#امام_حسین_مناجات
#حضرت_مسلم
زلف همهی خلق گرفتار حسین است
حال همه آشفته و بیمار حسین است
باید که خلائق همگی اشک بریزند
وقتیکه خداوند عزادار حسین است
امن است همیشه حرمش،چونکه سگ کهف
مشغول نگهبانی دربار حسین است
هرگز به کس و ناکسی «ارباب» نگفتیم
زیرا فقط این لفظ سزاوار حسین است
هر خانه که گهگاه در آن روضه بگیرند
همسایه دیوار به دیوار حسین است
در روز جزا کار کسی نیست شفاعت
در روز جزا کار فقط کار حسین است
کفاره ما را پسر فاطمه پرداخت
تا روز ابد شیعه بدهکار حسین است
حق گفت که رجعت کند از خاک به افلاک
زیرا که خدا تشنه دیدار حسین است
از خواهر او روضه مکشوفه نخوانید
سربسته بگویید، از اسرار حسین است
در کوفه بی مهر و وفا حضرت مسلم...
...انگار فقط یار وفادار حسین است
رفته سر مسلم به سر دارالاماره
الحق و والانصاف که سردار حسین است
جمعاند به دور بدنش مردم بازار
مسلم همه جا گرمی بازار حسین است
#آرش_براری
#امام_حسین
#اسارت
#کوفه #نیزه
رفت به نیزه سر برادر زینب
بر روی محمل شکسته شد سر زینب
کاش به این نیزه دارها بسپارند
تا که نیایند در برابر زینب
بوسه زینب روی گلوی حسین است
خنجر شمر است روی حنجر زینب
روح عقیله اگر چه رفت به کوفه
ماند ته قتلگاه پیکر زینب
آه که بازار رفت عمه سادات
آه کجایی علی اکبر زینب؟
پرده نشینان اهل بیت پیمبر
حال نشستند زیر معجر زینب
عین طهارت کجا و عین نجاست؟
بزم شراب و وجود اطهر زینب!؟
فاطمه دیده تمام حادثهها را
در همه جا بوده است مادر زینب
#آرش_براری
#امام_سجاد_شهادت
از یک نسب بین عرب ها بی قرینی
از یک نسب بین عجم ها بهترینی
شکر خدا که مادر تو شهربانوست
اینگونه پس تو بچه ایران زمینی
گفتند علی اکبر شده شبه پیمبر
قطعا تو هم شبه امیرالمؤمنینی
بی تو نماز ما که زیبایی ندارد
بین همه تنها تو زین العابدینی
باید که در کرب و بلا زنده بمانی
چون دست تقدیر خدا در آستینی
بی تو از اسلام خدا چیزی نمی ماند
زنده نگهدارنده ارکان دینی
اشک و دعاهایت همه عین قیام است
کذب است در یک گوشه سجاده نشینی
دین خدا را با کلامت زنده کردی
کفار را با حرف هایت بنده کردی
غرق دعایی بین دریای مناجات
بعد از علی هستی تو آقای مناجات
از خواب غفلت شهر را بیدار کردی
بیدار ماندی بسکه در پای مناجات
میخواستی مردم به دنیا دل نبندند
بردی پس آنها را به دنیای مناجات
همسایه هایت گفته اند از خانه تو...
هر شب میاید صوت زیبای مناجات
دلسردها را با دعا دلگرم کردی
جمع اند مردم گرد گرمای مناجات
در آسمان پر ستاره میدرخشد
ماه رخت در بین شب های مناجات
گه گاه میخواندی دعایی جای روضه
گه گاه خواندی روضه ای جای مناجات
ذکر لبت العفو یارب بود گاهی
یا وای زینب وای زینب بود گاهی
یک عمر غم خوردی و با غم گریه کردی
هر روز و شب پشت سر هم گریه کردی
با هر نفس گفتی حسینم وا حسینم
از روز عاشورا دمادم گریه کردی
پشتت شکست از روز عاشورا نشد راست
پس سالها با قامت خم گریه کردی
اشک تو یک سو اشک عالم سوی دیگر
تو بیشتر از اهل عالم گریه کردی
اشکت تمام ماه های سال جاری است
خیلی ولی ماه محرم گریه کردی
در کربلا با باغ گل هایت چه کردند؟
با دیدن یک شاخه گل هم گریه کردی
بسیار گریه کردی اما روز آخر...
گفتی برای عمه ات کم گریه کردی
گفتی که در بازار بر زخمم نمک خورد
گفتی که خیلی عمه جان ما کتک خورد
#آرش_براری
#امیرالمومنین_مدح
#تبری
شمشیرها به فرق سر دشمن علی
نفرین به مادر و پدر دشمن علی
گفتند با خدا و پیمبر مخالف است
هرکس که هست همنظر دشمن علی
هستیم روز حشر به دور و بر علی
کفار هم به دور و بر دشمن علی
وقتی شکسته شد در خیبر به دست او
درجا شکسته شد کمر دشمن علی
حب علی محافظ ما از جهنم است
محشر چه میشود سپر دشمن علی؟
با خواست علی همه تغییر میکنند
عبد علی شود پسر دشمن علی
تا سایه علی به سر شیعیانش است
پس دفع میشود خطر دشمن علی
هربار مثل باز شکاری هجوم برد
هر بار ریخت کرک و پر دشمن علی
شیعه صدا بزن که «علی یا علی مدد»
سیلی بزن به گوش کر دشمن علی
#آرش_براری
#حضرت_معصومه_مدح
دختر فاطمه هستی و منم نوکرتان
اهل بیتم به فدای پدر و مادرتان
نگذارید که دل بسته جایی بشویم
بگذارید بمانیم به دور و برتان
کاش در صحن تو می شد که کبوتر باشیم
تا که هرروز بگردیم به دور سرتان
از طفولیت خود عالمه بودی بانو
فیض بردند بزرگان همه از محضرتان
چون علی دگری خلق نشد هیچکسی
نیست هم کفو شما تا بشود همسرتان
عصمت فاطمه در تو متجلی شده است
که شدی وارث معصومیت مادرتان
با ورود تو به قم شهر قیامت شده بود
صف کشیدند ملائک همه در محشرتان
صاحب خانه تویی ما همه مهمان توایم
آمدی تا بشود کشور ما کشورتان
آنقدر دور و برت پر شده بود از محرم
باد هم دست نینداخته بر معجرتان
لحظه آخرتان جای برادر خالی است
همدم و همنفسی نیست دم آخرتان
#آرش_براری
#حضرت_معصومه_مدح
خواهر خورشید هشتم ماه هشتم میشود
روشنایی بخش شام تار مردم میشود
غیر ذات چهارده تن هیچکس معصوم نیست
ماندهام معصومه پس معصوم چندم میشود؟
دختر موسی، کلیم الله ها می پرورد
در حریمش لال مشغول تکلم میشود
چشمه عصمت به دست حضرت معصومه است
او بخواهد دختر بدکاره خانم میشود
یاکریمانِ کریمان نیز حاجت میدهند
نذر، بعضی وقتها یک مشت گندم میشود
هیچ اندوهی نمیماند برای زائرش
بغض میآرند در صحنش تبسم میشود
مرجع تقلید باشی یا من بی دست و پا...
دست و پایت در حریم قدسیاش گم می شود
مرقد او هست لنگرگاه کشتی نجات
موج زائرها میآیند و تلاطم میشود
از بلاهای زمین و آسمان آسوده است
هر کسی در عصر غیبت ساکن قم میشود
#آرش_براری
#حضرت_معصومه_مدح
دختر فاطمه هستی و منم نوکرتان
اهل بیتم به فدای پدر و مادرتان
نگذارید که دل بسته جایی بشویم
بگذارید بمانیم به دور و برتان
کاش در صحن تو می شد که کبوتر باشیم
تا که هرروز بگردیم به دور سرتان
از طفولیت خود عالمه بودی بانو
فیض بردند بزرگان همه از محضرتان
چون علی دگری خلق نشد هیچکسی
نیست هم کفو شما تا بشود همسرتان
عصمت فاطمه در تو متجلی شده است
که شدی وارث معصومیت مادرتان
با ورود تو به قم شهر قیامت شده بود
صف کشیدند ملائک همه در محشرتان
صاحب خانه تویی ما همه مهمان توایم
آمدی تا بشود کشور ما کشورتان
آنقدر دور و برت پر شده بود از محرم
باد هم دست نینداخته بر معجرتان
لحظه آخرتان جای برادر خالی است
همدم و همنفسی نیست دم آخرتان
#آرش_براری
#مناجات_با_خدا عزّوجلّ
#گریز_امام_حسین سلاماللهعلیه
#گریز_امام_زمان سلاماللهعلیه
یا رب اگرچه قهر تو باشد سزای ما
پاسخ بده دوباره به یا ربنای ما
تنبیه کن که گریه ما را در آوری
جوری بزن بلند شود ناله های ما
ما دست از صدا زدنت پس نمیکشیم
حتی بدت بیاید اگر از صدای ما
یارب! چه حیف از تو که ما بندهات شدیم
اما چه خوب شد که تو هستی خدای ما
ما توبه میکنیم و به تو قول میدهیم
اصلا ولی حساب نکن بر وفای ما
کوچک شمردهایم گناه کبیره را
چون عفو تو بزرگتر است از خطای ما
هرگز به پای عفو تو جرمی نمیرسد
هرچه گناه هم بنویسند پای ما
ما مدعی شدیم جهنم نمیرویم
راضی نشو خراب شود ادعای ما
روزی که دوستان همه با ما غریبهاند
تنها امید ما تویی ای آشنای ما
یارب! اگر که آل علی را نداشتیم
نزد تو مستجاب نمیشد دعای ما
ماندم چه حکمت است مهیا نمیشود
اسبابِ رفتنِ سفر کربلای ما
ما کم گذاشتیم برای تو یا حسین
اما نشد تو کم بگذاری برای ما
خدمتگزار خوب نبودیم یا حسین
خدمتگزار خوب نیاری به جای ما
یا رب به حق فاطمه با مژدهی ظهور
پایان بده به غصهی بیانتهای ما
#آرش_براری
خانه شد روی سرم آوار بعد از رفتنت
کشت ما را این در و دیوار بعد از رفتنت
ای شب قدر علی! قدر تو را نشناختند
مانده بر جا حسرت بسیار بعد از رفتنت
آه و نفرین بر کسی که نور چشمم را گرفت
هست دنیا پیش چشمم تار بعد از رفتنت
فاطمه جان! یک تنه بودی برایم یک سپاه
لشکر از کف دادهام انگار بعد از رفتنت
مردم از جانبازیت دارند صحبت میکنند
در میان کوچه و بازار بعد از رفتنت
خواب راحت رفته از چشمان زینب فاطمه
نیمه شبها میشود بیدار بعد از رفتنت
داغ سنگینت نه تنها پشت حیدر را شکست
خم شده حتی قد مسمار بعد از رفتنت
خاطراتی که در این نُه سال با هم داشتیم
روز و شب هی میشود تکرار بعد از رفتنت
یاد تو دائم میافتم فاطمه، بیاختیار
بردهام نام تو را صدبار بعد از رفتنت
قاتلانت گفتهاند از غصهْ زهرا درگذشت!
جرم خود را میکنند انکار بعد از رفتنت
فاطمه! چیزی نگفتی، فضه هم حرفی نزد
همچنان ناگفته است اسرار بعد از رفتنت
کشتن تو ابتدای ظلم بر آل علی است
وای از این قوم جنایتکار بعد از رفتنت
#فاطمیه
#شعر_ایام_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_س
#آرش_براری
@hadithashk
خانه شد روی سرم آوار بعد از رفتنت
کشت ما را این در و دیوار بعد از رفتنت
ای شب قدر علی! قدر تو را نشناختند
مانده بر جا حسرت بسیار بعد از رفتنت
آه و نفرین بر کسی که نور چشمم را گرفت
هست دنیا پیش چشمم تار بعد از رفتنت
فاطمه جان! یک تنه بودی برایم یک سپاه
لشکر از کف دادهام انگار بعد از رفتنت
مردم از جانبازیت دارند صحبت میکنند
در میان کوچه و بازار بعد از رفتنت
خواب راحت رفته از چشمان زینب فاطمه
نیمه شبها میشود بیدار بعد از رفتنت
داغ سنگینت نه تنها پشت حیدر را شکست
خم شده حتی قد مسمار بعد از رفتنت
خاطراتی که در این نُه سال با هم داشتیم
روز و شب هی میشود تکرار بعد از رفتنت
یاد تو دائم میافتم فاطمه، بیاختیار
بردهام نام تو را صدبار بعد از رفتنت
قاتلانت گفتهاند از غصهْ زهرا درگذشت!
جرم خود را میکنند انکار بعد از رفتنت
فاطمه! چیزی نگفتی، فضه هم حرفی نزد
همچنان ناگفته است اسرار بعد از رفتنت
کشتن تو ابتدای ظلم بر آل علی است
وای از این قوم جنایتکار بعد از رفتنت
#فاطمیه
#شعر_ایام_بعد_از_شهادت_حضرت_زهرا_س
#آرش_براری
#امام_هادی_شهادت
#امام_هادی_مدح
با کلامش شهر را اهل ولایت میکند
مردم گمراه را "هادی" هدایت میکند
هرکه وصفش را شنید از عشق او بیمار شد
عشقش از راه شنیدن هم سرایت میکند
شیخ عباس قمی در "منتهیُ الآمال" خود
معجزات بی شمار از او روایت میکند
با وجود او بهشتی بودن اصلا سخت نیست
حبِّ او را هرکسی دارد کفایت میکند
کاملا رد کرد اسلام بنی عباس را
"هادی" از اسلام پیغمبر حمایت میکند
هرچه هم دشمن اذیت کرد، او نفرین نکرد
دشمنش از صبر بسیارش شکایت میکند
هر بلایی هم که میبیند "علی ابن رضا"
شکر حق میگوید، احساس رضایت میکند
دشمنش بی احترامی کرد، آنجایی که دید
شیر دارد احترامش را رعایت میکند
قاتلش جان خواست از او، جان خود را نیز داد
هرکسی هرچه بخواهد او عنایت میکند
رفت در بزم شراب و غصه خورد و گریه کرد
اشک هایش از دل زینب حکایت میکند
#آرش_براری
#حضرت_اباالفضل_مدح
گر بشود موقع عطای ابالفضل
اهل کرم می شود گدای ابالفضل
جذب خودش کرده و ربوده دلم را
چهره جذاب و دلربای ابالفضل
حاجت خود را گرفته است یقینا
نذرکند هرکسی برای ابالفضل
زندگی او همه فدای حسین است
زندگی ما همه فدای ابالفضل
جمله به جمله فقط حسین حسین است
متن تمامی خطبه های ابالفضل
روی زمین هرچه رد پای حسین است
پشت سرش هست رد پای ابالفضل
مطمئنم که شریک داغ حسین است
گریه کند هر که در عزای ابالفضل
روح مناجات ماست حضرت عباس
قبله حاجات ماست حضرت عباس
مانده ام آخر چه بوده ارزش جانش؟
خواست فدایش شود امام زمانش
هیچ زمانی نشد "یکش" بشود "دو"
شرک خفی هم نیامده به زبانش
رزق ابالفضل نیز رزق حسین است
نیست جدا از حسین سفره نانش
چهار برادر فدائیان حسین اند
پشت حسین است با تمام توانش
حرف بدی هر که زد به بچه زهرا(س)
بچه امالبنین(س) نداد امانش
تا که ابالفضل در کنار حسین است
زینب کبری(س) نمیشود نگرانش
سایه عباس هست بر سر زینب
هست مدافع برای معجر زینب
در همه عمر بی قرار حسین است
زندگیاش تحت اختیار حسین است
ماه بنیهاشم است اگر چه ابالفضل
جذب حسین است و در مدار حسین است
بهر دفاع از حسین سینه سپر کرد
سینه عباس پاسدار حسین است
جان حسین از کسی گزند نبیند
تا که ابالفضل در کنار حسین است
تیغ حسین است هر دو دست ابالفضل
دست ابالفضل ذوالفقار حسین است
لحظه جان دادنش کنار شریعه
دل نگران، چشم انتظار حسین است
آه! ابالفضل بین علقمه افتاد
بر روی دامان پاک فاطمه(س) افتاد
#آرش_براری