@babolharam_net/کربلایی حسین طاهری14001115eheyat-taheri-shoor9.mp3
زمان:
حجم:
1.52M
|⇦•دستم نمی گردد هرگز...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژه شب لیلة الرغائب و شب جمعه به نفس کربلایی حسین طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ليلة الرغائب است و اشك بر گونه ام جاری است
برای من حرم بنویس، نجف تا کربلا کافی است
#کربلا
#لیلة_الرغائب
4_5785113990417878517.m4a
زمان:
حجم:
629.3K
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
سرود میلاد حضرت رقیه سلام الله علیها
ملیکهیِ ... کربوبلا
بنتالحسین بیبیِ ما
یارقیّه اُمُّالبکاء
تویِ تمومِ سرزمینا
کربلایِ حسینو عشقه
خوش به حالِ هرکسی امشب
زائرِ بانویِ دمشقه
سیّدتی مدد رقیّه ۴
هِقْهِقِ تو چاووُشِتِه
عَلمِ عشق رو دوشِتِه
حرفِ عمّه تو گوشِتِه
تا پایِ جون میمونی پایِ ...
ولایتِ حیدر و ارباب
من پایِ روضه پا گرفتم
نوکرِ خونهَتونو دریاب
سیّدتی مدد رقیّه ۴
یارقیّه کوهِ کرم
دردتو به جون میخرم
منم مدافعِ حرم
تکفیریا اینو میدونن
پیمانِ خون با شما بستیم
ماها با ذکرِ یااباالفضل
گردنِ داعشو شکستیم
آقام آقام مدد اباالفضل ۴
#میلاد #یادواره #دمشق #کربلا
#حضرت_رقیه_سلام_الله_علیها
#دختر_که_داری_میشود_دردانهی_خانه
#ما_با_ولایت_زنده_ایم
#حسین_ایمانی
@babolharam_net/کربلایی حسین طاهری14001115eheyat-taheri-shoor9.mp3
زمان:
حجم:
1.52M
|⇦•دستم نمی گردد هرگز...
#سینه_زنی و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام ویژه شب لیلة الرغائب و شب جمعه به نفس کربلایی حسین طاهری•✾•
●━━━━━━───────
⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻
ليلة الرغائب است و اشك بر گونه ام جاری است
برای من حرم بنویس، نجف تا کربلا کافی است
#کربلا
#لیلة_الرغائب
#کربلا
منظر دلهای ماست کربوبلای حسین
مرغ دل ما زند پر به هوای حسین
یک نگهِ کربلا بِهْ بُوَد از صد بهشت
جنّت اهل دل است صحن و سرای حسین
دیدن باغ بهشت، مژده به زاهد دهید
زاهد و حور و قصور... ما و لقای حسین
تربت پاکش بُوَد داروی هر دردمند
دار شفای خداست کربوبلای حسین
مُلکِ سلیمان بود در نظرش بیبها
آنکه گدایی کند پیش گدای حسین
هر که رود کربلا بوسه به خاکش زند
بشنود از قدسیان، بانگ و نوای حسین
چون به عزاخانهاش پا نهی، آهسته نِهْ
بال ملائک بُوَد فرش عزای حسین
خندهکنان میرود روز جزا در بهشت
هر که به دنیا کند گریه برای حسین..
#هاشم_شکوهی
بسم الله الرحمن الرحیم
کربلا
هر جای کربلا
دارد نشان تربت اعلای کربلا
ما را که خواهشی
در سینه نیست غیر تمنّای کربلا
کور است در جهان
چشمی که نیست محو تماشای کربلا
خاکی بهشتی است
این است رمز و راز معمای کربلا
در راه اربعین
پی بردهام به معجزهی چای کربلا
با وعدهی ظهور
سبز است راه روشن فردای کربلا
گریان که میشویم
در چشم ماست صحنهی زیبای کربلا
گریه به سود ماست.
یک قطره اشک ضامن یومالورود ماست
پای غم توایم
اینغمهمانغماست که بودونبود ماست
این غم که از ازل
در جان ما و باور ما و وجود ماست
با این همه، خوشیم
از ریشهی محبت تو تاروپود ماست
ما اهل سجدهایم
تا خاک کربلای تو مهر سجود ماست
ذکر حسین شد
ذکریکه لحظهی غموشادی سرود ماست
در این مسیر سخت
دریای کربلای تو پایان رود ماست
جز غم عزیز نیست
پای غم تو شادی عالم عزیز نیست
ما اهل گریهایم
گریهکن تو پیش خدا کم عزیز نیست
در چشمهای ما
کوثر کههست چشمهیزمزم عزیز نیست
جانها فدای تو
در امتحانِعشق تو جانهم عزیز نیست
باتو خوشاست عمر
اما بدون لطف تو یکدم عزیز نیست
کل کتابها
اندازهی لهوف و مقرّم عزیز نیست
چون ماهعشق توست
ماهی شبیه ماه محرم عزیز نیست...
