#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#مربع_ترکیب
فاطمیه خط به خط درس ِ ولایت پروری ست
استقامت راهِ زهرایی ست(س) راهِ مادری ست
غزه و لبنان و سوریه نبردش حیدری ست
حملهٔ شیرانِ ایرانی یقیناً خیبری ست
یاری از حق را نکن تعطیل؛ یازهرا(س) بگو
نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو
درس ِ -ماندن با امام- از کربلا باید گرفت
رزقِ -محکم ایستان در بلا- باید گرفت
محفلی سرشار از ذکر و دعا باید گرفت
إذنِ فتحِ قدس را در روضه ها باید گرفت
گریه کن در روضه با تحلیل؛ یازهرا(س) بگو
نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو
بازهم لشکرکشی کرده ست ابلیس ِ جهود
قتل عام مسلمین با دستِ قوم ِ بی وجود
هر چه آتش هست بر می خیزد از گورِ یهود
میشود برچیده با دستانِ حزب الله زود
مثلِ امواجِ فرات و نیل؛ یازهرا(س) بگو
نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو
نفْس را از بندِ هیچ و پوچ ها آزاد کن
در وجودت باورِ رزمندگی ایجاد کن
باورِ دشمن-ستیزی را بیا فریاد کن
پس #شهیدالقدس را؛ #سیدحسن را یاد کن
تا مقامش را کُنی تجلیل؛ یازهرا(س) بگو
نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو
هر چه باطل؛ بیشتر شرّ و حماقت میکند
از فلسطین بیشتر ایران حمایت میکند
محضِ این کفتارِ صهیون که جنایت میکند-
غرّش ِ یک وعدهٔ صادق کفایت میکند
پابه پایِ فاتح و سجّیل؛ یازهرا(س) بگو
نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو
لحظهٔ فتح الفتوح است و مشخص میشویم
عاقبت آسوده از این قوم ِ نارَس میشویم
شاهدِ مرگِ نتانیاهویِ ناکَس میشویم
زائر هر سالهٔ بیت المقدس میشویم
دولت حق میشود تشکیل! یازهرا(س) بگو
نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو
میرویم و بر شهادتنامه امضا میرسد
إذن، از فرماندهٔ کلّ قوا؛ تا میرسد
#مرد_میدانیم و دارد نوبتِ ما میرسد
این نبرد آخر به ویرانیِ حیفا میرسد
تا سپاهِ حق شود تکمیل؛ یازهرا(س) بگو
نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو
منجی عالم می آید! میشود وقتِ قیام
کعبه گفته منتظر باشید! می آید امام
میرسد مولایمان با ذوالفقارِ انتقام
هست بی تردید، کارِ ظالمان، دیگر تمام
گشته در امرِ فرج تعجیل؛ یازهرا(س) بگو
نذر نابودی اسرائیل؛ یازهرا(س) بگو!
#مرضیه_عاطفی
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#بعدازشهادت
#غزل
زهرا گذشت و خاطرههایش هنوز هست
در مسجد مدینه، صدایش هنوز هست
شهری که بود شاهد اندوه فاطمه
سرشارِ موجِ گریه، فضایش هنوز هست
در کوچههای غمزده و بیفروغ شهر
هرجا نظر کنی، ردِ پایش هنوز هست
از بوستان عترت یاسین و باغ وحی،
گل رفت و باز، عطر وفایش هنوز هست
سوز مصیبتش نشد از سینهها برون
آن داغ بر دل همه، جایش هنوز هست
در خانهای که فاطمه چون چلچراغ بود
نور و صفا به صحن و سرایش هنوز هست
در آستانۀ درِ آن روضۀ بهشت
بانگ و نوای وا اَبتایش هنوز هست
راز و نیاز فاطمه را تا شود گواه
محراب هست و موج دعایش هنوز هست
گر سر زند به کلبۀ احزان او کسی
پی میبرَد که شور و نوایش هنوز هست
دست ستم اگرچه فدک را از او گرفت،
آن خطبۀ بلیغ و رسایش هنوز هست
رسم شهیدپروری از اوست یادگار؛
شور حسین و کربوبلایش هنوز هست
تا انتقام مادر خود را کِشد ز خصم
مهدی- که باد جان به فدایش- هنوز هست
در دست او صحیفۀ زهرا امانت است؛
آیینۀ تمامنمایش هنوز هست
گر نیستیم قابل دیدار او «شفق»
ما را به سینه، شوق لقایش هنوز هست
#محمد_جواد_غفورزاده
#حضرت_فاطمه_زهرا_سلام_الله_علیها
#فاطمیه
#بعدازشهادت
#غزل
آن شب که دفن کرد علی بیصدا تو را
خون گریه کرد چشم خدا در عزا تو را
در گوش چاه، گوهر نجوا نمیشکست
ای آشیانِ درد، علی داشت تا تو را
ای مادرِ پدر، غمش از دست برده بود
همراه خود نداشت اگر مصطفی تو را
زین درد سوختیم که ای زُهرۀ منیر
کتمان کند به خلوت شب، مرتضی تو را
ناموسِ دردهای علی بودی و چو اشک
پیدا نخواست غیرتِ شیر خدا تو را
دفن شبانۀ تو که با خواهش تو بود
فریاد روشنیست ز چندین جفا تو را
تا کفرِ غاصبان خلافت عَلَم شود
راهی نبود بهتر از این، مرحبا تو را!
یک عمر در گلوی تو بغض، استخوان شکست
در سایه داشت گرچه علی چون هما تو را...
تحریف دین، فراق پدر، غربتِ علی
انداخت این سه دردِ مجسّم ز پا تو را...
دادند در بهای فدک آخر ای دریغ
گلخانهای به گسترۀ کربلا تو را...
پهلو شکستهای و علی با فرشتگان
با گریه میبرند به دارالشفا تو را
دارالشفای درد جهان، خانۀ علیست
زین خانه میبرند ندانم کجا تو را؟!...
#قادر_طهماسبی
چه کنم ؟ آتشی افتاده به جانم ، چه کنم ؟
آتش از آب دو چشمم ننشانم چه کنم ؟
با حضور تو ، به من خانه نشینی سهل است
گر نمانی تو و من بی تو بمانم ، چه کنم ؟
تو در این شهر ، فقط در به رخم باز کنی
” ای همیشه نگرانم ، نگرانم چه کنم ؟ “
زرِهم پشت ندارد ، به تو پشتم گرم است
بی سپر بعد تو با خصم گرانم چه کنم ؟
گوشه ی خانه ، من و چار جگر گوشه ی تو
غم ز شش سمت گرفته به میانم چه کنم ؟
در ره مسجد و خانه به زمین می خوردم
از همان موقع شده ورد زبانم ” چه کنم ؟ “
من که هر کس گرهی داشت کمک از من خواست
گرهی خورده به کارم که ندانم چه کنم ؟
زود ای عمر علی می روی از دست علی
بی تو بر ماندن خود نیست گمانم ، چه کنم ؟
استاد حاج علی انسانی
https://eitaa.com/madhanshora
#السلام_علیکِ_ایتها_الصدیقة_الشهیده
دلم تنگ نگات میشه عزیزم
به یاد چشم سرخت،اشک می ریزم
دعا کن، یاس در خاک آرمیده
همینجا از کنارت بر نخیزم
