eitaa logo
کریمی- بیان احکام
1.5هزار دنبال‌کننده
214 عکس
62 ویدیو
17 فایل
حجت‌الاسلام علیرضا کریمی، عضو دفتر استفتائات آیت‌الله خامنه‌ای و نماینده آیت‌الله سیستانی +9821-64412000 +9825-37741415 اینستاگرام، تلگرام، بله و ایتا: karimi_bayan_ahkam مدیریت کانال با ادمین است.
مشاهده در ایتا
دانلود
آیت‌الله خامنه‌ای: «یک خصوصیّت دیگر این بود که هم یک فرماندۀ جنگاورِ مسلّط بر عرصۀ نظامی بود، هم در عین حال به‌شدّت مراقب حدود شرعی بود. در میدان جنگ، گاهی افراد حدود الهی را فراموش می‌کنند، می‌گویند وقت این حرف‌ها نیست؛ او نه، او مراقب بود. آنجایی که نباید سلاح به کار برود، سلاح به کار نمی‌بُرد؛ مراقب بود که به کسی تعدّی نشود، ظلم نشود؛ احتیاط‌هایی می‌کرد که معمولاً در عرصۀ نظامی، خیلی‌ها این احتیاط‌ها را لازم نمی‌دانند؛ [لکن] او احتیاط می‌کرد. به دهان خطر می‌رفت امّا جان دیگران را تا می‌توانست حفظ می‌کرد؛ مراقب جان نزدیکانش، اطرافیانش، سربازانش، همکارانش در ملّتهای دیگر که در کنار او بودند، بود.»
✅ وظیفۀ مالک بعد از تمام شدن مدت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ مروری بر تکالیف واجب و مستحبی که زن نسبت به شوهرش دارد مرد نمی‌تواند همسرش را به انجام کارهای منزل مانند بچه‌داری، نظافت و پخت‌وپز وادار کند؛ زیرا چنین کارهایی وظیفۀ زن نیست؛ اما اگر زن در خانۀ شوهرش چنین کارهایی را با قصد قربة الی الله انجام دهد، یک کار مستحب انجام داده‌است.
✅ اجازۀ پدر یا جد پدری برای دختر باکرۀ رشیده (قسمت اول) 📚 مقدمه 📝 اینکه پدر یا جد پدری (1) در امر ازدواج دختر باکرۀ بالغ رشیده بر وی ولایت دارند یا خیر – بدین معنی که آیا دختر باکرۀ رشیده بدون اجازه از یکی از آن دو می‌تواند به ازدواج مردی دربیاید یا خیر- از دیرباز تا کنون محل اختلاف فقها بوده‌ و این مسئله، معرکۀ آراء بین فقهای شیعه و سنی است. در این مسئله چندین قول مطرح شده‌است؛ از جمله اینکه برخی فقها قائل بر ولایت پدر یا چد پدری هستند و اجازۀ یکی از ایشان را برای ازدواج دختر لازم می‌دانند و برخی فقها قائل به استقلال دختر باکرۀ رشیده هستند و اجازۀ آن‌ها را لازم نمی‌دانند. برخی فقها نیز در این مسئله راه احتیاط را پیش گرفتند و از اظهار نظر قطعی و دادن فتوا در این مسئله اجتناب کرده‌اند. بحث دیگری هم که در این مسئله مطرح است، ازدواج دختر باکرۀ رشیده با فردی است که شرعاً و عرفاً کفو اوست [یا اینکه مرد در سطح بالاتری از دختر قرار دارد]؛ (2) یعنی اگر چنین خواستگاری برای دختر بیاید، ولی پدر و جد پدری اجازۀ ازدواج دختر با این فرد را ندهند، باز هم بر دختر لازم است که حرف ایشان را اطاعت کند یا اینکه در چنین موردی، دختر حتی در صورت مخالفت آن‌ها می‌تواند با کسی که کفو اوست، ازدواج نماید. ـــــــــــــ (1): لازم نیست هر دو نفر اجازه بدهند؛ بلکه هر یک از آن‌ها که اجازه بدهد، کفایت می‌کند. پس اگر پدر اجازه ندهد، ولی جد پدری اجازه بدهد، کافی است. (2): از نظر شرعی، مؤمن کفو مؤمنه است؛ اما از نظر عرفی، کفویت بدین معناست که مرد از حیث حسب و نسب اجتماعی با دختر تقریباً در یک سطح باشند و ازدواج مرد با آن دختر عرفاً یک ننگ و عار برای خانوادۀ دختر به حساب نیاید.
✅ اجازۀ پدر یا جد پدری برای دختر باکرۀ رشیده (قسمت دوم) 📝 مرحوم ازدواج با دختر باکرۀ رشیده را بنا بر فتوا مشروط به اجازۀ پدر یا جد پدری می‌دانستند، مگر اینکه آن‌ها غایب بوده و اجازه گرفتن از آن‌ها مقدور نباشد. بنا بر نظر آیت‌الله اذن پدر یا جد پدریِ دختر باکره برای ازدواج با او بنا بر احتیاط واجب شرط است؛ یعنی بدون اذن یکی از آن دو، چنین عقدی بنا بر احتیاط واجب صحیح نیست. طبق نظر آیت‌الله دختر باکره‌ای که به حدّ بلوغ رسیده و رشیده است، یعنی مصلحت خود را در امر ازدواج تشخیص می‌دهد و تصمیم‌گیری‌های او در زمینۀ امر ازدواج بر اساس یک حرکت عقلایی صورت می‌گیرد، اگر بخواهد شوهر کند، چنانچه متصدّی امور زندگانی خویش نبوده و مستقل در شؤون زندگی خود نباشد، باید از پدر، یا جدّ پدری خود اجازه بگیرد و بدون اذن گرفتن از آنها حكم به صحّت عقد نمی‌شود (در فرض عدم استقلال دختر، معظم‌له فتوا به گرفتن اذن می‌دهند)؛ اما چنانچه دختر، متصدّی امور زندگانی خویش باشد و در شؤون زندگی خویش کاملاً مستقل باشد، (1) بنا بر احتیاط واجب باید از پدر یا جدّ پدری خود اجازه بگیرد و بدون اذن گرفتن از آنها بنا بر احتیاط واجب حكم به صحّت عقد نمی‌شود. لازم به ذکر است طبق نظر هر دو فقیه بزرگوار (آقایان خامنه‌ای و سیستانی) در شرط بودن اذن پدر یا پدر بزرگ پدری در ازدواج دختر باکره، فرقی بین ازدواج دائم و ازدواج موقّت نیست؛ هر چند در ضمن عقد شرط عدم آمیزش شده باشد. ___________ (1): پیرامون استقلال در شؤون زندگی، استفتائی با کد 136210961909 از دفتر آیت‌الله سیستانی انجام گرفت که در پاسخ مرقوم کردند: «اگر دختر بالغ و رشیده (یعنی مصلحت خود را تشخیص می‌دهد) در تصميم‌گيرى‌های مهم زندگی نسبت به خود مانند کارمند شدن و نسبت به مال خود مانند خريد و فروش و بخشش اموال خود از نظارت پدر و مادر مستقل نباشد، عقد بدون اذن ولی (پدر یا جدّ پدری) جایز نیست و عقد باطل است. و اگر مستقل هم باشد به احتياط واجب جايز نيست، ولی مى‌تواند در فرض دوم به فقيه ديگرى با رعايت تسلسل در اعلميت رجوع کند.»
✅ اجازۀ پدر یا جد پدری برای دختر باکرۀ رشیده (قسمت سوم) اجازۀ پدر و جد پدری در مورد ازدواج دختر با کفو شرعی و عرفی/ برخی مواردی که اجازۀ پدر یا جد پدری لازم نیست بنا بر نظر آیت‌الله اگر پدر و جدّ پدری مفقود باشند يا در سفر باشند و دسترسی به آنان نباشد، در اين صورت احتياج به اجازۀ آنان نيست و همچنين اگر با ميل دختر به ازدواج، كفو شرعی و عرفی وی از او خواستگاری كند و پدر و جدّ پدری از اجازۀ چنين ازدواجی امتناع ورزند و پای كفو شرعی و عرفی ديگری كه مورد قبول پدر يا جدّ پدری باشد، در ميان نباشد، در اين صورت ولايت پدر و جدّ پدری ساقط است و ازدواج دختر نياز به اجازۀ آنان ندارد. همچنین طبق نظر آیت‌الله اگر دختر باکره باشد، ولی پدر یا جدّ پدری از ازدواج او با هر فردی که شرعاً و عرفاً مناسب او است، به طور کلی منع کنند، یا اینکه حاضر نباشند در امر ازدواج دختر به هیچ‌وجه مشارکت کنند، یا آنکه اهلیت اجازه دادن از جهت دیوانگی، یا مانند آن را نداشته باشند، در این موارد اجازۀ آنان لازم نیست، و همچنین اگر اجازه گرفتن از آنان به جهت غایب بودن برای مدت طولانی، یا غیر آن ممکن نباشد، و دختر حاجت زیادی در همان وقت به ازدواج داشته باشد، اجازۀ پدر و جد، لازم نیست. شایان ذکر است در مواردی که ذکر شد، این حکم مربوط به ازدواج دائم بوده و بنا بر احتیاط واجب شامل ازدواج مؤقت نمی‌شود.
دروغ یعنی خبر دادن از چیزی که واقعیت ندارد، خواه به زبان باشد یا قلم یا اشاره. مراد متکلم مهم است. تعبیرات مبالغه‌آمیز و استعمالات مجازی کذب نیست؛ مثلاً وقتی می‌گوییم هزار مرتبه به او گفتم فلان کار را نکن و منظور ما زیاد گفتن است و واقعاً بطور مکرر گفته باشیم فلان کار را نکن، دروغ محسوب نمی‌شود. یا مثلاً در مقام مجازگویی گفته شود: «شیری در میدان جنگ تیراندازی می‌کرد» یا در کنایه گفته شود: «فلانی همیشه در خانه‌اش باز است» که مراد، کرم و سخاوت و مهمان‌‌نوازی اوست. (نه اینکه واقعاً همیشه در خانه‌اش باز باشد.) این اخبار خلاف واقع نیست و دروغ محسوب نمی‌شود. کردن اگر مفسده نداشته باشد جایز است؛ یعنی سخنی را بگوید که ظاهر آن معنایی را می‌رساند که خلاف قصد او است و معنایی را که قصد کرده دروغ نیست، هر چند خلاف ظاهر باشد.
وعدۀ دروغ و خلف وعده (قسمت اول) 1⃣ گاهی انسان خبر از یک حالت نفسانی می‌دهد؛ مثلاً می‌گوید: «من تصمیم دارم فردا فلان کار را انجام دهم»؛ در این حالت اگر فرد واقعاً در نفس خود تصمیم به انجام فلان کار را داشته باشد، راست گفته و الا گفته‌است و ضمناً در این حالت وعده‌ای هم داده نشده‌است. 2⃣ گاهی انسان برای خود یک التزام ایجاد می‌کند؛ مثلاً خود را ملتزم می‌کند که فردا روزه بگیرد. در این ایجاد التزام، خبری به کسی داده نمی‌شود که قابلیت صدق و کذب داشته باشد؛ به عبارتی دیگر فرد، مطلبی را إنشاء کرده نه اینکه از مطلبی إخبار کند. حال سؤال اینجاست که اگر کسی به چیزی ملتزم شد، آیا واجب است به این التزام عمل کند؟ در پاسخ گفته می‌شود که اگر این التزام، در قالب نذر شرعی یا عهد شرعی یا قسم شرعی باشد، یا اینکه این التزام در ضمن یک عقد باشد، عمل به این التزام واجب است و الا واجب نیست. 3⃣ اما گاهی انسان خبر از وقوع اتفاقی یا انجام کاری در آینده می‌دهد؛ مثلاً می‌گوید: «فردا باران خواهد آمد» یا «فردا به مسجد خواهم آمد»؛ در صورت اول (خبر از وقوع اتفاق در آینده) اگر واقعاً بر اساس محاسبات یا چیزهای علم‌آور دیگر، خبر از این اتفاق در آینده بدهد، حتی اگر این اتفاق رخ ندهد، شخص مرتکب حرامی نشده‌است؛ ولی اگر بدون علم از وقوع اتفاقی در آینده به نحو قطعی خبر بدهد و این اتفاق رخ ندهد، مرتکب حرام شده‌است. در صورت دوم (خبر از انجام کاری در آینده)، اگر فرد به کسی قولی دهد و به آن عمل نکند؛ مثلاً علی به محمد بگوید: «فردا یک میلیون تومان به تو قرض خواهم داد» و به این قول عمل نکند، بحث پیش می‌آید که در فرستۀ بعد، مباحث مربوط به آن به‌تفصیل بیان می‌شود إن‌شاء‌الله
وعدۀ دروغ و خلف وعده (قسمت دوم) 📝 وعده دادن با ارادۀ خلاف آن (یعنی در حال وعده بنا داشته باشد، عمل نکند)، محسوب شده (1) و حرام است؛ (2) اما اگر انسان به کسی وعده‌ای داد و در حال وعده هم بنا نداشت که تخلف کند، طبق نظر آیت‌الله به احتیاط واجب باید به آن عمل کند؛ مگر اینکه در ضمن وعده دادن «ان‌شاءالله» بگوید (3) و آن را مقید به ارادۀ خداوند و امثال آن کند. اما طبق نظر و آیت‌الله عمل به وعده به خودی خود واجب نیست. ـــــــــــــــــــــــــــــــ (1): زیرا شخص خبر می‌دهد که بنا دارد کاری انجام دهد، در حالی که واقعاً بنا ندارد آن کار را انجام دهد. (2): در اینجا (وعده با ارادۀ خلاف آن) بین فقها اختلاف نظر وجود دارد که آیا مرد به خانوادۀ خود نیز می‌تواند چنین وعده‌ای بدهد یا خیر؛ طبق نظر آیت‌الله سیستانی بنا بر احتیاط واجب مرد به خانوادۀ خود خود نیز نباید چنین وعده‌ای بدهد. (منهاج الصالحین، ج 2، م 38) اما در رسالۀ آموزشی آیت‌الله خامنه‌ای آمده‌است: «مقصود از جواز وعدۀ کذب به زن و فرزند این نیست که خانواده‌ها با دروغ اداره شود و فضای محیط خانواده، فضای دروغ و بی‌اعتمادی باشد. بلکه چیزی است در جهت تقویت و تحکیم خانواده. با توجه به اینکه در شریعت اسلام، ادارۀ مالی خانواده به عهدۀ مرد است و زن تکلیفی ندارد؛ گرچه اموال و درآمدی هم داشته باشد. در چنین فضایی چنانچه زن و دیگر اعضای خانواده درخواست‌هایی داشته باشند که مرد نتواند پاسخ‌گوی آن باشد، برای اینکه فضای حاکم بر خانواده تلخ نشود، می‌تواند به دروغ وعده‌هایی بدهد و در زمان مناسب بگوید: "متأسفانه برای انجام آن، شرایط مهیا نشد."» (3): گاهی شخص قصد جدی در انجام کار دارد و «إن‌شاءالله» گفتن وی به قصد تبرک است، ولی گاهی شخص واقعاً انجام کار را به ارادۀ خدا معلق می‌کند و معنای «إن‌شاءالله» گفتن او نیز همین است. در اینجا معنای دوم مد نظر است.
دروغ شوخی 📝 اگر کسی خبری خلاف واقع بدهد و مقصودش از آن خبر این باشد که افراد را بخنداند، حرام است؛ چرا که گوینده خبری داده و قصد واقع هم نموده‌است. لکن خلاف واقع است؛ مثل بقیۀ دروغ‌ها. البته در دروغ‌های دیگر انگیزه‌های دیگری است و در این دروغ، انگیزۀ مزاح است. این دروغ با دروغ‌‌های دیگر هیچ تفاوتی نمی‌کند و حرام است. اما اگر گوینده قصد حکایت و خبر دادن از چیزی را نداشت؛ مثل لطیفه‌ و مَتل‌هایی که بین مردم متداول است؛ مثلاً از زبان حیوان یا از زبان شاگرد و استاد یا پدر و پسر چیزی را نقل می‌کنند که خلاف واقع هم است؛ اصلاً دروغی گفته نشده‌است؛ چون خبری داده نشده‌است. 📌 البته طبق نظر آیت‌الله اگر کسی قصد خبر دادن از واقعیتی داشته باشد، ولی در گفتارش قرینه‌ای بکار برد که انگیزه‌اش شوخی است، به گونه‌ای كه طرف مقابل، متوجّه شود كه گوینده، قصد جدّی و حقیقی ندارد، بنا بر احتیاط واجب جایز نمی‌باشد.
نکاتی در مورد نماز جعفر (1) 📝 این نماز از نمازهایی است که استحباب آن قطعی است و بطور اکید به آن سفارش شده‌است. کیفیت این نماز هم در کتاب شریف العروة الوثقی و تحریر الوسیلة و مفاتیح الجنان آمده‌است و ما به جهت اختصار از بیان کیفیت نماز و آثار آن صرف نظر می‌کنیم؛ اما ذکر چند نکته پیرامون آن خالی از لطف نیست: 1⃣ در هر زمان و مکانی می‌توان این نماز را بجا آورد؛ اما افضل اوقات آن روز جمعه (قبل از بالا آمدن خورشید) و شب نیمۀ شعبان است؛ 2⃣ اگر کسی عجله داشته باشد، می‌تواند اذکار نماز را بعد از نماز بگوید یا می‌تواند ابتدا دو رکعت را بخواند و پس از اتمام کارش دو رکعت دیگر را بخواند (یعنی می‌تواند فاصله بیندازد)؛ 3⃣ را می‌توان جزء نوافل شبانه‌روزی حساب کرد؛ یعنی مثلاً شخص می‌تواند 4 رکعت از نافلۀ شب را به کیفیت نماز جعفر بخواند و هم نیت نافله را داشته باشد و هم نیت نماز جعفر. (بلکه سایر نمازهای مستحبی مثل نماز غفیله و نماز اول ماه را هم می‌توان جزء نوافل شبانه‌روزی به حساب آورد) 4⃣ اگر در جایی از نماز تسبیحات را فراموش کرد، اگر در جای دیگری از نماز یادش آمد، می‌تواند همانجایی که یادش آمده، تسبیحاتی را که فراموش کرده بود، جبران کند. البته آیت‌الله می‌فرمایند این کار را رجاءً انجام دهد. همچنین اگر بعد از نماز یادش آمد که در جایی تسبیحات را فراموش کرده، رجاءً می‌تواند بعد از نماز، آن را جبران کند. 5⃣ طبق نظر آیت‌الله سیستانی برای رکوع و سجود می‌تواند به همان تسبیحات اکتفا کند؛ اما طبق نظر بنا بر احتیاط مستحب قبل یا بعد از تسبیحات، ذکر رکوع و سجده را بگوید. ____ (1): جعفربن‌ابی‌طالب، ملقب به ؛ برادر حضرت امیرالمؤمنین علی‌بن‌ابی‌طالب علیه‌السلام
کار کردن برای دیگری 📝 وقتی شخصی (مالک) مالی را برای در اختیار شخصی دیگر (عامل) قرار می‌دهد، چند صورت متصور است: 1- سود حاصل بین هر دو طرف (مالک و عامل) تقسیم میشود. این حالت می‌تواند تحت عنوان یا یا ... قرار بگیرد. 2- تمام سود برای عامل باشد؛ در این حالت مالک، مالش را به عامل قرض می‌دهد و عامل با این مال خرید و فروش می‌کند و سودش را برای خودش برمی‌دارد. 3- تمام سود برای مالک است که به این حالت « » گفته می‌شود. 4- هیچ شرطی بیان نمی‌شود؛ در این صورت نیز تمام سود برای مالک است. ⚠ توجه: در صورت سوم و چهارم، اگر از طرف درخواست‌کنندۀ کار (مالک) قرینه‌ای مبنی بر اینکه این کار باید مجانی صورت بگیرد نباشد، یا اینکه عامل، کار را به قصد تبرع و بدون اجرت انجام ندهد، مالک موظف است اجرت متعارف را به عامل پرداخت کند. 📝 آنچه گفته شد مربوط به تجارت بود، اما بطور کلی اگر نفر الف کاری را به درخواست نفر ب برای وی انجام دهد و الف قصدش از انجام این کار، تبرع (نیکویی کردن بدون چشم‌داشت مزد) نباشد و ب نیز صریحاً یا با قرینه طلب کار مجانی نکرده باشد، ب باید به الف اجرت کار را پرداخت کند و تا وقتی پرداخت نکرده، مدیون اوست. مثلاً اگر همسر انسان به درخواست شوهرش کارهای منزل را بدون قصد تبرع انجام دهد، شوهرش باید اجرت او را پرداخت کند؛ هر چند شرطی بین آن‌ها گفته نشده و قراری با هم نگذاشته باشند که این کار در ازای اجرت باشد. یا اگر فردی بدون اینکه قراردادی بسته شده باشد، علم یا مهارتی را به جمعی بیاموزد، آن جمع باید اجرت تعلیم را به معلم پرداخت کنند؛ مگر اینکه معلم به قصد تبرع درس داده باشد یا از ابتدا آن جمع به نحوی فهمانده باشند که در مقابل تدریس پولی پرداخت نخواهند کرد.
سخن‌چینی 📝 اگر فرد الف نزد ما در مورد فرد ب سخن بگوید و ما سخن فرد الف را به فرد ب برسانیم، مرتکب یا شده‌ایم؛ یعنی به فرد ب بگوییم فلانی (فرد الف) در مورد تو چنین مطلبی گفت؛ فرقی هم ندارد این کار با نوشتن صورت بگیرد یا با گفتن یا با اشاره و رمز؛ البته اگر فرد الف سخن خوبی در مورد فرد ب گفته باشد و ما این مطلب را منتقل کنیم، کار حرامی مرتکب نشدیم؛ اما اگر بدگویی صورت گرفته باشد یا انتقال مطلب سبب فساد و تفرقه بین مؤمنین گردد، کار حرامی صورت گرفته‌است. ضمناً کسی که کلام سخن‌چین (سخن‌چینی حرام) را می‌شنود، وظیفه دارد او را از سخن‌چینی نهی کند (نهی از منکر) و همچنین نباید او را ترغیب کند که به کار خود ادامه دهد؛ مثلاً کنجکاوی کند و مدام بپرسد فلانی دیگر چه چیزی گفت؟!
وظایف غیبت‌کننده و شنوندۀ غیبت (قسمت اول) 📝 غیبت‌کننده اگر کردنش جزء مواردی نباشد که حرمتش استثناء شده‌است، وظیفه دارد اولاً از کار خود توبه کند. 📝 ثانیاً بنا بر نظر آیت‌الله باید از کسی که غیبت او را کرده، اگر زنده است و امکان حلالیت طلبیدن وجود دارد و مفسده هم ندارد، حلالیت بطلبد و اگر در قید حیات نیست یا امکان استحلال از او نیست یا مفسده دارد، برایش استغفار نماید. اما آیت‌الله می‌فرمایند: احتیاط مستحب است چنانچه حلالیّت طلبیدن از شخص غیبت شده پیامدهای بدی ندارد این کار را انجام دهد یا برایش استغفار نماید؛ بلکه در مواردی که غیبت، توهین و هتک حرمتی را نسبت به غیبت شونده در بر داشته، اگر حلالیّت خواستن از او، جبران هتک حرمت و توهین به وی محسوب گردد، بنابر احتیاط، لازم است در صورتی که مفسده‌ای نداشته باشد، از وی حلالیّت بطلبد.
وظایف غیبت‌کننده و شنوندۀ غیبت (قسمت دوم) 📝 استماع بنا بر نظر آیت‌الله حرام است، ولی از نظر آیت‌الله به خودی خود حرام نیست، البته اگر استماع غیبت باعث تشویق غیبت‌کننده باشد یا عنوان حرام دیگری پیدا کند، استماع غیبت حرام می‌شود. از آنجا که واجب است، نهی از غیبت هم با وجود شرایطِ نهی از منکر، واجب است؛ به شرطی که بدانیم غیبت‌کننده مجوز شرعی برای غیبت ندارد و در این صورت طبق نظر آیت‌الله سیستانی احتیاط مستحب است بر شنوندۀ غیبت كه به یاری فرد غیبت شده بر خیزد و از او دفاع نماید و آن غیبت را از او دفع کند (یعنی نفی آن نسبتی که غیبت‌کننده به غیبت‌شونده می‌دهد؛ مثلا وقتی گفته می‌شود: "فلانی مال ناحق خورده"، بگوییم: "از کجا معلوم، شاید معامله کرده یا شاید حلال بوده است." اگر هم به‌ گونه‌ای است که نمی‌شود آن را توجیه کرد، مثلا بگوید: "بشر جایزالخطاست یا ممکن است تاکنون توبه و استغفار کرده باشد.") به شرط آنكه این كار مفسده نداشته باشد. ولی از نظر آیت‌الله خامنه‌ای بر مستمع غیبت واجب است که رد غیبت کند. 📌 پس شنوندۀ غیبت وظیفۀ حلالیت طلبیدن از غیبت‌شونده یا استغفار برای او را ندارد. اما اگر شک داشته باشیم که غیبت‌کننده برای غیبت مجوز شرعی دارد یا خیر، حق نهی از منکر او را نداریم؛ اما وظیفۀ دفاع از غیبت‌شونده (رد غیبت) مثل حالتی است که بدانیم غیبت‌کننده مجوز شرعی ندارد. ⚠ نکته: اینگونه نیست که اگر غیبت کردن از ناحیۀ غیبت‌کننده حرام نباشد، پس شنیدن غیبت هم حلال باشد. (البته طبق فرض حرمت شنیدن غیبت) گاهی غیبت‌کننده مجبور می‌شود برای دفع ضرر از خودش غیبت کند؛ در این مورد او کار حرامی مرتکب نشده اما شنیدن غیبت برای دیگران جایز نیست؛ یا گاهی فرد نابالغی غیبت می‌کند؛ در این حالت او تکلیفی ندارد، اما دیگران حق شنیدن غیبت را ندارند.
چند مسئله پیرامون مرگ 📌 کراهت داشتن از حرام نیست؛ ولی مستحب است انسان هنگام مشاهدۀ نشانه‌های مرگ، ملاقات خداوند را دوست داشته باشد. 📌 آرزوی مرگ کردن کراهت دارد؛ بلکه سزاوار است انسان بگوید: «اللّهُمّ أحيِني ما كانَتِ الحَياةُ خَيرا لي ، و تَوَفَّني إذا كانَتِ الوَفاةُ خَيرا لي»؛ یعنی: بار خدايا! تا زمانی كه زندگی برای من بهتر است مرا زنده بدار و هرگاه مرگ برايم بهتر بود، مرا بميران. 📌 طول امل (آرزوهای دراز داشتن که نشان از حرص به دنیاست) داشتن و اینکه انسان مرگ را از خود دور ببیند، مکروه است. 📌 مستحب است انسان زیاد یاد مرگ کند
ذکر گفتن در نماز به قصد متوجه کردن دیگران 📝 اذکاری که در نماز گفته می‌شود، سه صورت دارد: 1- اذکارِ واجب نماز است؛ مانند حمد و سوره، ذکر رکوع و سجود، تشهد و سلام 2- اذکاری است که در نماز وارد شده و استحباب دارد؛ مانند قنوت و تکبیر بعد از رکوع یا سجده 3- اذکاری است که انسان آن اذکار را به قصد اینکه در نماز وارد شده (وارد شدن ذکر در نماز، یعنی گفتن آن ذکر در نماز به عنوان دستور واجب یا مستحب از طرف خداوند ابلاغ شده‌است) و جزئی (واجب یا مستحب) از نماز است، نمی‌گوید و آن‌ها را به قصد مطلق ذکر می‌گوید؛ مانند قرائت قرآن و ذکر صلوات و اذکار دیگر در رکوع یا سجده که به قصد مطلق ذکر گفته شود نه به این قصد که در نماز گفتن چنین ذکری مستحب است. (مثلاً صلوات در سجده مستحب است؛ اما یک فردی می‌تواند صلوات را به نیت مطلق ذکر بگوید نه به این قصد که در سجده مستحب است) نمازگزار اذکار واجب (دستۀ اول) را باید فقط به قصد انجام امر الهی در نماز (آنچه در نماز وارد شده‌است) بگوید و مثلاً ذکر رکوع را نمی‌تواند هم به قصد انجام امر الهی در رکوع نماز و هم به قصد اعلام به دیگران بگوید. اذکار مستحب نماز (دستۀ دوم) هم طبق نظر امام‌خمینی بنا بر احتیاط واجب و طبق نظر آیت‌الله سیستانی بنا بر فتوا همین حکم را دارند. اما اذکار دستۀ سوم که جزء نماز نیست و به نیت مطلق ذکر گفته می‌شود، می‌تواند به قصد اعلام دیگران هم گفته شود. مثلاً شخص برای اعلام خطر به بقیه در اثنای نماز - با صدای بلند یا با صدای آهسته- «الله اکبر» یا «لا اله الا الله» بگوید. (توجه شود که این عبارات باید به قصد مطلق ذکر گفته شود نه اینکه اصلاً قصد ذکر نداشته باشد و فقط عباراتی عربی برای متوجه کردن دیگران بگوید) همچنین گاهی اذکار دستۀ اول و دوم تنها به قصد انجام اوامر الهی در نماز گفته می‌شود؛ ولی شخص به قصد اعلام به دیگران آن اذکار را بلندتر می‌گوید. چنین کاری از نظر امام‌خمینی ایرادی ندارد؛ اما آیت‌الله سیستانی می‌فرمایند این کار در صورتی صحیح است که قصد فرد از بلند کردن صدا برای اعلام به دیگران هم قربت باشد؛ مثلاً از این جهت که دفع خطر از یک مؤمن مورد رضای خداست، صدا را بلند کند. شایان ذکر است طبق نظر ایشان اگر انگیزۀ فرد از اعلام به دیگران، قصد قربت باشد، اذکار واجب و مستحب نماز را نیز می‌تواند با این انگیزه بگوید. به عبارتی از نظر آیت‌الله سیستانی هر ذکری در نماز که به عنوان جزئی از نماز (واجب یا مستحب) انجام می‌شود، باید با قصد قربت باشد؛ یعنی اگر علاوه بر اینکه قصد داشت ذکری را که در نماز وارد شده، بگوید، قصد دیگری هم از گفتن ذکر داشت (اعلام به دیگران یا انگیزه‌های دیگر)، باید هدفش از آن قصد و انگیزه نیز رضایت الهی باشد؛ ولی اگر انگیزۀ نهایی قربت نباشد، این ذکر محقق نشده‌است و اگر قابل جبران است، باید دوباره گفته شود.
پرداخت به موقع قبوض آب، برق، تلفن و ... 📝 طلبکار تا وقتی طلب خود را از بدهکار مطالبه نکند، بدهکار گرچه مقروض است، اما وظیفه ندارد فوراً بدهی خود را بپردازد؛ اما همین که طلبکار طلب خود را مطالبه کرد، بدهکار وظیفه دارد، در صورت تمکن فوراً آن را پرداخت کند. قبوض آب، برق و ... نیز که تاریخ پرداخت آن مشخص شده‌است، همان مطالبۀ طلبکار است و مشترکین نباید از موعد مقرر تأخیر کنند. به همین صورت است زمان پرداخت اقساط وام. مکلف وظیفه دارد اقساط را در موعد مقرر پرداخت کند و تأخیر نکند.
تطهیر ظرفی که با اصابت سگ (در حالت ولوغ یا غیر ولوغ) نجس شده‌است 📝 سگ، یعنی با زبانش از ظرفی آب یا مایع روانی بخورد. ظرفی که به ولوغ سگ نجس شده‌است، باید اوّل داخل آن را با خاک، خاک‌مالی کرد سپس خاک آن را بر طرف نموده و بعد از طبق نظر آیت‌الله با هر آبی (قلیل یا کر یا جاری) باید دو مرتبه شست؛ اما طبق نظر با آب قلیل دو مرتبه و با آب کر و جاری به احتیاط واجب دو مرتبه و با آب باران یک مرتبه شسته شود و طبق نظر آیت‌الله با آب قلیل باید دو مرتبه شست. (در مورد سایر آب‌ها از معظم‌له نظری منتشر نشده‌است) دقت شود که در نجاست ظرف با ولوغ سگ، باید ابتدا خاک‌مالی و سپس شستن با آب انجام گردد و اگر به عکس عمل شود ظرف پاک نمی‌شود. همچنین خاک قبل از فرایند تطهیر طبق نظر آیت‌الله سیستانی بنا بر فتوا و طبق نظر امام‌خمینی بنا بر احتیاط واجب باید پاک باشد. همچنین طبق نظر امام‌خمینی احتیاط آن است که برای خاک‌مالی ابتدا ظرف با خاک خالص (خاکی که با آب مخلوط نشده) خاک‌مال شود و بعد در خاک قدری آب ریخته شود - طوری که بصورت گِل درنیاید و در همان حالت خاک بودن باقی بماند- و دوباره با این خاک، ظرف خاک‌مال شود. ضمناً آنچه با آن ظرف خاک‌مال می‌شود باید جوری باشد که بشود به آن خاک اطلاق کرد؛ لذا امام‌خمینی رمل را برای خاک‌مالی بنا بر احتیاط واجب کافی نمی‌دانند. آنچه گفته شد در مورد ولوغ بود، اما برخورد دهان سگ با ظرف حالات دیگری هم دارد که برخی از آن‌ها به نظر برخی فقها در حکم ولوغ است و برخی حالات نیز مشکوک است که در حکم ولوغ است یا خیر؛ اگر حکم ولوغ جاری نشود، باید حالت معمولی تطهیر ظرف انجام شود. لذا فقها در این موارد که مشکوک است حکم ولوغ جاری می‌شود یا خیر، راه احتیاط را پیش می‌گیرند که هم وظیفۀ تطهیر نسبت به حالت ولوغ رعایت شده باشد و هم وظیفۀ تطهیر نسبت به حالت نجاست معمولی. بنابراین در حالات مشکوک بنا بر احتیاط لازم، باید ظرف را خاک‌‌مالی کرد و بعد سه مرتبه با آب (هر آبی؛ قلیل یا کر یا جاری) شست. البته طبق نظر امام‌خمینی اگر آب کر یا جاری باشد، بنا بر احتیاط باید دو مرتبه شسته شود و با آب باران یک مرتبه. از نظر امام‌خمینی اگر دهان سگ به هر نحوی با ظرف برخورد کند (مثلاً آب را بمکد، ظرف را بلیسد، آب دهانش در ظرف بریزد) مشکوک است که حکم ولوغ جاری شود و باید احتیاط کرد که طریقۀ احتیاط ذکر شد. اما طبق نظر آیت‌الله سیستانی اگر سگ ظرفی را بلیسد یا با کیفیتی بجز ولوغ از ظرف مایعی بیاشامد، در حکم ولوغ است، ولی اگر آب دهان سگ در ظرف بریزد یا دهان سگ با هر کیفیتی به ظرف بخورد ولی ظرف لیسیده نشود، مشکوک است که در حکم ولوغ باشد و باید احتیاط را مراعات کرد. همچنین اگر آب یا مایع ظرفی را که که سگ از نوشیده در ظرف دیگر بریزند، آن ظرف نیز در کیفیت تطهیر، طبق نظر آیت‌الله سیستانی بنا بر فتوا و طبق نظر امام‌خمینی بنا بر احتیاط واجب، حکم ولوغ را دارد. در مورد تماس سایر اعضای سگ با ظرف نیز، دو نظر وجود دارد: طبق نظر امام خمینی تماس سایر اعضا مثل ولوغ نیست و لذا خاکمالی لازم ندارد و مثل سایر ظرف‌های نجس است؛ اما طبق نظر آیت‌الله سیستانی اگر عرق یا ادرار یا سایر فضولات سگ به داخل ظرف اصابت کند یا اگر جای دیگری از بدن سگ، مثل دست یا پای سگ با تری سرایت‌کننده به داخل ظرف برسد، بنابر احتیاط لازم، باید آن را خاک‌‌مالی کرد و بعد سه مرتبه با آب (هر آبی؛ قلیل یا کر یا جاری) شست. (در این حالات طبق نظر معظم‌له مشکوک است که حکم ولوغ جاری باشد و باید احتیاط را رعایت کرد) چیزهایی غیر ظرف، مانند دست انسان که سگ آن را لیسیده‌است، حکم ظرف را ندارد و خاک مال کردن آن لازم نیست.
خاطر نشان می‌شود بحث طهارت ظرفی که به وسیلۀ اصابت سگ نجس شده‌است، حدود دو سال پیش هم در کانال مطرح شده بود؛ اما این بحث مجدداً بازنگری شد و علاوه بر نگارش دوبارۀ آن، برخی اشکالات جزئی نیز برطرف شد.
هدایت شده از کریمی- بیان احکام
✅ ارزش آموزش دين در فرمایشات سَروَر زنان جهانیان 📝 زنی به خدمت حضرت فاطمۀ زهرا عليها‌السلام رسيد و عرض كرد: «مادر ناتوانی دارم كه دربارۀ نمازش به مشكلی برخورده‌است؛ از اين رو مرا به سوی شما فرستاده‌است تا سوال او را پرسش نمايم.» آن بانوی بزرگوار جواب سوال او را داد، آن زن مسئلۀ دومی را سؤال كرد و باز حضرت جواب او را داد، مسئلۀ سوم، چهارم تا دهم را پرسيد و آن حضرت جواب همۀ پرسش‌های او را داد. آنگاه آن زن از زیادی سوال‌هايی كه كرده خجالت‌زده شد و عرض كرد: «بيش از اين مزاحم نمی‌شوم ای دختر رسول خدا.» حضرت زهرا فرمود: «بيا و هر سؤالی كه داشتی بپرس و من جواب خواهم داد، زيرا اگر كسی خود را مُزدبگير كسی كند كه بار سنگينی را بر پشت بام حمل نمايد و در برابر، مبلغ هزار دينار اُجرت گيرد، آيا از حمل بار خسته می‌شود؟» زن گفت : «نه؛ خسته نمی‌شود.» (زيرا اُجرت بسيار زيادی دريافت می‌كند.) حضرت زهرا فرمود: «من در برابر هر مسئله‌ای كه پاسخ می‌دهم بيشتر از بين زمين و آسمان كه پر از مرواريد باشد، پاداش می‌گيرم. پس سزاوار است كه در برابر جواب به سؤال شما اصلاً خسته نشوم.» بحارالانوار، ج ۲، ص ۳ ⚫️ شهادت پارۀ تن پیامبر اسلام صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلّم، حضرت فاطمۀ زهرا سلام‌الله‌علیها، بر تمامی مسلمانان جهان تسلیت باد.
غسالۀ آب کر 📝 اگر چيز نجس را در آب كر يا جاری فرو برند، چنانچه از چيزهايی باشد كه در دفعۀ اول پاك می‌شود، آبی كه بعد از بيرون آوردن، از آن می‌ريزد پاك است و اگر از چيزهايی باشد كه بايد دو مرتبه آن را در آب فرو برند تا پاك شود، آبی كه بعد از دفعۀ دوم از آن می‌ريزد، پاك مى‌باشد. به عبارتی طبق نظر و آیت‌الله غسالۀ آب کر و جاری، در شستنی که بعد از آن نیاز به شستن نیست (متعقبه به طهارت)، پاک است (بر خلاف غسالۀ آب قلیل)؛ اما اگر این غساله، حاصل از شستنی باشد که باز هم برای تطهیر به شستن نیاز دارد، این غساله نجس است. (آیت‌الله سیستانی بنا بر احتیاط واجب نجس می‌دانند) البته این مسئله بین فقها مورد اختلاف است و برخی فقها غسالۀ آب کر و جاری را در هر صورت پاک می‌دانند. ❗ نکتۀ مهم دیگر این است که گاهی زیر شیر آب متصل به کُر یا جاری، یا درون مخزنی که آب کر دارد، شست‌وشو انجام می‌شود و اتصال شیء نجس از آب کر قطع نمی‌شود. در اینجا دیگر بحث نجاست غساله مطرح نیست؛ زیرا غساله هم متصل به آب کر یا جاری است و دفعات مختلف شست‌وشو فقط با فشار یا تکان شیء تحقق می‌یابد. پس نجاست غسالۀ آب کر یا جاری برای زمانی است که شیء یک بار در آب کر یا جاری فرو می‌رود و بعد بیرون آورده می‌شود که در این صورت از شیء آب بیرون می‌ریزد که همان غساله است.
هدایت شده از کریمی- بیان احکام
آیت‌الله خامنه‌ای: «یک خصوصیّت دیگر این بود که هم یک فرماندۀ جنگاورِ مسلّط بر عرصۀ نظامی بود، هم در عین حال به‌شدّت مراقب حدود شرعی بود. در میدان جنگ، گاهی افراد حدود الهی را فراموش می‌کنند، می‌گویند وقت این حرف‌ها نیست؛ او نه، او مراقب بود. آنجایی که نباید سلاح به کار برود، سلاح به کار نمی‌بُرد؛ مراقب بود که به کسی تعدّی نشود، ظلم نشود؛ احتیاط‌هایی می‌کرد که معمولاً در عرصۀ نظامی، خیلی‌ها این احتیاط‌ها را لازم نمی‌دانند؛ [لکن] او احتیاط می‌کرد. به دهان خطر می‌رفت امّا جان دیگران را تا می‌توانست حفظ می‌کرد؛ مراقب جان نزدیکانش، اطرافیانش، سربازانش، همکارانش در ملّتهای دیگر که در کنار او بودند، بود.»