⚘ یا حسین ع ⚘
تا که از دنیا شکایت می کنم
درد دل ها را حکایت می کنم
یا حسین می گویم از عمق دلم
بعد از آن حسِّ رضایت می کنم
#هادی_همتی (دلسوخته)
دارم به دل ولایِ علی و اولاد علی...
زندگی ام فدایِ علی و اولاد علی...
فقیر و مستمندم ولی غمی ندارم
چونکه منم گدایِ علی و اولاد علی...
چه عشق بی نظیری،چه مادری!چه شیری!
دل شده مبتلایِ علی و اولاد علی...
ارثیه ی پدر بود اگر که گشته ام من
سینه زنِ عزایِ علی و اولاد علی...
من راضی ام که این سَر جدا شود ز پیکر
اما فقط برایِ علی و اولاد علی...
هر نَفَسی خدا را شُکر برای اینکه:
دارم به سَر هوایِ علی و اولاد علی...
در گیر و دار محشر وقتی که بی پناهم
من میزنم صدایِ علی و اولاد علی...
#هادی_همتی(دلسوخته)
هر بَشر یا به علی(ع) می نازد؛
یا که در هر دو جهان می بازد!
شُکر حَق که مَزّه ی عشق علی
خوب با طبع دلم می سازد!
#هادی_همتی (دلسوخته)
من اسیر پسر فاطمه ی زهرایم
و به واللّه قسم در دو جهان آزادم
مرحبا بر پدر و مادر با ایمانم
که در این مدرسه ی عشق شدند استادم
#هادی_همتی(دلسوخته)
یکباره دلم گفت که بنویس کلامی
در وصف بلند مرتبه و شاه مقامی
دستی به روی سینه نهادم و نوشتم
از من به حسین بن علی عرض سلامی
#هادی_همتی(دلسوخته)
💠آنکه خدا خیرش را بخواهد عشق حسین را به قلب او می اندازد و حب زیارتش را به او الهام می کند. امام صادق ع
#امام_حسین_ع_مناجات
با دَم و بازدمِ نوحه بسوزان جگر از ما
آنچنان شعله بزن تا که نماند اثر از ما
قدمی رنجه کن و گنجِ غبارِ قدمت را
بده بر باد، که شاید برساند خبر از ما
تهِ بازار نشستیم، که ما را نپسندند
حرفِ سود و ضررش نیست، تو ما را بخر از ما
«دل» حسینیّهی سیّارِ تو و وقفِ غم توست
بیرقِ سرخِ سیاهیزدهات را ببر از ما
گنبدت آخرِ دنیاست، ته قصهی پرواز
امر کن تا که رسیدیم، بچینند پَر از ما
سرِ دنیای پس از مرگ، قرار است بیایی
روحمان بسته به امّیدِ تو بارِ سفر از ما
خاکِ بیآبِ کویریم، ولی کاش به اذنت
ظرفِ آبی برساند به لبت کوزهگر از ما
کاش میشد نفسِ ما برود تا تو بمانی
جای هر زخمِ تو میمرد هزاران نفر از ما
زیرِ تیغ آمده بودیم برای تو بمیریم
دستِ ما را که گرفتی نگرفتند سر از ما
خاکِ عالم به سرِ ما که به گودالِ منایت
گشته خنجر به طوافِ سرِ تو بیشتر از ما
#هادی_همتی
دارم به دل ولایِ علی و اولاد علی...
زندگی ام فدایِ علی و اولاد علی...
فقیر و مستمندم ولی غمی ندارم
چونکه منم گدایِ علی و اولاد علی...
چه عشق بی نظیری،چه مادری!چه شیری!
دل شده مبتلایِ علی و اولاد علی...
ارثیه ی پدر بود اگر که گشته ام من
سینه زنِ عزایِ علی و اولاد علی...
من راضی ام که این سَر جدا شود ز پیکر
اما فقط برایِ علی و اولاد علی...
هر نَفَسی خدا را شُکر برای اینکه:
دارم به سَر هوایِ علی و اولاد علی...
در گیر و دار محشر وقتی که بی پناهم
من میزنم صدایِ علی و اولاد علی...
#هادی_همتی(دلسوخته)
هر بَشر یا به علی(ع) می نازد؛
یا که در هر دو جهان می بازد!
شُکر حَق که مَزّه ی عشق علی
خوب با طبع دلم می سازد!
#هادی_همتی (دلسوخته)
#امام_حسین_ع_مناجات
با دَم و بازدمِ نوحه بسوزان جگر از ما
آنچنان شعله بزن تا که نماند اثر از ما
قدمی رنجه کن و گنجِ غبارِ قدمت را
بده بر باد، که شاید برساند خبر از ما
تهِ بازار نشستیم، که ما را نپسندند
حرفِ سود و ضررش نیست، تو ما را بخر از ما
«دل» حسینیّهی سیّارِ تو و وقفِ غم توست
بیرقِ سرخِ سیاهیزدهات را ببر از ما
گنبدت آخرِ دنیاست، ته قصهی پرواز
امر کن تا که رسیدیم، بچینند پَر از ما
سرِ دنیای پس از مرگ، قرار است بیایی
روحمان بسته به امّیدِ تو بارِ سفر از ما
خاکِ بیآبِ کویریم، ولی کاش به اذنت
ظرفِ آبی برساند به لبت کوزهگر از ما
کاش میشد نفسِ ما برود تا تو بمانی
جای هر زخمِ تو میمرد هزاران نفر از ما
زیرِ تیغ آمده بودیم برای تو بمیریم
دستِ ما را که گرفتی نگرفتند سر از ما
خاکِ عالم به سرِ ما که به گودالِ منایت
گشته خنجر به طوافِ سرِ تو بیشتر از ما
#هادی_همتی
شعر عصر عاشورا...🖤
مناسب دشتی خوانی...
الهی خواهری هرگز به چشمش
زمین خورده برادر را نبیند...
نبیند قاتلی با خنجر خود
به روی سینه ی یارش نشیند
الهی خواهری در بین گودال
برادر را نبیند غرق در خون
نبیند پَنجه ی قاتل بگیرد
کُنَد موی برادر را پریشون...
که زینب دید آن روز مصیبت
برادر تشنه بود در زیر خنجر
به مَقتل دست و پا میزد حسینش
که صحرا پُر شد از فریاد مادر
حسینم وا حسینم وا حسینم
غریب و شاه بی لشکر حسینم
حسینم وا حسینم وا حسینم
شهید تشنه و بی سر حسینم
الهی کُشته را راحت گذارند
رها سازند دیگر آن بدن را
دگر دشمن نسازد سنگ باران
تَن صد پاره ی آن بی کفن را
الهی خواهری جسم برادر
بدون پیرُهن عریان نبیند
نبیند جسم خونین بردار
به زیر سُمّ مَرکب ها نشیند
که زینب دید با چشمان خونبار
شهیدش را به صحرا سر بُریده
و جسم پَرپَرش مانند یک گُل
خزان گردیده و در خون تَپیده
حسینم وا حسینم وا حسینم
غریب و شاه بی لشکر حسینم
حسینم وا حسینم وا حسینم
شهید تشنه و بی سر حسینم
#هادی_همتی (دلسوخته)
#مقتل #عاشورا #گودال
#امام_حسین_ع #روضه
ای دل بیا بالی بزن تا پَر بگیریم
راهی شویم در کربلا سنگر بگیریم
با هم بگیریم در بغل شش گوشه اش را
روضه برای کُشته ی بی سر بگیریم
ای دل بیا در علقمه اشکی بریزیم
مجلس برای میرِ آب آور بگیریم
فریادهای العطش می آید ای دل
باید عزا بر آل پیغمبر بگیریم
ای دل بیا با هم بسوزیم از مصیبت
وقتی خبر از حنجر اصغر بگیریم
ای دل جوانان بنی هاشم کجایند؟
باید سراغی از علی اکبر بگیریم
شد ارباً اربا روبروی چشم بابا
ای دل بیا تا روضه ی دیگر بگیریم
ای دل حسین فاطمه تنهای تنهاست
باید برای شاه دین لشکر بگیریم
باید که از داغ حسین عمری بسوزیم
باید به دشت کربلا سنگر بگیریم
#هادی_همتی (دلسوخته)
#امام_حسین_ع #کربلا
#امام_حسین_ع_مناجات
با دَم و بازدمِ نوحه بسوزان جگر از ما
آنچنان شعله بزن تا که نماند اثر از ما
قدمی رنجه کن و گنجِ غبارِ قدمت را
بده بر باد، که شاید برساند خبر از ما
تهِ بازار نشستیم، که ما را نپسندند
حرفِ سود و ضررش نیست، تو ما را بخر از ما
«دل» حسینیّهی سیّارِ تو و وقفِ غم توست
بیرقِ سرخِ سیاهیزدهات را ببر از ما
گنبدت آخرِ دنیاست، ته قصهی پرواز
امر کن تا که رسیدیم، بچینند پَر از ما
سرِ دنیای پس از مرگ، قرار است بیایی
روحمان بسته به امّیدِ تو بارِ سفر از ما
خاکِ بیآبِ کویریم، ولی کاش به اذنت
ظرفِ آبی برساند به لبت کوزهگر از ما
کاش میشد نفسِ ما برود تا تو بمانی
جای هر زخمِ تو میمرد هزاران نفر از ما
زیرِ تیغ آمده بودیم برای تو بمیریم
دستِ ما را که گرفتی نگرفتند سر از ما
خاکِ عالم به سرِ ما که به گودالِ منایت
گشته خنجر به طوافِ سرِ تو بیشتر از ما
#هادی_همتی