eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.6هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
323 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
با رفتنت زهرا دل حیدر گرفته داغ تو خون از دیدگانِ تَر گرفته ای سوره‌ی کوثر! ببین قرآن ناطق احیا کنار تربت کوثر گرفته خاک مصیبت از غمت بر سر بریزد دستی که «در» از قلعه‌ی خیبر گرفته از بس دل من سوخته در آتش غم خاک مزارت رنگ خاکستر گرفته بر سَردَر این باغ باید می‌نوشتند زین باغ، گل را ضربِ میخ «در» گرفته همراه با بُغضِ حسن، دیدم حسینت یک بار دیگر گریه را از سر گرفته بی مادری سخت است بهر دختر تو سجاده‌ات را زینبت در بَر گرفته همراه با طفلان معصومت «وفایی» هرشب سراغ تربت مادر گرفته ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در خانه مانده عطر خوش ربنای تو امروز زنده‌ام به هوایِ دعای تو همسایه‌ها به مجلس ختمت نیامدند من بودم و همین دو سه تا بچه‌های تو خیلی به مجتبایِ تو برخورد فاطمه! فامیل کم گذاشت برایِ عزای تو جایِ تمام شهر، خودم گریه می‌کنم از بسکه خالی است در این خانه جای تو زهرا مرا ببخش که نگذاشت غربتم یک ختم باشکوه بگیرم برای تو دیگر به تیغِ فتنه‌ی کوفه نیاز نیست خونِ مرا نوشته مدینه به پای تو ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آن شب میان هاله‌ای از ابر و دود رفت روشن‌ترین ستارهٔ صبح وجود رفت آن شب صدای گریهٔ باران بلند بود بر شانه‌های زخمی دریا، چو رود رفت روشن‌تر از زلالی نور آمد و چه حیف با چند یادگاری سرخ و کبود رفت بال و پری برای پرستو نمانده بود! آخر چگونه نیمهٔ شب پر گشود، رفت؟ رحمی به قبر خاکی او هم نمی‌کنند این شد که مخفیانه و بی یادبود رفت مولا خوشی ندیده پس از او از این جهان می‌گفت بعد فاطمه‌ام هر چه بود رفت هرشب کنار تربت او ياس کوچکش دم می‌گرفت: مادر خوبم چه زود رفت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای باخبر ز درد و غم بی‌شمار من! برخیز و باش، فاطمه جان، غمگسار من رفتی ز دیدۀ من و، از دل نمی‌روی حس می‌کنم همیشه تویی در کنار من شیرینی حیات من! ای بَضعَةُ الرّسول! تلخ‌ست با غمت همه لیل و نهار من خیری پس از تو نیست در این زندگیّ و، من گِریَم از این‌که طول کشد روزگار من مردم ز گریه، غصّۀ خود حل کنند، لیک افتد ز گریه، غصّۀ دیگر به کار من خواهم ز کودکان تو پنهان گریستن اما غمت ربوده ز کف اختیار من این روزها ز خانه کم آیم برون، مگر کمتر به قتلگاه تو افتد گذار من ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بی‌تو چه کند مولا؟ یا فاطمة الزهرا افتاده علی از پا، یا فاطمة الزهرا وقت است که از رحمت، دستی ز علی گیری افتاده ز پا مولا، یا فاطمة الزهرا بعد از تو علی، از پای افتاد و به غم خو کرد با خانه‌نشینی‌ها، یا فاطمة الزهرا... چون محرم رازی نیست، با چاه سخن گوید تنهاست علی، تنها، یا فاطمة الزهرا... بر خرمن جانِ او، چون شعله شرر می‌زد می‌ریخت چو آب اسما، یا فاطمة الزهرا... هم وصف تو ناممکن، هم قدر تو نامعلوم هم قبر تو ناپیدا، یا فاطمة الزهرا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نوری که هیچ می‌نگرد ماهتاب را می‌پرورد به سایه‌ی خود آفتاب را زهراست کوثری که به آیات روشنش آب حیات می‌دهد ام‌الکتاب را همسایه‌ی قنوتش اگر ما نبوده‌ایم، خرج چه کرده آن نفس مستجاب را؟! زهرا که هست، غصه‌ی محشر برای چه! ای شیعه! دور کن زخود این اضطراب را حتی به قیمت پَر کاهی نمی‌خرند بی‌التفاتِ فاطمه کوهِ ثواب را روزی که چشم ام‌ابیها به خواب رفت از چشم بوتراب گرفتند خواب را بانو! کجاست قبر تو؟ باید به گور بُرد این پرسش همیشه بدونِ جواب را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شبی که آینه‌ام را به دستِ خاک سپردم هزار بار شکستم، هزار مرتبه مردم دو دست از سر حسرت به هم زدم که چگونه به دست خود گل خود را چنین به خاک سپردم؟ شد اشک غربت و گل کرد روی خاک مزارش هر آنچه داغ که دیدم، هر آنچه غصه که خوردم شب آمدم که بگریم تمام درد دلم را سحر به غربت خانه، جز اشک و آه نبردم بدون فاطمه سخت است زندگی، که پس از او برای آمدنِ روزِ مرگ، لحظه شمردم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای خوش آن‌روزی که ما، در خانه مادر داشتیم دیده از دیدار رخسارش، منور داشتیم هر کسی جسم عزیزش روز بر دارد، ولی، ما که جسم مادر خود را به شب برداشتیم! کاش آن‌روزی که تنها مادر ما را زدند ما یکی را در میان کوچه، یاور داشتیم! کاش محسن را نمی‏کشتند، تا ما غنچه‏‌ایی یادگار از آن گلِ رعنای پرپر داشتیم! کاش آن ساعت که دانستیم بی مادر شدیم جای آغوشش به خاکِ تیره، بستر داشتیم! این در و دیوار می‏گرید به حال ما، که ما مادری بشکسته پهلو پشت این در داشتیم! مادر ما، رفت از دنیا در آن‌حالی که ما گریه بر حالش سر قبر پیمبر داشتیم! (میثم) از دل می‏‌سراید شعرِ جان‌سوزش، بلی از عنایت ما به او چون لطف دیگر داشتیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قرار من! چه کسی بعد تو قرار علی‌ست؟! پس از تو بانوی خانه! که خانه‌دار علی‌ست؟! تو جسم و جان منی، بین قبر خوابیدی و این مزار، مزار تو نه، مزار علی‌ست دلیل خیسی این خاک، اشک نیست فقط کمی هم از عرق رویِ شرمسار علی‌ست تو یاس بودی و در باغ، پرپرت کردند عجیب نیست اسیر خزان، بهار علی‌ست... پس از تو آنچه سپید است، گیسوی حسن است پس از تو آنچه سیاه است، روزگار علی‌ست غذای دیشب‌مان دست‌پخت زینب بود چنان تو و پدرت، دخترت کنار علی‌ست دری که سوخته، دارد هنوز می‌سوزد چرا که مستمع روضه‌های یار علی‌ست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌱تقدیم به روح ملکوتی و همه عقیله بنی‌هاشم(س) در پهنۀ آسمان چه دیده‌ست شهید؟ لبخند زده‌ست و پر کشیده‌ست شهید گفتیم که مرگ نقطۀ پایان است دیدیم به پایان نرسیده‌ست شهید@hosseinieh_net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🥀تقدیم به عمه سادات (ع) به نام قلب زلال مدافعان حرم به نام رزق حلال مدافعان حرم به نام شیر دلان سپاه عاشورا فدائیان بسیجی زینب کبری به زاهدان شب و شیرهای در میدان به فاتحان دمشق و یلان خان‌طومان به غیرت علویِ جوان ایرانی به خونِ ریخته‌ی اگرچه شاعرم؛ اما خودم که می‌دانم که غیر عشق، از این طایفه نمی‌دانم کدام طایفه؟ آن‌ها که در جوانی خود گذشته‌اند ز لذات زندگانی خود کدام طایفه؟ آن‌ها که بی‌قرار شدند ستاره‌های شب تار روزگار شدند کدام طایفه؟ آنان که نسل سلمانند به تارک بشریت، همیشه تابانند برای ما که از این قافله جدا ماندیم برای ما که از این عاشقانه جا ماندیم وصیت شهدا راه را نشان داده چراغ قبله‌نما را به دستمان داده قسم به بغض یتیمان، به آه مظلومان به خون پاک شهیدان جبهه‌ی ایمان به سینه‌های سپر در مقابل دشمن به رأس‌های شریف جدا شده از تن به و و سوگند به قلب شیعه‌ی ناب ولایتی سوگند اگر جهان به صف آیند، مرد میدانیم مطیعِ امرِ ولیِ فقیه می‌مانیم و تا ظهور، برای امیر می‌میریم اگر که امر نماید بمیر، می‌میریم به سر رسیدن این انتظار نزدیک است دهید مژده به یاران، بهار نزدیک است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از مجد و شکوه بی‌حدش حیرانم هر روز وَ اِنْ یَکادها می‌خوانم گیرم که هجوم دشمنان سیل‌آساست چون کوه کنار رهبرم می‌مانم@hosseinieh_net
امروز به غیر دل، در این صحرا نیست دل ریخته آن‌قَدَر که جای پا نیست گویید به عمروعاصیان، حیله بس است آیید و ببینید، علی تنها نیست!@hosseinieh_net
🥀تقدیم به شهید نامت همیشه ورد زبان است قهرمان داغت هنوز در دل و جان است قهرمان دارد غم تو شهرۀ آفاق می‌شود ابلیس از همین نگران است قهرمان در قلب کفر، نام تو را جار می‌زنیم اینجا که میهن خودمان است قهرمان! نزدیک قلّه باج به دشمن نمی‌دهیم این سرزمین شیردلان است قهرمان تا مکتب و مرام تو چشم و چراغ ماست این مرز و بوم، امن و امان است قهرمان ما ملت امام حسینیم تا ابد کاری بزرگ در جریان است قهرمان ✍ 📝 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر اُمّت عاشق و مقاوم صلوات بر منتظر حضرت قائم صلوات بر مالک اشتر و سپاه قدسش بر روح بلند حاج قاسم صلوات@hosseinieh_net
يا زينب اللهم نستودعك مرقد العقيلة زينب @hosseinieh_net
غروب بود و تنی چاک چاک در صحرا غروب بود و تنی روی خاک در صحرا غروب بود و روان خونِ پاک در صحرا غروب بود و شبی ترسناک در صحرا غروب بود و زمان هجوم و غارت بود غروب بود و شب اول اسارت بود بیا به روضه‌ی قبل از غروب برگردیم که زیر سُم نشده لاله کوب، برگردیم نبود روی تنش سنگ و چوب، برگردیم نداشت زخم و تنش بود خوب برگردیم نوشته‌اند مقاتل، دروغ باشد کاش بُرید خنجر قاتل، دروغ باشد کاش گمان کنیم که او هم زره به تن دارد گمان کنیم که یک کهنه پیرهن دارد که جای سالم و بی زخم در بدن دارد گمان کنیم که این کشته هم کفن دارد گمان کنیم که هرقدر غصه و غم هست کنار زینب کبری هنوز مَحرم هست چقدر روضه‌ی جانکاه کربلا دارد چقدر داغ جگرسوز نینوا دارد رسیده دشمن و چشمش مگر حیا دارد برای روضه‌ی زینب بمیر، جا دارد غروب بود و مقاتل که روضه خوان بودند محارم حرمش بین ناکسان بودند امام، ظهر به نی بود و آیه بر لب داشت امام عصر دهم بین خیمه‌ها تب داشت اگرچه دختر حیدر غمی معذّب داشت هوای معجر خود را همیشه زینب داشت تمام دخترکان را سوار محمل کرد برای رفتن خود گریه کرد و دل دل کرد نداشت محرمی و مثل شمع سوسو زد به نیزه‌ی سر عباس خواهری رو زد گمان کنیم که چون دست را به پهلو زد برای خواهر ارباب، ناقه زانو زد گذشت کرببلا، روضه‌ها نگشته تمام هنوز مانده مصیبت، امان، امان از شام ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وقتي كه خون پيروز بر شمشير باشد كِي نامِ عاشق بي نثارِ خون بماند همراهِ موسي بودن اينجا افتخار است امّا برايِ آنكه با هارون بماند گفتي كه در زَقُّومِ خود صَهيون بميرد گرم از طراوت شاخه‌ي زيتون بماند ما در تبِ غَزّه خروشي تازه ديديم از انقلابِ سرخِ تو آوازه ديديم غزّه زمينش، آسمانش، كوچه راهش مردان، زنان و كودكانِ بي پناهش هِيهات مِنَ الذِلّهِ مي‌گويند آري راهِ شرف را در تو مي‌جويند آري آنجا كه ديدي با سپاهش آمده حُر مي‌ريخت از لب‌هاي تو اندرز چون دُرّ شكرِ خدا گفتي و مردم را شكايت خواندي در آنجا از پيمبر اين روايت ديديد اگر كه جائري بر مَسند آمد ديديد اگر مصداقِ ظلمِ بي حد آمد فرقي نمي‌داند حلالي از حرامي اسلام را ديگر نمانده غيرِ نامي آنجا اگر گرمِ سكوتِ خويش بوديد تنها به فكرِ كسبِ قوتِ خويش بوديد حق است، حق را كه شما را كور سازد همراهِ آن بيدادگر محشور سازد اي خونِ تو احياگرِ همگاميِ ما سرچشمه ي بيداري اسلاميِ ما اي عَطرِ تو جاري به لبخندِ بسيجي نامت هميشه نقشِ سربندِ بسيجي ** با من بگو داغِ تو با دل‌ها چها كرد هجرانِ تو با زينبِ كبري چها كرد شوقِ تو عاشق را به صحرا مي‌كِشاند زينب جدائي از تو را كِي مي‌تواند؟ با آنكه آتش خيمه در خيمه به پا بود زينب سراسيمه ميانِ خيمه‌ها بود تا در پسِ آتش عزيزي جا نماند در خيمه زين العابدين تنها نماند هر خيمه بر تن داشت چون پيراهن آتش هر كودكي را بود دامن دامن آتش اموالِ زهرا را به غارت بُرد دشمن آن بهترين‌ها را اسارت بُرد دشمن زيور اگر در دستِ مادر بود، بردند خلخال اگر در پاي دختر بود، بردند دشمن به زَعمِ خود سرودِ فتح مي‌خواند بر پيكرِ پاكِ شهيدان اسب مي‌راند هر هِق هِقي هر ناله‌اي فرياد گشته مژده رباب! آبِ فرات آزاد گشته آري كجا يادِ گلِ پرپر نباشي يادِ لبِ خشكِ علي اصغر نباشي آري كجا از دل غمِ ديرين رود باز آبِ خوشي از اين گلو پائين رود باز خواهر به دنبالِ برادر بود آنجا در جستجويِ جسمِ بي سر بود آنجا ناگاه شيري ديد در زنجير پنهان جسمي به زيرِ نيزه و شمشير پنهان بر نيزه و شمشيرها وقتي گُذر كرد صدبار از جانِ خودش صَرفِ نظر كرد سبطِ نبي را غرقِ در خون ديد آنجا زخم از ستاره بر تن افزون ديد آنجا مي‌گفت شرحِ ماجراها را گزيده لب‌هاي زينب رويِ رگ‌هاي بريده وقتِ وداع آمد وداعِ جان چه سخت است بر خواهرِ تو صبر در هجران چه سخت است بايد تو را با كشته‌ها تنها گذارد جسمِ تو را بر خاكِ صحرا واگذارد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگرچه عشق هنوز از سرم نیفتاده ولی مسیر من و او به هم نیفتاده به خواب سخت فرو رفته پای همّت من وگرنه اسم کسی از قلم نیفتاده به غیر، کار ندارم به خویش می‌گویم چرا هنوز به ابروت خم نیفتاده؟ بقیع شاهد زنده، شبیه سامرّا که اتفاق از این دست، کم نیفتاده بماند اینکه به آن قوم رحم کرده حسین هنوز سفرهٔ شاه از کرم نیفتاده بماند اینکه چه خمپاره‌ها که آمده است ولی به حرمت او در حرم نیفتاده گذار پوست به دباغ‌خانه می‌افتد هنوز کار به دست عجم نیفتاده اگر که پرچم عباس روی گنبد رفت سه ساله خواست بگوید علم نیفتاده سه ساله خواست بگوید که دختر علی است هنوز قیمت تیغ دو دم، نیفتاده... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥استوری دقایقی قبل صفحه اینستاگرام آستان مقدس حضرت زینب (س) از وضعیت حرم شب روضه‌ست و باز در ذهنم روضه‌هایی شدید می‌آید باز تیری سه شعبه دنبال یک گلوی سپید می‌آید باز با قصد غارت خیمه دست‌هایی پلید می‌آید باز هم شمر جانب گودال پی قطع ورید می‌آید @hosseinieh_net
