eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.2هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
314 ویدیو
27 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دشت و شب و طفل نابَلد ،واويلا گر زجر حرامي برسَد ،واويلا @hosenih از صاحب روضه معذرت مي خواهم پهلوي رقیه و لگد ،واويلا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ از دوست جدا مانده فقط می فهمد... در غصه رها مانده فقط می فهمد... @hosenih آن شب به دل رقیه جانت،چه گذشت؟ از قافله جا مانده فقط می فهمد... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ قدقامتِ الصلوة!... مکبّر رقیه بود در شام و در عراق مؤثّر رقیه بود @hosenih بر روی نیزه قاریِ قرآن اگر حسین در کاروانِ عشق مفسّر رقیه بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌ الله الرحمن الرحیم ▶️ نیستی و بر لبم انگیزه‌ی لبخند نیست جز به دامان غمت دستم به جایی بند نیست طالعم با غم گره خورده، گره را باز کن حتم دارم که دلت راضی به این پیوند نیست @hosenih روز مرگم باد روزی که بفهمم قلب تو ذره‌ای از این مَنِ پُر مُدّعا خُرسند نیست خوب می‌دانم وبال گردنت هستم؛ ببخش بهترین بابای دنیا حقش این فرزند نیست @hosenih من به حق عمه‌ات سوگند خوردم، پس بیا خوب می‌دانم که بالاتر از این سوگند نیست کاش حرفی از اسارت، قتل یا غارت نبود کاش می‌گفتی مقاتل آنچه می‌گویند نیست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ چشم‌ها بود و سرِ زاده‌ی زهرا در طشت زخم‌ها بود و دل زینب کبری در طشت خیزران بود و لب قاری قرآن، یعنی: خونِ لعلِ لب و دندان ثنایا در طشت @hosenih اُسرا در غل و زنجیر، معذب، مضطر و سر نیزه‌نشین بود مجزّا در طشت آنکه ابرار به دورِ سرِ او می‌گشتند ریخت دورِ سرِ او خصم چه چیزا در طشت سنگِ دروازه مبدل شده بر تیرِ نگاه تهمت زشت کنیزی است معما در طشت رفعِ تهمت ز حرم کرد، سر خون خدا داشت با آیه‌ی تطهیر چه غوغا در طشت صوت قرآن برادر دل خواهر را برد کرد سوزش همه را غرق تماشا در طشت وه چه تکبیر نمازی به لبش داشت حسین تا به امروز که دیده است مصلی در طشت @hosenih بین اطفال، سه‌ساله، به سرِ پنجه‌ی خود خیره مانده‌ست به رخساره‌ی بابا در طشت آن مسیحی چو یقین کرد، مسلمانی نیست مدح می‌کرد سرِ خون خدا را در طشت این سر فخر بشر، زینت دوش نبی است سر پاک پسر فاطمه حاشا در طشت گاه مهمان تنور است و گهی ساکن دیر گاه جای سر این سرور و مولا در طشت @hosenih یک‌طرف پرده‌نشین اهل و عیال سِتمند یک طرف آل علی مضطرب، اما درطشت جگر پاره، دل خسته، سر ببریده همه اینهاست مهیایِ مهیا در طشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ قرار سوته دلان است کربلای حسین فضای کوچه دل پر شد از هوای حسین حسین منی طاها به روشنی فهماند رضای حضرت حق هست در رضای حسین @hosenih خدا به غیر خدایی هر آنچه که دارد تمام را هبه کرده فقط برای حسین زمانه با همه پیچ و تاب نتواند بگیرد از سر ما شور نینوای حسین چه غم ز درد غریبی بُود کسی را که به اشک معرفتش گشته آشنای حسین به روز حشر ندارند حسرت آنها که... گذاشتند جوانی خود به پای حسین قرار نیست کسی تا ابد درون دلم بیاید و بنشیند دمی به جای حسین @hosenih مَنی که نامه سیاهم چه میشود روزی سپید مو بشوم پای روضه های حسین خدا گواست که این قلب تنگ و نا آرام همیشه میشود آرام با نوای حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دستان تو بحر را به هم ریخته است لبخند تو قهر را به هم ریخته است @hosenih آن سر که ز روی نیزه ها می افتد آرامش شهر را به هم ریخته است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ این پلک صبور و خسته را خواب گرفت این دیده ی پر ستاره را آب گرفت @hosenih در حیرتم این سنگ که آمد سویت لبخند تو را چگونه از قاب گرفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در شام فقط اشک ز دیده می ریخت صد قطره ی خون نذر سپیده می ریخت @hosenih سنگ از لب بام سوی سر ها می رفت از نیزه فقط سر بریده می ریخت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بی تو شب و روزم همه سردند عمو گل های دل باغ چه زردند عمو @hosenih تا رأس تو دیدم زخودت پرسیدم چشمان تو را چه کار کردند عمو ؟ ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا حسن همیشه می زنم صدا ز سوز دل تو را حسن عنایتی دلم شود ز دام غم رها حسن مرا مخواه بیش از این به غصه مبتلا حسن خدا اجازه می دهد چنین دعا کنم حسن که یا من اسمه دوا و ذکره شفا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» @hosenih ز دست می روم اگر ز سر مرا تو واکنی ز جمع عاشقانِ با صفای خود جدا کنی خوشم اگر به یک نظر دلم پر از صفا کنی مرا برای نوکریِ خانه ات صدا کنی به پای سفره ی کریم لطف خویش جا کنی به دست خویش لقمه ای دهی به این گدا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» @hosenih دوباره نوبت عزا، دوباره زمزمه، نوا دوباره غم، دوباره دم، دوباره ذکر مجتبی دوباره بزم خواندن از یل رشید مرتضی دوباره یاد فاطمه دوباره داغ کوچه ها خدا کند که جان دهم به پای روضه ی شما بخواه حاجت مرا ز درگه خدا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» @hosenih تو آخر عنایتی، من اول گدایی ام تو عشق بی نهایتی و دلبر خدایی ام اسیر دار هیچ کس نشد سر هوایی ام اگرچه دل شکسته ی حسین و کربلایی ام نوشته روی قلب من که مُلک مجتبایی ام تمام فکر و ذکر من تویی همیشه یا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» @hosenih و فهم بی کسی تو ز فهم من فراتر است کمی ز غصه های تو به عالمی برابر است به گرد قبر خاکی تو آه من کبوتر است مرید مجتبی شدن عنایتی ز حیدر است غلام مجتبی به روز حشر از همه سر است زبان بده بخوانمت به زیر دست و پا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» @hosenih صفا، وفا، عطا، سخا، ولیّ هر کرم حسن دعای من، دوای من، نوا و شور و دم حسن چه می شود که در بقیع تو زنم قدم حسن؟ مدد نما به لطف حق، امیر بی حرم... حسن! کنیم پرچم تو را به عالمی علم حسن بنا شود به مرقد تو گنبد طلا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» @hosenih تو حافظ شریعت و تو ناجی امامتی اگرچه خسته ای ولی امیر استقامتی وجودِ جود از تو و تو جوهر کرامتی چه رفعتی، چه رأفتی، چه هیبتی، چه قامتی امید بی کسیِ من به عرصه ی قیامتی ببین صدات می زنم چقدر بی ریا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» @hosenih مگر تو قدرت و توان حیدری نداشتی؟ چرا به کوچه فرصت دلاوری نداشتی؟ ز کودکی به غیر دیده ی تری نداشتی شنیده ام به معرکه... که یاوری نداشتی بمیرم ای امیر خسته، لشگری نداشتی شکسته شد دلت ز سنگ دست آشنا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شود به اذن تو دریا ، سراب هم حتی شود به نام تو موجی ، حباب هم حتی کریم نیست کسی پیش سفره ات هرچند به نام او بدهند آب و تاب هم حتی @hosenih نشسته ام سر راهت مگر که یک لحظه تو را نگاه کنم با نقاب هم حتی همین که از تو بخواهیم باز شیرین است اگر دعا نشود مستجاب هم حتی تمامِ خلق رهین شکوه عزت توست اگر شوی تو به ذلت خطاب هم حتی @hosenih به بغض تو شده کافر ، اگرچه او به رسول به زور داده شود انتساب هم حتی فقط به پای مزار تو بوده که آمیخت به اشک غم ، نفس اضطراب هم حتی ** خدا کند پسری مادرش زمین نخورد خدا کند که نبیند به خواب هم حتی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ پر کشیدم در هوای با صفای مجتبی که رها می گردم امشب در هوای مجتبی جای معنای کرم نام حسن باید نوشت حاتم طایی گدای دست های مجتبی @hosenih پابه پای فاطمیه باید ای اهل بکاء بیشتر گریه کنم پای عزای مجتبی در قیامت مستحق لطف زهرا و علیست عاشقی که دل سپرده بر ولای مجتبی روبه راهم می کند در گوشه ی "باب الجواد" فکر "باب القاسم"صحن و سرای مجتبی @hosenih خاطرات کوچه ای باریک... داغ فاطمه س مانده روی خاک کوچه ردّپای مجتبی زهر مثل خنجری از حنجرش خون می مکید گوشه ی حجره به پا شد کربلای مجتبی یاکریمم بر فراز قبر آقایی کریم التماس دست های خالی مایی کریم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شب جمعه است...هوایت نکنم می میرم یادی از صحن و سرایت نکنم می میرم ناله و شکوه حرام است بر عشاق ولی از فراق تو شکایت نکنم می میرم سجده بر خاک شما سیره ی هر معصومی است سجده بر تربت پایت نکنم می میرم @hosenih دوری ات درد من و نام تو درمان من است تا خود صبح صدایت نکنم می میرم به دعا کردن تو نوکر این خانه شدم هر سحر، شکرِ دعایت نکنم می میرم "وضع من را به خــــدا روضـه ی تــــو سامان داد من اگــــر گـــــریه برایـــت نکنــــم می میرم" @hosenih جان ناقابل من کاش فدای تو شود اگر این جان به فدایت نکنم... می میرم! شعرهایم همگی درد فراق است... ببخش صحبت از کرب و بلایت نکنم می میرم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هر خیمه هر حصن حصین را دوست دارم مرثیه خوانی وزین را دوست دارم سینه زنان نکته بین را دوست دارم اشک بصیرت آفرین را دوست دارم @hosenih کرببلا رفتن فقط اینگونه زیباست این راهپیمایی نشان عزت ماست "هیهات من الذله "مخصوص همینجاست دم پاره های آتشین را دوست دارم @hosenih من از نجف تا کربلا هر دم بگویم سینه سپر کرده سپس محکم بگویم می آیم اصلا به همه عالم بگویم نسل امیرالمومنین را دوست دارم @hosenih دستان او "رحمان" و چشمانش "رحیم" است "و یطعمون…" یعنی آقایم کریم است این راه مصداق صراط المستقیم است تفسیر آیات مبین را دوست دارم @hosenih شرمنده ام از محضرش، رویم سیاه است این دل فقط تنها به فکر سرپناه است زخم نشسته به کف پایم گواه است هر درد را نه درد دین را دوست دارم @hosenih چشمم به خاکش آشنا باشد همیشه در منظرم تنها خدا باشد همیشه مهرم که مهر کربلا باشد همیشه زخم نشسته بر جبین را دوست دارم @hosenih در هیئتي پای پیاده بی اراده موکب موکب مست گشتم بین جاده چای عراقی... تازه دم ... با طعم باده این روز های دلنشین را دوست دارم @hosenih از زندگی از مال دنیا دل بریدم با گوش جان هل من معینش را شنیدم با انتخاب فاطمه اینجا رسیدم این اعتقاد و این یقین را دوست دارم @hosenih نه مسجد و نه معبد و دیر و کنشت است از قیمت این خاک شاعر کم نوشته ست من شک ندارم کربلا فوق بهشت است هر گوشه از این سرزمین را دوست دارم @hosenih باب الحوایج ; مادرش ما را فراخواند به دیدن گلدسته و گنبد طلا خواند سینه زنان دست, سقا را جدا خواند من دعوت ام البنین را دوست دارم @hosenih تحریر ملاباسم از غصه خبر داد به روضه های شیعه سوز بیشتر داد با "شیعتی مهما شربتم …"نوحه سر داد از کودکی ام این طنین را دوست دارم @hosenih قطعا گره خورده به روضه سرنوشتم از آب و خاک کربلا باشد سرشتم با اشک چشمم به گذرنامه نوشتم من کربلای اربعین را دوست دارم @hosenih وقتی که من جان میدهم آقا می اید؟ خیلی به او بد کرده ام اما می اید ؟ من التماسش کرده ام آیا می اید ؟ ان لحظه های واپسین را دوست دارم @hosenih شعر بدون روضه معنایی ندارد مدحیه بی مرثیه زیبایی ندارد چشم بدون گریه کارآیی ندارد چشمان با گریه عجین را دوست دارم @hosenih دنیای غم دریای غصه کوه دردم حالا که میل روضه ی مکشوف کردم باید که از گودال زنده برنگردم تصمیم های اینچنین را دوست دارم @hosenih یارب و یارب در ته گودال میگفت با صورتی خونین ، لبی پامال میگفت در عشق بازی با خدا خوشحال میگفت: این نیزه های در کمین را دوست دارم @hosenih طعنه به دام ان همه صیاد میزد کرب و بلا از صبر او فریاد میزد با حنجر در زیر چکمه داد میزد نذر تو این حال غمین را دوست دارم **** گودال را از لوث نیزه پاک کردند یک بوریا بر پیکری صد چاک کردند اخر دهاتی ها تنش را خاک کردند پس مردم روستانشین را دوست دارم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دوباره شهر پر از شور و شوق و شیدایی‌ست دوباره حال همه عاشقان تماشایی‌ست که فصل پر زدن از انزوای تنهایی‌ست سفر، حکایت یک اتفاق رؤیایی‌ست ببند بار سفر را که یار نزدیک است طلوع صبح شب انتظار نزدیک است @hosenih ببین که قفل قفس را شکسته، می‌آیند کبوتران حرم دسته دسته می‌آیند چو موج از همه سو دلشکسته می‌آیند غریب، از نفس افتاده، خسته، می‌آیند که باز بعد چهل شب، کنار او باشند شبیه حضرت زینب کنار او باشند @hosenih تمام پشت سر جابر بن عبدلله چه عاشقانه قدم می‌زنند در این راه از اشتیاق حرم راه می‌شود کوتاه هر آن‌که خواهد از این جام عشق، بسم الله که این پیاده‌روی برترین عزاداری‌ست قسم به نور، که این ابتدای بیداری‌ست @hosenih دوباره حال من و شعر می‌شود مبهم دلی که دست خودم نیست می‌شود کم‌کم در آرزوی حرم غرق در غم و ماتم اگر اجازه دهد زائرش شوم، من هم «غروب در نفس تنگ جاده خواهم رفت پیاده آمده بودم، پیاده خواهم رفت» ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ جهان محو تماشای قیام اربعینی هاست نجف تا کربلا عرش معلای زمینی هاست نجف تا کربلا ، تعریف راه عاشقی این است عبای سبز عاشق انتهای راه خونین است @hosenih نجف تا کربلا یعنی برای جنگ قبراقیم ولی فرمان دهد بهر شهادت سخت مشتاقیم نجف تا کربلا یعنی بشر دنبال مقصود است جهان در انتظار رویت مهدی موعود است در این جاده نشانی از شکوه برج و بارو نیست و این یعنی زمین لبریز از شوق دگرگونیست @hosenih همه با هر نژادی خادم سلطان خوبانند نجف تا کربلا مستضعف و اشراف یکسانند همه مانند هم ، پای پیاده ، روزها شب ها توانی تازه میبخشد به زایر چای موکب ها تمام خلق در این جاده حسی مشترک دارند به روی لب دم یا لیتنا کنا معک دارند @hosenih در اینجا میشود تنهایی و احساس غربت ، گم میان داد و فریاد ،هلبیکم ... هلبیکم چه زیبا لحظه لحظه جان تشنه میشود سیراب به لطف سادگیه بی ریایه ظرفهای آب در اینجا بیت الاحزان جماعت کنج تنهاییست هزاران گریه دنبال علمداری و سقاییست @hosenih هزاران گریه بی تاب لب خندان دخترهاست هزاران گریه مخفی در نگاه پشت معجرهاست برای خوردن نانی هزاران عجز خواهش هست در این جاده برای پیکر خسته نوازش هست در اینجا از کسی جز حضرت ارباب نامی نیست در اینجا خارجی می آید و بی احترامی نیست @hosenih به آن اندازه که فرق میان اوست با زینب نجف تا کربلا میگوید عاشق آه یا زینب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هر قدم یک پنجره از شوق واکردی به سویم می‌توانم از همین جا عطر صحنت را ببویم قطره‌ام اما سرِ دریا شدن دارم دوباره می روم خود را در اقیانوس نور تو بشویم @hosenih حُرّم و دارم به سمت شاه برمی‌گردم ای کاش گرچه دستم خالی است اما نریزد آبرویم لطف تو حتی مجال شرم را از من گرفته مرحمت کردی نیاوردی بدی‌ها را به رویم پابرهنه می‌دوم سوی تو مست از جام عشقم قطره قطره چای شیرین عراقی‌ها سبویم @hosenih آن قدَر مستم که گاهی از خودم می‌پرسم اصلا من به سوی تو می‌آیم یا تو می‌آیی به سویم؟ بی‌تو سر شد در میان حیرت و غفلت، جوانی با تو اما آب رفته باز می‌گردد به جویم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اولین مرحله این است فقط رو بزنی پی یک مهر به این سو و به آن سو بزنی دومین مرحله این است که خود را بِبَری مُهر با اصل برابر شده بر او بزنی @hosenih سومین مرحله سخت است که در طیِّ طریق با خودت مو نزنی دست چو بر مو بزنی چارمین مرحله خوب است که از تاول پات؛ در تنت باغچه ای از گُل شب بو بزنی پنجمین مرحله باید بشوی خود، جاده کَف پای همه را با مُژه جارو بزنی @hosenih ششمین مرحله باید بروی قبل حسین حرم حضرت عباس دو زانو بزنی هفتمین مرحله چون اول راهت باید؛ به ضریح و به حریم و به حرم رو بزنی هشتمین مرحله عشق است که پیش ارباب در حرم نعره ی یا ضامن آهو بزنی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ از مروه ی عشق در صفا خواهم رفت لب تشنه پی آب بقا خواهم رفت @hosenih با اذن علی که اولین خورشید است از شهر نجف به کربلا خواهم رفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دل تشنه لب چشمه‌ی جوشان ولاست جان در طلب روضه‌ی رضوان خداست @hosenih یک سمت بهشت نور شد شهر نجف یک سمت بهشت عشق هم کرب و بلاست ⏭ من می روم اما به تکاپوی بهشت با جان و دلی معطر از بوی بهشت @hosenih هم کرب و بلا بهشت و هم شهر نجف یعنی ز بهشت می روم سوی بهشت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ وقتی که جواز کربلا، مشهد شد چشمان گدا خیره به این گنبد شد @hosenih آقا بزن امضا که دلم پر زده است مبدا حرم رضا، حسین مقصد شد... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دل به عشق یوسف زهرا نهاده می‌رویم از نجف تا کربلا پای پیاده می‌رویم یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام @hosenih مرغ روحم پر زند در قتلگاه و علقمه تا گذارم چهره بر خاک عزیز فاطمه یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام @hosenih یابن زهرا سر به کف در سرزمینت آمدم تا شوم زوار روز اربعینت آمدم یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام @hosenih زائر قبر شریف یوسف زهرا شدم همسفر با کاروان زینب کبری شدم یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام @hosenih کربلا یا کربلا یاکربلا یاکربلا زینب خونین جگر برگشته از شام بلا یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام @hosenih ای خدا پروانه ی قبر علی اکبر شدم زائر هفتاد و دو آلاله ی پرپر شدم یابن زهرا السلام یابن زهرا السلام ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ در مرز خویش ماندن و از مرز رد شدن با مُهر و مِهر فاطمه اصل سند شدن این آروزی سرخ گذرنامه‌ی من است در زیر پای مُهر سفارت لگد شدن @hosenih راه ورود را مگر آموختن از عشق راه خروج را ز کبوتر بلد شدن پیمودن مسیر به فریاد یا علی یعنی که با حسین، علی را مدد شدن موکب‌شدن، مسیر شدن، مبتلا شدن زائر شدن، گزارش یک مستند شدن تیر هزار و چارصد و شصت و عشق را بعد سه‌روز دیدن و از بیست صد شدن @hosenih بد چون‌که بخش دوم “گنبد” شده نگو ما را تمایلی‌ست جدیدا به بد شدن تغییر می‌دهی همه را بعد کربلا یعنی حسین با تو فقط می‌شود “شدن” ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دل سپردیم به چشم تو و حرکت کردیم بعدِ یک عمر که ماندیم... که عادت کردیم دست‌هامان همه خالی... نه! پر از شعر و شرر عشق فرمود : بیایید... اطاعت کردیم @hosenih خاک‌آلوده رسیدیم به آن تربت پاک اشک‌آلوده ولی غسل زیارت کردیم گفته بودند که آرام قدم برداریم ما دویدیم... ببخشید... جسارت کردیم ایستادیم دمی پای در “باب الرّاس” شمر را -بعدِ سلامی به تو- لعنت کردیم سهم‌مان در حرمت یکسره سرگردانی بس که با قبله‌ی شش‌گوشه عبادت کردیم تشنه بودیم دو بیتی بنویسیم برات از غزل‌باری چشمان تو حیرت کردیم @hosenih هی نوشتیم و نوشتیم و نوشتیم و نشد واژه‌ها را به شب شعر تو دعوت کردیم “همه با قافیه‌ی عشق، مصیبت دارند” از تو گفتیم، اگر ذکر مصیبت کردیم وقت رفتن که حرم ماند و کبوترهایش بی پر و بال نشستیم و حسادت کردیم و سری از سر افسوس به دیوار زدیم و نگاهی غضب آلود به ساعت کردیم تا قیامت بنویسیم برای تو کم است ما که در سایه‌ی آن قامت اقامت کردیم @hosenih کاش می‌شد که بمانیم؛ ضریحت در دست ... دل سپردیم به چشم تو و حرکت کردیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih