#السلام_علیک_یا_علی_ابن_موسی_الرضا
مانده ام مثل کجا می شده ایران بی تو
یا چه ویران کده ای بود خراسان بی تو
مردم ما به کسی غیر تو حاجت نبرند
نزد این طایفه هیچ اند کریمان بی تو
در حرم لذت مهمان شدنت را دیدیم
چه غریب است رضا، معنی احسان بی تو
حرف دیروزم و امروزم و فردای من است
کاش هرگز نرسد عمر به پایان بی تو
ما رضا جان، همه از نام تو جان می گیریم
مُردگانیم همه حضرت سلطان بی تو
رعیت راضیِ از نوکری سلطانیم
حرفی از خویش ندارند غلامان بی تو
آمدی و حرمت جان به مسلمانی داد
شیعه کی می شده این قوم به قرآن بی تو؟
به خداوند و رسولش قسم ای قبله ی عشق
هیچ کس پیش خدا نیست مسلمان بی تو
باغ فردوس به چشمان حرم دیده ی ما
هست چون پنجره ای رو به بیابان بی تو
مثل سلمانی عاشق به تو ایمان دارم
نگذرد برزخم ای کاش که یک آن بی تو
#امام_رضا_علیه_السلام
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#اثر_جدید
#حسن_کردی
#امام_رضا_مدح
مگو که بی خردم هیچکس نمی خردم
کرامت تو به بالای دست می بردم
اگر جدا کنی از خود مرا، کم از صفرم
و گر کنار تو باشم فزون تر از عددم
گدایی درت از خلق، بی نیازم کرد
که در سؤال کسی جز تو را صدا نزدم
هزار بار شدم غافل از تو دیدم باز
فزونی کرمت سوی این حرم کشدم
زکثرت کرمت ای رئوف اهل البیت
خجالتی که کشیدم هماره می کُشدم
زهی کرامت و لطفت که دعوتم کردی
بجای آنکه گذاری به سینه دست ردم
مرا میان سگان درت پناه بده
و گر نه گرگ گنه حمله کرده می دردم
بهای یک ثمن بخس هم ندارم لیک
به لطف خویش امام رئوف می خردم
مرا به گلبن عشقش پناه داد رضا
اگر چه نیست به جز مشت خار در سبدم
نهاده ام به روی خویش نام «میثم» را
بهانه ایست قبولم کند، اگر چه بدم
#غلامرضا_سازگار
#امام_رضا_مدح
کتیبه های حریم تو مصحف نورند
کبوتران تو در چشم اهل دل حورند
نوشته بر در صحنت حدیث زیبایی
که زائرین تو در حشر با تو محشورند
نجات، دور سر دوستانتان گردد
هلاکت است بر آنان که از شما دورند
به زائرین تو نازم که با غم دو جهان
به یک نگه که به قبرت کنند مسرورند
به راهیان حریم تو می برم حسرت
که گرم عمره ی مقبول و سعی مشکورند
فرشتگان الهی برای کسب شرف
به خاک بوسی این آستانه مأمورند
هزار عیسی مریم در این حرم زائر
هزار موسی عمران مقیم این طورند
سیاه روزی وهابیان ببین که ز تو
هزار معجزه دیدند و باز هم کورند
گدایی سر کوی تو فوق سلطنت است
خوش آن گروه که در این مقام مشهورند
ندا دهند در این بقعه روز و شب «میثم»
که نارها همه از فیض این حرم نورند
#غلامرضا_سازگار
#امام_رضا_مناجات
#رباعی
سوگند به انکه این کرامت دادت
ما را نبری امام رضا از یادت
تا اینکه گره ز کار او باز کنی
دل خورده گره به پنجره پولادت
در خیمه ی آه و زمزمه گریه کنیم
در هیأت عاشقان همه گریه کنیم
از «یابن شبیب» گفتنت فهمیدیم
باید به حسین فاطمه گریه کنیم
ای کاش که قسمتم مکرر می شد
با آینه اشک من برابر می شد
در کنج رواق صحن گوهر شادت
یک شب دل خسته ام کبوتر میشد
ذکر تو به هر بهانه می گیرد دل
در صحن تو آشیانه می گیرد دل
از سفره ی اشک زایران تو , رضا
سهمیه ی آب و دانه میگیرد دل
آورد نسیم صبح تا بوی رضا
پر زد دل بیقرار من سوی رضا
یارب به کرامت تو سوگند ، ببخش
آهوی٭ «کمیل» را به آهوی رضا
٭ آهو : عیب ، نقص
#کمیل_کاشانی
#امام_رضا_مناجات
این جا ره امید کسی سد نمی شود
کس نا امید از حرمت رد نمی شود
این جا دعا به مرز اجابت رسیده است
راه دعای اهل دعا سد نمی شود
مهمان این حریم بهشتی، بهشتی است
حال کسی که با تو بود بد نمی شود
بین همه ز رأفت تو صحبت است وکس
مانند تو به مهر زبانزد نمی شود
ای انعکاس مهر چنان تو کسی دگر
آئینه دار خُلق محمدّ نمی شود
حسرت بَرد کسی که به چندین بهار عمر
بهر زیارت تو مقیّد نمی شود
هرکس رسیده است به جائی ز لطف توست
بی التفات تو که مؤید نمی شود
بی بهره از ولایت تو روز رستخیز
مستوجب عنایت ایزد نمی شود
بسیار رفته است «وفائی» سفر ولی
جائی دگر به خوبی مشهد نمی شود
#سیدهاشم_وفایی
#امام_رضا_مناجات
#رباعی
بیمارم و پای تا به سر دردم من
از بهر شفا سوی تو رو کردم من
مولا تو مرا شفا دهی یا ندهی
از مقصد خویش بر نمی گردم من
#سیدرضا_موید
.......
روزی به طبیب عشق از صدق و صفا
گفتم که بگو درد مرا چیست دوا
گفتا که اگر دوای دردت طلبی
بشتاب به دربار شه طوس رضا
#امام_رضا_علیه_السلام
#زیارت_مخصوص
#رباعی
با ذکر قبول صلوات آمده ایم
دنبال رسول صلوات آمده ایم
امشب به زیارت تو از باب جواد
با اذن دخول صلوات آمده ایم
#میثم_مومنی_نژاد
.....
از غیب صدای رفت و آمد آید
کعبه به طواف شهر مشهد آید
در طوس ، مدینه را زیارت کردیم
از مرقد او بوی محمد آید
#میثم_مومنی_نژاد
#امام_رضا_مناجات
ای ضامن غریبان یاثامن الائمه
پناه بی پناهان یاثامن الائمه
چشم امید سویت گرد وغبار کویت
دوای دردمندان یاثامن الائمه
گیرم که خوب یا بد هر کس که بر تو رو زد
نمیشود پشیمان یاثامن الائمه
من قطره ام تو دریا من بنده ام تو مولا
من مور و تو سلیمان یاثامن الائمه
ماو هدایت تو باشد ولایت تو
شرط قبول ایمان یاثامن الائمه
ای مشهد الرضایت ایوان باصفایت
خوشتر ز باغ رضوان یاثامن الائمه
ای قبله گاه ایمان قبر تو در خراسان
شد کعبه فقیران یاثامن الائمه
من زارک کمن زارالله فوق عرشه
کوی تو عرش رحمان یاثامن الائمه
یکبار اگر مزارت هر کس کند زیارت
سه جاست بر تو مهمان یاثامن الائمه
با زائرت رفیقی با سائل همنشینی
سلطان ندیدم اینسان یاثامن الائمه
خیلی گناه کردم نامه سیاه کردم
جرم مرا بپوشان یاثامن الائمه
خورده گره به کارم جز تو کسی ندارم
امید ناامیدان یاثامن الائمه
دیدی که روسیاهم دادی دوباره راهم
کردی کرم فراوان یاثامن الائمه
الحق اباالجوادی لب وا نکرده دادی
حاجات مستمندان یاثامن الائمه
از بسکه مهربانی همیشه ازدحام است
دور تو از گدایان یاثامن الائمه
عالم به خود ندیده شاهی کند ضمانت
بر آهوی بیابان یاثامن الائمه
من روی رافت تو خیلی حساب کردم
ای پادشاه خوبان یاثامن الائمه
آقا به جان زهرا این سائل درت را
نومید برنگردان یاثامن الائمه
فقیر بی نوایم محتاج کربلایم
از مرحمت کن احسان یاثامن الائمه
به گریه جوادت در موقع وداعت
لطفی به این پریشان یاثامن الائمه
دردا که زهر مامون زد بر دلت شراره
رسید بر لبت جان یاثامن الائمه
بر خاک حجره خود لب تشنه سر نهادی
می گفتی ای حسین جان یاثامن الائمه
به جای خواهر تو کردند نوحه خوانی
بر تو زنان نوغان یاثامن الائمه
خیلی غریب بودی اماجنازه ات را
کردند لاله باران یاثامن الائمه
خیلی غریب بودی اما پس از شهادت
نشد تن تو عریان یاثامن الائمه
خیلی غریب بودی اما نشد تن تو
پامال سم اسبان یاثامن الائمه
خیلی غریب بودی اما سرت نیفتاد
به دست نیزه داران یاثامن الائمه
خیلی غریب بودی اما تنت کفن شد
با آیه های قرآن یاثامن الائمه
خیلی غریب بودی اما ندید خواهر
جسم تو در بیابان یاثامن الائمه
تویی غریب اما غریب تر حسین است
آن سید شهیدان یاثامن الائمه
#عبدالحسین
#امام_رضا_مناجات
همانقَدَرکه ز اهل زمانه مایوسم
امیدوار به الطاف خسرو طوسم
هنوزهمکههنوزاستمثلکودکیام
تمام سال پُر از اشتیاق پابوسم
حواساوهمهجابهمناست؛پسغمنیست
اگر کسی نگذارد محل به افسوسم
مرا صدازده آقا دراینشببهخصوص
دلمخوشاستکهاز؛زائرانِمَخصوصم
منوزیارتِاو؛خواب یاکه بیدارم؟
غلاماینهمه بخشندگیِ مَلمُوسم
همینکهدرحرمششدصدایمنآزاد
چشید طعمِ اجابت؛دعایِ محبوسم
سگِسیاهموخُدّام؛جای سنگ زدن
نموده اند نوازش به بال طاووسم
اگرنفسنکشم در هوای آبی صحن
همانصنوبر بیچارهامکهمیپوسم
مرا ز طعن زَراندوزها کُجا باکیست؟
کهکاسهلیسیاینسُفرهاستقاموسم
به لطف او که اَمینُاَلله ست دور شده
گزند از سر دنیا و دین و ناموسم
#محمد_قاسمی
#امام_رضا_مناجات
#رباعی
بیمارم ومن از تو شفا میخواهم
من نوکری کوی تورا میخواهم
یا حضرت ثامن الحجج ادرکنی
یک تذکره کرببلا می خواهم
#محمد_خرمفر
#امیرالمومنین_ع_مدح
تا اوج، به یک اشاره برمیخیزم
با دامنی از ستاره برمیخیزم
صد مرتبه هم اگر بیفتم بر خاک
با نام "علی" دوباره برمیخیزم
#هادی_فردوسی
#امیرالمومنین_ع_مدح
به زمین نبستهام دل، به هوای آسمانش
زدهام گره دلم را، به پر کبوترانش
شدهام اسیر لطفش، شدهام گدای نانش
همه عمر برندارم، سر خود از آستانش
که فقط سپردهام دل، به علی و خاندانش
به ورای عرش رفته، که بسازد آشیانه
لب آسمان هفتم، شده غرق در ترانه
ملکی به گرد پایش، نفسی رسیده یا نِه
به جز از خدا نبوده، به خدا در آن میانه
نگران جبرئیلم که شکسته نردبانش
چه کسی دوباره نان را به فقیر میرساند؟
جریان چشمهها را به کویر میرساند؟
خبر جناب خم را به غدیر میرساند؟
چه کسی سلام ما را به امیر میرساند؟
خبر شکسته جامی که به لب رسیده جانش
به جنون کشانده ساقی، دل مبتلای ما را
متجیرم چه نامم بشر خدانما را
بگذار تا بخوانم نغماتی آشنا را
علی ای همای رحمت! تو چه آیتی خدا را؟
که قبیلهی قلمها، شده قاصر از بیانش
شده لطف بی دریغش، همه عمر شامل من
به خدا نشسته یادش، همه شب مقابل من
احدی خبر ندارد که چه کرده با دل من
به جز از علی که گوید به پسر که قاتل من
چو اسیر توست بنما، سر سفره میهمانش
غمی از خزان نباشد که بهارمان میآید
شبی از مسیر دریا به دیارمان میآید
دم احتضار بی شک به کنارمان میآید
دو جهان بدون حیدر به چه کارمان میآید؟
نمی از فضیلتش را بشنو ز دشمنانش:
خبر صحیح مسلم شده صادر از بخاری
که علیست اصلِ ثابت، که علیست فیض جاری
که علیست جان احمد، که علیست نور باری
که علیست خشم ایزد، که به تیغ ذوالفقاری
زده ریشهی ستم را، به دو دست پُرتَوانش
نشنیدهاند آیا که خدای حیّ سرمد
شب و روز میفرستد صلوات بر محمد
و به این دلیل روشن که علیست جان احمد
رسد آدمی به جایی که به جز علی نبیند
بنگر که تا چه حد است مکان لامکانش
دل خویش را به جز او، به کسی دگر نبستم
چه عنایتی نموده، که هنوز مست مستم
چه کنم که عهد خود را، نشکست و من شکستم
نَبُرید و من بُریدم، نگسست و من گسستم
من و لطف بی دریغش، من و فیض بی کرانش
سحری به خواب دیدم که مسافر عراقم
غم او دوباره خیمه زده گوشهی اتاقم
چه شود اگر بکاهد شبی از غم فراقم
چه شود اگر که امشب دل غرق اشتیاقم
برسد به کاروانی که علیست ساربانش
به طواف دوست رفتم، چه حریم آشنایی
چه فضای روح بخشی، چه نسیم دلربایی
نکند به من بگوید، پس از این همه جدایی
که تو در برون چه کردی، که درون خانه آیی؟
به درون خانهای که مَلَک است پاسبانش
به حریم او ملائک، همه گرم خوشهچینی
همهی پیمبران در، حرمش به شبنشینی
پر عطر آسمانها، شده زائری زمینی
دل الغدیری من، شده عاشق امینی
که به جز "علی" نبوده، همه عمر بر زبانش
نه به من که مست اویم، مِیِ بی حساب داده
به تمام عاشقانش، قدحی شراب داده
نه از این مِیِ مجازی، که از آفتاب داده
ز کدام باده ساقی، به من خراب داده؟
که هنوز هیچ مستی ننموده امتحانش
همه شب در این امیدم، درِ دوست باز باشد
که به شب خیال رویش، خوش و دلنواز باشد
غزل از علی سرودن، چه کم از نماز باشد؟
شب شاعران بیدل، چه شبی دراز باشد
شب بی ستارهای که، فقط اوست در میانش
به طواف کعبه هرکس، که به دیدهی تَر آید
همه هست آرزویش، که علی ز در درآید
نظری اگر نماید، شب بی کسی سر آید
خود کعبه نیز باید، به طواف حیدر آید
به فدای آن امیری که خداست مدح خوانش
#احمد_علوی