فرقی نمی‌کند که خزان است یا بهار ما ایستاده‌ایم چنان سرو، استوار ما ایستاده‌ایم، که مرگ از نشستن است تا سنگ کینه هست، هراسِ شکستن است باید که خشک‌تر شود اینجا سراب‌شان آشفته‌تر شوند، ز تعبیر خوابشان ما صف کشیده‌ایم، که از خویش بگذریم ما از تبار حضرت سلمان، ابوذریم! هر جا که ظلمت است، چنان شمع روشنیم با دشمنانِ آینه‌ها سخت دشمنیم با ظلم دشمنیم، و این افتخار ماست تا پای جان عقب ننشستن، شعار ماست هیهات از آن زمان که بگوییم خسته‌ایم باید وفا کنیم به عهدی که بسته‌ایم هشدار می‌دهیم به آن‌جا که نور نیست آینده روشن است، زمانی که دور نیست- می‌آید آن‌که وارث خون خداست او قول خدا و منتقم کربلاست او ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگرچه زود؛ می‌آید، اگرچه دیر؛ می‌آید سوار سبزپوش ما به هر تقدیر می‌آید همان خورشید موعودی که در روز طلوع او حدیث صبح صادق می‌شود تفسیر، می‌آید زمین آبی‌تر از این آسمان‌ها می‌شود وقتی که آن آیینۀ سبز «خدا تصویر» می‌آید شکوه مهربانی که نگاه نافذش حتی به روی سنگ‌ها هم می‌کند تأثیر، می‌آید در اعماق نگاهش می‌توان خشمی مقدس دید دلش لبریز از مِهر است و با شمشیر می‌آید چنان با ضربه‌های حیدری اعجاز خواهد کرد که از دیوار هم، گل‌نغمۀ تکبیر می‌آید دقیقاً رأس آن ساعت که در نزد خدا ثبت است نه قدری زودتر از آن، نه با تأخیر می‌آید 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
( بابت انتشار) 🔴 عمر الشامی (تروریست معروف که سابقه سر بریدن و جنایت‌های وحشیانه را در حوادث سوریه دارد) فیلمی را در کنار حرم حضرت رقیه (س) منتشر کرده و به خط و نشان کشیدن برای شیعیان و افتخار به بازگشت بنی امیه پرداخته است. ::::::::::::::::::::::::~~::::::::::::::::::::::: گذار پوست به دباغ‌خانه می‌اُفتد هنوز کار به دست عجم نیفتاده@hosseinieh_net
هدایت شده از KHAMENEI.IR
📢 رهبر انقلاب: قطعا جوانان غیور سوری به پا خواهند خاست و پیروز خواهند شد؛ مثل جوانان عراق که آمریکایی‌ها را بیرون کردند 🔹️رهبر انقلاب اسلامی صبح امروز در دیدار اقشار مختلف مردم در سخنان پیرامون تحولات اخیر منطقه: ✏️ همه بدانند مسئله اینجور نخواهند ماند؛ اینی که حالا یک گروهی بیایند در دمشق و جای دیگر شادی کنند، برقصند، به خانه‌های مردم تعرض کنند، رژیم صهیونی هم بیاید بمباران کند، تانک بیاورد، توپ بیاورد، موضوع اینجوری نمی‌ماند؛ قطعاً جوانان غیور سوری به پا خواهند خاست، ایستادگی خواهند کرد، فداکاری خواهند کرد، تلفات هم خواهند داد اما بر این وضع فائق خواهند آمد. همچنانی که جوانان غیور عراق این کار را کردند. ✏️ جوانان غیور عراق با کمک و هدایت و فرماندهی و سازماندهی شهید عزیز ما توانستند دشمن را از کوچه و خیابان بیرون کنند از خانه‌های خودشان بیرون کنند، و الّا آمریکایی‌ها در عراق هم همین کارها را میکردند. ۱۴۰۳/۹/۲۱ 🖼 💻 Farsi.Khamenei.ir