رسيد روضه به جايي كه ديدنش سخت است
به حنجري كه يقيننا بريدنش سخت است
تني كه مثله شود پاكشيدنش سخت است
صداي واي بني شنيدنش سخت است
اگرچه سخت سرت را ولي جدا كردند
چنان كه فاطمه را از علي جدا كردند
@hosenih
همين كه تير رها كرد تيغ مي بُرد
رفيق مي زند و نارفيق مي برد
و بوسه گاهِ نبي را دقيق مي برد
عميق بوسه زده پس عميق مي برد
چنان پرنده كه هي بال را به هم زده است
صداي فاطمه گودال را به هم زده است
@hosenih
خدابخير كند لحظه هاي اخر را
خدا بخير كند رفتن برادر را
يكي بگيرد از ان دور چشم خواهر را
كه شمر بين دو دستش گرفته يك سر را
به نيزه زلف كمند است ساعتي ديگر
سري به نيزه بلند است ساعتي ديگر
@hosenih
بلند گفت یکی آن وسط، سرش با من
ولی مزاحممان است خواهرش، با من!
تو پا گذار به گودال، خنجرش با من
شروع کار قتال از تو، آخرش با من!
بریدن سر او مثل آب خوردن بود
جداشدن ز قفا، ظلم بر سر و تن بود
@hosenih
ز قتلگاه، اگر بوی سیب می آید
حبیبه ای به مزار حبیب می آید
صدای ناله ی زهرا عجیب می آید
که آخرین پسرم عنقریب می آید
در آن زمان سر خون حسین من جنگ است
به هر کجا بروید آسمان همین رنگ است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#محمدمهدی_سیار
▶️
در مقاتل خوانده ام گودال غوغا شد، ولی
آن طرف تر بود غوغا... آن طرف تر... بر تلی
@hosenih
آسمان گو بر زمین آید ولی هرگز مباد
پیش چشم خواهری بر خاک و خون افتد یلی
قتلگاه زینب است این یا حسین ابن علی؟
قتلگاه زینب است این... یا حسین بن علی!
@hosenih
"حنجر" است این واژه یا "خنجر"؟ میان خط اشک
همچنان ناخوانده مانده صفحه های مقتلی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#عباس_احمدی
▶️
دوباره روضه آخر خدا به خیر کند
دوباره داغ برادر خدا به خیر کند
دوباره بارش سنگ و دوباره پیشانی
حدیث تیر مکرر خدا به خیر کند
@hosenih
دوباره خاطرۀ بوسه گاه پیغمبر
دوباره شمر ستمگر خدا به خیر کند
به روی سینه نشسته دوباره با خنجر
شروع می کند از سر خدا به خیر کند
یکی به روی بلندی یکی بر آن گودال
نشسته مادر و دختر خدا به خیر کند
دوباره حرمله و یک سه شعبه و آقا
که در می آورد از پر... خدا به خیر کند
دوباره تاختن اسب تازه نعل شده
به روی جسم مطهر خدا به خیر کند
@hosenih
دوباره سرقت خلخال و آتش و خیمه
دوباره غارت معجر خدا به خیر کند
سرش به دامن مادر خدا نصیب کند
شکسته پهلوی مادر خدا به خیر کند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#امیر_عظیمی
▶️
این قدر بر دلم شرر نزنید
داغ جانسوز بر جگر نزنید
@hosenih
سر بریدید از تن سروم
باز بر ساقه اش تبر نزنید
عمه ام آمده، عقب بروید
به سر و صورتش سپر نزنید
پدرم گیر کرده در گودال
به تنش تیر این قدر نزنید
نیزه در پیکرش فرو نکنید
به تنش زخمِ بیشتر نزنید
@hosenih
مادرش هم به قتلگاه آمد
آه... ای قوم خیره سر ... نزنید
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#سیدحسن_رستگار
▶️
برای روضه همین بس که ناگهان زده اند
عزیز فاطمه را سنگ بی امان زده اند
فقط نه سنگ و نه نیزه که عده ای آن روز
به جسم خسته ی او زخم با زبان زده اند
@hosenih
نوشته اند جوانان به سریع و پی در پی
نوشته اند که پیران عصا زنان زده اند
برای روضه همین بس که بی رمق افتاد
برای روضه همین بس که همچنان زده اند
اگر که تیغ نبوده غلاف آوردند
اگر که تیر نبودست با کمان زده اند
چقدر زخم روی زخم روی زخم آمد
چقدر تیغ فراوان به استخوان زده اند
برای غارت معجر برای گهواره
به خیمه های اسیران کاروان زده اند
مصیبت است بگویم که عمه ی ما را
زبان که لال شود , خاک بر دهان ... زده اند
سری به نیزه بلند است وای از این غم
سری که بر سر نی بود را چنان زده اند
که چند بار سر از روی نیزه اش افتاد
و باز برسر نی پیش کودکان زده اند
برای آنکه سر از بین کودکان برود
اسیرها چقدر رو به این و آن زده اند
@hosenih
شکست ابروی او و شکست دندانش
و پاره شد لب او بس که خیزران زده اند
خرید جنس غنیمت چه رونقی دارد
در این میانه سری هم به ساربان زده اند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih