بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسین_ع_مناجات
#مناجات_اربعین
#مناجات_اول_مجلس
#محمود_ژولیده
▶️
کربلای عمر هرکس بیگمان خواهد رسید
روز عاشورای ما هم یکزمان خواهد رسید
عاقبت باید حسینی رفت از دارِ جهان
ورنه در بستر بِسَر عمرِ گران خواهد رسید
@hosenih
دست و پنجه نرمکردن با شهادت ساده نیست
هرکسی کرب و بلایی شد، به آن خواهد رسید
نوکرِ ارباب پیوسته دلش باشد جوان
پیر هم گردد به آقایش جوان خواهد رسید
غم مخور، پای پیاده، کربلا، روزی نشد
عاقبت یک روز، جا مانده، دَوان خواهد رسید
دستِ بیمهری نباید داد با ارباب، چون
دستِ پر مِهرش به دست دوستان خواهد رسید
آزمایشهای تو در تو، به دل صیقل دهد
وانگهی، روزی، جواب امتحان خواهد رسید
اشک عاشق ، تازه روز اربعین گل میکند
آشنا باشیم، زنگ کاروان خواهد رسید
@hosenih
نالهی زینب کند کاری که بر "هل من معین"
پاسخ لبیک از کلِّ جهان خواهد رسید
گر بماند نزد حق یک روز از عمر جهان
طالب خون خدا، صاحبزمان خواهد رسید
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
عصمت الله منم، فخر و مباهات منم
رحمت الله منم، سوره و آیات منم
از پگاهِ ازلی، تا به اَبد هر سحری
با خداوندِ جلی، غرقِ مناجات منم
عبدِ سرگشته ی ممسوس، بِذاتُ اللهَم
اَمَتُ الله منم، غرقِ عبادات منم
در حضورِ نظرش چون به سخن میآیم
اُشهِدُالله، مُشَرَف به ملاقات منم
قابِ قَوسین اگر ، شاملِ اَو اَدنی شد
شاهد و ناظرِ اَسرار ، در آن ذات منم
حضرتِ خالقِ نور ، از دلِ من ساخته طور
طورِ سینای تجلّیِ موالات منم
@hosenih
همه ی عز و شرف، در گِروِ اسمِ من است
وِردِ مُورود منم، معنیِ لَذات منم
ذکرِ من در همه ی اهلِ کُرات است، قدیم
قبلِ خَلقِ اَرَضین، ذکرِ سماوات منم
حبِ من بر همه اَنفاسِ خلایق، واجب
ناظرِ فعلِ بشر در همه حالات منم
من کیم؟ فخر ملائک، اثرِ داوری اَم
روحِ جنبنده ی در جمله ی ذرات منم
□ □ □
زینبم بنتِ خدیجه، گُلِ دامانِ رسول
دخترِ ناموَرِ مادرِ سادات منم
جانِ پیغبرم و زینتِ نامِ علی اَم
جلوه ی حیدرِ کرار به کَرّات منم
هستیِ عترتم و نایبهُ الفاطمه اَم
آیتُ الله منم، اُسوه ی طاعات منم
مَظهرِ فاضله ی راضیه ی مرضیه اَم
مُظهرِ کامله ی جمعِ مقامات منم
شد عقیله لقبم، نسلِ جلیله نَسَبم
حجت اللهِ حجج را همه مرآت منم
□ □ □
من تجلای غدیرم، همه خیرات منم
کربلا و نجف و کعبه ی حاجات منم
به حسن خلدِ برینم، به حسینم جنت
آینه دارِ بهشت، آیه ی جنات منم
همه ی جان من و روح و روان است حسین
آنکه باشد پِیِ او راهیِ بِالذات منم
جَبَلُ الصبرم و در اوجِ بلا آرامم
قله ی قاف، به هر کوهِ مصیبات منم
@hosenih
بانوی عصمتم و تالیِ معصومینم
امتحان داده بحق، در همه اوقات منم
نه اسیرم به عدو بلکه اسیرم به حسین
تن به ذلت ندهم، هیبتِ هیهات منم
قتلگاهِ شهدا اولِ راه است مرا
رهبرِ قافله از مقتلِ میقات منم
بوسه بر حنجره ی پاره ی دلبر زده اَم
آنکه با خونِ خدا کرده ملاقات منم
غارتِ اهلِ حرم را که به چشمم دیدم
سپرِ درد و بلا ، وقتِ مواسات منم
چوبه ی محمل و پیشانیِ من شاهد بود
آنکه برداشت سرش، سخت جراحات منم
آنکه با خطبه ی زهراییِ خود پیشِ همه
دشمنِ فاطمه را کرده مجازات منم
حافظِ جانِ شریفِ دو امامم در اصل
قدرتِ فاطمه، در اوجِ مهمات منم
از دو معصوم ز گودال، ولایت دارم
رهبرِ قافله تا کوفه و شامات منم
وسطِ جمعیتی بی سر و پا، از سرِ درد
آنکه با صوتِ علی، کرده افاضات منم
محو شد کاخِ یزید از دمِ تیغِ سخنم
قاریِ فاطمه را معنیِ آیات منم
هم علمدارم و هم حجتِ حق در طوفان
منجیِ نور ، به دروازه ی ساعات منم
متحیر شده ی شامِ خرابم، دلِ شب
بس مصیبت زده ی شامِ خرابات منم
آنکه از پیکرِ هفتاد و دو کشته ز سفر
آه، یک پیرهن آورد به سوغات منم
@hosenih
یاریِ خونِ خدا، اشکِ خدا میخواهد
حافظ دائمیِ این دو مساوات منم
جبرئیل است، عَنان دارِ صفِ ناقه ی من
از حرم تا به حرم، غرقِ عنایات منم
هر که شد کشته، بعنوانِ دفاع از حرمم
محشرش آنکه کند قبله ی حاجات منم
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
محکومیت اهانت #گرگیج امام جمعه آزادشهر به خاندان عصمت و طهارت
#تولی_و_تبری #محاکمه_گرگیج
فاطمه ذکرِ کثیر است، کجا تکراریست
فاطمیه نه عبوریست که فیضی جاریست
کارِ شیعه بخدا فاطمیون را یاریست
ِزدنِ فاطمه برنامه ی استکباریست
هر زمانی به طریقی دلِ ما میشکنند
گاه در پشت در و گه ز جفا میشکنند
@hosenih
تا که کمرنگ شود فاطمیه در اَذهان
قصه ای طرح شود با سخنی از شیطان
تا فراموش شود روضه ی زهرا هر آن
غافل از اینکه خدا داده به شیعه برهان
ما همه عبد حسین و حسن و زهرائیم
دشمنِ آل علی را همه دشمن هائیم
دشمنِ پست پیِ توطئه ی افزون است
هر که صبِ علی و آل کند ملعون است
"شیعه ی انگلیسی، سُنیِ آمریکائی"
دلشان خواسته ناخواسته با صهیون است
آن ابوجهل که با نام امامِ جمعه است
حذفِ او لازم الاجرا و رهِ او بن بست
کارِ ما یاریِ زهراست، قسم بر زهرا
یارِ این قافله مولاست، قسم بر زهرا
پرچم فاطمه بالاست، قسم بر زهرا
راهِ ما راه تولاست، قسم بر زهرا
این تولا و تبرا هنرِ زهرائیست
پیروی از رهِ زهرا و علی غوغائیست
وای، نورِ ازلی مادر ما سیلی خورد
در حمایت ز ولی مادر ما سیلی خورد
چه غریب است علی مادر ما سیلی خورد
آه، با صوت جلی مادر ما سیلی خورد
فاطمه با دلِ بشکسته هزینه پرداخت
بخدا با جگرِ خسته هزینه پرداخت
@hosenih
چند بار آن مهِ اَسرار ز پا افتاده
گاه با سیلیِ کفار ز پا افتاده
گاه از تیزیِ مسمار ز پا افتاده
گاه بینِ در و دیوار ز پا افتاده
چه بلائی به سرِ مادر سادات آمد
که به مسجد به صدا جای مناجات آمد
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت سالروز شهادت #حاج_قاسم_سلیمانی
ای پسندیده ی خدا، سردار
مالک اشتر ولا ، سردار
جز شهادت نبود لایق تو
ای براه ولی فدا، سردار
داغ تو خونجگر کند ما را
خون تو زنده تر کند ما را
تازه بیدار تر شدیم، آری
خون مظلوم اثر کند ما را
گر چه این قلب رهبرم خون شد
همت انتقام افزون شد
بلکه با خون حاج قاسم ها
فتنه های دگر دگرگون شد
@hosenih
ای بنازم به استقامتشان
میدمد لاله ها ز قامتشان
بخدا بر مشام جان آید
عطر پیروزی از قيامتشان
رهبر و مقتدایمان فرمود
نبرد خصم زین جنایت سود
عزمها را کنید اينك جزم
که زمان فرج بیاید زود
رفت با خون مالک اشتر
اقتدار نظام، بالاتر
به ولایت قسم، ألا قاسم
بی تو تنها نماند این رهبر
يارِ سردار کو به کو مهدی
کیست "من ينتظر " ابو مهدی
به يقين لحظه ی شهادتشان
با تو گشتند روبرو مهدی
حاج قاسم که کربلایی شد
آسمان نیز نینوایی شد
شهدا را گرفت در آغوش
که بسر دوره ی جدایی شد
ای علمدار جبهه ی اسلام
ای به وقت نیازها، اقدام
نزد زهرا به فاطمیه شدی
با علمدار کربلا اکرام
@hosenih
آنکه فرمان شام هجرت داد
نیمه ی شب، طلوع فجرت داد
ای امیر مدافعان حرم
موسم زینبيه أجرت داد
ایکه معشوق، هم کلامت باد
جان ما نذر انتقامت باد
سر سردار و زانوی ارباب
سرِ آقایمان سلامت باد
ای دلت غرق حضرت معبود
عهد ما انتقام سیلی بود
رفتی اما به رجعتت بر گرد
باز همراه مهدی موعود
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
شهید #حاج_قاسم_سلیمانی
دلهای بخواب خفته طوفانی شد
چشمان غبار دیده بارانی شد
چون خون شهید در رگ ما جوشید
ایران همه قاسمِ سلیمانی شد
شاعر: #محمود_ژولیده
@dobeity_robaey
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#حضرت_عباس_ع_مدح
#حضرت_ام_البنین_س_مصائب
از زبان مبارک بی بی...
ماه من از ابتدا به هر جا میگشت
چون سایه پیِ پرتوِ مولا میگشت
عباس غلامیست که تا آخر عمر
دور سرِ بچههای زهرا میگشت
شاعر: #محمود_ژولیده
@dobeity_robaey
#حضرت_ام_البنین_س_مدح_و_مصائب
#حضرت_عباس_ع_مدح_و_شهادت
عباسِ من ماهِ منیرِ عالمین است
عبدِ حسن، میر و علمدار حسین است
ماهِ حرم، پشت و پناه زینبین است
اِبنُ الرشیدِ من شفیعِ نَشاَتین است
باشد امیدِ احمدِ مختار عباس
دارد نسب از حیدر کرار عباس
عباس من شیرِ یلِ هر کارزاریست
مرد شجاعت، مرد غیرت، مرد یاریست
از بس مطیع محضِ حق با بیقراریست
شاگرد ممتاز کلاس دینمداریست
محو جمالِ بی مثالِ مجتبا اوست
از ابتدا سرمایه ی کرب و بلا اوست
