#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
#امیرالمومنین_ع_شهادت
#غصب_خلافت
#بصیرت
در سر فقط دارند آمالِ خلافت
غوغای جنجال است، جنجالِ خلافت
جسمِ رسولالله را تنها نهادند
رفتند و افتادند دنبالِ خلافت
@hosenih
چشمانِ خود را باز کن، ابلیس انگار
بر دوشِ خود انداخته شالِ خلافت
بیمایگان رفتند بر بالای منبر
خون میچکد از بینِ چنگالِ خلافت
دنبالِ جاهِ دنیویِ خویش بودند
آنان که گردیدند دلّالِ خلافت
@hosenih
پَستند از بس، کامشان را کرده شیرین
تلخیِ غصبِ مال و اموالِ خلافت
وقتی به ناحق، حقِ حیدر غصب گردد
ننگا بر این شومیِ احوالِ خلافت
شاعر: #عادل_حسین_قربان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#امیرالمومنین_ع_شهادت
در خون شناور شد پَرَش محراب
گلگون شد از خون سرش محراب
جان نماز آن روز جان میداد
حتی نمیشد باورش محراب
در خونِ مولا روضهخوانی کرد
رفته به روی منبرش محراب
وقت تولد خانهی کعبه
وقت شهادت بسترش محراب
درس شهادت را از او تنها
آموخت با چشم ترش محراب
آن کاسههای شیر میگفتند:
از چه نبودی! یاورش محراب
کاری نمیآمد ز دستش پس
بی چاره شد در محضرش محراب
اول علی سجده نمود اما
سجدهکنان شد آخرش محراب
فُزتُ بِرَبِّ الکَعبه... قبل از او
جان میسپارد در برش محراب...
بُغض علی یعنی که «قتلگاه »
بودست نام دیگرش «محراب»
**
با اهل خیمه او وداعی داشت
شاید نیاید خواهرش گودال
سکه اگر جایش نمیدادند
دعوا نمیشد بر سرش گودال
چکمه، نگیر از جسم او بوسه
دارد میآید مادرش گودال
حتی برای ظلمِ اینگونه
راضی نمیشد خنجرش گودال
قولِ عروسک داشت از بابا
باور ندارد، دخترش گودال...
بابای خوبش از سفر برگشت
ماندهست اما پیکرش گودال
✍ #علی_اصغر_یزدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مناجات_با_خدا
#امیرالمومنین_ع_شهادت
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
آلوده دامانم، در این که اختلافی نیست
اقرار دارم، حاجتی بر موشکافی نیست
چیزی ندارم، دست خالی آمدم پیشت
در دستهای خالیام حتی کلافی نیست
یک بار شد توبه کنم مردانه برگردم؟
شرمندهام که توبهام چون بُشر حافی نیست
هرچه بدی کردم، فقط خوبی جوابم شد
رسمت به غیر از مهربانی در تلافی نیست
گیرم که بخشیدی مرا، حرفی بزن یا رب
چیزی بگو، بخشیدنِ تنها که کافی نیست
سرچشمهی توحید امیرالمؤمنین باشد
این است عیناً باورم، حرف گزافی نیست
تا نورِ راهم از نجف هست و از ایوانش
راه مرا دیگر هراس از انحرافی نیست
گفته میآید وقت مرگ و در کنارم هست
حق است حیدر، وعدههایش را خلافی نیست
**
لعنت به ابن ملجم نامرد، در محراب...
طوری علی را زد که قادر بر مصافی نیست
درد علی اما، شکاف سینهی زهراست
زخم سرش اصلاً برای او شکافی نیست
یک ضربه کافی بود تا پرپر کند گل را
یاس حرم را طاقت ضرب غلافی نیست
دور سر حیدر چنان پروانه میچرخید
آخر چه شد بین پرش تاب طوافی نیست؟!
بهر حسینش گریه کرد و پیرهن میدوخت
سهم حسینش جز لباس دست بافی نیست
ای کاش رحمی داشت قاتل یا که میفهمید
پیراهنی که در تنش مانده، اضافی نیست
✍ #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_شهادت
ای که سی سال تو با درد مدارا کردی
روز و شب آرزوی دیدن زهرا کردی
بعد تشییعِ تن یاس شکسته هر روز
مرگ خود را ز خداوند تمنا کردی
ماه تنهای پُر از زخم، پس از مادرمان_
کس نفهمید که با چاه چه نجوا کردی
تو از آن روز که مسمار به پهلوش گرفت
سر خود را به دم تیغ مهیا کردی
خندهی آن زن ملعونه تو را کشت، نه تیغ
بعدها راز دل خویش هویدا کردی
خندهی اولی و دومی و قنفذ را
بارها در گذر کوچه تماشا کردی
سرت از تیغ شکست و دلت از ضرب قلاف
فرقِ سر را شبیه پهلوی زهرا کردی
✍ #حسن_کردی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حُسینیه)
#امیرالمومنین_ع_شهادت
#زبان_حال_امیرالمومنین_ع خطاب به حضرت زینب(س)
فرقِ مرا، تو طاقت دیدن نداشتی
هجده سَرِ بریده ببینی چه میکنی؟
✍ #سعید_خرازی
@dobeity_robaey
#مناجات_با_خدا_در_شب_قدر
#امیرالمومنین_ع_شهادت
همین که گفتم الهی...، اجابتم کردی
سریع آمدی و غرق رحمتم کردی
کسی که دست منِ پر گناه را نگرفت
خودت همیشه رسیدی، حمایتم کردی
بزرگواری و اصلاً ندیدهای انگار
زمانِ معصیتم گرچه رؤیتم کردی
به پشتوانهی فضلت گناه کردم من
به پشتوانهی حِلمت رعایتم کردی
حیا نکردم و مُهلت به بندهات دادی
حیا به جای من و این وقاحتم کردی
به برکتِ نَفَس و رحمت امام زمان
محب فاطمه و اهل هیئتم کردی
همین که ناله زدم عائذٌ بِأسمائک
گدای دائمیِ آل عصتم کردی
**
صدا زدم مددی...، زود آمدی حیدر
به لطف بادهی کوثر طهارتم کردی
پناه میبرم امشب به زیر ایوانت
که زیر سایهی ایوان، شفاعتم کردی
اگرچه عبدِ بدم، باز مُنتسب به توأم
تویی همان که همیشه ضمانتم کردی
تو قدر بودی و قدر تو را ندانستند
خودت برای شب قدر، دعوتم کردی
چقدر ناله زدی بین چاه، مظلومم
چقدر گریه کنِ این مصیبتم کردی
فدای زخم عمیق سرت شوم آقا
پرت به خاک مکش، غرق غربتم کردی
صدا زدی به سوی قاتلت، ز دنیایی،
که فاطمه به برم نیست، راحتم کردی
✍ #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
لطفا در ایتا مطلب را دنبال کنید
مشاهده در پیام رسان ایتا
#زمینه
#امیرالمومنین_ع_شهادت
بند 1⃣
شب بیتابیِ حسن، شب بیتابی حسینه
ناله و گریه و دعا، روی لبهای زینبینه
یه گوشه گذاشته
سرش رُ رو دیوار
میچکه رو گونه
اشکای علمدار
(مسجد سینه میزنه
منبر گریه میکنه
محراب از داغ تو تا
محشر گریه میکنه)
بند 2⃣
شب دلتنگی علی، شب دلتنگی یتیماس
شب دیدار فاطمه، شب وصل علی و زهراس
یه پهلو شکسته
که چشم انتظاره
علی دیگه طاقت
به موندن نداره
حیدر چش به راهه و
با تب گریه میکنه
پیش بستر پدر
زینب گریه میکنه
(مسجد سینه میزنه
منبر گریه میکنه
محراب از داغ تو تا
محشر گریه میکنه)
بند 3⃣
شب دیدارِ آخر و، شب غمهای زینبینه
کنار بستر علی، روضهَی غُربت حُسینه
بمیرم که زینب
داره میره از حال
علی داره میگه
چی میشه تو گودال
پیشِ چشم مادری
جنجال میشه قتلگاه
غوغا میشه کربلا
زینب میشه بی پناه
(وای از غارت حرم ...)
