eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.9هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
348 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بانگ تشویش را که سر دادند بام‌ها یک‌به‌یک خبر دادند زهر را دست خون‌جگر دادند فیض عُشاق را سحر دادند خبر آمد..، قد "ولی" تا شد تن سردار ارباً اربا شد از رکاب تو تا نگین افتاد در دلم هُرمی آتشین افتاد بر جبین سپاه چین افتاد گرچه دست تو‌ بر زمین افتاد با همین حال "بازِ طیّاری" به اباالفضل که علمداری شیر آوردگاه..، یالت سوخت تربت ِکربلایِ شالت سوخت چشم‌های علی خصالت سوخت اوّل فاطمیّه بالت سوخت غیرت مادری نشان دادی مثل زهرا در آتش افتادی پای دادی رکاب حفظ شود مشک دادی که آب حفظ شود جان سپردی حجاب حفظ شود تا که این انقلاب حفظ شود رفتن‌ات بانی تداوم ماست خونِ تو مُهرِ "گامِ دُوُّم" ماست پَر گشودن عجیب فرجامی‌ست این شهادت نماد خوش‌نامی‌ست بانیِ پختگی هر خامی‌ست علّتِ انسجام اسلامی‌ست از یمن تا دمشق سربازیم سوی دَّجالِ کفر می‌تازیم باده‌ی ما قوام می‌خواهد لب ما شُربِ جام می خواهد زخم ما التیام می‌خواهد رهبرم انتقام می‌خواهد مستِ از باده‌ایم..، سیّد علی همه آماده ایم سیّد علی زنگ ما، زنگ استقامت بود مشق ما شاه‌راه عزت بود کاغذش برگه‌ی وصیّت بود آب، بابای ما "شهادت" بود بهر مُردن همیشه تکمیلیم ما شهادت طلب‌ترین ایلیم چشمه‌ساریم..، رود می‌گیریم از بلندا فرود می‌گیریم خواب را از سعود می‌گیریم انتقام از یهود می‌گیریم شک نداریم اینکه صددرصد کاخ‌هاشان حسینیه گردد ما از این بعد ماجرا داریم ذوالفقار جهاد را داریم قصد کشتار اشقیا داریم در "تلاویو" نقشه ها داریم... سر درِ آن..، بزرگ..، می‌خوانی: شهرِ سردار دِل؛ سلیمانی ظلمتِ در اتاقِ تو سخت است آه! سردار!!! داغ تو سخت است یاد این اتفاق تو سخت است گرچه داغ فراق تو سخت است شُکر..، دستی به زلف تو نرسید خنجری روی حنجرت ندوید بی حیایی تو را که پیر نکرد خنجر قاتل تو دیر نکرد نیزه‌ای در پر تو گیر نکرد بر تن درهمت حصیر نکرد مادر خویش را صدا نزدی خودمانیم دست و پا نزدی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آتش داغی به جان مؤمنین افتاده است گوییا از اسب، کوهی بر زمین افتاده است شانه‌های مرتضی لرزید ازاین داغ سترگ مالک اشتر مگر از روی زین افتاده است؟ عطر جنت در فضا پیچیده از هر سو؛ مگر، کاروان مُشک در میدان مین افتاده است؟ چار سوی این کبوترهای پرپر را ببین آیه‌های روشن زیتون و تین افتاده است دست‌بردامان شاه تشنه‌کامان یافتند دست‌هایش را که دور از آستین افتاده است زوزۀ کفتارها از هر طرف برخاسته‌ست شک ندارم این که شیری در کمین افتاده است کربلا در کربلا تکرار شد بار دگر ماه زیر خنجر شمر لعین افتاده است... کوه آهن بر زمین افتاده یاران کاین‌چنین لرزه بر اندام کاخ ظالمین افتاده است سر جدا... پیکر جدا... این سرنوشت لاله‌هاست خاتم مُلک سلیمان بی‌نگین افتاده است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مرحبا ای شهید زندۀ عشق پیش ارباب روسپید شدی تلخ بود این خبر، جدید نبود سال‌ها پیش از این شهید شدی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شرح خبرها چی میگن این همه غوغا شده باز چشم یه ملت واسه چی این همه دریا شده باز کاشکی دروغ باشه خبر کاشکی من از خواب بپرم شرح خبر ها چی می گن من که نمیشه باورم رفته ولی شک نکنید جبهه پر از دلاوره مالک اشتر علی هنوز کنار رهبره آی رفقا حسینیا وقتشه از یاس بخونیم دور هم این روز و شبا روضه ی عباس بخونیم میر و علمدار سپاه پشت و پناه حرمه رفته سلیمانی و باز تو دلمون محرّمه پیکر صدپاره! پاشو حضرت ارباب اومده پاشو که ماه علقمه این دفه با آب اومده پاشو با اون دست جدا روضه ی سقا رو بخون وقتشه ما گریه کنیم روضه بخونی واسه مون دست جدات روضه شد و گرچه دلم خونه براش وا نشد انگشترت و مونده عقیقش سرجاش از توو عراق این دفه هم تیر ستم به ما زدن باز تویِ اون خاک بلا مهمون و بی هوا زدن اهل و عیال شهدا رفتی و قلبشون شکست گرد یتیمی دوباره رو سر بچّه شون نشست منتقم خون حسین منتقم خون توئیم عزّتمون از توئه و عمریه مدیون توایم نوبت ما شد مث تو پا وسط خون بزنیم تیشه به دستامونه تا ریشه ی ظلم و بکنیم داده ثمر تازگیا خون تموم شهدا میرسه از سمت حرم وعده ی اَلقدسُ لنا شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باز در گوش عالم و آدم بانگ هل من معین طنین انداخت دست تفکیر با اشارۀ کفر شعله در خیمه‌گاه دین انداخت خیمه‌ها باز هم محصاره بود به حریم حرم جسارت شد شعله‌ها تا دم حرم آمد باز هم صحبت از اسارت شد در مسیر حسین جان دادن با شهیدان کربلا عشق است هر کجاییم کربلا برپاست راه ما اوست، مرز ما عشق است روز و شب دور خیمه‌های حسین هر قدم گرم جان‌سپاری بود اشک او پا به پای تسبیحش هر سحر دانه دانه جاری بود حاج قاسم که در دل میدان غرش رعد و خشم طوفان بود وقت رحمت نسیم بود نسیم دست او بر سر یتیمان بود گوشه گوشه شنیده است این صحن خواهش و گریه و دعایش را این حرم می‌دهد شهادت که بارها دیده اشک‌هایش را بارها پا به صحن این مرقد با دلی شعله‌ور گذاشته بود بارها روی شانه‌های ضریح با دلی تنگ سر گذاشته بود مهربان بود مثل باد بهار سرو این خاک بید مجنون بود پاسدار حریم خون خدا جان‌نثار رقیه خاتون بود تن به مردن نداد و بی‌سر شد کشتۀ راه سیدالشهداست دستش افتاد روی خاک ولی حرم اهل‌بیت پابرجاست شاعر: حجت‌الاسلام © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یک روز به فکه، غرق غربت بودی یک روز حلب، جلوتر از خط بودی در سینۀ ما عشق تو امروزی نیست از دیر زمان عزیز ملت بودی شاعر: •┈┈••✾••┈┈• کانال دوبیتی و رباعی های حسینیه https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
آه ای شهید زنده! از ما بر نیامد وصف عروجت در تغزل در نیامد رفتی و یارانت در آغوشت کشیدند آنها که میگفتند: همسنگر نیامد بانگ بلند "انتقام سخت" یعنی از خون تو کوتاه، این کشور نیامد هر بار نامت برده شد در ذهن تاریخ نامی به غیر از مالک اشتر نیامد میخواستیم از پیکرت چیزی بگوییم این بین، حرفی جز علی اکبر نیامد تا آسمان تابوت را بردن سزا بود ای داغ سنگین! دست، بالاتر نیامد دستت برید، افسوس از دست من و ما کاری به غیر از شعر گفتن بر نیامد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کجا در حسرت یک لقمه‌ی نان گریه می کردیم اگر مانند تو‌یک عمر پنهان گریه می کردیم اگر مانند تو بر روی خاک سرد تنهایی به شوق گرمی دست شهیدان گریه می کردیم به خود برگشته بودیم از دروغ زندگی کردن به خود برگشته و در سوگ انسان گریه می کردیم به خود برگشته بودیم عشق می چرخید سرگردان و ما بیهوده تنها دور میدان گریه می کردیم کدامین جاده شأنش هست هم نام شما باشد؟ خیابان در خیابان در خیابان گریه می کردیم کدامین روضه را بر شانه های کربلا خواندی که ما چشم انتظاران در خراسان گریه می کردیم عجب انگشتری گم کرده ای ای عشق حق داری که ما از شوق آن، در حسرت آن گریه می کردیم عجب انگشتری گم کرده‌ای ما هم اگر بودیم برای لحظه ای جای سلیمان گریه می کردیم کجا رفتی کجا انگشتر ملک سلیمانی چه می شد با شما در سوگ باران گریه می کردیم ** چه می شد فاطمیه با شما یک بار دیگر هم برای کودکی سر در گریبان گریه می کردیم برایت روضه می خوانم همینجا هرچه باداباد زنی در کوچه پیش چشم فرزندش زمین افتاد برایت با دلی خون باصدایی خسته می خوانم برایت از علی از دست های بسته می خوانم غمم را در دل این روضه‌ی آخر تماشا کن مرا در بین این جمعیت دلداده پیدا کن به خاطر می سپاری این منِ افتاده از پا را من مشغول فریاد و من محو تماشا را رفیقت نیستم در حق من اما رفاقت کن مرا در پیشگاه حضرت زهرا شفاعت کن اگرچه در دل هر واژه از این شعر صد آه است کسی می گفت قطعا انتقامی سخت در راه است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رفیقت نیستم در حق من اما رفاقت کن مرا در پیشگاه حضرت زهرا شفاعت کن شاعر: •┈┈••✾••┈┈• کانال دوبیتی و رباعی های حسینیه https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4
بعد از تو دلم خون و دو چشمم همه دریاست در خیمهٔ قلبم همه شب سوگِ تو برپاست آدینهٔ هر هفته، حوالی سحرگاه در دفتر شعرم دو سه خط روضه مهیّاست برگشت ورق بعد تو، تاریخ عوض شد هر جمعهٔ دیماه برایم شب یلداست لا نَعلمُ مِنکَ به جز از خدمت و اخلاص وَ نَشهدُ اَن‌ّ که مقامات تو والاست یک عمر عزادار غم فاطمه بودی چندی‌ست عزادار تو صدیقهٔ کبراست.. آمادهٔ رزمیم که در مکتب قاسم در راه خدا کشته شدن شهد مصفّاست هرچند که امروز سلیمانیِ ما نیست هر کودک این خاک، سلیمانی فرداست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هرچند که امروز سلیمانیِ ما نیست هر کودک این خاک، سلیمانی فرداست شاعر: @dobeity_robaey
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
✅ کانال اشعار آیینی حسینیه در : 🍃 https://rubika.ir/hosenih ✅کانال تک بیتی، دوبیتی و رباعی‌های حسینیه در : 🍃 https://rubika.ir/dobeity_robaey