eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آغاز روزهای سیاه از سقیفه شد دنیا که گشت پر ز گناه از سقیفه شد @hosenih روز غدیر چشم جهان روشنا گرفت روز جهان چه زود سیاه از سقیفه شد می خواست روی پای عدالت بایستد افتادنِ جهان تهِ چاه از سقیفه شد می رفت با علی که زمین آسمان شود افسوس این امید، تباه از سقیفه شد از آن به بعد جنگل دنیا درست شد اینگونه باز، باب نگاه از سقیفه شد هیزم جواب زحمت یک عمر احمد است دنیا اگر سیاه شد آه از سقیفه شد @hosenih بستند باب شهر علوم رسول را استاد جهل، رهبر راه از سقیفه شد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گيرم كه خانه خانه ي وحي خدا نبود آتش به بيت ام ابيها روا نبود آن بانويي كه حرمت قرآني اش سزاست در كوچه اش تهاجم اعدا سزا نبود @hosenih در آستان خانه ي او دود بهر چيست آل رسول تازه مگر در عزا نبود احمد مگر سلام به او بارها نداد زهرا مگر ز اهل همين «هل اتا» نبود پرداخت شد بهاي رسالت عجب چه زود پس بيعت ولاي علي بي بها نبود حالا چه وقت مجلس شوراي رهبر است حيدر مگر خليفه ي دين خدا نبود اي قوم اين همه عجله از براي چيست مولا مگر به غسل رسول خدا نبود در كار خير اين همه راي خلاف چيست حالا كه وقت شبهه و چون و چرا نبود در شهرتان همايش نامردي از چه روست بازوي دين سزاي غلاف جفا نبود نامردي است ضربه به گل بي هوا زدن آيا هجوم سيلي تان بي هوا نبود؟ @hosenih حتي صداي سيلي تان تا بقيع رفت اين كار غير زاده ي قوم دغا نبود اين ماجرا حماسه ي زهرا شناسي است كوثر مگر شناسه ي خير النسا نبود ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در سر فقط دارند آمالِ خلافت غوغای جنجال است، جنجالِ خلافت جسمِ رسول‌الله را تنها نهادند رفتند و افتادند دنبالِ خلافت @hosenih چشمانِ خود را باز کن، ابلیس انگار بر دوشِ خود انداخته شالِ خلافت بی‌مایگان رفتند بر بالای منبر خون می‌چکد از بینِ چنگالِ خلافت دنبالِ جاهِ دنیویِ خویش بودند آنان که گردیدند دلّالِ خلافت @hosenih پَستند از بس، کامشان را کرده شیرین تلخیِ غصبِ مال و اموالِ خلافت وقتی به ناحق، حقِ حیدر غصب گردد ننگا بر این شومیِ احوالِ خلافت شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وای از، آن ساعتی که عصر غیبت شد شروع سال‌های سختِ بیتابی و غربت شد شروع ظلم، همواره به هر جایِ زمین اُتراق کرد زخم بر مظلوم زد! صبرِ جهان را طاق کرد قلبِ تاریخِ زبان‌بسته کماکان شد حزین بیشتر آنجا که شد آغاز، غصبِ سرزمین آنکه دائم کارش انکارِ امام ِ غایب است نامش اسرائیل و فامیلش است آمد و از نقشهٔ ابلیس استقبال کرد قبله‌گاهِ اوّلِ اسلام را اِشغال کرد عشق را با قتلِ عام ِ مستمر، محکوم کرد عده‌ای را از سکونت در وطن محروم کرد با جنایت دم به دم انداخت در خون، قدس را با غضب آمد تصاحب کرد صهیون، قدس را هست فنّ و حرفهٔ دیرینه‌اش کودک‌کشی رو به موت است و پس از این هست حالش ناخوشی می‌زند آخر به جانش آتشی را شعله‌ور آن نمازِ خوانده در آوار و در خون غوطه‌ور ظلم، مستأصل شد و در امتداد سنگ‌ها در طلوعی دلنشین، شد به پا دید با چشمانِ خود آخر قیامی سخت را دید صهیونیست آری انتقامی سخت را چونکه حق هرگز نخواهد شد ضعیف و منزوی شد فلسطین، مرد میدان و هر آیینه قوی کارشان در اوجِ غم، صبر و توکل می‌شود تا شوند آزاد، هنگام توسل می‌شود در دلم آشوب...، بر لب، آهِ سرد آورده است بغض ِ باران‌زا گلویم را به درد آورده است * * باز قلبم راهیِ شهر مدینه می‌شود یادِ لحْظاتِ جسارت، غرقِ کینه می‌شود چشم‌هایم در خودش جا داده داغ کوچه را اشک می‌ریزم دوباره اتفاق ِ کوچه را اتفاقِ جان‌گدازی که گریزِ روضه‌هاست بانیِ بی منّتِ بزم ِ عزیزِ روضه‌هاست آسمان، رنگش کبود و خاک، رنگش زرد شد نبض ِ کوچه ایستاد و دستِ مادر سرد شد آمد آنکه با قساوت عُلقه و پیوند داشت آنکه از بر لبش لبخند داشت در لباس ِ ظلمت و در قالبِ یک راهزن راه را نامردِ پستی، بست بر أمّ الحسن عرشِ أعلی را گرفت و نُه فلک را غصب کرد ناجوانمردانه با سیلی فدک را کرد خورد بر دیوار مادر، قسمتش شد حالِ زار ضجه زد در هر قدم بر چادرش گرد و غبار سمتِ خانه داشت برمی‌گشت با چشمانِ تار روزگار، ای روزگار، ای روزگار، ای روزگار خاطراتِ تلخ...، حسرت...، کاشکی می‌شد سپر... غربتِ مادر، نخواهد رفت از یادِ پسر پیر شد! دنیا برایش ذره‌ای ارزش نداشت مجتبی از داغِ مادر یک شب آرامش نداشت هیچ داغی اینچنین سنگین و بی اندازه نیست غصبْ تکراری‌ست! هرگز اتفاقی تازه نیست... ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e