@hosenih
اصلاً وجودِ چار فرزندِ رشیدم
نذرِ بَنی الزهراست، وَرنه کِی مفیدم
بود از ازل این خواسته، تنها امیدم
نسلم شود قربانیِ شاهِ شهیدم
من خود کنیز زینب و نسلم غلامش
در خانه ی زهرا شدم محوِ مقامش
روزیکه زینب در حرم تاج سرم شد
زینب نگو زهرای ثانی سرورم شد
اوصافِ او چون ترجمانِ کوثرم شد
بانوی بی همتای عالم رهبرم شد
زینب بحق آئینه ی یکتای زهراست
جانِ پیمبر، زینتِ والای مولاست
هر روز دردِ دل، چو با عباس میکرد
صحبت ز رخسارِ کبودِ یاس میکرد
وقتی سخن از هجمه ی خناس میکرد
عباسم آن هنگامه را احساس میکرد
وانگه به گریه، سخت می کوشید عباس
با مُشتِ خود بر سینه می کوبید عباس
عباس من شاگرد رزمِ مجتبا بود
درسِ حسن، همراه با آه و نوا بود
گاهی اشاراتش به ضربی بی هوا بود
گاهی میان صحبتش حرف عصا بود
وقتی حسن قرآن تلاوت داشت، انگار
در سینه ی خود داشت، درد و داغِ مسمار
این حرفها را از حسینم هم شنیده
از قصه ی کوچه، غمِ عالم شنیده
وز ماجرای پشتِ در ، هر غم شنیده
حتی ز مولا وصفِ آن ماتم شنیده
اینها همه در سینه ی عباس شد جمع
با من بیان میکرد و خود میسوخت چون شمع
این غصه ها همراهِ او تا کربلا رفت
با آرزوی انتقام از اشقیا رفت
فرصت ولی از دستِ او در نینوا رفت
عباسِ من سقا شد و با مشک ها رفت
رفت از شریعه مشک را پر آب سازد
شاید که اهل خیمه را سیراب سازد
@hosenih
ناگه میانِ نخل ها، شد تیرباران
از هر طرف شد صیدِ بغضِ نیزه داران
زینب برایم گفته از آن ماهِ تابان
مشک و تن و دست و سر و رخسار و چشمان
شد خونفشان و بر زمین، غمناک افتاد
بی دست، با صورت بروی خاک افتاد
اما همه اینها بقربان حسینم
ایکاش میشد در امان، جان حسینم
عباس قربانِ جوانانِ حسینم
هستیِ من وقفِ یتیمان حسینم
عباسِ من! پشتِ حسینم را شکستی
زهرای اطهر را که دیدی، دیده بستی!...
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_ولادت
شکر خدا بنده ی زهرا شدیم
آینه ی وحدت یکتا شدیم
با سخنِ دمبدمِ لا اِله
یکسره گوینده ی اِلّا شدیم
همنفسِ احمد مختار، نیز...
همقدمِ حضرت مولا شدیم
تشنه ی صهبای ولای علی
نَشئه ی جامِ میِ طاها شدیم
باده گرفتیم و زدیم از ازل
تا به ابد، میکده سُکنا شدیم
چون ز اضافاتِ گِلِ حیدریم
خاکِ رهِ حضرت زهرا شدیم
کوثر و زمزم که به جانها رسید
مستِ طهورا مِیِ حَورا شدیم
ذکر لب هر نفسِ حیدری
کوثری ام کوثری ام کوثری
@hosenih
وصف کجا قبله ی حاجات را
مدح کجا روح عبادات را
با چه قلم، با چه زبان میتوان
شرح دهم سِرّ ملاقات را
آنکه ز شب تا به سحر مینمود
معنیِ احیاء و مناجات را
شرح کجا، معنی سِرُالصلوه
سِرُّالمُستودعِ بِالذات را
آیه به آیه همه خیرِ کثیر
تا که کند معنیِ آیات را
سَمتِ دعایش همه، همسایگان
بُرد ز ما جمله بلیات را
با دلِ محتاج بخوانیم ما
شافعه ی روز مکافات را
ذکر لب هر نفس حیدری
کوثری ام کوثری ام کوثری
@hosenih
خلقت بی فاطمه خلقت نبود
عصمت بی فاطمه عصمت نبود
نورُ علی نور فقط فاطمه ست
نور بجز مادرِ عترت نبود
پرتوِ توحید چو خورشید، اوست
بی مدَدَش نورِ نبوت نبود
قصه ی "لولاک" نخواندی مگر
بی مهِ عصمت که امامت نبود
جز پیِ اِقدامِ فُرادای او
پیرویِ راهِ ولایت نبود
بی روش و بی منشِ فاطمه
روحِ شریعت و طریقت نبود
حکمتِ محض است نفس های او
بی نفَسش این همه حکمت نبود
ذکر لب هر نفس حیدری
کوثری ام کوثری ام کوثری
@hosenih
فاطمه، سوگند به وحدانیت
هست همه مادرِ انسانیت
لطفِ خدا چیست بجز فاطمه
اوست همه معنیِ رحمانیت
خلقتِ نوریست سراپای او
کیست جز او مصدرِ نورانیت
رجس و پلیدیست از آن نور دور
هیچ نبرده ست به نفسانیت
حوریه در قالبِ انسان رسید
وَرنَه روا نیست به جسمانیت
چادرِ پُر وصله ی خاکیِ او
بر تنِ او جامه ی روحانیت
خصمِ ستم، عاشقِ مولا علیست
عاشقیِ او همه عقلانیت
ذکر لب هر نفس حیدری
کوثری ام کوثری ام کوثری
@hosenih
محوِ علی، کیست چنان فاطمه
یارِ علی، نیست چنان فاطمه
گر سخن از محورِ آلِ نبی است
پاسخِ دین، چیست چنان فاطمه
کیست که در عزّ و شرف، صاحبِ...
رتبه ی عالیست چنان فاطمه
در وسطِ کوچه براهِ علی
کیست که حامیست چنان فاطمه
عاملِ تدبیرِ دفاع از علیست
هر که ولائیست چنان فاطمه
مادرِ زهراست که با افتخار
مادرِ هستی است چنان فاطمه
ذکر لب هر نفس حیدری
کوثری ام کوثری ام کوثری
@hosenih
مادر ما، مامِ حسین و حسن
مادر زینب سپر بوالحسن
در دل محراب کنیز خدا
در وسط معرکه ها شیرزن
دشمن سرسختِ همه غاصبان
همچو علی روزِ عمل صف شکن
بازوی مولا به صفِ کارزار
محو کنِ دشمنِ او با سخن
مانده نهان از همه اَش قدر و قبر
این رَوِشش ریشه کَنِ اَهرمن
درسِ شهادت ز عنایت دهد
مادرِ ما بر همه ی مرد و زن
بهتر از این چیست برای زنان
روزِ تو "یافاطمه" شد روز زن
فاطمه ای مادرِ رزمندگان
فیضِ شهادت بده بر بندگان
@hosenih
□ □ □
قبلِ ظهورِ فرجِ مهدی اَش
داده خدایش پسری بت شکن
روحِ خدا آمد و نور انفجار...
یافت ز سرتاسرِ ایرانِ من
خلقِ جهان را همه قبل از ظهور
میدهد آن نور نجات از محن
پرچمِ او در کفِ سید علیست
تا برساند به امامِ زَمَن
درسِ قیامش ز ولایش رسید...
تا سوی ایران و عراق و یمن
میرسد از راه بزودیِ زود
زمزمه ی لشکرِ دشمن شکن
از همه سو ، حمله به خصم آورَد
لشکری از خِطّه ی سرخِ کُهن
لشکری از مهدویونِ عراق
لشکری از قاسمیونِ وطن
لشکری از زینبیونِ دمشق
لشکری از فاطمیون با کفن
تا رود از کرب و بلا سوی قدس
فتح کند ملکِ فدک تا عَدَن
سرخطِ سربندِ همه یک کلام...
حضرتِ زهراست علیهاسلام
@hosenih
□ □ □
بر در و دیوار نوشت این سخن
درس وفا در ره دین، سوختن
"در رهِ ابقای ولای علی"
کشته چو مامند، حسین و حسن
دوخته بر کشته ی گودالِ خون
بر تنِ صد چاک، عجب پیرهن
پیرهنش نیز به غارت رود
آنکه بماند بدنش بی کفن
آه از آن چکمه که بر سینه خورد
وای از آن نیزه که شد در دهن
سرورِ ما! در رهِ دین داده ای
جان و تن و قافله ی خویشتن
بُرد غنیمت پیِ انگشتری
از تنت انگشتِ تو را راهزن
طالبِ خونِ تو رسد از حرم
صوت رسایش سوی هر انجمن
تا که بگیرد ز عدو انتقام
با سپهی از همهی ما و من
حضرتِ ارباب! لِثارات را
یکسره دریاب از این جان و تن
باده ی خونرنگِ شهادت بده
بر همه عشاقِ حرم، جانِ من!
کرب و بلا قبله حاجات ما
امرِ فرج ذکرِ مناجات ما
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#در_تجلیل_از_قهرمانان_یمنی
#از_زبان_رزمندگان_یمنی
یمن ای اهل نظر، خاک من است
خاک من مهد اویس قرن است
میثم از ماست، حبیب از یمن است
کشورم مِلک حسین و حسن است
از یمن باطن و ظاهر بشنو
از حبیب بن مظاهر بشنو
جلوه ای ما یمنی ها داریم
با علی هموطنی ها داریم
عالَمی با حسنی ها داریم
کربلا، بی کفنی ها داریم
یمن و یثرب و ایران ز ازل
وصل بودند به صفین و جمل
@hosenih
ما که یاران حسینیم و حسن
ما مسلمان حسینیم و حسن
خاک بوسان حسینیم و حسن
سپر جان حسینیم و حسن
هر کجا فتنه ای از شورا بود
بهر ما صحنه ی عاشورا بود
ما ز عشق نبوی شیدائیم
جان و سر باخته ی زهرائیم
همه دم، در طلب مولائیم
حافظ خیمه ی عاشوائیم
جان خود در کف اخلاص کنیم
هدیه بر حضرت عباس کنیم
ما ز بدخواهِ علی بیزاریم
ذوالفقارِ علوی را یاریم
دستِ بیعت به ولایت داریم
تا ابد دشمن استکباریم
گر چه بی یار و غریبیم همه
کوه ایمان و نجیبیم همه
یمنی کیست، مقاوم پرور
نشود روز تهاجم مضطر
میدهد در ره دین یکسر، سر
یمنی کیست، مطیع رهبر
امر از خامنهای میگیریم
در ره روح خدا میمیریم
الگوی ما ره ایرانی هاست
عشق ما یار خراسانی هاست
مکتب ما ز سلیمانی هاست
این همان شرط مسلمانی هاست
خصم را راه به میهن ندهیم
یک وجب خاک به دشمن ندهیم
مردِ میدانِ علمداران، ما
عهد بستیم همه یاران، ما
با وفائیم به دلداران، ما
نهراسیم ز بمباران، ما
بِکُش ای خصم، که ما دردِسریم
هر چه از ما بکُشی زنده تریم
@hosenih
هر سحر بزمِ سجودی داریم
در قیامیم و قعودی داریم
کینه ی آل سعودی داریم
حمله بر قوم یهودی داریم
راه قدس از حرم ارباب است
یمن اما بُنه ی احباب است
دستِ غیبی که هدایتگر ماست
از همان ناحیه ی رهبر ماست
این همان عشقِ جنون آور ماست
بخدا دست علی بر سر ماست
مقصد ما به سوی آل الله
جان ما پیش کِشِ ثارالله
#محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_ام_کلثوم_س_مصائب
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
آن بانویم که دارم لطف و عطا ز داور
ناموس کبریایم، نور دل پیمبر
هم دختر امامم هم یادگار عصمت
یعنی برای زهرا آئینه دار عصمت
از کودکی هماره همدم به مجتبایم
آگاه از تمام اسرار کربلایم
مانند خواهر خود غرقِ نَوائبم من
اُم المصائب است او، اُختُ المصائبم من
با هر مصیبتی که، دیده ست زینب من
یک عمر آشنا بود، هر روز و هر شب من
@hosenih
چون خواهرم عقیله، هستم ز غم لبالب
در هر غم و بلائی بودم کنار زینب
از خاطراتِ عمرم خواهم اگر بگویم
جز ماجرای گودال چیزی دگر نگویم
□ □ □
هر بار زینب آمد، از خیمه گاه بیرون
دنبال او دویدم تا قتلگاه بیرون
همراهِ خواهر خود، در اوجِ آن بلیه
من بودم و سکینه بر تلّ زینبیه
تا واژگون شد از اسب، آقای ما به مقتل
خَدّالتریب گردید، مولای ما به مقتل
دیدم که برقِ شمشیر، دور و برِ حسینم
انبوه شد برای ذبحِ سرِ حسینم
وَجهِ خدا به گودال، با کلب شد مقابل
شَیبُ الخضیب افتاد، ناگاه دستِ قاتل
خنجر ز کین کشید و حنجر نمیبرید و...
خواهر به چشم دید و فریاد میکشید و...
قاتل به پیشِ خواهر، هم پیش چشم مادر
تا جِسم پشت و رو شد، بنشست روی پیکر
چون خواست رَأسِ او با، جور و جفا بِبُرّد...
تا با دوازده ضرب، سر از قفا بِبُرّد...
خونِ خدا ز رگها، ناگه به جوش آمد
آری صدای مادر، اینجا به گوش آمد
فرمود: "یابُنَیَّ" آه ای غریب مادر
از داغ تو ز کف رفت صبر و شکیب مادر
@hosenih
کشتند و از تنت رفت، پیراهنت به غارت
ای زینبم به تن کن، پیراهنِ اسارت
رَأسَت رود به نیزه، همراهِ اهل بیتت
تا بشنوی ز نزدیک، خود آهِ اهل بیتت
دور از دو چشم عباس، بیند حرم اسیری
ای وای از کنیزی، ای وای از حقیری
عباسِ من کجایی، برخیز غیرت الله
در مجلسِ شراب است، در حصر عصمت الله
برخیز ای علمدار تا منتقم بیاید
از کربلا نوای یا منتقم بیاید
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_باقر_ع_مدح_و_ولادت
#حلول_ماه_رجب
این ز الطاف خدای قادر است
آسمان را ماه رحمت ظاهر است
ماه حق، ماه رجب، ماه عسل
ساغر و مِی دستِ ساقی حاضر است
هر دلی که هست مالامالِ عشق
مستِ صهبای امام باقر است
هر که میگردد هدایت، خاصّه
هادیِ دین را غلام و چاکر است
ماهِ میلاد امیرالمومنین
هر که باشد عبدِ حیدر شاکر است
هر دلی که خالی از حبِ علیست
نامسلمان نه، که اصلاً کافر است
آنکه گوید یاعلی، یافاطمه
ذاکرِ یاعالی و یافاطر است
نیمه ی این مَه بنامِ زینب و...
آخرِ مَه بر حسینش ناظر است
صاحبِ این ماه شاهِ کربلاست
ای خوشا هر کس که او را ذاکر است
حجِ عمره کن رها حاجیِ عشق!
کربلا در انتظار زائر است
سفره ی صوم و صلات از نینواست
حضرت ارباب ما را ناصر است
الغرض، ماهِ عبادات آمده
ماهِ احیاء و مناجات آمده
@hosenih
البشارت البشارت مومنین!
