کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨
🌺🍃🍂✨
🍃🍂✨
🍂✨
✨
#مادر_شهید #محمدرضا_شفیعی
وقتی از #جبهه برمی گشت خیلی مهربان می شد. نمی گذاشت زیرش تشک بیندازم. می گفت: «مادر! اگر بدانی که #رزمندگان شب ها کجا می خوابند؟! من چطور روی تشک بخوابم در حالی که آن ها در سختی هستند؟». خریدهای خانه را انجام می داد و با مهربانی مرا به حرم حضرت معصومه (سلام الله علیها) می برد و گفت: «مادر! نکند غصه بخوری. ما دارم به اسلام خدمت می کنم. خداوند هم عوضش را به شما می دهد. خداوند، یار بی کسان است
آخرین باری که به مرخصی آمد اوایل ماه ربیع بود، برای دوستانش سوغاتی گرفت و شش جعبه شیرینی هم گرفت تا برای جشن میلاد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) به #جبهه ببرد....
گفتم: «مادر این همه پول خرج نکن. برای زندگیت پس انداز کن با یک بیت جوابمو داد و گفت: «شما، با خانمان خود بمانید / که ما بی خانمان بودیم و رفتیم»
موقع خداحافظی حالت عجیبی داشت. و گفت: مادر، به خدا می سپارمت....
چند روزی از رفتنش نگذشته بود که او را در خواب دیدم. گفتم: «چرا اینقدر زود آمدی؟» گفت: «مادر، عجله دارم. فقط آمدم بگویم که دیگر چشم به راهم نباشید.» صبح که بیدار شدم، نگرن شدم. گفتم نکند #علمیاتی انجام شده! شب بعدی هم دوباره همین خواب را دیدم.
دامادم را فرستادم #سپاه تا جویای حال #محمدرضا شود.
خبری از او نداشتند. #مفقود_الاثر شده بود........
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🌺🍃🍂✨
🌺🍃🍂✨
🍃🍂✨
🍂✨
✨
#شهید_مدافع_حرم_مصطفی_صدرزاده:
من به جنگیدن افراد در میدان نگاه می کنم نه اینکه چند روز است به #جبهه آمده، اینکه دوره یک آمده باشد یا سی برایم فرقی نمیکند....
نمونه اش همین #ابوعلی که من نبرد و توانایی او را در نبرد با دشمن دیدم و به او مسئولیت دادم در حالی که دوره 38 آمده است.....
🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷
عرض ادب و احترام به ساحت مقدس حضرت #سید_الشهداء علیه السلام و تسلیت به امام زمان حضرت #حجت_ابن_الحسن "عجل الله تعالی فرجه الشریف" در بیست ودومین روز #محرم ؛ همراه و همنوا با #شهيدمدافع_حرم_مرتضی_عطایی " #ابوعلی"
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
همسر #شهید_مهدی_باکری:
از خصوصیات بارز #شهید_مهدی_باکری، یکی #وارستگی و #ساده_زیستی ایشان بود که زبانزد خاص و عام بود.
در اوایل زندگی مشترکمان #شهید رفتند #جبهه و بعد از اینکه برگشتند، گفتند که برویم یک مقدار وسایل خانه تهیه کنیم.
البته در اوایل ازدواجمان بعضی از لوازم ضروری را خانواده ما فراهم کرده بودند، ولی با این همه #مهدی حتی به وسایل اولیه و ابتدایی زندگیمان ایراد و اشکال وارد میکردند و میگفتند که ما از این هم سادهتر میتوانیم زندگی کنیم.
حتی روزی مادرشان به خانه ما تشریف آورده بودند و با حالت خیلی ناراحت گفتند که خدا بابایت را رحمت کند و جای او خالی است و اگر میآمد و شما را در این حال میدید که شما روی موکت زندگی میکنید قهراً نمیگذاشت این چنین زندگی کنید، چرا شما فقط این طور زندگی میکنید؛ در حالی که هیچ پاسداری این چنین زندگی نمیکند.....
این یکی از ویژگیهای اخلاقی #شهید_باکری بود که اصلاً به #دنیا وابسته نبود و هیچگونه وابستگی و دلبستگی به دنیا و تعلقات دنیوی نداشت و خیلی راحت توانسته بود از تعلقات دنیوی دل بکند و راهی را انتخاب کرده بود که راه پیغمبران عظیمالشأن اسلام (ص) و ائمه اطهار بود......
روحمان با یادش شاد......
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
همسر #شهید_مهدی_باکری:
یکی از خصوصیات بارز #شهید_باکری که خیلی برایم جالیم جالب بود، این بود که مسائل محیط کارش را زیاد در منزل مطرح نمیکرد و معتقد بود که اگر اینها مطرح شود ممکن است به انسان #غرور دست بدهد و #اخلاصی که انسان میتواند نسبت به کارهایی که کرده است داشته باشد ناگهان از بین برود.
لذا به این علت مسائل #جبهه و کارهایی را که به خودش مربوط بود مطرح نمیکرد.
یک روز اتفاقاً خودم از ایشان پرسیدم این همه افراد #جبهه میروند و میآیند و کلی درباره آن حرف میزنند، ولی شما اصلاً صحبت نمیکنید با این همه مسئولیت سنگینی که داری، چرا حرف نمیزنی؟
ایشان گفتند: من که آنجا کاری نمیکنم کارها را #بسیجی_ها میکنند و آنقدر به این بسیجیها علاقه داشت که همواره از آنها به عنوان فرزند یاد میکردند و میگفتند اینها بچههای من هستند و هرکس که از بچههای لشکر #شهید میشد عکساش را به خانه میآورد و به دیوار اتاقش نصب میکرد.....
اتاقش شده بود یک نمایشگاه عکس. وقتی که من مثلاً از بیرون میآمدم خانه. میدیدم که به این #عکس_شهدا خیره شده است و زیر لبش اشعاری را زمزمه میکند و چشمهایش پر از اشک شده است؛ میخواست گریه کند ولی من که وارد اتاق میشدم صحنه عوض میشد......
در مورد خودش و در مورد #شهادت خودش صحبت نمیکرد؛ چرا که معتقد بود که بادمجان بم آفت ندارد.....
ولی من یقیناً میدانستم #مهدی که یکی از افراد برگزیده خدا بود، حتماً در آینده نزدیک به مقام و درجه رفیع #شهادت خواهد رسید.....
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
#شهید_نادر_مهدوی ، به مدد برخورداری از خصلتهای پسندیده انسانی و اسلامی، شخصیتش بسیار رشدیافته بود. برآیند همه آن خصایل عالی و نورانی، جذّابیت کمنظیری را به او بخشیده بود. همگی دوستش داشتند و از ته دل به او مهر میورزیدند.
برادر #شهید، دراینباره میگوید: در میان خانواده، به حدّی محبوب بودند و همه از همسر، پدر و مادرش گرفته تا برادر و خواهرانش، آنچنان تحت تأثیر اخلاق، رفتار و سیمای نورانیش بودند که حتّی اگر یکروز هم او را در جمع خود نمیدیدیم، دلمان برایش تنگ میشد.
حاجحسن، درجای دیگری میگوید: دوری همدیگر را خیلی سخت تحمّل میکردیم. یادم نمیرود که در ایام جنگ، آنقدر از دوری هم بیتاب میشدیم که وقتی ایشان از #جبهه برمیگشت، باید در ابتدا سینه به سینه هم میچسباندیم تا بیتابیِ دلهایمان فروکش کند و سپس آرام میشدیم.
به راستی چگونه میتوان به این حد از جذّابیت رسید که همگان دوستت داشته باشند و از صمیم قلب، به تو مهر ورزند؟ زیباترین جواب را خداوند متعال بیان میفرماید: اِنَّ الَّذینَ امَنُوا وَ عَمِلُوا الصّالِحاتِ سَیَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمنُ وُدّاً” کسانیکه ایمان آورده، کردارهای شایسته انجام دهند، خداوندی که رحمتش عالَمگستر است، حبّ و دوستیِ آنها را در دل همگان قرار میدهد.مریم-۹۶
این شهید عزیز، پس از ایمان به خدا، در انجامِ صالحات، کوشش مجاهدانهای کرده بود و خدا نیز تا همیشه روزگار، حبّ او را در دل مؤمنین، جاودانه کرد.
روحمان با یادش شاد.......
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
#امام_خمینی(ره):
این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند ،یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها رو بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید....
🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷
وصیت نامه دوم #شهید بزرگوار #شهید_نادر_مهدوی را در ادامه می خوانیم:
بسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ
بروید بجنگید و زمینه را برای آینده فرزندان خود، مساعد نمایید.
سلام بر محمّد(ص)؛ که با خدمات خود، سعادت و شرافت را برای انسانیت تضمین کرد؛ و درود بر #حضرت_مهدی(عج) و نائب بر حقش #امام_خمینی و امّت حزبالله و از خودگذشته. درود و سلام خدا بر شما باد که با حضور دائم خود در صحنه، اسلام عزیز و امام را یاری کردید.
برادران عزیز و خواهرانِ محترمه! امروز #اسلام با خون انسانهای پاکدل و معصوم، همچون #حسین_بن_علی(ع) و #قاسم_بن_الحسن(ع) و با زحمات شبانهروزی #رسول_اکرم(ص) باقیمانده است.
بهای این مکتب، تحمل اسارتِ #موسی_بن_جعفر(ع) سمبل مقاومت و ایثار، جگر پاشیده شده #امام_رضا(ع) و دیگر شهدای اسلام بوده است.
گذشتگان، با جان و همه وجود، از این مکتب دفاع کردند و به ما سپردند. اما امـروز، دشمنانِ قسمخورده ما، فرزندان معاویهبن ابیسفیان و عمروعاصها، به طور مصمّم، عزم نابودی قرآن کریم دارند و راه یزیدبن معاویه را دنبال میکنند. امروز دشمن ما صدام نیست؛ امروز دشمن ما حزب بعث نیست؛ اینها عروسکهای کوکیِ استکبارند و ما دشمنِ واقعی خود را استکبار جهانی، به سرکردگیِ #آمریکا میدانیم.
شرق و غرب، گذشته از اختلافاتِ درونیِ خود، متّحدانه موضعی خصمانه در برابر #اسلام گرفتهاند. بدانید که امـروز، شرافت و عزّت، در سایه #جهاد و #ایثار و شمشیر است. بکشید دشمنانِ اسلام و دین خدا را؛ تا فکر تجاوز و غارت را در سر نپرورانند.
خداوند گاهی با غضب و گاهی با رحمتِ خود، ما را امتحان مینماید. امروز، وسیله امتحان ما جنگ و #بسیج است. بر هر فرد مسلمان که سحرگاه بر میخـیزد و ندای لااله الاّ الله را سر میدهد و خواب گران را فدای شرافت و انسانیت میکند، واجب است که در این امتحان، شرکت کرده، یا با شهادت و یا با مدفون نمودنِ دشمن، پـیروزمندانه به درآید.
