eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
43.4هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
315 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ هر کسی عبد خدا شد بی قرار فاطمه است خلق عالم در حقیقت شاهکار فاطمه است مرگ و حشر ما ، حساب ما همه در دست اوست انتهای کار ما در اختیار فاطمه است @hosenih خلقت عالم طفیلیِ رخ زهرایئش چرخش هستی تماماً بر مدار فاطمه است او پیمبر زاده و رب تمام انبیاست خاتم پیغمبران خود بی قرار فاطمه است @hosenih شکر حق قبرش اگر مخفی است نورش ظاهر است روشنایی دو عالم از مزار فاطمه است کاش میمردیم در راهش بداند عالمی شیعه ی حیدر همیشه جان نثار فاطمه است بعد مرگم کاش بنویسند این جا قبر یک- نوکری از نوکران مستجار فاطمه است *** محسنش بر او فدا شد او فدای مرتضی مرگ در راه ولایت افتخار فاطمه است @hosenih با چهل تن در کشاکش دامن مولا به دست این حمایت، گوشه ای از اقتدار فاطمه است عشق حیدر داشت با این جرم، بد او را زدند قلب هامان تا قیامت غصه دار فاطمه است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ضعفی شدید نیروی او را گرفته بود دیگر توان ز زانوی او را گرفته بود در ازدحام پشت در و دود و شعله ها آتش سراغ گيسوي اورا گرفته بود @hosenih می خواست تا جدا شود از پشت در ولی تیزی میخ ، پهلوی او را گرفته بود تحتِ فشار لنگه ی در گیر کرده بود بی خود نبود در ، بوی او را گرفته بود مولا چه می کشید چو می دید لشگری در کوچه دور بانوی او را گرفته بود @hosenih باید به وضع خانه کسی می رسید پس زینب به دست جاروی او را گرفته بود فرصت نکرده بود که چادر به سر کند شکر خدا که در روی او را گرفته بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ز صبح ازل شرح غم فاطمه ست کسی که ندارد عدم فاطمه ست خدا را فقط یک قسم کافی است به حق علی، آن قسم فاطمه ست @hosenih خدا طالعم را سعید آفرید نوشته بر آن، مادرم فاطمه ست نفس های من آسمانی شده دمم یا علی، باز دم فاطمه ست فقط یک نفر مثل حیدر شده به قرآن که ان شخص هم فاطمه ست @hosenih زنان بزرگ جهان روز حشر همه قطره هستند و یم فاطمه ست حرم در نجف دارد و قلب ما به ظاهر اگر بی حرم فاطمه ست کجا سائلی را ز در رانده است نشان خدا در کرم فاطمه ست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شکسته قامتی اِی؛ یارِ نیمه جانِ علی چه بی فروغ شدی ماهِ آسمانِ علی مرا به خاک نشانده قَدِ هلالیِ تو گرفته سوسوی چشمانِ تو تَوانِ علی @hosenih نَفَس نَفَس زَنی و ذَرّه ذَرّه آب شَوی چه زود پیر شُدی همسرِ جوانِ علی سه ماه شد که سُخن با علی نمی گویی سه ماه شد که ندادی رُخَت نشانِ علی همیشه بسترت از برگ های لاله پُر است گُلِ خَزان زده ی سُرخِ بوستانِ علی @hosenih کَسی سُراغِ تو را از علی نمی گیرد مدینه مرگ کُند آرزو، به "جانِ علی" گرفته ام زِ غریبی دو زانویم به بَغَل که تاب آوَرَد این داغِ بی کرانِ علی؟ اگر چه بِینِ خُسوفی هنوز ماهِ مَنی بِتاب بَر من و بَر این سِتارگانِ علی @hosenih بیا و این دَم آخَر بَرای دِل خوشی ام بَخند تا که نَمُردَم، بِخَند جانِ علی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ می‌شویَمَت که آب شوم در عزایِ تو یا خویش را بخاک سپارم بجایِ تو قسمت نبود نیتِ گهواره ساختن تابوت شد تمامیِ چوبش برایِ تو @hosenih گر وا نمی‌شدند گره‌های این کفن دق مرگ می شدند زِ غم بچه‌های تو خون جایِ آب می‌چکد از سنگِ غسلِ تو خون می‌چکد که زنده کُنَد ماجرایِ تو در بود و شعله بود و در اُفتاد رویِ تو گُم شد میانِ خنده‌یِ مَردُم صدایِ تو @hosenih در بود و شعله بود و از آن در عبور کرد هر‌کس که بود نیمه شبی در دعایِ تو حالا زمانِ غسلِ تو فهمیده ام چرا رویِ تو را ندید کسی تا شفایِ تو تنها نه جایِ دست نه جایِ کبودی است آتش اثر گذاشته بر چشمهای تو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اَسماء بریز آب که قلبم مذاب شد این مرد از خجالتِ این چهره آب شد اسماء بریز آب که آتش گرفته‌ام دیدی چگونه خانه‌ی من هم خراب شد @hosenih من چند بار شُسته‌ام و هَم نیامده خونت هنوز می‌چکد از زخمِ تازه‌ات این سنگِ غسل شاهدِ پهلویِ سرخِ توست ای خاک بر سرم چه کنم با جنازه‌ات @hosenih دریاب حالِ کودکانِ خودت را ببینشان با گریه آستین سرِ دندان گرفته‌اند حالا كه وقتِ بُردنِ تابوتِ مادر است از من نشانِ خانه‌یِ سلمان گرفته‌اند @hosenih حالا عزایِ کندن قبرت گرفته‌ام حالا برای بردنِ تابوت مانده‌ام این جایِ تیغ کیست که بر بازویِ تو است این نقشِ دستِ کیست که مبهوت مانده‌ام @hosenih آه ای غرورِ من پس از این وقتِ تسلیت لبخندها به دیدنِ یارِ تو می‌رسند برخیز ذوالفقارِ نبردِ مرا ببند فردا برایِ نبشِ مزارِ تو می‌رسند @hosenih باید که چند قبر برایت درست کرد باید مرا به جای تو در قبر جا دهند دست پدر رسید تو را گیرَد از علی شاید که زخم آتش در را شفا دهند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آن شب در آن بیت العزا غوغا به پا بود تصویر یک زن روی دست مرتضی بود آه مانند شیشه چند جای او ترک داشت این ها همه درد سر شیر خدا بود @hosenih هی دست روی دست میزد راه می رفت صدها گره در کار یک مشکل گشا بود یک مرد تنها دو کنیز و این همه زخم غسل و کفن پیش نگاه بچه ها بود هر عضو را بینی که کاری تر شکسته بی شک همانجا بوسه گاه مصطفی بود @hosenih یادش نرفته حیدر کرار روزی می دید زهرایش به زیر دست و پا بود مادر به هر درد سری آخر کفن شد دلشوره ها بهر شهید کربلا بود پیراهنش را از تنش بیرون کشیدند یوسف اسیر گرگ های بی حیا بود @hosenih یک پیکر عریان و بی سر روی خاک منزل به منزل راس او بر نیزه ها بود جا دارد از این روضه نوکرها بمیرند تشییع آقا بین تکه بوریا بود اهل القری آقای مارا دفن کردند آن آقایی که در بیبان ها رها بود @hosenih فرمود فرزندش نشد او را ببوسم چون بند بند پیکرش از هم جدا بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ مثل ابر بهار می بارم، رحم کن بر دل علی زهرا چاره ی لحظه های دشوارم، رحم کن بر دل علی زهرا اندکی تا دم سحر مانده، تازه آغاز دردسر مانده لحظه ها را چگونه بشمارم؟! رحم کن بر دل علی زهرا @hosenih وقت تنگ است و کار بسیار است، غسلت ای باغ لاله دشوار است گره افتاده است در کارم، رحم کن بر دل علی زهرا وقت غسلت چقدر لرزیدم، خون تازه به پهلویت دیدم ای زمین گیرِ زخمِ مسمارم، رحم کن بر دل علی زهرا فاطمه جان مُحوّل الاحوال، بازویت... بازویت!!! زبانم لال چه شد آخر شریک اسرارم؟! رحم کن بر دل علی زهرا @hosenih بین محراب زینب من را... فضه دریاب زینب من را... جان این دختر عزادارم، رحم کن بر دل علی زهرا غسل دادم تو را حسین افتاد، صورتت دیدم و حسن جان داد نظری کن بر این دل زارم، رحم کن بر دل علی زهرا