گلاب اشک سر خاکت میارم
پس از تو ابرم و دائم می بارم
جوون زیر خاکم ای که بی تو
به زنده موندنم شوقی ندارم
با سیلی چشماتو از من گرفتند
حسودا انتقام از زن گرفتند
جلو چشمام غلافای چهل مرد
زدند و قتلتو گردن گرفتند
کجایی خونمونو غم گرفته
درِ خونه برات ماتم گرفته
حسین و زینب و آروم کردم
حسن جانت ولی باز دم گرفته
عزادارم ولی تنها و بی یار
منم و این سه چارتا طفل غمخوار
تو رفتی و نگفتی من می مونم
پس از تو با غم مسمار و دیوار
صدات مونده توی خونه هنوزم
پس از این من به جای تو می سوزم
تو رفتی و حالا غرق خجالت
نگامو به در و دیوار می دوزم
#حضرت_زهرا_سلام_الله_علیها
#اللهم_العن_الجبت_والطاغوت
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#حسن_کردی
خانه شد روی سرم آوار بعد از رفتنت
کشت ما را این در و دیوار بعد از رفتنت
ای شب قدر علی! قدر تو را نشناختند
مانده بر جا حسرت بسیار بعد از رفتنت
آه و نفرین بر کسی که نور چشمم را گرفت
هست دنیا پیش چشمم تار بعد از رفتنت
فاطمه جان! یک تنه بودی برایم یک سپاه
لشکر از کف دادهام انگار بعد از رفتنت
مردم از جانبازیت دارند صحبت میکنند
در میان کوچه و بازار بعد از رفتنت
خواب راحت رفته از چشمان زینب فاطمه
نیمه شبها میشود بیدار بعد از رفتنت
داغ سنگینت نه تنها پشت حیدر را شکست
خم شده حتی قد مسمار بعد از رفتنت
خاطراتی که در این نُه سال با هم داشتیم
روز و شب هی میشود تکرار بعد از رفتنت
یاد تو دائم میافتم فاطمه، بیاختیار
بردهام نام تو را صدبار بعد از رفتنت
قاتلانت گفتهاند از غصهْ زهرا درگذشت!
جرم خود را میکنند انکار بعد از رفتنت
فاطمه! چیزی نگفتی، فضه هم حرفی نزد
همچنان ناگفته است اسرار بعد از رفتنت
کشتن تو ابتدای ظلم بر آل علی است
وای از این قوم جنایتکار بعد از رفتنت
#فاطمیه
#شعر_ایام_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_س
#آرش_براری
@hadithashk
خانه شد روی سرم آوار بعد از رفتنت
کشت ما را این در و دیوار بعد از رفتنت
ای شب قدر علی! قدر تو را نشناختند
مانده بر جا حسرت بسیار بعد از رفتنت
آه و نفرین بر کسی که نور چشمم را گرفت
هست دنیا پیش چشمم تار بعد از رفتنت
فاطمه جان! یک تنه بودی برایم یک سپاه
لشکر از کف دادهام انگار بعد از رفتنت
مردم از جانبازیت دارند صحبت میکنند
در میان کوچه و بازار بعد از رفتنت
خواب راحت رفته از چشمان زینب فاطمه
نیمه شبها میشود بیدار بعد از رفتنت
داغ سنگینت نه تنها پشت حیدر را شکست
خم شده حتی قد مسمار بعد از رفتنت
خاطراتی که در این نُه سال با هم داشتیم
روز و شب هی میشود تکرار بعد از رفتنت
یاد تو دائم میافتم فاطمه، بیاختیار
بردهام نام تو را صدبار بعد از رفتنت
قاتلانت گفتهاند از غصهْ زهرا درگذشت!
جرم خود را میکنند انکار بعد از رفتنت
فاطمه! چیزی نگفتی، فضه هم حرفی نزد
همچنان ناگفته است اسرار بعد از رفتنت
کشتن تو ابتدای ظلم بر آل علی است
وای از این قوم جنایتکار بعد از رفتنت
#فاطمیه
#شعر_ایام_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_س
#آرش_براری
اگر هستی ز غم بی تاب بی تاب
اگر شادی شده نایاب نایاب
اگر غافل شدی در کل هفته...
