eitaa logo
اندیشکده مطالعات یهود
24.1هزار دنبال‌کننده
4.9هزار عکس
669 ویدیو
196 فایل
🕋 لَتَجِدَنَّ أشَدَّ النّاسِ عَداوَةً لِلّذينَ آمَنوا اليَهود 🕎 کانال تخصصی یهودشناسی 🌐 سایت: 👉 https://jscenter.ir 📧 دریافت پیام‌ها - بدون پاسخ‌گویی: 👉 @jsadmin 💳 شمارهٔ کارت برای حمایت مالی: 👉 6037-9974-7556-6817
مشاهده در ایتا
دانلود
✡️ کابالا و مسیح‌گرایی اروپایی 1️⃣ از نیمه دوّم سده 15، کابالیست‌های یهودی به تدوین برخی رساله‌های کابالی منطبق با زبان و فرهنگ مسیحیان دست زدند. این رساله‌ها در ایتالیا و به‌ویژه در کانون فرهنگی در فلورانس بسیار مؤثر بود. به‌نوشته دائرة‌المعارف یهود محافل فرهنگی عمیقاً باور کردند که در رساله‌های کابالی به منابع اصیل و دست اوّل رازهای کهن هستی دست یافته‌اند؛ رساله‌های گمشده‌ای که اینک پدیدار شده و به کمک آن نه تنها می‌توان به اسرار نوشته‌های افلاطون و سایر متفکرین یونان باستان پی برد، بلکه رازهای مسیحیت را نیز می‌توان شناخت! 2️⃣ در سده‌های 16 و 17 فرقه در تمامی مراکز مهم قاره اروپا گسترده شد. مورخین دانشگاه عبری اورشلیم این گسترش را به قدرت خلاقه، نیروی معنوی و توانمندی روانی (مارانوها) نسبت می‌دهند. بدین‌سان، مکتب کابالا به نیروی متنفّذ سیاسی در میان مسیحیان بدل شد که بر آرمان‌های مسیحایی و صلیبی جدید دامن می‌زد و طلوع قریب‌الوقوع دولت جهانی اروپاییان را نوید می‌داد. به تأثیر از این موج، بسیاری از متفکران اروپایی به این نتیجه رسیدند که باید آرمان را با مفاهیم رازآمیز شناخت و تنها منبع معتبر برای این شناخت «رساله‌های کابالی» است! 3️⃣ از نامدار‌ترین و مؤثرترین چهره‌های فکری رنسانس، به‌عنوان «پدر مسیحی» شناخته می‌شود. وی از بنیان‌گذاران دانش شرق‌شناسی اروپا نیز به‌شمار می‌رود. این به‌دلیل پیوند پیکو با گروهی از است که در پیرامون او حضور داشتند. به‌دلیل این پیوندها، پیکو به نخستین چهره‌ فرهنگی اروپا بدل شد که به «دانش رازآمیز یهود» و رساله‌های کابالی شیفتگی داشت. مهم‌ترین اقدام پیکو ارائه 900 تز به علمای دینی مسیحی در شهر رم در سال 1486 بود. یکی از این تزها چنین است: «هیچ علمی چون و کابالا حقانیت مسیح را بر ما ثابت نمی‌کند.» ادعاها و تبلیغات او در جلب توجه مسیحیان به مکتب کابالا بسیار مؤثر بود و رساله‌هایی که دوستان یهودی او، به لاتین ترجمه کردند به منبع تغذیه فکری بدل شد. 4️⃣ پس از پیکو، ، عبری‌شناس نامدار دربار فردریک سوّم، در ترویج کابالا در محافل فکری مسیحیان نقشی برجسته داشت. روشلین در سال 1490 در ایتالیا با پیکو دیدار کرد و تحت تأثیر او به کابالا علاقمند شد. در همین زمان، ، یهودی مسیحی شده و پزشک دربار امپراتور ماکزیمیلیان نیز به نگارش کتاب‌هایی در زمینه کابالا اشتغال داشت! نوشته‌های پیکو و روشلین، به‌عنوان دو شخصیت درجه اوّل فرهنگی اروپای آن روز، تأثیر عمیقی بر جای نهاد و توجه محافل اشرافی و فرهنگی اروپا را به این نوظهور جلب کرد. 5️⃣ در نیمه دوّم سده 16، عقاید رازآمیز کابالی چنان در محافل مسیحی جاذبه داشت که حتی برخی شخصیت‌های مهم دینی مسیحی در آثار خود به تکرار مضامین و مفاهیم کابالی پرداختند. در این زمان، به اثری نامدار بدل شد و ارجاع به آن رواج فراوان یافت. سرانجام، کار بدان‌جا کشید که گیوم پاستل فرانسوی، یکی از شخصیت‌های متنفذ رنسانس، به ترجمه و انتشار کتاب زوهر به لاتین دست زد و به همراه آن شرح مفصل خود را نیز انتشار داد. این در حالی است که ترجمه عبری زوهر هنوز منتشر نشده بود! ✍️ عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ کابالیسم لوریایی 1️⃣ در همین 👆 زمان، ربّی (1534-1572)، اندیشه‌پرداز جدید پدید شد و کانون اصلی این مکتب در ایتالیا و در پیرامون لوریا تمرکز یافت. اسحاق لوریا به یک خاندان سرشناس تعلق داشت که شاخه‌های آن در بسیاری از کشورهای اروپایی و اسلامی گسترده بود. اسحاق در نوجوانی به مصر رفت و مدتی در جزیره‌ای در نزدیکی قاهره که به عمو و پدرزنش تعلق داشت زیست. در این دوران بود که لوریا به اندیشه‌پرداز کابالی و یکی از رهبران اصلی این فرقه بدل شد. 2️⃣ اندیشه‌های لوریا در کنار یکی از دو منبع اصلی فکری به‌شمار می‌رود. هستی‌شناسی جدید کابالی و ترسیم جهان به‌صورت «عین صوف» کار اسحاق لوریا است. اندیشه اسارت (اخگر الهی) به‌دست (نیروهای شیطانی) که بر سرزمین (خلافت/ اسلام) حکم می‌رانند در این مفهوم تبلور یافت. فرآیند دیالکتیکیِ رهایی زمزم، که (نوزایی) نامیده می‌شود، نیز متعلق به لوریاست. مفهوم کابالی تیکون، که احتمالاً از «کَوْن» (شُدَن) در عرفان اسلامی اخذ شده، سراسر تاریخ را به‌صورت فرایند مسیحایی در راه تحقّق ترسیم می‌کند. 3️⃣ در اندیشه لوریا، جایگاهی خاص می‌یابد. مفهوم در اندیشه کابالی پیش‌تر به معنی «تجلّی روحانی داوود» بود. در ، این مفهوم به نمادی مؤنث بدل شد. در ماجرای هبوط «انسان قدیم» (آدم کدمن)، که با هبوط قوم یهود انطباق می‌یابد، نیروهای شیطانی ملخ (ملک، پادشاه) را از شخینا یا صفیرا ملخوت (ملکه) جدا می‌کنند. تمامی تکاپوی پسین برای رسیدن به شخینا و وصل شدن به اوست. در مکتب لوریایی کابالا، هبوط آدم تنها به‌دلیل گناه نیست؛ بلکه برای انجام مأموریت الهی معینی است و آن گردآوری اخگرهایی است که در سرزمین «خلافت» فروافتاده و اسیر آن شده اند. 4️⃣ پیروان لوریا او را «مسیح بن یوسف» می‌دانستند که راه را برای ظهور مسیح اصلی، «مسیح بن داوود» (سلطان موعود قوم یهود)، هموار کرد. بدین‌سان، کابالیست‌های یهودی و محافل مسیحی متأثر از آنان، که کم نبودند، با انتظار ظهور قریب‌الوقوع مسیح بن داوود به سده 17 گام نهادند. در نیمه اوّل سده 17، کانون اصلی این در بندر متمرکز بود و با الیگارشی ماوراء بحار هلند پیوند تنگاتنگ داشت. در این زمان، بخش مهمی از تکاپوی چاپخانه‌های آمستردام بر اشاعه آرمان و افسانه بنی‌اسرائیل متمرکز بود. 5️⃣ در دوران استقرار مرکز فرقه کابالا در آمستردام، فرایند تیکون، یعنی جنگ با (سیترا اهرا) مستقر در سرزمین کلیپت (خلافت)، به‌شدت برجسته شد و جایگاه اصلی را در مکتب کابالا یافت. در این زمان، به‌شکلی آشکار به ایدئولوژی جنگ با بدل شد، به یکی از اشتغالات فکری دائم رهبران فرقه کابالا بدل گردید و رساله‌های متعدد در این زمینه انتشار یافت. ✍️ عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ شابتای زوی و فرقه دونمه (3) 1️⃣ اعلام مسلمانی نه تنها ناتان را در غزه ساکت نکرد، بلکه او با همان شدت پیشین به اعلام «مکاشفات» و انجام رسالت «پیامبری» خود ادامه داد! با اتکاء به پشتوانه‌ای از متون عبری و نمونه‌های فراوان از تاریخ ، اندیشه‌پرداز این موج جدید شد و راه آینده را به روشنی به پیروان شابتای نشان داد. به‌نوشته دائرة‌المعارف یهود، شابتای اندیشه‌پرداز نبود و تفکر منسجم نداشت؛ این ناتان بود که به جعل یک مکتب از عقاید منتسب به شابتای دست زد؛ مکتبی که تداوم پیشین به‌شمار می‌رود. 2️⃣ پس از مرگ شابتای، ناتان به سیروسیاحت در اروپا پرداخت و چنین تبلیغ کرد که شابتای نمرده، بلکه از نظرها پنهان شده و به هجرتی رازآمیز در «انوار آسمانی» رفته و زمانی که خدای اسرائیل مشیّت کند بار دیگر خواهد کرد. ناتان غزه‌ای در 11 ژانویه 1680، سه سال پس از شابتای، در مقدونیه درگذشت. 3️⃣ نظریات ناتان غزه‌ای جامه‌ی ایدئولوژیکی است بر سیاست به درون ساختار سیاسی و اقتصادی و فرهنگی سرزمین‌های مسلمان و تسخیر آن از درون. پس از اعلام مسلمانی شابتای، ناتان غزه‌ای توجیه نظری این دگرگونی را آغاز کرد. او اعلام کرد که گروش شابتای به اسلام انجام یک (رسالت) جدید است و هدف از آن «برافروختن در میان کفار [مسلمانان] است.» 4️⃣ دائرة‌المعارف یهود هسته اصلی نظریه‌پردازی ناتان را چنین بیان می‌دارد: 👈 رسالت اصلی افروختن اخگرهای مقدسی است که در روح آنان وجود دارد. ولی اخگرهایی وجود دارد که افروختن آن تنها کار مسیح است. لذا، مسیح [شابتای زوی] برای انجام این رسالت به «قلمرو خلیفه» وارد شده؛ «زهراً در برابر او تسلیم شده ولی درواقع در حال انجام واپسین و دشوارترین بخش مأموریت خود است و آن خلیفه از درون است. او برای انجام این مأموریت مانند یک جاسوس عمل می‌کند که به درون سپاه دشمن اعزام شده»؛ این «مبارزه‌ای در درون است.»‌ 5️⃣ بنابراین، مسلمان شدن شابتای به معنی از دین یهود نیست بلکه بغرنج‌ترین چهره مأموریت مسیحایی اوست. به‌نوشته دائرة‌المعارف یهود، بدین‌سان ناتان غزه‌ای الهیات شابتایی را توسعه بخشید و بنیادهای ایدئولوژی پیروان شابتای را «برای یکصد سال آینده» پی ریخت. به این دلیل است که منابع یهودی مکتب جدیدالاسلامی شابتای را می‌خوانند؛ یعنی آن‌گونه ارتداد از دین یهود که راز و رمزی در آن نهفته است. 6️⃣ تعداد یهودیانی که در سال 1666 اعلام مسلمانی کردند 200 خانوار ذکر شده که عمدتاً در ، پیرامون شابتای، مستقر شدند. [استانبول و ادرنه در زندگی حسینعلی بهاء هم نقش مهمی دارند!] در سال 1683 موج بزرگ دیگری از اعلام اسلام در میان یهودیان عثمانی رخ داد و تعداد آنها تنها در بندر سالونیک به 300 خانوار رسید. این جدیدالاسلام‌ها از حمایت برخی حاخام‌های برجسته برخوردار بودند. رهبری این گروه با یوسف فیلسوف، حاخام سالونیک و پدرزن شابتای زوی، و سلیمان فلورنتین بود. یهودیان فوق نام گرفتند که به‌معنای برگشته یا است. 7️⃣ از سده 18، پیروان شابتای زوی در یمن، ، عثمانی و شمال آفریقا پراکنده‌ شدند. بزرگترین مراکز زندگی دونمه‌ها شهرهای سالونیک، ازمیر و بود. به‌نوشته دائرة‌المعارف یهود، از اوایل سده 18، دونمه‌ها متهم به بودند: «تردیدی نیست که طی چند نسل آمیختگی [هرج ‌و ‌مرج] جنسی در میان آنان رواج داشته است. در اشعار یهودا لوی تووا (درویش افندی)، که در سال 1960 منتشر شد، دفاعیات جسورانه‌ای به سود الغاء محدودیت‌های جنسی مندرج است.» دونمه‌ها جشن ویژه‌ای موسوم به دارند که طی آن به اجرای برخی مناسک جنسی می‌پردازند. ✍️ عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 👉 @jscenter
✡️ شناخت باطن کابالیستی غرب (٢) 💥 کابالا، جادوگری و فراماسونری 1️⃣ در کتاب‌های شناخت و آموزش ، معمولاً بخش زیادی از آن تعلّق به اوراد جادویی دارد. هم‌چنین در معمولاً سهم کابالا محفوظ است. گویی پیوند عمیقی بین این دو تفکر شیطانی وجود دارد. به‌نوشته بریتانیکا، ، کابالیست و جادوگر مشهور، در کتابش به تبیین جهان از طریق کابالا پرداخته و را به‌عنوان بهترین وسیله برای شناخت، عنوان کرده است. او می‌نویسد: 2️⃣✍️ «همان‌طور که روح بشر بر جسد وی نفوذ و فرمانروایی دارد، «روح جهانی» نیز در سراسر عالم مادی نفوذ دارد و بر آن حکومت می‌کند. این منبع عظیم نیروی روحی را می‌توان با مغزی که تهذیب اخلاقی یافته و با بردباری طرق آموخته است به اختیار درآورد. مغزی که از این طریق کسب نیرو کرد، می‌تواند خواص پنهانی اشیاء، اعداد، حروف و کلمات را کشف کند، بر اسرار ستارگان پی برد و بر قوای زمین و شیاطین آسمان دست یابد». 3️⃣ همچنین را باید به‌نوعی امتداد دانست. هم‌چنان که جست‌وجوی سنگ کیمیا و اکسیر زندگی جاوید از مهم‌ترین دانش‌های اساسی برای ماسون‌ها بوده است. قبلاً توضیح داده‌ایم که با پیدایش جنبش‌های ، جادوگری تماماً جایگزین دین شد و رقعه‌ها و تعویذهای جادویی، به محور عبادت مبدّل گردید. 4️⃣ اسامی افرادی مانند «گیوم پستل» و «پیکو دلا میراندولا» با و عجین شده است. «پاراسلسوس»، اولین گام برای یادگیری را می‌داند و در کتاب «تاریخ جادوگری» گفته شده است که «کابالای عملی» چیزی جز نیست که می‌خواهد از طریق کلام گفتاری، نتایجی معجزه‌آسا به بار بیاورد. 5️⃣ بنابراین ارتباط، اختلاط و حتی گاهی وحدت با غیر قابل انکار است. نیز که به‌عنوان امتداد در قرن هجدهم تشکیل شد، کاملاً ممزوج با می‌باشد. 6️⃣ سؤالی که در این‌جا پیش می‌آید آن است که اگر تا امروز باقی مانده‌اند (که مانده‌اند) پس چرا ما خیلی ظهور و بروزی از آن‌ها نمی‌بینیم؟! مگر تقسیم قدرت در غرب امروز حاصل شطرنج بین نیست، پس چرا فرهنگ غرب، فرهنگ عقلی فسلفی بوده و اصلاً اثری از این فرقه‌ها وجود ندارد؟!! 🔸 در ادامهٔ این مقاله تلاش کرده‌ایم تا با بررسی امتداد فرقه‌های ماسونی در جهان امروز، به جواب مناسبی برسیم. ✅ اندیشکدهٔ مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡️ کابالیسم لوریایی (١) 1️⃣ ربی اندیشه‌پرداز بود که کانون اصلی این مکتب در ایتالیا و در پیرامون لوریا و شاگردانش تمرکز یافت. 2️⃣ اسحاق بن سلیمان لوریا به یک خاندان سرشناس تعلق داشت که شاخه‌های آن در بسیاری از کشورهای اروپایی و اسلامی گسترده بود. 3️⃣ اسحاق در نوجوانی به مصر رفت و مدتی در جزیره‌ای در نزدیکی قاهره که به عمو و پدرزنش تعلق داشت زیست. در این دوران بود که لوریا به اندیشه‌پرداز کابالی و یکی از رهبران اصلی این فرقه بدل شد. 4️⃣ اندیشه‌های لوریا در کنار یکی از دو منبع اصلی فکری به‌شمار می‌رود. هستی‌شناسی جدید کابالی و ترسیم جهان به‌صورت کار اسحاق لوریا است. 5️⃣ اندیشهٔ اسارت زیمزم (اخگر الهی) [Tzimtzum] به دست سیترا اهرا (نیروهای شیطانی) [Sitra Ahra] که بر سرزمین کلیپت [Kellipot] (خلافت/ اسلام) حکم می‌رانند در این مفهوم تبلور یافت. 6️⃣ فرآیند دیالکتیکی رهایی زیمزم، که تیکون [Tikkun] (نوزایی) نامیده می‌شود، نیز متعلق به لوریاست. مفهوم کابالی تیکون، که احتمالاً از «کَون» (شدن) در اخذ شده، سراسر تاریخ را به‌صورت فرایند مسیحایی در راه تحقق مأموریت الهی ترسیم می‌کند. ✍️ استاد عبدالله شهبازی ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter
✡️ کابالیسم لوریایی (٢) 1️⃣ در اندیشهٔ ، زن جایگاهی خاص می‌یابد. مفهوم [Shekhinah] در اندیشهٔ کابالی پیش‌تر به معنی «تجلی روحانی داوود» بود. در کابالیسم لوریایی، این مفهوم به بدل شد. 2️⃣ در ماجرای هبوط «انسان قدیم» (آدم کدمن)، که با هبوط انطباق می‌یابد، نیروهای شیطانی ملخ (ملک، پادشاه) را از شخینا یا صفیرا ملخوت [Sefirah Malkhut] (ملکه) جدا می‌کنند. تمامی تکاپوی پسین برای رسیدن به شخینا و وصل شدن به اوست. 3️⃣ تبدیل شخینا به نماد مؤنث و تأویل فرایند عرفانی جدایی و وصل با مفاهیم مشخص جنسی، بعدها در بنیاد یعقوب فرانک و فرقه‌های مشابه در سدهٔ بیستم میلادی قرار گرفت. 4️⃣ در مکتب لوریایی ، هبوط آدم تنها به دلیل گناه نیست؛ بلکه برای انجام مأموریت الهی معینی است و آن گردآوری اخگرهایی است که در سرزمین فروافتاده و اسیر آن شده‌اند! 5️⃣ پیروان لوریا او را «مسیح بن یوسف» می‌دانستند که راه را برای ظهور مسیح اصلی، (سلطان موعود قوم یهود)، هموار کرد. بدین‌سان، کابالیست‌های یهودی و محافل مسیحی متأثر از آنان، که کم نبودند، با انتظار ظهور قریب‌الوقوع مسیح بن داوود به سدهٔ هفدهم گام نهادند. 6️⃣ در نیمهٔ اوّل سدهٔ هفدهم، کانون اصلی این مسیح‌گرایی در بندر آمستردام متمرکز بود و بخش مهمی از تکاپوی چاپخانه‌های آمستردام بر اشاعهٔ آرمان و افسانهٔ بنی‌اسرائیل متمرکز بود. 7️⃣ در دوران استقرار مرکز فرقهٔ در آمستردام، فرایند تیکون، یعنی جنگ با نیروهای شیطانی (سیترا اهرا) مستقر در سرزمین کلیپت (خلافت)، به‌شدت برجسته شد و جایگاه اصلی را در مکتب کابالا یافت. 8️⃣ در این زمان، به شکلی آشکار به ایدئولوژی جنگ با بدل شد، به یکی از اشتغالات فکری دائم رهبران بدل گردید و رساله‌های متعدد در این زمینه انتشار یافت. ✍️ استاد عبدالله شهبازی 📖 متن کامل این مقاله: 👉 https://jscenter.ir/jewish-studies/kabbalah/598 ✅ اندیشکده مطالعات یهود: 🇮🇷👉 @jscenter