eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.8هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
338 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
به حکم عشق شدم دستبوس سلطانی.. که انبیا به درش میروند دربانی گلیم کهنه این خانه را نخواهم داد به زرق و برق دوصد قالی سلیمانی @hosenih خدا برای همه اول از علی گفته علی علی ست همه آیه های قرآنی هرآنچه هست درِ خانه علی ست فقط خدا مرا تو ازین در جدا نکن آنی خداشناسی ما ختم میشود به علی تویی خلاصه ی این بحث های عرفانی به هرکجا که قدم میزنیم معلومی به هرکجا که سرک میکشیم پنهانی قدم زدی و به نوبت به پات افتادیم به پیش پای تو خلق اند خیل قربانی شراب هیچکس اصلا به ما نمیسازد نشسته ایم خودت باده را بگردانی غذای ساده که دیده به سفره شاهی؟ عبای‌ پاره که دیده به دوش سلطانی؟ @hosenih همه به سوی تواند و تو رو به زهرایی منوریم ازاین قبله های نورانی برات کرببلا را بده که خوبترست... برای بزم پسرها پدر شود بانی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قلم مست است در پس‌کوچه‌ی این شعر دفتر هم شراب ناب می‌ریزد به کاغذ جای جوهر هم مضامین بلندی ریخته در شعر کوتاهم که دارد واژه‌واژه از لب من می‌رود سر هم چگونه این منِ آلوده از او شعر بنویسم؟ که نامش را نبرده بی وضو حتی پیمبر هم @hosenih دم از عشقش زدن اندازه‌ی این بی سر و پا نیست که جانش را فدای عشق او کرده‌ست کوثر هم چگونه مدح آن شاه بلندآوازه را گویم؟ که درمانده‌ست طبع قاصرم از مدح قنبر هم خودِ مولا اگر یاری کند با گوشه‌ی چشمی شکوفا می‌شود با یک اشاره نطق نوکر هم خدا از باء بسم الله خود تا سین والناسش نیاورده‌ست جز وصف علی یک حرف دیگر هم علی فرقان، علی برهان، علی حق و علی میزان علی راه و علی هادی، علی قاضی و داور هم علی حیدر علی صفدر علی رهبر علی سرور وصی و جانشین و نفس پیغمبر، برادر هم علی همبازی طفلان، علی تسبیح نخلستان علی پیروز میدان حنین و بدر و خیبر هم علی نان جوین می‌خورد و روی خاک می‌خوابید اگرچه بود با افلاک از خاک آشناتر هم غم مولا غم دین بود، تا بود آدم دین بود به دوشش پرچم دین بود و شد بی یار و یاور هم تمام زخم‌هایش تا که زهرا بود مرهم شد ولی زخمی که خورد از داغ او هرگز نشد مرهم علی راه سعادت بود و سد کردند راهش را درِ علم نبی بود و زدند آتش بر آن در هم علی را از میان راندند و خود با ناکسان ماندند نکردند اعتنا حتی به فرمان پیمبر هم @hosenih علی امروز هم در غربت است آری، نمی‌بینی؟ که غایب مانده از بی یاوری فرزند حیدر هم به احوال پریشان گرفتاران گیسویش که این نظمِ سراپا نقص روزی می‌خورد برهم گنهکارم ولی از عشق تو دم می‌زنم عمری تو هم فردا مرا با شیعیان خود بخر درهم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب افتاد شکاف و خللی در محراب رفت از حال، امام ِ ازلی در محراب نائبِ ناخلفِ آن خُلفای باطل- -إبن ملجم(لع) شد و آمد أجلی در محراب @hosenih مُهر و پیشانی را تیغ ستم دوخت به هم وای! رخ داد چه شرّالعملی در محراب غرق در سجده و با فرقِ به خون آغشته با خدا داشت ملاقات علی(ع) در محراب عاقبت جاری شد پاسخ ایام ِ «ألَست» عاقبت با سرِ خود گفت: «بلی» در محراب قلبش آرام شد و «فزتُ و رب» را میخواند مرد و مردانه و با صوت جلی در محراب @hosenih از غمش ضجه زنان قلعهٔ خیبر میگفت خورده بد ضربهٔ شمشیر؛ یلی در محراب در خم کوچه علی(ع) ضربتِ اصلی را خورد ثبت شد در دل تاریخ ولی در محراب! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای کوفه حالا می‌چشی طعم یتیمی را از دست خواهی‌داد بابایی صمیمی را از رحمت حق بعد از او بی‌بهره خواهی‌ماند حتی نمی‌بینی به خود دیگر نسیمی را شمشیر زهرآلود جهل و کینه می‌کارد بر روی دل‌ها تا ابد داغ عظیمی را یک‌عمر از دست شما خون جگر خورده‌ست با این که بر دل داشته زخمی قدیمی را حکم علی حکم خدا بود و نفهمیدید محکوم کرده حکمتان حکم حکیمی را این چشم‌های خیره بر در تا سحر مانده باید کجا پیدا کند مرد کریمی را؟ از دست و پا افتاده کوه صبر در محراب تا حس کند دنیا کمی حال وخیمی را غیر از غمی جانکاه و زجرآور چه‌خواهد داشت؟ آه! این جهان بعد از علی دیگر چه‌خواهد داشت؟ @hosenih ارکان دین با رفتن این مرد ویران شد محراب مسجد قتلگاه شاه‌مردان شد دیگر صدا از چاه نخلستان نمی‌آید از‌بس‌که شب‌هایش پر از آه یتیمان شد حالا جهان بی‌علی دنیای بی‌دین‌هاست دست بشر کوتاه از دامان ایمان شد دل‌های ما با رفتن او چون کویری خشک در آرزوی دیدن یک‌قطره باران شد مولای مظلومان همین که بار رفتن بست جولان ظالم‌ها در این عالم فراوان شد "فُزتُ وَرَبِّ الکَعبه" را وقتی که سر می‌داد تا روز حشر از محضرش شرمنده انسان شد خون دلی که از فراق فاطمه می‌خورد امروز از زخم سرش لعل نمایان شد لعنت به آن که با مرادش نامرادی کرد لعنت به آن که تا تو را کشتند، شادی کرد! @hosenih دنیا پس از تو می‌شود آیینه‌ی غم‌ها رنگ عدالت را نمی‌بینند آدم‌ها دیگر فقیران مانده‌اند و خاطرات تو هر نیمه‌شب دارند با یاد تو عالم‌ها کار خلافت می‌رسد در دست نااهلان دار محبت می‌شود معراج میثم‌ها راه نجات این است که یار علی باشیم وقتی که دنیا پر شود از ابن‌ملجَم‌ها روزی که از نسل علی یک مرد می‌آید بر زخم‌های کهنه می‌بارند مرهم‌ها او عاقبت با ذوالفقار از راه می‌آید تا سرنگون گردند در هر گوشه پرچم‌ها پر می‌شود از دوستان او بهشت، اما پر می‌شود از دشمنان او جهنم‌ها ما چشم‌مان کور است، بین ما ولی هستی عین علی، عین علی، عین علی هستی @hosenih ای منتقم ما شوق دیدار تو را داریم ما نیز مانند علی مشتاق دیداریم تو در لباس و سیره مانند علی هستی ما هم برایت قنبر و سلمان و تماریم هر روز ما روز قیامت می‌شود بی‌تو هرشب شب قدر است و با یاد تو بیداریم در سینه‌ی ما هیچ‌ترسی از شهادت نیست تا در رکاب یک نفر از نسل کراریم یا با تو باید بود یا با دشمنان تو این حرف سنگین است و ما آن روز مختاریم آن‌جا مشخص می‌شود هر دوست از دشمن ما دوستان از دشمنانت سخت بیزاریم حاشا که از این باور خود دست برداریم ما از سقیفه داغ "مادرکُشتگی" داریم وقتی بیایی مرهم این درد خواهی شد راه تمیز مرد از نامرد خواهی شد. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷با عرض تسلیت خدمت زائرین محترم حُسینیه 📣 کانال اشعار (تک بیتی، دوبیتی و رباعی حسینیه) ، به مناسبت شب نوزدهم ماه مبارک رمضان به آدرس زیر، به روز رسانی شد: https://eitaa.com/joinchat/2489122881Cc0f48f2cd4 🏴التماس دعا🏴
ابر آمد و درحضیض خون باران زد « والله تَهَدَّمت » .... رگ ارکان زد از زهر وضو گرفت ، اول شمشیر بعدش شب قدر دست بر قرآن زد شاعر: @dobeity_robaey
نه در آیینه ابیات می تابد ثنای تو نه در این واژه های گنگ اوصاف رسای تو کدامین بال خواهد برد ما را تا بلندایت پری از نور میخواهد پریدن در هوای تو @hosenih پدرها پاک دل بودند و مادرها از آن بهتر که اکنون پر شده جان و دل ما از ولای تو چنان صحن و سرای توست قلب عاشقان اما پر است از عاشقان اینک دل صحن و سرای تو چه دستانی گره خورده به دامان ضریح آقا چه دلهایی که جا مانده در ایوان طلای تو یتیمان میشناسندت تمام درد مندان هم نگاهی نیز بر ما کن که جان ما فدای تو گره ها باز خواهد شد به وقت یاعلی گفتن چه حاجت ها روا کرده ید مشکل گشای تو @hosenih عجب زیباست بعد از مرگ، بیداری به شرطی که به پا خیزیم مولا جان به لحن آشنای تو به پیش هیچ کس دست گدایی بر نخواهم داشت سرم بالاست وقتی میگذارم سر به پای تو شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
یارب گناهانم ز من ایمان گرفتند ایمان من را راحت و آسان گرفتند @hosenih رودی که دریا را نبیند مرده رود است شبهای قدر از من فقط باران گرفتند در دیگران رکعت به رکعت روح امید در من فقط دلواپسی ها جان گرفتند شمشیر نه ، این سُبحه ها از من علی را در سجده با سبحانَ یا سبحان گرفتند قرآن به سر می گیرم و فرقی ندارم با نیزه هایی که به سر قرآن گرفتند @hosenih از سر گذشته است آب و دیگر فرصتی نیست سلول هایم بوی الرحمن گرفتند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بهانه دست من و تو ، بها به دست علی‌ست صفای باطن اهل صفا به دست علی‌ست چنان طلا بشود خاک در کف مولا که من یقین دارم کیمیا به دست علی‌ست @hosenih هرآنکه عزم علی کرده‌است اولوالعزم است مقام و مرتبه‌ی انبیا به دست علی‌ست به دست‌های علی تکیه می‌کنیم همه ملاک سنجش اعمال ما به دست علی‌ست عجب توازن بشکوهی آفرید خدای که دست حضرت خیرالنسا به دست علی‌ست یقین خیال پیمبر ز جنگ آسوده‌ست اگر که قبضه‌ی شمشیرها به دست علی‌ست میان معرکه چشم علی به لطف خداست میان معرکه چشم خدا به دست علی‌ست @hosenih از آن زمان که نگین در رکوع بخشیده چقدر شیعه که پا در رکاب دست علی‌ست به هرکجا نگرم جای پای یار من است مدینه ، مکه ، نجف ، کربلا،  به دست علی‌ست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با کوله بار نان , شبِ آخر قیام کرد مردی که هرچه داشت به کف وقف عام کرد یک در میان جواب سلامش نمی رسید آن که خدا به هر قدم او سلام کرد هم جود کرد و هم به خودش ناسزا شنید او باز هم مقابلشان احترام کرد @hosenih از غربتش به قول خودش بس، که روزگار با مرتضی معاویه را هم کلام کرد بر دوش اوست چرخش دنیا ولی بر آن طفلی نشست وحس نشستن به بام کرد بعد از نماز نافله شب بلند شد سمت مدینه فاطمه اش را سلام کرد با این سلام روضه آخر شروع شد با خاک‌های چادر زهرا تمام کرد غمگین ترین امیر، الهی که بشکند_ دستی که خنده را به لب تو حرام کرد هفت آسمان به جوش خروش آمده مرو آن را علی به گوشه ای از چشم رام کرد  جای صلات ماذنه باصوت مرتضی حی العزای علی را پیام کرد بیدار کرد قاتل خود را که حاضرم… با شوق خویش خون خودش را به جام کرد تا ضربه خورد، عالم و آدم به سر زدند در عرش و فرش گریه خواص و عوام کرد تا ضربه خورد خنده به لب‌های او نشست گویا به زهر تیغ عسل را به کام کرد دستی به روی دوش حسن تا به خانه اش هر کوچه را به خون سرش سرخ فام کرد درخانه زینب است، رهایم دگر کنید آری رعایت دل او را امام کرد زهراست کعبه و حجرش زینب است و بس روی جبین دختر خود استلام کرد @hosenih آری رعایت دل زینب سفارش است وای از دمی که بنت علی رو به شام کرد آن دختری که سایه او هم ندیدنی است چشمان بد به دور و برش ازدحام کرد یک بی حیا که دید کنیزی نمی برد ازآل مرتضی طلب یک غلام کرد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به شهدای شیعهٔ حادثه های تروریستی شکست رعد ستم فرق آسمانش را بدا به حال زمین که نخواست جانش را @hosenih و چشم کینه کوفه که شور بود و حسود و چشم زد دل دریای مهربانش را_ به بی وفایی خود داده او ادامه و بعد به تیغ داد و عطش سهم میهمانش را علی که فاتح خیبر، علی که شاه غدیر چگونه واژه به دوشش کشد بیانش را به خون وضو کن اگر مقتدای تو عشق است به قبله‌گاه بلا داده او اذانش را @hosenih ز کابل و یمن و سمت مشهد خودمان خبر رسید که کشتند عاشقانش را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مجنونم و این عشق تدبُّر شدنی نیست دیوانه ی کوی تو تمسخُر شدنی نیست گفتند بهشت است ولی بهتر از آن است بین الحرمین تو تصوُّر شدنی نیست وصل تو‌ میسّر شدنی هست ولی تا من دور نگردم ز تکبُّر ، شدنی نیست @hosenih رزق تو کم و بیش به من می رسد ارباب نانی که به من می دهی آجر شدنی نیست آبم بدهی یا ندهی ، هرچه تو خواهی این تشنه لب از دست تو دلخور شدنی نیست از خانه ی خود دور نینداز گدا را این کاسه ی خالی همه جا پُر شدنی نیست این ظرف نجس پاک نشد ای همه پاکی با بی ادبی هیچ کسی حُر شدنی نیست @hosenih باید بپذیریّ و بخواهی تو ، وگرنه این سنگ سیه دل بخدا دُر شدنی نیست خاک کف پای تو شدن می شد اگرچه حالا که شدم اهل تظاهر ، شدنی نیست می شد دل من نرم شود بشکند اما وقتی نخورَد شیشه تلنگُر ، شدنی نیست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e