eitaa logo
تاریخ و سیره اهل بیت علیهم السلام
481 دنبال‌کننده
313 عکس
82 ویدیو
26 فایل
💠 امیرالمومنین علیه السلام در نامه ای به امام حسن علیه السلام: 📜 اعْرِضْ عَلَیْهِ أَخْبَارَ الْمَاضِین! تاریخ گذشتگان را به او(نفست) ارائه کن تا ببیند که در گذشته چه اتفاقاتی افتاده است! 💠 پیامگیر: @amdabir
مشاهده در ایتا
دانلود
⚠️ امام حسین علیه‌السلام و یزید، پسر عمو⁉️ 🔰حتما شما هم بعد از تمام شدن هیئت‌ها و جلسات روضه و عزاداری، با جماعتی که به دید تمسخر به هیئتی‌ها می‌نگرند، برخورد کرده‌اید. این‌‌ها چون طعم لذت با بودن را نچشیده‌اند لذا هربار می‌خواهند با یک شبهه‌ای توی دل عزاداران را خالی کنند. یکی از این شبهات که تازگی هم ندارد، این است که می‌گویند: (یزید و امام حسین با هم پسر عمو بودند و علیه هم یک جنگی کردند و تمام شد رفت) حال ما قصد داریم پنبه‌ی این قول را چوب بزنیم. 🔰ابتدا از نسب دو طرف دعوا شروع میکنیم. یزید فرزند معاویه فرزند () فرزند حرب فرزند امیه () فرزند عبدالشمس فرزند عبدمناف در مقابل پسر پسر ابوطالب پسر عبدالمطلب پسر () پسر عبدمناف؛ همانطور که مشاهده می‌کنید نسب هر دو ( و ) در مشترک است؛ تا اینجا حرف شبهه افکنان درست است اما... 🔰به نقل منابع تاریخی وقتی عبدالشمس طبق رسم قریش برای تجارت به روم رفته بود از غلامی رومی به اسم امیه خوشش می‌آید و او را خریده و به حجاز می‌آورد و او را پسر خوانده خود قرار می‌دهد؛ از آن پس امیه منسوب به می‌شود (بگذریم که خداوند در سوره احزاب آیات ۳۷ تا ۴۰ با این کار مخالفت می‌کند) در ادامه این فرهنگ، و امیه پسر عمو می‌شوند. 🔰دیگر دلیل بر باطل بودن این حرف، نامه ۱۷ نهج البلاغه از طرف علیه‌السلام در جواب به است که می‌گفت جد ما یکی است، که حضرت فرمود: ... لَیْسَ أُمَیَّةُ کَهَاشِمٍ وَ لاَ حَرْبٌ کَعَبْدِ الْمُطَّلِبِ وَ لاَ أَبُو سُفْیَانَ کَأَبِی طَالِبٍ وَ لاَ الْمُهَاجِرُ کَالطَّلِیقِ وَ لاَ الصَّرِیحُ کَاللَّصِیقِ وَ لاَ الْمُحِقُّ کَالْمُبْطِلِ وَ لاَ الْمُؤْمِنُ کَالْمُدْغِلِ... هیچگاه مثل هاشم و مثل عبدالمطلب و ابوسفیان مثل ابوطالب نیست و همچنین کسی که مهاجرت کرده (از به ) با کسی که با شمشیر آورده یکی نیست و کسی که صریح است مانند شخص الصاق شده نیست و کسی که حق با اوست با باطل یکی نیست و همچنین و با دَغَل کار مساوی نیست... 📚 ، شرح عبده، ج۳، ص۱۷. 📚 الزام النواصب، مفلح بن راشد، ص۱۸۰.    📚 شرح نهج البلاغه، عبده، ج۱۵، ص۲۳۳. 📚 ، علامه مجلسی، ج۳۳، ص۱۰۷.   🆔 @islam_history
⭕️ علیه‌السلام: پولی که خرج علیه‌السلام شود، برمی‌گردد! 🔸امام صادق علیه‌السلام در مورد زیارت مزار علیه‌السلام فرمودند : هر كه او را زيارت كند، خداوند نيازهايش را برآورد و آنچه از امور دنيا كه برایش اهمیت داشته را كفايت فرمايد و همچنین زيارت امام حسین علیه‌السلام رزق بنده را زیاد می‌کند، و آن چه برای زیارت هزينه كند، برمی‌گردد. 📚 تهذیب الاحکام، ج۶، ص۴۵ 🆔 @islam_history
📌 زیارت علیه السلام فرمودند: 💠 بن علیه السلام را ترك نكن و دوستان خود را به آن سفارش كن که در این‌صورت: 🌻 خداوند عمرت را طولانی، 🌻 روزی‌ تو را زیاد و 🌻 زندگی‌ات را با سعادت همراه می‌کند و 🌻 نصیبت میگردد. 📚 کامل الزیارات، ص ۱۵۴. 🆔 @islam_history
📌 ادب زیارت علیه السلام 🔹عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: إِذَا أَرَدْتَ زِيَارَةَ الْحُسَيْنِ علیه السلام فَزُرْهُ وَ أَنْتَ حَزِينٌ مَكْرُوبٌ شَعِثٌ مُغْبَرٌّ جَائِعٌ عَطْشَانُ وَ سَلْهُ الْحَوَائِجَ وَ انْصَرِفْ عَنْهُ وَ لَا تَتَّخِذْهُ وَطَناً. 🔻 علیه‌السلام فرمود: هرگاه عزم علیه السلام کردی، در حالت اندوهگین و غمبار و پریشان و غبارآلود و گرسنه و تشنه او را زیارت کن و حوائجت را از او بخواه و سپس بازگرد و در آنجا اقامت مکن. 📚 ، ج۴، ص۵۸۷. 🆔 @islam_history
📌 بر این عقیده باشیم ✍ شيخ صدوق (ره) و غير ايشان از جناب روايت كرده اند كه فرمود: بر آقاي خودم، حضرت علیه‌السلام وارد شدم. چون مرا ديد فرمود: مرحبا به تو اي ابوالقاسم! تو وليّ ما هستي. 🔹عرض كردم : اي فرزند ! مي خواهم دين خود را بر شما عرضه كنم. اگر مورد پسند شما است تأييد بفرماييد و اگر ناپسنداست راهنماييم كنيد. 🔰من عقيده دارم خدا، واحد و يگانه است و مثل و مانندي ندارد و جسم و صورت و عرض و جوهر نيست، بلكه پديدآورنده اجسام و صورتهاست. پروردگار و مالك هر چيزي است. او مالك و صاحب هر چيزي است. 🔰عقيده دارم صلی‌الله علیه و آله و رسول و آخرين آنان است و بعد از او پيامبري نخواهد بود و تا روز دين آن حضرت اسلام خواهد بود و شريعت ديگري نخواهد بود. 🔰عقيده دارم و خليفه و وليّ امر بعد از پيامبر صلی‌الله‌علیه وآله علیه‌السلام و بعد از آن علیه‌السلام و بعد علیه‌السلام و علي بن الحسين و بعد محمد بن علي و سپس جعفر بن محمد و بعد موسي بن جعفر و بعد علي بن موسي و سپس محمد بن علي است و بعد شما را امام مي دانم. 💠 حضرت فرمود: بعد از من پسرم حسن و بعد از او علیه‌السلام خواهد بود كه كسي او را نمي بيند و از نظرها غائب خواهد بود و زمين را پر از عدل و داد خواهد كرد پس از اين كه پر از ظلم و جور شده باشد. 🔰گفتم : عقيده دارم دوست ايشان دوست خداست و دشمن ايشان دشمن خدااست و اطاعت ايشان واجب ومعصيت اينان معصيت خدا است. 🔰عقيده دارم معراج و سؤال در قبر و و و صراط و ميزان حق است و قيامت خواهد آمد و همه زنده خواهيم شد. 💠 پس امام هادی علیه‌السلام فرمود: اي ابوالقاسم! به خدا اين است دين پسنديده ثابت. بر همين اعتقاد بمان. خداوند تو را براين اعتقاد محافظت كند. 📚 منتهی الآمال، ج۲، ص۳۹۲. 🆔 @islam_history
📌 سیاهی لشکر کدام جبهه‌ای؟ ✍ ابن ریاح می گوید:  🔰مرد نابینا و کوری را دیدم که این شخص (در روز ) شاهد علیه السلام بوده. 🔰از او پرسیدند چرا چشمت کور شده است؟ او گفت من از جمله ده نفری بودم که در روز عاشورا شاهد کشته شدن علیه السلام بودم اما شمشیر و تیر و نیزه ای به کار نبردم، هنگامی که امام حسین علیه السلام به شهادت رسید من به خانه بازگشته پس از خواندن عشا خوابیدم در عالم خواب دیدم شخصی آمده و به من می گوید برخیز صلی الله علیه و آله و سلم تو را احضار کرده و می خواند؛ می‌گفتم من با آن حضرت کاری ندارم.  🔰او یقه مرا گرفت و کشان کشان خدمت آن حضرت برد دیدم در بیابانی نشسته آستین خود را بالا زده و حربه‌ای در دستش می باشد در مقابل آن جناب فرشته‌ای ایستاده بود که شمشیری آتشین در دست داشت و با آن نه نفر دوستان مرا کشت به هر یک از آنها که شمشیر می زد سر تا پای آن ها را آتش فرا گرفت نزدیک حضرت رفتم و در مقابلش زانو زدم و گفتم السلام علیک یا رسول الله حضرت صلی الله علیه و آله و سلم پاسخ مرا نداد پس از مدتی سر مبارک را بلند نموده و فرمود: ای دشمن خدا حرمت مرا شکستی و خاندان و عترت مرا به قتل رسانیدی و حقی که بر گردنت داشتم را رعایت نکردی و هر چی خواستی انجام دادی.  🔰عرض کردم یا رسول الله به خدا سوگند می خوردم که من (در ظهر عاشورا) نه شمشیری زدم و نه نیزه ای پرتاب کردم و نه تیری انداختم.  👈 حضرت صلی الله علیه و آله و سلم فرمود درست است اما تو بر سیاهی لشکر ابن سعد افزودی جلوتر بیا من نزدیک رفتم طشتی پر از خون مقابل آن حضرت صلی الله علیه و آله و سلم بود به من فرمود این خون خون فرزندم حسین است پس از همان خون بر چشمان من کشید و من از خواب برخاستم و پس از دچار کوری شدم و تا امروز چیزی را نمی بینم.  📚 لهوف سید بن طاووس، ص۱۸۷. 📚 ، ج۴۵، ص۳۰۶. ✍ پ ن: آمدنم موجب تقویت جبهه می‌شود. 🆔 @islam_history
📌 میلاد ابوالاحرار امام #حسین علیه السلام گرامی باد مثل باران 🔰مردی به امام حسین علیه‌السلام گفت: 💠 «نیکی کردن به آدم نا‌اهل، فایده‌ای ندارد!» امام حسین علیه‌السلام فرمودند: «نه! چنین نیست؛ نیکی کردن، مانند بارانی تُند است که به خوب و بد می‌رسد.» 📚 تحف العقول، ص۲۵۰. 📚 #بحارالانوار، ج۷۵، ص۱۱۷. 🆔 @islam_history
‌ 🌸 هنگامى كه علیه‌السلام متولد شد، خداى متعال به جبرئيل وحى كرد: پسرى براى پیامبرم متولد شده، به زمين هبوط كن و پس از اينكه به آن حضرت تهنيت گفتى بگو: چون علیه‌السلام براى تو نظير است براى ، لذا اين نوزاد را با پسر هارون همنام كن. ❇️ جبرئيل به زمین آمد و به صلی‌الله‌علیه‌وآله تبريک گفت؛ سپس عرض کرد: یا رسول‌ الله! على علیه‌السلام براى تو نظير موسى براى هارون است، پس به دستور خدای متعال اين نوزاد را با همنام كن. ⁉️ رسول خدا صلی‌الله‌علیه‌وآله فرمود: نام او چه بود؟ 🔸 عرض کرد: شبير. 🔹 فرمود: زبان من عربى است. 🔆 عرض کرد: نام فرزندت را بگذار. 📚 علل الشرائع، ج۱، ص۱۳۷. 🆔 @islam_history
📌 شیطنت تاریخی در مورد علیه السلام 🤔 ⁉️آیا حضرت عباس به برادران خود گفت: شما زودتر از من به میدان بروید تا من از شما ارث ببرم؟! این حرف را نخستین بار طبری در تاریخش می زند. طبری خودش با تردید این را نقل می کند چرا که چنین گفته آورده: قال: و زعموا ان العباس بن على قال لإخوته من أمه: عبد الله، و جعفر و عثمان: يا بنى أمي، تقدموا حتى ارثكم، فانه لا ولد لكم، ففعلوا، فقتلوا. ابن اثیر هم این مطلب را آورده اما واژه گمان می کنم را حذف کرده است. و قال العبّاس بن عليّ لإخوته من أمّه عبد الله و جعفر و عثمان: تقدّموا حتى أرثكم فإنّه لا ولد لكم. ترجمه: حضرت به برادران مادری‌اش یعنی عبدالله، جعفر و گفت، جلوتر از من به میدان بروید و بجنگید و شوید تا من از شما ارث ببرم❗️ باید گفت این اشتباه است زیرا مگر معقول است که حضرت ابوالفضل که مرگ را در برابر دیدگان خود می بیند و مرگ همه اصحاب و عده زیادی از را مشاهده کرده و تنهایی و غربت برادرش را می بیند که هر چه فریاد می کند و کمک می طلبد کسی به یاری او نمی آید و از طرفی صدای اطفال را می شنود که ناله العطش آن ها بلند است به فکر مال دنیا و ثروت اندوزی برای فرزندانش باشد. اصولا این سخن مورد ندارد زیرا مادر آن ها بود و او وارث فرزندانش بوده است تا وقتی که مادر وجود دارد برادر وارث نیست و بعید است که و ابن اثیر متوجه این ایراد نباشد پس باید گفت عبارت تحریف شده (اثارکم) بوده یعنی انتقام شما را بگیرم زیرا شما فرزند نداریت که انتقام از دشمنتان بگیرد. 📚 تاريخ طبری، ج۵،ص۴۴۸. 📚 الكامل فی التاريخ ،ج۴،ص۷۶. 🆔 @islam_history
📌 خوشتر آن باشد که سرّ دلبران گفته آید در حدیث دیگران 🔰 روزي از اطرافيانش پرسيد: چه كسي در اين زمان براي خلافت مسلمانان بر ديگران برتري دارد و براي حكمراني بر مردم از ديگران سزاوارتر است؟ 🔰اطرافيان متملق به ستايش خليفه پرداختند و او را لايق اين منصب معرفي كردند. 🔰ولي معاويه گفت: نه چنين نيست؛ «اولي الناس بهذا الامر علي بن الحسين بن علي، جدّه رسول اللّه و فيه شجاعة بني هاشم و سخاه بني اميه و رهو ثقيف» 🔰شايسته ترين افراد براي امر حكومت، فرزند است كه جدّش رسول خداست و شجاعت ، سخاوت و زيبايي قبيله ثقيف را در خود جمع كرده است. 📚 أنساب الأشراف، ج۵ ، ص۱۳۶. 🆔 @islam_history
📌 قائم آل محمد 🔰از که گفت: سؤال کردم از حضرت علیه السلام که: «یابن رسول اللَّه! آیا همه شما به حقّ نیستید؟ 💠 فرمود: همه قائم به حقّیم. 🔰گفتم: پس چگونه حضرت صاحب الأمرعلیه السلام را قائم نامیدند؟ 💠 فرمود: چون جدّم، حضرت علیه السلام شد، ملائکه در درگاه الهی صدا به گریه و ناله بلند کردند و گفتند: ای خداوند و سیّد ما! آیا غافل می‌شوی از قتل برگزیده خود و فرزند پیغمبر پسندیده خود و بهترین خلق خود؟ پس حق تعالی وحی کرد به سوی ایشان که: ای ملائکه من! قرار گیرید! قسم به عزّت و جلال خود که انتقام خواهم کشید از ایشان، هرچند بعد از زمان‌ها باشد. پس حق تعالی حجاب‌ها را برداشت و نور امامان از فرزندان را به ایشان نشان داد و ملائکه به آن شاد شدند؛ پس یکی از آن نُه نور را دیدند که در میان آنها ایستاده، به نماز مشغول بود؛ حق تعالی فرمود: به این ایستاده (قائم) از ایشان، انتقام خواهم کشید». 📚 کمال الدین صدوق. 🆔 @islam_history
📌 حاکم جامعه اسلامی... ✍ احنف بن قیس نقل می کند: 🔸روزی به دربار رفتم و دیدم طعام‌های مختلفی برای او آوردند که حتی نام برخی را نمی‌دانستم. پرسیدم: این چه طعامی است؟ معاویه جواب داد: مرغابی است ، که شکم آن‌را با مغز گوسفند آمیخته و با روغن پسته سرخ کرده و نِیشکر در آن ریخته‌اند. 🔻بی اختیار گریه‌ام گرفت. معاویه با شگفتی پرسید: علّت گریه‌ات چیست؟ گفتم: 🔹به یاد بن ابیطالب افتادم. روزی در خانه او میهمان بودم. آنگاه سفره‌ای مُهر و موم شده آوردند. از علی پرسیدم: در این سفره چیست؟ پاسخ داد: نان جو گفتم: شما اهل سخاوت می‌باشید، پس چرا غذای خود را پنهان می‌کنید؟ علی فرمود: این کار از روی خساست نیست، بلکه میترسم و ، نان‌ مرا با روغن زیتون یا روغن حیوانی، نرم و خوش طعم کنند. گفتم: مگر این کار حرام است؟ علی علیه السلام فرمود: 🔸نه، بلکه بر حاکم امت اسلام لازم است در طعام خوردن، مانند فقیرترین مردم باشد تا فقر مردم، باعث شدن آنها نگردد و هر وقت که فقر به مردم فشار آورد بگویند: بر ما چه باک، سفره نیز مانند ماست. 📚 ینابیع الموده، ص۱۷۲. 🆔 @islam_history
📌 سلام‌الله‌علیها برای زائران استغفار می‌کند... ❇️ داود بن کثیر می‌گوید: علیه‌السلام فرمود: « علیهاالسلام دختر صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم در کنار زائران قبر فرزندش حاضر می‌شود و برای آنان طلب آمرزش می‌نماید.» 📚 کامل الزیارات، ص۱۱۸. 🆔 @islam_history
📌 مسلم بن عقيل كيست؟ 💠 در ميان جوانان برومند «بني هاشم »، «مسلم بن عقيل »، فرزند عقيل يكي از چهره هاي تابناك و شخصيت هاي بارز، به شمار مي رفت. «عقيل » برادر حضرت علي عليه السلام و دومين فرزند ابوطالب بود. 💠 «مسلم بن عقيل »، برادرزاده و داماد اميرالمؤمنين و پسر عموي بن علي بود. دودماني كه مسلم در آن رشد يافت، دودمان علم و فضيلت و شرف بود و خانداني كه شخصيت انساني و اسلامي «مسلم بن عقيل » در آن شكل گرفت، بهترين زمينه را براي تربيت و تكامل معنوي و حماسي مسلم فراهم كرد.  💠 از آغاز كودكي، در ميان جوانان به خصوص در كنار امام حسن و امام حسين (عليهماالسلام) بزرگ شد و كمالات اخلاقي و بنيان ولايت و درس هاي حماسه و ايثار و شجاعت را به خوبي فرا گرفت. اجداد «مسلم بن عقيل » كساني، چون «ابوطالب » و «فاطمه بنت اسد» بودند كه در فرزندان خويش، شجاعت و ايمان و دلاوري را به ارث مي گذاشتند و «مسلم بن عقيل »، شاخه اي پربار از اين اصل و تبار بود؛ و بنا به اصل وراثت، خصلت هاي برجسته را از نياكان خود به ارث برده بود.  💠 به نقل مورخان، در زمان حكومت (بين سال هاي 36 تا 40 هجري) از جانب آن ، متصدي برخي از منصب هاي نظامي در لشگر بوده است، از جمله در ، وقتي كه اميرالمؤمنين عليه السلام لشگر خود را صف آرايي مي كرد، و عليهماالسلام و عبدالله بن جعفر و «مسلم بن عقيل » را بر جناح راست سپاه، مامور كرد.  💠 شناسنامه «مسلم بن عقيل » را، پيش از آن كه از نياكان و سرزمين و قبيله جستجو كنيم، بايد در فكر، عمل و زندگاني اش بيابيم؛ اين بهترين معرف «مسلم بن عقيل » است. «مسلم بن عقيل »، در دوران خلافت علي عليه السلام در خدمت آن حضرت، مدافع حق بود و پس از شهادت آن امام، هرگز از حق كه در خاندان او و امامت دو فرزندش، حسنين (عليهماالسلام) تجسم پيدا كرده بود جدا نشد و عاقبت هم، جان پاكش را بر اين آستان فدا كرد.  💠 در دوران امامت ده ساله امام حسن مجتبي (عليه السلام) كه از سخت ترين دوره هاي نسبت به پيروان و طرفداران حق بود، «مسلم بن عقيل » با خلوص هر چه تمام در مسير حق بود و از باوفاترين ياران و از خواص اصحاب امام حسن محسوب مي شد. پس از شهادت امام مجتبي (عليه السلام) كه امامت به حسين بن علي (عليهماالسلام) رسيد تا مرگ معاويه كه يك دوره ده ساله بود؛ باز «مسلم بن عقيل » را در كنار امام حسين (عليه السلام) مي بينيم. در اين دوره بيست ساله، يعني از علي عليه السلام تا حادثه بسياري از كسان، يا مرعوب تهديدها شدند يا مجذوب زر و سيم و فريفته دنيا و صحنه حق را رها كردند و يا به پيوستند و يا انزواي بي دردسر را برگزيدند، ولي آنان كه قلبي سرشار از ايمان و دلي سوخته در راه حق داشتند و مسلماني را در صبر و مقاومت و مبارزه در شرايط دشوار مي دانستند، امامان حق را تنها نگذاشتند و با زبان و مال و جان و فرزند، به فداكاري در راه خدا و جهاد في سبيل الله پرداختند.  ارزش و فضيلت پيروان حق در آن دوره، به خصوص وقتي آشكارتر مي شود كه به شرايط دشوار دينداري و حق پرستي در روزگار سلطه امويان آگاه باشيم.  💠 حضرت علي عليه السلام از اسلام حديثي را در مدح «عقيل » نقل مي كند كه آن حضرت فرمودند:  «من او را ( ) به دو جهت دوست دارم: يكي، به خاطر خودش، و يكي هم به خاطر اين كه پدرش او را دوست مي داشت.» و در آخر، خطاب به عليه السلام فرمود:  «فرزند او « بن عقيل » كشته راه محبت فرزند تو خواهد شد. چشم مؤمنان بر او اشك مي ريزد و فرشتگان مقرب پروردگار بر او درود مي فرستند.» برگرفته از: 📚 تاريخ طبري  📚 نفس المهموم شيخ عباس قمي (رحمت الله عليه)  📚 ارشاد شيخ مفيد (رحمت الله عليه)  🆔 @islam_history
▪️پاداش قطره ای #اشک برای #امام_حسین علیه السلام برابر است با #بهشت بر اساس کتب اهل_سنت 📒احمد بن حنبل در کتاب فضائل الصحابه نقل کرده است: 📝#حسین بن #علی مکررا میفرمود: هرکسی که چشمانش برای ما #گریان شود و یا اینکه قطره ای اشک برای ما بریزد، خداوند متعال بهشت را به او خواهد داد. 📚 فضائل الصحابه ج۱ ص ۸۴۱ 🆔 @islam_history
پرچم سیاه، دود اسفند، لباس مشکی و خستگی آخر شب، سوز و دمِ «یا »؛ صدای زنگ قافله‌ای می‌آید. چه دلاوری، چه ماهی، عجب علمداری! بَه؛ به این جوان رعنا! زادگان علیه السلام را ببین گِرد عمو؛ مادری که آرام است. دختری به دیدن روی پدر شاد و ... خواهری که می‌گردد به دور برادر؛ همو که عالمی به قربانش. صدای محتشم به گوش می‌آید: باز این چه شورش که در خلق عالم است؟ 🆔 @isalm_history
📌 از نگاه علیه‌السلام 🔰در روز اول محرم خدمت امام رضا علیه‌السلام رسید. 🔸حضرت به او فرمود: می دانی امروز چه روزی است؟ 🔹وی در پاسخ گفت نه. 🔸امام به وی فرمود: امروز روزي است كه به درگاه پروردگارش دعا كرد و خدا دعای او را مستجاب و به بشارت داد. هر كه اين روز را بدارد و سپس به درگاه خدا كند، خدا مستجاب كند، چنان كه براى زكريا مستجاب كرد. 🔸سپس فرمود: اى پسرِ شبيب به راستى محرم همان ماهى است كه اهل در زمان گذشته ظلم و جنگ را به خاطر احترامش در آن مى دانستند. اما اين امت نه حرمت اين ماه را نگه داشتند و نه حرمت پيامبرش را. در اين ماه ذريه او را كشتند و زنانش را اسير كردند و امولش را غارت كردند، خدا هرگز اين گناه آنان را نيامرزد. 🔸اى پسر شبيب؛ اگر خواستی گريه کنی براى علیه‌السلام كن كه چون گوسفند سرش را بريدند. 🔸اى پسر شبيب؛ پدرم از پدرش از جدش برايم باز گفت كه چون جدم حسين علیه‌السلام كشته شد آسمان خون سرخ بارید. 🔸اى پسر شبيب؛ اگر بر حسين(ع) كنى تا اشکت بر گونه هايت روان شود خدا هر گناهى كردى از خرد و درشت و كم و بيش بيامرزد. 🔸اى پسر شبيب؛ اگر خواهى خدا را ملاقات کنی در حالیکه گناهى نداشته باشى حسين علیه‌السلام را كن. 🔸اى پسر شبيب؛ اگر خواهى در غرفه هاى ساخته با ساكن شوى بر قاتلان حسين لعن كن. 📚 الأمالی صدوق، ص۱۲۹-۱۳۰. 🆔 @islam_history
📌 سخنی دربارۀ حضور و فرزندان سلام الله علیها در 🔰عبداللّه‌بن‌جعفربن‌ابی‌طالب كه كنيه‏‌اش ابوجعفر است از صحابه بود. پدرش مشهور به ذوالجناحين (صاحب دو بال) از نخستين مهاجران به حبشه و مادرش، اسماء بنت عُمَيس بود. او در حبشه به دنيا آمد و وقتى به هجرت كرد هفت ساله بود. چون پيامبر صلی الله علیه و آله به وى نظر افكند، لبخند زد و دستش را دراز كرد و او با صلی الله علیه و آله بيعت كرد. پس از شهادت پدرش در جنگ موته، پيامبر خدا تربيت وى را بر عهده گرفت. او با زينب دختر علیه السلام كرد و در جنگ صفّين، حضور داشت؛ ولى به وى اجازۀ جنگ نداده شد. 🔰وى بلندقامت، خوش‌‏سخن و از سخاوتمندانِ به‌‏نامِ عرب بود. او پس از شهادت اميرمؤمنان علیه السلام همراه علیه السلام و علیه السلام بود و صادقانه از آنان پيروى می‌كرد. وى از عدم حضورش در كربلا بسيار افسوس می‌خورد؛ ولى افتخار می‌كرد كه فرزندانش به همراه علیه السلام به شهادت رسيده‏‌اند. او در سال 80 هجرى در هشتاد سالگى در مدينه درگذشت. 📚 دانشنامه امام حسين علیه السلام بر پايه ، و ، ج‏4، ص431. 🔰دو تن از فرزندان او در کربلا به شهادت رسیدند یکی «محمد» که مادر او خَوصا، دختر خَصَفة بن ثقيف است و دیگری «عون» ی که مادرش جُمانه است. (ر.ک به همان، 7/147) 🆔 @islam_history
📌 حضرت موسی سلام الله علیه زائر سیدالشهداء علیه السلام ✍️ می‌گوید: 💠 اواخر حكومت بنى مردان بود كه من براى زيارت قبر حضرت حسين بن علىّ عليهما السّلام در حالى كه از اهل شام پنهان مى داشتم از شهر خارج شده تا به رسيدم. پس در جايى مخفى شدم تا نيمى از شب گذشت سپس از مكان خود بيرون آمده و به طرف قبر رفتم و وقتى نزديك شدم مردى بطرف من آمد و گفت: برگرد كه مأجور و مثاب مى باشى و تو به قبر دسترسى ندارى! 💠 پس نالان و با فزع و جزع برگشته تا نزديك طلوع صبح شد سپس به طرف قبر بازگشته تا نزديك آن شدم باز همان شخص به طرف من آمد و گفت: اى شخص تو دسترسى به قبر ندارى! 💠 به او گفتم: خدا سلامتت بدارد چرا من به قبر دست رسى ندارم؟ در حالى كه من از كوفه به نيّت زيارت آن حضرت آمده‌ام بنا بر اين تقاضا دارم بين من و بين قبر حائل نشوى تا زيارت كرده و سريع برگردم زيرا هراس دارم صبح شود و اهل شام من را در اينجا ديده و اقدام به كشتنم كنند. 💠 راوى مى گويد: آن شخص به من گفت: كمى صبر كن زيرا حضرت بن عمران عليه السّلام از خداوند متعال درخواست نموده كه به او اذن زيارت قبر حسين بن عليهما السّلام را بدهد و حق تعالى به وى اذن داده لذا وى با هفتاد هزار فرشته از آسمان به زير آمده و هم اكنون در محضر عليه السّلام بوده و آن جناب را كرده و انتظار مى كشند صبح طلوع كرده تا به آسمان بروند❗️ 💠 راوى مى گويد: به آن شخص گفتم: خدا سلامتت بدارد كيستى؟ گفت: من از فرشتگانى هستم كه مأمور حفاظت و حراست قبر بن علیّ عليهما السّلام و طلب آمرزش براى زوّار آن جناب مى باشند. پس برگشتم و نزديك بود بخاطر آنچه از او شنيده بودم عقلم بپرد. وى مى گويد: هنگامى كه صبح طلوع كرد جلو رفته كسى حائل و مانع نشد پس نزديك به قبر شده و سلام نمودم و كُشندگان آن حضرت را نفرين كرده و در همان جا صبح را بجا آورده و بجهت خوف و هراسى كه از اهل شام داشتم سريع برگشتم. 📚 کامل الزيارت، ص۱۱۱. 🆔 @islam_history
📌 انتقام از قاتلان علیه السلام 💠 قَالَ أَبُوعَبْدِاللَّهِ علیه السلام لَمَّا کانَ مِنْ أَمْرِ الْحُسَینِ علیه السلام مَا کانَ ضَجَّتِ الْمَلَائِکةُ إِلَی اللَّهِ بِالْبُکاءِ وَ قَالَتْ یفْعَلُ هَذَا بِالْحُسَینِ صَفِیک وَ ابْنِ نَبِیک قَالَ فَأَقَامَ اللَّهُ لَهُمْ ظِلَّ الْقَائِمِ علیه السلام وَ قَالَ بِهَذَا أَنْتَقِمُ لِهَذَا؛ 💠 علیه السلام فرمود: وقتی که امام حسین علیه السلام به رسید؛ ملائکه با گریه‌های بلند به درگاه خداوند، ضجه کرده و گفتند: این ، برگزیده شما و پسر پیغمبر شما است. خداوند سایه حضرت عجل الله فرجه را به ملائکه نشان داد و فرمود: با این بزگوار انتقام حسین را می گیرم» 📚 ، ج۱، ص۴۶۵. 🆔 @islam_history
📌 خوشتر آن باشد که سرّ دلبران گفته آید در حدیث دیگران 🔰 روزي از اطرافيانش پرسيد: چه كسي در اين زمان براي خلافت مسلمانان بر ديگران برتري دارد و براي حكمراني بر مردم از ديگران سزاوارتر است؟ 🔰اطرافيان متملق به ستايش خليفه پرداختند و او را لايق اين منصب معرفي كردند. 🔰ولي معاويه گفت: نه چنين نيست؛ «اولي الناس بهذا الامر علي بن الحسين بن علي، جدّه رسول اللّه و فيه شجاعة بني هاشم و سخاه بني اميه و رهو ثقيف» 🔰شايسته ترين افراد براي امر حكومت، فرزند است كه جدّش رسول خداست و شجاعت ، سخاوت و زيبايي قبيله ثقيف را در خود جمع كرده است. 📚 أنساب الأشراف، ج۵ ، ص۱۳۶. 🆔 @islam_history
🔰پس از مرگ در سال ۶۰ هجری و تصمیم علیه السلام برای آمدن به ، عبیدالله از کوفه بیرون آمد تا با مواجه نشود. 🔰اما در نزدیکی با وی مواجه شد. نقل است که امام علیه السلام وقتی به منزلگاهی به نام قصر بنی مقاتل یا به روایتی «قطقطانیه» در چند فرسخی کربلا رسید، خیمه‌ای دید و پرسید که آن از کیست؟ گفتند از آن عبیدالله بن حر جعفی. 🔰امام کسی را نزد او فرستاد (بیشتر کتب، نام این فرستاده را حجاج بن مسروق جعفی نوشته‌اند) تا او را به یاری اردوی امام دعوت کند، ولی او بهانه آورد و گفت: «من از کوفه بیرون نیامدم مگر از ترس اینکه حسین علیه السلام به آنجا آید و من نتوانم یاریش کنم.» فرستاده امام بازگشت و پاسخ عبیدالله را به امام رساند. 🔰پس از آن امام حسین علیه السلام خود نیز به خیمه عبیدالله رفت و نشست و خدا را سپاس گفت و گفت: «ای مرد، در گذشته خطا بسیار کردی و خداوند تو را به اعمالت مؤاخذه می‌کند، آیا نمی‌خواهی در این ساعت سوی او بازگردی و مرا یاری کنی تا جد من روز ، نزد خدا شفیع تو باشد؟» گفت: «یابن رسول الله، اگر به یاری تو آیم، همان اول کار، پیش روی تو کشته می‌شوم، و نفس من به مرگ راضی نیست، ولی این اسب مرا بگیر، به خدا قسم تاکنون هیچ سواری با آن در طلب چیزی نرفته مگر اینکه به آن رسیده و هیچکس در طلب من نیامده مگر اینکه از او سبقت گرفته و نجات یافته‌ام.» حسین علیه السلام از او روی برگرداند و فرمود: «نه حاجت به تو دارم و نه به اسب تو.» و سپس این آیه از سوره کهف را خواند: «و ما کنت متخذ المضلین عضدا؛ ما گمراهان را به یاری خود نمی‌طلبیم.» 🔰«اما از اینجا بگریز و برو! نه با ما باش و نه بر ما! زیرا اگر کسی صدای استغاثه ما را بشنود و اجابت نکند، خداوند او را به رو در آتش جهنم می‌اندازد و هلاک می‌شود.» آنگاه امام به خیمه خود بازگشت. 🔰عبیدالله پس از واقعه کربلا، به شدت از کوتاهی و قصور خویش پشیمان شد و دائما خود را ملامت می‌کرد. او در اشعاری این اندوه و حسرت را بیان می‌کند: فیالک حسرة ما دمت حیا تردد بین صدری و التراقی آه از حسرتی که تا زنده‌ام در میان سینه و گلویم در جریان است. 📚 الفتوح، ابن اعثم کوفی، ج ۵، ص۸۴؛ 📚 حیاة الامام الحسین، ج ۳، ص۳۶۳، به نقل از مقتل خوارزمی. 🆔 @islam_history
📌 کهیعص ✍ علیه السلام در ضمن حدیثی طولانی فرمودند: 💠 حضرت نام ‌پنج تن آل عبا را از  فراگرفت و چون به نام  علیه السلام مى‌رسيد، اندوهگين‌ مى‌شد و اشك در چشمش مى‌آمد، اما با نام هاى ديگر، اندوهش مى‌رفت. 💠 راز آن را از خداوند پرسيد. خداوند با «كهيعص‌» قصه آن را خبر داد. «كاف‌»، نام كربلاست، «ها»، كشته شدن عترت طاهره است، «ياء» ستمگر، قاتل علیه السلام است، «عين‌» عطش‌ حسين علیه السلام و «صاد» صبر و مقاومت اوست. 💠 زكريا سه روز در مصيبت ‌حسين علیه السلام گريست ‌و از خدا خواست كه فرزندى به او عطا كند و با محبت او، آزمايشش كند و آن گونه كه‌ صلی الله علیه و آله را در سوگ فرزندش به داغ نشاند، او را هم داغدار كند. 💠 خداوند، را به‌ او عطا كرد. يحيى هم همچون حسين‌ علیه السلام شش ماهه به دنيا آمد.  ميان يحيى بن زكريا و حسين بن شباهت هاى ديگر نيز وجود دارد. سر هر دو مظلومانه بريده شده و سر هر دو در طشت و طبقى پيش طاغوت زمانشان نهاده شد. 📚 ، ج۴۴، ص۲۲۳. 🆔 @islam_history
🔰ابن زياد سرمست از غرور پيروزى و براى قدرت نمايى، در كاخ خود نشست و اجازه ورود همگانى داد. سپس دستور داد، سر عليه السلام را آورده و در برابرش قرار دهند و آنگاه فرمان داد كه زنان حريم حسينى و كودكانش را وارد كنند. 🔰 عليها السلام به صورت ناشناس وارد مجلس شد و در گوشه اى نشست. پرسيد: اين زن كيست؟ پاسخ دادند: «هذِهِ زَيْنَبُ بِنْتُ عَلِيٍّ»؛ (اين زن، زينب دختر است). 🔰ابن زياد رو به زينب كرد و گفت: خدا را سپاس كه شما را رسوا ساخت و نادرستى خبرهاى شما را نشان داد! 💠 زينب عليها السلام پاسخ داد: «إِنَّما يَفْتَضِحُ الْفاسِقُ، وَ يَكْذِبُ الْفاجِرُ وَ هُوَ غَيْرُنا»؛ (فقط فاسق رسوا مى شود و انسان فاسد دروغ مى گويد و آن هم ما نيستيم و ديگرى است). 🔰ابن زياد گفت: «كَيْفَ رَأَيْتِ صُنْعَ اللهِ بِأَخيكِ وَ أَهْلِ بَيْتِكِ»؛ (كار خدا را نسبت به برادرت و خاندانت چگونه ديدى؟) 💠 زينب (با صلابت و قدرت) پاسخ داد: «ما رَأَيْتُ إِلاّ جَميلا، هؤُلاءِ قَوْمٌ كَتَبَ اللهُ عَلَيْهِمُا الْقَتْلَ فَبَرَزُوا إلى مَضاجِعِهِمْ، وَ سَيَجْمَعُ اللهُ بَيْنَكَ وَ بَيْنَهُمْ، فَتُحاجُّ وَ تُخاصَمُ، فَانْظُرْ لِمَنِ الْفَلْجُ يَوْمَئِذ، ثَكِلَتْكَ اُمُّكَ يَابْنَ مَرْجانَةَ»؛ (من جز زيبايى و نيكى نديدم، آنها گروهى بودند كه خداوند را برايشان مقرّر كرد و آنان نيز به آرامگاه خويش شتافتند. به زودى خداوند تو و آنان را [در روز ] گرد خواهد آورد و ميان شما داورى خواهد كرد؛ در آن روز بنگر چه كسى پيروز خواهد بود؟ اى پسر مرجانه! مادرت به عزايت بنشيند). 🔰عبيدالله بن زياد با شنيدن اين سخنان خشمگين شد و گويا آهنگ قتل آن حضرت را نمود كه عمروبن حُرَيث به وى گفت: اى امير! او زن است و نبايد زن را به گفتارش مجازات كرد. ابن زياد (كه درماندگى خود را احساس كرد) ادامه داد: «خداوند قلبم را با كشتن و خاندانت تشفّى داد!». 💠 زينب كبرى عليها السلام فرمود: «لَعَمْري لَقَدْ قَتَلْتَ كَهْلي، وَ قَطَعْتَ فَرْعي، وَ اجْتَثَثْتَ أَصْلي، فَإنْ كانَ هذا شِفاؤَكَ فَقَدِ اشْتَفَيْتَ»؛ (به جانم سوگند، بزرگ مرا كشتى و شاخه عمرم را قطع كردى و ريشه مرا از جا درآوردى، اگر اين كار مايه تشفّى قلب توست، به خواسته ات رسيدى). 🔰ابن زياد (كه پاسخى نداشت) گفت: «اين زن، پيوسته موزون و مسجّع سخن مى گويد. پدرش نيز شاعر بود». زينب فرمود: «زن (داغدار و مصيبت زده) كجا و مسجّع سخن گفتن كجا».  📚 لهوف، ص۲۰۰-۲۰۲. 🆔 @islam_history