eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.2هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
409 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷عید مبارک باد امسال خدا فیضِ دوچندان دارد دامان کویر، شوقِ باران دارد ای کاش شود سال ظهورِ آقا امسال دوتا نیمهٔ شعبان دارد شاعر: @hosenih
8.18M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷بــــیــــا آقــا نذر یار است، میان تن اگر جان داریم هرچه داریم ازین داریم هر که هر چیز دلش خواست، بگوید اما ما به برگشت گلِ فاطمه ایمان داریم شاعر: @hosenih
های و ✔️ با سلام خدمت زائرین محترم حسینیه 📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد می کنیم مورد نظر خود را لمس نمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✅حلول ماه شعبان : ✅سوم شعبان : ✅چهارم شعبان : ✅پنجم شعبان : ✅یازدهم شعبان : ✅پانزدهم شعبان : ✅پانزدهم شعبان(شب احیا) : ✅هفدهم تا بیست و سوم شعبان : ✅پایان ماه شعبان: مناسبت اسفند ماه ✅ پایان اسفند: موضوعات پُر بازدید ✅ اشعار اول مجلسی: ✅ دودمه مخصوص میاندارها: ✅دیگر موضوعات: 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 های و @hosenih
ما پیرو راه عترت و قرآنیم در حسرت دیدار شه خوبانیم از نام اباالفضل مدد می گیریم آماده ی جشن نیمه ی شعبانیم شاعر: @dobeity_robaey
🌻 نزدیک است...🌻 ما هی زحمات می فرستیم ...برات هدیه ظلمات می فرستیم... برات شرمنده به جای آنکه کاری بکنیم تنها " " می فرستیم... برات شاعر: @dobeity_robaey
نزدیک است... یک روز شبیه ابرها گریانم یک روز چنان شکوفه‌ها خندانم دیروز کتیبه‌ی محرم بودم امروز چراغ نیمه‌ی شعبانم شاعر: @dobeity_robaey
نزدیک است از ذکر لبت بزن ولی شعر بگو از تاب و تبت بزن ولی شعر بگو درباره ی صاحب الزمان(عج) ، ای شاعر از نان شبت بزن ولی شعر بگو شاعر: @dobeity_robaey
نزدیک است ما گرم نماز با دلی آسوده او خفته به خاکِ جبهه خون‌آلوده ما منتظر امام غایب هستیم او منتظر امام قائم بوده شاعر: حجت‌الاسلام @dobeity_robaey
اول به محضرِ تو ، سلام عرض میکنم از واژه های علمِ علی قرض میکنم خود را گدای کوی شما فرض میکنم آنگه ردیف و قافیه را نقض میکنم ای التیامِ خونِ شهیدان، خوش آمدی ای آخرین طلیعه ی دوران، خوش آمدی ای کاش بگذرد نَفَحاتَت از این دیار ما را بکُش به غمزه ی ابرویِ ذواالفقار "مستیم و عاشقیم و خماریم و بی قرار" حَیَّ عَلََی الاِقامه ی شعری به وصفِ یار شعری که گفته ام ، بخدا قابلی نداشت بیچاره آن کسی که برایت دلی نداشت @hosenih ای ماه چارده ، ز شبت شعر میچکد از ذکر هایِ رویِ لبت شعر میچکد از کیسه های پُر رُطَبَت شعر میچکد از جاده ی سه شنبه شبت ، شعر میچکد وقتش رسیده حالِ خوشی معنوی کنیم شبهای جمعه ، شوقِ تو را مثنوی کنیم تلخ است کام و لعل محبّان، عسل تویی در شعرهای خط خطیِ من غزل تویی تلمیح و استعاره، مجاز و بدل تویی حَیَّ عَلَی القَصیده که خیرِالعمل تویی این ظلمتِ معادله را غرقِ نور کن حتی اگر طَرید و وحیدی، ظهور کن عشقِ تو را میانِ دل خود نشانده ایم رویِ زبان بجز سخن از تو نرانده ایم دانی چرا به حسرتِ روی تو مانده ایم؟ در کربلا، دعایِ فرج را نخوانده ایم غرقیم در میانِ غم و غصّه و بلا ما را اسیر کن وَ ببر سمت کربلا در کربلا به حالِ دعا زار و خسته ایم در انتظارِ روزِ ظهورت نشسته ایم دل را بجز به بندِ دخیلت نبسته ایم هرچند در برابر تو سرشکسته ایم، ما قول میدهیم که مطلوب میشویم ما را به جمکران ببری، خوب میشویم از کربلا مرا بِکِشان سویِ جمکران هِی هِق هِق شبانه و هِی اشکِ بی امان من داد میزنم بخدا رو به آسمان، عَجِّل عَلی ظُهُورِکَ یا صاحِبَ الزَّمان شعر از جمالِ رویِ تو گفتن، که ساده نیست ای وای بر کسی که دلش بین جاده نیست ما رو سیاه ها، به تو مایل نبوده ایم ما ارزشی به عشقِ تو قائل نبوده ایم ما را ببخش ، پیشِ تو قابل نبوده ایم در دعوت از ظهور تو یکدل نبوده ایم خواندیم صفحه ای ز سرودِ حیات را درعصرهای جمعه، دعای سمات را شب تا سحر به حال محبان گریستی اصلاً خودت بگو که کجایی و چیستی ای آخرین ستاره ی زهرا تو کیستی؟ دارد تمام میشود این شعر و نیستی... ظلم و ستم، در آخرِ عالم شکار توست یک "یا علی" بگو که جهان بی قرار توست ای اشتیاقِ عارف و آگاه ، میرسی در بین شب به منزله ی ماه ، میرسی یک روز میرسد که تو از راه میرسی با بیرقِ "عَلی وَلیُ الله" میرسی روزی فرا رسد که بیاید نشان تو از کعبه میرسد صلوات و اذان تو @hosenih روزِ ظهور، مژده به احباب میزنیم با دیدنِ تو طعنه به مهتاب می زنیم از جامِ انتظار، مِیِ ناب می زنیم ما کوچه را به مَقدمِ تو آب می زنیم بر رویِ لب ، دعایِ فرج غنچه میکند حالا ببین که روزِ وصالت چه میکند یک پنجره دخیلِ دعا کرده ایم باز بیچاره ایم ، ذکر و دعای تو چاره ساز "ای سروِ نازِ حُسن که خوش میروی به ناز" روزی فرا رسد که تو می آیی از حجاز، آید صدا که روز هم‌عهدی رسیده است قَد قامَتِ الصَّلات... که مهدی رسیده است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دوباره مستی من بی حد و عدد شده است مسیر شوق مرا آسمان بلد شده است ز بنده های خدا دور، چشم بد شده است شکوفه های بهشتی، سبد سبد شده است دوباره عید رسیده، زمان دیدار است دلم خوش است به اسمی که قاب دیوار است میان میکده ها غصه استحاله شده دوباره غورهء نارس هزار ساله شده سبو و می به لب مست ها حواله شده چه کوثری است که در کاسه و پیاله شده رسیدنم درِ میخانه بی معطّلیَ است شراب، خنده ء زهرا و خندهء علیَ است @hosenih ستاره نیست در افلاک! ریسه بندان است قشنگ تر ز قمر، ماهِ نیمه شعبان است عروس فاطمه خوش باش، قولِ قرآن است همین پسر که نمک دارد و نمکدان است... رسیده نورِ دو دنیای ما همه بشود همیشه تاج سر آقای ما همه بشود چه محشری شده والشمس و الضحا شدنت مبارک است تجلّیِ ربنّا شدنت شروع غیبت تو نه، بی انتها شدنت امام حاضرِ سردابِ سامرا شدنت مدار چرخش این زندگی است، حرکت تو رسیده روزی عمرم فقط به برکت تو قناتِ خشک شدم! پس کجایی اقیانوس جهنم است برایم بهشتِ بی طاووس حرم همیشه به یاد تو می روم پابوس توکربلا، تو نجف، مکه و مدینه و طوس ضریح چشم تَرِ عاشقان پُر از گره است گدای سامره ات بیقرار تذکره است چه خوب میشود از تو به ما امان برسد نشانِ خیمه ات ای یارِ بی نشان برسد جواب نامه ام از چاه جمکران برسد قرار بود ظهورت به دادمان برسد چه قرن ها که شروع و تمام شد بی تو چه لقمه ها که حلال و حرام شد بی تو رها شدیم! بیا در حصارمان بکشی شبیه شیخ مفیدت به کارمان بکشی دوباره دست به چشمان تارمان بکشی از این مجالس عصیان کنارمان بکشی از اشتباه زیادِ همه نرنجیدی همیشه دردسرت داده ایم و بخشیدی اگرچه جشنِ تو جای گله گذاری نیست درون سینهء من قلب بیقراری نیست ز دوری تو مرا اشک های جاری نیست بهار آمده اما دلم بهاری نیست نیامدی و خودم را دگر نمی بخشم فراق را ز خودم بیشتر نمی بخشم @hosenih گدای صاف و صمیمی سابقت نشدم رفیق بی کلک و خوب و صادقت نشدم خجالت از تو کشیدم که لایقت نشدم تو عاشقم شدی اما من عاشقت نشدم قرارِ آخرِ هفته همیشه یادم رفت من آبروی ترا هم به باد دادم رفت فدای تو بشوم که پر از غم و دردی دروغ گفتن من را به رو نیاوردی در این زمانهء نامردها، خودت مردی همیشه بارِ گناه مرا سبک کردی میان عشق من و تو اگر مغالطه شد مرا خرید علی و حسین واسطه شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در یا رب! به حق حضرت حجت مرا ببخش راهم بده به کوی محبت، مرا ببخش سر تا به پا گناهم و محتاج مغفرت شرمنده ام ز لحظه ی غفلت، مرا ببخش @hosenih یا رب! کسی بجز تو به دادم نمی رسد از آنِ توست جود و کرامت، مرا ببخش از تو ندیده ایم بجز بخشش و کرم در من نبوده غیر جسارت، مرا ببخش یا رب! کنون که نیمه ی شعبان رسیده است لطفی نما به خاطر حضرت مرا ببخش امشب شبِ زیارت ارباب عالم است با گریه های حال زیارت مرا ببخش بعد از نماز، سجده ی شکرم حسینی است اصلا بیا به خاطر تربت مرا ببخش @hosenih در طول هفته، بخشش اگر شاملم نشد شبهای جمعه گوشه ی هیئت مرا ببخش شبهای جمعه غمزده ی حاج قاسمم جا مانده ام ز فیض شهادت مرا ببخش شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مناجات در شب آنکه آلوده است و پست منم آنکه با دست خالی است منم آنکه زد توبه را شکست منم آنکه با هرکسی نشست منم آنکه حس دعا گرفته تویی باز دست مرا گرفته تویی قیل و قال مرا که می دانی زخم بال مرا که می دانی اشتغال مرا که می دانی شرح حال مرا که می دانی آنکه حال ترا گرفته منم شب عیدی عزا گرفته منم ما نشستیم، راه مان بدهی که فرار از گناه مان بدهی گذر از اشتباه مان بدهی خودت اینجا پناه مان بدهی بعد این سالهای بوالهوسی غیرتو پیش مان نمانده کسی @hosenih وای از دست ما مسلمان ها بد شکستیم عهد و پیمان ها درد داریم نیمه شعبان ها خیمه ات مانده در بیابان ها کم شدیم آه! بیشتر نشدیم سیصد وسیزه نفر نشدیم کار من شد خطای پنهانی عاشق کوچه و خیابانی خانه ام رفته رو به ویرانی دفترم را نگو نمیخوانی ناخلف بوده ام که خسته شدی پدرم بودی و شکسته شدی وای اگر بر گناه، خط نکشی قلمت را روی غلط نکشی ناله با فاطمه فقط نکشی آبروی مرا وسط نکشی بین بیراهه ها سبویم ریخت به ابالفضل آبرویم ریخت تو بگو باز آن گدایم کو شب احیاست، روضه هایم کو درد آورده ام، دوایم کو مُردم از هجر، کربلایم کو گریه های امانی ام پهن است سفرهء روضه خوانی ام پهن است @hosenih "ناله آه آه می آید از دل قتلگاه می آید خون ز حلقوم شاه می آید زنی از خیمه گاه می آید تا که پیش جنایت دگران بشود لشکر امام زمان وای! یاران باوفا چه کمند همهء یاس ها کمان و خمند زینب و شمر روبروی همند آه! غارتگران چه بد قدمند سر معجر بزن بزن شد وای عمه مشغول سوختن شد وای" دختری که شریف و محترم است داد زد عمه معجرم سرم است این چنین روضه ارث مادرم است دامنم بین آتش حرم است چون شکسته تمام بال و پرت سوخت موی سرم فدای سرت © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e