#امام_هادی_ولادت
#دوبیتی
امشب به جهان نور مبین می آید
بر شیعه بگو حبل متین می آید
از بیت جواد ابن رضا هادی دین
همنام امیر مومنین می آید
#رضا_یعقوبیان
#امام_هادی_ولادت
#دوبیتی
سرچشمه فیض حی سرمد آمد
آئینۀ نور حُسن احمد آمد
تبریک به ثامن الحجج باید گفت
چارم علی آل محمّد آمد
#سید_هاشم_وفایی
#امام_هادی_ولادت
دلا در خانۀ ابن الرّضا ابن الرّضا را بین
چراغ و چشم زهراغ و علیّ مرتضی را بین
ز انوار رخ ابن الرّضا روشن فضا را بین
فروغی دلنشین و دلربا و جانفزا را بین
عروس حضرت زهرا بهار شادی آورده
برای شیعیان امشب امام هادی آورده
دو چشم دل ز هم بگشا که حسن دادگر بینی
در ابناء بشر آیینۀ خیر البشر بینی
در آغوش جواد ابن الرّضا قرص قمر بینی
بیا تا نخل سر سبز ولایت را ثمر بینی
دوباره شیعه را از نور حق دل منجلی آمد
که از سوّم محمّد (ص) در جهان چارم علی آمد
فروغ حسن غیب ذات سبحانه پیدا شد
یگانه لالۀ ریحانه را ریحانه پیدا شد
همه گیرید جان بر کف رخ جانانه پیدا شد
به گرد شمع رویش یک جهان پروانه پیدا شد
زمین، در سینه خورشید خداوندت مبارک باد
جواد ابن الرّضا میلاد فرزندت مبارک باد
موحّد گشته دل با یاد بسم الله ابرویش
زبور، انجیل، قرآن را بخوان در مُصحف رویش
جواد ابن الرّضا چون شاخۀ گل می کند بویش
دل پیغمبران یکسر اسیر طُرّۀ مویش
چه خوانم مهر یا مه یا چراغ انجمش خوانم
همان بهتر که خود ابن الرّضای دوّمش خوانم
به سیرت مظهر واجب به صورت صورت امکان
به رخ و الشّمش و مو و اللّیل و دل عرش استوی الرّحمان
فیوضاتش رسد هم بر ملک پیوسته هم انسان
عبارات و کلام روح افزایش اخ القرآن
به بازار ولایت پوسف زهراست این مولود
یم دو گوهر است و دُرّ نُه دریاست این مولود
علی نام و محمّد (ص) صورت است و بوالحسن کنیت
بیانش دُرّ، دلش دریا، کفش باران، دمش رحمت
کلامش نور و مهرش دین و حبّش معنی طاعت
ولیّ خالق منّان امام عالم خلقت
امامت جاودان از او قیامت را امان از او
حقیقت را زبان از او طریقت را نشان از او
به کویش بندگی کن خواهی ار عبد خدا گردی
بخوان اوصاف او تا با پیمبر هم صدا گردی
مبادا لحظه ای در عمر خود از او جدا گردی
بکوش انسان که در خطَّ تولاّیش فدا گردی
بقا خواهی فنا در مکتب سرخ ولایت شو
جمال هادی آل محمّد (ص) بین هدایت شو
خرد را آبرو با آبرویش بستگی دارد
وجود عالم هستی به مویش بستگی دارد
حیات جاودان بر آب جویش بستگی دارد
شفای دردها بر خاک کویش بستگی دارد
وجود ما به مهر آن امامی مفتخر گردد
که شیر وحشی از آهو به گردش رام تر گردد
زهی بحری که همچون عسکری در دل گهر دارد
زهی ماهی که از خورشید رویی خوب تر دارد
به پیشانی فروغ حجّت ثانی عشر دارد
به صلب خویش مولانا امام منتظر دارد
سلام ما به ابناء و به آباء گرام او
خوشا آن کس که شد آن هادی عترت امام او
خوشا آنکو کنار تربتش اشک رجا دارد
شرار ناله، سوز سینه، حال التجا دارد
بدل حال مناجات و به لب ذکر دعا دارد
خداوندا دلم پیوسته شوق سامرا دارد
امامی گز نگاهش درد انس و جان دوا گردد
عجب نبود که «میثم» هم از او حاجت روا گردد
#غلامرضاسازگار
#امام_هادی_ولادت
#امام_هادی_مدح
آمده تا سخن از چشم خود آغاز کند
دهمین پنجره را سمت خدا باز کند
تا که یک پرده، خدا را به من ابراز کند
جگر شیر بیارید که اعجاز کند
دهمین مرتبه امروز، قیامت آمد
علیِ آخرِ دنیای امامت آمد
ردّ پایش همه جا قبلهنما میسازد
خطّی از جامعهاش، جامعه را میسازد
خادم خانهاش از خاک، طلا میسازد
کرمش نیز به شدت به گدا میسازد
بیسبب نیست اگر عادتشاحسان شدهاست
نوۀ ارشد آقای خراسان شده است
گوشۀ صحن عجب حال و هوایی دارم
برسرم سایۀ ایوان طلایی دارم
از سر سفرۀ او نان و نوایی دارم
سامراییام و عادت به گدایی دارم
سامرا، کرب و بلایی به نظر میآید
این دو ششگوشه، به دنیا چقدر میآید
#مجید_تال
#امام_هادی_ولادت
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانۀ او بسته ایم دل
امشب که جلوه گر شده خورشید طلعتش
منت خداى را که به ما کرده مرحمت
توفیق برگزارى جشن ولادتش
تبریک باد بانوى کبرى سمانه را
کین غنچه بر دمید ز گلزار عصمتش
ماه تمام و نیمۀ ذى حجه مطلعش
خیر کثیر وکوثر قرآن بشارتش
این است آن امام که تقدیر ایزدى
بعد از جواد داده مقام امامتش
این است آن امام که ذرات کائنات
اقرار کرده اند به جود و کرامتش
این است آن امام که در برکة السّباع
شیران شوند رام و گذارند حرمتش
این است آن امام که از نقش پرده هم
ایجاد شیر زنده کند حکم قدرتش
این است آن امام که دشمن به چند بار
رخسار عجز سوده به درگاه عزتش
سر تا به پاى عاطفه و مرحمت ولى
دشمن به لرزه آمده از برق هیبتش
آن سومین ابوالحسن از خاندان وحى
چون سه على دیگر باشد عبادتش
افزون ز ریگ هاى بیابان عطاى او
بیش از ستاره هاى درخشان فضیلتش
مائیم و دست و دامن آن حجت خدا
چون نا امید کس نشود از عنایتش
گردیده ایم جمع به ذیل لواى او
افکنده ایم دست به دامان رحمتش
از آستان قدس رضا هدیه مى کنیم
آه دلى به غربت و اشکى به تربتش
یارب بحق فاطمه با فتح کربلا
بگشا بروى ما همه راه زیارتش
از لطف آن امام (مؤید) مؤید است
کو را نشان خدمت آل محمد است
#سیدرضا_مؤید
#امام_هادی_ولادت
#دوبیتی
بر جامعه و پیام نورش صلوات
بر هادی و بر شب حضورش صلوات
او راست نبیره ای نهان از دیده
بفرست به تعجیل ظهورش صلوات
#میثم_مومنی_نژاد
#امام_هادی_ولادت
#امام_هادی_مدح
ای دهم حجّت خدای ودود
هادی ملک خالق معبود
آفرینش یم عنایت تو
هادیان بندۀ هدایت تو
ای فدایّی تو اب و اُم ما
ای تو ابن الرّضای دوّم ما
همه عالم یم عنایت تو
اولیا تشنۀ ولایت تو
ای تو باب المراد اهل البیت
نور چشم جواد اهل البیت
آفتاب رخ هو القیّوم
همه ی حسن چارده معصوم
معرفت سایه ای ز قامت تو
نور، یک جلوه از کرامت تو
روی تو آیت هوالموجود
به وجود تو بسته کلّ وجود
حلم ها لاله ای ز گلشن تو
علم ها خوشه ای ز خرمن تو
روح، قربانی تن پاکت
تن، غباری به دامن خاکت
بال جبریل فرش مجلس تو
گل نرگس نثار نرگس تو
ابر بارنده فیضی از جامت
شیر درّنده در قفس رامت
چشم دشمن به لطف و رحمت تو
متوکّل حقیر عزّت تو
نور الانوار کلّ اجدادی
سیّدی یا علیّنا الهادی
جامعه سطری از عبارت تو
انبیا عاشق زیارت تو
در خراسان، مدینه، سامرّا
نجف و کاظمین و کرب و بلا
زائرین هر کجا که مهمانند
جامعه با دم تو می خوانند
کیست ابن الرّضای دوّم، تو
در امامان علیّ چارم، تو
به مزار مطهّر تو سلام
به عروس و به خواهر تو سلام
بوی احمد دمد ز یاسمنت
از رواق مقدّس حسنت
زده بر سر هوای سامره ام
خاک پای گدای سامره ام
سامره آفتاب سینه ی من
کربلای من و مدینۀ من
سامره شهر نور، شهر شرف
سامره باغی از بهشت نجف
سامره در زمین بهشت اله
آسمان دو آفتاب و دو ماه
تو ولیّ خدای دادگری
تو جوادالائمّه را پسری
تو ز هر وصف خوب، خوب تری
تو به یک چهره چارده قمری
تو علیّ علیّ و فاطمه ای
تو چراغ هدایت همه ای
به دعای تو سنگ گل آرد
به ولای تو ابر می بارد
هم تو گفتیّ و هم خداست گواه
من اطاکم فقد اطاع الله
تو زعیمی تو رهبری تو امام
حق بود از تو با تو در تو مدام
ذکر حق چیست ذکر خیر شما
کیست میزان حق به غیر شما
بی دمت آدمی نمی ماند
به خدا عالمی نمی ماند
طایر وحی از تو دانه گرفت
در ریاض تو آشیانه گرفت
من اتاکم نجی سرود سرود
به شما خاندان درود درود
شمع بزم اخوّتید شما
اهلبیت نبوّتید شما
در زمین در سپهر در افلاک
هر که شد بی شما هلاک هلاک
چشم دل بی چراغتان کور است
شاهد من کلامُکم نور است
به خداوندی خدا سوگند
به محمّد به انبیا سوگند
به کتاب و به مکّه و به حرم
به صفا و به مروه و زمزم
به مدینه به خاک قبر رسول
به مزاری که گم شده ز بتول
به شهیدان بدر تا امروز
به شهادت به مرگ ظالم سوز
این کلام خدای دادار است
مهرتان خلد و بغضتان نار است
روح قرآن بود بیان شما
جان «میثم» فدای جان شما
#غلامرضاسازگار
#امام_هادی_ولادت
امشب بشیـر از جانب حی تعالی آمده
گوید که یاسینی دگر از صلب طاها آمده
یــا کوثــری از دامــن امابیهــا آمده
چـارم علـی در مجمع اولاد زهرا آمده
از نسل مصباح الهدی هادی به دنیا آمده
نور هدایت تافته هم در عرب هم در عجم
کهف التقی، بـدرالشرف، نورالهدا، ابنالرضا
رخ رحمه للعالمین هیبت علی مرتضی
قرآن از پـا تـا بـه سر توحید از سر تا به پا
هر دیده بر او یک حرم هر دل بر او یک سامرا
هم وجـه ذات کبریـا هـم نجل ختمالانبیا
آیینـۀ حسن قـدم بگـذاشت در عالـم قدم
از آیـۀ «اللهُ نور» افکنده گل سیمای او
نام دلآرایش علی، قلب محمّد جای او
در چشم عرش کبریـا پیداست جای پای او
دل، حج بجـا آرد ولـی در طوف سامرای او
جود و کرم، بذل و عطا، یک قطره از دریای او
عالم اگر سائل شود در پیش بذل اوست کم
چشم عطا بر درگه و چشم کرم بر دامنش
یعقوبهـا بینـا شوند از نفخـۀ پیراهنش
نور الهـی در دلش روح محمّـد در تنش
قرآن، کتـاب منقبت مداح ذات ذوالمنش
شیرین دعای جامعه از منطق شور افکنش
بیـن زیـارات دگـر این جامعـه گشته علم
باغ بهشت من بود صحن و سرای سامره
مرغ دلـم دائـم زنـد پـر در هـوای سامره
تا چهره بگذارم شبی بـر جایجای سامره
سعی و صفا و مـروهام باشد صفای سامره
ای کاش یارب میشدم عمری گدای سامره
هرچند دائم خویش را بینم کنار آن حرم
ای آفتاب شهر دل روی جهـانآرای تو
ای گشته زیبایی خجل از طلعت زیبای تو
روی خدا را اهل دل دیدند در سیمای تو
نور خـدا میتابـد از سرداب سامرای تو
دُر کرامت ریختـه از لعل گوهـرزای تو
در زیر بـارِ منتت پشت فلک گردیـده خم
تو وجـه حـی داوری یابنالجواد ابنالرضا
تو احمدی تو حیدری یابنالجواد ابنالرضا
تو جسم ایمان را سری یابنالجواد ابنالرضا
تو روح را بال و پـری یابنالجواد ابنالرضا
از هرچه گویم برتری یابنالجواد ابنالرضا
چون مینگارم وصف تو در دست میلرزد قلم
من عبـد بیپا و سـرم اما سر و سرور تویی
ساحل تویی دریا تویی کشتی تویی لنگر تویی
گمگشتگان را تا ابد هادی تویی رهبر تویی
علم و کمال و فضل را گردون تویی محور تویی
لبتشنگان نـور را ساقی تویی ساغر تویی
باشد که از لطف و عطا جامی کنی بر ما کرم
تو هادی و بـا نور خود ما را هدایت میکنی
تو دوستـان خویش را مست ولایت میکنی
در گیرودار حشـر، هم از مـا حمایت میکنی
بر خصم خود هم بس که آقایی عنایت میکند
برما عنایت نـه! که لطف بینهایت میکنی
ای وصف تو خیرالکلام ای لطف تو خیرالنعم
ای داده ذات حق تو را بر خلق عالم برتر
جـد امـام منتظـر! بـاب امـام عسکری!
جوشد ز تیغ مهدیات نور عدالتگستری
از ما سراسر تیرگی از تو همه روشنگری
«میثم» کند با مدح تو پیوسته گوهرپروری
باشد که جوشد مدح تو از خامۀ او دمبهدم
#غلامرضا_سازگار
#امام_هادی_ولادت
#دوبیتی
یک جلوه ی دلپذیر تکرار شده است
لبخند مهی منیر تکرار شده است
بر دست محمد است انوار علی
آیینه ای از غدیر تکرار شده است
#میثم_مومنی_نژاد
#امام_هادی_ولادت
لطف امام هادى و نور ولایتش
ما را اسیر کرده به دام محبتش
بر لطف بى کرانۀ او بسته ایم دل
امشب که جلوه گر شده خورشید طلعتش
منت خداى را که به ما کرده مرحمت
توفیق برگزارى جشن ولادتش
تبریک باد بانوى کبرى سمانه را
کین غنچه بر دمید ز گلزار عصمتش
ماه تمام و نیمۀ ذى حجه مطلعش
خیر کثیر وکوثر قرآن بشارتش
این است آن امام که تقدیر ایزدى
بعد از جواد داده مقام امامتش
این است آن امام که ذرات کائنات
اقرار کرده اند به جود و کرامتش
این است آن امام که در برکة السّباع
شیران شوند رام و گذارند حرمتش
این است آن امام که از نقش پرده هم
ایجاد شیر زنده کند حکم قدرتش
این است آن امام که دشمن به چند بار
رخسار عجز سوده به درگاه عزتش
سر تا به پاى عاطفه و مرحمت ولى
دشمن به لرزه آمده از برق هیبتش
آن سومین ابوالحسن از خاندان وحى
چون سه على دیگر باشد عبادتش
افزون ز ریگ هاى بیابان عطاى او
بیش از ستاره هاى درخشان فضیلتش
مائیم و دست و دامن آن حجت خدا
چون نا امید کس نشود از عنایتش
گردیده ایم جمع به ذیل لواى او
افکنده ایم دست به دامان رحمتش
از آستان قدس رضا هدیه مى کنیم
آه دلى به غربت و اشکى به تربتش
یارب بحق فاطمه با فتح کربلا
بگشا بروى ما همه راه زیارتش
از لطف آن امام (مؤید) مؤید است
کو را نشان خدمت آل محمد است
#سید_رضا_مؤید
#امام_هادی_ولادت
جلوه ای از جبروت آوردند
سوره ای از ملکوت آوردند
اَبری از جنس بهار و باران
به سر این بَرَهوت آوردند
به درِ خانه ی آقا یک شهر
همگی دست قنوت آوردند
به تماشای تو آدم را باز
از بهشتش به هبوط آوردند
از سرِ سفره ی زهرا امشب
محضِ لبخند تو قوت آوردند
آب و آیینه و قرآن این است
نوه یِ شاهِ خراسان این است
قبله خوب است همین در باشد
علیِ آلِ پیمبر باشد
چارمین نادِعلی را گفتند
باید این نام مکرر باشد
چار دیواری کعبه یعنی
چارسو جانب حیدر باشد
جامعه خواندم و گفتند که آن
با مفاتیح برابر باشد
بگذار از لب بامت نرویم
دل ما مثل کبوتر باشد
گیسویی دین و دلِ ما برده
خاصه وقتی که معطر باشد
آی همنامِ رضا آمده است
مغزِ بادامِ رضا آمده است
زلف تو کاش مجعد نشود
دل در این شام مُردد نشود
تو علی هستی و مانند علی
هیچکس صاحبِ مسند نشود
هست تاسامره و سردابش
حالِ ما شکر خدا بد نشود
جز نسیمی که پُر از عطر شماست
کاش از کوچه ی ما رد نشود
دلِ من رفت به کویَت گفتم
رفتِ تو کاش که آمد نشود
گره ام دستٍ تو بود و واشد
کار دستِ تو نباشد نشود
صدو ده مرتبه ممتد گفتیم
یاعلی ابن محمد گفتیم
دیدنت جامه دریدن دارد
یا که انگشت بریدن دارد
مژه ام خاکِ مسیرت را خورد
الحق این سُرمه،کشیدن دارد
ارزشش داشت پریشان باشیم
نازِ این زلف خریدن دارد
دلِ من میتپد آقا چه کنم
آهویی میلِ رمیدن دارد
ما رسیدیم و زمین اُفتادیم
بوسه از خاکِ تو چیدن دارد
آنچه گفتند در اوصافِ شما
دیدن و دیدن و دیدن دارد
علیِ عالیِ اعلیٰ هادیست
دهمین معنیِ زهرا هادیست
مثل یک آینه ام می شکنم
که تَرَک خورده ترین قلب منم
سامرایِ تو بنا شد اما
من پریشانِ امام حسنم
بعد تو وقف بقیع،کاش شود
عمر من صرفِ حرم ساختنم
حضرت هادی ما مهدی کو
من اویسم به هوایِ قرنم
گریه ام را به محرم برسان
کشته ی روضه ی یک پیرهنم
خواهری گفت که ای وای حسین
مادری گفت که ای بی کفنم
کاروان آه که آمد از راه
هرکه دارد هوسش بسم الله
#حسن_لطفی
#امام_هادی_ولادت
#دوبیتی
امشب به سما دُرِّ هما میریزد
چون برگ خزان گناه ماه میریزد
از یمن ولادت امام هادی
رحمت ز حریم کبریا میریزد