به من مرده جان تازه بده، لااقل لحظه ای اجازه بده سر روی شانه ی تو بگذارم ، رحم کن بر دل علی زهرا @hosenih با قد خم قدم قدم رفتم، زیر تابوت همسرم رفتم کمرم تا شد ای هوادارم، رحم کن بر دل علی زهرا رکن من یار و یاورم زهرا، من چگونه به دست خود حالا هستی ام را به خاک بسپارم؟! رحم کن بر دل علی زهرا وسط قبر بین این گودال، پدرت آمده است استقبال چه کنم می روی و ناچارم... رحم کن بر دل علی زهرا @hosenih جان حیدر مرا حلالم کن، دم آخر مرا حلالم کن خیلی آخر به تو بدهکارم، رحم کن بر دل علی زهرا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ عرش فرشی زیر پای فاطمه است در حریم قدس جای فاطمه است خلقت عالم برای فاطمه است عقل مست جلوه ی زهرایی اش پرتو انسیة الحورایی اش @hosenih دین از این بانو دوامی یافته مذهب از او احترامی یافته با جهاد او قوامی یافته ذکر زهرا جذب ایمان می کند چادرش کافر مسلمان می کند @hosenih گرچه نورش جلوه کرد از هر طرف فاطمه دُرّ است و حیدر چون صدف قبر مخفی اش، دل شاه نجف سینه ی حیدر که حق مرآت بود جای دفن مادر سادات بود @hosenih ناله ای تا عالم لاهوت رفت فاطمه چون سایه ای مبهوت رفت روی دوش مرتضی تابوت رفت آخر این رسم مسلمانی نبود حق زهرا دفن پنهانی نبود @hosenih می رود تابوتی امشب بی صدا ناله ها جاری است بر لب بی صدا ای حسین آرام، زینب بی صدا زین عزا در دل زبان باید گرفت آستین را بر دهان باید گرفت @hosenih کشتی ام بر گل نشست اسماء بیا هستی ام رفته ز دست اسماء بیا وقت غسل فاطمه است اسماء بیا بر تن خیرالنسا آبی بریز روی نعش مرتضی آبی بریز @hosenih آی اسماء، پیکرم آتش گرفت یادم آمد کوثرم آتش گرفت گیسوان همسرم آتش گرفت حال فهمیدم چرا در کج شده مجتبی با قنفذ از چه لج شده @hosenih چشم عرش از داغ صدیقه تر است این صدای سوخته از حیدر است بچه ها وقت وداع مادر است ای یتیمان غریب فاطمه توشه بردارید از مادر همه @hosenih آه ای پروردگار مر تضی مشکل افتاده به کار مرتضی شد زمان دفن یار مرتضی مصطفی بازآ نهالت را بگیر «بدر دادی و هلالت را بگیر» @hosenih صبر حیدر را خودت از او بپرس زخم بستر را خودت از او بپرس قصه ی در را خودت از او بپرس دست من شد بسته، بر دل داغ خورد ای پیمبر دخترت شلاق خورد @hosenih ای امان از ضربه ی شلاق ها آتش افروخته در باغ ها داغ روی داغ روی داغ ها وای از داغ بزرگ کربلا صورت اطفال و گرگ کربلا @hosenih بر رخ اطفال سیلی می خورَد هر که رفت از حال سیلی می خورَد عمه در گودال سیلی می خورَد نانجیبی گاهواره می بَرَد بی حیایی گوشواره می بَرَد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ یا فاطمه ای طلیعه ی مهر و امید تفسیر "بای ذنب" قرآن مجید @hosenih ای ماه علی کسی خبر دار نشد از دفن شبانه ی تو حتی خورشید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شب شبی سنگین شبی دلگیر بود شب شبی بی صبح شامی دیر بود شمع آخر در سِرِشکش غرق شد آب گشت و بین اشکش غرق شد @hosenih شمع تا سو سو زنان خاموش گشت خانه در باد و خزان خاموش گشت در سکوتی باد زاری می نمود باد آن شب سوگواری می نمود باد می کوبید درها را به هم باد می پیچید پرها را به هم خانه آن شب باز طوفان خورده بود چار غنچه با گلی پژمرده بود گاه سوز گریه بوداماخموش گَه صدای آب می آمد به گوش @hosenih چکه چکه می چکد دل روی دل آب می ریزد دو چشمانی خجل خیره خیره چشم طفلان مانده بود آستین ها بینِ دندان مانده بود سیل بسته راهِ نورِ نوح را دست می شوید تنی مجروح را چشم تا که فرصت دیدن گرفت زانوانِ کوه لرزیدن گرفت چشم تنها بین چادر زخم دید پای تا سر پیکری پر زخم دید زخم بستر ، زخم کوچه، زخم در زخم سینه ، زخم بازو، زخم سر زخمِ سرخیِ کفن زخمی کبود زخم آتش، زخم میخ و زخم دود زخم چشم و زخم پهلو، زخم دست زخمها را عاقبت با زخم بست @hosenih زخم بود و سوز بود و درد بود آه تنها چاره ی یک مرد بود آه اسما آب بر این خسته ریز درد دارد آب را آهسته ریز ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دلِ شب شبی که حتی یه ستاره هم نداره شبی که چشایِ خونِ آسمون بارون می باره شبی که پرستو ها هم به چشا خوابی ندارن شبی که ستاره ها هم دیگه مهتابی ندارن @hosenih شبی که رازِ مگوئه هق هقا تویِ گلوئه اگه هم میاد صدایی این صدای شستوشوئه توی سینه ها یه غوغاست که چشا شبیهِ دریاست رویِ شونه هایِ دیوار سر پهلوونی تنهاست خون تویِ چشاش می لرزه داره زانواش می لرزه دست کجا کشید که اینطور داره بازواش می لرزه تو گلوش صدا گرفته دست بچه ها گرفته واسه بردنِ عزیزش با گُلاش عزا گرفته تا اونو کفن می پیچید عطرِ پیرهن می پیچید گرچه آستین به دهانه ناله ی حسن می پیچید @hosenih دختری داره مینبینه پری که آتیش سوزونده نیمه شب باز می شه از هم دری که آتیش سوزونده رویِ پیشونیا چینه طفلی رو خاکا میشینه از خونی که بر زمینه ردِ تابوت و می بینه ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم ‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اي خاک! بهار بي‌خزان باش اي خاک همسايه‌ی ماه و آسمان باش اي خاک @hosenih اين ياسِ کبود، پهلويش مجروح است با جانِ رسول مهربان باش اي خاک ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ نیمه شب، اشک،‌ عزا، آه چه غوغا شده بود مجلس ختم علی بود که برپا شده بود گریه کن: دیدهٔ خونبار ولی الله و روضه خوان: چشم کبودی که معمّا شده بود @hosenih هق هق گریه و مولای صبوری، ای وای راز جانسوزترین حادثه اِفشا شده بود بازویی را که نود روز ز مولا پوشاند در شب پر زدنش، قاتل مولا شده بود آه تا صبح دگر دیدهٔ او باز نشد درد پهلو دگر انگار مداوا شده بود @hosenih دست می‌شُست ز جان، لحظه به لحظه مولا گرچه زهرا خودش از قبل مهیّا شده بود بر علی آن شب جانکاه چهل سال گذشت بعد از آن قامت خیبرشکنش تا شده بود همه گفتند علی عاقبت از پا افتاد هر چه شد آه پس از رفتن زهرا شده بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم حضرت_زهرا_س_بعد_از_شهادت ▶️ شبی که گیسوی اطفال خانه شانه نباشد همان شبی ست که زهرا درون خانه نباشد علی و فاطمه باشند توی ذهن خدا و برای خلقت هفت آسمان بهانه نباشد؟؟ @hosenih میان این دو به خنده به گریه یا به گلایه عبارتی نشنیدم که عاشقانه نباشد خداچگونه بیاید پی جنازه ی عشقش اگر مراسم تدفین تو شبانه نباشد؟!! مزار مخفی زهراست هرکجا که هزاران پرنده باشد و ردی از آب و دانه نباشد... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بر تو از نزدیک آقاجان سلامم آرزوست با شما عمريست این چندین کلامم آرزوست دوست دارم دوستت باشم به هر قیمت شده دشمنی با دشمنانت صبح و شامم آرزوست @hosenih چون شهیدانی که گمنامند اما با توأند ترک جان و ترک نان و ترک نامم آرزوست هر چه عنوان است در دنیای ما بی ارزش است گفتن یک مرتبه ؛ آقا غلامم آرزوست معنی رزق فراوان چیست با تو بودنست در صراط مستقيم تو دوامم آرزوست @hosenih خسته از دیدار دولتهای وابسته به غیر در زمان دولت عدلت مقامم آرزوست در رکاب رهبرم تمرین یاری کرده ام حال درک محضر و امر امامم آرزوست ای خوش آنروزی که دستانت جوانم میکند رؤیت طاووس جنت را مدامم آرزوست @hosenih چشم امتهای مظلومست بر روز ظهور با شما همراهی روز قیامم آرزوست گوش دل خواهم ؛ انابن المصطفایت بشنوم هم انابن المرتضی ای با مرامم آرزوست یوسفا روزی که بازآیی به تسخیر حرم نعرۀ تکبیر از بالای بامم آرزوست @hosenih ابتدا دم میزنی از جد مظلومت حسین روضه خوانی از لبان یک تشنه کامم آرزوست خیمه های کربلا را در دلم افراشتی نذر جان خویش بر اهل خیامم آرزوست چون ندای یا لثارات الحسینت شد بلند پرچم حق را ادای احترامم آرزوست @hosenih روز فتح کعبه و لبیک یا مهدی خوش است از تمام دشمنانت انتقامم آرزوست جنگ با آل سعود و جنگ با قوم یهود با دو شمشیر کشیده از نیامم آرزوست ذوالفقاری رو کنی کار ستم گردد تمام همرهت با خصم ، پیکار تمامم آرزوست @hosenih عاقبت سربند یا زهرا گره وا میکند در رکاب حضرتت حُسن ختامم آرزوست ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم مرثیه امیرالمومنین(ع) ▶️ روی لبان هر کسی هم جا نمی گیرد علی هم وصف او با هرقلم معنا نمی گیرد علی لطف الهی شاملش باید بگردد بی گمان درسینه ی هر ناکسی سُکنی نمی گیرد علی @hosenih دستان او را مصلحت در ماجرای کوچه بست مامور بر صبر است حقش را نمی گیرد علی کم پیش می آید بیاید بین مردم چون دلش غیر از کنار فاطمه مأوا نمی گیرد علی خیلی برایش بدشد آن چیزی که درآن کوچه شد حتی سر خود را دگر بالا نمی گیرد علی @hosenih همسایه ها وقتی که می بینند می گویند نه! این زندگی از نو برایت پا نمی گیرد علی درخواب دیده بارها کابوس تلخی که شبی تابوت زهرا را به روی شانه می گیرد علی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ شام غریبان می شود در خانه، بی تو چون بیت الاحزان می شود در خانه، بی تو من با حسن آرام می سوزیم، اما زینب پریشان می شود در خانه، بی تو @hosenih با چشمهای خیس، بابا از خجالت یک گوشه پنهان می شود در خانه، بی تو روزی گلستان بوده است این خانه با تو دارد بیابان می شود در خانه، بی تو مادر! ببین آن بغض های بی صدایت با گریه جبران می شود در خانه، بی تو @hosenih سجاده و چادر نمازِ وصله دارت پروانه باران می شود در خانه، بی تو پنهان شدی از چشم نامردان تو اما غربت نمایان می شود در خانه، بی تو ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دیگر بعید است این نفس بالا بیاید باید برای یاری‌اش اسما بیاید شب بود و باران بود و آب از چاه برداشت تا که برای شستن دریا بیاید @hosenih این مرد خیبر مردِ خندق بود اما باید برایِ غسلِ او زهرا بیاید دستش به پهلو خورد زخمِ میخ را گفت دیدی نشد تا محسنم دنیا بیاید چشمش سیاهی رفت از بازوی خُردش باید بماند تا که حالش جا بیاد @hosenih پشتِ سرِ هم شستنش را قطع می‌کرد اما نشد تا بند این خونها بیاید از بس حسن در آستین دندان فشرده باید به دادِ حالِ او بابا بیاید وقتی حسین اُفتاد بر این سینه باید دستِ شکسته از کفن بالا بیاید @hosenih می‌گیرد از دوشِ ابوذر دوشِ سلمان دنبال این تابوت آقا تا بیاد تازه زمانِ شستنِ دیوار و در بود ای کاش