غروب جمعه را دریاب دریاب
#سید_مجتبی_شجاع
#شعر_مناجات_امام_زمان_عج
حوصله دیگر ندارم کاش میبردی مرا
فاطمه با رفتن خود خوب پژمردی مرا
بعد دفنت محرم حیدر قرارم رفته است
خلق میدانند من دار و ندارم رفته است
باعث درماندگیها درد پنهان من است
این در آتش گرفته قاتل جان من است
قبل از آنکه مجلس ختمی بگیرم فاطمه
کاش یک بابی شود تا که بمیرم فاطمه
زندگی با دشمنان یک گوشه از صبر علی است
خانه بی فاطمه خانه که نه قبر علی است
من عزادار تو زهرا بین دیوار و درم
یک طرف زینب به سینه میزند وای مادرم
گو چه سازم فاطمه جان این در و دیوار را
یا چه سازم بیحیایی نوک مسمار را
#فاطمیه
#شعر_ایام_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_س
#محسن_راحت_حق
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بعد_شهادت
ای خوش آن روزی که ما در خانه مادر داشتیم
دیده از دیدار رخسارش منور داشتیم
هرکسی جسم عزیزش روز بردارد ولی
ما که نعش مادر خود را به شب برداشتیم
کاش آن روزی که تنها مادر مارا زدند
ما یکی را در میان کوچه یاور داشتیم
کاش محسن را نمی کشتند تا ما غنچه ای
یادگار از آن گل رعنای پرپر داشتیم
کاش آن ساعت که دانستیم بی مادر شد یم
جای آغوشش به خاک تیره بستر داشتیم
این درو دیوار می گرید به حال ما که ما
مادری بشکسته پهلو پشت این در داشتیم
مادر ما رفت از دنیا در آن حالی که ما
گریه بر حالش سر قبر پیمبر داشتیم
#غلامرضا_سازگار
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بعد_شهادت
ای کشته ی ولایت من آه فاطمه
تنها انیس غربت من آه فاطمه
حالا که می روی اسدالله را ببین!
درهم شکست هیبت من آه فاطمه
من با یتیم های تو روضه گرفته ام
یک سر بزن به هیئت من آه فاطمه
من زخم خورده ی اُحُدم، زخم بازویت
سنگین ترین جراحت من آه فاطمه
شرمنده ام من از تو که زهرای من تورا
خیلی زدند بابت من آه فاطمه
خارم به چشم و در گلویم استخوان نشست
رفتی و رفت قدرت من! آه فاطمه
رفتی و خنده های مغیره شروع شد
دشمن کند شماتت من آه فاطمه
من راضی ام به هر چه خداوند راضی است
هجران توست قسمت من آه فاطمه
در قلب توست غربت من یا حبیبتی
در قبر توست تربت من آه فاطمه
حالا چه پاسخی بدهم من به مصطفی؟!
"استُرجِعَت" امانت من آه فاطمه
طبق وصیت خود تو گریه بر حسین
گشته تمام همت من آه فاطمه
زهرا به پهلوی پسرم نیزه می زنند..
از روی بغض و نفرت من آه فاطمه
مثل تو زینبینِ مرا سخت می زنند
بر می خورد به غیرت من آه فاطمه..
#عبدالزهرا_هاشمیان
#حضرت_زهرا_شهادت
#فاطمیه #بعد_شهادت
حال مرد داغ همسر دیده را کمتر بپرس
دیدن داغ جوان سخت است ، از حیدر بپرس
پهلوانان را غم ناموس میکوبد به خاک
باورش سخت است اما از یل خیبر بپرس
معذرت میخواهم از سادات ، روضه باز شد
زود بار انداختن سخت است از مادر بپرس
معنی لاغر شدن از درد پهلو را فقط
از همان مادر که شد هم سطح با بستر بپرس
ظاهرا اسمش مسلمان بود اما پشت در
با لگد طوری به آن در زد که از کافر بپرس
قل چماقان میزدند و مرتضی کت بسته بود
بعد از آن دیگر نمیدانم چه شد از در بپرس
بین یک لشکر زمین خوردن دوباره پا شدن
کار مردان است این را از علی اکبر بپرس
.
.
دیدن داغ جوان سخت است آه از کربلا
حال بابای مصیبت دیده را کمتر بپرس
تکه هایش را اگر پیدا نکردی روی خاک
جایشان را از نوک سر نیزهی لشکر بپرس
#وحید_عظیم_پور