eitaa logo
معارف الشیعه
3هزار دنبال‌کننده
1.3هزار عکس
636 ویدیو
301 فایل
نگرشی بر مکتب معارف خراسان و معارف الهی در برابر افکار بشری و معارف یونانی کتابخانه مجازی "مکتب تفکیک" @k_maktabtafkik ارتباط با ما: حجت الاسلام طوغانی @Yanooor59 حجت الاسلام توحیدی @alhojjat14
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 توضیح و شرح اجمالی عبارات مرحوم آیت الله العظمی در : 🔸شرح اجمالی تصویر دوم: چون به خلاف اعتقاد و بین خدای تعالی و همه ی مخلوقات و همه ی ما سوی تباین وجودی بر قرار است ، طبعا بین روح و نفس انسان و خدای تعالی هم تباین وجودی بر قرار است. وقتی بین روح و نفس انسان با خدای تعالی تباین باشد پس انسان هیچ راهی برای شناخت کامل پروردگار ندارد ، چون راهی برای معرفت کامل به خدای تعالی ندارد، یعنی نه از طریق قوای ظاهری و نه از طریق قوای باطنی راهی به سوی معرفت کامل و حقیقی پروردگار عالم وجود ندارد پس مساله ی معرفت الله و شناخت کامل و حقیقی از طرف انسان منتفی است و انسان هیچ ابزاری برای وصول به معرفت کامل خدای تعالی ندارد، وقتی این معرفت از طرف انسان نامقدور شد لاجرم باب معرفت الله از طریق خود خدای تعالی مفتوح خواهد شد. پس وصول به معرفت کامل و حقیقی پروردگار عالم از طرف خود خدای تعالی و برای هرکس هست که او بخواهد چون معرفت الله فعل خدای تعالی هست نه فعل بشر و این یکی از معانی روایت معرفت الله بالله و اعرفوا الله بالله هست و این همان معرفه الله بدون آیت است. نکته:باید توجه داشت که اثبات صانع و اثبات خدای تعالی و شناخت اجمالی و معرفت ناقص پروردگار از طریق ایات و از طریق دلالت عقل کاملا ممکن و محقق هست و اما معرفت من دون آیه فراتر از مساله ی اثبات صانع و خالق متعال است. 🔸برای اطلاع بیشتر از این مبحث میتوان به کتاب "جایگاه عالم ذر و ارواح در فطرت توحیدی انسان" تالیف استاد حفظه الله مراجعه کرد کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 نقد معاد توسط ▪️قسمت اول 🔽 🔻 آيت‌الله‌ سيدابوالحسن‌ رفيعي‌ قزويني‌ (م‌ 1395 هـ) وي‌ كه‌ فقيه‌ و از اساتيد صاحب‌ نام‌ فلسفه‌ بوده‌ است‌، با اشاره‌ به‌ چهار قول‌ درباره معاد مي‌نويسد: «قول‌ چهارم‌، مذهب‌ صدرالحكماء [ملاصدرا] است‌ كه‌ مي‌فرمايد: «نفس‌ بعد از مفارقت‌ از بدن‌ عنصري‌، هميشه‌ خيال‌ بدن‌ دنيوي‌ خود را مي‌نمايد، چون‌ قوه خيال‌ در نفس‌، بعد از موت‌ باقي‌ است‌ و همين‌ كه‌ خيال‌ بدن‌ خود را نمود، بدني‌ مطابق‌ بدن‌ دنيوي‌ از نفس‌ صادر مي‌شود و نفس‌ با چنين‌ بدني‌ ـ كه‌ از قدرت‌ خيال‌ بر اختراع‌ بدن‌ فراهم‌ شده‌ است‌ـ در معاد محشور خواهد شد و ثواب‌ و عقاب‌ او با همين‌ بدن‌ است‌». در حقيقت‌، در نزد اين‌ مرد بزرگ‌، بدن‌ اخروي‌ به‌منزله سايه‌ و پرتوي‌ است‌ از نفس‌، تا نفس‌ كه‌ باشد و اين‌ بدن‌ چه‌ باشد؛ يا نوراني‌ است‌ و يا ظلماني‌؛ به‌ تفصيلي‌ كه‌ در كتب‌ خود، با اصول‌ حكميه‌، تقريب‌ و تقرير فرموده‌ است‌. ليكن‌ در نزد اين‌ ضعيف‌، التزام‌ به‌ اين‌ قول‌ بسيار صعب‌ و دشوار است‌، زيرا كه‌ ـ به‌طور قطع‌ ـ مخالف‌ با ظواهر بسياري‌ از آيات‌ و مباين‌ با صريح‌ اخبار معتبره‌ است‌.» (همان/‌ 220، به‌ نقل‌ از مجموعه‌ رسائل‌ و مقالات‌ فلسفي/‌83) 🔻امام‌ خميني‌(م‌ 1368 ش‌) «علي‌ اي‌ حال‌، بدن‌ نفس‌، در نشئه آخرت‌، بدني‌ معلول‌ و مخلوق‌ نفس‌ نيست‌، بلكه‌ بدني‌ است‌ كه‌ نفس‌، خود آن‌ بدن‌ است‌ و ايجاد و اعدام‌ آن‌، مُساوق‌ اعدام‌ و يا ايجاد خودش‌ مي‌باشد؛ و البته‌ ممكن‌ نيست‌ شي‌ء به‌ فعاليت‌ خودش‌ موجود شود، زيرا مستلزم‌ دور صريح‌ باطل‌ است‌؛ و اگر عبارتي‌ از عبارات‌ آخوند [ملاصدرا] قده‌ ـ موهم‌ اين‌ معني‌ باشد كه‌ نفس‌ با فعاليت‌، بدن‌ خودش‌ را «ايجاد» مي‌كند، از خطاهاي‌ لفظي‌ است‌ و فرضاً اگر آخوند ـ قده‌ ـ و يا ديگران‌، مصرّ بر اين‌ معني‌ باشند، درست‌ نبوده‌ و به‌شدّت‌ مورد انكار ماست‌. ما نسبت‌ به‌ مدّعيان‌ چنين‌ فعاليتي‌ [از سوي‌ نفس‌] منكر هستيم‌.» (معاد جسماني‌ در حكمت‌ متعاليه‌، به‌ نقل‌ از تبيان‌، دفتر سي‌ ام‌،) 🔻علامه‌ طباطبايي‌ (م‌ 1362 ش‌) آيت‌الله‌ شيخ‌ جعفر سبحاني‌ كه‌ در درس‌ اسفار مرحوم‌ علامه‌ طباطبايي‌ شركت‌ مي‌كرده‌ است‌، درباره نظر علامه‌ در مورد معاد اسفار مي‌گويد: «ايشان‌ [علامه‌ طباطبايي‌] هيچ‌ وقت‌ معاد را تدريس‌ نمي‌كرد. به‌ خاطر دارم‌، هنگامي‌ كه‌ خدمتشان‌ منظومه‌ مي‌خوانديم‌، وقتي‌ به‌ مبحث‌ معاد رسيديم‌، درس‌ را تعطيل‌ كردند. علت‌ را هم‌ هيچ‌ وقت‌ بيان‌ نكردند. فقط‌ تنها چيزي‌ كه‌ ما توانستيم‌ كشف‌ كنيم‌ اين‌ بود كه‌ مرحوم‌ علامه‌ طباطبايي‌، معاد مرحوم‌ صدرالمتألهين‌ را قبول‌ نداشت‌، چون‌ با ظواهر آيات‌ تطبيق‌ نمي‌كرد. البته‌ صدرالمتألهين‌ خيلي‌ تلاش‌ كرد كه‌ بگويد معادي‌ را كه‌ آورده‌ عين‌ قرآن‌ است‌ و از قرآن‌ استخراج‌ شده‌ و آيات‌ را بر آن‌ تطبيق‌ داد. با اين‌ حال‌، معاد مرحوم‌ آخوند (ملا صدرا) با اكثر آيات‌ قرآني‌ تطبيق‌ نمي‌كند. معادي‌ را كه‌ مرحوم‌ صدرالمتألهين‌ گفته‌، در واقع‌ نوعي‌ معاد برزخي‌ است‌ [نه‌ معاد حشري‌]؛ جسم‌، جسم‌ برزخي‌ [يعني‌ تمثلي‌ و تخيلي‌ بدون‌ جرم‌] است‌. ميوه‌، ميوه برزخي‌ است‌ و خلاصه‌ يك‌ سلسله‌ صور غيبيه‌ هستند كه‌ ماده‌ ندارند و فقط‌ صورت‌ دارند. مرحوم‌ علامه‌ طباطبايي‌ اين‌ معاد را قبول‌ نداشت‌.» (معاد جسماني‌ در حكمت‌ متعاليه‌/ 224، به‌ نقل‌ از كيهان‌ فرهنگي‌، سال‌ ششم‌، شماره 8، آبان 1368) 🔻شهيد مطهري‌ (م‌ 1358 ش‌) «امثال‌ ملاصدرا گفته‌اند، معاد جسماني‌ است‌، اما همه معاد جسماني‌ را برده‌اند در داخل‌ خود روح‌ و عالم‌ ارواح‌، يعني‌ گفته‌اند، اين‌ خصائص‌ جسماني‌ در عالم‌ ارواح‌ وجود دارد. اين‌ فاصله‌اي‌ كه‌ قدما از قبيل‌ بوعلي‌، ميان‌ روح‌ و جسم‌ قائل‌ بوده‌اند و فقط‌ عقل‌ را روحي‌ مي‌دانستند و غيرعقل‌ را روحي‌ نمي‌دانستند، اين‌ فاصله‌ وجود ندارد. اما البته‌ اين‌ مطلب‌ هم‌ مشكل‌ را حل‌ نكرده‌ است‌؛ يعني‌ ما اين‌ را با مجموع‌ آيات‌ قرآن‌ نمي‌توانيم‌ [تطبيق‌ كنيم‌]، با اين‌كه‌ خيلي‌ حرف‌ خوبي‌ است‌، و آن‌ را با دلايل‌ علمي‌ هم‌ مي‌شود تأييد كرد، ولي‌ معاد قرآن‌ را با اين‌ مطلب‌ نمي‌شود توجيه‌ كرد؛ چون‌ معاد قرآن‌ روي‌ تنها انسان‌ نيست‌، روي‌ همه عالم‌ است‌. قرآن‌ اساساً [در امر معاد و بازگشت]، راجع‌ به‌ عالم‌ ماده‌ بحث‌ مي‌كند، نه‌ تنها انسان‌.» (مجموعه آثار4/ 792) کانال معرفتی "معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 نقد معاد توسط ▪️قسمت دوم 🔽 برخي‌ از عالمان‌ ديني‌ فلسفي‌ مشرب‌ كه‌ در مسأله‌ معاد، وجه‌ تديّن‌ و تشرّعشان‌ بر وجه‌ تفلسفشان‌ پيشي‌ گرفته‌ است‌، از ديدگاه‌ فلسفي‌ در باب‌ معاد احتراز جسته‌ و به‌ معاد جسماني‌ ـ كه‌ منطبق‌ با قرآن‌ و عترت‌ است‌ ـ تصريح‌ كرده‌اند كه‌ در ذيل‌ به‌ نقل‌ پاره‌اي‌ از اين‌ اعترافات‌ مي‌پردازيم‌: 🔻محقق‌ دواني‌ (م‌ 908 هـ) «آنچه‌ از بيانات‌ اهل‌ شرع‌ درباره‌ مسأله‌ معاد به‌ دست‌ مي‌آيد، همانا جسماني‌ بودن‌ معاد است‌. پس‌ عقيده‌ بر چنين‌ معادي‌، واجب‌ و منكرش‌ كافر است‌ و به‌ اتفاق‌ همه‌ خداپرستان‌، معاد از ضروريات‌ است‌ و آيات‌ قرآن‌ بر جسماني‌ بودن‌ آن‌ صريحاً دلالت‌ دارند، به‌طوري‌ كه‌ تأويل‌ و شبهه‌ براي‌ احدي‌ باقي‌ نمي‌ماند: مثلاً در آيه‌ 78 از سوره‌ يس‌ چنين‌ آمده‌: «و ضرب‌ لنا مثلاً و نسي‌ خلقه‌، قال‌ من‌ يحيي‌ العظام‌ و هي‌ رميم‌»، علماي‌ تفسير مي‌فرمايند، اين‌ آيه‌ موقعي‌ نازل‌ شد كه‌ ابي‌ بن‌ خلف‌ استخوان‌ پوسيده‌اي‌ را با دست‌هاي‌ خود نرم‌ كرد و گفت‌: اي‌ محمد! تو مي‌گويي‌ اين‌ استخوان‌ها كه‌ پوسيده‌اند، زنده‌ خواهد شد؟ فرمود: آري‌ تو هم‌ زنده‌ و مبعوث‌ مي‌شوي‌ و بعد از قيامت‌ وارد جهنم‌ خواهي‌ شد.» (آشتياني‌، سيدجلال‌ الدين‌، مقدمه كتاب‌ المبدأ و المعاد/ 48) 🔻ملااسماعيل‌ خواجويي‌ (م‌ 1173هـ) «اي‌ برادر عزيز ـ كه‌ خداوند تو را تأييد نمايد ـ بدان‌ كه‌ قدر ضروري‌ از دين‌ و آنچه‌ كه‌ واجب‌ است‌ مسلمانان‌ بدان‌ ملتزم‌ باشند، ايمان‌ به‌ معاد بدني‌، بدان‌ صورتي‌ است‌ كه‌ صاحب‌ شريعت‌ ـ كه‌ بر آورنده آن‌ و خاندان‌ او درود باد ـ آن‌ را آورده‌ است‌، آن‌ هم‌ ايماني‌ مجمل‌ بدون‌ نياز به‌ بحث‌ و فحص‌ از حقيقت‌ و كيفيت‌ آن‌؛ پس‌ آن‌ كس‌ كه‌ چنين‌ ايماني‌ حاصل‌ كند، حقيقتاً [به‌ معاد] مؤمن‌ است‌ و هيچ‌نيازي‌ به‌ تفتيش‌ ندارد، چه‌ آن‌كه‌ ممكن‌ است‌ دچار شبهه‌اي‌ شود كه‌ از پاسخ‌ آن‌ درماند و در نتيجه‌ حيران‌ و سرگردان‌ شود و بلكه‌ در زمره ملحدان‌ و منكران‌ قرار گيرد، در عين‌ حال‌ كه‌ مسأله‌ [معاد جسماني] امري‌ واضح‌ و روشن‌ است‌.» (آشتياني‌، سيدجلال‌ الدين‌، منتخباتي‌ از آثار حكماي‌ الهي‌ ايران4/‌ 302،) و همچنين‌: «اما اين‌ سخن‌ كه‌ چون‌ معاد روحاني‌ را غالب‌ مردم‌ نمي‌فهميده‌اند، پس‌ به‌ عنوان‌ معاد جسماني‌ از باب‌ تمثيل‌ و تشبيه‌ معقول‌ به‌ محسوس‌، مطرح‌ شده‌ است‌، تكذيب‌ پيامبران‌ الهي‌: است‌ زيرا در آن‌ صورت‌، آنچه‌ از آن‌ خبر داده‌اند [معاد جسماني]، مطابق‌ با واقع‌ نيست‌.» (همان/ 305) 🔻شيخ‌ محمد تقي‌ آملي‌ (م‌ 1391هـ) آيت‌الله‌ شيخ‌ محمدتقي‌ آملي‌، از اساتيد مسلّم‌ فلسفه‌ در كتاب‌ دررالفوائد پس‌ از نفي‌ معاد مثالي‌ مطرح‌ شده‌ در اسفار، به‌ اين‌ دليل‌ كه‌ همان‌ معاد روحاني‌ است‌، مي‌نويسد: «قسم‌ به‌ جانم‌ كه‌ اين‌ معاد، مخالف‌ است‌ با آنچه‌ شرع‌ مقدس‌ فرموده‌ است‌ و من‌ خداوند را و فرشتگان‌ را و پيامبران‌ و رسولان‌ خدا را گواه‌ مي‌گيرم‌ در اين‌ ساعت‌، كه‌ ساعت‌ سوم‌ از روز يكشنبه‌ چهاردهم‌ ماه‌ معظم‌ شعبان‌ سال‌ 1368هـ.ق‌ است‌، كه‌ درباره‌ معاد جسماني‌، معتقدم‌ به‌ آنچه‌ قرآن‌ كريم‌ فرموده‌ است‌ و حضرت‌ محمد صلي الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام به‌ آن‌ اعتقاد داشته‌اند و امت‌ اسلام‌ بر آن‌ (و قبول‌ آن‌) اجماع‌ كرده‌اند؛ و من‌ ذره‌اي‌ از قدرت‌ خداوند را منكر نمي‌شوم‌.» (دررالفوائد2/ 460) 🔻ميرزا احمد آشتياني‌ (م‌ 1354 ش‌) وي‌ نيز كه‌ از مدرسان‌ به‌ نام‌ فلسفه‌ بوده‌ است‌، درباره معاد مورد نظر ملاصدرا در اسفار مي‌نويسد: «اين‌ صوري‌ [ابدان‌ مثالي‌] كه‌ اصولي‌ [اصول‌ يازده‌گانه صدرايي‌] براي‌ اثبات‌ آن‌ تأسيس‌ كرديد و قواعد آن‌ را محكم‌ ساختيد و بنيان‌ آن‌ را استوار داشتيد و افكار خود را در تبيين‌ آن‌ خسته‌ كرديد، به‌ هيچ‌ روي‌ با بدني‌ كه‌ در رستاخيز بزرگ‌ محشور مي‌گردد منطبق‌ نيست‌؛ اگرچه‌ در ظاهر كار با قالب‌هاي‌ مثالي‌ عالم‌ برزخ‌ ممكن‌ است‌ انطباق‌ داشته‌ باشد. بنابراين‌ «انكار معاد جسماني‌» و بازگشت‌ روح‌ها به‌ بدن‌ها ـ كه‌ عقل‌ سليم‌ نيز با آن‌ مساعد است‌ ـ مخالف‌ نص‌ّ قرآن‌، بلكه‌ مخالف‌ همه اديان‌ است‌ و انكار يك‌ امر ضروري‌ در اسلام‌ مي‌باشد. خداي‌ متعال‌ خود ما را از لغزش‌هاي‌ وهمي‌ و آراء بزك‌ كرده‌ به‌وسيله شيطان‌، محفوظ‌ نگاه‌ دارد.» (معاد جسماني‌ در حكمت‌ متعاليه‌/ 219، به‌ نقل‌ از لوامع‌ الحقائق‌ في‌اصول‌ العقائد/44) کانال معرفتی "معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 توضیح و شرح اجمالی عبارات مرحوم آیت الله العظمی قدس الله نفسه الزکیه در : 🔸 شرح اجمالی تصویر پنجم: و بر خلاف نص روایات معتقدند که روح مجرد است یعنی مجرد از ماده و صورت، مجرد از ماده و عوارض ماده ، و از طرف دیگر معتقد به اتحاد عالم و معلوم و عاقل و معقول هستند، طبق این نظر کمالات روح عین ذات آن میشود ، به عبارت دیگر علم و حیات و قدرت عین ذات روح است و دوئیتی بین آنها نیست و برای مثال سلب حیات از روح محال است! اما مرحوم رضوان الله علیه با استناد بر روایات معتقد است: ۱-اولا روح مجرد نیست بلکه موجودی لطیف است، لطیف تر از هوا. ۲-اتحاد عالم و معلوم و عاقل و معقول از اساس باطل است. ۳-مخلوقات به طور کلی بر دو قسم هستند،مخلوقات نوری و ناری،مخلوقاتی که از ماء بسیط خلق شده اند و مخلوقاتی که مجرد از ماء بسیط هستند. ۴-روح مخلوق از ماء بسیط است اما کمالات نوری مجرد از ماء بسیط هستند. ۵-کمالات نوری انسان من جمله علم و حیات و قدرت و ایمان و...همه از سنخ عالم نور و از کمالات نوریه بوده و خارج از ذات انسان هستند. ۶-کمالات نوری به اذن خدای تعالی به انسان اعطا میشود و روح انسان با این کمالات هیچ وقت اتحاد پیدا نمیکند. ۷-ذات انسان،روح انسان در اصل فاقد نور است و هیچ کمالی ندارد و سنخ روح از سنخ کمال نیست بلکه همانطور که اشاره شد این کمالات از عالم نور بوده و به روح افاضه میشود. ۸-منشاء و مرکز این انوار ، از نور الانوار است و نور الانوار همان نور الولایه و مقام نوری محمد و آل محمد صلی الله علیه و آله میباشد. برای مطالعه بیشتر میتوان به کتاب خلقت العوالم مرحوم میرزا و تنبیهات مرحوم مروارید مراجعه کرد. کانال معرفتی "معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 تسلط میرزا بر مبانی فلسفه و عرفان مرحوم علامه آیت الله حاج شیخ در کتاب مینویسد: مرحوم در ابتدا به گمان اینکه معارف واقعی در بیان شده وارد این علم میشود و به اعلی مرتبه ی علم نایل میگردد... مرحوم نمازی از قول مرحوم میرزا این چنین نقل میکند: قلبم از مطالب مطمین و آرام نشد لذا رو به سمت آوردم و در نزد استاد العرفا مرحوم تلمذ کردم تا زمانی که به مقام معرفت نفس رسیدم. مرحوم در ورقه ای نام مرا نوشته و امضا کرد که من و عده ای دیگر از شاگردان ایشان به مقام معرفت نفس و خلع بدن رسیده ایم! اما بازهم قلبم آرام نشد چرا که میدیدم مطالبی که ایشان به عنوان حقایق و دقایق مینامند با ظاهر قرآن و روایات تطبیق نداشت.... 📚 مقدمه مستدرک سفینه البحار ص۱۰ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 توضیح و شرح اجمالی عبارات مرحوم آیت الله العظمی قدس الله نفسه الزکیه در : 🔸شرح اجمالی تصویر هفتم: نفس انسان (روح) در ابتدای خلقت و در اصل آفرینش فاقد کمال است و هیچ کمالی ندارد و کمالات روح بواسطه ی انوار است ، انواری که خارج از حقیقت ذاتی انسان است و این انوار همانطور که قبلا اشاره شد از ماء بسیط خلق نشده و نور گرچه مانند ماء بسیط لا من شئ خلق شده و ابتداء دارد و حادث حقیقیست اما سنخ انوار با مخلوقاتی که از ماء بسیط خلق شده اند متفاوت است و قوام همه ی عالم اعم از نفس و غیر نفس به نور است و تمام انوار منشعب از مقام نورانیت خاتم الانبیاء صلی الله علیه و آله و سلم میباشد، پس روح یک حقیقت مخلوقه از ماء بسیط است که فاقد تمام کمالات است و نفس انسان ذاتا ناطقه نیست و این کلام و که نفس ذاتا ناطقه است و کمالات نفس عین ذات آن است مطلبی نادرست غلط و اشتباه است و نفس اصلا نیست و اصولا هیچ به معنای وجود ندارد مگر خدای تعالی 🔸برای مطالعه ی بیشتر درباره عدم میتوانید عبارت را در همین کانال جستجو و مطالعه بفرمایید. کانال معرفتی "معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 🔴 توضیح و شرح اجمالی عبارات مرحوم آیت الله العظمی قدس الله نفسه الزکیه در : 🔸شرح اجمالی تصویر چهاردهم: چند نکته: ۱_اگر انوار قدسی در انسان ،کامل شود و انسان به واسطه ی این انوار قدسی خود این انوار را بشناسد و به مقام معاینه ی این انوار برسد حقایق اشیاء برای او روشن و منکشف خواهد شد چنانچه در روایت فرمود هجم بهم العلم علی حقایق الامور فباشروا روح الیقین... ۲_خدای تعالی مظهر ندارد، مظهر یعنی محل ظهور و تجلی خدا در شئ دیگر ، و قبول این مساله منجر به مساله ی سنخیت میان خالق و مخلوق خواهد بود که از اساس باطل است و از ضروریات مذهب شیعه تباین میان خالق و مخلوق است. ۳_اگر قائل شویم خدای تعالی در عالم مظهر یا مظاهری دارد لازمه اش محدود کردن مکانی کردن و متجزی کردن خدای تعالی است و این اقوال باطله برازنده ی خود و و شریعت حقه بارها و بارها چنین اباطیلی را رد فرموده. ۴_پس روشن شد که خدای تعالی مظهر ندارد و ظهور نمیکند و در هیچ جایی و به هیچ شکلی و به هیچ حملی ظاهر نمیشود، اگر چه اسمش را ظهور، مظهر، تجلی، حقیقت و رقیقت و....بگذاریم ۵_تمام عالم آیه ی خدای تعالی است همه ی هستی از آیات اوست و آیه غیر از مظهر است و آیه راه بسوی خدای تعالی را نشان میدهد بدون سنخیت بدون محذورات شرعی دیگر ۶_این انوار قدسی از آیات بزرگ الهی هستند و همانطور که معرفت به این انوار جز از طریق خودشان ممکن نیست معرفت خدای تعالی نیز بجز از طریق خودش ممکن نیست. کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
هرکه فارغ از روایات سخن بگوید گمراه است ! ▪️حَدَّثَنَا يَعْقُوبُ بْنُ يَزِيدَ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَبِي عُمَيْرٍ عَنْ عَمْرِو بْنِ أُذَيْنَةَ عَنِ اَلْفُضَيْلِ بْنِ يَسَارٍ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ اَلسَّلاَمُ أَنَّهُ قَالَ: لَوْ أَنَّا حَدَّثْنَا بِرَأْيِنَا ضَلَلْنَا كَمَا ضَلَّ مَنْ كَانَ قَبْلَنَا وَ لَكِنَّا حَدَّثْنَا بِبَيِّنَةٍ مِنْ رَبِّنَا بَيَّنَهَا لِنَبِيِّهِ فَبَيَّنَهَا لَنَا. امام باقر سلام الله علیه : اگر ما ( اهلبیت ) با رإى و سلیقه خود حدیث بگوییم گمراهیم, آن چنان که گذشتگان چنین بودند, لکن ما با دلائلی از سوی پروردگارمان با مردم سخن می گوییم که برای نبیش روشن نمود و پیامبر هم برای ما .  📚 بصائر الدرجات في فضائل آل محمد علیهم السلام , جلد 1 , صفحه 299 🔴 خوب دقت بفرمابید ! وقتی امام معصوم می فرماید من اگر از جانب خود سخن بگویم گمراه شدم ، حقیقتا تکلیف کسانی که فارغ از و با ناقص خویش دنبال اسرار و کیفیت خلقت هستند چه می شود ؟ ⁉️طبق این حدیث گمراه در اعتقادات نیستند ؟ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 🔴 توضیح و شرح اجمالی عبارات مرحوم آیت الله العظمی قدس الله نفسه الزکیه در : 🔸شرح اجمالی تصویر پانزدهم: گمان میکنند که علم و حیات و قدرت با روح انسان عینیت دارد، یعنی روح انسان مساوی با علم و حیات و قدرت است و به تعبیر روان تر میشود گفت روح انسان همان علم است! اما بر خلاف توهمات و تصورات غالبا اشتباه روح انسان عین علم و کمال و قدرت نیست، بلکه ذات انسان و روح انسان به خودی خود بی بهره و فاقد همه ی کمالات است چنانچه خدای تعالی در قرآن می فرماید والله اخرجکم من بطون امهاتکم لا تعلمون شیئا یعنی خدا شما را از رحم و شکم مادر خارج کرد در حالیکه به هیچ چیزی هیچ علمی نداشتید! علاوه بر این ، همین که انسان گاه یک مساله ای را فراموش میکند دلیلی ساده و روان بر این است که بین علم و روح یا بتعبیری بین کمالات و روح اتحاد و عینیت برقرار نیست و ابن کمالات ذاتی انسان نیستند، چون اگر علم و حیات و قدرت ذاتی روح بودند باید با فقدان آنها روح هم فاقد میشد مثلا با فقدان علم باید روح هم از بین برود اما چنین چیزی نیست پس همه ی کمالات انسان از طریق انواری است که خدای تعالی به انسان اعطا میکند و اگر بخواهد سلب میکند و هیچ کدام از این کمالات ذاتی روح نیستند. کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 افسانه ی 🔽 🔹ابن ابی یعفور عن الصادق سلام الله علیه: انه لیس شی الا یبید او یتغیر او یدخله التغیر و الزوال او ینتقل من لون الی لون و من هیئة الی هیئة و من صفة الي صفة ومن زيادة الي نقصان و من نقصان الي زيادة الا رب العالمين فانه لم يزل ولايزال بحالة واحدة. ابن ابی یعفور از امام صادق سلام الله عليه نقل میکند که حضرت فرمود : هیچ چیزی نیست جز اینکه(سر انجام) از بین میرود یا تغییر میپذیرد یا در آن دگرگونی و زوال راه می یابد یا از رنگی و هیئتی و صفتی به رنگ و هيئت و صفت دیگر در می آید و از زیادی به نقصان و از نقصان به زیادی منتقل می شود مگر خدای تعالی که دایما ازلا و ابدا در یک حالت واحد و بدون هیچ گونه تغییر است! 📚 الکافی ج ۱ص۱۱۵ ح۵ 🔴 طبق تصریح امام صادق سلام الله علیه همه چیز غیر از خدای تعالی دارای تغیر است و واضح است که تغیر ضد تجرد است و هر چیزی که تغییر پذیر باشد مجرد نخواهد بود پس روح هم مجرد نیست و نه تنها روح که اصلا عالمی بنام مجردات وجود ندارد و صرفا تخیلاتیست که بافته اند و باید به افسانه وجود مجردات پایان داد! کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 " روایتی بسیار شدید اللحن در مذمت ای که خر و خوک را هم عین ذات خدا می دانند ...... (نعوذ بالله) " ▪️عن الجعفري قال : سمعت أبا الحسن ( عليه السلام ) يقول : مالي رأيتك عند عبد الرحمن بن يعقوب ؟ فقال : إنه خالي ، فقال : إنه يقول في الله قولا عظيما ، يصف الله و لا يوصف ، فإما جلست معه و تركتنا و إما جلست معنا و تركته ..... ؛ 🔻 يكى از شاگردان امام رضا علیه السلام گويد: از امام رضا علیه السلام شنيدم كه به من فرمود: چرا تو را مى‌بينم كه با «عبدالرحمن بن يعقوب» همنشينى مى‌كنى ؟ جعفرىّ گويد: عرض كردم، او دايىِ من است. امام علیه السلام فرمود: او درباره‌ي ذات پاك خدا مطالب نامناسبى مى‌گويد كه ساحت پاك خدا از آن منزه است. خدا را وصف مى‌كند در حالى كه خدا قابل توصيف نيست پس يا با او همنشين باش و ما را ترك كن و يا با ما همنشين باش و از او دورى كن .... . 📗 مستدرک الوسائل، ج2، ص66 کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 نقد معاد توسط ▪️قسمت اول 🔽 🔻 آيت‌الله‌ سيدابوالحسن‌ رفيعي‌ قزويني‌ (م‌ 1395 هـ) وي‌ كه‌ فقيه‌ و از اساتيد صاحب‌ نام‌ فلسفه‌ بوده‌ است‌، با اشاره‌ به‌ چهار قول‌ درباره معاد مي‌نويسد: «قول‌ چهارم‌، مذهب‌ صدرالحكماء [ملاصدرا] است‌ كه‌ مي‌فرمايد: «نفس‌ بعد از مفارقت‌ از بدن‌ عنصري‌، هميشه‌ خيال‌ بدن‌ دنيوي‌ خود را مي‌نمايد، چون‌ قوه خيال‌ در نفس‌، بعد از موت‌ باقي‌ است‌ و همين‌ كه‌ خيال‌ بدن‌ خود را نمود، بدني‌ مطابق‌ بدن‌ دنيوي‌ از نفس‌ صادر مي‌شود و نفس‌ با چنين‌ بدني‌ ـ كه‌ از قدرت‌ خيال‌ بر اختراع‌ بدن‌ فراهم‌ شده‌ است‌ـ در معاد محشور خواهد شد و ثواب‌ و عقاب‌ او با همين‌ بدن‌ است‌». در حقيقت‌، در نزد اين‌ مرد بزرگ‌، بدن‌ اخروي‌ به‌منزله سايه‌ و پرتوي‌ است‌ از نفس‌، تا نفس‌ كه‌ باشد و اين‌ بدن‌ چه‌ باشد؛ يا نوراني‌ است‌ و يا ظلماني‌؛ به‌ تفصيلي‌ كه‌ در كتب‌ خود، با اصول‌ حكميه‌، تقريب‌ و تقرير فرموده‌ است‌. ليكن‌ در نزد اين‌ ضعيف‌، التزام‌ به‌ اين‌ قول‌ بسيار صعب‌ و دشوار است‌، زيرا كه‌ ـ به‌طور قطع‌ ـ مخالف‌ با ظواهر بسياري‌ از آيات‌ و مباين‌ با صريح‌ اخبار معتبره‌ است‌.» (همان/‌ 220، به‌ نقل‌ از مجموعه‌ رسائل‌ و مقالات‌ فلسفي/‌83) 🔻امام‌ خميني‌(م‌ 1368 ش‌) «علي‌ اي‌ حال‌، بدن‌ نفس‌، در نشئه آخرت‌، بدني‌ معلول‌ و مخلوق‌ نفس‌ نيست‌، بلكه‌ بدني‌ است‌ كه‌ نفس‌، خود آن‌ بدن‌ است‌ و ايجاد و اعدام‌ آن‌، مُساوق‌ اعدام‌ و يا ايجاد خودش‌ مي‌باشد؛ و البته‌ ممكن‌ نيست‌ شي‌ء به‌ فعاليت‌ خودش‌ موجود شود، زيرا مستلزم‌ دور صريح‌ باطل‌ است‌؛ و اگر عبارتي‌ از عبارات‌ آخوند [ملاصدرا] قده‌ ـ موهم‌ اين‌ معني‌ باشد كه‌ نفس‌ با فعاليت‌، بدن‌ خودش‌ را «ايجاد» مي‌كند، از خطاهاي‌ لفظي‌ است‌ و فرضاً اگر آخوند ـ قده‌ ـ و يا ديگران‌، مصرّ بر اين‌ معني‌ باشند، درست‌ نبوده‌ و به‌شدّت‌ مورد انكار ماست‌. ما نسبت‌ به‌ مدّعيان‌ چنين‌ فعاليتي‌ [از سوي‌ نفس‌] منكر هستيم‌.» (معاد جسماني‌ در حكمت‌ متعاليه‌، به‌ نقل‌ از تبيان‌، دفتر سي‌ ام‌،) 🔻علامه‌ طباطبايي‌ (م‌ 1362 ش‌) آيت‌الله‌ شيخ‌ جعفر سبحاني‌ كه‌ در درس‌ اسفار مرحوم‌ علامه‌ طباطبايي‌ شركت‌ مي‌كرده‌ است‌، درباره نظر علامه‌ در مورد معاد اسفار مي‌گويد: «ايشان‌ [علامه‌ طباطبايي‌] هيچ‌ وقت‌ معاد را تدريس‌ نمي‌كرد. به‌ خاطر دارم‌، هنگامي‌ كه‌ خدمتشان‌ منظومه‌ مي‌خوانديم‌، وقتي‌ به‌ مبحث‌ معاد رسيديم‌، درس‌ را تعطيل‌ كردند. علت‌ را هم‌ هيچ‌ وقت‌ بيان‌ نكردند. فقط‌ تنها چيزي‌ كه‌ ما توانستيم‌ كشف‌ كنيم‌ اين‌ بود كه‌ مرحوم‌ علامه‌ طباطبايي‌، معاد مرحوم‌ صدرالمتألهين‌ را قبول‌ نداشت‌، چون‌ با ظواهر آيات‌ تطبيق‌ نمي‌كرد. البته‌ صدرالمتألهين‌ خيلي‌ تلاش‌ كرد كه‌ بگويد معادي‌ را كه‌ آورده‌ عين‌ قرآن‌ است‌ و از قرآن‌ استخراج‌ شده‌ و آيات‌ را بر آن‌ تطبيق‌ داد. با اين‌ حال‌، معاد مرحوم‌ آخوند (ملا صدرا) با اكثر آيات‌ قرآني‌ تطبيق‌ نمي‌كند. معادي‌ را كه‌ مرحوم‌ صدرالمتألهين‌ گفته‌، در واقع‌ نوعي‌ معاد برزخي‌ است‌ [نه‌ معاد حشري‌]؛ جسم‌، جسم‌ برزخي‌ [يعني‌ تمثلي‌ و تخيلي‌ بدون‌ جرم‌] است‌. ميوه‌، ميوه برزخي‌ است‌ و خلاصه‌ يك‌ سلسله‌ صور غيبيه‌ هستند كه‌ ماده‌ ندارند و فقط‌ صورت‌ دارند. مرحوم‌ علامه‌ طباطبايي‌ اين‌ معاد را قبول‌ نداشت‌.» (معاد جسماني‌ در حكمت‌ متعاليه‌/ 224، به‌ نقل‌ از كيهان‌ فرهنگي‌، سال‌ ششم‌، شماره 8، آبان 1368) 🔻شهيد مطهري‌ (م‌ 1358 ش‌) «امثال‌ ملاصدرا گفته‌اند، معاد جسماني‌ است‌، اما همه معاد جسماني‌ را برده‌اند در داخل‌ خود روح‌ و عالم‌ ارواح‌، يعني‌ گفته‌اند، اين‌ خصائص‌ جسماني‌ در عالم‌ ارواح‌ وجود دارد. اين‌ فاصله‌اي‌ كه‌ قدما از قبيل‌ بوعلي‌، ميان‌ روح‌ و جسم‌ قائل‌ بوده‌اند و فقط‌ عقل‌ را روحي‌ مي‌دانستند و غيرعقل‌ را روحي‌ نمي‌دانستند، اين‌ فاصله‌ وجود ندارد. اما البته‌ اين‌ مطلب‌ هم‌ مشكل‌ را حل‌ نكرده‌ است‌؛ يعني‌ ما اين‌ را با مجموع‌ آيات‌ قرآن‌ نمي‌توانيم‌ [تطبيق‌ كنيم‌]، با اين‌كه‌ خيلي‌ حرف‌ خوبي‌ است‌، و آن‌ را با دلايل‌ علمي‌ هم‌ مي‌شود تأييد كرد، ولي‌ معاد قرآن‌ را با اين‌ مطلب‌ نمي‌شود توجيه‌ كرد؛ چون‌ معاد قرآن‌ روي‌ تنها انسان‌ نيست‌، روي‌ همه عالم‌ است‌. قرآن‌ اساساً [در امر معاد و بازگشت]، راجع‌ به‌ عالم‌ ماده‌ بحث‌ مي‌كند، نه‌ تنها انسان‌.» (مجموعه آثار4/ 792) کانال معرفتی "معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 نقد معاد توسط ▪️قسمت دوم 🔽 برخي‌ از عالمان‌ ديني‌ فلسفي‌ مشرب‌ كه‌ در مسأله‌ معاد، وجه‌ تديّن‌ و تشرّعشان‌ بر وجه‌ تفلسفشان‌ پيشي‌ گرفته‌ است‌، از ديدگاه‌ فلسفي‌ در باب‌ معاد احتراز جسته‌ و به‌ معاد جسماني‌ ـ كه‌ منطبق‌ با قرآن‌ و عترت‌ است‌ ـ تصريح‌ كرده‌اند كه‌ در ذيل‌ به‌ نقل‌ پاره‌اي‌ از اين‌ اعترافات‌ مي‌پردازيم‌: 🔻محقق‌ دواني‌ (م‌ 908 هـ) «آنچه‌ از بيانات‌ اهل‌ شرع‌ درباره‌ مسأله‌ معاد به‌ دست‌ مي‌آيد، همانا جسماني‌ بودن‌ معاد است‌. پس‌ عقيده‌ بر چنين‌ معادي‌، واجب‌ و منكرش‌ كافر است‌ و به‌ اتفاق‌ همه‌ خداپرستان‌، معاد از ضروريات‌ است‌ و آيات‌ قرآن‌ بر جسماني‌ بودن‌ آن‌ صريحاً دلالت‌ دارند، به‌طوري‌ كه‌ تأويل‌ و شبهه‌ براي‌ احدي‌ باقي‌ نمي‌ماند: مثلاً در آيه‌ 78 از سوره‌ يس‌ چنين‌ آمده‌: «و ضرب‌ لنا مثلاً و نسي‌ خلقه‌، قال‌ من‌ يحيي‌ العظام‌ و هي‌ رميم‌»، علماي‌ تفسير مي‌فرمايند، اين‌ آيه‌ موقعي‌ نازل‌ شد كه‌ ابي‌ بن‌ خلف‌ استخوان‌ پوسيده‌اي‌ را با دست‌هاي‌ خود نرم‌ كرد و گفت‌: اي‌ محمد! تو مي‌گويي‌ اين‌ استخوان‌ها كه‌ پوسيده‌اند، زنده‌ خواهد شد؟ فرمود: آري‌ تو هم‌ زنده‌ و مبعوث‌ مي‌شوي‌ و بعد از قيامت‌ وارد جهنم‌ خواهي‌ شد.» (آشتياني‌، سيدجلال‌ الدين‌، مقدمه كتاب‌ المبدأ و المعاد/ 48) 🔻ملااسماعيل‌ خواجويي‌ (م‌ 1173هـ) «اي‌ برادر عزيز ـ كه‌ خداوند تو را تأييد نمايد ـ بدان‌ كه‌ قدر ضروري‌ از دين‌ و آنچه‌ كه‌ واجب‌ است‌ مسلمانان‌ بدان‌ ملتزم‌ باشند، ايمان‌ به‌ معاد بدني‌، بدان‌ صورتي‌ است‌ كه‌ صاحب‌ شريعت‌ ـ كه‌ بر آورنده آن‌ و خاندان‌ او درود باد ـ آن‌ را آورده‌ است‌، آن‌ هم‌ ايماني‌ مجمل‌ بدون‌ نياز به‌ بحث‌ و فحص‌ از حقيقت‌ و كيفيت‌ آن‌؛ پس‌ آن‌ كس‌ كه‌ چنين‌ ايماني‌ حاصل‌ كند، حقيقتاً [به‌ معاد] مؤمن‌ است‌ و هيچ‌نيازي‌ به‌ تفتيش‌ ندارد، چه‌ آن‌كه‌ ممكن‌ است‌ دچار شبهه‌اي‌ شود كه‌ از پاسخ‌ آن‌ درماند و در نتيجه‌ حيران‌ و سرگردان‌ شود و بلكه‌ در زمره ملحدان‌ و منكران‌ قرار گيرد، در عين‌ حال‌ كه‌ مسأله‌ [معاد جسماني] امري‌ واضح‌ و روشن‌ است‌.» (آشتياني‌، سيدجلال‌ الدين‌، منتخباتي‌ از آثار حكماي‌ الهي‌ ايران4/‌ 302،) و همچنين‌: «اما اين‌ سخن‌ كه‌ چون‌ معاد روحاني‌ را غالب‌ مردم‌ نمي‌فهميده‌اند، پس‌ به‌ عنوان‌ معاد جسماني‌ از باب‌ تمثيل‌ و تشبيه‌ معقول‌ به‌ محسوس‌، مطرح‌ شده‌ است‌، تكذيب‌ پيامبران‌ الهي‌: است‌ زيرا در آن‌ صورت‌، آنچه‌ از آن‌ خبر داده‌اند [معاد جسماني]، مطابق‌ با واقع‌ نيست‌.» (همان/ 305) 🔻شيخ‌ محمد تقي‌ آملي‌ (م‌ 1391هـ) آيت‌الله‌ شيخ‌ محمدتقي‌ آملي‌، از اساتيد مسلّم‌ فلسفه‌ در كتاب‌ دررالفوائد پس‌ از نفي‌ معاد مثالي‌ مطرح‌ شده‌ در اسفار، به‌ اين‌ دليل‌ كه‌ همان‌ معاد روحاني‌ است‌، مي‌نويسد: «قسم‌ به‌ جانم‌ كه‌ اين‌ معاد، مخالف‌ است‌ با آنچه‌ شرع‌ مقدس‌ فرموده‌ است‌ و من‌ خداوند را و فرشتگان‌ را و پيامبران‌ و رسولان‌ خدا را گواه‌ مي‌گيرم‌ در اين‌ ساعت‌، كه‌ ساعت‌ سوم‌ از روز يكشنبه‌ چهاردهم‌ ماه‌ معظم‌ شعبان‌ سال‌ 1368هـ.ق‌ است‌، كه‌ درباره‌ معاد جسماني‌، معتقدم‌ به‌ آنچه‌ قرآن‌ كريم‌ فرموده‌ است‌ و حضرت‌ محمد صلي الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام به‌ آن‌ اعتقاد داشته‌اند و امت‌ اسلام‌ بر آن‌ (و قبول‌ آن‌) اجماع‌ كرده‌اند؛ و من‌ ذره‌اي‌ از قدرت‌ خداوند را منكر نمي‌شوم‌.» (دررالفوائد2/ 460) 🔻ميرزا احمد آشتياني‌ (م‌ 1354 ش‌) وي‌ نيز كه‌ از مدرسان‌ به‌ نام‌ فلسفه‌ بوده‌ است‌، درباره معاد مورد نظر ملاصدرا در اسفار مي‌نويسد: «اين‌ صوري‌ [ابدان‌ مثالي‌] كه‌ اصولي‌ [اصول‌ يازده‌گانه صدرايي‌] براي‌ اثبات‌ آن‌ تأسيس‌ كرديد و قواعد آن‌ را محكم‌ ساختيد و بنيان‌ آن‌ را استوار داشتيد و افكار خود را در تبيين‌ آن‌ خسته‌ كرديد، به‌ هيچ‌ روي‌ با بدني‌ كه‌ در رستاخيز بزرگ‌ محشور مي‌گردد منطبق‌ نيست‌؛ اگرچه‌ در ظاهر كار با قالب‌هاي‌ مثالي‌ عالم‌ برزخ‌ ممكن‌ است‌ انطباق‌ داشته‌ باشد. بنابراين‌ «انكار معاد جسماني‌» و بازگشت‌ روح‌ها به‌ بدن‌ها ـ كه‌ عقل‌ سليم‌ نيز با آن‌ مساعد است‌ ـ مخالف‌ نص‌ّ قرآن‌، بلكه‌ مخالف‌ همه اديان‌ است‌ و انكار يك‌ امر ضروري‌ در اسلام‌ مي‌باشد. خداي‌ متعال‌ خود ما را از لغزش‌هاي‌ وهمي‌ و آراء بزك‌ كرده‌ به‌وسيله شيطان‌، محفوظ‌ نگاه‌ دارد.» (معاد جسماني‌ در حكمت‌ متعاليه‌/ 219، به‌ نقل‌ از لوامع‌ الحقائق‌ في‌اصول‌ العقائد/44) کانال معرفتی "معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 تسلط میرزا بر مبانی فلسفه و عرفان مرحوم علامه آیت الله حاج شیخ در کتاب مینویسد: مرحوم در ابتدا به گمان اینکه معارف واقعی در بیان شده وارد این علم میشود و به اعلی مرتبه ی علم نایل میگردد... مرحوم نمازی از قول مرحوم میرزا این چنین نقل میکند: قلبم از مطالب مطمین و آرام نشد لذا رو به سمت آوردم و در نزد استاد العرفا مرحوم تلمذ کردم تا زمانی که به مقام معرفت نفس رسیدم. مرحوم در ورقه ای نام مرا نوشته و امضا کرد که من و عده ای دیگر از شاگردان ایشان به مقام معرفت نفس و خلع بدن رسیده ایم! اما بازهم قلبم آرام نشد چرا که میدیدم مطالبی که ایشان به عنوان حقایق و دقایق مینامند با ظاهر قرآن و روایات تطبیق نداشت.... 📚 مقدمه مستدرک سفینه البحار ص۱۰ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 عرفان علوی یا اموی ؟؟؟؟ 🔻روایت جعلی جناب شارح در فضیلت ابوبکر کذاب لعنت الله علیه 🔽 عن رسول الله :من اراد ان ینظر الی میت یمشی علی وجه الارض فلینظر الی ابی بکر ( ابن ابی قحافه ) که نور چشمی عرفای معاصر است نور چشمی اقایان است میگوید پیامبر فرمود هرکس میخواهد نگاه کند به کسی که هیچ منیتی ندارد و تمام وجودش خدایی و ربانی شده نگاه به کند!!!!! 📚شرح مقدمه قیصری بر فصوص ص۷۵۹ متاسفانه این ☝️ کتاب رو اقای به زبان فارسی شرح کرده!!! ⭕️اقای اشتیانی در مشهد چقدر بر علیه موضع گرفت.... اخر خودش شد شارح نجاسات ابوبکری... آقای آشتیانی ! اگر در و کار سالک به جایی می رسد که باید برای فضیلت تراشی نموده و اباطیل ببافد ، پس میرزا را درست فهمید که علیه آن موضع گرفت و آنکه حقیقت و فلسفه را نفهمید و فهم بطلانش برای او از بود نه میرزا ..... ....... ⭐️عرفان صحیح معصومین علیهم السلام و معارف حقیقی را در اینجا ببینید ↙️ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 آیا این حدیث غیر از مخاطبی در بین مکاتب اثنی عشری دارد ؟؟ 💢اطاعت محض از معصوم علیه السلام ... ◾️قال علی بن الحسین (سلام الله علیه) : إنَّ دینَ اللّهِ لایُصابُ بِالْعُقُولِ النّاقِصَهِ، وَالاْراءِ الْباطِلَهِ، وَالْمَقاییسِ الْفاسِدَهِ، وَلایُصابُ إلاّ بِالتَّسْلیمِ، فَمَنْ سَلَّمَ لَنا سَلِمَ، ومَنِ اهْتَدى بِنا هُدِىَ، وَمَنْ دانَ بِالْقِیاسِ وَالرَّأْىِ هَلَكَ . 🔸حضرت سجاد علیه السّلام فرمودند : به وسیله عقل ناقص و نظریه هاى باطل و مقایسات فاسد و بى اساس نمى توان احكام و مسائل دین را به دست آورد بنابراین تنها وسیله رسیدن به احكام واقعى دین تسلیم محض مى باشد پس هركس در مقابل ما اهل بیت تسلیم باشد از هر انحرافى در امان است و هر كه به وسیله ما هدایت یابد خوشبخت خواهد بود و شخصى كه با قیاس و نظریات شخصى خود بخواهد دین اسلام را دریابد هلاك مى گردد . 📚مستدرك الوسائل/ج17/ص262. کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 عرفان علوی یا اموی ؟؟؟؟ 🔻روایت جعلی جناب شارح در فضیلت ابوبکر کذاب لعنت الله علیه 🔽 عن رسول الله :من اراد ان ینظر الی میت یمشی علی وجه الارض فلینظر الی ابی بکر ( ابن ابی قحافه ) که نور چشمی عرفای معاصر است نور چشمی اقایان است میگوید پیامبر فرمود هرکس میخواهد نگاه کند به کسی که هیچ منیتی ندارد و تمام وجودش خدایی و ربانی شده نگاه به کند!!!!! 📚شرح مقدمه قیصری بر فصوص ص۷۵۹ متاسفانه این ☝️ کتاب رو اقای به زبان فارسی شرح کرده!!! ⭕️اقای اشتیانی در مشهد چقدر بر علیه موضع گرفت.... اخر خودش شد شارح نجاسات ابوبکری... آقای آشتیانی ! اگر در و کار سالک به جایی می رسد که باید برای فضیلت تراشی نموده و اباطیل ببافد ، پس میرزا را درست فهمید که علیه آن موضع گرفت و آنکه حقیقت و فلسفه را نفهمید و فهم بطلانش برای او از بود نه میرزا ..... ....... ⭐️عرفان صحیح معصومین علیهم السلام و معارف حقیقی را در اینجا ببینید ↙️ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 خاطره ی حضرت آیت الله العظمی از مجلس درس مرحوم میرزا 🔸حجت‌الاسلام سید محمدعلی ربانی (شاگرد و مقرر درس حضرت آیت الله ) از قول ایشان نقل میکند: زمانی که در سن ۱۸ سالگی بودم، یادگیری درس را با فهمی دقیق از مفاهیم پیچیده‌ی آن به پایان رساندم، آن‌چنان‌که گاهی اوقات دچار مقداری عُجب و غرور می‌شدم و به همین دلیل شیفته‌ی و دلبسته‌ی اندیشه‌های آنان بودم. و با این وجود در حوزه‌ی مشهد مقدس در دروس آیت‌الله العظمی (قدس سره) حضور یافتم، و او منتقد و نسبت به سختگیر بود، و هنوز صدایش در گوشم طنین می‌اندازد که وقتی ما را مخاطب قرار می‌داد و به هواداران علم می‌تاخت می‌گفت: «آیا می‌خواهید مذهبی در مقابل مذهب أهل البیت علیهم السلام برپا کنید؟ شما که هستید؟ چه کاره هستید؟ منصرف شوید، سر عقل بیایید، این فلسفه را که مخلوط به آرای دور از طریق اهل بیت علیهم السلام است رها کنید!» ولی با این وجود من با بی‌ادبی با او به مناقشه نپرداختم، و از که تأییدشان می‌کردم یاری جستم، و حضور خود بر سر درس‌های او را ادامه دادم تا اینکه مرا قانع کرد در تایید مطلق علم و علاقه‌ی مبالغه‌آمیز خود نسبت به تجدید نظر کنم!!! 