می‌شد زودتر فردا بیاید ای‌کاش می‌شد دِق کند زینب کنارش طاقت ندارد تا که عاشورا بیاید @hosenih طاقت ندارد تا ببیند بینِ گودال بر روی آن سینه کسی با پا بیاید ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ خورشید عمر کیست که بر بام می‌رود بر دوش شب نشسته و آرام می‌رود مجهول قدر اوست که مخفی‌ست قبر او از بی‌نهایتی به سرانجام می‌رود @hosenih در نوبهار غارت طوفان خشن‌ترست در دست او شکوفه‌ی بادام می‌رود او هست جلوه‌گاه حیا، غیرممکن‌ست بر دوش بی‌لیاقت هر عامّی رود تشییع می‌کند همه‌ی هست خویش را بی‌یاوری که خسته در این شام می‌رود @hosenih این گفتگوی ساکت مردی شکسته است مردی که زخم‌خورده‌ی دشنام می‌رود: زهرا پس از تو خار به چشمم گذاشتند زهرا پس از تو تیغ بر این کام می‌رود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ نیلوفرِ سُرخِ بَدَنَت کُشت مرا گُلکاریِ بَر پیرُهَنَت کُشت مرا @hosenih با فِضِّه که در کفن تو را پیچیدم خونابه ی روی کَفَنَت کُشت مرا ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آنشب که شب از صبح محشر تیره تر بود آنشب که از آن مرغ شب هم بی خبر بود آنشب که خون از دیدهء مهتاب میریخت اسما برای غسل زهرا آب میریخت @hosenih باید علی صد بار دست از جان بشوید تا که به پیراهن تن جانان بشوید می دید پامال خزان ها لاله اش را می شست جسم یار هجده ساله اش را می شست در تاریکی شب مخفیانه گه جای سیلی گاه جای تازیانه @hosenih می شست جسم همدم و دلداده اش را قرآن زیر دست و پا افتاده اش را می شست در تاریکی شب جسم خسته می کرد دستش لمس بازوی شکسته آرام بود اما وجودش مشتعل بود از مادر و از چار فرزندش خجل بود @hosenih آهی کشید و زد گره بند کفن را می سوخت و می دید مرگ خویشتن را یک چشم بر یاس کبودش در کفن داشت یک چشم دیگر بر حسین و بر حسن داشت از بی کسی در بال هم، سر برده بودند گویی کنار جسم مادر مرده بودند @hosenih داغ دل مولا دوباره گشت تازه ریحانه ها را خواند پای آن جنازه کای گوشه گیران شب غربت بیایید آخر وداع خویش با مادر نمایید آیید و جان خویش را در بر بگیرید از مادر خود توشه ای دیگر بگیرید @hosenih دو طائر بشکسته پر از جا پریدند افتان و خیزان جانب مادر دویدند دو دسته گل گلبوسه از کوثر گرفتند قرآن خون آلوده را در بر گرفتند ناگاه از آن خونین بدن آهی برآمد با ناله بیرون دستهای مادر آمد @hosenih بشنید گردون نالهء منصوره اش را بگرفت قرآن در بغل دو سوره اش را میخواست بی تابی ز طفلان جان بگیرد میرفت تا عمر علی پایان بگیرد ناگه ندا آمد علی بشتاب بشتاب دردانه های وحی را دریاب دریاب.. ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ عید بهار سرخ فجر انقلاب است گلهای پرپر گشته را فصل گلاب است خورشید پیغام آورد با خنده نور چشم همه روشن که عید آفتاب است عید رهایی عید عزت عید ایمان عید حیا عید شرف عید حجاب است عید همه مستضعفان عید تو و من عید امام و عید امت عید بهمن @hosenih بهمن که در سردی بسی گرمی به ما داد بهمن که چون نور روز گیتی را صفا داد بهمن که داغ سینه سوز باغبان را با عطر انفاس مسیحایی شفا داد بهمن که با بگسستن بند اسارت سر خط آزادی به دست ما خدا داد بهمن بهار لاله گون خنده و اشگ بهمن که فروردین به دامانش برد رشک @hosenih دست خدا با خون به خاک ما نوشته بگریخت دیو، اینک بهشت، اینک فرشته اهریمن طاغوت با ضعف و