#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
عرشیان بوسه که دادند به رویش با هم
دل سپردند سر طرهی مویش با هم
طفل ششماههی این قوم، کلیم الله است
طور دیدند در انوار گلویش با هم
با تلظّیِ لبش نادعلی میخوانند
اهل عرفان همه دلدادهی هویش با هم
کعبه دور سر گهوارهی او میگردد
زمزم و نیل دو تا حاجی کویش با هم
معنی نازک از آن حنجره برداشتهاند
شعرها تشنهی یک جرعه سبویش با هم
خون دویدهست چرا بر لب طفل معصوم؟
همه از خیمه دویدند به سویش با هم
خون عرش است که بر شانهی شاهنشاه است
طفلِ در زیر عبا، جان حجاب الله است
::
آه ای بغض گلوگیر تو در حنجر آب
نحر کردند تو را تشنه چرا در برِ آب؟
گوش تا گوش بهشت است پریشان شده است
گوش تا گوش گلویت غم سر تاسر آب
عرشِ خود را به روی آب بنا کرد خدا
ربّ آب است رباب و تو شدی سرور آب
روضه خوان لب تو ماهی هر دریا شد
شد تلظیِّ لبت مرثیهی منبر آب
حوریان زخم گلو را به لطافت بستند
مرهم زخم تو تنها شده چشم تر آب
پیکرت را پدرت بر پدر خاک سپرد؟
یا به آغوش کشیده است تو را مادر آب؟
بر سر نیزه عزیز دلم آرام بخواب
میسپردند تو را کاش به آغوش رباب
✍ #محسن_حنیفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
وقتی زبان بگذاشت در کام امامش
یعنی که بوده حوض کوثر تشنه کامش
ممسوس در ذات خداوند تعالی است
اللهُ اکبر از بلندای مقامش
زخمی است باقی بر جگر از رفتن او
زخمی که تنها مرگ باشد التیامش
خونش حلال تیغها و نیزهها شد
شد آب، مهر مادرش زهرا، حرامش
هرگز نباشد فدیهی یک تار مویش
گر کل عالم ذبح گردد پیش گامش
از زخمهایش وحی میجوشد پیاپی
پیغمبری، شد پخش در صحرا پیامش
خیر کثیر خیمه را خیرات کردند
روشن کنید آتش دوباره روی بامش
ناحیه بالای سرش خون گریه میکرد
جان داد در پایین پا با هر سلامش
بر صورت اکبر نهاده صورتش را
تشریف آورده به زانو تا مقامش
چون که علی را هفت دفعه آرزو کرد
روی لب هفت آسمان جاری است نامش
✍ #محسن_حنیفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_عباس_ع_شهادت
شدهست سهم فرات از خجالت آب شدن
عطش چشیدن و از تشنگی عذاب شدن
ابوالفضائل این خانواده شرمندهست
شدهست سهم جگرها فقط کباب شدن
عجب مقام رفیعی، که منحصر در اوست
شهیدِ العطش کودک رباب شدن
به شأن او شهدا رشک بیحساب برند
به رتبهی "پسر فاطمه" خطاب شدن
امانِ اهل زمین را امان نیازی نیست
خوشا برای علمداری انتخاب شدن
محال باشد از این آستانه نومیدی
محال باشد از این آستان، جواب شدن
کفیل حوریهها بوده است یعنی که
برای فاطمیات حرم حجاب شدن
دعا کند که شود پیشمرگ زینبها
دو دست، فدیه کند وقت مستجاب شدن
خبر برای رقیه رسیده از چشمش
رواق آینه در معرض خراب شدن
گمان که عاقبت روی ماه او این است
عمود خوردن و در صحنِ عرش، قاب شدن
نجف برای عزا آمده کنار تنش
برای زائر دستان آن جناب شدن ...
✍ #محسن_حنیفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
هرم عطش چه کرده که چشم تو تار شد؟
در بارگاه قدس خدا اشکبار شد
لبهای تو شبیه دو تا چوب خشک شد
بعد از تو آب بر همگان ناگوار شد
یک لشکر پیاده به جسم تو پا گذاشت
بر روی نیزهای سر پاکت سوار شد
از بس که ماند پیکر تو زیر آفتاب
داغ تو ماند بر دل ما، ماندگار شد
سر به فلک کشیدهترین کوه هم پس از
افتادن تنت به زمین، بی وقار شد
مُشکینِ موی تو همه از غم سفید شد
مرثیهخوان زلف تو لیل و نهار شد
چشم غیور تو نگران سوی خیمه ماند
وقتی که شمر سوی حرم رهسپار شد
شمشیر شمر زخم گلوی تو را شمرد
حرف از دوازده شد و غم بیشمار شد
تو ذبح از قفا شدهای، چون که تیغ هم
در آن میان به تیغ نگاهت دچار شد
✍ #محسن_حنیفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با عرض سلام
الحمدلله کتاب #علویه_مأثور با تلاش مجاهدانه و عالمانه محقق ارجمند، حجتالاسلام #محسن_حنیفی، منتشر شد.