در دریای مرگ شنا کنید تا به ساحل پیروزی برسید. ای بهظاهرزندگان! آگاه باشید که قافله مرگ، همچنان به مقصد نیستی در حرکت است؛ شما نیز امور دنیوی را کنار گذاشته و بدان ملحق شوید. سعی کنید این مرگ را با چشمان باز و جسورانه انتخاب نمایید. قبل از آنکه در چنگال مخوفش گرفتار شوید، دل از دنیا برکنید و پا در عرصه مـیدان بگذارید و بر علیه دشمنانِ اسلام برَزمید که در این نبرد، چه کشته شوید و چه بکشید، پیروزید.
اکنون، من به پیروی از #امام_حسین(ع) پای در چکمه کرده به #جبهه میروم. به #جبهه رفتن یعنی به معشوقِ خود پیوستن. امـیدوارم چه با قلیلخدمتی که بدان قادرم، و چه انشاءالله با شهادتم، به وظیفه الهی خود که پروردگار عالم برایم منظور داشته عمل نمایم.
عزیزانم؛ حسینِ زمان شدن، سخت است. حسینِ زمان شدن یا یزیدیانِ زمان را نابودکردن، جز با ساییدن تن در زیر تانکها و تکهتکهشدن در زیر خمپاره دشمن، امکانپذیر نیست. امت قهرمان! همچون گذشته، جـز برای خدا کار نکنید؛ هدفتان فقط الله”، کتابتان قرآن و رهـبرتان خمیـنی باشد.
پدر؛ مادر؛ برادر؛ همسر و خواهرانم...
اگر من #شهید شدم، بدانید که #کمال_سعادت را یافتهام. هیچگونه ناراحتی به خود راه ندهـید. بدانید که این مرگ را آگاهانه انتخاب نمودهام.
وَالسَّلامُ عَلَیْکُمْ وَ رَحْمَهُاللهِ وَ بَرَکاتُهُ
1363/12/20
حسین بسریا معروف به #نادر_مهدوی
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
همسر #شهید_مدافع_حرم_حاج_حسین_همدانی :
ایشان بعد از آن ملاقات با #حضرت_آقا ساعت یک ظهر به منزل آمد و ساعت شش پرواز داشت.
گفتم شما استراحت کن بعد مدتی دیدم که مشغول تمیز کردن فریزر خانه است.
ایشان به بنده گفتند شما کمر و پایتان درد می کند و من می خواستم که قبل از رفتن این فریزر را برایتان تمیز کنم...
#شهید_همدانی آن روز به دخترهایش گفت پدر شما این مرتبه که به #سوریه برود قطعاً #شهید می شود و به خاطر این حرف دخترهایم گریه کردند...
من به آن ها گفتم پدر شما از اول جنگ در #جبهه بوده و تا حالا خدا ایشان را نگه داشته و از این به بعد هم نگه می دارد ولی #شهید_همدانی گفت که من حتماً #شهید می شوم.
آن روز صورتش نورانی شده بود، خواستم فضا را عوض کنم به شوخی گفتم: من را هم #شفاعت می کنید که گفتند حتما...
من گفتم ببین اگر #شهید بشی ما جنازه شما را به همدان ببر نیستیما.....
گفت نه تورا به خدا حتما زحمت بکش ، #وصیت من همین است......
ساکش را آماده کرده بودم ،آمدم داخل اتاق دیدم لباس های اضافه داخل ساک را بیرون گذاشته گفتم مگه اینارو لازم نداری؟
گفت این مرتبه زود برمیگردم.
هنگام خداحافظی #شهید_همدانی چند مرتبه به داخل حیاط رفت و برگشت؛ پرسیدم چیزی شده؟چرا نگرانی؟ گفت نه چیزی نیست.....
از زیر #قرآن ردش کردم سوار ماشین شد دستی تکان داد و راننده گاز ماشین رو گرفت و رفت .با این که اهل پیامک و این جور چیزها نبود ولی آنروز پای پله هواپیما برای من یک #پیامک کوتاه فرستاد؛ فقط نوشته بود:
#خداحافظ
و سه روز بعد هم در #سوریه شهید شد......
روحمان با یادش شاد.......
📝 برگرفته از کتاب پیغام ماهی ها
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
جستجوگر نور #شهید_مجید_پازوکی که پس از #شهادت یار دیرینش #شهید_علی_محمودوند ، او را به عنوان فرمانده #تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله برگزیده بودند، پس از مرارت فراوان و تفحص در رمل های سوزان خوزستان ، در ۱۷مهر ۸۰ بر اثر انفجار در میدان مین به جمع یاران شهیدش پیوست و اکنون پس از گذشت 17 سال از #شهادتش همه به دنبال آنند که او که بود.
روز اول فروردین ماه سال ۱۳۴۶ خداوند عیدی خانواده پازوکی را پسری به نام #مجید قرار داد که عطر حضورش اهالی خانه پلاک ۶ کوچه بزرگمهر در خیابان خاوران را سرمست کرد.
هر سال که شکوفه های بهار با باز شدنشان گذر ایام را نوید می دادند ، مجید هم بزرگتر می شد تا این که مجید با همکلاسی های کلاس اولی اش با نیمکت های مدرسه آشنا گشت.
از همان اول گویا در رگهایش خون انقلابی جوشش داشت چرا که با اوج گرفتن مبارزات مردمی ، اونیز مبارزی کوچک نام گرفت و در روز ۱۷شهریور مجید چون ژاله ای بر شاخه درخت قیام مردمی نشست.
#انقلاب که پیروز شد #مجید یازده ساله برای دیدن #امام سر از پا نشناخته و به #مدرسه_رفاه رفت تا معشوقش را زیارت کند و این آغاز ورق خوردن دفتر عشق سربازی حضرت روح الله بود.
#مجید_پازوکی بعدها به عضویت #بسیج درآمد و برای گذراندن دوره آموزشی در سال ۱۳۶۱ رنگ و بوی #جبهه گرفت و زخم های تنش دفتر خاطراتی از رزم بی امانش گردید.
یک بار از ناحیه دست راست مصدوم شد ، بار دیگر از ناحیه شکم و وضعیت جسمی اش اصلا خوب نبود ولی او همه چیز را به شوخی می گرفت و درد را با خنده پذیرایی می کرد....
پس از پایان جنگ در سال ۱۳۶۹، منطقه #کردستان، #کانی_مانگا و #پنجوین حضور #مجید_پازوکی را به خاطر سپردند و #دفاع همچنان برای او ادامه داشت و این سرباز خمینی ، با بیش از هفتاد ماه حضور در جبهه ها و شرکت در بیست عملیات ، جبهه را آوردگاه عشق خود کرده بود.
#مجید در سال ۷۰ در برابر سنت نبوی سر تعظیم فرود آورده و پس از آن ، دو پسر به نام های #علی و #مرتضی را از خود به یادگار گذاشت.
وی در سال ۱۳۷۱ با آغاز کار #تفحص لشکر ۲۷محمدرسول الله (ص) در خیل #جستجوگران_نور در منطقه جنوب مشغول جستجوی گلهای گمگشته و فرزندان عاشورایی ایران شد و در این راه سختی ها و مرارت های بسیاری را به جان خرید تا این که پس از #شهادت یار دیرینه اش علی محمودوند، در برگریزان روزگار ، او در استقبال وصال یار بهاری شد و هفدهم مهر ماه سال ۱۳۸۰ دعای سرهنگ جانباز مجید پازوکی در #فکه مستجاب شد و اونیز به خیل یاران شهیدش پیوست.....
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar
کمیته مرکزی خادمین شهدا سپاه و بسیج
ای روشنای خانه امید، ای شهید ای معنی حماسه جاوید، ای شهید چشم ستارگان فلک از تو روشن است ای برتر از
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
#امام_خامنه_ای :
این وصیت نامه هاى شهدا که امام(ره) توصیه به مطالعه ى آن مى کردند، به خاطر این است که نمایشگر انقلاب درونی یک نفر است.
هر کدام از این وصیت نامه ها را که انسان مى خواند، تصویرى از انقلاب یک نفر را در آن مى بیند و خودش منقلب کننده و درس دهنده است. ما باید این حالت را تعمیم بدهیم و این، ممکن است.
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷
وصیت نامه #شهید_مدافع_حرم_حمید_سیاهکالی_مرادی را در ادامه می خوانیم:
با سلام و صلوات بر محد و آل محمد(ص)
اینجانب #حمید_سیاهکالی_مرادی فرزند حشمت الله، لازم دیدم تا چند جمله ای را از باب درد و دل در چند سطر مکتوب نمایم.
ابتدا لازم است بگویم #دفاع_از_حرم_حضرت_زینب(س) را بر خود #واجب میدانم و #سعادت خود را خط مشی این خانواده دانسته و از خداوند میخواهم تا مرا در این راه ثابت قدم بدارد.
آنچه این حقیر تاکنون در زندگی خویش از کج فهمیها و بی بصیرتیهای برخی از انسانها فهمیده ام این است که یا این خانواده #اهل_بیت را درک نکرده اند و در هیچ برهه ای در کنارشان قرار نگرفته اند و یا درکنارشان بوده اند ولی در صحنههای حساس میدان را خالی کرده اند و یا مانعی بوده اند در این مسیر .
وای از آن روزی که آنان #ولایت دارند ولی قدر آن را ندانسته و به بی راهه رفته اند زیرا مادامی که پشت سر #ولی_فقیه باشیم و #مطیع_ولایت باشیم و در راه و مسیر همیشه سرافراز حضرت ولی عصر(عج) قرار بگیریم پیروز خواهیم بود چرا که نقطه قوت ما #ولایت است.
اما من مینویسم تا هر آن کس که میخواند یا میشنود بداند:
شرمنده ام از این که یک جان بیشتر ندارم تا در راه #ولی_عصر(عج) و نایب برحقش #امام_خامنه_ای (مدظله العالی) فدا کنم.
اگر در حال حاضر تعدادی از برادران در جبهه های سخت در حال #جهادند دلخوش هستند که #جبهه_فرهنگی #تداوم #جبهه سخت است که توسط شما جوانان رعایت می شود و امید است که خواهران در این زمینه با #حفظ #حجابشان پیشگام این #جبهه باشند.
به نظر این جانب در عموم جامعه خصوصا بین نظامیان و #پاسداران_حریم_ولایت هیچ چیز بالاتر از حسن خلق در رفتار نیست و در خاتمه از همه التماس دعا دارم.
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
#شهید_ایوب_بلندی به روایت همسر
توی بیمارستان دکتر ک صورت رنگ پریده ام را دید،اجازه نداد حرف بزنم.....با دست اشاره کرد ب نیمکت بنشینم....
"ارام باشید خانم.....حال ایشان....."
چادرم را توی مشتم فشردم و هق هق کردم "ب من دروغ نگو .....هجده سال است....دارم میبینم هر روز #ایوب اب میشود....هر روز درد میکشد....میبینم ک هر روز میمیرد و زنده میشود....میدانم ک #ایوب رفته است....."
گردنم را کج کردم و ارام پرسیدم"رفته؟"
دکتر سرش را پایین انداخت وسرد خانه را نشان داد .....توی بغل زهرا وا رفتم.....
چقدر راحت پرسیدم " #ایوب رفته؟"
امکان نداشت #ایوب برای عملیاتی ب #جبهه نرود و من پشت سرش #نماز_حاجت نخوانم.....سر سجادت زار نزنم ک برگردد....
از فکر زندگی بدون #ایوب مو ب تنم سیخ میشد....
#ایوب چه فکری درباره من میکرد....؟
فکر میکرد از اهنم؟....فکر میکرد اگر اب شدنش را تحمل کنم نبودنش هم برایم ساده است..؟
چی فکر میکرد ک ان روز وسط شوخی هایمان در باره مرگ گفت:"حواست باشد بلند بلند گریه نکنی....سر وصدا راه نیاندازی....یک وقت وسط گریه و زاری هایت حجابت کنار نرود....حجاب هدی...حجاب خواهر هایم....کسی صدای انها را نشنود....مواظب باش ب اندازه مراسم بگیرید....ب اندازه گریه کنید...."
تقطیع شده از کتاب #واینک_شوکران3
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
يک روز که در #پادگان_ابوذر بوديم، به اتفاق حاج آقا رفتيم به سمت #جبهه، آفتاب نزده بايد مي رفتيم.
چند نفراز #روحانيون همراه ما بودند و با يک خودروي سيمرغ حرکت کرديم؛ وسط هاي راه نرسيده به قصرشيرين خودروي مان خراب شد......
در بين راه آقاي اسداله بادامچيان آمد و حاج آقا را ديد وگفت: شماحاج آقا را برداريد وسريع ازاين جا برويد.......
ما رفتيم به #دشت_ذهاب و به آن جا که رسيديم نزديک اذان ظهربود.
بعداز نماز و ناهار حاج آقا بازديدي از #منطقه داشتند؛ از محورهاي نزديک به #ارتفاعات_بمو در منطقه #دشت_ذهاب، از تانک هايي که خود #شهيد_شيرودي شخصاً شکارکرده بود و آثاري درمنطقه بود که بازديدمي کردند......
معمولاً نزديک غروب که مي شد، مي آمديم به #پادگان_ابوذر اگرجاده تأمين بود برمي گشتيم به #کرمانشاه؛ چون گاهي وقت ها جاده ناامن بود.....
با وجود اين، تقريباً مي شود گفت که #شهيد_اشرفي هرروز به #جبهه ها سرمي زدند.....
بعضي اوقات با وجود آن که مراجعات دفترخيلي زياد بود، ولي درلابه لاي کار، #جبهه را در اولويت قرار مي دادند و رزمندگاني هم که با ايشان انس والفت داشتند گاهي مي آمدند به #نماز_جمعه.....
راوی: سردار مصطفی سلطانیان؛ از #محافظین #شهید_آیت_الله‘اشرفی_اصفهانی
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
حاج محسن همواره #مجروحیت خود را از ما مخفی میکرد و هربار هم که به علت شدت جراحت به بیمارستان منتقل میشد میخواست هرچه سریعتر به #جبهه بازگردد....
حتی یادم هست که یکبار که به علت #مجروحیت از ناحیه پا در #بیمارستان_امام_رضا (ع) مشهد بستری بود مرتب به دکتر اصرار میکرد که باید برگردد؛ دکتر به من گفت که زخمهای برادرتان عمیق است و هرچه ما به او اصرار میکنیم که باید مدتی استراحت کند تا زخمهایش عفونی نشوند توجهی نمیکند، شما خودتان به او تذکر دهید.....
حاجی که حرفهای ما را شنیده بود سریع از روی تخت بلند شد و در راهرو شروع کرد به قدم زدن و گفت:
زخم من عمیق نیست و من باید برگردم.....
سرم مجروح همتخت او در حال تمام شدن بود؛ #حاج_محسن پرستارها را صدا زد و از او خواست که سرم را جدا کند اما پرستار گفت که شیفت من تمام شده و نوبت پرستار بعدی است.
#حاج_ محسن با ناراحتی گفت: شیفت انسانیت شما که تمام نشده؛ بعد هم سرم را از دست آن مجروح باز کرد تا با هم به منطقه اعزام شوند.
در کربلای 1 هم که از ناحیه شکم مجروح شده بود ما اطلاعی نداشتیم تا زمانیکه به بیمارستان #مشهد منتقل شد و ما متوجه جراحت شدید ایشان شدیم.....
یکبار دیگر هم در والفجر8 هنگامی که بچهها مشغول کندن کانال در #فاو بودند؛ کلنگ به پای او اصابت کرده وزخمی شد اما علیرغم اصرار زیاد بچهها راضی نشد به عقب بازگردد و با همان پای مجروح 40 روز در خط مقدم ماند.....
او میگفت: درست است پایم مجروح شده صحبت که میتوانم بکنم؛ اگر بچهها مرا با این وضعیت ببیند روحیه میگیرند و این جراحتها برای من مجروحیت نیست تا جان در بدن دارم به #جبهه میروم......
