eitaa logo
✳️حافظان امنیت ✳️
1.4هزار دنبال‌کننده
69.4هزار عکس
11.2هزار ویدیو
177 فایل
مطالب شهدا و اخبار روز #خادم_امام_رضا #خادم_شهدا #راوی_برتر_جنگ #بختیاری جامونده از غافله #ایثار و #شهادت #جانباز_شیمیایی #فارغ_تحصیل_دانشگاه_شهدا #جزیره_مجنون #فعال #فرهنگی #اجتماعی #سیاسی https://eitaa.com/kakamartyr3
مشاهده در ایتا
دانلود
امام_خمینی «ره»: ما از شرّ رضاخان و محمدرضا خلاص شدیم ؛ لکن از شرّ به این زودی ها نجات نخواهیم یافت 🔻اینها برپا دارندگان هستند 📖صحیفه امام؛ ج۱۵ ؛ ص۴۴۶ 👇به این لیست توجه کنید.👇 1⃣ (فریدون) : تحصیلکرده کلدونین 2⃣ ، رییس دفتر رییس‌جمهور و فارغ‌التحصیل اقتصاد از دانشگاه جورج‌واشنگتن 3⃣ رئیس سازمان برنامه‌وبودجه👈 دکترای اقتصاد از 4⃣ ، وزیر ارتباطات دولت یازدهم دولت یازدهم و معاون فعلی روحانی👈دکترای روابط بین‌الملل دانشگاه لوییزیانای 5⃣ وزیر امور خارجه👈 فارغ‌التحصیل روابط بین‌الملل و مطالعات بین‌المللی از دانشگاه‌های دنور و سانفرانسیسکو 6⃣ مشاور حسن روحانی 👈 کارشناس ارشد موسسه فناوری ماساچوست(ام آی تی) 7⃣ : وزیر راه و شهرسازی 👈 دکترای اقتصاد سیاسی از کالج هاووی 8⃣ سابق وزیر آموزش وپرورش👈 تحصیلکرده امپریال کالج 9⃣ وزیرصنعت، معدن و تجارت دولت یازدهم 👈 فوق ‌لیسانس مهندسی صنایع دانشگاه کالیفرنیای 0⃣1⃣ ، وزیر اقتصاد دولت یازدهم👈 دکترای اقتصاد از مدرسه اقتصاد لندن 1⃣1⃣ خاتمی 👈 تحصیلکرده دانشگاهی از کشور 2⃣1⃣ 👈دکترای مدیریت آموزشی دانشگاه هیوستون 3⃣1⃣ 👈 فارغ‌التحصیل مهندسی برق از دانشگاه استنفورد 4⃣1⃣ 👈 دکترای کشاورزی دانشگاه ایالتی آیوا 5⃣1⃣ 👈 تحصیلکرده دانشگاه ماساچوست «ام‌آی‌تی» 6⃣1⃣ (از ذخایر نظام 😏) 👈 تحصیلکرده دانشگاه ساسکای 7⃣1⃣ 👈 تحصیلکرده الکترونیک دانشگاه پیر و ماری کوری
رو سینه و جیب پیراهنش نوشته بود: " آنقدر غمت به جان پذیرم تا عاقبت قبر تو را به بر بگیرم " بهش گفتند: چرا این شعر رو روی سینه ات نوشتی؟ گفت: میخوام اگه که قراره بشم تیر از دشمن درست بیاد بخوره وسط این شعر وسط سینه و قلبم... بعد از عملیات والفجر هشت بچه ها دنبال می گشتند تا اینکه خبر اومد به رسید درست تیر خورده بود وسط این شعر... 🌺کانال دانشجوی شهید احمد حاجیوند الیاسی وسروان پاسدار جاویدالاثر مهدی نظری🌺
"محمد" شد "جهان آرا" و زیبا شد جهان ما.... پ.ن: دنیا با نام است که این چنین زیباست اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
فرمانده گروهان گردان حنین لشگر ۲۷ حضرت محمد رسول الله(ص) برادر بزرگتر از پهلوانان ورزش زورخانه ای مزار: ورزشگاه شهدای طوقانی کاشان دستنوشته شهید محمد طوقانی برای برادرش: «برادران! دعا فراموش نشود ۹۹ درصد شهید می شویم دعای کمیل فراموش نشود برای امام امت دعا کنید خداحافظ» خاطره حاج محمود ژولیده از دلتنگی های سعید طوقانی بعد از شهادت برادرش: «ما در قطار بودیم که دیدیم حال عوض شد و از کوپه بیرون رفت من به دنبالش رفتم، قطار که از روبه‌روی رد می‌شد و به سمت اندیمشک می‌رفت سعید به منظره بیرون و ساختمان‌های دوکوهه نگاه می‌کرد و اشک می‌ریخت به سعید گفتم: تو که رفقایت شهید نشده‌اند و همرزمی‌ هم نداشتی؛ تازه اول کاری، چرا گریه می‌کنی؟ ما باید گریه کنیم سعید گفت: من دلم عجیب برای تنگ شده است» سعید هم زیاد دوری برادرش را طاقت نیاورد و حدود دو سال بعد از او به شهادت رسید... شادی روح برادران طوقانی و پدرشان پهلوان حاج اکبر طوقانی صلوات....
عملیات بیت المقدس که تمام شد و رزمنده ها برگشتند، هیچ خبری از محمد نشد نه می‌گفتند شهید شده، نه خبر اسارتش رو می دادند... خیلی گذشت مادرم تمام فکرش پیش بود یکی از آشناهامون داشت می‌رفت مشهد... مادرم به من گفت: «یک نامه برای امام رضا علیه السلام بنویس و بخواه که از محمد خبری بیاورند لااقل اگر شهید شده، پیکرش برگردد» دو سه روز بعد، محمد را آوردند فقط استخوان هایش باقی مانده بود.. آموز_شهید منبع: فهمیده های کلاس
🌹🕊🌼🕊🌼🕊🌼🕊🌹 گذری کوتاه بر زندگی روز ۱۳۶۸/۱۱/۱۰ در محله منبع آب اهواز در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود . پدر وی جانباز و رزمنده ۸سال دفاع مقدس پاسدار رمضان ظهیری است. فرزند سوم خانواده بود که دوران تحصیلی متوسطه خود را در هنرستان شوراب در رشته کامپیوتر تحصیل نمود و عضو کانون پرورشی هنری مسجد سیدالشهدا (ع) بود . در سال۸۷ به عضویت سپاه پاسداران یگان تکاور صابرین تهران در آمد که چند سالی در تهران به انجام وظیفه مشغول بود ، سپس به یگان صابرین تیپ حضرت حجت (عج) کلانشهر اهواز منتقل و انجام خدمت می کرد . در عملیات های نبرد با پژاک در شمال غرب (قله های جاسوسان) و همچنین اشرار شرق در سیستان و بلوچستان حضور فعال داشت و در این عملیات ، بسیاری از همرزمان خود را که به فیض نایل آمدند از دست داد . از قافله و دوستان خود جا نماند و در ظهر اول آبان سال۹۴ مصادف با ظهر تاسوعای حسینی در شهر حلب سوریه و در نبرد با جبهه ی تروریستی و تکفیری داعش و جبهه النصره و برای دفاع از حرم عقیله اهل بیت حضرت زینب (س) از ناحیه سر و گردن مورد اصابت تیر قرار می گیرد و به درجه رفیع نایل آمد . پیکر پاک و مقدس مدافع حرم ، ستوان سوم در روز ۸ آبان در حرم علی بن مهزیار اهوازی و در جوار ۸ دفاع مقدس به خاک سپرده و زیارتگاه عاشقان و دلدادگان به ابا عبدالله الحسین(ع) شد . 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
🌹🕊🌼🕊🌼🕊🌼🕊🌹 گذری کوتاه بر زندگی روز ۱۳۶۸/۱۱/۱۰ در محله منبع آب اهواز در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود . پدر وی جانباز و رزمنده ۸سال دفاع مقدس پاسدار رمضان ظهیری است. فرزند سوم خانواده بود که دوران تحصیلی متوسطه خود را در هنرستان شوراب در رشته کامپیوتر تحصیل نمود و عضو کانون پرورشی هنری مسجد سیدالشهدا (ع) بود . در سال۸۷ به عضویت سپاه پاسداران یگان تکاور صابرین تهران در آمد که چند سالی در تهران به انجام وظیفه مشغول بود ، سپس به یگان صابرین تیپ حضرت حجت (عج) کلانشهر اهواز منتقل و انجام خدمت می کرد . در عملیات های نبرد با پژاک در شمال غرب (قله های جاسوسان) و همچنین اشرار شرق در سیستان و بلوچستان حضور فعال داشت و در این عملیات ، بسیاری از همرزمان خود را که به فیض نایل آمدند از دست داد . از قافله و دوستان خود جا نماند و در ظهر اول آبان سال۹۴ مصادف با ظهر تاسوعای حسینی در شهر حلب سوریه و در نبرد با جبهه ی تروریستی و تکفیری داعش و جبهه النصره و برای دفاع از حرم عقیله اهل بیت حضرت زینب (س) از ناحیه سر و گردن مورد اصابت تیر قرار می گیرد و به درجه رفیع نایل آمد . پیکر پاک و مقدس مدافع حرم ، ستوان سوم در روز ۸ آبان در حرم علی بن مهزیار اهوازی و در جوار ۸ دفاع مقدس به خاک سپرده و زیارتگاه عاشقان و دلدادگان به ابا عبدالله الحسین(ع) شد . 🌹🕊🌹🕊🌹🕊🌹
علاقه محمد به روی انگشترش نام ،فاطمة الزهرا(س) نقش بسته. علاقه ی زیادی به حضرت مادر داشت. مادرش میگفت سحرگاه سیزده شهریور،همان موقع محمدم خواب دیدم سرش را برروی زانوهام گذاشته بعد گفت یازهرا(س) وسرش از زانوهام افتاد. راوی:مادر بزرگوار شهید غفاری
عملیات بیت المقدس که تمام شد و رزمنده ها برگشتند، هیچ خبری از محمد نشد نه می‌گفتند شهید شده، نه خبر اسارتش رو می دادند... خیلی گذشت مادرم تمام فکرش پیش بود یکی از آشناهامون داشت می‌رفت مشهد... مادرم به من گفت: «یک نامه برای امام رضا علیه السلام بنویس و بخواه که از محمد خبری بیاورند لااقل اگر شهید شده، پیکرش برگردد» دو سه روز بعد، محمد را آوردند فقط استخوان هایش باقی مانده بود..
معبود من به نام تو و با یاد تو 🍃 عزم نگارش کرده ام , میخواهم برای کسی بنگارم که اقیانوس وجودش پر از حب و دوستی به خدا و اولیایش بوده و خورشید درونش را به انوار الهی مزین کرده بود. . 🍃کسی که به گمانم عطر نامش میتواند مشفی التیاب های به کوخ نشسته ی وجودی باشد که خود را سالیان سال است در تُنگ کوچک دنیا به دراورده است . . 🍃پاسدار ۲۷ساله ای که در طول گامهای زندگیش جز درستی و پاکی چیزی به نظر نمیرسد.غنچه ای که با تابش آفتاب الهی در تهران شکوفا شد و به اوج کمالش رسید به گونه ای که رایحه اش را میتوان حتی آن سوی مرزها حس کرد . . 🍃غنچه ای که شد خانواده اش که با عِطر محمدیش فضای خانواده را معطر مینمود. راهش را بدرستی شناخته بود , خالصانه برای محبوبش قدم بر میداشت و روز به روز روح بزرگش را بزرگتر میساخت . . 🍃اعتقادش بر این بود که هرچه از می‌خواهید فقط از باب اول وقت وارد شوید.و باور داشت برای هم طلب دعای خیر کنیم، چرا که دعا در حق برادر و خواهر دینی زودتر به می‌رسد. . 🍃آری .من مطمئنم محمد خود را از همین نمازها و دعاها گرفت که این گونه میشود،روح بلندش را در راه از حریم آل الله به اوج انتهایش میرساند . 🍃شهید محمد کامران در دی ماه ۱۳۹۶ خود را به آغوش محبوب آسمانیش رساند. شاد و راهش پر رهرو . ✍نویسنده: . 🕊به مناسبت سالروز شهادت . 📅تاریخ تولد: ۹ اردیبهشت ۱۳۶۷ . 📆تاریخ شهادت : ۲۳ دی ۱۳۹۴ . 📆تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۹۹ . 🥀مزار: بهشت زهرا .
🍃می گویند سحرها مناجات های را خدا خوب خریداری میکند♡ . 🍃گویی همه چیز از همان سحرهایی شروع شد که اشک هایش میان را دست های نوازشگر خدا پاک کرد و به او وعده داد که به زودی خریدارش میشود🙃 . 🍃گویا زمزمه های های سحرگاهی اش فرشتگان را نیز بی تاب کرده بود و سفارشش را نزد کرده بودند❣ . 🍃اخر میدانی، شب همه ارباب را رها کردند اما شب عاشورا را آغاز شهادتش دانست. عهد بست، وفا کرد و چشم هایش را به روی دنیا بست و عاشقانه به سمت روانه شد🕊 . ✍نویسنده : . 🌺به مناسبت سالروز تولد . 📅تاریخ تولد : ۲۴ دی ۱۳۶۷ . 📅تاریخ شهادت : ۸ مهر ۱۳۹۶ . 📅تاریخ انتشار : ۲۳ دی ۱۳۹۹ . 🥀مزار شهید : بهشت رضای مشهد .
🌹🕊🌴🌹🌴🕊🌹 حسین محمدی مفرد از جمله واحد تخریب لشکر۵نصر که همرزم بوده، درباره وی می‌گوید: در شب عملیات کربلای ۴ با اصابت تیر به ناحیه شکم شد و عراقی ها شد. نیمه های بود که با یک ضربه از خواب بیدار شدم. در سمت چپ من روی یک پتو بود و من هم در سمت راست نزدیک به نرده های درب زندان بودم. مقداری بود که خون آلود و مقداری هم مواد داخل روده بزرگ به من داد و خواست که این را از سلول بیرون بیندازم. وقتی این را دیدم متوجه وضعیت بد شدم؛ آنقدر جراحاتش زیاد بود که از طریق انجام می‌شد. با خودم گفتم در داخل شکم همه چیز جابجا شده است . سعی کردم فکر نکنم و بعد از انداختن آن به خارج دوباره خوابیدم. ساعت ۱۰ شب بود که دیگر کاملا بی حال شده بود و دیگر توان ناله کردن هم نداشت به من نگاه کرد و گفت حسین یادت نرود که من بچه بودم و چگونه جان دادم (شهیدشدم) و بعد گفت خواهش می‌کنم کمی به من آب بده که خیلی هستم و من به چشمان که می‌گفت آخرین لحظات زندگیم هست نگاه می‌کردم . صدای خیلی آهسته شده بود او خیلی صدایش رسا و بلند بود، ولی دیگر خبری از آن صدا نبود دستم را به سمت قابلمه هایی که در آن آب بود بردم و بلند کردم و به سمت بردم فکرکنم این وضع شاید ۵۰ ثانیه هم طول نکشید که محمد از قابلمه جدا شد و بر زمین افتاد و به رسید. التماس دعا •┈┈••✾•🌾🦋🌾•✾••┈• @kakamartyr3
در زندگی هر کسی باید یک باشد که دستت را بگیرد و پا به پایت بیاید تا دستت برسد به آسمان دستمونو بگیر شهید ✨ ‌‌‎‎‎‎╭─••✾••♡♡♡•✾•─────╮ ╰─••✾••♡♡♡•✾•─────╯
❤️ این پست رو برای یک نفر بفرست 🌹 با ذکر صلوات . فرمانده آرپی چی زن‌های لشکر 27 رسول الله، همان شهیدی است که مزار عطرآگینش مورد توجه بسیاری از افراد بوده و زیارتگاه مراجعه کنندگان به گلزار شهدای شده است. نام اصلی این شهید بزرگوار «منوچهر پلارک» است که نزد بیشتر افراد به «سید احمد پلارک» شهرت دارد. وی در 7 اردیبهشت 1344 دیده به جهان گشود و اصالتی تبریزی داشت. پیکر پاک شهید پلارک در تهران (قطعه 26، ردیف 32، شماره 22) به خاک سپرده شده است، اما نکته قابل توجه درباره این شهید که آن را از سایر شهدا متمایز می کند، بوی گلابی ست که از مزار مطهرش به مشام می رسد. همچنین سنگ قبر این شهید همواره نمناک بوده، به طوری که اگر سنگ قبر وی را خشک کنیم، از سمت دیگر خیس شده و از گلاب سرشار خواهد شد. به همین دلیل او را «شهید عطریِ قطعه 26» لقب داده اند. می گویند شهید پلارک مثل یکی از سربازان (ص) در صدر اسلام، «غسیل الملائکه» بوده است. «غسیل الملائکه» به کسی می گویند که غسلش داده‌ باشند و به همین علت او همیشه خوشبو و عطرآگین است.