شاعر و نغمهپرداز: #وحید_محمدی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_شهادت
#امیرالمومنین_ع_بستر_شهادت
#امیرالمومنین_ع_شب_شهادت
یا امیرالمؤمنين (ع)...
چشم تو ماتِ ابالفضل شد و ماتِ حسین
روضه خواندی دمِ رفتن به مصیباتِ حسین
✍ #مهدی_مقیمی
↳ @hosseinieh_net
#مناجات_با_خدا؛ #امیرالمومنین_ع_شهادت؛ #امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
وقتی بساط غفران، چارهگشای کار است
توبه بر اهل خسران، چارهگشای کار است
بر عبد روسیاهی که چارهای ندارد
تنها دو چشم گریان، چارهگشای کار است
کوه گناه بخشند اینجا به سوز آهی
آه از وجود سوزان، چارهگشای کار است
بزمی که میزبانش ستار و پردهپوش است
شرمندگی مهمان، چارهگشای کار است
وقتی رسیده کارم تنها به تار مویی
ذکر قدیم الاحسان، چارهگشای کار است
بر من که زیر دینم، دیوانهی حسینم...
یک کربلا به قرآن، چارهگشای کار است
یک عمر، نور رویش داد از خطا نجاتم
مصباح او کماکان چارهگشای کار است
حبی که از علی بر لوح دلم نشسته
روز حساب و میزان، چارهگشای کار است
در اوج بیپناهی، وقتی نمانده راهی
تکیه به شاه ایمان، چارهگشای کار است
هجر نجف حسابی اشک مرا در آورد
سجده به زیر ایوان، چارهگشای کار است
**
بر مصحفی که وا شد با تیغ ابن ملجم
کِی مرهم طبیبان، چارهگشای کار است؟!
تا زینبش نبیند فرق شکستهاش را
رفتن به پای لرزان، چارهگشای کار است
دلتنگ روی زهراست سی سال و این جراحت_
بر ختم درد هجران، چارهگشای کار است
✍ #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_غربت
#امیرالمومنین_ع_شهادت
#حضرت_زهرا_س_بعد_از_فراق_پدر
ولی تنها، ولی تنها، ولی تنها، ولی تنها
قدم زد آسمان روی زمین ما؛ ولی تنها!
کسی که دستگیر انبیا بودهست از آغاز
کسی که با وجود او نبوده مرسلی تنها
چه تصویر غم انگیزیست که بعد از رسول الله
نشسته روبهروی ذوالفقار خود یلی تنها
شگفتا! اسفلی بر منبر و دورش خلایق جمع!
دریغا! گوشهی مسجد نشسته افضلی تنها!
پیمبر گفت: اگر دنیا به سویی رفت و او سویی
همه باطل روند و اوست راه حق، بلی! تنها
چه میگویی برادر جان! علی تنهاست بی مردم
درست این است که هستند مردم بی علی تنها!
✍ #محسن_عرب_خالقی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#امیرالمومنین_ع_شهادت
ناله كن اى دل به عزاى على
گريه كن اى ديده براى على
كعبه ز كف داده چو مولود خويش
گشته سيه پوشِ عزاى على
عمر على عمرۀ مقبوله بود
هر قدمش سعى و صفاى على
ديدۀ زمزم كه پُر از اشک شد
ياد كند، زمزمههای على
تيغ شهادت سر او را شكافت
كوفه بُوَد، كوهِ مناى على
عالم امكان شده پر غلغله
چون شده خاموش صداى على
منبر و محراب كشد انتظار
تا كه زند بوسه به پاى على
ماه دگر در دل شب نشنود
صوت مناجات و دعاى على
آه كه محروم شد امشب دگر
چشم يتميان ز لقاى على
مانده تهى سفرۀ بيچارگان
منتظر نان و غذاى على
واى امير دو سرا كشته شد
خانۀ غم گشته، سراى على
پيش حسين و حسن و زينبين
خون چكد از فرق هماى على
خواهم اگر ملك دو عالم "حسان"
از دل و جان باش گداى على
✍ #حبیب_الله_چایچیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#امیرالمومنین_ع_شهادت
سلام ما به علی و نماز آخر او
به حال راز و نیاز و به دیدۀ تر او
سلام ما به علی و به عدل و ایمانش
سلام ما به رخ غرق خون و منبر او
سلام ما به سجودش که رنگ خون دارد
سلام ما به رخ غرق خونِ اطهر او
سلام ما به پریشانی حسین و حسن
سلام ما به دل پُر زآه دختر او
سلام ما به نفسهای نفْس پیغمبر
سلام ما به فروغ نگاه آخر او
سلام ما به غمی کز مدینه دارد او
سلام ما به ملاقات او و همسر او
چو خاک اوست سزای ابوذر و مقداد
فتاده است «وفائی» به خاک قنبر او
✍ #سيدهاشم_وفایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#امیرالمومنین_ع_شهادت
ای نخلها! چرا همه امشب خمیدهاید
افسرده، سینه سوخته و داغ دیدهاید
ای چاههای خستهی کوفه! علی کجاست؟
آیا صدای نالهی او را شنیدهاید؟
در مسجد ای نمازگزارانِ داغدار!
بنشسته سر به جیب خموشی کشیدهاید؟!
افسرده، دل شکسته، پریشان و نا امید
گویا تمامتان زعلی دل بریدهاید
ای داغدیدگان علی! ناله سر کنید
ساکت نسشتهاید و خموش آرمیدهاید!
ای دشمنان دین خدا! با کدام جرم
هنگام سجده، فرق علی را دریدهاید؟!
مرغابیان! شما که گرفتید عبای او
در لانهها چرا همه ساکت خزیدهاید؟!
عمّامه زرد و چهره زعمّامه زردتر
ای رنگها زصورت مولا پریدهاید!
ای نالهها! زداغ علی بس که سوختید
آتش درون سینهی ما آفریدهاید
ای اهل بیت! جان به فداتان که از کرم
سوز درون «میثمتان» را خریدهاید
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_مدح
#امیرالمومنین_ع_بستر_شهادت
#امیرالمومنین_ع_شهادت
تیر محبّت تو را، منم نشانه یا علی
گرفته بر زیارتت، دلم بهانه یا علی
بار ولایت تو را، به دوشِ دل گذاشتم
کوه معاصیام فتاد، از سر شانه یا علی
ای ز دو دیدهام روان، خونِ سرِ شکستهات
ای ز دلم گل غمت، زده جوانه یا علی
تو کز عطوفت دلت، شیر دهی به قاتلت
دست تهی کجا مرا، کنی روانه یا علی
::
تو قهرمان خیبری، چرا کنار بستری؟!
هما چگونه سر کند، در آشیانه یا علی
ای پدر یتیم ها! دو چشم خود ز هم گشا
طفل یتیمت آمده، بر در خانه یا علی
داغ تو کرده آتشم، هر نفسی که میکشم
شعلهی آهت از دلم، کشد زبانه یا علی
فدای دیدهی تَرَت، چه شد که مثل همسرت
شد بدن مطّهرت، دفن شبانه یا علی
قسم به خونِ پاک تو، به قلب چاکچاک تو
که کشته بارها تو را، تیغ زمانه یا علی
مرگ تو بود آن زمان، که بین خانه دشمنان
زدند همسر تو را، به تازیانه یا علی
عُمر تو یافت خاتمه، در شب دفن فاطمه
بر جگرت ز داغ او، مانده نشانه یا علی
طوطی طبع «میثمت»، یاد کند چو از غمت
ناله دمد ز سینهاش، جای ترانه یا علی
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_شهادت
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
تو را با کینه و آزار کشتند
تو را تکرار در تکرار کشتند
نه دیروز و نه امروز است، عمریست
تو را مردم هزاران بار کشتند
تو را در مسجد کوفه نه، بابا
تو را بین در و دیوار کشتند
تو را با تیزی شمشیرشان نه
تو را با تیزی مسمار کشتند
تو را در کوفه، در مسجد ولیکن
مرا در کوفه در انظار کشتند
مرا دروازهی ساعات بابا
مرا در شام، در بازار کشتند
✍ #وحید_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
#امیرالمومنین_ع_شهادت
بگو به خواب که آید به چشم بیدارش
دلا بسوز که مولا تمام شد کارش
سریعتر بدنش را به خاک بسپارید
که در بهشت، علی وعده کرده با یارش
زمینیان غمگین، آسمانیان خوشحال
که بیقرار دلی میرسد به دلدارش
برای دیدن دست کبود فاطمهاش
به عرش رفته یدالله، دست حق یارش
خدا کند ز علی باز رو نگیرد؛ آه
خدا کند برود ابر از شب تارش
دوباره دست به پهلوی خود نگیرد کاش
دوباره گُل نکند کاش زخم مسمارش
خلاصه باز علی جان دهد اگر آید،
دوباره فاطمهٔ زخمیاش به دیدارش
علی که سیر شد از کوفه، زینبش هم رفت
چه کوفهای که تمامی نداشت آزارش
چه کوفهای که دوباره کشاند زینب را
نه بین مجلس تفسیر، بین انظارش
رواست کوفه خودش را فرو بَرَد در خاک
که رفت دختر غیرت میان بازارش
گرفت كوفه كس و كار دخت حيدر را
امان ز مردم نامرد بی کس و کارش
✍ #محمدعلی_بیابانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#امیرالمومنین_ع_شهادت
#امیرالمومنین_ع_شام_غریبان
ای چراغ سحر خسته دلان!
ای دعای دل بشکسته دلان!
ماهِ تابیده به هر ویرانه!
آشنا با همه، خود بیگانه!
مونس و همدم دیرینه ی ما!
چاهِ آهِ سحرت سینهی ما!
داستان غم تو، فوق غم است
نام مظلوم برای تو کم است
بشریّت سویت آورده رجا
تو کجا وسعت! تاریخ کجا!
مسجد از شوق نمازت مدهوش
کوفه از بانگ اذانت به خروش
شعله بر سوزِ دلت باد زده
سجده از داغ تو فریاد زده
خونِ جاری شده بر صورت تو
تا قیامت سند غربت تو
خصم از فرق تو قرآن وا کرد
شبِ احیای تو را احیا کرد
تا شود زخمِ فراقت چاره
خون زد از فرق سرت فوّاره
خاک با خون جبین تو سرشت
خونِ پاکِ تو به محراب نوشت
که علی گشت دگر آسوده
لیک با تیغِ به زهر آلوده
ای کرامت همه پاینده به تو!
قاتلت گشته پناهنده به تو
ای علی جان! تو بگو کاسهی شیر
بوده کی پاسخ زخم شمشیر
ای به خون خفته! بگو یارت کو
مالک اشتر و عمّارت کو؟
باغبان! بود و نبود تو چه شد؟
غنچه و یاس کبود تو چه شد؟
ای دو عالم حرمِ ماتم تو!
تا صف حشر نثار غم تو
اشک ما هدیهی ناقابل ماست
خانهی سوختهی تو دل ماست
چاهها آه گذشت از سرشان
نخلها ریخته برگ و برشان
شب به سوز تو بَرَد رشک، علی
سفرهها پُر شده از اشک، علی
ای سحر مست صدای پایت!
سفرهها منتظرِ خرمایت
سرخی یاس تو ما را کشته
اشک عبّاس تو ما را کشته
ای غمت گشته هم آغوش حسین!
چوب تابوت تو بر دوش حسین
عاشقانِ شب خود را دریاب
یا علی! زینب خود را دریاب
زنده شد خاطرهی همسر تو
دفن شد در دل شب پیکر تو
شب روی شانه تو را میبردند
چه غریبانه تو را میبردند
گر چه دفن تو نهان از همه بود
آنکه میبُرد تو را، فاطمه بود
ای حسین و حسنت دنبالت!
محسنت آمده استقبالت
تیغ قاتل که جبین تو شکست
کمر امّ بنین تو شکست
خیز و چشم ترِ عبّاس ببین
گریهی مادر عبّاس ببین
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_شهادت
اگرچه زخم به فرقش سه روز منزل داشت
علی جراحت سر را همیشه در دل داشت
نه پنج سال خلافت، که پیش از آن هم نیز
دلی به سینه چنان مرغ نیمبسمل داشت
دمی که آینهٔ آب چاه را میدید
هزار حنجره فریاد در مقابل داشت
همیشه دست کریمش ز دیده پنهان بود
چو بوتهای که در آغوش خاک حاصل داشت
به نخل عاطفهاش دستِ هیچکس نرسید
به ذره چون دل خورشید، مِهر کامل داشت
اگر شبانه به اطعام سائلان میرفت
-به جان فاطمه- شرم از نگاه سائل داشت
پس از شهادت زهرا، علی ز عمق وجود،
همیشه در دل خود انتظار قاتل داشت
✍مرحوم #غلامرضا_شکوهی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_شهادت
صدای "فزت و رب ال..." به گوش آمد و آه
به حق رسیدی علی! لا اله الا الله
چگونه بعد تو از هم نپاشد این دنیا؟
چگونه سر کند این خاک با غمی جانکاه؟
تو را چنان که تویی، در جهان کسی نشناخت
نبود هیچکس از جایگاه تو آگاه
عزا گرفته برایت در آسمان خورشید
عجیب نیست اگر تا ابد نتابد ماه
سرت اگرچه به شمشیر کین شکافته شد
قسم به وعدهی حق، خون تو نگشت تباه
تو دست عدل خدایی چه با فقیر و یتیم
چه قاتلت که به دامان عدل برد پناه
محبت تو فقط خاص شیعیانت نیست
که داری از همه ادیان چقدر خاطرخواه!
به خون نشسته در اندوه رفتنت دنیا
به انتظار تو صدها فرشته چشمبراه
::
سلام زینب و اشک حسین را برسان
به دست دختر دردانهی رسول الله
از او بپرس که آنروز بین کوچه چه شد
که میکند ز بیانش حسن هنوز اکراه
همین که جان عزیزت به عرش اعلی رفت
ز گوشهگوشهی دنیا بلند شد ناگاه،
صدای آه یتیمان عالم از یکسو
ز سمت دیگر دنیا، صدای هقهق چاه...
✍ #نفیسه_سادات_موسوی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_شهادت #بصیرت
#امیرالمومنین_ع_غربت
چه دشمنی است که با ذوالفقار هم بوده
برای یاری دین، جاننثار هم بوده
کنار ذکر و مناجات و خواندن قرآن
برای گریه شدن بی قرار هم بوده
مگر غریبتر از این ؟! که دشمن حیدر
کنار او وسط کارزار هم بوده
کدام درد، از این بیشتر که قاتل او،
به وقت ضربه زدن روزهدار هم بوده؟!
::
همیشه شیعهی حیدر، میان معرکه است
به نخل بسته شده، سر به دار هم بوده
خدا کند که بگویند بعد رفتنمان
شهید، شیعهی چشم انتظار هم بوده
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_بستر_شهادت
#امیرالمومنین_ع_غربت
#امیرالمومنین_ع_شهادت
گشته به ماه، رخ عیان، اشک دو دیدۀ علی
بوی جدائی آید از، رنگ پریدۀ علی
دل شده چاه کوفه و، گشته به دیدهام عیان
صورت خون گرفته و، قدّ خمیدۀ علی
یاد ز تربتش کنم، گریه به غربتش کنم
میچکد از دو دیدهام، خونِ چکیدۀ علی
اشک و سکوت زینبش، حمل جنازه در شبش
خاطرهای ز غربتِ، یار شهیدۀ علی
ناله به چاه میزند، شعله به ماه میزند
نیمهشب از درون دل، آهِ کشیدۀ علی
وجه خداست لالهگون، چشم حسین پُر ز خون
اشک حسن چکیده بر، فرق دریدۀ علی
شدّت قهر را ببین، پستی دهر را ببین
فاطمه را عدو زند، پیش دو دیدۀ علی
زهر رسیده بر دلش، شیر دهد به قاتلش
بوده به خصمْ دوستی، مکتب و ایدۀ علی
فاطمۀ شهیده کو، تا نگرد که همچو او
خم شده سرو قامتِ، دخت رشیدۀ علی
سوز کلام «میثمش» بوده ز آتش غمش
نالۀ اوست از دلِ، درد کشیدۀ علی
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_غربت
#امیرالمومنین_ع_شهادت
#محاوره
اونی که تو کل عالم وجود
غصه خورد از همه بیشتر، علیه
اهل بیت ما همه غریب بودن
ولی از همه غریبتر، علیه
غلطه اینکه تو مقتل علی
فقط اسم ابن ملجم اومده
هرکی پرسید قاتلش کیه بگو
اونی که به همسرش سیلی زده
حالا دیگه شبای راحتیشه
دیگه زخم زبونا تموم میشن
چشمایی که اشک دلتنگی میریخت
زهرارو میبینن و آروم میشن
جون به لب میشه حسینِ تشنه لب
لحظهای که از علی جدا میشه
پدر خاک و به خاک سپرد و رفت
اونی که تنش رو خاک رها میشه
::
حسرت خیلی بزرگی باقی موند
آخرش تو دل خواهر حسین
کیه باور کنه که جا بمونه
زینب از تشییع پیکر حسین
✍ #علی_ذوالقدر
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_شام_غریبان
#امیرالمومنین_ع_شهادت
#امیرالمومنین_ع_غربت
دردا که از دیار شما رخت بسته است
مردی که روزگار، دلش را شکسته است
بعد از علی، شرافت و ایمان یتیم شد
زنجیرِ استوار عدالت گسسته است
اقرار میکند که چون او را ندیده است
دنیا که بر فضایل او چشم بسته است
زینپس به شانۀ چه کسی تکیه میدهد
دنیا که از هجوم ستم، سخت خسته است
بعد از علی، جهان به تباهی سلام کرد
بیآفتابِ او، به سیاهی نشسته است
✍ #محمدرضا_ترکی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_شهادت
بگو به خواب که آید به چشم بیدارش
دلا بسوز که مولا تمام شد کارش
سریعتر بدنش را به خاک بسپارید
که در بهشت، علی وعده کرده با یارش
زمینیان غمگین، آسمانیان خوشحال
که بیقرار دلی میرسد به دلدارش
برای دیدن دست کبود فاطمهاش
به عرش رفته یدالله دست حق یارش
خدا کند ز علی باز رو نگیرد؛ آه
خدا کند برود ابر از شب تارش
دوباره دست به پهلوی خود نگیرد کاش
دوباره گُل نکند کاش زخم مسمارش
خلاصه باز علی جان دهد اگر آید،
دوباره فاطمهٔ زخمیاش به دیدارش
علی که سیر شد از کوفه، زینبش هم رفت
چه کوفهای که تمامی نداشت آزارش
چه کوفهای که دوباره کشاند زینب را
نه بین مجلس تفسیر، بین انظارش
رواست کوفه خودش را فرو بَرَد در خاک
که رفت دختر غیرت میان بازارش
گرفت كوفه كس و كار دخت حيدر را
امان ز مردم نامرد بی کس و کارش
✍ #محمدعلی_بیابانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امیرالمومنین_ع_ضربت_خوردن
#امیرالمومنین_ع_شهادت
طنین بغض مؤذن به گوش ماه رسید
اذان صبح به «حی علی الفلاح» رسید..
دوید کینهی مکاره از کمین بیرون
همین که رأس مبارک به سجدهگاه رسید
صدای شیون محراب آن چنان برخاست
که رفت و رفت و به زاری به قلب چاه رسید
زبان نداشت زمانه برای حرف زدن
از آن زمان همهی قصهها به آه رسید
::
منم که خاکم و اینجا پناهگاه من است
کجاست سایهی مهرت که بی پناه رسید..
✍ #سیده_تکتم_حسینی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e