✅این کتاب ۹۹۲ صفحه است و مجموعهای از مناقب و مصائب اميرالمؤمنين علیهالسلام را شامل میشود.
📎هدیه کتاب ۹۰۰ هزار تومان
با ارسال رایگان
📢برای کسب اطلاعات بیشتر و تهیه این کتاب ارزشمند، به آیدی زیر، عبارت نورانی "یا علی" را ارسال نمایید.
▫️@mosibatoratebah_admin
#حضرت_رقیه_س_شهادت
چه تکریمی نموده شهرِ شام از باب حاجاتش
سه روزی مانده این حوریه پشت باب ساعاتش
سر بازار نُه ساعت سر پا ایستاده او
کسی که نُه فلک بنشسته بر خوان کراماتش
هُمای منزلت بود و خرابه منزل او شد
همان که شد بهشت آبادیِ کنج خراباتش
همان که مریم از نور رُخش انجیل میخوانَد
که بوده پردهدار محملش در راه شاماتش
به جای گل، نثار مقدمش خار مغیلان شد
چه استقبال گرمی کرد از او خاکستر و آتش
برای صورت حوریه برگ گل ضرر دارد
چرا پس ضربهی سیلی نمیکرده مراعاتش؟!
کشیده آه را در بند خود زنجیری از آهن
اسیر سلسله هستند در این شهر، ساداتش
نشسته سر به دامانی که عطر فاطمه دارد
سر زخمیِ "مصباح الهدی" در بین مشکاتش
تمام دردها را بُرد از یادش سر بابا
چگونه یک طبق زخم است مرهم بر جراحاتش؟!
هزار و نهصد و پنجاه تا زخم است بر جسمش
هزار و نهصد و پنجاه دفعه شد مواساتش
به فکر انتقام از چوب بود و بر لبش میزد
ببین پُر کرده عالم را نوای یالثاراتش
✍ #محسن_حنیفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_رقیه_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_رقیه_س_شهادت
نويد وصل پدر را به كاروان میداد
به ماه، ماهِ سر نيزه را نشان میداد
رقيه توليت آستانِ رأسِ شريف
به ماه، اذن زيارت در آسمان میداد
هزار حوريه از چادرش زمين ميريخت
اگر كه چادر خود را کمی تكان میداد
رقيه دختر آقای مهربانی كه
سرش به حامل سر نيزه سايبان میداد
گرسنه بود، ولی از كرامتش اين بس
به دست دشمن خود رزق آب و نان میداد
پدر عقيق یمن را به ساربان بخشيد
و او النگوی خود را به ساربان میداد
شبانه از لب بابا كمی شكايت كرد
چرا كه بوسه به لبهای خيزران میداد
توان پاشدنش را گرفت سيلیِ زجر
وگرنه پيش پدر، ايستاده جان میداد
درست لحظهی وصل رقيه و بابا
برادرش به روی نيزهها اذان میداد
✍ #محسن_حنیفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
در حرم پیچید عطر سیب زائر فیض برد
هر کسی در بارگاهت بود حاضر، فیض برد
با بیان روضههایت پلک من هم خیس شد
چشمهایم چون زمین خشک و بایر فیض برد
قطرههای خون تو سهم زمین شد بیشتر
بیشتر از آسمانها، خاک حائر فیض برد
منبرت شد گاه روی نیزه، گاهی بین طشت
خواهرت با گریه پای این منابر فیض برد
بر تن عریان تو این بیتها مرثیه خواند
اشکهای مادرت تا ریخت، شاعر فیض برد
بین اصحابت دو دفعه جان به تو تقدیم کرد
بیشتر یعنی، حبیب بن مظاهر فیض برد
گرم در آغوش تو، بیش از طلاهای ضریح
بوریای کهنۀ بیت عشائر فیض برد
✍ #محسن_حنیفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_شهادت
تشبیه و وصف روی تو کار خیال نیست
آیینۀ وجــود خــدا را مـثــال نـیـسـت
بر هــرچه هــست، نام محمّد نوشتهاند
آری که اسمورسم خدا را زوال نیست
این اعتقاد ماست که لقمه بهجای خود
حتی نفس کــشیدن بی تو حــلال نیست
مــا را محــبّت نــبوی روسپید کــرد
رویش سیــاه هــرکه غـلام بلال نیست
از جمع ما ابوذر و سلمان درست کــن
این جمله کارها که برایت محال نیست
در خــاک مــا اویس قرن رشد میکند
وقــتی بــرای دیدن رویت مجال نیست
بالوپر شکــسته تو را درک میکند
بی روضۀ تو راه بهسوی کمال نیست
روز دوشــنبــه آمــد و حال تو زار شد
زهــرا شـکست پیش تو و بیقرار شد
روز دوشنبه غصهی مادر شروع شد
آری عــزای داغ پــیمــبر شـــروع شد
روحالامین بــرای تــسلیّ نزول کرد
تا گریههای ســورۀ کــوثـر شروع شد
وقــت وداع دخــتر خــود را نـگاه کرد
حرف از شکست بال کبوتر شروع شد
ذکــر حــدیث صــورت نــیلی فـــاطمه
مرثیههای کوچه و یک در شروع شد
بر سینهاش حسین غریبش که تکیه زد
صحبت زشمر و سینه و خنجر شروع شد
این پنجتن برای کسی گریه میکنند
گویا که روضهی علیاکبر شروع شد
این روضه قـلب آل علی را به خون کشید
دشمن چـه دیر نیزه زجسمش برون کشید
✍ #محسن_حنیفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
دری که شد عتبات نبی به وقت اذان
دری که در پس آن سِرّ عرش گشته نهان
دری که وا شده رو به رواق عرش نجف
که رشک برده به جاهش شکوه درب جنان
دری که باب حسین است و پنجره فولاد
دری که باب خدا بوده است در دوران
به حلقهاش متوسل ملائکه همگی
به آستانهی او سر نهند پیر و جوان
دری که کعبهی آمال سدره و طوباست
ضریح چوبی حاجات عالم امکان
دریست از شجر طور هم گرامیتر
مبارک است بسوزیم در مصیبت آن
درون آتش طور است، "بسم رب النور"
که بوده جان جهان، مادر پیامبران
در آستانهی در ایستاده نبض زمین
به احترام نفسهایش ایستاده زمان
بدون واسطه با رب خود تکلم کرد
در آن مقام که نزدیکتر شد از دو کمان*
چکامههای بهاری خانه زهرا
چگونه گشته لگدکوب چکمههای خزان
منزه است از اینکه به روی خاک افتد
شده است ذکر همه کائنات "یا سبحان"
چه شد که در به روی باب حاجت افتاده
که بند آمده بعدش زبان مرثیه خوان
هزار مرتبه آتش بزن مرا، اما
مگو که فاطمه آتش گرفته؛ دور از جان
بس است صحبت میخ و غلاف، در عوضش
هزار مرتبه از قتلگاه روضه بخوان
هزار مقتل خطی ورق زدم اما
هنوز هم که هنوز است ماندهام حیران
کشید بر گلویش تیغ، شمر یا قنفذ
شکسته پهلوی او را مغیره یا که سنان
هزار جان گرامی شبیه جان حسین
فدای کشتی پهلو گرفته در کوچه ...
✍ #محسن_حنیفی
* اشاره به آیه ٩ سوره مبارکه نجم "فَكَانَ قَابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنَىٰ" و روایت معراج
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
او اهل گریه بود و دو چشم نجیب داشت
با نام مجتباییاش انسی عجیب داشت
او هم کریم بود و به هنگام بخششش
خورشید و ماه یا که ستاره به جیب داشت
آری تمام اهل مقاتل نوشتهاند
دشمن هم از عنایت و لطفش نصیب داشت
مثل حسن حرم به مزارش وفا نکرد
دیدم که صحن خاکی و قبری غریب داشت
دستم به سمت چاک گریبان خویش رفت
وقتی که نام او به لبش عندلیب داشت
او دست خاک زلف پریشان خود نداد
بالا سرش به جای سنان او طبیب داشت
وقتی که زهر پا به روی سینهاش گذاشت
فرزند او به روی لب امنیجیب داشت
ابن الرضای سوم این خانواده هم
مرثیهای شبیه به یابنالشبیب داشت
خاکی شده است صورت گلدستههای او
یعنی که میل روضهی خدالتریب داشت
از روی نیزهها سر او خورد بر زمین
این روضه سخت بود و فراز و نشیب داشت
✍ #محسن_حنیفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_شهادت
به شوق از تو سرودن، حروف جان بدهند
اگر اجازهی مدحت به این زبان بدهند
تمام ثانیهها گریه بر غمت کردند
که تسلیت به دل صاحب الزمان بدهند
تنت میان تب است و دو دستِ لرزانت
ستون عرش خداوند را تکان بدهند
سؤال کردهام از نام قاتلت اما
مقاتل حَسنی، کوچه را نشان بدهند
هجوم بر جگرت بُرده زهر با مسمار
خدا کند به جگرگوشهات امان بدهند
چقدر کاسه خودش را روی لبت زد تا
عنان مرثیهات را به خیزران بدهند
به سمت روضهی سر میدوند مصرعها
اگر اجازهی روضه به روضهخوان بدهند
دوید خواهر او تا سر از تنش نَبُرند
سرِ بُریدهی اورا به این و آن بدهند
عبا و پیرهنش را که گرگها بردند
عقیق سرخ یمن را به ساربان بدهند...
✍ #محسن_حنیفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e