#شهید_حاج_محسن_دین_شعاری
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
#حاج_محسن همیشه فردی خندان و خوشرو بود و در هیچ شرایطی گل لبخند از لبانش چیده نمیشد، حتی در سختترین شرایط #جبهه زمانیکه یکی از بچهها زخمی شد و روی زمین افتاد محسن بالای سر او رفته بود و میخندید وقتی بچهها از او پرسیدند چرا در این شرایط میخندد؛ پاسخ داد: نمیدانم چرا میخندم؛این خنده از شادی است یا ناراحتی؟!
#حاج_محسن خودش تعریف میکرد که در زمان خدمت سربازی یک روز در مراسم صبحگاه مشترک که اتفاقاً در جلوی صف هم ایستاده بودم ناگهان خنده ام گرفت و نتوانستم خود را کنترل کنم؛ فرمانده پادگان که مشغول سخنرانی بود از این حرکت من تعجب کرد دستور داد مرا از صف بیرون بکشند و 24 ساعت بازداشت نگه دارند بعد هم به من تذکر دادند که این عمل را انجام ندهم؛ اما من گفتم: خنده در ذات من است به هر حال خندهای گاه و بیگاه #حاج_محسن به همه بچهها روحیه می داد......
#شهید_حاج_محسن_دین_شعاری
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
#امام_خمینی(ره):
این وصیت نامه هایی که این عزیزان می نویسند مطالعه کنید، پنجاه سال عبادت کردید و خدا قبول کند ،یک روز هم یکی از این وصیت نامه ها رو بگیرید و مطالعه کنید و فکر کنید....
🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷
وصیت نامه #شهید_حاج_محسن_دین_شعاری را در ادامه می خوانیم:
بسم رب الشهدا و الصدیقین
السلام علیک یا اباعبدالله و علیالارواح التی حلت بفنائک علیک منی سلامالله ابداً ما بقیت و بقیالیل و النهار و لا جعله الله آخر العهد منی لزیارتکم، السلام علی الحسین و علی علیبنالحسین و .......
با سلام و درود به #رهبر_کبیر_انقلاب_اسلامی ایران و تمامی #شهدای_اسلام و امت شهیدپرور ایران و با سلام به خانواده محترم و درود و رحمت به روح پدر و مادرم.
#شهادت یعنی انتقال یافتن از زندگی مادی به زندگی معنوی و الهی و #شهادت در #مکتب_اسلام یک مسأله انتخابی است که انسان کامل با تمام آگاهی آن را انتخاب میکند و با #شهادت خویش شمع راه انسانهای پاک و نورانی میشود و من با انتخاب آگاهانه #راه_شهیدان را تا رسیدن به #ساحل_سعادت ادامه خواهم داد.
نظر به اینکه اگر لیاقت #شهادت داشته باشم بنابراین من راهم را انتخاب کردم امیدوارم که شما هم دست خط مرا ( #ولایت_فقیه و برگزیدن راه شهادت) را انتخاب کنید.
برادران در زمانی که #اسلام در خطر است همانطوریکه #امام_عزیز قلب تپنده امت فرمود:
به کسانیکه توانایی داشته باشند واجب میشود که برای پاسداری از حریم اسلام و #قرآن به مقابله با دشمن برخیزند و مواظب باشید که این جنایتکاران هر روز برای نابودی جمهوری اسلامی ایران نقشه میکشند...
اما شما همانطوریکه تا به حال نقشه آنها را با اتکال به الله نقش بر آب کردید حالا هم هوشیار باشید که انشاالله کاری از دستشان ساخته نیست اما نگذارید ریشه بگیرند و چند جمله از جملات گهربار امام امت و مسئولین کشور که میفرمایند فراموش نکنیم که در #جنگ_با_آمریکا هستیم و ما #متکی_به_خدا هستیم و با #اتکال_به_خدا از هیچ ابرقدرتی ترسی نداریم و ما مثل #امام_حسین (ع) در جنگ وارد شویم و مثل #حسین (ع) باید به #شهادت برسیم و تا آنجایی در خاک عراق پیش میرویم که خواستههایمان را بگیریم و هرگز زیر بار ذلت نخواهیم رفت. هیهات من الذله.
در آخر از رزمندگان میخواهم که #جبهه را گرم نگاه داشته و گوش به #فرمان_رهبر و تا آخرین نفس استقامت کنید که الان استقامت لازم است.
در آخر وصایای شخصی من.....
وسایل ارتباط نظامی من از قبیل لباس و غیره را بعد از #شهادتم کسی استفاده کند در غیر این صورت به #مراکز_سپاه تحویل دهید
مقدار پولی هست برای کفن و دفن که انشاالله لازم نمیشود چون آرزویم این است که در #صحنه_نبرد تکه تکه شوم تا در روز قیامت در پیش #سالار_شهیدان اباعبدالله و سایر #شهدا سرافکنده نباشم.....
درمراسم عزاداری من #روضه_بی_بی_حضرت_زهرا (س) خوانده شود چون من از داشتن مادر و پدر محروم بودهام در آخر از همه خواهران و برادران و آشنایان میخواهم که اگر از من بدی دیدهاند حلال کنند برادران از استغفار و دعا دور نشوید ( #دعای_کمیل و #نماز_جمعه) که بهترین درمان برای تمکین دردها است.....
#امام را تنها نگذارید که او #حسین_زمان است و هرکس او را تنها گذاشته #امام_زمان را تنها گذاشته است.....
#محسن_دین_شعاری
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
فرزند #شهید_سرلشکر_حسن_اقارب_پرست
پدرم وقتی که میخواست به #جبهه برود به من سفارشهای زیادی میکرد. یکی از سفارشهای او در مورد #قرآن بود. او خیلی ما را به خواندن #قرآن تشویق میکرد. روی #نماز و برنامه های دینی تاکید زیادی داشت. در آخرین جمعهای که پیش ما بود و قراربود عصر به #جبهه برود ما را به #جلسه_قرآن برد.
پس از مراجعت به منزل هنگام عصر در حین رفتن به جبهه مرا پیش خود برد و گفت: امکان زیاد دارد که دیگر برنگردم. مواظب مادرت باش. #نمازهایت را به موقع بخوان. خواندن قرآنت را ادامه بده و در #جلسات_قرآن شرکت کن این سفارش همیشگی او بود.
درآن روزها وقتی که از پدرم سوال می کردم درجه شما چیست؟ به من میگفت: من #سرباز_امام_زمان (عج) هستم.
بعد از مدتی که ما را به #جبهه جنوب در اهواز برد، در داخل سنگرش روی آهنی نوشته شده بود: معاونت لشکر. من در آن هنگام متوجه شدم که سمت پدرم چیست و چه احترامی در میان مردم دارد.
او همیشه میگفت: مقام دنیا مقامی نیست، بلکه مقام روز قیامت، مقام با ارزشی است که خداوند آن را به هر انسانی نمیدهد....
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
همسر #شهید_سرلشکر_حسن_اقارب_پرست
مرتب به فکر مرگ و روز قیامت و توشه برای آخرت بود. به #حق_الناس خیلی اهمیت می داد و در این کار بیش از حد خودش را به زحمت می انداخت.
در منازلی که #نماز و خمس خبری نبود سعی می کرد نرود و اگر می رفت و بعد متوجه می شد کم کم رابطه اش را قطع می کرد.
#عاشق_مهدی(عج) و #امام_حسین(ع) و عاشق رب عالمیان بود.
یکی از دلایلی که برای رفتن به #جبهه می آورد این بود که می گفت #نور_خدا در #جبهه به وضوح دیده می شود.
آرزو داشت در #لحظه_شهادت موفق به #دیدار_حضرت_مهدی (عج) و #امام_حسین(ع) شود.
هروقت در مجلسی برایش تعریف می کردند از کسانی که خدمت #حضرت_مهدی(عج) رسیده اند یا در #لحظه_شهادت، خدمت سیدالشهدا رسیده اند آنچنان با صدای بلند گریه می کرد که ما را هم منقلب می نمود......
روحمان با یادش شاد.....
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
#امام_خامنه_ای :
این وصیت نامه هاى شهدا که امام(ره) توصیه به مطالعه ى آن مى کردند، به خاطر این است که نمایشگر انقلاب درونی یک نفر است.
هر کدام از این وصیت نامه ها را که انسان مى خواند، تصویرى از انقلاب یک نفر را در آن مى بیند و خودش منقلب کننده و درس دهنده است. ما باید این حالت را تعمیم بدهیم و این، ممکن است.
🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹🇮🇷🌹 🇮🇷 🌹🇮🇷🌹🇮🇷
قسمتی از وصیت نامه #شهید_وحدت #شهید_نورعلی_شوشتری را در ادامه می خوانیم:
#دیروز از هرچه بود گذشتیم
#امروز از هر چه بودیم گذشتیم
آنجا پشت #خاکریز بودیم و اینجا در پناه میز
دیروز دنبال #گمنامی بودیم و امروز مواظبیم ناممان گم نشود
#جبهه بوی ایمان می داد و اینجا #ایمانمان بو می دهد
آنجا بر درب اتاقمان می نوشتیم: #یا_حسین فرماندهی از آن توست
الان می نویسیم بدون هماهنگی وارد نشوید
الهی #نصیرمان باش تا #بصیر گردیم
#بصیرمان کن تا از مسیر برنگردیم
آزادمان کن تا #اسیر نگردیم .......
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
همسر #شهید_حاج_حسن_طهرانی_مقدم:
مانند تمام رسم و رسومات ایرانی ها ما هم مراسم نامزدی داشتیم.
اما چه مراسمی بیا وتماشا کن ...
فقط می توانم بگویم که مراسم نامزدی اول ما بهم خورد و #حاج_حسن آنقدر دیر آمد که انگار اصلا نیامد و تمام مهمان ها رفتند.
وقتی آمد فقط عذرخواهی کرد و گفت: کار مهمی پیش آمده و نتوانستم زودتر بیایم....
البته خیلی پدرم از این موضوع ناراحت و عصبانی بود. بعد از چند روز آمد و به پدرم گفت که عازم #جبهه هستم و برای حلالیت گرفتن آمده ام......
البته تنها هم نبود آنقدر گفتند و شوخی کردند تا پدرم تبسم کرد و .....
۴ یا ۵ ماه دوران نامزدی محرم بودیم و #حاج_حسن این مدت را جبهه بودند و فقط تلفن تنها راه ارتباط و با خبر بودن از احوالات همسرم بود آن هم به سختی انجام می شد.
بعد به تهران آمدند تا مراسم عقد انجام شود. البته خواندن خطبه عقدمان هم ماجرایی دارد. قرار بود #حضرت_امام (ره) خطبه عقد را جاری کنند اما من دیر رسیدم و #شهید_محلاتی وکیل من شدند.....
درم تا همین 10 سال پیش نمی دانست شب نامزدی #حاج_حسن کجا بود و چرا دیر آمد...
تا اینکه ده سال پیش تصویر جلسه ای با حضور فرماندهان در دفتر رئیس جمهور وقت در رسانه ها منتشر شد.
#حاج_حسن عکس را آورد و به پدرم نشان داد و گفت: یادتان هست آن شب دیر آمدم؟ من آن شب به دیدار #آیت_الله_خامنه_ای رییس جمهور وقت رفته بودم......
روحمان با یادش شاد....
@khademinekoolebar
🌼🍃🌺🍃🌸
🍃🌺🍃🌸
🌺🍃🌸
🍃🌸
🌸
قسمتی از نامه #شهید_عباس_ورامینی به #خانواده
#مادرم این را بدان که تجلی زحمت تو من هستم پس این زحمتهای تو بود که مرا نیز از خود بیخود کرد.....
#مادر من هیچگاه سختیهای زندگی تو را فراموش نمیکنم....
#مادر من فراموش نمی کنم گردن دردهایی را که در اثر کار دوختن به آن مبتلا شدی؛ شاید یکی از کسانی که همیشه دلش به خاطر تو میتپید و چه بسا شبها به خاطر رنجهای تو اشک میریخت من بودم......
#مادر من به #جبهه میروم تا شاید خدا مرا ببخشد آنقدر باید در آفتابهای سوزان در زیر رگبار مسلسل های کفار بدوم تا آن گوشتهایی را که از غفلت بر بردنم روئیده آب شود.....
در این لحظه به این فکر میکنم که اگر قرار باشد برای پیوستن به ابدیت در بستری ساده و آرام جان بدهیم چقدر دردآور می باشد چرا در مواقعی که میتوانستم #شهادت را نصیب خود کنم....
نفس بر من غلبه کرده و این نعمت متعالی را از من ربوده است و باز میبینیم هنوز به آن #اخلاص که باید نرسیده بودم تا لیاقت آن را پیدا کنم که خدا بزرگترین نعمتها یعنی #شهادت را نصیبم نماید....
بعد در برابر خدا شرمنده میشوم و قبول می کنم که #شهادت لیاقت می خواهد و به خاطر همین همیشه مانند انسان های سرگردان به این طرف و آن طرف میزدم، تا شاید بتوانم به آن #اخلاص که میخواهم برسم....
[امروز] فقط یک آرزو در وجودم موج میزند و آن #عشق_به_شهادت است.......
ای پدر و مادر ای برادر، ای خواهر و دوستان عزیز یک #وصیت دارم و آن #عاشق_مردم بودن است و از این طریق به #خدا میتوان رسید....
@khademinekoolebar
هدایت شده از "خادمین سرزمین ملائک"
📍 ششمــین شـب گــزارش فـعالیت هاے
جهادے ساختمـــان سازے در آبـادان تـوسط
گــروه جـهادے #کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
•
فرزندان انقلابی و جهادی امروز موظف به #خدماترسانی و #فعالیتهای_اجتماعی در جامعه اسلامی هستند. #جبهه و عرصه نبرد در جامعه امروز نشستن در هیئتها نیست و افراد باید بهمنظور #رفع_مشکلات اجتماعی و اقتصادی به حاشیه شهرها و مناطق آسیبپذیر ورود کنند.
#حاجحسینیڪتا
•
•
#نیازمندان
#بانی_خیرباشـیم
#کمیته_خادمین_شهدا_تهران_بزرگ
@khadem_koolehbar
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 ما غیرت بازوان آرش بودیم ...
شعر خوانی زیبای سردار #شهید #محمدناظری ...
ای آب ندیده ها آبی شده ها....
بی #جبهه و جنگ #انقلابی شده ها ...
#راهیان_نور
#خادم_الشهدا
#منا_اهل_البیت
#خادم_مثل_قاسم
🔶کمیته مرکزی خادمین شهدا👇
┄┅•═༅𖣔✾🌺✾𖣔༅═•┅┄
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@khademinekoolebar
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
┄┅•═༅𖣔✾🌺✾𖣔༅═•┅
ما در #جبـهه ها وقتی هیچ
پنـاهی نداشتیم بـه دامن
« #حضرت_زهـرا س» پنـاه
میبردیم و هیچ ملجایی
جز #صدیقه_کبـری نداشتیم ..
#شهید_سلیمانی
#راهیان_نور
#خادم_الشهدا
#منا_اهل_البیت
#خادم_مثل_قاسم
🔶کمیته مرکزی خادمین شهدا👇
┄┅•═༅𖣔✾🌺✾𖣔༅═•┅┄
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@khademinekoolebar
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
┄┅•═༅𖣔✾🌺✾𖣔༅═•┅
🔸عشق یعنی یک شهود بیکران
سینهای با وسعت هفت آسمان....
ما در #جبـهه ها وقتی هیچ
پنـاهی نداشتیم بـه دامن
« #حضرت_زهـرا س» پنـاه
میبردیم و هیچ ملجایی
جز #صدیقه_کبـری نداشتیم ..
#شهید_سلیمانی
#راهیان_نور
#خادم_الشهدا
#منا_اهل_البیت
#خادم_مثل_قاسم
🔶کمیته مرکزی خادمین شهدا👇
┄┅•═༅𖣔✾🌺✾𖣔༅═•┅┄
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@khademinekoolebar
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯
┄┅•═༅𖣔✾🌺✾𖣔༅═•┅
📷 رزمنده ها در صف انداختن آراء خود به صندوق
#انتخابات
#دهه۶۰
#جبهه
▫️مردم فهیم و وقت شناس،
امروز هم در پای صندوق حاضر شده،
و کار ناتمام را تمام می کنند...
🎥رهبر انقلاب رأی خود را در انتخابات ریاستجمهوری به صندوق انداختند
╭═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╮
@khademinekoolebar
╰═━⊰🍂🌺🌺🍂⊱━═╯