eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
44.6هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
329 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
به علی قسم، به علی قسم که ستاره‌ی سحرم بمان ز مدینه حرف سفر مزن مرو یک دم از نظرم، بمان همه جا انیسی و مونسم همه کاره‌ام، همه‌ی کسم شده خواهشم که تو را قسم به وجود شعله‌ورم بمان به تنم توان، به دلم قرار به رُخم نشست غم روزگار تو خودِ سپر، خودِ ذوالفقار به حمایتم سپرم بمان ز غم ای بهار! چه خزان شدی به جوانی‌ات چه کمان شدی نگران شدم، نگران شدی مرو از برم، به برم بمان نگرانِ زخمِ تنت شدم متوجهِ حسنت شدم نگرانِ بی کفنت شدم به هوای دو پسرم بمان گُلِ دیده‌ات پُرِ شبنم است به دل علی، غم عالم است که بهشتِ بی تو جهنم است گلِ یاسُ محتضرم! بمان ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مبر ز خانه‌ی حیدر صدای گرمت را "علی" بگو... شنوم آن نوای گرمت را ز چشم من مبری خنده‌های گرمت را بخوان دوباره نماز و دعای گرمت را قیام نیمه شبانت عجب تماشائی‌ست در آسمان زِ قنوت تو شور و غوغائی‌ست بتاب در دل شب‌های تار من، زهرا بمان برای همیشه کنار من، زهرا ببین به حال دل بی‌قرار من زهرا انیس بی‌کسی‌ام! غمگسار من! زهرا به پای سفرۀ خالی ز نان من ماندی در اوج غصه و غم همزبان من ماندی از آن زمان که دو دستت ز کار افتاده تمام خانۀ من از مدار افتاده حسن ز داغ رخت بی‌قرار افتاده غریب و خسته کنار تو زار افتاده مگو که می‌روم و می‌سپارمت به خدا که تا به روز ابد دوست دارمت به خدا مرا دوباره صدا کن اباالحسن! زهرا سخن ز درد جدایی مزن به من، زهرا مگو که دختر تو آورد کفن زهرا به پیش چشم غریبم نفس نزن زهرا تن تکیده ز درد و غم تو آبم کرد نماز خواندن نیمه شبت کبابم کرد به خستگی وجود مطهرت سوگند به بغض چشم پر از اشک دخترت سوگند به پارگیِ لب کهنه معجرت سوگند به زخم گوشۀ ابروی اطهرت سوگند که خاطرات تو از خاطر علی نرود توسّلات تو از خاطر علی نرود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دم می‌دم موقع سینه زنیه روضه‌ی فاطمه ناگفتنیه بچه‌ها بلند بلند گریه کنید به خدا مادرمون رفتنیه مرد میدونیم ولی گریه کنیم همه بی‌معطلی گریه کنیم بیشتر از فاطمه این روزا باید به حال و روز علی گریه کنیم مردم مدینه اکثراً بدن دست رد به سینه‌ی علی زدن بسکه بُردنِ علی دیدنی بود خیلیا برا تماشا اومدن من خودم فدای اشک چشماتون خدا پشت و پناه مادراتون بچه سیدا! منو حلال کنین روضه ناموسی می‌خونم براتون اومدن به هر دلیلی بزنن گل یاسو رنگ نیلی بزنن فکرشو بکن چهل تا بی‌حیا توو کوچه زنت رو سیلی بزنن تو برو بیا می‌زد فاطمه رو خیلی بی‌هوا می‌زد فاطمه رو علی حق داره بمیره به خدا یه غلام سیاه می‌زد فاطمه رو خیلی بی عاطفه هستن به خدا راهشو توو کوچه بستن به خدا توی لفافه می‌گم غیرتیا بار شیشه‌شو شکستن به خدا ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کفنم ‌را ببر ولی طفلِ بی کفن را بیاور‌ ای فضه از میان امانتی‌هایم پیرهن را بیاور ای فضه روز آخر کنار بستر خود می‌زنم بوسه نور عینم را با همین بازوی ورم کرده بغلش می‌کنم حسینم را گفتم امروز نان درست کنم آمدم خسته باز پای تنور ناگهان تا تنور روشن شد یادم افتاد روضه‌های تنور یادم افتاد خانه‌ی خولی حق بده سینه‌ام‌ کباب شود خانه‌ی او‌ کجا! حسین کجا! کاشکی خانه‌اش خراب شود به علی گفته‌ام برای حسین سایه در آفتاب بگذارد نیمه شب‌ها کنار بالینِ پسرم ظرف آب بگذارد داده‌ام دست دخترم زینب نذر اصغر، لباس محسن را برسانید بعد من به رباب گاهوار و اثاث محسن را از خدا خواستم هزاران بار پیکرم زیر دست و‌پا برود که مبادا حسین بی کفنم سینه‌اش زیر چکمه‌ها برود رنج‌بسیار برده را آنکه غم بسیار خورده می‌فهمد درد سرنیزه خورده را تنها زخم‌ مسمار خورده می‌فهمد فضه به زینبم عروس‌ که شد جای من گوشواره هدیه بده سینه‌ریز عروسی من را به عزیز دلم‌ رقیه بده بخدا بی وضو در این مدت نزدم شانه‌ای به گیسوی او آه باور نمی‌کنم روزی برسد دست شمر بر موی او ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
راضی به هر قضایِ خدا می‌روی علی چون نوح سمتِ موج بلا می‌روی علی دارم به فتحِ خیبر تو فکر می‌کنم با دست‌های بسته کجا می‌روی علی؟! ای سرشناس شهر! برای تو خوب نیست! مسجد چرا بدون عبا می‌روی علی؟! آیینه‌ی شکسته‌ی این کوچه‌ها منم از من شکسته‌تر تو چرا می‌روی علی؟! بی رحمیِ مغیره عجب شمرگونه است! داری چه زود کرببلا می‌روی علی! این کوچه، آخرش ته گودال می‌رسد داری میان حرمله‌ها می‌روی علی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با تو برای من غم عالم نماندنی‌ست با من بمان که با من و تو غم نماندنی‌ست این غم کجا برم که برایم میان شهر یک یار مانده است که آن هم نماندنی‌ست گفتم طبیب آمد و تا دید وضعِ در برگشت و رفت و گفت مریضم نماندنی‌ست پهلو و سینه، صورت و بازو، عزیز من، با این همه جراحت مبهم نماندنی‌ست مرهم گذاشت زینب و دادت بلند شد با گریه گفت این تن درهم نماندنی‌ست مثل خیال گشته‌ای و گفت بسترت بیهوده است افاقه‌ی مرهم..‌. نماندنی‌ست تا فرصت است بوسه بگیر از حسین که، بر روی نیزه ماه محرم نماندنی‌ست بوسه بگیر از بدنش که همین بدن زیر هزار ضربه‌ی محکم نماندنی‌ست ✍ *ميسوزم از غمی كه ميان هزار خصم يک يار مانده بهر تو ، آن هم نماندی‌است (استاد حاج علی انسانی) 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اُمید خاک و خورشید تا ابر و باد، زهراست حاجاتِ هیچْ ما و، لطفِ زیادْ زهراست تنها نه دست ما را پُر کرده است امروز چشم امید ما در روزِ معاد زهراست ما همچو برگ ریزان، چون ابرها گریزان آورد آنکه ما را در اتحاد، زهراست ارث از مکارمِ او  برده است هر امامی آری کریمْ زهرا، آری جوادْ زهراست آن‌کس که وقت فتنه، بازیِ خصم روکرد آن‌کس که فرصتی بر دشمن نداد، زهراست وقت مصافْ مولا می‌رفت با دل قرص می‌دید آنکه پشتش می‌ایستاد زهراست ای شهرِ سرد و سنگی! بی مهری و دو رنگی آنکه تو را درآورد از انجماد، زهراست :: ما را یتیم کرده آن کس که زد به رویش یک عمرْ گریه زهرا، یک عمر دادْ زهراست هیزم به روی هیزم تا دید گفت مقداد اینکه به پشت در هست ای قومِ‌ عاد! زهراست "گردیده بود قنفذ همدست با مغیره" آنکه میان این دو، در خون فتاد زهراست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تو در بیت ولایت بعد مادر مادری زینب تو از طفلی امیرالمؤمنین را یاوری زینب به دست کوچک خود پاک کن اشک از رخ بابا عزیزم هرچه باشد تو علی را دختری زینب مبادا تشنه بر بالش گذارد سر، حسین من تو از امشب بر او هم مادری، هم خواهری زینب ببخش این روزها گر در بغل نگرفتمت مادر تو بهتر از همه واقف ز حال مادری زینب من ار تنها شدم بودی تو تنها یاورم اما تو بعد از مادرت از مادرت تنهاتری زینب مدینه سنگر فریاد من گردید و می‌بینم تو در دروازه‌ی کوفه مرا هم‌سنگری زینب حسینم روز عاشورا شود تنها و می‌دانم تو تنها در دل دشمن بر او یک لشکری زینب اگر من خطبه خواندم چون رسول‌الله می‌بینم تو در روز خطابه ذوالفقار حیدری زینب مرا دخت نبوت‌پرور ار گفتند در عالم تو در کرب و بلا دخت ولایت‌پروری زینب اگر با سوز نظمش راه پیدا کرده در دل‌ها تو "میثم" را به هنگام سرودن رهبری زینب ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با رفتنت خالی مکن دور و برم را پاشیده‌تر از این مگردان لشگرم را ای نیمه‌ی مجروح من ای کاش با تو در خاك بگذارند نیم دیگرم را باور نمي‌كردم كه روزي پيش چشمم از پا بيندازد غلافی همسرم را تو بین آتش رفتی و من گُر گرفتم حالا بیا و جمع کن خاکسترم را هرشب حسن در خواب می‌گوید مغیره دست از سرش بردار کشتی مادرم را :: ديروز اگر در پيش طفلانم حرم سوخت فردا بسوزانند با طفلان، حرم را از كربلا ديشب صدايی را شنيدم انگار طفلی گفت عمه معجرم را... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از لاله‌زار توحید آتش زبانه می‌زد گل گشته بود پرپر، بلبل ترانه می‌زد در گلشن ولایت، یک نوشکفته گل بود گر می‌گذاشت گلچین، آن گل جوانه می‌زد من ایستاده بودم، دیدم که مادرم را دشمن گهی به کوچه، گاهی به خانه می‌زد گاهی به پشت و پهلو، گاهی به دست و بازو گاهی به چشم و صورت، گاهی به شانه می‌زد گردیده بود قنفذ، هم‌دست با مغیره او با غلاف شمشیر، این تازیانه می‌زد وقتی که باغ می‌سوخت، صیاد بی مروت مرغ شکسته‌پر را در آشیانه می‌زد با چشم خویش دیدم جان دادن پدر را از ناله‌ای که مادر در آستانه می‌زد این روزها که می‌دید موی مرا پریشان با اشک دیده می‌شست، با دست شانه می‌زد هنگام شرح این غم، از قلب زار (میثم) مانند خانه‌ی ما آتش زبانه می‌زد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دنیاست که بیت الحزن فاطمه است چون آینه غرق محن فاطمه است گر شیعه به سختی نفس از سینه کشد امشب شب پرپر شدن فاطمه است@dobeity_robaey
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا