eitaa logo
معارف الشیعه
3.7هزار دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
787 ویدیو
311 فایل
نگرشی بر مکتب معارف خراسان و معارف الهی در برابر افکار بشری و معارف یونانی کتابخانه مجازی "مکتب تفکیک" @k_maktabtafkik ارتباط با ما: حجت الاسلام طوغانی @Yanooor59 حجت الاسلام توحیدی اسدآبادی @valiyollah14
مشاهده در ایتا
دانلود
" ارتباط روحی با امام زمان ارواحنافداه " وقتی که انسان از بیدار شد و را پیشه کرد، خدای تعالی می‌فرماید: «وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِم» (کهف/١۴) قلبهایشان را مرتبط می‌کند. انسانِ بی‌استقامت، نمی‌تواند قلبش را با امام زمانش مرتبط کند، که از آن مجرا، و و رشد، روزی او شود و بتواند رشد کند. با دریافت علم و حکمت است که انسان می‌تواند رشد کند و به کمالات برسد. همانطور که جسم ما با دریافت آب و غذا و مواد ویتامینی که نیاز دارد، رشد می‌کند، انسان هم با دریافت علم و حکمت، رشد می‌کند. علم و حکمت، چگونه به انسان می‌رسد و وارد قلبش می‌شود؟ با ارتباط روحی که با امام زمانش برقرار می‌کند و این ارتباط را باید خدای‌تعالی به انسان بدهد. تا این ارتباط حاصل نشود خبری از رشد معنوی نیست و اگر حاصل شد تمام خبر ها همان جاست......... کانال عرفانی (دانای اسرار) @allamezarabadi
افسانه ی ! 🔽 فلاسفه میگویند روح مجرد است،یعنی زمان ندارد،مکان ندارد،حجم ندارد،وزن ندارد،تغیر ندارد حرکت ندارد و.... 🔴 اما در روایات ما تصریح شده است که روح مجرد نیست بلکه روح موجودی لطیف است،لطیف تر از هوا ، وزن دارد اما نه دست و پاگیر ، حجم دارد ، اما نه بشکلی محسوس، مکان دارد ، تغیر دارد، زمان مند است و.... امام صادق سلام الله علیه فرمود: الروح جسم رقیق قد البس قالبا کثیفا 📚 احتجاج طبرسی ج۲ص۳۴۹ 👈 یعنی روح جسمی رقیق است که قالبی غلیظ(بدن) بر آن پوشانده شده در این روایت تصریح شده است که روح جسمی لطیف است . ⭐️عرفان صحیح معصومین علیهم السلام و معارف حقیقی را در اینجا ببینید ↙️ کانال معارفی " مکتب تفکیک " @maktabtafkik
" افسانه " 🔽 🔹عن ابی جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِنَّ اَلرُّوحَ مُتَحَرِّكٌ كَالرِّيحِ وَ إِنَّمَا سُمِّيَ رُوحاً لِأَنَّهُ اُشْتُقَّ اِسْمُهُ مِنَ اَلرِّيحِ وَ إِنَّمَا أَخْرَجَهُ عَلَى لَفْظِ اَلرُّوحِ لِأَنَّ اَلرُّوحَ مُجَانِسٌ للریح..... امام باقر سلام الله علیه فرمود: روح مثل باد در حركت است و روح ناميده شد، زيرا اسم روح از باد گرفته شده است و از لفظ‍‌ به دست آمده است. زيرا روح با ريح(باد)هم‌جنس مى باشد..  📚 التوحيد (صدوق ) , جلد 1 , صفحه 171 🔴 عبارت (الروح متحرک کالریح) و عبارت (الروح مجانس للریح) تصریح دارد بر عدم تجرد روح به معنای فلسفی و عرفانی! چگونه ممکن است روح که به تصریح حضرت باقر العلوم سلام الله علیه هم جنس و هم سنخ باد و هواست مجرد به معنای فلسفی و عاری از ماده باشد!!!! ⭐️عرفان صحیح معصومین علیهم السلام و معارف حقیقی را در اینجا ببینید ↙️ کانال معارفی " مکتب تفکیک " @maktabtafkik
🔴 نقدی بر مستندات قرآنی قائلین به ✍️ وحدت وجود نظریه غیر برهانی و متخذ از الهیات یونانی و در تعارض با بدیهیات عقلی و وحیانی است با این وجود فلاسفه و عرفای قائل به وحدت وجود تلاش کرده اند این نظریه را مستند به آیاتی از قران کنند که در زیر به نقد آن می پردازیم: 🔻1. الله نور السماوات والارضِ (نور/ 35)، (خداوند نور آسمان ها و زمين است). ملاصدا واژه «نور» را به «وجود» معنا کرده 📚ملاصدرا، اسرار الایات ص 35 و آسمانها و زمین را عین وجود خداوند دانسته است، در حالی که اهل بیت علیهم السلام نور را به معنای روشنگر و هدایتگر اهل آسمان و زمین تفسیر کرده اند. راوی می گوید از امام رضا عليه السلام در باره فرموده خداوند متعال «خداوند نور آسمان‌ها و زمين است» پرسيدم، فرمودند: یعنی هدايت کننده اهل آسمان‌ها و هدايت کننده اهل زمين است. 📚اصول كافي ‏1 / 115 🔻2. ونفخت فيه من روحي (حجر/29) (و هنگامي که در آن از روح خود دميدم). و ، دمیده شده در انسان را حصه ای از وجود خداوند دانسته اند تا آیه را دلیلی دیگر بر وحدت وجود و سنخیت و عینیت خالق و مخلوق بدانند. در شرح بر شواهد الربوبیة می نویسد: «و ذلك الروح من النفس الرحماني بل عينه‏» (این روح دمیده شده در آدم از نفس و روح الهی بلکه عین آن است.» 📚الشواهد الربوبية في المناهج السلوكية ج‏2 ص660 در حالی که روح یکی از مخلوقات است که خداوند مانند سایر مخلوقات آن را از عدم (لا من شئ) خلق کرد و برای آن که شرافت این روح را که می خواست در پیکر آدم بدمد، بیان کند آن را به خود اضافه کرد و فرمود: «روحی» که در ادبیات عرب به آن اضافه تشریفیه می گویند. 🔻امام باقر عليه السلام در باره روح كه در آدم دميده شده و علت اضافه آن به خداوند مي‏فرمايد: «خداوند روح را به خود نسبت داد، براي اينكه آن را بر ارواح ديگر برتري داد، همان گونه كه خانه‏اي از خانه‏ها (کعبه) را برگزيد و فرمود: خانه من. و به پيامبري از پيامبران فرمود: دوست من، و نظائر آن. و همه آنها مخلوق و ساخته شده و پديد آمده و مورد تربيت و تدبيرند.» 📚 كافي ‏1/134 🔻3. اينما تولوا فثم وجه الله. (بقره/115) (به هر طرف روي کنيد پس آنجا وجه خداوند است.) مفهوم آیه این است که خداوند متعال جا و مکان خاصي ندارد که شما خيال کنيد مثلا اگر رو به قبله کرديد رو به خدا کرده باشيد و اگر رو از قبله بر گردانديد از خدا هم رو برگردانده باشيد! بلکه او متعالي از داشتن زمان و مکان بوده و روي آوردن به او امري معنوي است و روي به هر طرفي مي‌توان با او در مناجات و دعا و انس بود اما ابن عربی بر اساس نظریه وحدت وجود که خدا را بی نهایت می داند و می گوید خداوند همه جا را پر کرده است، می گوید به هر جا نظر کنید، ذات خداوند را مشاهده کرده اید! 📚 فصوص ‏2/149 و این معنایی جز سخن گفتن از یک خدای مادی و مکانی و مقداری ندارد. 🔻4. وما رميت اذ رميت ولکن الله رمي. (انفال/17) (تو پرتاب نکردي آن گاه که پرتاب کردي بلکه خدا پرتاب کرد) مفهوم آیه اين است که هنگامي که تو(پیامبر) در جنگ بدر مشتي از خاک به سوي لشکر کفار پرتاب کردی و گفتی: صورت هايتان زشت باد، در واقع ما بوديم که به دنبال آن طوفاني از خاک و شن ايجاد نموديم که آن‌ها شکست خوردند و فرار کردند 📚تفسير قمي،‏1/ 271 و مقصود کلي آيه اين است که کارهاي نيکي که انجام مي‌دهيد تأييد و نصرت و توفيق آن را ما عطا می کنیم. اما فلاسفه و عرفا می گویند این آیه ناظر به وحدت وجود است، 📚أسفار ‏2/ 372 چرا که به پیامبر می گوید تو اساسا وجود نداشتی که چیزی را به سمت مشرکان پرتاب کنی بلکه وجود فقط منحصر به ذات خداوند است و اوست که پرتاب کرد و اوست که اساسا هر فعلی را انجام می دهد! 🔻بر اساس این تفسیر وحدت وجودی از آیه باید گفت چون غیر از خداوند، وجود مستقل دیگری به نام انسان نیست و انسانها همه مرتبه ها و حصه هایی از وجود خداوندند، همه افعالی که از انسانها سر می زند، چه خیر و چه شر، همگی فعل خداوندند و فی المثل باید به سارق ـ العیاذ بالله ـ گفت: ما سرقت اذ سرقت و لکن الله سرق یا به قاتل گفت: ماقتلت اذ قتلت و لکن الله قتل! و البته می دانیم که مولوی در مثنوی بر همین اساس قاتل امیرالمؤمنین علیه السلام را نه ابن ملجم بلکه خداوند دانسته و گفته مقدر شده که کسی حق ندارد یک مو از سر ابن ملجم کم کند! 📚مثنوی دفتر اول کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 افسانه ی بخش چهارم 🔽 🔸 عن صلی الله علیه و آله المعصومین: فالملک لا تشاهده حواسکم ، لانه من جنس هذا الهواء لا عیان منه و لو شاهدتموه بان یزاد فی قوی ابصارکم لقلتم لیس هذا ملکا بل هذا بشر.... وجود مقدس آقا رسول الله صلی الله علیه و آله فرمودند: با حواس شما مشاهده نمیشود چون از جنس همین هوا است(از جهت لطافت) که عیان نیست و اگر قوه ی بینایی شما قوی شود قادر به دیدن آنها خواهید بود..... 📚 الاحتجاج للطبرسی ج ۱ص۳۱ 🔸 در این روایت شریفه به صراحت و کاملا واضح تصریح شده است که از جنس هوا هستند و بقدری لطیف اند که در حالت عادی با چشم سر دیده نمیشوند مگر اینکه بینایی چشم قوی تر شود که آنگاه با همین چشم سر قابل رویت خواهند بود. سابق در روایات هم دیدیم که روایات بصراحت میگوید هم جنس هواست، پس روح و هم هر دو از جنس هوا هستند و ! کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 نقدی بر مستندات قرآنی قائلین به ✍️ وحدت وجود نظریه غیر برهانی و متخذ از الهیات یونانی و در تعارض با بدیهیات عقلی و وحیانی است با این وجود فلاسفه و عرفای قائل به وحدت وجود تلاش کرده اند این نظریه را مستند به آیاتی از قران کنند که در زیر به نقد آن می پردازیم: 🔻1. الله نور السماوات والارضِ (نور/ 35)، (خداوند نور آسمان ها و زمين است). ملاصدا واژه «نور» را به «وجود» معنا کرده 📚ملاصدرا، اسرار الایات ص 35 و آسمانها و زمین را عین وجود خداوند دانسته است، در حالی که اهل بیت علیهم السلام نور را به معنای روشنگر و هدایتگر اهل آسمان و زمین تفسیر کرده اند. راوی می گوید از امام رضا عليه السلام در باره فرموده خداوند متعال «خداوند نور آسمان‌ها و زمين است» پرسيدم، فرمودند: یعنی هدايت کننده اهل آسمان‌ها و هدايت کننده اهل زمين است. 📚اصول كافي ‏1 / 115 🔻2. ونفخت فيه من روحي (حجر/29) (و هنگامي که در آن از روح خود دميدم). و ، دمیده شده در انسان را حصه ای از وجود خداوند دانسته اند تا آیه را دلیلی دیگر بر وحدت وجود و سنخیت و عینیت خالق و مخلوق بدانند. در شرح بر شواهد الربوبیة می نویسد: «و ذلك الروح من النفس الرحماني بل عينه‏» (این روح دمیده شده در آدم از نفس و روح الهی بلکه عین آن است.» 📚الشواهد الربوبية في المناهج السلوكية ج‏2 ص660 در حالی که روح یکی از مخلوقات است که خداوند مانند سایر مخلوقات آن را از عدم (لا من شئ) خلق کرد و برای آن که شرافت این روح را که می خواست در پیکر آدم بدمد، بیان کند آن را به خود اضافه کرد و فرمود: «روحی» که در ادبیات عرب به آن اضافه تشریفیه می گویند. 🔻امام باقر عليه السلام در باره روح كه در آدم دميده شده و علت اضافه آن به خداوند مي‏فرمايد: «خداوند روح را به خود نسبت داد، براي اينكه آن را بر ارواح ديگر برتري داد، همان گونه كه خانه‏اي از خانه‏ها (کعبه) را برگزيد و فرمود: خانه من. و به پيامبري از پيامبران فرمود: دوست من، و نظائر آن. و همه آنها مخلوق و ساخته شده و پديد آمده و مورد تربيت و تدبيرند.» 📚 كافي ‏1/134 🔻3. اينما تولوا فثم وجه الله. (بقره/115) (به هر طرف روي کنيد پس آنجا وجه خداوند است.) مفهوم آیه این است که خداوند متعال جا و مکان خاصي ندارد که شما خيال کنيد مثلا اگر رو به قبله کرديد رو به خدا کرده باشيد و اگر رو از قبله بر گردانديد از خدا هم رو برگردانده باشيد! بلکه او متعالي از داشتن زمان و مکان بوده و روي آوردن به او امري معنوي است و روي به هر طرفي مي‌توان با او در مناجات و دعا و انس بود اما ابن عربی بر اساس نظریه وحدت وجود که خدا را بی نهایت می داند و می گوید خداوند همه جا را پر کرده است، می گوید به هر جا نظر کنید، ذات خداوند را مشاهده کرده اید! 📚 فصوص ‏2/149 و این معنایی جز سخن گفتن از یک خدای مادی و مکانی و مقداری ندارد. 🔻4. وما رميت اذ رميت ولکن الله رمي. (انفال/17) (تو پرتاب نکردي آن گاه که پرتاب کردي بلکه خدا پرتاب کرد) مفهوم آیه اين است که هنگامي که تو(پیامبر) در جنگ بدر مشتي از خاک به سوي لشکر کفار پرتاب کردی و گفتی: صورت هايتان زشت باد، در واقع ما بوديم که به دنبال آن طوفاني از خاک و شن ايجاد نموديم که آن‌ها شکست خوردند و فرار کردند 📚تفسير قمي،‏1/ 271 و مقصود کلي آيه اين است که کارهاي نيکي که انجام مي‌دهيد تأييد و نصرت و توفيق آن را ما عطا می کنیم. اما فلاسفه و عرفا می گویند این آیه ناظر به وحدت وجود است، 📚أسفار ‏2/ 372 چرا که به پیامبر می گوید تو اساسا وجود نداشتی که چیزی را به سمت مشرکان پرتاب کنی بلکه وجود فقط منحصر به ذات خداوند است و اوست که پرتاب کرد و اوست که اساسا هر فعلی را انجام می دهد! 🔻بر اساس این تفسیر وحدت وجودی از آیه باید گفت چون غیر از خداوند، وجود مستقل دیگری به نام انسان نیست و انسانها همه مرتبه ها و حصه هایی از وجود خداوندند، همه افعالی که از انسانها سر می زند، چه خیر و چه شر، همگی فعل خداوندند و فی المثل باید به سارق ـ العیاذ بالله ـ گفت: ما سرقت اذ سرقت و لکن الله سرق یا به قاتل گفت: ماقتلت اذ قتلت و لکن الله قتل! و البته می دانیم که مولوی در مثنوی بر همین اساس قاتل امیرالمؤمنین علیه السلام را نه ابن ملجم بلکه خداوند دانسته و گفته مقدر شده که کسی حق ندارد یک مو از سر ابن ملجم کم کند! 📚مثنوی دفتر اول کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 نقدی بر مستندات قرآنی قائلین به ✍️ وحدت وجود نظریه غیر برهانی و متخذ از الهیات یونانی و در تعارض با بدیهیات عقلی و وحیانی است با این وجود فلاسفه و عرفای قائل به وحدت وجود تلاش کرده اند این نظریه را مستند به آیاتی از قران کنند که در زیر به نقد آن می پردازیم: 🔻1. الله نور السماوات والارضِ (نور/ 35)، (خداوند نور آسمان ها و زمين است). ملاصدا واژه «نور» را به «وجود» معنا کرده 📚ملاصدرا، اسرار الایات ص 35 و آسمانها و زمین را عین وجود خداوند دانسته است، در حالی که اهل بیت علیهم السلام نور را به معنای روشنگر و هدایتگر اهل آسمان و زمین تفسیر کرده اند. راوی می گوید از امام رضا عليه السلام در باره فرموده خداوند متعال «خداوند نور آسمان‌ها و زمين است» پرسيدم، فرمودند: یعنی هدايت کننده اهل آسمان‌ها و هدايت کننده اهل زمين است. 📚اصول كافي ‏1 / 115 🔻2. ونفخت فيه من روحي (حجر/29) (و هنگامي که در آن از روح خود دميدم). و ، دمیده شده در انسان را حصه ای از وجود خداوند دانسته اند تا آیه را دلیلی دیگر بر وحدت وجود و سنخیت و عینیت خالق و مخلوق بدانند. در شرح بر شواهد الربوبیة می نویسد: «و ذلك الروح من النفس الرحماني بل عينه‏» (این روح دمیده شده در آدم از نفس و روح الهی بلکه عین آن است.» 📚الشواهد الربوبية في المناهج السلوكية ج‏2 ص660 در حالی که روح یکی از مخلوقات است که خداوند مانند سایر مخلوقات آن را از عدم (لا من شئ) خلق کرد و برای آن که شرافت این روح را که می خواست در پیکر آدم بدمد، بیان کند آن را به خود اضافه کرد و فرمود: «روحی» که در ادبیات عرب به آن اضافه تشریفیه می گویند. 🔻امام باقر عليه السلام در باره روح كه در آدم دميده شده و علت اضافه آن به خداوند مي‏فرمايد: «خداوند روح را به خود نسبت داد، براي اينكه آن را بر ارواح ديگر برتري داد، همان گونه كه خانه‏اي از خانه‏ها (کعبه) را برگزيد و فرمود: خانه من. و به پيامبري از پيامبران فرمود: دوست من، و نظائر آن. و همه آنها مخلوق و ساخته شده و پديد آمده و مورد تربيت و تدبيرند.» 📚 كافي ‏1/134 🔻3. اينما تولوا فثم وجه الله. (بقره/115) (به هر طرف روي کنيد پس آنجا وجه خداوند است.) مفهوم آیه این است که خداوند متعال جا و مکان خاصي ندارد که شما خيال کنيد مثلا اگر رو به قبله کرديد رو به خدا کرده باشيد و اگر رو از قبله بر گردانديد از خدا هم رو برگردانده باشيد! بلکه او متعالي از داشتن زمان و مکان بوده و روي آوردن به او امري معنوي است و روي به هر طرفي مي‌توان با او در مناجات و دعا و انس بود اما ابن عربی بر اساس نظریه وحدت وجود که خدا را بی نهایت می داند و می گوید خداوند همه جا را پر کرده است، می گوید به هر جا نظر کنید، ذات خداوند را مشاهده کرده اید! 📚 فصوص ‏2/149 و این معنایی جز سخن گفتن از یک خدای مادی و مکانی و مقداری ندارد. 🔻4. وما رميت اذ رميت ولکن الله رمي. (انفال/17) (تو پرتاب نکردي آن گاه که پرتاب کردي بلکه خدا پرتاب کرد) مفهوم آیه اين است که هنگامي که تو(پیامبر) در جنگ بدر مشتي از خاک به سوي لشکر کفار پرتاب کردی و گفتی: صورت هايتان زشت باد، در واقع ما بوديم که به دنبال آن طوفاني از خاک و شن ايجاد نموديم که آن‌ها شکست خوردند و فرار کردند 📚تفسير قمي،‏1/ 271 و مقصود کلي آيه اين است که کارهاي نيکي که انجام مي‌دهيد تأييد و نصرت و توفيق آن را ما عطا می کنیم. اما فلاسفه و عرفا می گویند این آیه ناظر به وحدت وجود است، 📚أسفار ‏2/ 372 چرا که به پیامبر می گوید تو اساسا وجود نداشتی که چیزی را به سمت مشرکان پرتاب کنی بلکه وجود فقط منحصر به ذات خداوند است و اوست که پرتاب کرد و اوست که اساسا هر فعلی را انجام می دهد! 🔻بر اساس این تفسیر وحدت وجودی از آیه باید گفت چون غیر از خداوند، وجود مستقل دیگری به نام انسان نیست و انسانها همه مرتبه ها و حصه هایی از وجود خداوندند، همه افعالی که از انسانها سر می زند، چه خیر و چه شر، همگی فعل خداوندند و فی المثل باید به سارق ـ العیاذ بالله ـ گفت: ما سرقت اذ سرقت و لکن الله سرق یا به قاتل گفت: ماقتلت اذ قتلت و لکن الله قتل! و البته می دانیم که مولوی در مثنوی بر همین اساس قاتل امیرالمؤمنین علیه السلام را نه ابن ملجم بلکه خداوند دانسته و گفته مقدر شده که کسی حق ندارد یک مو از سر ابن ملجم کم کند! 📚مثنوی دفتر اول کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 نقدی بر مستندات قرآنی قائلین به ✍️ وحدت وجود نظریه غیر برهانی و متخذ از الهیات یونانی و در تعارض با بدیهیات عقلی و وحیانی است با این وجود فلاسفه و عرفای قائل به وحدت وجود تلاش کرده اند این نظریه را مستند به آیاتی از قران کنند که در زیر به نقد آن می پردازیم: 🔻1. الله نور السماوات والارضِ (نور/ 35)، (خداوند نور آسمان ها و زمين است). ملاصدا واژه «نور» را به «وجود» معنا کرده 📚ملاصدرا، اسرار الایات ص 35 و آسمانها و زمین را عین وجود خداوند دانسته است، در حالی که اهل بیت علیهم السلام نور را به معنای روشنگر و هدایتگر اهل آسمان و زمین تفسیر کرده اند. راوی می گوید از امام رضا عليه السلام در باره فرموده خداوند متعال «خداوند نور آسمان‌ها و زمين است» پرسيدم، فرمودند: یعنی هدايت کننده اهل آسمان‌ها و هدايت کننده اهل زمين است. 📚اصول كافي ‏1 / 115 🔻2. ونفخت فيه من روحي (حجر/29) (و هنگامي که در آن از روح خود دميدم). و ، دمیده شده در انسان را حصه ای از وجود خداوند دانسته اند تا آیه را دلیلی دیگر بر وحدت وجود و سنخیت و عینیت خالق و مخلوق بدانند. در شرح بر شواهد الربوبیة می نویسد: «و ذلك الروح من النفس الرحماني بل عينه‏» (این روح دمیده شده در آدم از نفس و روح الهی بلکه عین آن است.» 📚الشواهد الربوبية في المناهج السلوكية ج‏2 ص660 در حالی که روح یکی از مخلوقات است که خداوند مانند سایر مخلوقات آن را از عدم (لا من شئ) خلق کرد و برای آن که شرافت این روح را که می خواست در پیکر آدم بدمد، بیان کند آن را به خود اضافه کرد و فرمود: «روحی» که در ادبیات عرب به آن اضافه تشریفیه می گویند. 🔻امام باقر عليه السلام در باره روح كه در آدم دميده شده و علت اضافه آن به خداوند مي‏فرمايد: «خداوند روح را به خود نسبت داد، براي اينكه آن را بر ارواح ديگر برتري داد، همان گونه كه خانه‏اي از خانه‏ها (کعبه) را برگزيد و فرمود: خانه من. و به پيامبري از پيامبران فرمود: دوست من، و نظائر آن. و همه آنها مخلوق و ساخته شده و پديد آمده و مورد تربيت و تدبيرند.» 📚 كافي ‏1/134 🔻3. اينما تولوا فثم وجه الله. (بقره/115) (به هر طرف روي کنيد پس آنجا وجه خداوند است.) مفهوم آیه این است که خداوند متعال جا و مکان خاصي ندارد که شما خيال کنيد مثلا اگر رو به قبله کرديد رو به خدا کرده باشيد و اگر رو از قبله بر گردانديد از خدا هم رو برگردانده باشيد! بلکه او متعالي از داشتن زمان و مکان بوده و روي آوردن به او امري معنوي است و روي به هر طرفي مي‌توان با او در مناجات و دعا و انس بود اما ابن عربی بر اساس نظریه وحدت وجود که خدا را بی نهایت می داند و می گوید خداوند همه جا را پر کرده است، می گوید به هر جا نظر کنید، ذات خداوند را مشاهده کرده اید! 📚 فصوص ‏2/149 و این معنایی جز سخن گفتن از یک خدای مادی و مکانی و مقداری ندارد. 🔻4. وما رميت اذ رميت ولکن الله رمي. (انفال/17) (تو پرتاب نکردي آن گاه که پرتاب کردي بلکه خدا پرتاب کرد) مفهوم آیه اين است که هنگامي که تو(پیامبر) در جنگ بدر مشتي از خاک به سوي لشکر کفار پرتاب کردی و گفتی: صورت هايتان زشت باد، در واقع ما بوديم که به دنبال آن طوفاني از خاک و شن ايجاد نموديم که آن‌ها شکست خوردند و فرار کردند 📚تفسير قمي،‏1/ 271 و مقصود کلي آيه اين است که کارهاي نيکي که انجام مي‌دهيد تأييد و نصرت و توفيق آن را ما عطا می کنیم. اما فلاسفه و عرفا می گویند این آیه ناظر به وحدت وجود است، 📚أسفار ‏2/ 372 چرا که به پیامبر می گوید تو اساسا وجود نداشتی که چیزی را به سمت مشرکان پرتاب کنی بلکه وجود فقط منحصر به ذات خداوند است و اوست که پرتاب کرد و اوست که اساسا هر فعلی را انجام می دهد! 🔻بر اساس این تفسیر وحدت وجودی از آیه باید گفت چون غیر از خداوند، وجود مستقل دیگری به نام انسان نیست و انسانها همه مرتبه ها و حصه هایی از وجود خداوندند، همه افعالی که از انسانها سر می زند، چه خیر و چه شر، همگی فعل خداوندند و فی المثل باید به سارق ـ العیاذ بالله ـ گفت: ما سرقت اذ سرقت و لکن الله سرق یا به قاتل گفت: ماقتلت اذ قتلت و لکن الله قتل! و البته می دانیم که مولوی در مثنوی بر همین اساس قاتل امیرالمؤمنین علیه السلام را نه ابن ملجم بلکه خداوند دانسته و گفته مقدر شده که کسی حق ندارد یک مو از سر ابن ملجم کم کند! 📚مثنوی دفتر اول کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
افسانه ی ! 🔽 فلاسفه میگویند روح مجرد است،یعنی زمان ندارد،مکان ندارد،حجم ندارد،وزن ندارد،تغیر ندارد حرکت ندارد و.... 🔴 اما در روایات ما تصریح شده است که روح مجرد نیست بلکه روح موجودی لطیف است،لطیف تر از هوا ، وزن دارد اما نه دست و پاگیر ، حجم دارد ، اما نه بشکلی محسوس، مکان دارد ، تغیر دارد، زمان مند است و.... امام صادق سلام الله علیه فرمود: الروح جسم رقیق قد البس قالبا کثیفا 📚 احتجاج طبرسی ج۲ص۳۴۹ 👈 یعنی روح جسمی رقیق است که قالبی غلیظ(بدن) بر آن پوشانده شده در این روایت تصریح شده است که روح جسمی لطیف است . کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
" افسانه " 🔽 🔹عن ابی جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلاَمُ إِنَّ اَلرُّوحَ مُتَحَرِّكٌ كَالرِّيحِ وَ إِنَّمَا سُمِّيَ رُوحاً لِأَنَّهُ اُشْتُقَّ اِسْمُهُ مِنَ اَلرِّيحِ وَ إِنَّمَا أَخْرَجَهُ عَلَى لَفْظِ اَلرُّوحِ لِأَنَّ اَلرُّوحَ مُجَانِسٌ للریح..... امام باقر سلام الله علیه فرمود: روح مثل باد در حركت است و روح ناميده شد، زيرا اسم روح از باد گرفته شده است و از لفظ‍‌ به دست آمده است. زيرا روح با ريح(باد)هم‌جنس مى باشد..  📚 التوحيد (صدوق ) , جلد 1 , صفحه 171 🔴 عبارت (الروح متحرک کالریح) و عبارت (الروح مجانس للریح) تصریح دارد بر عدم تجرد روح به معنای فلسفی و عرفانی! چگونه ممکن است روح که به تصریح حضرت باقر العلوم سلام الله علیه هم جنس و هم سنخ باد و هواست مجرد به معنای فلسفی و عاری از ماده باشد!!!! کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 نقدی بر مستندات قرآنی قائلین به ✍️ وحدت وجود نظریه غیر برهانی و متخذ از الهیات یونانی و در تعارض با بدیهیات عقلی و وحیانی است با این وجود فلاسفه و عرفای قائل به وحدت وجود تلاش کرده اند این نظریه را مستند به آیاتی از قران کنند که در زیر به نقد آن می پردازیم: 🔻1. الله نور السماوات والارضِ (نور/ 35)، (خداوند نور آسمان ها و زمين است). ملاصدا واژه «نور» را به «وجود» معنا کرده 📚ملاصدرا، اسرار الایات ص 35 و آسمانها و زمین را عین وجود خداوند دانسته است، در حالی که اهل بیت علیهم السلام نور را به معنای روشنگر و هدایتگر اهل آسمان و زمین تفسیر کرده اند. راوی می گوید از امام رضا عليه السلام در باره فرموده خداوند متعال «خداوند نور آسمان‌ها و زمين است» پرسيدم، فرمودند: یعنی هدايت کننده اهل آسمان‌ها و هدايت کننده اهل زمين است. 📚اصول كافي ‏1 / 115 🔻2. ونفخت فيه من روحي (حجر/29) (و هنگامي که در آن از روح خود دميدم). و ، دمیده شده در انسان را حصه ای از وجود خداوند دانسته اند تا آیه را دلیلی دیگر بر وحدت وجود و سنخیت و عینیت خالق و مخلوق بدانند. در شرح بر شواهد الربوبیة می نویسد: «و ذلك الروح من النفس الرحماني بل عينه‏» (این روح دمیده شده در آدم از نفس و روح الهی بلکه عین آن است.» 📚الشواهد الربوبية في المناهج السلوكية ج‏2 ص660 در حالی که روح یکی از مخلوقات است که خداوند مانند سایر مخلوقات آن را از عدم (لا من شئ) خلق کرد و برای آن که شرافت این روح را که می خواست در پیکر آدم بدمد، بیان کند آن را به خود اضافه کرد و فرمود: «روحی» که در ادبیات عرب به آن اضافه تشریفیه می گویند. 🔻امام باقر عليه السلام در باره روح كه در آدم دميده شده و علت اضافه آن به خداوند مي‏فرمايد: «خداوند روح را به خود نسبت داد، براي اينكه آن را بر ارواح ديگر برتري داد، همان گونه كه خانه‏اي از خانه‏ها (کعبه) را برگزيد و فرمود: خانه من. و به پيامبري از پيامبران فرمود: دوست من، و نظائر آن. و همه آنها مخلوق و ساخته شده و پديد آمده و مورد تربيت و تدبيرند.» 📚 كافي ‏1/134 🔻3. اينما تولوا فثم وجه الله. (بقره/115) (به هر طرف روي کنيد پس آنجا وجه خداوند است.) مفهوم آیه این است که خداوند متعال جا و مکان خاصي ندارد که شما خيال کنيد مثلا اگر رو به قبله کرديد رو به خدا کرده باشيد و اگر رو از قبله بر گردانديد از خدا هم رو برگردانده باشيد! بلکه او متعالي از داشتن زمان و مکان بوده و روي آوردن به او امري معنوي است و روي به هر طرفي مي‌توان با او در مناجات و دعا و انس بود اما ابن عربی بر اساس نظریه وحدت وجود که خدا را بی نهایت می داند و می گوید خداوند همه جا را پر کرده است، می گوید به هر جا نظر کنید، ذات خداوند را مشاهده کرده اید! 📚 فصوص ‏2/149 و این معنایی جز سخن گفتن از یک خدای مادی و مکانی و مقداری ندارد. 🔻4. وما رميت اذ رميت ولکن الله رمي. (انفال/17) (تو پرتاب نکردي آن گاه که پرتاب کردي بلکه خدا پرتاب کرد) مفهوم آیه اين است که هنگامي که تو(پیامبر) در جنگ بدر مشتي از خاک به سوي لشکر کفار پرتاب کردی و گفتی: صورت هايتان زشت باد، در واقع ما بوديم که به دنبال آن طوفاني از خاک و شن ايجاد نموديم که آن‌ها شکست خوردند و فرار کردند 📚تفسير قمي،‏1/ 271 و مقصود کلي آيه اين است که کارهاي نيکي که انجام مي‌دهيد تأييد و نصرت و توفيق آن را ما عطا می کنیم. اما فلاسفه و عرفا می گویند این آیه ناظر به وحدت وجود است، 📚أسفار ‏2/ 372 چرا که به پیامبر می گوید تو اساسا وجود نداشتی که چیزی را به سمت مشرکان پرتاب کنی بلکه وجود فقط منحصر به ذات خداوند است و اوست که پرتاب کرد و اوست که اساسا هر فعلی را انجام می دهد! 🔻بر اساس این تفسیر وحدت وجودی از آیه باید گفت چون غیر از خداوند، وجود مستقل دیگری به نام انسان نیست و انسانها همه مرتبه ها و حصه هایی از وجود خداوندند، همه افعالی که از انسانها سر می زند، چه خیر و چه شر، همگی فعل خداوندند و فی المثل باید به سارق ـ العیاذ بالله ـ گفت: ما سرقت اذ سرقت و لکن الله سرق یا به قاتل گفت: ماقتلت اذ قتلت و لکن الله قتل! و البته می دانیم که مولوی در مثنوی بر همین اساس قاتل امیرالمؤمنین علیه السلام را نه ابن ملجم بلکه خداوند دانسته و گفته مقدر شده که کسی حق ندارد یک مو از سر ابن ملجم کم کند! 📚مثنوی دفتر اول کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa