eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
409 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از دل کفر تا که بیرون زد همه دیدند عبا به سر دارد گاه بر خاک کوچه می‌افتد زیر لب ناله از جگر دارد @hosenih کوچه‌ها را یکی‌یکی طی کرد عرق سرد از جبین می‌ریخت عطر زهرا به کوچه می‌پیچید گل اشکش که بر زمین می‌ریخت @hosenih راه خانه نداشت فاصله‌ای راه کوتاه، شد چه طولانی خسته بود و نفس‌نفس می‌زد رفت تا خانه با پریشانی @hosenih با چه زحمت به خانه‌اش آمد همگی آمدند استقبال خم به ابرو نداشت با اینکه... در دل کوچه رفته بود از حال @hosenih خادمی گفت با پریشانی زردی چهره‌ی شما از چیست؟ با نگاهی به خادمش فرمود نگرانم نباش چیزی نیست @hosenih از درون سوخت و صبوری کرد تا غلامان همه غذا خوردند تا طعام همه تمام شود منتظر ماند و سفره را بردند @hosenih همه‌ی عمر این چنین زهری دل تاریخ هم ندارد یاد تا که از حجره‌اش همه رفتند ناله کرد و بر زمین افتاد @hosenih نتوانست بهر آتش دل از زمین ظرف آب بردارد هیچ کس درد او نمی‌فهمد از دلش مجتبی خبر دارد @hosenih بسکه در حجره‌اش به خود پیچید کمرش مثل مادرش تا شد ناله‌ای زد کجایی ای پسرم چشم بر هم زد و دری وا شد @hosenih آمد از راه کودکی گریان سر او را گرفت بر دامن گفت بابا منم جواد شما جان مادر سخن بگو با من @hosenih پسرم! هست آرزوی پدر که بیاید پسر به بالینش گریه کن بر غم علی اکبر که نشسته پدر به بالینش @hosenih جد ما را میان کرب و بلا دشمن بی‌حیا مکرر کشت در دل علقمه شهیدش کرد در کنار علی اکبر کشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای که داری در دلت صدها امید آدمی زنده است اما با امید عاشقان را می‌برد بالا امید پس مشو هرگز از این در نا امید "تو مگو ما را به آن شه بار نیست با کریمان کارها دشوار نیست" پشت این در گاه‌گاهی آمدیم غالباً با روسیاهی آمدیم بین این دریا چو ماهی آمدیم گر چه هر دم با گناهی آمدیم صاحب این خانه بد رفتار نیست با کریمان کارها دشوار نیست ای نگاهت مهربانی را دلیل نوکر حلقه به گوشت جبرئیل کاش می‌بستم به قبر تو دخیل دست ما کوتاه و خرما بر نخیل در گدایی دست‌مان بیکار نیست با کریمان کارها دشوار نیست @hosenih با وجود تو کرامت جلوه کرد در جمل غوغای نامت جلوه کرد صلح باعث شد مقامت جلوه کرد بر همه عقل امامت جلوه کرد این حقیقت قابل انکار نیست با کریمان کارها دشوار نیست ناسزا می‌گفت مرد اهل شام در جوابش ساده فرمودی سلام می‌بری در خانه‌ات با احترام می‌گذاری در دهان او طعام هیچ کس مثل تو سفره‌دار نیست با کریمان کارها دشوار نیست هر کجا در راحتی در اضطراب نام تو خواندم دعا شد مستجاب هر زمان نام تو را کردم خطاب از خدا آمد به جای تو جواب شکرُ لله با تو کارم زار نیست با کریمان کارها دشوار نیست @hosenih می‌روم مشهد خیابان‌ها شلوغ می‌روم در قم شبستان‌ها شلوغ کربلا هم کل ایوان‌ها شلوغ در مسیرش هم بیابان‌ها شلوغ هیچ‌کس مثل تو بی‌زوار نیست با کریمان کارها دشوار نیست در مدینه حرف پشت سر زیاد رو به رویت طعنه‌ی همسر زیاد پیش چشمت دشمن ابتر زیاد در مصاف غربتت لشگر زیاد مهر تو در قلب‌شان انگار نیست با کریمان کارها دشوار نیست ⏹ ©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
در بسترش نشسته فقط آه می‌کشد با چشم خیس نالۀ جانکاه می‌کشد در بسترش نشسته سرش درد می‌کند می‌سوزد از درون، جگرش درد می‌کند یک عمر می شود که غمی بین سینه داشت در سر هوای رفتن شهر مدینه داشت این عمر کم به غربت و تبعید سر شده با ظلم و جور و کینه و تهدید سر شده عمرش میان حلقۀ عدوان گذشته است یعنی میان غربت و زندان گذشته است هر چند بی توان شد و بی حال و خسته بود لب‌های خشک و تشنۀ خود را ز هم گشود فرمود لحظه‌ای پسرم را بیاورید مهدی کجاست؟ تاج سرم را بیاورید شب می‌رسد دوباره بیار آفتاب را در پای بسترم برسان عشق ناب را ناگاه مخفیانه و دور از نگاه‌ها سر زد در آسمان حسن ماه ماه‌ها آمد کنار بستر بابا نشست و بعد... بغضش به حال غربت بابا شکست و بعد دارد وصیت پدر آغاز می‌شود دارد زمان گفتن صد راز می‌شود با احتضار و حال و هوای غروبی‌اش دستی کشید بر روی صندوق چوبی‌اش می‌دید در رخ پسرش اقتدار را می‌داد دست مهدی خود ذوالفقار را ناگاه علت غمِ دائم شد آشکار اسرار داغ و ماتمِ دائم شد آشکار اینجا غمی به وسعت تاریخ جلوه کرد در آن نگاه غمزده یک میخ جلوه کرد بر یادگار عصمت و پاکی نگاه کرد بر لاله‌های چادر خاکی نگاه کرد خون در جوار چادر زهرا چه می‌کند؟ هیزم کنار چادر زهرا چه می‌کند؟ فرمود از غم دل ما زار گریه کن از غصه‌های حیدر کرار گریه کن بر مادری که پشت در افتاد بر زمین بر جرأت و جسارت مسمار گریه کن هنگام روزه‌داری‌ات ای میوۀ دلم با یاد مجتبی دم افطار گریه کن بر آن کسی که در وطنش هم غریب بود بر آن امیر بی کس و بی یار گریه کن بر پیکر فتاده به دریای علقمه بر حسرت نگاه علمدار گریه کن آخر پدر به سمت لباسی اشاره کرد شرح مصیبت بدنی پاره پاره کرد برکشتۀ فتاده به گودال گریه کن بر آن تن شکسته و پامال گریه کن بر خواهری که آمده گودال قتلگاه رفته کنار پیکرش از حال گریه کن بر چشم خونفشان علمدار کربلا بر زخم دست ساقی اطفال گریه کن ناله بزن به پیکرِ زیر و زبر شده فرمود گریه کن به تن مختصر شده ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم به مناسبت شهادت مالک اشتر انقلاب شاعر: ▶️ هر کس که تمامِ هَمّ و غمَّش دین است در هر دو جهان سعادتش تضمین است ای شیر پر افتخار ایرانی ها از رفتنت آسمان دل غمگین است @hosenih هر چند که پر زدی سبکبال شدی داغت به دل اهل وطن سنگین است زهری که به ما چشانده داغت تلخ و... شهدی که تو نوش کرده ای شیرین است بی خواب شدی شمع شدی آب شدی تا خواب کند سری که بر بالین است ای سینهء تو آینهء دینداری آئینهء تو تجلّیِ آئین است دستت طرفی و پیکرت هم طرفی هر کس که حسینی است جزایش این است در دیدهء اهل دل تنِ خونینت حُسن است تمام و قابل تحسین است پیغام تنِ سوخته ات را خواندم: این مرگ بِه از زندگیّ ننگین است اذن ملکوت رفتنت با مهدی است در پشت دعای تو همان آمین است صد شکر که صاحب الزمان را داریم امنیت ما به یُمن او تآمین است هر چند دلی سوخته از غم داریم ما را نفحات حضرتش تسکین است بیدار شوید آخر ای مسئولین! این خانه به خون شهدا رنگین است آن میز که با غرور در دست شماست مدیونِ هزارها تنِ خونین است مردی نه به غرب تکیه کردن باشد نه تکیه زدن به لشگر پوتین است نه تکیه زدن به سازش و تسلیم و نه اسلحه نه لشگر و تانک و مین است @hosenih مرد است کسی که یا علی می گوید مرد است کسی که به علی خوشبین است ما سجده به آستان حیدر داریم تا هست امیرمان علی پُر باریم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ نبض صبح بهار با زهراست گردش روزگار با زهراست دو جهان خالقش خداست ولی همهء اختیار با زهراست @hosenih خلق هستی به یُمن بودن اوست این همه اعتبار با زهراست به کریم کریم ها سوگند کرم بی شمار با زهراست در نجف میهمان فاطمه ای برکت آن دیار با زهراست به علی می خورم قسم در جنگ قدرت ذوالفقار با زهراست در صراط ولایت حیدر قدم استوار با زهراست مرتضی بود و یک دل شیدا و آن دل بی قرار با زهراست روز محشر سقیفه ها خجل و پرچم افتخار با زهراست ماجرای فدک گذشت اما بعد از آن چشم تار با زهراست پشت در ناله زد که: یا مهدی... علم انتظار با زهراست @hosenih روز آخر به فضه گفت امروز بین این خانه کار با زهراست گر چه از زخم و درد لبریزم کمکم کن فقط که برخیزم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم شعر برای حضور در دسته های عزاداری روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها... ▶️ روز شهادت از دل و از جان می آییم با سر به سوی محضر جانان می آییم هر چند ما روز غدیر خُم نبودیم حالا برای بستن پیمان می آییم @hosenih روز عروج تو عروج هر چه خوبی است ما در عزای خَیرةُ النِّسوان می آییم سلمان نشد کاری کند در بین کوچه در کوچه ها با نیّت سلمان می آییم مردم تو را از گریه هایت منع کردند حالا همه با دیده گریان می آییم ما قطره های کوچک دریای عشقیم ما دور هم جمعیم و چون باران می آییم طوفان اگر آید همه فرزند نوحیم سنگ آید از هفت آسمان، آسان می آییم سوگند بر آن خانهء آتش گرفته ما سوی مادر با دلی سوزان می آییم بیزار هستیم از سقیفه، پس در این راه... با بغض آن اشرار بی ایمان می آییم احیاء امر فاطمی با نام مولاست ما یا علی گویان علی گویان می آییم @hosenih اینجا اگر با گریه مشغول عزاییم محشر به دنبال شما خندان می آییم ما معتقد هستیم زهرا مادر ماست تا روز محشر سایه اش روی سر ماست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خورشید در آسمان زهرا آمد کشتی نجات سوی دریا آمد @hosenih هر کس پیِ دنیای خودش هست ولی دنیای من امروز به دنیا آمد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم به مناسبت ▶️ هر چند در شهر خودت تنهایی ای قدس اما امید مردم دنیایی ای قدس هم قبله و قلب نخستین در دل توست هم اهل سرِّ لیلة الأسرایی ای قدس @hosenih تنها نه در چشمان گریان فلسطین در چشم اهل آسمان زیبایی ای قدس پیغمبر ما روی چشم تو قدم زد تو میزبان حضرت طاهایی ای قدس غمگین مشو باید که سر بالا بگیری تو خاکِ پاکِ مسجد الأقصایی ای قدس دور و بر تو لشگر شمر و یزید است یک قطره از دریای عاشورایی ای قدس صهیون همان فرزند فرعون است آری امروز تنها وارث موسایی ای قدس با دست فرعون کودکانت گشت پرپر گهواره ها شد خالی از لالایی ای قدس فرزندهایت را به خاک و خون کشیدند از خون دلبندان خود دریایی ای قدس امروز اگر دست ستم رحمی ندارد اما در آخر می رسد فردایی ای قدس @hosenih فردای ما موعود دارد غم ندارد فردا صدایت می رسد تا جایی ای قدس فردا تمام شهر تو آباد گردد با دست مهدی زنده و برپایی ای قدس ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ تو نیستیّ و فراق مدام را چه کنم؟ جفای این همه صیاد و دام را چه کنم؟ @hosenih فراق و گریه و زخم و غم عزیزانم بگو که گریه کنم من کدام را؟ چه کنم؟ به من گذشت هر آنچه میان کوفه گذشت ولی عزیز دلم شهر شام را چه کنم؟ اگر مرا ببرند از میان جمعیت غیور من تو بگو ازدحام را چه کنم؟ به کودکان تو با جان و دل حواسم هست بگو جسارتِ از روی بام را چه کنم؟ به سنگ کینه گل از روی شاخه اش افتاد زنان بی ادب و بی مرام را چه کنم؟ حریم اهل حرم را شکست اهریمن دلِ شکسته زِ بزم حرام را چه کنم؟ @hosenih خدا کند که میان خرابه جان بدهم ولی رسالت نیمه تمام را چه کنم؟ ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ پر از اشکم پر از شوقم پر از دردم پر از آهم من امشب هیچ کس را غیر بابایم نمی خواهم من آن گنجم که در ویرانه ای کردند مستورم منم یاقوت سرخی که نگینِ خاتمِ شاهم @hosenih به آتش می کشم این شهر را با آه سوزانم پدر جان سربلندت می کنم با عمر کوتاهم تنت در بین گودال و سرت کنج تنور افتاد بیا آغوش من ای یوسف افتاده در چاهم کجا بودی که همراهت عمویم را نیاوردی دلم می خواست برگردید بالای سرم با هم به دستم سلسله دارم به پایم آبله دارم بغل کن دخترت را خسته ام من،خسته از راهم @hosenih برای خود نمی نالم، به حال عمه می سوزم اگر چه زخم دارم،درد را  راندم زِ درگاهم شبی از ناقه افتادم بماند که چه شد اما دگر پاهای من بابا نمی آیند همراهم... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ ای سبزترین سلاله ی وحی زیباییِ باغ لاله ی وحی ای ناب ترین حدیث عالم محبوبِ دلِ رسول خاتم ای آیه ی نور، نورِ قرآن ای صحن و سرات طورِ قرآن ای اصل کرم، کرامتِ محض ای بعد علی عبادتِ محض ای شیفته ات رسول اکرم ارکان رسالت از تو محکم @hosenih ای معنیِ آیه های ایمان ای مهرِ تو پایه های ایمان ای صورت و سیرت رسالت تلفیقِ امامتی و عصمت ای چارمیِ کسای احمد ای لؤلؤءِ سرسرای احمد سردار سپاهِ صدرِ اسلام خورشید علی و بدر اسلام ای زینت خانه ی امامت ای دامن فاطمه مقامت ای آیه ی صبر در مدیحت ای چادر فاطمه ضریحت پیش تو حسین "من" نگوید در محضر تو سخن نگوید در قاب جهان تو کوه صبری پر نورترین شکوه صبری در کاخ شرف ستون تویی تو تاجِ سرِ مومنون تویی تو کس پی نبرد به کُنهِ ذاتت جبریل قناریِ صفاتت دین زنده به صلحِ آتشینت حق زنده به نطق دلنشینت در خیمه ی دینِ حق عمودی روزی که کسی نبود، بودی "ای نام تو بهترین سرآغاز" با نام تو می کنیم پرواز با نام تو می رویم معراج ماییم به سفره ی تو محتاج ای در نفس تو وحی جاری مشهور تویی به سفره داری ای کعبه ی عشق و مهربانی محتاج توأم به لقمه نانی سوی تو فقط نگاه دارم یک عالمه درد و آه دارم آقا بِنِگر گدای خود را افتاده ی زیرِ پای خود را @hosenih ما را بنواز ، دست رحمت داریم نیاز ، دست رحمت ای غربتِ در مدینه مانده فریادِ میانِ سینه مانده ای غربت بی نهایت آقا ای جان جهان فدایت آقا محتاج عنایتیم آقا مشتاق زیارتیم آقا ای مصدر نور و تابناکی ای ساکنِ در مزارِ خاکی بوده است حسین ذاکر تو در هر شب جمعه زائر تو قبر تو مطاف آسمان است آرام دلِ پیمبران است صد حیف که سایبان ندارد خلوت شده میهمان ندارد مولای کریم ای حسن جان گریان توئیم ای حسن جان مثل تو کریمِ خونجگر کیست؟ در خانه ی خود غریب تر کیست؟ آرامش روح و جان نداری در خانه ی خود امان نداری ای غربت و ای غمِ مجسّم شد کوزه ی آب تو پُر از سمّ زخم از همه جای شهر خوردی در خانه ی خویش زهر خوردی مأنوس به اشک و آه بودی فرمانده ی بی سپاه بودی یاران تو خائن و چموش اند بی پرده امام می فروش اند یک عمر تو را جواب کردند با زخم زبان عتاب کردند مولای صبور خاطرت هست؟ آن مردک کور خاطرت هست؟ آمد به کنارت ایستاد و... بر پای شریفت اوفتاد و... قلب همه را که زیر و رو کرد بر زانوی تو عصا فرو کرد بهتر ندهم دگر ادامه ترسم که بسوزد این چکامه از روضه ی سخت تو عزیزم آخر به گریز می گریزم هرچند که درد و داغ داریم ما چند عصا سراغ داریم یک روز عصا به مجلسی بود در دست خبیثِ ناکسی بود @hosenih می رفت عصا به سمت بالا می خورد به بوسه گاه زهرا یک روز عصا به کربلا بود دور و برِ شاه سرجدا بود پیری که نه نیزه داشت نه تیر نه خنجر و نه عمود و شمشیر آن کشته ی بی دفاع را زد بر پیکر پاره اش عصا زد لب تشنه ی بی کفن حسین است مظلوم تر از حسن حسین است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای رحمت عام یا ابا عبدالله ای ذکر مدام یا ابا عبدلله حالا که نشد حرم بیایم آقا از دور سلام یا ابا عبدلله شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e