آمده دلبندِ زین العابدین
باقرُ العلمُ النبی دیده گشود
اوست بابای امامانِ مبین
جایگاهِ علم و دانش قلب اوست
علم و دانش را شکافَد بعد از این
دُرّ و گوهر ریزد از لعلِ لبش
دانشش هم عرضِ ختم المرسلین
سینه ی او بحرِ مَوّاجِ علوم
حاصلِ دریای علمش، نشر دین
بُرده ارث از محضرِ اَجدادِ خود
اوست فرزند امیرالمومنین
پورِ زهرا باشد و سبطُ الحسین
قُرَّةُ العَینِ امامُ الساجدین
خُلق و خویش، خُلق و خوی احمدی
محضرِ نورانی اَش، خلدِ برین
اوست از نسلِ شهید کربلا
اوست بابای امامُ الصادقین
کربلا در کربلا چشمانِ او
یادگارِ مقتلِ اهلِ یقین
مقدمش منزل به منزل شرحِ عشق
از ولادت تا شهادت بی قرین
هیچکس مانند او مقتل ندید
کشته های بی کفن، نقشِ زمین
خاطراتش جمله از گودال شد
دید جسمِ جدّ او پامال شد
@hosenih
از حرم تا قتلگه اسرار دید
چشم او اسرار را بسیار دید
از اَوانِ کودکی تا عمر داشت
خویش را در صحنه ی پیکار دید
آنچه در مقتل نظاره کرده بود
در شئونِ زندگی، در کار دید
در میان درس و بحث و کشت و کار
روضه ها با دیده ی خونبار دید
اشکِ او آغشته با خونِ گلوست
نینوا را در مِنا تکرار دید
عمه های خویش را گه در حرم
گاه زندان، گه سرِ بازار دید
آلِ زهرا را ز کوفه تا به شام
در اسارت همرهِ کفار دید
اهلبیتِ مصطفی را ای دریغ...
در میان مجلسِ اغیار دید
در خرابه آن سه ساله عمه را
از غمِ بابا به حالِ زار دید
جسمِ هفتاد و دو گل را بر زمین
بی سر افتاده در آن گلزار دید
هیجده سر بر فرازِ نیزه ها
تا چهل منزل به شامِ تار دید
داشت در دل از فرج، نور امید
آن غریب و آن اسیر و آن شهید
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_هادی_النقی_ع_شهادت
مشیتِ ازلی هر چه را اراده کند
به حکمِ نافذِ خود، حکمتش پیاده کند
اگر بناست که غیبت به قرنها برسد
و هجرِ ما به همه شیعیان ما برسد
ز قبلِ غیبتِ مهدی، فراق لازم بود
و این فراق به شهر عراق لازم بود
@hosenih
برای آنکه شود شیعه زود آماده...
که بهر دوره ی غیبت نبود آماده...
دگر میانِ اَعاظم شروع شد غیبت
ز عصرِ موسیِ کاظم شروع شد غیبت
سپس امامِ دگر از وطن عزیمت کرد
که از مدینه رضا، سوی طوس هجرت کرد
پس از جوادالائمه چو نوبت من شد
برای من پِیِ تبعیدِ سخت، دشمن شد
من از حضور و ظهورِ عیان، شدم محروم
دگر ز رابطه با شیعیان، شدم محروم
مرا ز شهر مدینه به سامرا بردند
به شهر سامره با چند ماجرا بردند
به شهر سامره اَم، "سُرّ مَن رَآ" که نبود
به پادگان! نظامی چه دردها که نبود
مرا به گوشه ی آن پادگان که جا دادند
نگاهبانِ بسی بی حیا بما دادند
گهی بدونِ اجازه به خانه می آمد
گهی ز بامِ حریمم شبانه می آمد
مرا سوی متوکل، وفور میبردند
گهی به بزمِ شرابش به زور میبردند
در آن شبی که مرا میکشید، در یادم
به فکرِ بزم شرابِ یزید افتادم
بیاد غربتِ آن عمه های مظلومه
بیاد عمه سکینه که بود مغمومه
سرِ پدر چو به طشت طلا زیارت کرد
به طعنه دشمنِ شامی به او جسارت کرد
نه آلِ عصمتِ حق را عزیز میخواندند
که جمله فاطمیون را کنیز میخواندند
در آن میانه بسی ازدحام شد در شام
حریمِ فاطمه بی احترام شد در شام
@hosenih
چو رَاسِ جدّ غریبم کمی تلاوت کرد
یزید بر لب و دندان او جسارت کرد
از این جسارتِ دشمن، قسم به تبعیدم
تمام عمر بیاد حسین گرییدم
قسم به اشکِ ترِ منتقم که می آید
بخواه آن سحرِ منتقم که می آید
شاعر: #محمود_ژولیده
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e