eitaa logo
🏴کیف الناس🏴
345 دنبال‌کننده
20.5هزار عکس
7.5هزار ویدیو
143 فایل
«بسم الله القاصم الجبارین» «وَالْحَمْدُ لِلّهِ قاِصمِ الجَّبارینَ مُبیرِ الظّالِمینَ» 💯کانالی متفاوت👌 😊 برای سرگرمی اسلامی ☺️ ارتباط با ادمین @amirmehrab56 آغاز فعالیت دوباره....۱۴۰۱/۰۷/۱۰
مشاهده در ایتا
دانلود
آیا امام علی(ع) بدلیل اینکه مردم و را بعنوان خلیفه کردند، به این انتخابِ مردم احترام گذاشته و پذیرفتند؟ ✅نکته اول کسی که اندکی از صدر اسلام و ماجرای اطلاع داشته باشد، می داند، خلیفه اول با و مردم به قدرت نرسید، آنها به ناحق با اجبار و تطمیع را از صاحب آن کردند. ✅نکته دوم در روز سقیفه که به خلافت میرسد، همه مردم حضور ندارند شاید بگویید که آن زمان سران هر قوم اگر میداشتند هم کفایت می نمود و نیازی به حضور همه نبود. بااین حال، در سقیفه همه اقوام و قبایل حضور نداشتند چه برسد به نمایندگان مناطق دیگر جهان اسلام(یمن...)، در نتیجه در یک جلسه محدود بدون حضور رقیب اصلی(بنی هاشم) به خلافت رسید. ✅نکته سوم در همان جلسه، فرد مانند سعد بن عباده با ابوبکر مخالفت میکند که بعدها میشود و هیچ گاه هم با بیعت نکرد. عمربن خطاب در پس از مخالفت سعد با ابوبکر میگوید: سعد(بن‌عباده) را بکشید! خدا او را بکشد! بکشید او را که او است ابن أبی الحدید، ج 20، ص 21 ✅نکته چهارم تعداد قابل توجهی از و آن زمان بدلیل مخالفت با غصب خلافت توسط در خانه حضرت زهرا(س) برای بیعت با علی(ع) جمع میشوند ۱_طلحه و زبیر (طبری، ج 2، ص 443) ۲_ثابت بن قیس (شرح نهج البلاغه، ج2، ص 50) ۳_سلمان (سلیم، ج 2 ، ص 580). ۴_عباس بن عبدالمطلب (الامامة و السیاسة، ج 1، ص 11) ۵_ابوذر (سلیم، ج، دو، ص۵۸۰) ✅نتیجه گیری: جناب ابوبکر، نه مردم بود و نه مورد قبول سران قوم و صحابه، اساسا مردم در تعیین خلیفه نداشتند. جناب عمر بن خطاب هم با ابوبکر منصوب شد و در اینجا هم در کار نبود. در همه این دوره ها امام علی(ع) با این کودتا مخالف بودند و خود را می رساندند @keyfonas
آیا علی(ع) با و روابط دوستانه و حسنه داشت؟ آیا این به معنای تایید و به حکومت آنها بود؟ ✅طبق صحيح السندي كه در صحيح ترين كتاب هاي اهل سنت آمده، اميرمؤمنان عليه السلام با خلفاي سه گانه ارتباط دوستانه نداشته است؛ بلكه آن ها را «دروغگو ، بدكار ، حيله گر، خائن، ، فاجر و ...» مي دانسته است. ✅مسلم نيشابوري در صحيح خود در ضمن يك روايت از عمر بن خطاب نقل مي كند كه خطاب به اميرمؤمنان عليه السلام گفت: پس از وفات رسول خدا صلي الله عليه وآله ابوبكر گفت: من رسول خدا هستم، شما دو نفر (عباس و علي ) آمديد و تو اي عباس ميراث برادر زاده ات را درخواست كردي و تو اي علي ميراث دختر پيامبر را ابوبكر گفت: رسول خدا فرموده است: ما چيزي به ارث نمي گذاريم ، آن چه مي ماند صدقه است و شما او را دروغگو ، گناه كار ، حيله گر و خيانت كار معرفي كرديد و حال آن كه خدا مي داند كه ابوبكر راستگو ، دين دار و پيرو حق بود . پس از ابوبكر ، من جانشين پيامبر و ابوبكر شدم و باز شما دو نفر مرا ، دروغگو و خوانديد سپس در روايت عمر بن خطاب از اميرمؤمنان عليه السلام و عباس اقرار مي گيرد كه آيا را كه گفتم تأييد مي كنيد. هر دو گفتند: بلي 📚صحيح مسلم، كتاب الجهاد والسير، باب حكم الفئ ، ح 1756 تصویر کتاب و آدرس منبع اهل سنت در قرار داده میشود. ✅الباني در آخر روايت تصريح مي كند كه سند اين روايت صحيح است. 📚الباني ، محمد ناصر الدين، التعليقات الحسان علي صحيح إبن حبان ، ج9 ، ص319 ـ 320. همين روايت در كتاب صحيح إبن حبان با تحقيق شعيب الأرنؤوط وهابي نيز آمده و اين وهابي متعصب نيز سند آن را تصحيح كرده است. @keyfonas
آیا جریان پایین آوردن ابوبکر و عمر از منبر ، توسط امام حسن و امام حسین (ع) صحت دارد؟ ✅رواياتي در اهل سنت با سند صحيح نقل شده است كه امام حسن عليه السلام در زمان به مسجد رفت و ابوبكر را در حالي كه خطبه مي خواند از منبر پایین آورد و فرمود كه از منبر پدر من بيا پايين. همچنين ديگري نيز با سند صحيح نقل شده است كه همين داستان در زمان عمر بن الخطاب توسط امام حسين عليه السلام اتفاق افتاده است. پايين آوردن ابوبكر از منبر، توسط امام حسن عليه السلام: علامه بلاذري در كتاب انساب الأشراف مي نويسد: ✅وحدثني عبد الله بن صالح عن حماد بن سلمة عن هشام بن عروة عن عروة قال: خطب أبو بكر يوماً فجاء الحسن فقال: انزل عن منبر أبي. فقال علي: ليس هذا عن ملأ منا. ✅روزي ابوبكر خطبه مي خواند، (امام) حسن (ع) آمد و فرمود: از منبر پدر من بيا پايين. علي عليه السلام گفت: اين كار او به ما نبوده است. 🔵البلاذري، أنساب الأشراف، ج 1، ص 383 ✅آن چه اين ثابت مي كند اين است كه اهل بيت عليهم السلام مشروعيت خلافت شيخين را قبول نداشته و اين منصب را تنها شايسته خود مي دانسته اند. @keyfonas
آیا این حدیث از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: «اگر بنا بود بعد از من بیاید او حتماً (خلیفه دوم) می‌بود»؟! ✅نکته اول روایتی در برخی اهل سنت در وصف خلیفه دوم به پیامبر اسلام(ص) نسبت شده است:  «لو کان بعدى نبىّ لکان ع» اگر بعد از من پیامبری وجود داشت؛ همانا بود». 🔵ترمذی ج ۵ ص ۶۱۵ این روایت، دارای و معارض‌های بسیاری است که ‌جای هیچ تردیدی در جعلی بودن آن باقی نمی‌گذارد. حتی اگر این را با معیارهای روایی اهل سنت نیز بسنجیم، قابل پذیرش بود؛ چرا که افرادی دروغ‌گو در جمع راویان آن وجود دارند 🔵الغدیر، ج 5، ص 500 ✅نکته دوم یکی از شرایط این است که قبل و بعد از نبوّت، به خداوند شرک نورزیده باشند و این شرط در میان همه انبیای الهی وجود داشت.  حال اگر این روایت درست باشد؛ چگونه عمر  بن خطاب شایسته پیامبری است، در حالی‌که در سال ششم اسلام آورد و تا قبل از آن بت می‌پرستید.  خود ، شخصی را   قرار داده و از دوران بت‌پرستی‌اش می‌گوید: «من و تو در زمان جاهلیت به کارى بدتر از کهانت آلوده بودیم، بت‌ها را می‌پرستیدیم و با آنها مأنوس بودیم تا این‌که خداوند ما را به‌ وسیله رسول خدا(ص) و اسلام، بخشید». 🔵ابن هشام، ج ۱ ص ۲۱۰ ✅نکته سوم این روایت دارد که در صورت عدم خاتمیت پیامبر اسلام(ص)، خلیفه دوم، پیامبر می‌شد. پس او باید بعد از پیامبر(ص) افراد باشد که چنین اعتقادی حتی با مبانی اهل سنت سازگار نیست؛ زیرا در منابع آنان به دفعات نقل شده است؛ پس از پیامبر(ص)، ابوبکر برترین بوده: «بهترین امت، پس از پیامبر اسلام(ص) و سپس عمر بوده است» 🔵بخاری ج ۵ ص ۷ @keyfonas
اگر طبق ادعای شیعیان بین علی(ع) و اختلاف و خصومت بود، پس چرا علی(ع) به ابوبکر اجازه داد تا بر پیکر نماز بخواند؟ در منابع اهل سنت پنج روایت آمده که بيانگر اين نكته هستند: ابو بكر بر پيكر حضرت زهرا (س) خوانده است. اما اين روايات از نظر ضعيف هستند و در نتيجه حجت نيستند. از طرف ديگر در مقابل اين روايات، روايات بخاري و مسلم قرار دارند كه تصريح مي‌كنند، حضرت زهرا (س) تا آخر عمر با ابو بكر قهر بودند و با او صحبت نكردند: ✅فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ فَهَجَرَتْ أَبَا  بَكْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتى تُوُفِّيَتْ ، و هنگامي‌كه از دنيا رفتند، امير مؤمنان عليه السلام در مراسم تجهيز و تشييع دختر رسول خدا (ص) آنها را با خبر نكردند و خود آن حضرت بر بدنش نماز خواند و دفن كردند: ✅ فلما تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ لَيْلًا ولم يُؤْذِنْ بها أَبَا بَكْرٍ وَصَلَّى عليها... اين روايت بر روايات ضعيف ديگر مقدم است و ثابت مي‌شود كه ابو بكر بر بدن ايشان نخوانده است و تا آخر عمر آن حضرت از دست وي ناراحت و ناراضي بوده اند. و از طرف سوم، بسياري از علماي بزرگ اهل سنت تصريح نموده اند كه ابو بكر بر بدن آن حضرت نماز نخوانده است. ✅دفن شبانه به خاطر نماز نخواندن ابو بكر بر بدن حضرت زهرا (س) عبد الرزاق كتاب «المصنف» روايت معتبر ديگري را نقل كرده است كه اميرمؤمنان عليه السلام حضرت زهرا (سلام الله عليها) را شبانه كردند، تا ابو بكر بر آن حضرت نماز نخواند:👇👇 حسن بن محمد خبر داده است كه فاطمه دختر رسول خدا صلي الله عليه وآله شبانه دفن شد، رواي مي‌گويد: علي [عليه السلام] اين كار را انجام داد تا ابو بكر بر پيكر ايشان نماز نخواند؛ زيرا ميان ابو بكر و فاطمه چيزي (ناراحتي) بود. 📚الصنعاني، المصنف، ج 3، ص521 @keyfonas
منافقان باهوش و مقدمه کربلا سختترین مدل فریب دادن مردم این است که با استدلال دینی، با آیه یا روایت مردم را قانع کنند. وقتی عده ای در و بعدتر برخی از صحابه به انتخاب اعتراض کردند. جریان نفاق، برای اقناع و فریب مردم، دنبال جوابهای بود. بعنوان نمونه: میگفتند ابوبکر تنها کسی بود که در همراه پیامبر بوده و این فضیلت و برتری اوست میگفتند تنها کسی بود که پیامبر در زمان بیماری او را بجای خود به نماز جماعت فرستاد میگفتند پدر زن پیامبر و اهل قریش است. به جوابها دقت کنید! همه ى این پاسخ ها استدلالهای دینی است که برای ساکت کردن و فریب مردم ساده استفاده میکند از نزدیکی با پیامبر برای ضربه زدن به وصیت و دستور پیامبر بهره بردند و مردم هم پذیرفتند این، همان معنای می باشد که تشخیص حق و باطل در آن سخت خواهد شد. اینگونه، علی را خانه نشین کردند و مقدمه ای شد برای قتل حسین(ع) @keyfonas
آیا این حدیث از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: «اگر بنا بود بعد از من بیاید او حتماً (خلیفه دوم) می‌بود»؟! ✅نکته اول روایتی در برخی اهل سنت در وصف خلیفه دوم به پیامبر اسلام(ص) نسبت شده است:  «لو کان بعدى نبىّ لکان ع» اگر بعد از من پیامبری وجود داشت؛ همانا بود». 🔵ترمذی ج ۵ ص ۶۱۵ این روایت، دارای و معارض‌های بسیاری است که ‌جای هیچ تردیدی در جعلی بودن آن باقی نمی‌گذارد. حتی اگر این را با معیارهای روایی اهل سنت نیز بسنجیم، قابل پذیرش بود؛ چرا که افرادی دروغ‌گو در جمع راویان آن وجود دارند 🔵الغدیر، ج 5، ص 500 ✅نکته دوم یکی از شرایط این است که قبل و بعد از نبوّت، به خداوند شرک نورزیده باشند و این شرط در میان همه انبیای الهی وجود داشت.  حال اگر این روایت درست باشد؛ چگونه عمر  بن خطاب شایسته پیامبری است، در حالی‌که در سال ششم اسلام آورد و تا قبل از آن بت می‌پرستید.  خود ، شخصی را   قرار داده و از دوران بت‌پرستی‌اش می‌گوید: «من و تو در زمان جاهلیت به کارى بدتر از کهانت آلوده بودیم، بت‌ها را می‌پرستیدیم و با آنها مأنوس بودیم تا این‌که خداوند ما را به‌ وسیله رسول خدا(ص) و اسلام، بخشید». 🔵ابن هشام، ج ۱ ص ۲۱۰ ✅نکته سوم این روایت دارد که در صورت عدم خاتمیت پیامبر اسلام(ص)، خلیفه دوم، پیامبر می‌شد. پس او باید بعد از پیامبر(ص) افراد باشد که چنین اعتقادی حتی با مبانی اهل سنت سازگار نیست؛ زیرا در منابع آنان به دفعات نقل شده است؛ پس از پیامبر(ص)، ابوبکر برترین بوده: «بهترین امت، پس از پیامبر اسلام(ص) و سپس عمر بوده است» 🔵بخاری ج ۵ ص ۷ @keyfonas
آیا جریان پایین آوردن ابوبکر و عمر از منبر ، توسط امام حسن و امام حسین (ع) صحت دارد؟ ✅رواياتي در اهل سنت با سند صحيح نقل شده است كه امام حسن عليه السلام در زمان به مسجد رفت و ابوبكر را در حالي كه خطبه مي خواند از منبر پایین آورد و فرمود كه از منبر پدر من بيا پايين. همچنين ديگري نيز با سند صحيح نقل شده است كه همين داستان در زمان عمر بن الخطاب توسط امام حسين عليه السلام اتفاق افتاده است. پايين آوردن ابوبكر از منبر، توسط امام حسن عليه السلام: علامه بلاذري در كتاب انساب الأشراف مي نويسد: ✅وحدثني عبد الله بن صالح عن حماد بن سلمة عن هشام بن عروة عن عروة قال: خطب أبو بكر يوماً فجاء الحسن فقال: انزل عن منبر أبي. فقال علي: ليس هذا عن ملأ منا. ✅روزي ابوبكر خطبه مي خواند، (امام) حسن (ع) آمد و فرمود: از منبر پدر من بيا پايين. علي عليه السلام گفت: اين كار او به ما نبوده است. 📚البلاذري، أنساب الأشراف، ج 1، ص 383 آن چه اين ثابت مي كند اين است كه اهل بيت عليهم السلام مشروعيت خلافت شيخين را قبول نداشته و اين منصب را تنها شايسته خود مي دانسته اند. @keyfonas
چرا و بنا بر چه علی(ع) علیه و قیام نکرد؟ ✅پس كه اگر اسلام و طرفدارانش را ياري نكنم، رخنه اي در آن بينم يا شاهد نابودي آن باشم، كه آن بر من سخت تر از رها كردن حكومت بر شماست، كه كالاي روزه دنياست و به زودي ايّام آن مي گذرد چنانكه سراب ناپديد شود، يا چونان پاره هاي ابر كه زود پراكنده مي گردد. پس در ميان آن آشوب و غوغا بپا خاستم تا آن كه باطل از ميان رفت، و استقرار يافته، و آرام شد. 📚نهج البلاغه صبحي صالح، ص451، نامه 62؛ @keyfonas
سران فتنه یا یاران پیامبر؟! وقتی خلافت را از علی(ع) غصب کردند، عده ای از مهاجر که بزرگان صحابه به شمار می رفتند با بیعت با مخالفت کرده و در خانه علی(ع) اجتماع نمودند. ✅جالبترین نکته اینجاست: جناب زبیر که هم به او ارادت ویژه ای دارند گفت: لا أغمد سيفا حتي يبايع علي من شمشيرم را نمي كنم تا مردم با علي كنند 📚الكامل في التاريخ لإبن الأثير، ج2، ص325 ✅زبیر پسر عمه حضرت علی(ع) بود، او حتی با عمر خلیفه دوم در مورد علی(ع) بر خلافت مشاجره کرد، از بانیان اصلی قیام علیه عثمان بود. از نخستین کسانی بود که با علی(ع) در آغاز خلافت نمود. ✅پیامبر هم به در مورد علی(ع) هشدار داد: پیامبر(ص) روزی در حضور حضرت علی(ع) به زبیر فرمود: آیا علی را دوست داری، زبیر گفت: چرا دوست نداشته باشم، پیامبر(ع) فرمود: چگونه‌ای وقتی ظالمانه با او بجنگی؟! 📚تاریخ مدینه دمشق، ابن عساکر، ج۱۸، ص۴۰۹؛ بحار، ج۱۸، ص۱۲۳. ✅ اما همه این موارد گفته شد برای چه؟ همین جناب از بانیان اصلی جمل و نخستین کسانی بود که علیه امیرالمومنین کرد. در میانه جنگ جمل از جنگیدن با علی(ع) منصرف شد، اما  عَمرو بن جُرموز، با چند تن از یارانش، به تعقیب او پرداخت و در جایی به نام وادی السِّباع او را غافلگیرانه کشت. ✅امام از کشته شدن زبیر اظهار ناخشنودی کرد و چون شمشیر وی را دید، با یادآوری دلیری‌های زبیر در جنگ‌های صدر اسلام فرمود: این شمشیر بار‌ها اندوه را از چهره رسول خدا زدود. 📚ابن سعد، طبقات کبری، ج۳، ص۷۸. ✅فاصله یار خاص پیامبر تا سران فتنه شدن، چند سال بیش نیست... @keyfonas
انگیزه از غصب فدک  انگیزه ابو بکر از غصب فدک چه بود؟ ✅غاصبان فدک انگیرهای مختلفی از غصب آن داشتند؛ در این جا به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم: 1- امیرمؤمنان (علیه السَّلام) در نامه اى خطاب به عثمان بن حنیف می نویسد: غاصبان فدک انگیرهای مختلفی از غصب آن داشتند؛ در این جا به نمونه هایی از آن اشاره می کنیم: 1- امیرمؤمنان (علیه السَّلام) در نامه اى خطاب به عثمان بن حنیف می نویسد: «بَلى کانَتْ فى أیْدِینا فَدَک مِنْ کُلِّ ما أَظلّته السَّماءُ، فَشَحَّت عَلَیْها نُفُوسُ قوم وَ سَخَت عَنْها نُفُوسُ قَوم آخَرینَ وَ نِعمَ الحَکَمُ اللّهُ». (آرى از میان آنچه آسمان بر آن سایه افکنده بود، تنها فدک در اختیار ما بود، گروهى بر آن بخل و حسادت ورزیدند، و گروه دیگر سخاوتمندانه رها کردند، و بهترین حاکم خدا است). 2. دارایی و درآمد فدک می توانست پایه های قدرت اهل بیت راتقویت کند؛ به نحوی که با حمایت از اقشار آسیب پذیر و تألیف قلوب مردم جبهه قدرتمندی علیه حاکمیت غاصب شکل می گرفت، خلافت از ارزش این امتیاز مطلّع شده بود که در همان روزهاى نخست، فدک را از دست خاندان پیامبر خارج کرد. 3. از طرفی خلافت نوپای غصبی به خاطر تقویت مالى پایه هاى حکومت خود و با عنوان کردن این ادعا که پیامبران چیزى از خود به ارث نمى گذارند، «فدک» را مصادره کرد. آنان حدیثى را دستاویز قرار دادند که قرآن آن را تکذیب مى کند؛ می گویند پیامبر فرموده: « نحن معاشر الانبیاء لا نورث ما ترکناه صدقة»؛ (ما گروه پیامبران، چیزی به ارث نمی گذاریم، هر آنچه ترک می کنیم صدقه است) در پاسخ به ادعای آنها باید گفت: چگونه پیامبران از خود ارث برجا نمى گذارند، در حالى که خداوند می فرماید:  «وَ وَرِثَ سُلیمانُ داودَ». ؛ ( سلیمان وارث داود شد) و می فرماید: «فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْکَ وَلِیًّا یَرِثُنِی وَ یَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ وَ اجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا». (به من فرزند پاکیزه اى عطا کن تا از من و از خاندان یعقوب ارث برند او را مورد رضایت خود قرار ده). اگر واقعاً پیامبران ارث نمى گذارند، چرا پیامبر آن حکم الهى را به دخترش زهرا (س) که تنها وارث او بود نگفت و به فردى که اصلًا با موضوع ارتباطی نداشت گفت 📚نهج البلاغه، نامه 45. سوره نمل، آیه 16. سوره مریم، آیه 5 و 6. @keyfonas
آيا بر پيكر حضرت زهرا (س) نماز خوانده است؟ پنج روایت در این زمینه در منابع اهل سنت وجود دارد در منابع اهل سنت پنج روایت آمده که بيانگر اين نكته هستند: ابو بكر بر پيكر حضرت زهرا (س) نماز خوانده است. اما اين روايات از نظر ضعيف هستند و در نتيجه حجت نيستند. از طرف ديگر در مقابل اين روايات، روايات بخاري و مسلم قرار دارند كه تصريح مي‌كنند، حضرت زهرا (س) تا آخر عمر با ابو بكر قهر بودند و با او صحبت نكردند: ✅فَغَضِبَتْ فَاطِمَةُ بِنْتُ رسول اللَّهِ فَهَجَرَتْ أَبَا  بَكْرٍ فلم تَزَلْ مُهَاجِرَتَهُ حتى تُوُفِّيَتْ ، و هنگامي‌كه از دنيا رفتند، امير مؤمنان عليه السلام در مراسم تجهيز و تشييع دختر رسول خدا (ص) آنها را با خبر نكردند و خود آن حضرت بر بدنش نماز خواند و دفن كردند: ✅ فلما تُوُفِّيَتْ دَفَنَهَا زَوْجُهَا عَلِيٌّ لَيْلًا ولم يُؤْذِنْ بها أَبَا بَكْرٍ وَصَلَّى عليها... اين روايت بر روايات ضعيف ديگر مقدم است و ثابت مي‌شود كه ابو بكر بر بدن ايشان نماز نخوانده است و تا آخر عمر آن حضرت از دست وي ناراحت و ناراضي بوده اند. و از طرف سوم، بسياري از علماي بزرگ اهل سنت تصريح نموده اند كه ابو بكر بر بدن آن حضرت نماز نخوانده است. 🔵 دفن شبانه به خاطر نماز نخواندن ابو بكر بر بدن حضرت زهرا (س) عبد الرزاق صاحب كتاب «المصنف» روايت معتبر ديگري را نقل كرده است كه اميرمؤمنان عليه السلام حضرت زهرا (سلام الله عليها) را شبانه دفن كردند، تا ابو بكر بر آن حضرت نماز نخواند:👇👇 حسن بن محمد خبر داده است كه فاطمه دختر رسول خدا صلي الله عليه وآله شبانه دفن شد، رواي مي‌گويد: علي [عليه السلام] اين كار را انجام داد تا ابو بكر بر پيكر ايشان نماز نخواند؛ زيرا ميان ابو بكر و فاطمه چيزي (ناراحتي) بود. الصنعاني، أبو بكر عبد الرزاق بن همام، المصنف، ج 3، ص521 @keyfonas
آیا این حدیث از پیامبر اکرم(ص) نقل شده است: «اگر بنا بود بعد از من بیاید او حتماً (خلیفه دوم) می‌بود»؟! ✅نکته اول روایتی در برخی اهل سنت در وصف خلیفه دوم به پیامبر اسلام(ص) نسبت شده است:  «لو کان بعدى نبىّ لکان ع» اگر بعد از من پیامبری وجود داشت؛ همانا بود». 📚ترمذی ج ۵ ص ۶۱۵ این روایت، دارای و معارض‌های بسیاری است که ‌جای هیچ تردیدی در جعلی بودن آن باقی نمی‌گذارد. حتی اگر این را با معیارهای روایی اهل سنت نیز بسنجیم، قابل پذیرش بود؛ چرا که افرادی دروغ‌گو در جمع راویان آن وجود دارند 📚الغدیر، ج 5، ص 500 ✅نکته دوم یکی از شرایط این است که قبل و بعد از نبوّت، به خداوند شرک نورزیده باشند و این شرط در میان همه انبیای الهی وجود داشت.  حال اگر این روایت درست باشد؛ چگونه عمر  بن خطاب شایسته پیامبری است، در حالی‌که در سال ششم اسلام آورد و تا قبل از آن بت می‌پرستید.  خود ، شخصی را   قرار داده و از دوران بت‌پرستی‌اش می‌گوید: «من و تو در زمان جاهلیت به کارى بدتر از کهانت آلوده بودیم، بت‌ها را می‌پرستیدیم و با آنها مأنوس بودیم تا این‌که خداوند ما را به‌ وسیله رسول خدا(ص) و اسلام، بخشید». 📚ابن هشام، ج ۱ ص ۲۱۰ ✅نکته سوم این روایت دارد که در صورت عدم خاتمیت پیامبر اسلام(ص)، خلیفه دوم، پیامبر می‌شد. پس او باید بعد از پیامبر(ص) افراد باشد که چنین اعتقادی حتی با مبانی اهل سنت سازگار نیست؛ زیرا در منابع آنان به دفعات نقل شده است؛ پس از پیامبر(ص)، ابوبکر برترین بوده: «بهترین امت، پس از پیامبر اسلام(ص) و سپس عمر بوده است» 📚بخاری ج ۵ ص ۷ @keyfonas