آرامشم حسین
ناز تورا به جانودلم میکشم حسین
تنها نه صبح من
خیساست هرشب ازغمتو بالشم حسین
ابرم که بوده است
نام تو بهترین سبب بارشم حسین
طوفان شدهست و من
در زیر پرچم تو در آسایشم حسین
با تو بهشتیام
بیتو اگرچه لایق فرسایشم حسین
علمم خدایی است
وقتی که میشود همهی دانشم حسین
رزق مرا بده
غیر از زیارت است مگر خواهشم حسین؟
تنها نه غم گریست
نام حسین را که نوشتم قلم گریست
اشکی نداشت چشم
آن را به حق فاطمه دادم قسم، گریست
با ارزش است آن
چشمی که پای روضهی تو دمبهدم گریست
در بین روضهها
خوشبخت آنکسی که بهیاد حرم گریست
در راه کربلا
گوشه به گوشه زائر تو هر قدم گریست
شافی محشر است
چشمان ما برای تو با این رقم گریست
حسرت زیاد خورد
هرکس که در مصیبت ارباب کم گریست
#مجتبی_خرسندی
#کربلا
#محرم
ای دل بیا بالی بزن تا پَر بگیریم
راهی شویم در کربلا سنگر بگیریم
با هم بگیریم در بغل شش گوشه اش را
روضه برای کُشته ی بی سر بگیریم
ای دل بیا در علقمه اشکی بریزیم
مجلس برای میرِ آب آور بگیریم
فریادهای العطش می آید ای دل
باید عزا بر آل پیغمبر بگیریم
ای دل بیا با هم بسوزیم از مصیبت
وقتی خبر از حنجر اصغر بگیریم
ای دل جوانان بنی هاشم کجایند؟
باید سراغی از علی اکبر بگیریم
شد ارباً اربا روبروی چشم بابا
ای دل بیا تا روضه ی دیگر بگیریم
ای دل حسین فاطمه تنهای تنهاست
باید برای شاه دین لشکر بگیریم
باید که از داغ حسین عمری بسوزیم
باید به دشت کربلا سنگر بگیریم
#هادی_همتی (دلسوخته)
#امام_حسین_ع #کربلا
فرش سیاه جاده نقش ردِّپا داشت
آئینه ی روحی ترک خورده جلا داشت
این خاک،خاک پاک،عطری آشنا داشت
انگار بوی تربت مُهر مرا داشت
راه نجف تا کربلا آغاز می شد
بال کبوترها یکایک باز می شد
چشمان دنیا محو این پرواز می شد
این کوچ یک مقصد به نام:"کربلا" داشت
حسِّ خوشی دارد پیاده راه رفتن
مانند سربازِ سپاهِ شاه رفتن
شب از مسیر آسمان تا ماه رفتن
شب..،جاده..،خیلی عابر سر به هوا داشت
این عشق،مجنون را به لیلا می رساند
شاه و گدا را پای سفره می نشاند
آهندلی را تا حریمش می کشاند
انگار که شش گوشهاش آهنرُبا داشت
موکب به موکب ناله ی جانکاه خوب است
با سینه زنهایش شَوی همراه..،خوب است
آنقَدر طعم روضه ، بین راه ، خوب است
زائر همیشه قَدر آهی،اشتها داشت
هر موکبی که پابرهنه می رسیدم
بانگ هَلابیکُم هَلابیکُم شنیدم
طعم خوش چای عراقی را چشیدم
آن استکان هایی که طعم باده را داشت
ما آیه های روشن فتح المبینیم
فرزند خاکی امیرالمومنینیم
ما سینه زن های یل ام البنینیم
آن کوه که هر صخره را بر سجده وا داشت
بی دغدغه..،بی دردسر..،ساده..،همیشه
با گریه کارم راه افتاده همیشه
زهرا هر آنچه خواستم داده همیشه
مادر هوای کودکش را هر کجا داشت
موکب به موکب با برادر های دینی
با همسفرهای شریف اربعینی
تا صبح گرم گفتگو و شب نشینی
الحقُّ وَ الاِنصاف هر لحظه صفا داشت
اینجا کسی جز اشک دارایی ندارد
نام و نشان ها نیز کارایی ندارد
در عشقبازی مُدَّعی جایی ندارد
در راه می مانَد..،کسی که ادعا داشت
شبگریه ها بغضگلو را حفظ می کرد
با یار حال گفتگو را حفظ می کرد
این آبله ها آبرو را حفظ می کرد
هرسربلندی در کف پا ، زخم ها داشت
یاد رقیه راهِ ناهموار رفتم
در نیمهشب..،با زخم پا..،دشوار رفتم
با رخت پاره در دل انظار رفتم
امّا مگر این راه چشمی بی حیا داشت!؟
این روزها از درد می بارم دوباره
از هجر تو گریه شده کارم دوباره
قصد گریز روضه را دارم دوباره
می گویم از ذبحی که خیلی ماجرا داشت
با قامتی خم خانمی از حال می رفت
تا سمت جسمی درهم و پامال می رفت
آن روضه خوانی که تهِ گودال می رفت
روی سر خود چادر خیرالنسا داشت
اهل قُریٰ بال و پرش را جمع کردند
با چه مشقَّت پیکرش را جمع کردند
انگشت بی انگشترش را جمع کردند
شکرخدا که روستاشان بوریا داشت
#کربلا
#بردیا_محمدی
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
نوحه واحد - شهادت حضرت معصومه سلام الله علیها
کریمه یِ آلِ عبایی زینبُ الرّضایی
آیینه یِ خیرُالنسایی فخرُالاولیایی
چون صحن و سرات
صحن و سرایِ زهراست
پس زائرِ تو
شبِ شهادت مولاست
یاسیدتی یامولاتی معصومه (۴)
آرزومه بارون بگیره حالم زیر و رو شه
این سینه زن با یک نگاهت صاحبِ آبرو شه
در مکتبِ ما
عزّت یعنی خدمت
کِی می شود
قسمتم شهادت
یاسیدتی یامولاتی معصومه (۴)
افتخارمه نوکریِ نوکرایِ حسین
یه روز می میرم من رو خاکِ کربلایِ حسین
یا ثارالله
یا قتیلَ العبرات
هر چی دارم
فدایِ تو و روضه هات
یا ثارالله ابی عبدالله الحسین (۴)
#شهادت #حضرت_معصومه_سلام_الله_علیها
#نوحه_واحد #قم #کربلا
#حسین_ایمانی
#حسین_جان #شب_جمعه #کربلا
چیست جنت جز همین صحن و سرایت یا حسین
زنده ام تنها به عشق کربلایت یا حسین
صبح محشر شک ندارم همنشین فاطمه ست
هرکه اشکی ریخت در بزم عزایت یاحسین
هرچه داریم و نداریم از سر لطف شماست
بچه های ما فدای بچه هایت یا حسین
من بمیرم رو زدی بهر دوقطره آب، آه
ای که دریاها همه غرق عطایت یا حسین
پیرمرد داغدیده ناسزا گفتن نداشت
کاش میکردند حالت را رعایت یا حسین
.....
هرچه پل پشت سرم بوده خرابش کرده ام
دلخوشم تنها به اشک روضه هایت یا حسین
#محمود_یوسفی
#امام_حسین_علیه_السلام
#کربلا
باز آیدم نسیم ز بستان کربلا
دارد حکایت از گل و ریحان کربلا
بگْشوده است خازن جنّت مگر دری
از باغ خلد و روضهٔ رضوان کربلا؟
یا بر زمین چکیده از آن خون که ریختند
اهل عناد در صف میدان کربلا؟
آید به گوش نالهٔ طفلان که میدوند
از خوف دشمنان به بیابان کربلا
مانند شمع سوزم و ریزم ز چشم، اشک
یاد آورم ز شمع شبستان کربلا
روزی که جان دهیم، به یاد تو جان دهیم
ماراست قبله خاک درخشان کربلا
روزی که سر ز خاک بر آریم، آرزوست
نور جمال صاحب ایوان کربلا
فطرس! سلام ما برسان چون که بگذری
بر تربت مطهّر سلطان کربلا
این چند بیت، تحفهٔ مور است و «آیتی»
آورده است نزد سلیمان کربلا
محمدحسین #آیتی_بیرجندی
#امام_حسین علیهالسلام
#کربلا
#غزل
🔹یا حسین🔹
کربلا گفتم، دلم لرزید، گفتم: یا حسین
اشک روی گونهام غلتید، گفتم: یا حسین
باد سرگرم نوازش بود با گلبرگها
باغبان هر شاخه گل را چید، گفتم: یا حسین
ابرهای آسمان گلرنگ شد وقت غروب
رفت در دریای خون خورشید، گفتم: یا حسین
رد شدم از صحن سقاخانۀ «شهر بهشت»
هر کبوتر آب مینوشید، گفتم: یا حسین
داشتم در دست خود تسبیح سرخی از عقیق
دانههایش هر طرف پاشید، گفتم: یا حسین
نام «ثارالله» را بردند هفتاد و دوبار
خاطرات جبهه شد تجدید، گفتم: یا حسین
حاجیان «روز دهم» گفتند در کوی منا
عید قربان است، ما را عید، گفتم: یا حسین
در طواف کعبۀ ششگوشه، از من بیدلی،
معنی لبیک را پرسید، گفتم: یا حسین
قاری قرآن تلاوت کرد از اصحاب کهف
برگ قرآن را که میبوسید، گفتم: یا حسین
چشم در چشم برادر، دست در دست پدر
دختری معصوم میخندید، گفتم: یا حسین
شیرخواری نازنین با لایلایِ مادرش
در دل گهواره میخوابید، گفتم: یا حسین
از شقایق رسم عشق و عاشقی آموختم
هر کسی داغ برادر دید، گفتم: یا حسین
#محمدجواد_غفورزاده