زبونی چون عنکبوت افتاده در تاری که رشته از کربلای کشور ایران بچیند محصول بذری را که ثارالله کشته اینک خدا امام را به عالم برتری داد بر کودک ما هم مقام رهبری داد @hosenih دیگر از آن شب های ظلمانی خبر نیست دیگر بجز خورشید اینجا جلوه گر نیستم هان ای شهیدان به خون آغشته خیزید که امروز در ما از شما کس زنده تر نیست در باغ سر سبزی که از خون آب دادید نخلی به غیر از نخل قرآن بارور نیست چون لاله بر هر دل هزاران داغ دیدیم تا میوه آزادی از این باغ چیدیم @hosenih اینک شده بهمن بهاران در بهاران گردیده دامان زمستان لاله باران در پرتو خورشید قرآن گشت روشن فکر جوانان چون دل پیر جماران با اشگ شادی از سر مژگان فرو ریخت آن خارهای سالها در چشم یاران در هر قدم چندین چراغ راه داریم قرآن و ثارالله و روح الله داریم @hosenih دشمن به نابودی ما بگرفت تصمیم با حربه های کهنه تهدید و تحریم آن حربه ها افتاد از کار و نیفتاد یک لحظه پای عزم مادر دام تسلیم سر دادن بر حکم ظالم تن ندادن ما را محمّد داده از آغاز تعلیم لا گفته و بر هر بلا گردن نهادیم در شعب بوطالب مقاوم ایستادیم @hosenih باید شمردن عید بهمن را گرامی باید گرفتن جشن آن با شادکامی باید به موسای زمان تبریک گفتن کاری وادی ایمن تهی شد از حرامی باید بر این ارض مقدس سجده بردن هرگز مباد این خاک را بی احترامی زین سرزمین بر چشم عالم نور دادیم شور آفرینان جهان را شور دادیم @hosenih نتوان گرفتن ره صدور نور ما را خواندند مظلومان همه منشور ما را آن روزگار تلخ تر از زهر بگذشت شیرین گرفته ملک عالم شور ما را زندانی گور سیاه خویش گردید خصمی که کند از روز اول گو رما را در لاله زار خون یاران تا قیامت ماییم سرو جاودانه راست قامت @hosenih ما از می قالو بلا مستیم مستیم عهدی کز اول با خدا بستیم بستیم در خط جندالله تا بودیم بودیم سرباز روح الله تا بودیم هستیم الله را الله را خواندیم خواندیم ابلیس را ابلیس را راندیم راندیم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ اسلام ما، طريقت ما، راه و دين ما كَشتيّ نوح ما،همه حبل المتين ما اسلام ما، تشيع ما، جان ما...سلام!... خون- لاله ها فداي تو،...ايران ما...سلام!... اين راه و رسم سَر بنهادن، حسيني است كُلاً طريقت همه ي ما خميني است @hosenih اين انقلابِ صادره، اسلام سرمديست حكم خميني است، ز احكام سرمديست درسِ جهاد نقطه ي عطفِ كتاب ماست خونِ شهيد، ضامن اين انقلاب ماست ماندن به ايستادن و در راه و در خطر... يوسف شدن به قيمت يك چاه و در خطر... ما سُفره هايمان پُرِ از نانِ غيرت است بركت فزونِ سفره ي ما از بصيرت است سيلي گرفته از شبِ زجريم تا ابد فرزندِ فجر و عاشقِ فجريم تا ابد اي دشمنم! بمير تو در نيّت خودت! بايد بميري از عصبانيت خودت! ما آمديم تا كه جهان بي غرض كنيم بايد معادلات جهان را عوض كنيم @hosenih ما سی و پنج سال پُر از استقامتيم تا لحظه ي ظهور همه راست قامتيم مانند نامه، شعر، ببين سرگشاده است اين پاشنه به روي دَرَش ايستاده است اين در نظام و پاشنه اش خونِ هر شهيد آرامش من و تو... كه مديونِ هر شهيد... بايد بصير بود در اين نام و ننگ ها بايد كه گولمان نزند نقش و رنگ ها بايد بصير بود و به دشمن امان نداد در صحنه بود و لحظه اي اصلاً امان نداد بايد بصير بود و چنان هوشيار بود فتنه شناس و فتنه كُشِ روزگار بود بايد كه يافت صاحب و ضامن در اين مسير بايد شناخت غافل و خائن در اين مسير @hosenih گاهي مسير حادثه پُر دود مي شود گاهي تمام رود گِل آلود مي شود بايد در اين مسير بماني برادرم فرقِ سراب و آب بداني برادرم هر شاپرك به سوي خدا مي بَرَد تو را اين جاده سمتِ كرب و بلا مي برد تو را اين انقلاب مفت به دستت نيامده است با است و بود و گفت به دستت نيامده است خون ها به پايِ سروِ عزيزِ نظام ريخت اكنون حلال رشد نمود و حرام ريخت تقويم را به يادِ شهادت رقم خوريم بر قطره قطره خون شهيدان قسم خوريم بايد به عهدِ آينه اي در شتاب بود بايد كنارِ خامنه اي همركاب بود خامنه اي؛ خميني و آئينه ي هم اَند پرچم به دستِ حضرت عباسِ عالمند @hosenih بايد فشُرد اين همه دستانِ گرم را همرزم بود حادثه ي جنگِ نرم را بايد بساطِ كفر، بچينيم از جهان بايد كه طرحِ تازه ببينيم از جهان يا صاحب الزمان تو خودت دستِ ما بگير تا در مسير و راه نگرديم ما اسير «سِلمٌ لِمَن سالَمَكُم... پاي جاده ايم حربٌ لِمَن حارَبَكُم... ايستاده ايم!» ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم حجت‌الاسلام ▶️ نسل رودیم، زاده‌ی دریا موج‌خیزیم و صاحب ژرفا همچو شمعیم پاک و روشن دل مثل پروانه‌ایم بی‌پروا ما چو کوهیم، با وقار، آرام اهل صبریم اهل صبر امّا گر بخواند به رزممان رهبر گر که ما را به صف کند مولا می‌زنیم آنچنان به گُرده‌ی خصم که نماند تنی ازو برجا هست همت نصیب ما امروز هست نصرت از آن ما فردا می‌رسد صبح مرگ اسرائیل می‌رسد شام دفن امریکا روزی آخر نماز می‌خوانیم در شبستان مسجد الاقصی این همان وعده است، وعده‌ی او وحده لا اله الا هو @hosenih جاده آورد عطر رحمت را دشت سرشار شد نجابت را آی باران دوباره جاری کن در زمین چشمه‌ی کرامت را با حضور تو دل به یاد آورد خاطرات امام امت را آن امامی که یاد ازو دارند سروها، کوه‌ها، صلابت را آن امامی که خوب باور داشت که جدا نیست دین سیاست را یادمان داد پایداری را یادمان داد استقامت را گاه از انقلابمان می‌گفت تا بدانیم قدر نعمت را آن امامی که مرد ایمان بود پیر رزمندگان لبنان بود @hosenih البشاره که صبح ایمان است روشن از پرتو اش دل و جان است مستم از آفتاب ساعت هشت آفتابی که از خراسان است نغمه‌ای باز می‌رسد بر گوش نغمه‌ای که بسی خروشان است از دل فکه پاوه اندیمشک از طلائیه فاو بستان است شور صحرا به یمن مجنون است شور دهلاویه به چمران است باز عطر دوکوهه می‌آید حاج احمد مگر سخنران است؟ باکری کاوه باقری همت چقدر بزم ما چراغان است ای جوانان ز یادمان نرود هرچه داریم از شهیدان است آن دلیران معرکه که هنوز دشمن از نامشان هراسان است ای جوانان ز راه برگشتن نقض عهد است نقض پیمان است عهد بستیم یادمان نرود خیز تا آنکه کاروان نرود @hosenih چه قدر مانده تا سحر برسد؟ از فضا بوی مشک تر برسد دشمن ما هنوز منتظر است عمر این انقلاب سر برسد جاده‌ها اسب شوق زین کردند تا ز هنگامه‌ها خبر برسد باش تا صبح دولتت بدمد باش تا مژده‌ی ظفر برسد جمعه‌ها بی‌قرار می‌گویند: روزی آن یار از سفر برسد روزی آن یار می‌رسد، آری دشت‌ها می‌شوند گلکاری @hosenih یا رب آن عطر ناب را برسان حضرت آفتاب را برسان آن سوار دلیر را بفرست عزمِ پا در رکاب را برسان خیمه‌ی عمرمان عطش دارد یا ابالفضل آب را برسان انقلاب از دعای او باقی است صاحب انقلاب را برسان گره از کار عاشقان واکن و جهان را دوباره شیدا کن ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih