#امام_هادی_ولادت
شمیم عطر رحمت می وزد از کوچه ها امشب
دوباره دیده شد در آینه وجه خدا امشب
میان گاهواری که ملک گهواره جنبان است
به جلوه آمده روی علیِ مرتضی امشب
بخوان چندین فراز از جامعه در نیمه ای از شب
که حال دیگری دارد مناجات و دعا امشب
چرا باید به دارو و دوا و نسخه دل بندم
چرا که نام هادی می شود درد و دوا امشب
ز یمن مقدم مولود زهرا حضرت هادی
شده آیینه بندان خانه ی ابن الرضا امشب
شبیهِ کنج ایوانِ طلا، در کنج این هجره
نشستن پای گهواره عجب دارد صفا امشب
دخیل دامن این نازدانه شهرِ پیغر
نمایان شد که فرقی نیست در شاه و گدا امشب
نه اینکه در مدینه کوچه های شهر روشن شد
چراغان می شود از نور او عرض و سما امشب
شب میلاد، ساقی پر کند جام مرا از می
چه شوری در زمین و آسمان گشته به پا امشب
شده عرش برین شهر مدینه، لیک می دانم
خبرهایی است در هر جای جایِ سامرا امشب
دمِ بابُ الجواد آنگونه خیلِ زایران دیدم
که گفتم هست این میخانه هم دارالشفا امشب
#رضا_باقریان
#امام_هادی_ولادت
#دوبیتی
هردم به دم امام هادی صلوات
هم بر کرم امام هادی صلوات
ای شیعه بیا و با ملائک بفرست
ناز قدم امام هادی صلوات
#عبدالزهرا
#امام_هادی_ولادت
#دوبیتی
پیغام بشارت از منادی آمد
هنگامه ی شوق و شور و شادی آمد
بفرست به شکرانه پیاپی صلوات
در بیت جواد امام هادی آمد
از روز ازل زمین غلام هادی است
مرهون کرامت امام هادی است
" العبد و ما فی یده مِنْ مولاه"
یعنی سند دلم به نام هادی است
#کمیل_کاشانی
#امام_هادی_ولادت
دلم امشب گدای سامراست
از تو غیر از تو را نخواهم خواست
یا علیّ النقیٍ الهادی
حرم تو بهشت قرب خداست
آسمان خاکبوس گنبد تو
کهکشان پیش پای تو برخاست
«مهبط الوحی و معدن الرحمه»
دل دریایی و زلال شماست
ذره با یک اشاره ات خورشید
قطره با یک نگاه تو دریاست
« من عصاکم فقد عصی الله »است
که مطیع شما مطیع خداست
قصه ی دوستی تان مولا
شرح و تفسیر وال من والاست
«قد نشرتم شرایع الاحکام»
راه غیر از شما فریب و خطاست
«قولکم صدق ، فعلکم حقٌّ
امرکم متبع » که حکم قضاست
بسته بر بال هر ملک آمین
نفس جاری تو عین دعاست
«من اتاکم نجی» ، برای همه
آن ضریح شکسته قبله نماست
مشعل جامعه کبیره ی تو
به یقین رهگشای اهل ولاست
هر فرازش کتاب معرفت است
سطر سطرش شعور و شور افزاست
و خدا در طلیعه ی خلقت
عرش خود را به نورتان آراست
برج و باروی اقتدار شما
تا قیامت بلند و پا بر جاست
بزم می ، برکة السباع ، ای وای
روضه هایت گریز عاشوراست
خاکبوس در تو سلطان است
هرکه بیچاره ی تو شد آقاست
#کمیل_کاشانی
#امام_هادی_ولادت
#دوبیتی
بر پایه اصول را بنا باید کرد
بر هادی راه اقتدا باید کرد
پیش از نجف و قدم به وادی غدیر
تعظیم به سوی سامرا باید کرد
#قاسم_نعمتی
#امام_هادی_ولادت
#دوبیتی
گلنغمۀ شادی از منادی آمد
از سوی مدینه بانگ شادی آمد
با آمدن طنین بال جبریل
عطر نفس امام هادی آمد
#سیدهاشم_وفایی
#امام_هادی_ولادت
باز دلم در هوايِ حضرت هادي
پرزده تا سامرايِ حضرت هادي
مي كِـشدم سمت بارگاه رفيعش
جَذْبه ي گنبدْ طلايِ حضرت هادي
پَر زده ام تا كــه آشيانه بگيــرم
گوشه ي صحن و سرايِ حضرت هادي
بارِ سفر بسته از دلم ، غمِ عالَم
در دلِ بيتُ الــولايِ حضرت هادي
جامعه را خط به خط،به چشم كشيدم
با نَفَسِ دلگُشـــايِ حضرت هادي
بلكه هدايت شَوَم ، مُدام مي اُفتم
مُلتمــسانه به پايِ حضرت هادي
چاييِ شيرينِ مُوكبِ دَمِ صحن است
دارويِ دارُ الشّـــفايِ حضرت هادي
زاده ي إبنُ الرّضاست،حضرت حق هم
---هست رضا، با رضايِ حضرت هادي
نيمه ي ذي الحجّه مي رسد،چه قشنگ است
---ذبح شَدن ، در مِــنايِ حضرت هادي
نيمه ي ماه است و بين ماه هويداست
عكــسِ رُخِ دلــرُبايِ حضرت هادي
بُرده دل از حضرت جوادُ الائمّـــه
چهره ي چون مرتضايِ حضرت هادي
اي به فداي لبــش كه غنچـه ي بوسـه
---كـــاشته بر گونه هايِ حضرت هادي
"فاطمــه" آورده گُـل براي "سمــانه"
در عــوضِ رو نــمايِ حضرت هادي
گرچه زمينش كشيده است در آغوش
مســـندِ عرش است جايِ حضرت هادي
كوريِ چشمان شورِ خصم،بلند است
---قامـتِ سبـــزِ لوايِ حضرت هادي
كاش كه "سائل"شبي كنار ضريحش
شعــر بخواند برايِ حضرت هادي
#محمد_قاسمی
#امام_هادی_ولادت
#دوبیتی
پاینده اگر جلال قربان و غدیر،
تابنده وگر جمال قربان و غدیر،
میلاد تو نازیم! که در بین دو عید
شد حلقهی اتّصال قربان و غدیر
#جواد_هاشمی_تربت
#امام_هادی_ولادت
عشق در جانم شرار انداخته
شوق ، ذوقم را به كار انداخته
مى زنم پر در هواى اهل بيت
مى سرايم در ثناى اهل بيت
طبع من امشب گل افشانى كند
از دلم رفع پريشانى كند
نه فقط من ، عالمى در شادى است
گاه ميلاد "امام هادى" است
نُه فلك در نور سامرا گم است
جلوه ی ابن الرضاى دوم است
مشرق چشمش طلوع آفتاب
سينه ی او دفتر امّ الكتاب
دامن شرم و حيا گهواره اش
بوسه گيرد حُسن از رخساره اش
بس كه دارد حُسن روى او نمك
بسته بر بازوش حرز جان، ملك
آستين افشانده بر هستى جواد
ذكر لب پيوسته دارد «ان يكاد»
كيست او ؟ كاينسان زمين مشتاق اوست
هفت دريا تشنه انفاق اوست
اين پسر خضر تمام انبياست
امتداد خط سرخ كربلاست
اين پسر گمگشتگان را هادى است
اين پسر آئينه ی آزادى است
اين پسر شور و شعور حيدرى است
بر سرش زيبنده تاج سرورى است
مكتب او رهگشاى جامعه است
معنى و روح "دعاى جامعه" است
شیر ، صید یک نگاه ساده اش
"طرفة العيني" شود دلداده اش
خاک راهش توتیای چشم حور
قطره قطره اشک او " شُرباً طهور "
همچنان که نقش نام او علی است
سیرت و صورت ، مرام او علی است
غرق شادی در شب میلاد او
عهد الفت بسته دل با یاد او
#کمیل_کاشانی
#امام_هادی_ولادت
#رباعی
پیغام بشارت از منادی آمد
هنگامه ی شوق و شور و شادی آمد
بفرست به شکرانه پیاپی صلوات
در بیت جواد امام هادی آمد
......
از روز ازل زمین غلام هادی است
مرهون کرامت امام هادی است
" العبد و ما فی یده مِنْ مولاه"
یعنی سند دلم به نام هادی است
#کمیل_کاشانی
......
سمت حرم امام هادی صلوات
دست کرم امام هادی صلوات
همراه فرشتگان پیاپی بفرست
خیرقدم امام هادی صلوات
#محسن_قاروبی
#امام_هادی_ولادت
#امام_زمان #رباعی
بر جامعه و پیام نورش صلوات
بر هادی و بر شب حضورش صلوات
او راست نبیره ای نهان از دیده
بفرست به تعجیل ظهورش صلوات
#میثم_مومنی_نژاد
#امام_هادی_ولادت
آن شب مدينه غرق تجلاّی نوربود
آيات نوردرهمه جادرظهور بود
گـردون دوباره جلوه ی وادی طوربود
هرسوفرشته ای به فلك درعبوربود
آئينه ای زنورخدا داشت شهرنور
گنجينه ای زصدق وصفاداشت شهرنور
كروبيان به شوق قدومش صلازدند
دم ازفروغ چهره ی شمس الضحی زدند
باهرنفس كه درره صدق وصفازدند
گم كرده گان راه وفاراصدا زدند
گفتند گرنشاط سماوات بی حداست
فصل ظهور هادی آل محمّداست
خيز وببين سُلالة خيرالأنام را
آئينه ای زلال، زحُسن تمام را
دربرگرفته است امامی امام را
دادند بارعام تمام عوام را
دستي برآروعيدی ازآن مقتدا بگير!
ازدرگه جواد جواز جزا بگير!
اوجلوه ی هميشه بهار ولايت است
خورشيد تابناك سپهر هدايت است
چارم علی زآل رسول عنايت است
الطاف اين امام مبين بی نهايت است
ای تشنه كام لب به لب كوثری بزن!
ازچشمه ی كرامت اوساغری بزن!
آئينه ی نجابت گل های نوراوست
فلك نجات وگوهردريای نور اوست
مشعل فروز سينه ی سينای نوراوست
شمس هدايت همه، معنای نور اوست
اين انعكاس نوردر آئينه ی خـداست
معنای نور آيه ی والشمس والضحاست
اوراخدای عزّوُجل برگزيده است
بهربشر امام هُدا آفريده است
وقتی دعای جامعه ازاورسيده است
يعنی زلال وحی ازآن گل چكيده است
اين كوثر هميشه زلالی كه جاری است
هرگز خزان نداردو دائم بهاری است
ايمان شكوفه ای ست به گلزارجان او
تقوا نشانه ايست زحُسن بيان او
اخلاص چشمه ايست ز چشم روان او
ايثار آيتی است درعالم شان او
قدرش اگركه نامتناهی است اين امام
مجموعه ی صفات الهی است اين امام
اين است آن امام كه ازنورباورش
ظلمت شده اسير هميشه به محضرش
عطرحيات می دهد انفاس اطهرش
شيران نشسته اند همه دربرابرش
درپای آن امام مبين سر نهاده اند
سررا به خاكبوسی دلبر نهاده اند
اشكی زشوق درقدم او فشانده ام
خود را به آستانه ی آن گُل کشانده ام
دل را به راه سامره ی اونشانده ام
من هرچه خواستم از او ستانده ام
اين بارهم كرامت اوراطلب كنم
باردگربه درگهش عرض ادب كنم
ای واجب السّلام نثارت سلام من
شيرين شده زجام ولای توكام من
نامت هميشه موج زند دركلام من
تو باخبر زحال منی ای امام من
چشم«وفایی»است به بخشيدن شما
روز حساب دست من و دامن شما
#سیدهاشم_وفایی