بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_رضا_ع_شهادت
#مجتبی_شکریان
▶️
از دل کفر تا که بیرون زد
همه دیدند عبا به سر دارد
گاه بر خاک کوچه میافتد
زیر لب ناله از جگر دارد
@hosenih
کوچهها را یکییکی طی کرد
عرق سرد از جبین میریخت
عطر زهرا به کوچه میپیچید
گل اشکش که بر زمین میریخت
@hosenih
راه خانه نداشت فاصلهای
راه کوتاه، شد چه طولانی
خسته بود و نفسنفس میزد
رفت تا خانه با پریشانی
@hosenih
با چه زحمت به خانهاش آمد
همگی آمدند استقبال
خم به ابرو نداشت با اینکه...
در دل کوچه رفته بود از حال
@hosenih
خادمی گفت با پریشانی
زردی چهرهی شما از چیست؟
با نگاهی به خادمش فرمود
نگرانم نباش چیزی نیست
@hosenih
از درون سوخت و صبوری کرد
تا غلامان همه غذا خوردند
تا طعام همه تمام شود
منتظر ماند و سفره را بردند
@hosenih
همهی عمر این چنین زهری
دل تاریخ هم ندارد یاد
تا که از حجرهاش همه رفتند
ناله کرد و بر زمین افتاد
@hosenih
نتوانست بهر آتش دل
از زمین ظرف آب بردارد
هیچ کس درد او نمیفهمد
از دلش مجتبی خبر دارد
@hosenih
بسکه در حجرهاش به خود پیچید
کمرش مثل مادرش تا شد
نالهای زد کجایی ای پسرم
چشم بر هم زد و دری وا شد
@hosenih
آمد از راه کودکی گریان
سر او را گرفت بر دامن
گفت بابا منم جواد شما
جان مادر سخن بگو با من
@hosenih
پسرم! هست آرزوی پدر
که بیاید پسر به بالینش
گریه کن بر غم علی اکبر
که نشسته پدر به بالینش
@hosenih
جد ما را میان کرب و بلا
دشمن بیحیا مکرر کشت
در دل علقمه شهیدش کرد
در کنار علی اکبر کشت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#مجتبی_شکریان
▶️
ای که داری در دلت صدها امید
آدمی زنده است اما با امید
عاشقان را میبرد بالا امید
پس مشو هرگز از این در نا امید
"تو مگو ما را به آن شه بار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست"
پشت این در گاهگاهی آمدیم
غالباً با روسیاهی آمدیم
بین این دریا چو ماهی آمدیم
گر چه هر دم با گناهی آمدیم
صاحب این خانه بد رفتار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
ای نگاهت مهربانی را دلیل
نوکر حلقه به گوشت جبرئیل
کاش میبستم به قبر تو دخیل
دست ما کوتاه و خرما بر نخیل
در گدایی دستمان بیکار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
@hosenih
با وجود تو کرامت جلوه کرد
در جمل غوغای نامت جلوه کرد
صلح باعث شد مقامت جلوه کرد
بر همه عقل امامت جلوه کرد
این حقیقت قابل انکار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
ناسزا میگفت مرد اهل شام
در جوابش ساده فرمودی سلام
میبری در خانهات با احترام
میگذاری در دهان او طعام
هیچ کس مثل تو سفرهدار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
هر کجا در راحتی در اضطراب
نام تو خواندم دعا شد مستجاب
هر زمان نام تو را کردم خطاب
از خدا آمد به جای تو جواب
شکرُ لله با تو کارم زار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
@hosenih
میروم مشهد خیابانها شلوغ
میروم در قم شبستانها شلوغ
کربلا هم کل ایوانها شلوغ
در مسیرش هم بیابانها شلوغ
هیچکس مثل تو بیزوار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
در مدینه حرف پشت سر زیاد
رو به رویت طعنهی همسر زیاد
پیش چشمت دشمن ابتر زیاد
در مصاف غربتت لشگر زیاد
مهر تو در قلبشان انگار نیست
با کریمان کارها دشوار نیست
⏹
©️ کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
در بسترش نشسته فقط آه میکشد
با چشم خیس نالۀ جانکاه میکشد
در بسترش نشسته سرش درد میکند
میسوزد از درون، جگرش درد میکند
یک عمر می شود که غمی بین سینه داشت
در سر هوای رفتن شهر مدینه داشت
این عمر کم به غربت و تبعید سر شده
با ظلم و جور و کینه و تهدید سر شده
عمرش میان حلقۀ عدوان گذشته است
یعنی میان غربت و زندان گذشته است
هر چند بی توان شد و بی حال و خسته بود
لبهای خشک و تشنۀ خود را ز هم گشود
فرمود لحظهای پسرم را بیاورید
مهدی کجاست؟ تاج سرم را بیاورید
شب میرسد دوباره بیار آفتاب را
در پای بسترم برسان عشق ناب را
ناگاه مخفیانه و دور از نگاهها
سر زد در آسمان حسن ماه ماهها
آمد کنار بستر بابا نشست و بعد...
بغضش به حال غربت بابا شکست و بعد
دارد وصیت پدر آغاز میشود
دارد زمان گفتن صد راز میشود
با احتضار و حال و هوای غروبیاش
دستی کشید بر روی صندوق چوبیاش
میدید در رخ پسرش اقتدار را
میداد دست مهدی خود ذوالفقار را
ناگاه علت غمِ دائم شد آشکار
اسرار داغ و ماتمِ دائم شد آشکار
اینجا غمی به وسعت تاریخ جلوه کرد
در آن نگاه غمزده یک میخ جلوه کرد
بر یادگار عصمت و پاکی نگاه کرد
بر لالههای چادر خاکی نگاه کرد
خون در جوار چادر زهرا چه میکند؟
هیزم کنار چادر زهرا چه میکند؟
فرمود از غم دل ما زار گریه کن
از غصههای حیدر کرار گریه کن
بر مادری که پشت در افتاد بر زمین
بر جرأت و جسارت مسمار گریه کن
هنگام روزهداریات ای میوۀ دلم
با یاد مجتبی دم افطار گریه کن
بر آن کسی که در وطنش هم غریب بود
بر آن امیر بی کس و بی یار گریه کن
بر پیکر فتاده به دریای علقمه
بر حسرت نگاه علمدار گریه کن
آخر پدر به سمت لباسی اشاره کرد
شرح مصیبت بدنی پاره پاره کرد
برکشتۀ فتاده به گودال گریه کن
بر آن تن شکسته و پامال گریه کن
بر خواهری که آمده گودال قتلگاه
رفته کنار پیکرش از حال گریه کن
بر چشم خونفشان علمدار کربلا
بر زخم دست ساقی اطفال گریه کن
ناله بزن به پیکرِ زیر و زبر شده
فرمود گریه کن به تن مختصر شده
✍ #مجتبی_شکریان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت شهادت مالک اشتر انقلاب #حاج_قاسم_سلیمانی
شاعر: #مجتبی_شکریان
▶️
هر کس که تمامِ هَمّ و غمَّش دین است
در هر دو جهان سعادتش تضمین است
ای شیر پر افتخار ایرانی ها
از رفتنت آسمان دل غمگین است
@hosenih
هر چند که پر زدی سبکبال شدی
داغت به دل اهل وطن سنگین است
زهری که به ما چشانده داغت تلخ و...
شهدی که تو نوش کرده ای شیرین است
بی خواب شدی شمع شدی آب شدی
تا خواب کند سری که بر بالین است
ای سینهء تو آینهء دینداری
آئینهء تو تجلّیِ آئین است
دستت طرفی و پیکرت هم طرفی
هر کس که حسینی است جزایش این است
در دیدهء اهل دل تنِ خونینت
حُسن است تمام و قابل تحسین است
پیغام تنِ سوخته ات را خواندم:
این مرگ بِه از زندگیّ ننگین است
اذن ملکوت رفتنت با مهدی است
در پشت دعای تو همان آمین است
صد شکر که صاحب الزمان را داریم
امنیت ما به یُمن او تآمین است
هر چند دلی سوخته از غم داریم
ما را نفحات حضرتش تسکین است
بیدار شوید آخر ای مسئولین!
این خانه به خون شهدا رنگین است
آن میز که با غرور در دست شماست
مدیونِ هزارها تنِ خونین است
مردی نه به غرب تکیه کردن باشد
نه تکیه زدن به لشگر پوتین است
نه تکیه زدن به سازش و تسلیم و
نه اسلحه نه لشگر و تانک و مین است
@hosenih
مرد است کسی که یا علی می گوید
مرد است کسی که به علی خوشبین است
ما سجده به آستان حیدر داریم
تا هست امیرمان علی پُر باریم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#مجتبی_شکریان
▶️
نبض صبح بهار با زهراست
گردش روزگار با زهراست
دو جهان خالقش خداست ولی
همهء اختیار با زهراست
@hosenih
خلق هستی به یُمن بودن اوست
این همه اعتبار با زهراست
به کریم کریم ها سوگند
کرم بی شمار با زهراست
در نجف میهمان فاطمه ای
برکت آن دیار با زهراست
به علی می خورم قسم در جنگ
قدرت ذوالفقار با زهراست
در صراط ولایت حیدر
قدم استوار با زهراست
مرتضی بود و یک دل شیدا
و آن دل بی قرار با زهراست
روز محشر سقیفه ها خجل و
پرچم افتخار با زهراست
ماجرای فدک گذشت اما
بعد از آن چشم تار با زهراست
پشت در ناله زد که: یا مهدی...
علم انتظار با زهراست
@hosenih
روز آخر به فضه گفت امروز
بین این خانه کار با زهراست
گر چه از زخم و درد لبریزم
کمکم کن فقط که برخیزم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
شعر برای حضور در دسته های عزاداری روز شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها...
#حضرت_زهرا_س_روز_شهادت
#حضرت_زهرا_س_مدح
#مجتبی_شکریان
▶️
روز شهادت از دل و از جان می آییم
با سر به سوی محضر جانان می آییم
هر چند ما روز غدیر خُم نبودیم
حالا برای بستن پیمان می آییم
@hosenih
روز عروج تو عروج هر چه خوبی است
ما در عزای خَیرةُ النِّسوان می آییم
سلمان نشد کاری کند در بین کوچه
در کوچه ها با نیّت سلمان می آییم
مردم تو را از گریه هایت منع کردند
حالا همه با دیده گریان می آییم
ما قطره های کوچک دریای عشقیم
ما دور هم جمعیم و چون باران می آییم
طوفان اگر آید همه فرزند نوحیم
سنگ آید از هفت آسمان، آسان می آییم
سوگند بر آن خانهء آتش گرفته
ما سوی مادر با دلی سوزان می آییم
بیزار هستیم از سقیفه، پس در این راه...
با بغض آن اشرار بی ایمان می آییم
احیاء امر فاطمی با نام مولاست
ما یا علی گویان علی گویان می آییم
@hosenih
اینجا اگر با گریه مشغول عزاییم
محشر به دنبال شما خندان می آییم
ما معتقد هستیم زهرا مادر ماست
تا روز محشر سایه اش روی سر ماست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_ولادت
#مجتبی_شکریان
▶️
خورشید در آسمان زهرا آمد
کشتی نجات سوی دریا آمد
@hosenih
هر کس پیِ دنیای خودش هست ولی
دنیای من امروز به دنیا آمد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
به مناسبت #روز_قدس
#مجتبی_شکریان
▶️
هر چند در شهر خودت تنهایی ای قدس
اما امید مردم دنیایی ای قدس
هم قبله و قلب نخستین در دل توست
هم اهل سرِّ لیلة الأسرایی ای قدس
@hosenih
تنها نه در چشمان گریان فلسطین
در چشم اهل آسمان زیبایی ای قدس
پیغمبر ما روی چشم تو قدم زد
تو میزبان حضرت طاهایی ای قدس
غمگین مشو باید که سر بالا بگیری
تو خاکِ پاکِ مسجد الأقصایی ای قدس
دور و بر تو لشگر شمر و یزید است
یک قطره از دریای عاشورایی ای قدس
صهیون همان فرزند فرعون است آری
امروز تنها وارث موسایی ای قدس
با دست فرعون کودکانت گشت پرپر
گهواره ها شد خالی از لالایی ای قدس
فرزندهایت را به خاک و خون کشیدند
از خون دلبندان خود دریایی ای قدس
امروز اگر دست ستم رحمی ندارد
اما در آخر می رسد فردایی ای قدس
@hosenih
فردای ما موعود دارد غم ندارد
فردا صدایت می رسد تا جایی ای قدس
فردا تمام شهر تو آباد گردد
با دست مهدی زنده و برپایی ای قدس
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
#مجتبی_شکریان
▶️
تو نیستیّ و فراق مدام را چه کنم؟
جفای این همه صیاد و دام را چه کنم؟
@hosenih
فراق و گریه و زخم و غم عزیزانم
بگو که گریه کنم من کدام را؟ چه کنم؟
به من گذشت هر آنچه میان کوفه گذشت
ولی عزیز دلم شهر شام را چه کنم؟
اگر مرا ببرند از میان جمعیت
غیور من تو بگو ازدحام را چه کنم؟
به کودکان تو با جان و دل حواسم هست
بگو جسارتِ از روی بام را چه کنم؟
به سنگ کینه گل از روی شاخه اش افتاد
زنان بی ادب و بی مرام را چه کنم؟
حریم اهل حرم را شکست اهریمن
دلِ شکسته زِ بزم حرام را چه کنم؟
@hosenih
خدا کند که میان خرابه جان بدهم
ولی رسالت نیمه تمام را چه کنم؟
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#مجتبی_شکریان
▶️
پر از اشکم پر از شوقم پر از دردم پر از آهم
من امشب هیچ کس را غیر بابایم نمی خواهم
من آن گنجم که در ویرانه ای کردند مستورم
منم یاقوت سرخی که نگینِ خاتمِ شاهم
@hosenih
به آتش می کشم این شهر را با آه سوزانم
پدر جان سربلندت می کنم با عمر کوتاهم
تنت در بین گودال و سرت کنج تنور افتاد
بیا آغوش من ای یوسف افتاده در چاهم
کجا بودی که همراهت عمویم را نیاوردی
دلم می خواست برگردید بالای سرم با هم
به دستم سلسله دارم به پایم آبله دارم
بغل کن دخترت را خسته ام من،خسته از راهم
@hosenih
برای خود نمی نالم، به حال عمه می سوزم
اگر چه زخم دارم،درد را راندم زِ درگاهم
شبی از ناقه افتادم بماند که چه شد اما
دگر پاهای من بابا نمی آیند همراهم...
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#مجتبی_شکریان
▶️
ای سبزترین سلاله ی وحی
زیباییِ باغ لاله ی وحی
ای ناب ترین حدیث عالم
محبوبِ دلِ رسول خاتم
ای آیه ی نور، نورِ قرآن
ای صحن و سرات طورِ قرآن
ای اصل کرم، کرامتِ محض
ای بعد علی عبادتِ محض
ای شیفته ات رسول اکرم
ارکان رسالت از تو محکم
@hosenih
ای معنیِ آیه های ایمان
ای مهرِ تو پایه های ایمان
ای صورت و سیرت رسالت
تلفیقِ امامتی و عصمت
ای چارمیِ کسای احمد
ای لؤلؤءِ سرسرای احمد
سردار سپاهِ صدرِ اسلام
خورشید علی و بدر اسلام
ای زینت خانه ی امامت
ای دامن فاطمه مقامت
ای آیه ی صبر در مدیحت
ای چادر فاطمه ضریحت
پیش تو حسین "من" نگوید
در محضر تو سخن نگوید
در قاب جهان تو کوه صبری
پر نورترین شکوه صبری
در کاخ شرف ستون تویی تو
تاجِ سرِ مومنون تویی تو
کس پی نبرد به کُنهِ ذاتت
جبریل قناریِ صفاتت
دین زنده به صلحِ آتشینت
حق زنده به نطق دلنشینت
در خیمه ی دینِ حق عمودی
روزی که کسی نبود، بودی
"ای نام تو بهترین سرآغاز"
با نام تو می کنیم پرواز
با نام تو می رویم معراج
ماییم به سفره ی تو محتاج
ای در نفس تو وحی جاری
مشهور تویی به سفره داری
ای کعبه ی عشق و مهربانی
محتاج توأم به لقمه نانی
سوی تو فقط نگاه دارم
یک عالمه درد و آه دارم
آقا بِنِگر گدای خود را
افتاده ی زیرِ پای خود را
@hosenih
ما را بنواز ، دست رحمت
داریم نیاز ، دست رحمت
ای غربتِ در مدینه مانده
فریادِ میانِ سینه مانده
ای غربت بی نهایت آقا
ای جان جهان فدایت آقا
محتاج عنایتیم آقا
مشتاق زیارتیم آقا
ای مصدر نور و تابناکی
ای ساکنِ در مزارِ خاکی
بوده است حسین ذاکر تو
در هر شب جمعه زائر تو
قبر تو مطاف آسمان است
آرام دلِ پیمبران است
صد حیف که سایبان ندارد
خلوت شده میهمان ندارد
مولای کریم ای حسن جان
گریان توئیم ای حسن جان
مثل تو کریمِ خونجگر کیست؟
در خانه ی خود غریب تر کیست؟
آرامش روح و جان نداری
در خانه ی خود امان نداری
ای غربت و ای غمِ مجسّم
شد کوزه ی آب تو پُر از سمّ
زخم از همه جای شهر خوردی
در خانه ی خویش زهر خوردی
مأنوس به اشک و آه بودی
فرمانده ی بی سپاه بودی
یاران تو خائن و چموش اند
بی پرده امام می فروش اند
یک عمر تو را جواب کردند
با زخم زبان عتاب کردند
مولای صبور خاطرت هست؟
آن مردک کور خاطرت هست؟
آمد به کنارت ایستاد و...
بر پای شریفت اوفتاد و...
قلب همه را که زیر و رو کرد
بر زانوی تو عصا فرو کرد
بهتر ندهم دگر ادامه
ترسم که بسوزد این چکامه
از روضه ی سخت تو عزیزم
آخر به گریز می گریزم
هرچند که درد و داغ داریم
ما چند عصا سراغ داریم
یک روز عصا به مجلسی بود
در دست خبیثِ ناکسی بود
@hosenih
می رفت عصا به سمت بالا
می خورد به بوسه گاه زهرا
یک روز عصا به کربلا بود
دور و برِ شاه سرجدا بود
پیری که نه نیزه داشت نه تیر
نه خنجر و نه عمود و شمشیر
آن کشته ی بی دفاع را زد
بر پیکر پاره اش عصا زد
لب تشنه ی بی کفن حسین است
مظلوم تر از حسن حسین است
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_جمعه
ای رحمت عام یا ابا عبدالله
ای ذکر مدام یا ابا عبدلله
حالا که نشد حرم بیایم آقا
از دور سلام یا ابا عبدلله
شاعر: #مجتبی_شکریان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e