eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
481 دنبال‌کننده
313 عکس
82 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
⚫️ على بن محمد نقل مى كند كه: علیه‌السلام را به «نحرير» (يكى از خادمان بنى العباس) سپردند؛ او بر حضرت سخت می‌گرفت و حضرت را اذيت و آزار می‌نمود. 📛 روزى همسرش به او گفت: از خدا بترس، تو نمی‌دانى چه شخصى در زندان توست؟! من براى تو بيم‌ناكم. ♨ نحرير اعتنايى نكرد و جواب داد: به خدا قسم او را ميان درندگان خواهم افكند! سپس (از مقامات بالاى حكومت) براى اين كار اجازه گرفت و به او اجازه داده شد. 🔰 او حضرت عليه‌السلام را به جايى برد كه حيوانات درنده نگهدارى می‌كردند و ميان آنان انداخت و ترديد نداشت كه درندگان او را می‌دَرند. ❇️ پس از مدتى به آن مكان نگاه كردند، (با تعجب) ديدند كه امام عسكرى عليه‌السلام به ايستاده و حيوانات درنده به دور او حلقه زده‌اند(و هيچ آسيبى به ايشان نرسيده است)! ◼️ بعد از اين جريان دستور داد حضرت را به خانه خودشان فرستادند. 📚 اعلام الورى، ج۲، ص۱۵۱؛ كافى، ج۱، ص۵۱۳. 🆔 @islam_history
📌 بشارت تولد حضرت ارواحنا فداه توسط علیه السلام ✍ عيسي بن صبيح مي گويد: من در زندان بودم که عليه‌السلام وارد زندان شد، من از قبل ، آن حضرت را مي شناختم، به من فرمود: «سن تو الان ۶۵ سال و ۳۲ روز است». 🔰من کتاب دعايي همراه داشتم که در آن تاريخ تولدم نوشته شده بود، به آن نگاه کردم و ديدم درست همانطور است که آقا فرموده است. 💠 سپس فرمود: آيا فرزند داري؟ گفتم: نه. دست بر برافراشت و گفت: بار الها! به او فرزندي عطا کن، که ياور او باشد. که فرزند چه ياور خوبي است». 🔰پرسيدم: آيا شما فرزندي داريد؟ 💠 فرمود:«اي والله، سيکون لي ولد يملأ الأرض قسطا، فاما الان فلا».«آري سوگند به خدا، براي من فرزندي خواهد بود که روي زمين را پر از عدالت خواهد نمود. ولي در حال حاضر فرزندي ندارم». 📚 ، ج ۵۰، ص ۲۷۵. 🆔 @islam_history
💢 دلگیرترین تبریک منتظران، آغاز امامتِ امامی را تبریک میگویند که خودشان دلیل #غیبت اویند. #مهدی بر بلندای تاریخ، مُنتظرِ منتطران است تا ما به سوی او رهسپار نشویم او نخواهد آمد. 🆔 @islam_history
📌 سن حضرت خدیجه سلام‌الله‌علیها، هنگام ازدواج با پیامبر صلی الله علیه و آله 🔰به جهت این‌که بسیاری از بزرگان و راویان و تاریخ نویسان پیرو ، در صدر خوش نداشتند، شخصی را بالاتر از در بین همسران صلی‌الله‌علیه‌وآله معرفی کنند؛ لذا دست به پاره‌ای روایات دروغ و استدلالات باطل زده‌اند، و به همین دلیل سن حضرت سلام‌الله‌علیها یکی از مسائل پیچیده صدر اسلام است؛ آن‌چه در منابع معتبر تاريخی معروف و مشهور است، اين است كه سن پیامبر، ۲۵سال و سن حضرت خديجه سلام‌الله‌علیها ۴۰ سال بوده است. 🔰ولی از آن‌جایی که حق هیچ‌گاه مخفی نمانده و نخواهد ماند، در لابلای کلمات مورخین و علما اعترافاتی موجود است، که احتمال تحریف واقعیت خارجی را تقویت می‌کند. 🔰درباره سن حضرت خديجه در هنگام با پيامبر اكرم نظرات مختلفی وجود دارد؛ برخی مانند بيهقی (از علمای بزرگ اهل سنت) ايشان را ۲۵ ساله می‌دانند. بيهقی می‌گويد: «بعضی می‌گويند: سن حضرت خديجه (در هنگام وفات) ۶۵ ساله بود و برخی ديگر گفته‌اند: در آن وقت ايشان ۵۰ ساله بوده است كه قول صحيح هم همين است.»[۱] 🔰حاکم نیشابوری نیز فقط همین قول را برای ابن‌اسحاق (سیره نویس مشهور) نقل می‌کند: «خدیجه در زمان ازدواجش با پیامبر، بیست و هشت ساله بود.»[۲]  🔰بلاذری هم به عنوان یک قول، ۲۸ سال را ذکر کرده است.[۳] ابن‌سعد، ذهبی، إربلی، ابن‌عساکر به نقل از می‌گویند: «خدیجه در زمان ازدواج با آن حضرت ۲۸ ساله بود.»[۴] ⁉️حالا سؤال این‌‌جاست با این اقوال بیان شده که سن حضرت را کمتر از ۳۰ سال، در هنگام ازدواج بیان می‌کند، چرا کوشش می‌شود، که سن حضرت را چهل سال معرفی کنند؟ آن هم قولی که شاذ است و مطابق قول اکثر محققین و مورخین نیست!؟ 📚 منابع ۱. دلائل النبوة ومعرفة أحوال صاحب الشریعة، بیروت: دارالکتب العلمیة، ۱۴۰۵ ق، ج۲، ص۷۱. ۲. المستدرک، ج۲، ص ۱۸۲. ۳. انساب الاشراف، مصر: دارالمعارف، ج۱، ص ۹۸ ۴. الطبقات الکبری، بیروت: دارصادر، ج۸، ص۱۶؛ سیر اعلام النبلاء، بیروت: مؤسسه الرسالة،۱۴۱۳ ق، ج۲، ص۱۱۱ ؛ کشف الغمة، ج۲، ص۲۸۰، باب فصل فی مناقب خدیجة ؛ تاریخ مدینة دمشق، بیروت: دارالفکر للطباعة والنشر والتوزیع، ۱۴۱۵ ق، ج۳، ص۱۹۳. 🆔 @islam_history
📌 شوخ طبعی پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله؛پیرها به بهشت نمی روند 💠 صلی الله علیه و آله به پیرزنی که درباره از آن حضرت می پرسید، فرمود : « پیرزنان به بهشت نمی روند ». 💠 بلال، آن پیرزن را گریان دید و به پیامبر، خبر داد . پیامبر فرمود : « بلال ! سیاهان هم به بهشت نمی روند » . 💠 بلال هم در بیرون مجلسِ پیامبر و در کنار آن پیرزن، به گریه نشست . عباس عموی پیامبر، خبر داد . پیامبر فرمود : « عمو جان ! پیر مردها هم به بهشت نمی روند ؛ امّا بمان تا بشارتت بدهم » . 💠 سپس آن دو را هم فرا خواند و فرمود: «خداوند، پیر زنان و پیرمردان و سیاهان را به زیباترین شکل، برمی انگیزد و اینان جوان و نورانی می شوند و آن گاه، به بهشت، وارد می گردند». 📚 ، ج۱۶، ص۲۹۷. 🆔 @islam_history
📌 شوخی و خوش اخلاقی ✍ یونس شیبانی می گوید: روزی علیه‌السلام از من پرسید: 🔸شوخی کردن نزد شما چه جایگاهی دارد؟ گفتم: اندک است. 🔸حضرت فرمود: پس این گونه نباشید. «بی گمان، شوخی از خوش اخلاقی است و تو با این کار، برادر خود را شاد می کنی. صلی‌الله‌علیه‌وآله  با افراد شوخی می کرد و می خواست آنان را شاد کند». 📚 ، ج۲، ص۶۶۳. 🆔 @islam_history
📌 هدیه کردن ثواب نماز به علیهم‌السلام ✍ سیّد بن طاووس در کتاب جمال الاسبوع آورده، وی گوید: ابومحمد صیمری حدیث آورد گفت: حدیث کرد ما را ابوعبداللَّه احمد بن عبداللَّه بجلی به سندی که به امامان علیهم السلام بالا برده که فرمودند: 💠 « هر کس ثواب خود(اعم از واجب و مستحب) را برای صلی الله علیه وآله وسلم و و اوصیای بعد از آن حضرت علیهم السلام قرار دهد، خداوند ثواب نمازش را آنقدر افزایش می‌دهد که از شمارش آن نَفَس قطع می‌گردد، و پیش از آنکه روحش از بدنش برآید به او گفته می‌شود: ای فلان؛ هدیه تو به ما رسید، پس امروز روز پاداش و تلافی کردن [نیکیهای] تو است، دلت خوش و چشمت روشن باد به آنچه خداوند برایت مهیّا فرموده، و گوارایت باد آنچه را به آن رسیدی. 💠 راوی گوید: [به علیه السلام ]عرض کردم: چگونه نمازش را هدیه نماید و چه بگوید؟ فرمود: نیّت می‌کند ثواب نمازش را برای رسول خدا صلی الله علیه وآله وسلم... » 📚 جمال الاُسبوع، ص۱۵. 🆔 @islam_history
📌 توقیع (نامه) حضرت ارواحنافداه 💠 به من رسیده است که گروهی از شما (شیعیان) در دین به تردید افتاده و در دل آنها نسبت به اولیای امرشان شک و حیرت وارد شده است و این امر مایه غم ما شد. 💠 البته (این غم) به خاطر خود شما(است) نه برای ما، و باعث ناراحتی ما از جهت شما گردید. 💠 زیرا که خداوند با ما است، پس نیازی به غیر او برای ما نیست. و حقّ با ما است لذا به هیچ وجه کسانی که از ما دست بردارند ما را به وحشت نمی اندازند، ما صنایع و ساخته شدگان خدائیم و خلق صنایع ما هستند. 📚 احتجاج، طبرسی، ج۲، ص۲۷۸. 🆔 @islam_history
🗣 اعتراف مخالفین... 🔰 منصور عباسی نزد (امام مذهب حنفيه) فرستاد و گفت: ای ابوحنيفه! مردم شیفته‌ی (علیهماالسلام) شده‌اند، مسائل مشكلى مهيا كن! ❇️ ابوحنیفه می‌گوید: چهل مسأله آماده كردم و وارد شدم بر منصور و جعفر بن محمد (علیهماالسلام) در طرف راست منصور نشسته بود. هيبت او آن چنان مرا گرفت كه هيبت منصور مرا نگرفت؛ به من اشاره كرد پس نشستم. 👈🏻 منصور رو به او كرد و گفت: يا اباعبداللّه! اين ابوحنيفه است. ▫️فرمود: او را می شناسم. بعد منصور رو به من كرد و گفت: ای ابوحنيفه! مسائل خود را از ابی عبداللّه بپرس. ‼️ شروع كردم به پرسيدن مسائل؛ هر مسئله‌اى كه پرسيدم جواب داد و می‌فرمود: شما چنان می‌گوييد و اهل چنان می‌گويند و ما اين چنين؛ تا چهل مسئله تمام شد و هيچ يک را فروگذار نكرد! 💡لذا ابوحنیفه می‌گفت: فقيه ترين كسى كه در طول عمرم ديده‌ام‌، جعفر بن محمد (علیهماالسلام) است! 📚 مناقب آل أبى طالب،ج۴، ص۲۵۵؛ تهذيب الكمال، ج۵، ص۷۹. 🆔 @islam_history
📌 اخلاق پیامبر صلی‌الله‌علیه‌وآله ✍ علیه‌السلام فرمود: ⁉️از پدرم علیه‌السلام درباره اخلاق اکرم صلی الله علیه و آله سوال کردم. 💠 ایشان در پاسخ فرمودند: رفتار پیامبر صلی الله علیه و آله چنان بود که... 1⃣ دائما خوشخو، خندان و با مردم ملایم بود؛ 2⃣ هرگز خشن، سنگدل، پرخاشگر، بدزبان و عیبجو نبود؛ 3⃣ هیچ کس از او مایوس نمی شد؛ 4⃣ هر کس به در خانه او می آمد، ناامید باز نمی گشت؛ 5⃣ سه چیز را از خود رها کرده بود: مجادله در سخن، زیاد حرف زدن و دخالت در کاری که به او مربوط نبود؛ 6⃣ سه چیز را درباره مردم رها کرده بود: کسی را مذمت و سرزنش نمی کرد، در عیوب و لغزش های مردم جست و جو نمی کرد و هرگز سخن نمی گفت، مگر در اموری که ثواب الهی را امید داشت. 📚 معانی الاخبار، ص۸۳. 🆔 @islam_history
⚠️ پیامبر صلی الله علیه و آله را آزار ندهیم ✍ علیه‌السلام در مجلسی فرمودند: 💠 چه مى‌شود شما را كه حضرت صلی‌الله‌علیه‌وآله را آزار مى‌دهيد؟! 🔸مردى گفت: فدايت شوم! چگونه را آزار داده‌ایم؟ 💠 امام صادق علیه‌السلام فرمودند: مگر نمى‌دانيد كه اعمال شما بر آن حضرت عرضه مى‌شود؟ و وقتی معصيتى در آنها مشاهده فرمايد آزرده مى‌‌گردد؟ پس رسول‌الله را آزار ندهيد و با اعمال نیکوی خود، آن حضرت را شادمان سازيد. 📚 امالی شیخ مفید،مجلس۲۳، شماره ۲۹. 🆔 @islam_history
📌 زندگی نامه علیه السلام نام: ، نام پدر: ، نام مادر: ، القاب و کنیه: ، فاضل، طاهر و ، ولادت: ۱۷ربیع الاول سال ۸۳، شهادت: به دست منصورعباسی در سال۱۴۸، مدت امامت: ۳۴ سال، از سال۱۱۴ به بعد، تربیت شاگردان برجسته ای همانند: هشام بن حکم، هشام بن سالم، زراره، مومن الطاق، جابربن حیان، قیس ماصر، معلی بن خنیس و... آثار علمی امام: 1⃣ روایات و نامه هایی به ، 2⃣ کتاب الامامه، الاهلیلجه، الفضائل، و رسائل جابر در دانش شیمی و توحید مفضل که کتابی در اثبات شگفتی های آفرینش و توحید است. 3⃣ در نامه های خود به ، سعی بر متمایز کردن آنان از دیگران داشت و سفارش می کرد تا به آداب اسلامی پایبند باشند که به آنان بگویند هستی و این از برکت است. 💠 امام صادق علیه السلام، دوبار احضار گردید. ایشان ضمن نفی اتهامات به بازگردانده شد. اما منصورعباسی باردیگر به والی خود در مدینه دستور داد، خانه امام را آتش بزند. وی نیز خانه امام را آتش زد، ولی امام صادق علیه السلام از میان آتش نجات یافت و فرمود: منم پسر ابراهیم خلیل خدا. 📚کلینی، کافی، ج۳، ص۳۶۸ 📚مفید، الارشاد، ج۲، ص۱۷۷ 📚 نجاشی، رجال، ص۱۰۱ 🆔 @islam_history
📌ایمان ابوبکر و از روی اکراه بود یا به میل خود و یا به طمع ریاست⁉️ ✍ (در حدیثی طولانی) سعد بن عبداللَّه قمی اشعری گفته است: به یک نفر ناصبی که از همه ناصبی‌ها در مجادله قویتر بود دچار شدم. 🗣 روزی هنگام مناظره به من گفت مرگ بر تو و هم مسلکانت باد، شما رافضی‌ها مهاجرین و انصار را مورد طعن قرار می‌دهید، و محبّت پیغمبر را نسبت به آنان انکار می‌کنید، و حال آنکه صدّیق () بالاترین افراد اصحاب است که به سبقت جسته. ✅سپس گفت: شما رافضیان می‌گویید: اوّلی و دوّمی منافق بوده اند و به ماجرای لیلة استدلال می‌کنید. آنگاه گفت: بگو ببینم آیا مسلمان شدن آنها از روی خواست و رغبت بود یا اکراه و اجباری در کار بود؟ ❌من در اینجا از جواب خودداری کردم، چونکه با خود اندیشیدم اگر بگویم از روی اجبار و اکراه مسلمان شدند که در آن هنگام هنوز اسلام نیرومند نشده بود تا احتمال این معنی داده شود، و اگر بگویم از روی خواست و رغبت اسلام آوردند که ایمان آنها از روی نفاق نخواهد بود. 👤با دلی رنجور همراه احمد بن اسحاق قمی راهی شدم تا سوالات خود را از علیه‌السلام بپرسم.(پس از چند سوال و جواب فرمود): 💠اینکه خصم(ناصبی) به تو گفت: که آن دو نفر آیا از روی خواست و رغبت مسلمان شدند یا از روی اکراه؟ 💠چرا نگفتی: بلکه از روی طمع اسلام آوردند، زیرا که آنان با معاشرت داشتند و از برآمدن و پیروزی صلی الله علیه وآله وسلم بر عرب باخبر بودند، یهود از روی کتابهای گذشته و و ملاحم، آنان را از نشانه‌های جریان حضرت محمد صلی الله علیه وآله وسلم آگاه می‌کردند و به ایشان می‌گفتند که تسلّط او بر عرب نظیر تسلّط بخت النصر است بر بنی اسرائیل با این فرق که او ادعای پیغمبری نیز می‌کند ولی پیغمبر نیست، پس هنگامی که امر صلی الله علیه وآله وسلم ظاهر گشت با او کمک کردند بر لا اله الا اللَّه و محمد رسول اللَّه، به طمع اینکه وقتی اوضاع خوب شد، و امور منظّم گردید، فرمانداری و جایی هم به آنها برسد و چون از رسیدن به ریاست به دست آن حضرت مأیوس شدند با بعضی از هم فکران خود همراه شدند تا در شب عقبه شتر پیغمبر صلی الله علیه وآله وسلم را رم بدهند و شتر در آن گردنه هولناک حضرت را بیفکند و کشته شود و صورتشان را پوشاندند مثل دیگران ولی خداوند پیغمبرش را از نیرنگ آنان ایمن قرار داد و حفظ کرد و نتوانستند آسیبی برسانند، آن دو نفر حالشان نظیر و است که آمدند و با علیه السلام بیعت کردند به طمع اینکه هر کدامشان فرماندار یک استان بشوند، امّا وقتی مأیوس شدند بیعت را شکستند، و علیه آن حضرت قیام کردند، تا اینکه عاقبت کارشان بدانجا کشید که عاقبت کار افرادی است که بیعت را بشکنند. 📚 الاحتجاج، ج۲، ص۲۶۸. 🆔 @islam_history
📌 حرص و طمع پیرمرد ✍ در تاریخ نقل شده در سال ۱۷۰ ق، که خلیفه بود، دوست داشت بدون واسطه سخنی را از صلی الله علیه و آله به وسیله شخصی بشنود. 🔰اطرافیان او هرچه تفحص کردند، کسی را جز یک پیرمرد لاغر و ضعیف نیافتند که قوای جسمی و طبیعی خود را در اثر کهولت و پیری از دست داده و از حال رفته و فتور و ضعف او را گرفته بود. وی را در زنبیلی گذاردند و با نهایت مراقبت و احتیاط به دربار خلیفه بودند. 👤هارون بسیار مسرور شد که به آرزوی خود رسیده است و به پیرمرد گفت: ای پیرمرد، تو خودت پیامبر را دیده ای؟ 🔹گفت: وقتی کودکی بودم، پدرم دست مرا گرفت و به خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله برد و من بعد از آن دیگر خدمت آن حضرت نرسیدم، تا رحلت فرمود. 🔹هارون گفت: بگو ببینم در آن روز از رسول خدا سخنی شنیدی یا نه؟ 🔰گفت: بلی، آن روز از حضرت شنیدم که می فرمود: «یشیب ابن آدم و یشبّ فیه خصلتان: الحرص و طول الامل؛ فرزند آدم در حالی که به تدریج پیر می شود، دو صفت در او جوان می شود: یکی حرص و دیگری آرزوی طولانی». 🔰هارون دستور داد یک کیسه زر به او دادند. همین که پیرمرد را از صحن دربار بیرون بردند، ناله ضعیف خود را بلند کرد که مرا نزد هارون برگردانید، با او سخنی دارم. گفتند نمی شود. گفت کار لازمی دارم. وی را دوباره به دربار برگرداندند. 🔹هارون گفت: چه خبر است؟ 🔰پیرمرد گفت: حضرت سلطان بفرمایید این عطایی که امروز به من داشتید، فقط برای امسال است یا هرساله عنایت خواهید کرد؟ 🔰هارون الرشید صدای خنده اش بلند شد و از روی تعجب گفت: صدق رسول الله یشیب ابن آدم و یشبّ فیه خصلتان: الحرص و طول الامل. این پیرمرد رمق ندارد و گمان نمی رود تا دربار زنده بماند، حالا می گوید آیا این عطا اختصاص به این سال دارد. حرص ازدیاد مال و آرزوی طولانی، حتی پیرمرد را به جایی می رساند که باز هم برای خود عمری پیش بینی می کند و در صدد اخذ اعطای دیگر است. 📚 ، ج۷۰، ص۲۲. 🆔 @islam_history
✳️ دستوری برای آسان شدن مرگ 🔹عَن أَبی عَبْدِاللَّهِ (عَلَيْهِ السَّلَامُ): مَنْ أَحَبَّ أَنْ يُخَفِّفَ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) عَنْهُ سَكَرَاتِ الْمَوْتِ، فَلْيَكُنْ لِقَرَابَتِهِ وَصُولًا وَ بِوَالِدَيْهِ بَارّاً، فَإِذَا كَانَ كَذَلِكَ هَوَّنَ اللَّهُ (عَزَّ وَ جَلَّ) عَلَيْهِ سَكَرَاتِ الْمَوْتِ، وَ لَمْ يُصِبْهُ فِي حَيَاتِهِ فَقْرٌ أَبَداً. 🔻 علیه‌السلام فرمود: هرکس دوست دارد خدای عزوجل سختی‌های مرگ را بر او آسان کند، ▫️با خویشان خود کند ▫️و به پدر و مادر خود نیکی کند ▫️که در این صورت خداوند سکرات مرگ را بر او آسان میکند ▫️و هرگز در زندگی خویش دچار فقر نمی‌شود. 📚 امالی شیخ طوسی، ص۴۳۲. 🆔 @islam_history
📌 برای عیادت مریض چه ببریم 💠 یکی از بستگان علیه‌السلام بیمار بود. جماعتی از به عیادت او رفتند. در راه به امام برخورد کردند. 💠 امام صادق علیه السلام فرمود: کجا می روید؟ آنان گفتند: به ملاقات فلانی می رویم. 💠 فرمود: برای مریض هدیه‌ای مانند ،🍏🍎 ،🍐🍐 🍊🍊و به همراه خود آورده اید؟ آنان گفتند، خیر. 💠 امام فرمود: مگر نمی دانید، بیماری که در بستر است از تحفه ای که برایش می آوردید، دلخوش می گردد. 📚 ، ج۳، ص۱۱۸. 🆔 @islam_history
📌 حد و حدود سخت‌گیری ✅از علیه‌السلام پرسیدند: تا چه اندازه می‌توانیم به بدهکار سخت‌گیری کنیم؟ 💠 امام صادق علیه‌السلام فرمودند: هیچ اندازه! خداوند به مهلت داده است. 📚 وسائل الشیعه، ج۱۳، ص۱۱۴. 🆔 @islam_history
⁉️ چرا جوان ایرانی آریایی باید از امامان عرب که خودشون و و میخوردن تقلید کنه، یه کم بخونید ببینید اینا چیا میخوردن، فرهنگشون بوده ✅ پاسخ 📚 ابتدا منابع تاریخی را بررسی میکنیم: ✅علي بن جعفر، برادر حضرت علیه‌السلام از ايشان مي‌كند كه: از موسي بن جعفر در مورد حكم سوسمار و موش صحرايي سوال كردم ، كه آيا خوردن آن جايز است ؟ آن حضرت فرمود : خير . 📚 مسائل علي بن جعفر - ابن الإمام جعفر الصادق علیه السلام - ص ۱۵۷ ✅ هيثمي نيز در مجمع الزوائد مجموعه‌اي از اين روايات را نقل مي‌كند: از سمرة‌ نيز روايت شده است كه يك اعرابي از بني فزاره به نزد صلی‌الله‌علیه‌وآله آمد و آن حضرت در حال سخنراني بودند ؛ او خطبه حضرت را قطع كرده و گفت : اي رسول خدا ! در مورد سوسمار چه حكمي مي‌دهيد ؟ حضرت فرمودند: امتي از بني اسرائيل (به خاطر خوردن سوسمار) مسخ شدند و مشخص نيست به صورت كدام جاندار مسخ شده‌اند. 📚مجمع الزوائد ومنبع الفوائد، ج ۴ ص ۳۷. ✅در نتیجه، نه تنها ائمه و پیامبر علیهم‌السلام خودشان از این موارد استفاده نمیکردند بلکه با تعابیر مختلف از مصرف آنها نهی میکردند. 🆔 @islam_history
🤔 ❔در روایات آمده است که پیامبر یک نظر غیر کارشناسی در مورد باروری درختان گفت و تمام محصول در آن سال خراب شد ❗️براستی من چگونه بیام از چنین پیامبری تبعیت کنم ❕❕ 💠💠 👌روایتی است که در مجامع روایی اهل سنت از انس بن مالک نقل شده است که می گوید: « پیامبر از کنار نخلستانی عبور می کرد ، مردانی بر سر درختان خرما مشغول گرد افشانی برای نخل های ماده بودند ، پیامبر به آنها فرمود اگر این کار را نکنید خرمای درختان شما بهتر خواهد بود، مسلمانان نیز به دستور پیامبر عمل کردند و در نتیجه خرمای آن سال مدینه خراب شد و چون پیامبر از این موضوع آگاه شد فرمود شما در کار دنیای خود از من آگاه ترید » 📚 صحیح مسلم، ج۴، ص۱۸۳۶. ❕این روایت از دیدگاه مردود و باطل است ؛ 1⃣راوی روایت انس بن مالک است که متهم به کذب و است . 👌 علیه السلام فرمود: « سه تن بودند که بر پیامبر پیوسته دروغ می بستند ، ابو هریره و انس بن مالک و یک زن » 📚 بحارالانوار، ج۲، ص۲۱۷. 2⃣دلیل می گوید اگر پیامبران در موضوعات و امور دنیوی دچار سهو و نسیان شوند ، طبیعی است که اعتماد مردم نسبت به سخنان آنان سلب می شود زیرا در هر سخن و رفتار آنان احتمال سهو و نسیان داده می شود لذا با گفتار آنان هدایت نمی شوند و غرض از ارسال پیامبران که هدایت مردم بود لغو می شود و چنین چیزی نیز بر خداوند حکیم محال است . 3⃣روایات متعددی نیز تصریح می کند که هدایتگران الهی از هرگونه سهو و نسیان دور هستند . 👌 علیه السلام در وصف هدایتگران الهی فرمود: «آنان معصوم هستند از تمام گناهان صغیره و کبیره و در جواب دادن خطا نمی کنند و هیچ گاه دچار سهو و نسیان نمی شوند» 📚 بحارالانوار، ج۲۵، ص۳۵۱. 🔶پیامبر گرامی فرمود: «سهو و نسیان برای شما است و ما گرفتار سهو و نسیان نمی شویم» 📚 بحارالانوار، ج۱۷، ص۱۱۱. 4⃣بزرگان از علمای شیعه هم سهو و نسیان بر پیامبر گرامی را مردود دانسته اند. ❕شیخ مفید می گوید: « احادیثی که دلالت بر سهو پیامبر می کند اخبار آحادی است که موجب علم و عمل نمی شود» 📚التنبیه بالمعلوم من البرهان، ص۷. 🔷علامه حلی می گوید: « اخباری که دلالت بر سهو می کند نزد ما شیعیان باطل است زیرا پیامبر معصوم است و سهو نمی کند» 📚تذکره الفقهاء، ج۱، ص۱۳۰. 5⃣در روایات ما آمده است که پیامبر گرامی و ایشان آگاه به تمام علوم دنیوی و اخروی و آسمانی و زمینی و علم ما کان و ما یکون بوده اند ، بنابراین عالم تر از آنها چه در امور دنیوی و چه در امور اخروی در میان مردم وجود ندارد . 📚 ، ج۲۶، ص۱۰۹. 🆔 @islam_history
⭕️ تحریف فضیلت #امیرالمومنین علیه السلام 👈 به گزارش تاریخ طبری (تصویر بالا) فضل بن عباس در اشعاری امیرالمؤمنین را برترین انسان بعد از پیامبر اکرم معرفی کرده است اما در کتاب الکامل فی التاریخ ابن اثیر (تصویر پایین) هنگام نقل همان ابیات، عبارت برترین بشر بعد از #پیامبر، تبدیل به برترین بشر بعد از آن سه نفر (خلفا) شده است... 🆔 @islam_history
❓چرا است؟ 🌞 روزی هشام بن حکم از علیه السلام پرسید: چرا ربا حرام است؟ امام در پاسخ وی فرمود: اگر "ربا" حلال بود، مردم و تجارت را رها می کردند و به یکدیگر نمی دادند. بنابراین، خداوند ربا را حرام کرد، تا مردم به تجارت و خرید و فروش روی آورند و به یکدیگر قرض دهند.💰💰💰 📚 ، ج۱۰۳، ص۱۱۹. 🆔 @islam_history
📌 حق 🌞 روزی مردی، مادر خود را به دوش گرفته بود و به سختی، دور کعبه می داد. در آن هنگام، حضرت صلی الله علیه و آله را دید و به ایشان گفت: آیا حق مادرم را به جا آوردم؟ صلی‌الله علیه و آله فرمودند: نه! هرگز نمی توانی حتی یکی از ناله های مادرت، هنگام وضع حمل را جبران نمایی! 📚 فی ظلال القرآن، ج۵، ص۳۱۸. 🆔 @islam_history
📌 ارزش به چیست؟ 🌻 علیه السلام فرمود: 🌞روزی میان فارسی و شخصی اختلافی افتاد. آن شخص از روی به سلمان گفت: تو کی و چی هستی که با من بحث و مخالفت می کنی؟ سلمان در پاسخ گفت: اما آغاز زندگی من و تو نطفه چندش آوری است و آخر زندگی من و تو نیز مرداری بد بو است. پس هرگاه روز فرارسد و میزان عدل الهی برپا گردد، هرکدام از ما که وزن سنگین باشد، او است و هرکدام که وزن اعمال سنگین باشد، او و فرومایه است. 📚 من لایحضره الفقیه، ج۴، ص۴۰۴. ✍ مثل سلمان باشیم... 🆔 @islam_history
💠 در حال تقسیم بیت المال بود ❇️ دو زن نزد او آمدند. به هر دو آنها یک اندازه از بیت المال داد ◀️ زن عرب گفت: من عرب هستم و زن دیگر غیر عرب است. چرا به هر دو ما به یک اندازه از بیت المال می دهی؟ ✅ علیه السلام پاسخ داد: ای زن عرب، به خداوند قسم هیچ برتری بین فرزندان اسماعیل (عرب) و فرزندان اسحاق (عجم) وجود ندارد حتی به اندازه بال یک مگس... 📚 برگرفته از کتاب وسائل الشيعة، ج۱۵، ص۱۰۷. 📚 أنساب الأشراف، ج۲، ص۱۴۱‌. 🆔 @islam_history
‌ ❤️ صلّی‌الله‌علیک‌یاأباعبدالله... 🕊حضرت‌فرمود: ...این ذکر را ۳مرتبه بگو؛ چرا که سلام از نزدیک و دور به ایشان می‌رسد! 🌙 🆔 @islam_history