👌برشی از روضه سوال قاسم بن الحسن(ع) از امام حسین(ع) در شب عاشورا برگرفته از کتاب #روضه_های_آسمانی
✅ روضه تفاوت امنیت روز دوم محرم با روز یازدهم به نقل از الهدایة الکبری خصیبی، ص ۲۰۵
👌در این کتاب (که حاوی روضه های شب اول تا شب دوازدهم محرم است) سعی شده، عبارات مهم مقتل به همراه ترجمه و سند، بیان شود.
🔴 برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت متن pdf کامل جلسات، به آیدی زیر مراجعه نمایید.
🆔 @addmin_roze
© پایگاه حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
برایت دست-خطی با دلِ مضطر فرستاده
به عشقت مجتبی(ع) قربانیِ دیگر فرستاده
نگاهت کرد؛ «لا یومَ کیومَک» خواند در بستر
برایت غصه خورد و اشکِ چشم تر فرستاده
@hosenih
کشیدی آه و خواندی متن بازوبند قاسم(ع) را
حسن(ع) عشقِ خودش را مثل یک مادر فرستاده
در آغوشش گرفتی، عاشقانه گریه می کردید
یتیمش را برادر با همه باور فرستاده
روانه کرده قاسم(ع) را به یاری تو! در واقع-
-به قلب دشمنانت نیزه و خنجر فرستاده
رجزهای لب قاسم(ع) تداعی کرده صفين را
برایت هدیه ای با خصلتِ حیدر فرستاده
عجب فرماندهی کرده به یاریِ سپاه تو
چه سربازِ به نام و یاوری محشر فرستاده
«أنا ابن المجتبی» گفت و گمانم دشمنت میگفت
حسین(ع) اینبار جای یک نفر؛ لشکر فرستاده
@hosenih
برای ازرق شامی(لع) گمانم شمر(لع) هر لحظه
برای کشتنش یک نيزهٔ بهتر فرستاده
زمین خورد و تمام دشت را طعم عسل برداشت
برایش آب کوثر شخص ِ پیغمبر(ص) فرستاده!
شاعر: #مرضیه_عاطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
دعایِ دیشب تو زود مستجاب شده
یتیمِ خانهی ما خانهام خراب شده
غریب هستی و آهِ غریب میگیرد
دعای قلبِ شکسته عجیب میگیرد
@hosenih
سَبُک شدی و چو پَر رویِ دستهای منی
چقدر شکل جوانیِ مجتبای منی
بگو چکار کنم داغِ بی حسابت را
نگفتمت که نگیر از رُخَت نقابت را
فرشتهها به کنارت از آه میسوزند
به ما نگاه کن ای بی گناه میسوزند
به رویِ خاک چرا چاک چاک میمانی
بغل که میکنمت رویِ خاک میمانی
حلال کن نوهی فاطمه عمویت را
شبیه قاب دو دستم گرفته رویت را
اگر که باز کنم باز میشود رویت
حسن کنارِ من و شانه میزند مویت
همینکه سنگ زدندت خلاصه اُفتادی
میانِ تیغ و شن و سنگ و ماسه اُفتادی
رسید دادِ تو با شیهههای اینهمه اسب
تو را شناختم از لابهلای اینهمه اسب
بهم نریز نبینم غمِ خزانِ تو را
یتیمِ من چه کنم داغ بی امانِ تو را
بگو عمو ، نه از این سینه بر نمیآید
چگونه جا بزنم چند استخوان تو را
@hosenih
سپاه رد شد و دیدم که گیر اُفتادی
میانِ معرکه دیدم کشان کشانِ تو را
چقدر نعل بهم ریخت نوجوانِ مرا
بگو چگونه مرتب کنم دهان تو را...
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
4_5816718588869872050.mp3
22.87M
🔰#مصیبت_راتبه🔰
🏴 روضه #شب_ششم محرم 🏴
#حضرت_قاسم_بن_الحسن_ع_شهادت
با تحقیق و سخنرانی:حجت الاسلام #محسن_حنیفی
محرم ۱۴۰۰
✅موسسه قدیم الاحسان✅
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
در غمت داده ام از دست عنانم چه کنم
خنده ی آخر تو برده امانم چه کنم
یک طرف خنده ی لشگر طرفی اشک رباب
مانده ام من بروم یا که بمانم چه کنم
@hosenih
تیر را گر بکشم راس ز هم می پاشد
خار را از جگرم گر نکشانم چه کنم
ترس دارم که بیفتد سر تو از بغلم
روی دوشم شده ای بار گرانم چه کنم
می دود مادر تو گریه کنان پشت سرم
به پس خیمه تو را گر ندوانم چه کنم
بیشتر خاک به زیر سر تو ریخته ام
پیکرت را به سرت گر نرسانم چه کنم
@hosenih
چشم تو باز و چسان خاک بریزم رویت
تا که مادر نرسیده نگرانم چه کنم
چه کنم تا که نفهمد چه سرت آمده است
نیزه ای فاش کند راز نهانم چه کنم
شاعر: #موسی_علیمرادی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
ساکن عرش خدا بال دعایش گریه است
مُحرم ماه محرّم ربنایش گریه است
بندگی مال خدا و زندگی مال حسین
خوش بحال آنکه فرش زیر پایش گریه است
@hosenih
خیر دنیا را نمیخواهیم، ارزانی تان
آنچه را خیرالنسا داده بجایش گریه است
راست میگویند روضه آب و نان ما شده
نهضت ما ابتدا تا انتهایش گریه است
دل نبستن بر حسین از هر گناهی بدتر است
دل اگر بیمار شد دارالشفایش گریه است
هم زیارت هم شهادت می دهند، آماده باش
با دو چشمی که جهاد هر دو تایش گریه است
بارها با دست آقا دست بیعت داده ایم
سنگ های این حسینیه بنایش گریه است
چندسالی هست دارد حسرت یک اربعین
من فدای رهبرم که کربلایش گریه است
ما فقط حال بکا داریم اما فاطمه
موقع ذکر مصیبت، گریه هایش گریه است
کشتهء اشک است یا خون خدای ما حسین؟!
زخم های پیکر آقا دوایش گریه است
مشک آبی نیست، سقا نیست، اما کودکش
تشنه است، آنچه ضرر دارد برایش گریه است
چند وقتی میشود نه شیر خورده نه غذا
جان ندارد حنجرش، جان صدایش گریه است
می برد آبش دهد ارباب یا خوابش کند
حاجی شش ماهه ای را که منایش گریه است
@hosenih
یک قدم برداشت و چندین قدم آمد عقب
پشت سر یک لشکر اما پیش پایش گریه است
خنده هایش را گرفتی حرمله از مادرش!
دست بابا خونی و زیر عبایش گریه است
شاعر: #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#قاسم_نعمتی
▶️
از عطش مستی ودر سینه شَرَر داری تو
گریه سر کرده ای و حالِ دگر داری تو
ظاهراً دستِ تو بسته است در این قنداقه
بال ،واکرده ای و عزمِ سفر داری تو
@hosenih
سر کشیدی که ببینند و گلو را بزنند
ای جگر گوشه ی من بسکه جگر داری تو
بی زره آمده ای حیدرِ در گهواره
نه به کف، تیغ گرفتی نه سپر داری تو
حرمله عقده ی خود را سرِ تو خالی کرد
ارثی از محسن وافتادنِ در داری تو
بی هوا حنجرِ تو پاره شد وخون پاشید
کِی ، توانِ لگدِ تیرِ سه پر ،داری تو
من سرِ تشنگیِ تو به همه رو زده ام
پسرم جای، در این قلبِ پدر داری تو
حنجرت پاره شده با ز به من می خندی
زِ پریشانیِ حالم که خبر داری تو
با چه روئی پسرم سوی حرم برگردم
مادری دلنگران ،دیده ی تر ،داری تو
@hosenih
ترسم این است سرِ راسِ تو دعوا گردد
طاقت نیزه سواری چقَدَر داری تو؟
خونِ تو کارِ علمداریِ عباس کند
با همین پیکرِ بی سر شده ،سرداری تو
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#دودمه
#قاسم_نعمتی
▶️
طفل شش ماهه ولی حیدر کراری تو
آبرو داری تو
@hosenih
بی زره آمده ای بس که جگر داری تو
آبرو داری تو
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
تشنه شدی و ساقه ی شعله ورت شکست
چون چوبِ خشک هر دو لب لاغرت شکست
هر سو دوید مادر تو زمزمی نبود
طفل ذبیح خیمه، دل هاجرت شکست
@hosenih
با گریه ی تو هر دویمان آب می شویم
با گریه ات غرور پدر مادرت شکست
نامت علی است، محترمی مثل مرتضی
این احترام، ارثیه ی حیدرت شکست
می خواستم برای تو کاری کنم، نشد
خیلی دلم برای دو پلک ترت شکست
@hosenih
تا باد تیر حرمله از چله اش گذشت
مانند یاس خشک شده حنجرت شکست
تیزی یک پر از سه پر تیر، ذره ای
بر بازویت کشید، عزیزم پرت شکست
این حجم تیر کل تنت را گرفته است
مانند مادرم همه ی پیکرت شکست
@hosenih
خون گلوی تو به روی صورت من است
از بس که بی هوا قدح کوثرت شکست
با فکر پاسخی که بگویم به مادرت
بُهتم کنار جسم و تن بی سرت شکست
حالا که می روی ز چه لبخند می زنی؟!
قد مرا همین نظر آخرت شکست
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
فرات از یاد برده مستی خم غدیرش را
شکسته چون حریم کوثر و خیر کثیرش را
امام تشنه کامی آسمان را تار میبیند
به او نوشانده یک دریا عطش های کویرش را
@hosenih
اگر چه ناله ی "مُنُوا عَلی بنِ المُصطفی" سر داد
ولی خواهش نکرده کم، شکوه کم نظیرش را
نشد مقبول بزمش، یاری پیغمبران حتی
در آغوشش گرفته یاری طفل صغیرش را
صدای گریه ی او نظم لشکر را به هم میزد
قتیل اشک آورده است، سرباز دلیرش را
علی، انسش به مرگ از شیر مادر بیشتر باشد
دوباره کوفه میبیند سر منبر امیرش را
گلوی کودکی های علی اکبر به غارت رفت
نشد تا بشنود دنیا اذان دلپذیرش را
گلویش "خطبه ی نورانیه"🔻 می خواند تا محشر
عوض می کرد اگر تیر سه پر قدری مسیرش را
@hosenih
تصور میکنم که کودکانه، لحظه آخر
گرفته جای انگشت رقیه چوب تیرش را
خوشا طفلی که در بین مزارش تا خود محشر
گرفته در بغل بابای در بین حصیرش را
🔺 خطبه نورانیه منسوب به امیرالمومنین علی(ع) است
که در آن اوصاف و شخصیت حقیقى امام معصوم و شرایط
ایمان و اوصاف مؤمن و چگونگى کسب معرفت نسبت به
امام را بیان فرموده اند.
شاعر: حجت الاسلام #محسن_حنیفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
رفت و داغ دوریش دامان مادر را گرفت
از دم خیمه سرو سامان لشگر را گرفت
تیر با چه سرعتی آمد بماند قصه اش
آنچنان آمد که آقا جای تن سر را گرفت
@hosenih
تیر با یک شعبه هم کار خودش را میکند
با سه شعبه جوری آمد کل حنجر را گرفت
خطبه اش با گریه بود افسوس لشگر خنده کرد
چند لحظه بعد آن خون کل منبر را گرفت
باغبان چه خون دلها خورد باغش سبز شد
با کمان امد کسی و سیب نوبر را گرفت
خون او گر بر زمین میریخت محشر میرسید
این چه خونی بود داغش کل محشر را گرفت
@hosenih
پشت خیمه نیزه ها رفتند پیدایش کنند
نیزه ای درخاک شد جسمی محقر را گرفت
آنقدر از این و از آن سیلی و شلاق خورد
تا رباب از حرمله قنداق اصغر را گرفت
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
این هفتمین شب است که هیأت قیامت است
امشب مسیر روضه به سمت خجالت است
داغ عطش گرفته رمق از گلویمان
امشب به آب گو رود از روبه رویمان
امشب تمام روضه شده آب آب آب
خون گریه میکنیم برای غم رباب
"کار جنون ما به تماشا کشیده است"
ای اهل روضه ها شب هفتم رسیده است
@hosenih
امشب برای تعزیه کودک بیاورید
تصویر تیر و حنجر کوچک بیاورید
تا بیشتر به قلب شما غم بیاورم
ناچارم اسم حرمله را هم بیاورم
امشب دخیل بسته ی یک گاهواره ایم
خون گریه های حنجره ای پاره پاره ایم
لطمه زنان مقتل یک شاهزاده ایم
انگار روبه روی حرم ایستاده ایم
وقتی که دید نیست دگر راه چاره ای
گل کرد روی دست پدر ماه پاره ای
فرمود این پسر نفسم نور دیده است
کار گلوی او به تلظی کشیده است
چشمان تنگ کوفه از این داغ تر نشد
مُنُّو عَلَیَّ گفت حسین و خبر نشد
مولا اشاره کرد به خشکیده روی او
برقی زد از سپیدی زیر گلوی او
@hosenih
دشمن مجال یک کلمه بیشتر نداد
جز با سه شعبه تیر جواب پدر نداد
خشکیده بود چونکه گلو زودتر شکست
قلب پدر شبیه گلوی پسر شکست
هر شعبه ای به یک طرف حنجرش نشست
انگار تیر بر جگر مادرش نشست
با چشم اشکبار و دل خون و نا امید
آهسته تیر از گلوی نازکش کشید
شاعر: #حسن_کردی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بُرشی از روضه حضرت علی اصغر (ع) برگرفته از کتاب #روضه_های_آسمانی_محرم99
📚 به نقل از الاحتجاج طبرسی، ج۲، ص ۳۰۱
👌در این کتاب (که حاوی روضه های شب اول تا شب دوازدهم محرم است) سعی شده، عبارات مهم مقتل به همراه ترجمه و سند و گریز و اشعار مصیبت، بیان شود.
🔴 برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت متن کامل جلسات، به آیدی زیر مراجعه نمایید.
🔵 @addmin_roze
© پایگاه حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
4_5818970388683557553.mp3
23.77M
🔰#مصیبت_راتبه🔰
🏴 روضه #شب_هفتم محرم 🏴
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
با تحقیق و سخنرانی :حجت الاسلام #محسن_حنیفی
محرم ۱۴۰۰
✅موسسه قدیم الاحسان✅
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
سر آورده بود
گلش را دم آخر آورده بود
برای نبرد
پدر سوره کوثر آورده بود
@hosenih
یکی طعنه زد
حسین اینچنین لشکر آورده بود؟
سه شعبه رسید
برای علی نوبر آورده بود
و برق گلو
چه بد موقعی سر برآورده بود
بگو نانجیب
علی تازه دندان در آورده بود
خجالت کشید
علی برده بود، اصغر آورده بود
چرا حرمله؟
چرا باز هم بی هوا حرمله؟
چرا هیچ وقت
نرفته ست تیرت خطا حرمله؟
خجالت بکش
زدی طفل شش ماهه را حرمله
و با خنده گفت
شماها کجا و کجا حرمله
@hosenih
گلو را ببین
علی را زده چند تا حرمله
صدا زد رباب
که شیر آمده منتها... حرمله
شاعر: #محمود_یوسفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
گل را دهید چاره کنم اضطراب را
شاید دهند بر گل پژمرده آب را
این طفل را به رسم امانت به من دهید
می آورم اگر نگرفتم جواب را
@hosenih
هر گونه طفل را شده سیراب می کنم
راحت کنم زآب خیال رباب را
سخت است گر چه منت از این قوم می کشم
تا قبل مرگ او بچشد طعم آب را
لالایی اش به گردن من گر که تشنه ماند
برشانه می کشم زعلی ناز خواب را
گل را به دشت برد به دستش بلند کرد
تا بنگرند در کف او آفتاب را
ناگه غروب کرد علی بر فراز دست
روی سه شعبه دید پدر ماه تاب را
تیری رسید طفل زبان بر لبش کشید
گویا که آب دید علی ان سراب را
@hosenih
پاشید خون حلق علی را به سوی عرش
با اه و گریه کرد به شیشه گلاب را
قبل از حنای خون علی بر محاسنش
شرمندگی کشید به رویش خضاب را
شاعر: #موسی_علیمرادی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
قرص ماهی از دل گهوار بیرون میزند..
شیرخواره مثل یک سردار بیرون میزند
یک علی زیر عبا و یک علی روی عبا
از دم خیمه علی هربار بیرون میزند
@hosenih
تیر وقتی که بزرگ و صید وقتی کوچک است
خون صید از حنجرش دشوار بیرون میزند
غنچهٔ بی خار من دیروز حالش خوب بود
حال دارد از گلویش خار بیرون میزند
تیر از بین کمان حرمله بیرون زده...
یا که پشت در نوک مسمار بیرون میزند!!
میبرد زیر عبا اورا حسین اما چه سود؟!
از عبایش تیر یک مقدار بیرون میزند
@hosenih
خون اصغر را ملائک تا به بالا میبرند...
خون محسن از در و دیوار بیرون میزند!
مادرش کو؟! تا ببیند با تکان نیزه دار..
چند دندان از دهان انگار بیرون میزند
شاعر: #سیدپوریا_هاشمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
ببین به این و به آن رو زدم نشد بابا
که بر زمین و زمان رو زدم نشد بابا
بخاطرِ تو به ناکس بخاطرِ تو به نامرد
به شمر تا به سنان رو زدم نشد بابا
@hosenih
بقدرِ این کفِ دست آب هم نمیخواهی
برای کمتر از آن رو زدم نشد بابا
برای آنکه مرا حرمله زَنَد نه تو را
به او به تیر و کمان رو زدم نشد بابا
مقابل من و تو آب را به اسبش داد
چقدر پیشِ همان رو زدم نشد بابا
@hosenih
بگو به مادرِ خود کم نذاشت بابایت
بگو به قدرِ توان رو زدم نشد بابا
ببین که پیر و جوانِ سپاه میخندند
علی به پیر و جوان رو زدم نشد بابا
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بُرشی از روضه حضرت علی اصغر (ع) برگرفته از کتاب #روضه_های_آسمانی_محرم
📚 به نقل از البدایه و النهایه ابن کثیر دمشقی، ارشاد شیخ مفید و مقتل الحسین(ع) ابی مخنف
👌در این کتاب (که حاوی روضه های شب اول تا شب دوازدهم محرم است) سعی شده، عبارات مهم مقتل به همراه ترجمه و سند و گریز و اشعار مصیبت، بیان شود.
🔴 برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت متن کامل جلسات، به آیدی زیر مراجعه نمایید.
🔵 @addmin_roze
© پایگاه حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
گلبرگ لطیف شاخه ی طوبا بود
دردانه ای از قبیله ی دریا بود
قنداقه ی خونین علیِ اصغر
امضای قیام سرخ عاشورا بود
*
آن بغض گلوگیر که سرتاسر بود
لالاییِ بی صدای یک مادر بود
آن داغ دل همیشه سوزان رباب
گهواره ی خالیِ علی اصغر بود
*
از سوز عطش خسته و بی تاب شدی !
با دست پدر در طلب آب شدی !
ای غنچه ی پژمرده ی باغ ملکوت
با تیر سه شعبه خوب سیراب شدی
شاعر: #سیدروح_الله_باقری
@dobeity_robaey
#دودمه #دم_پاره
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
روی دست من بگیر آرام ای طفلِ حرم
ای علیِ اصغرم
شد سه شعبه قاتِلت ای تو اُمیدِ آخرم
ای علیِ اصغرم
*
غنچه ی من را به روی دستِ من پرپر مَکن
حرمله لعنت به تو
قطره ی آبی بِده، خون بر دلِ مادر مَکن
حرمله لعنت به تو
*
وای من و وای من و وای من
کشته شده غنچه ی زیبای من
شاعر: #مجتبی_دسترنج_ملتمس
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
درمانده اگر بار گناهی دارد
در سایه ی شش ماهه پناهی دارد
در قبر،پدر به سینه چسباند او را
شهزاده ببین چه جایگاهی دارد
شاعر: #بردیا_محمدی
@dobeity_robaey
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#زبان_حال_امام_حسین_ع
بکش رو صورتم دستاتو، بابا
میخوام آروم بشم، چشماتو وا کن
اگه میشه، بگیر بالا سرت رو
یه بارِ دیگه، تو چشمام نگا کن
تو رو میخوام روی دستام بگیرم
بذار لبخندتو دنیا ببینه
بذار هر کی دلش لبریز غصه ست،
بیاد و پای گهوارهت بشینه
@hosenih
لالا لالا لالا لالا لالایی
لالایی میخونم آروم بخوابی
کاش میشد، تر کنم ماهی نازم
لبهای خشکتو با قطره آبی
میخوام همیشه این دستای کوچیک
تو قابِ قلب آدمها بمونه
هرکی عشقو میخواد، منو ببینه
هرکی منو میخواد، تو رو بخونه
@hosenih
یه دنیا قلب خسته، بی بهونه
به اون دستای کوچیک دل نبسته
هنوزم مادری دلتنگ ماهش
پای گهوارهی خالی نشسته
لالا لالا لالا لالا لالایی
لالایی میخونم آروم بخوابی
کاش میشد، تر کنم ماهی نازم
لبهای خشکتو با قطره آبی
شاعر: #قاسم_صرافان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
فقط به قدر کفی ، آب را هدر ندهید
فقط به قدر کفی... آب بیشتر ندهید
بزرگِ این حرمم پیش این حرم من را...
خجالتم ندهید.. آه.. خنده سر ندهید
از آب رود فقط سهمِ شیرخواره کنید
به این حرم ندهید و به این پدر ندهید
نه حرمله که نمیخواهد این گلوی سفید
بس است لمس نسیمی به او خبر ندهید
زِ من گذشت ولی لااقل به پشتِ حرم
به نیزدار نشانیِ این پسر ندهید
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
رفتی و خم شده علی کمرم
چه بلایی است آمده به سرم
نفسم رفت با نفس زدنت
رفته بر باد بعد تو ثمرم
@hosenih
میکِشم آه! پا نکش به زمین
میزنم داد مثل تو... جگرم
من مگر با یکی دوتا طرفم
لشکر شام را ببین پسرم
به زمین خوردنم چه می خندند
با تواءم ای ستاره سحرم
خبرت رفته تا حرم برخیز
قبل از اینکه رود حرم خبرم
یک عبا دارم و هزار، علی
پیکرت را چطور من ببرم
@hosenih
عمه از خیمه ها رسیده ببین...
چشمها را که خیره شد به حرم
حیدر کربلا تو رفتی و
غارت خیمه هاست در نظرم
شاعر: #رضا_دین_پرور
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
#حسن_لطفی
▶️
پیش چشمان همه دست به زانو اُفتاد
خواست تا پاشود ای وای که با رو اُفتاد
باید او پاشود از خاک جگر جمع کند
یک عبا پَهن کُنَد تا که پسر جمع کند
@hosenih
پیرمَرد است عصا خواست ولی خندیدند
او کم آورد عبا خواست ولی خندیدند
این اَنارِ حرم است آه چرا ریخته است
چقدر حضرت اکبر به عبا ریخته است
تا علی رفت به دنبالِ دلش راه اُفتاد
قبلِ شهزاده ببین رویِ زمین شاه اُفتاد
یک "پدرجانِ"دگر از پسرش خواست نشد
این جوانمُرده پس از این کمرش راست نشد
پیشِ چشمان همه دست به زانو اُفتاد
بغلش کرد ولی حیف که بازو اُفتاد
هیچکَس زیرِ بغلهایِ پدر را نگرفت
دست تنهاست کسی جایِ پدر را نگرفت
نیزهای خورد تکان از جگرش داد کشید
دست بر سینه که زد با پسرش داد کشید
غارتِ قامتش اینجا صلواتی شده بود
بدنش با شن و شمشیر چه قاطی شده بود
ساعتی از بدنش از بدنش تیغ کشید
با دو انگشتِ خودش از دهنش تیغ کشید
لَخته لَخته زِ دهانش چقدر خون آورد
تکیه میداد به آن نیزه که بیرون آورد
بِینِ آغوش کشیدش تَنِ او بند نَشُد
خواست تا بوسه بگیرد همه دیدند نَشُد
کاش سمتِ حرم اکبر نَبَرَد برخیزد
عمهاش دست به معجر نَبَرَد برخیزد
از علمدار کمک خواست که خواهر را بُرد
خواهری آمد و با خود دو برادر را بُرد
پیشِ چشمان همه دست به زانو اُفتاد
دید پَهلویِ علی را و به پهلو اُفتاد
@hosenih
به عبا جمع نمود و به عبا پَهنَش کرد
بُرد در خیمه کنارِ شهدا پَهنَش کرد
عصر شد خیمهی آتش زده با دختر سوخت
هم عبا سوخت و هم خیمه و هم اکبر....
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
#قاسم_نعمتی
▶️
صحنهٔ روضه در این جمله مجسم باشد
پشت هر قدّ رشیدی دو قد خم باشد
مادری تر زهمه ؛راه برو؛کیف کنم
دیدن قامت تو لذت عمرم باشد
@hosenih
در پی ات آمدم از خیمه محاسن بر دست
بسکه شان تو در این رتبه معظم باشد
بازمین خوردن تو زندگیم ریخت بهم
حق بده تا به قیامت کمرم خم باشد
از کجا تا به کجا پیکر تو ریخته است
هرچه می چینم عزیزم بدنت کم باشد
تاکه زانوم زمین خورد همه خندیدند
باغمت شادی این قوم فراهم باشد
چه کنم پیکر تو از بغلم می ریزد
صد و ده تا پسر امروز به دستم باشد
تو چه گفتی که چو مادر دهنت را بستند
دنده ی خورد شده شاهد حرفم باشد
@hosenih
کوچه ای باز شد و از دوطرف می خوردی
جای صد ضربه به روی بدنت هم باشد
پای ناموس ؛وسط آمده برخیز علی
عمه ات بی من و تو بی کس و محرم باشد
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
#بردیا_محمدی
▶️
مثل یک پنجه که گیسوی رها جمع کند
عطر دامان تو را باد صبا جمع کند
جز عقیقِ لب سرخ تو لبی قادر نیست
بوسه ها از دهنِ خونِ خدا جمع کند!
@hosenih
بی سبب نیست چُنین بر بدنت جا شده اند...
تیر ها را تنِ انگشتنما جمع کند!
آن عمودی که سرت خورد..،کسی قادر نیست
این بهمریختگی را اَبدا جمع کند
خواستی تا ببری لفظِ "پدر" را که..،نشد
حنجرَت کُشت خودش را که قُوا جمع کند
"قابلبخندنبی"..،سنگ شکسته است تو را
دست من آینه..،نه..،آینه ها جمع کند
هر طرف دست به جسمت ببرم..،می ریزی
یکنفر ، سخت تو را از سر و پا جمع کند!
@hosenih
قدر يك دشت علی مانده به روی دستم
کارِ یک تکّه عبا نیست تو را جمع کند
سر نعشات پدر از حال اگر رفت..،نترس...
عمه از خیمه می آید که مرا جمع کند
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
#مهدی_شریف_زاده
▶️
خوب شد اشکِ نم نمی داریم
بین این سینه ها غمی داریم
سایه ی زیرِ پرچمی داریم
شبِ هشتِ مُحرَّمی داریم
کاش کرب و بلا به ما بِدهند
اِذنِ پائینِ پا به ما بِدهند
تا زمان هست گریه باید کرد
چشم را بست، گریه باید کرد
نَده از دست، گریه باید کرد
شامِ تیرهَ ست، گریه باید کرد
بَر حسین و به حال و روزِ تنش
بر همان زخمِ کاریِ بدنش
@hosenih
کاش در روضه های اربابم
کاش در کربلای اربابم
پای پایینِ پای اربابم
من بمیرم برای اربابم
می کُشد ماتمت مرا آخر
شب جمعه است و فاطمه مضطر...
دلِ ما و صفای شش گوشه
سر و جانم فدای شش گوشه
کُشته ما را هوای شش گوشه
این دو تا گوشه های شش گوشه
دیگر از این چه می شود بهتر
ما گدای توایم علی اکبر
* * ***
گام ها، گام های پیغمبر
در صدایش ، صدای پیغمبر
حیدری در هوای پیغمبر
پشت سر ردپای پیغمبر
این قدم ها ، قدم زدن دارد
جامه ی حیدری به تن دارد
اهل خیمه همه به دور و برش
حرمی بی قرار و دربه درش
عمه اش شانه می زند به سرش
میوه ی قلب و حاصلِ پدرش
قُوّتِ حیدری به دستانش
می دَرَد ذوالفقارِ چشمانش
رفت و یک محشری به راه افتاد
یک تنه لشگری به راه افتاد
ثانی حیدری به راه افتاد
شِبهِ پیغمبری به راه افتاد
هر که آمد جلو سرش را باخت
لشگری را به دردسر انداخت
زده یکباره تا دلِ لشگر
شد فراری عدو به دور و بر
کرده محشر به پا علی اکبر
خواست برگردد و ولی دیگر ...
خون به چشمان اسب بارید و
مرکبش راه را نمی دید و ...
@hosenih
چشم های عقاب شد بسته
داشت می رفت نرم و آهسته
می خورد ضربه ضربه پیوسته
وای از دست نیزه ، از دسته ...
پیکرش ذره ذره می ریزد
از تنش ذره ذره می ریزد
مثل تسبیح پاره ای هر جا
هر طرف رفته زیر دست و پا
پهن باید شود عبایی تا
پدرش ، یک به یک علی ها را
بعد تو می شود حسین تنها
بعد تو خاک بر سر دنیا...
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با توجه به سؤالات متعدد در خصوص کتاب #روضه_های_آسمانی، به اطلاع میرساند:
روضه های کتاب #امسال #متفاوت از روضه های کتاب #پارسال میباشد، در واقع زاویه نگاه به روضه ها متفاوت میباشد.
🔴 برای کسب اطلاعات بیشتر و دریافت متن کامل جلسات، به آیدی زیر مراجعه نمایید.
🔵 @addmin_roze