📚 به تقل از سایت خبرگذاری شفقنا کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 ترس از رویارویی علمی با مرحوم آیت الله العظمی 🔸 آنگونه که گفته شده ، زمانی فرزند (فیلسوف بزرگ خراسان) خواسته بود تا با میرزای اصفهانی به بحث و گفتگو و مناظره بپردازد اما آقا بزرگ حکیم او را منع کرده بود! زیرا چنان میدانست که وی از عهده ی میرزا بر نخواهد آمد! این در حالی بود که او از فضلای مشهد بود و خود در ید طولایی داشت! 📚 احیاگر حوزه خراسان ص۳۱۸ کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 نقد معاد توسط ▪️قسمت اول 🔽 🔻 آيت‌الله‌ سيدابوالحسن‌ رفيعي‌ قزويني‌ (م‌ 1395 هـ) وي‌ كه‌ فقيه‌ و از اساتيد صاحب‌ نام‌ فلسفه‌ بوده‌ است‌، با اشاره‌ به‌ چهار قول‌ درباره معاد مي‌نويسد: «قول‌ چهارم‌، مذهب‌ صدرالحكماء [ملاصدرا] است‌ كه‌ مي‌فرمايد: «نفس‌ بعد از مفارقت‌ از بدن‌ عنصري‌، هميشه‌ خيال‌ بدن‌ دنيوي‌ خود را مي‌نمايد، چون‌ قوه خيال‌ در نفس‌، بعد از موت‌ باقي‌ است‌ و همين‌ كه‌ خيال‌ بدن‌ خود را نمود، بدني‌ مطابق‌ بدن‌ دنيوي‌ از نفس‌ صادر مي‌شود و نفس‌ با چنين‌ بدني‌ ـ كه‌ از قدرت‌ خيال‌ بر اختراع‌ بدن‌ فراهم‌ شده‌ است‌ـ در معاد محشور خواهد شد و ثواب‌ و عقاب‌ او با همين‌ بدن‌ است‌». در حقيقت‌، در نزد اين‌ مرد بزرگ‌، بدن‌ اخروي‌ به‌منزله سايه‌ و پرتوي‌ است‌ از نفس‌، تا نفس‌ كه‌ باشد و اين‌ بدن‌ چه‌ باشد؛ يا نوراني‌ است‌ و يا ظلماني‌؛ به‌ تفصيلي‌ كه‌ در كتب‌ خود، با اصول‌ حكميه‌، تقريب‌ و تقرير فرموده‌ است‌. ليكن‌ در نزد اين‌ ضعيف‌، التزام‌ به‌ اين‌ قول‌ بسيار صعب‌ و دشوار است‌، زيرا كه‌ ـ به‌طور قطع‌ ـ مخالف‌ با ظواهر بسياري‌ از آيات‌ و مباين‌ با صريح‌ اخبار معتبره‌ است‌.» (همان/‌ 220، به‌ نقل‌ از مجموعه‌ رسائل‌ و مقالات‌ فلسفي/‌83) 🔻امام‌ خميني‌(م‌ 1368 ش‌) «علي‌ اي‌ حال‌، بدن‌ نفس‌، در نشئه آخرت‌، بدني‌ معلول‌ و مخلوق‌ نفس‌ نيست‌، بلكه‌ بدني‌ است‌ كه‌ نفس‌، خود آن‌ بدن‌ است‌ و ايجاد و اعدام‌ آن‌، مُساوق‌ اعدام‌ و يا ايجاد خودش‌ مي‌باشد؛ و البته‌ ممكن‌ نيست‌ شي‌ء به‌ فعاليت‌ خودش‌ موجود شود، زيرا مستلزم‌ دور صريح‌ باطل‌ است‌؛ و اگر عبارتي‌ از عبارات‌ آخوند [ملاصدرا] قده‌ ـ موهم‌ اين‌ معني‌ باشد كه‌ نفس‌ با فعاليت‌، بدن‌ خودش‌ را «ايجاد» مي‌كند، از خطاهاي‌ لفظي‌ است‌ و فرضاً اگر آخوند ـ قده‌ ـ و يا ديگران‌، مصرّ بر اين‌ معني‌ باشند، درست‌ نبوده‌ و به‌شدّت‌ مورد انكار ماست‌. ما نسبت‌ به‌ مدّعيان‌ چنين‌ فعاليتي‌ [از سوي‌ نفس‌] منكر هستيم‌.» (معاد جسماني‌ در حكمت‌ متعاليه‌، به‌ نقل‌ از تبيان‌، دفتر سي‌ ام‌،) 🔻علامه‌ طباطبايي‌ (م‌ 1362 ش‌) آيت‌الله‌ شيخ‌ جعفر سبحاني‌ كه‌ در درس‌ اسفار مرحوم‌ علامه‌ طباطبايي‌ شركت‌ مي‌كرده‌ است‌، درباره نظر علامه‌ در مورد معاد اسفار مي‌گويد: «ايشان‌ [علامه‌ طباطبايي‌] هيچ‌ وقت‌ معاد را تدريس‌ نمي‌كرد. به‌ خاطر دارم‌، هنگامي‌ كه‌ خدمتشان‌ منظومه‌ مي‌خوانديم‌، وقتي‌ به‌ مبحث‌ معاد رسيديم‌، درس‌ را تعطيل‌ كردند. علت‌ را هم‌ هيچ‌ وقت‌ بيان‌ نكردند. فقط‌ تنها چيزي‌ كه‌ ما توانستيم‌ كشف‌ كنيم‌ اين‌ بود كه‌ مرحوم‌ علامه‌ طباطبايي‌، معاد مرحوم‌ صدرالمتألهين‌ را قبول‌ نداشت‌، چون‌ با ظواهر آيات‌ تطبيق‌ نمي‌كرد. البته‌ صدرالمتألهين‌ خيلي‌ تلاش‌ كرد كه‌ بگويد معادي‌ را كه‌ آورده‌ عين‌ قرآن‌ است‌ و از قرآن‌ استخراج‌ شده‌ و آيات‌ را بر آن‌ تطبيق‌ داد. با اين‌ حال‌، معاد مرحوم‌ آخوند (ملا صدرا) با اكثر آيات‌ قرآني‌ تطبيق‌ نمي‌كند. معادي‌ را كه‌ مرحوم‌ صدرالمتألهين‌ گفته‌، در واقع‌ نوعي‌ معاد برزخي‌ است‌ [نه‌ معاد حشري‌]؛ جسم‌، جسم‌ برزخي‌ [يعني‌ تمثلي‌ و تخيلي‌ بدون‌ جرم‌] است‌. ميوه‌، ميوه برزخي‌ است‌ و خلاصه‌ يك‌ سلسله‌ صور غيبيه‌ هستند كه‌ ماده‌ ندارند و فقط‌ صورت‌ دارند. مرحوم‌ علامه‌ طباطبايي‌ اين‌ معاد را قبول‌ نداشت‌.» (معاد جسماني‌ در حكمت‌ متعاليه‌/ 224، به‌ نقل‌ از كيهان‌ فرهنگي‌، سال‌ ششم‌، شماره 8، آبان 1368) 🔻شهيد مطهري‌ (م‌ 1358 ش‌) «امثال‌ ملاصدرا گفته‌اند، معاد جسماني‌ است‌، اما همه معاد جسماني‌ را برده‌اند در داخل‌ خود روح‌ و عالم‌ ارواح‌، يعني‌ گفته‌اند، اين‌ خصائص‌ جسماني‌ در عالم‌ ارواح‌ وجود دارد. اين‌ فاصله‌اي‌ كه‌ قدما از قبيل‌ بوعلي‌، ميان‌ روح‌ و جسم‌ قائل‌ بوده‌اند و فقط‌ عقل‌ را روحي‌ مي‌دانستند و غيرعقل‌ را روحي‌ نمي‌دانستند، اين‌ فاصله‌ وجود ندارد. اما البته‌ اين‌ مطلب‌ هم‌ مشكل‌ را حل‌ نكرده‌ است‌؛ يعني‌ ما اين‌ را با مجموع‌ آيات‌ قرآن‌ نمي‌توانيم‌ [تطبيق‌ كنيم‌]، با اين‌كه‌ خيلي‌ حرف‌ خوبي‌ است‌، و آن‌ را با دلايل‌ علمي‌ هم‌ مي‌شود تأييد كرد، ولي‌ معاد قرآن‌ را با اين‌ مطلب‌ نمي‌شود توجيه‌ كرد؛ چون‌ معاد قرآن‌ روي‌ تنها انسان‌ نيست‌، روي‌ همه عالم‌ است‌. قرآن‌ اساساً [در امر معاد و بازگشت]، راجع‌ به‌ عالم‌ ماده‌ بحث‌ مي‌كند، نه‌ تنها انسان‌.» (مجموعه آثار4/ 792) کانال معرفتی "معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 فلاسفه و عمل به متشابهات! 🔸تعارض و تخالف و تنافی کلمات اهل با روایات بقدری واضح است که حتی اطفال دبستانی هم به ادنی تاملی متوجه آن خواهند شد! 🔸 متاسفانه این یک واقعیت تلخ است که و هیچ گاه برای برداشتهای نادرست و غلط و انحرافی خود به یک روایت صریح عمل نمیکنند! 🔸دستاویز برای رسیدن به معارف خیالی و مطالب موهوم و اعتقادات باطلشان همیشه ایات و روایات متشابه یا روایات اهل سنت است. 🔹مثلا میگویند یک مساله قرآنیست! بعد استدلال میکنند به آیه شریفه هو الاول و الاخر و الظاهر و الباطن! در حالیکه صدها روایت معتبر صریح بر ضد داریم و روایات این آیه شریفه را طور دیگری تفسیر فرموده! 🔹میگویند روح است و استناد میکنند به آیه شریفه نفخت فیه من روحی! اما عجیب است که چرا به روایات ذیل این آیه نگاهی نمیکنند که حضرت فرمود خدا جزء ندارد و نفخت فیه من روحی اضافه تشریفیه است از باب الکعبه بیت الله است! 🔸حال قضاوت با مخاطبان! ساده لوح اند؟! یا مستضعف فکری؟ یا مغرض؟ یا احتمالات دیگر! کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 فقیه نامدار شیعه، مولف اثر گرانقدر ، کتب را که اعتقاد به دارند، جزء کتب ضاله بر شمرده است. 🔴 مرحوم علامه اصطهباناتی مینویسد: روزی مردی که در دستش کتابی بود وارد جلسه شد، چون او را دید گفت: به خدا سوگند حضرت محمد صلی الله علیه و آله ، جز برای ابطال این خرافات از جانب خداوند مبعوث نشده است!!! 📚 بیان الفرقان ج۴ ص۱۶۲ 📚 فلسفه از منظر قرآن و عترت ص۲۶۹ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 نقدی بر مستندات قرآنی قائلین به ✍️ وحدت وجود نظریه غیر برهانی و متخذ از الهیات یونانی و در تعارض با بدیهیات عقلی و وحیانی است با این وجود فلاسفه و عرفای قائل به وحدت وجود تلاش کرده اند این نظریه را مستند به آیاتی از قران کنند که در زیر به نقد آن می پردازیم: 🔻1. الله نور السماوات والارضِ (نور/ 35)، (خداوند نور آسمان ها و زمين است). ملاصدا واژه «نور» را به «وجود» معنا کرده 📚ملاصدرا، اسرار الایات ص 35 و آسمانها و زمین را عین وجود خداوند دانسته است، در حالی که اهل بیت علیهم السلام نور را به معنای روشنگر و هدایتگر اهل آسمان و زمین تفسیر کرده اند. راوی می گوید از امام رضا عليه السلام در باره فرموده خداوند متعال «خداوند نور آسمان‌ها و زمين است» پرسيدم، فرمودند: یعنی هدايت کننده اهل آسمان‌ها و هدايت کننده اهل زمين است. 📚اصول كافي ‏1 / 115 🔻2. ونفخت فيه من روحي (حجر/29) (و هنگامي که در آن از روح خود دميدم). و ، دمیده شده در انسان را حصه ای از وجود خداوند دانسته اند تا آیه را دلیلی دیگر بر وحدت وجود و سنخیت و عینیت خالق و مخلوق بدانند. در شرح بر شواهد الربوبیة می نویسد: «و ذلك الروح من النفس الرحماني بل عينه‏» (این روح دمیده شده در آدم از نفس و روح الهی بلکه عین آن است.» 📚الشواهد الربوبية في المناهج السلوكية ج‏2 ص660 در حالی که روح یکی از مخلوقات است که خداوند مانند سایر مخلوقات آن را از عدم (لا من شئ) خلق کرد و برای آن که شرافت این روح را که می خواست در پیکر آدم بدمد، بیان کند آن را به خود اضافه کرد و فرمود: «روحی» که در ادبیات عرب به آن اضافه تشریفیه می گویند. 🔻امام باقر عليه السلام در باره روح كه در آدم دميده شده و علت اضافه آن به خداوند مي‏فرمايد: «خداوند روح را به خود نسبت داد، براي اينكه آن را بر ارواح ديگر برتري داد، همان گونه كه خانه‏اي از خانه‏ها (کعبه) را برگزيد و فرمود: خانه من. و به پيامبري از پيامبران فرمود: دوست من، و نظائر آن. و همه آنها مخلوق و ساخته شده و پديد آمده و مورد تربيت و تدبيرند.» 📚 كافي ‏1/134 🔻3. اينما تولوا فثم وجه الله. (بقره/115) (به هر طرف روي کنيد پس آنجا وجه خداوند است.) مفهوم آیه این است که خداوند متعال جا و مکان خاصي ندارد که شما خيال کنيد مثلا اگر رو به قبله کرديد رو به خدا کرده باشيد و اگر رو از قبله بر گردانديد از خدا هم رو برگردانده باشيد! بلکه او متعالي از داشتن زمان و مکان بوده و روي آوردن به او امري معنوي است و روي به هر طرفي مي‌توان با او در مناجات و دعا و انس بود اما ابن عربی بر اساس نظریه وحدت وجود که خدا را بی نهایت می داند و می گوید خداوند همه جا را پر کرده است، می گوید به هر جا نظر کنید، ذات خداوند را مشاهده کرده اید! 📚 فصوص ‏2/149 و این معنایی جز سخن گفتن از یک خدای مادی و مکانی و مقداری ندارد. 🔻4. وما رميت اذ رميت ولکن الله رمي. (انفال/17) (تو پرتاب نکردي آن گاه که پرتاب کردي بلکه خدا پرتاب کرد) مفهوم آیه اين است که هنگامي که تو(پیامبر) در جنگ بدر مشتي از خاک به سوي لشکر کفار پرتاب کردی و گفتی: صورت هايتان زشت باد، در واقع ما بوديم که به دنبال آن طوفاني از خاک و شن ايجاد نموديم که آن‌ها شکست خوردند و فرار کردند 📚تفسير قمي،‏1/ 271 و مقصود کلي آيه اين است که کارهاي نيکي که انجام مي‌دهيد تأييد و نصرت و توفيق آن را ما عطا می کنیم. اما فلاسفه و عرفا می گویند این آیه ناظر به وحدت وجود است، 📚أسفار ‏2/ 372 چرا که به پیامبر می گوید تو اساسا وجود نداشتی که چیزی را به سمت مشرکان پرتاب کنی بلکه وجود فقط منحصر به ذات خداوند است و اوست که پرتاب کرد و اوست که اساسا هر فعلی را انجام می دهد! 🔻بر اساس این تفسیر وحدت وجودی از آیه باید گفت چون غیر از خداوند، وجود مستقل دیگری به نام انسان نیست و انسانها همه مرتبه ها و حصه هایی از وجود خداوندند، همه افعالی که از انسانها سر می زند، چه خیر و چه شر، همگی فعل خداوندند و فی المثل باید به سارق ـ العیاذ بالله ـ گفت: ما سرقت اذ سرقت و لکن الله سرق یا به قاتل گفت: ماقتلت اذ قتلت و لکن الله قتل! و البته می دانیم که مولوی در مثنوی بر همین اساس قاتل امیرالمؤمنین علیه السلام را نه ابن ملجم بلکه خداوند دانسته و گفته مقدر شده که کسی حق ندارد یک مو از سر ابن ملجم کم کند! 📚مثنوی دفتر اول کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 اعتراف فیلسوف بزرگ مرحوم آیت الله حاج شیخ بر بطلان !!! 🔹 معادی که در به آن معتقد است اسلام و قرآن نیست!!!! 🔸 لعمری ان هذا غیر مطابق مع ما نطق علیه الشرع المقدس و انا اشهد الله و ملایکته و انبیایه و رسله انی اعتقد فی هذه الساعه.....فی امر المعاد الجسمانی بما نطق به القرآن الکریم.... 🔸به جان خودم سوگند ،این (معاد مثالی که ملاصدرا به آن معتقد است) آن معادی نیست که دین اسلام فرموده است!!! و من (شیخ ) خداوند و فرشتگان و پیامبران و رسولان او را در این ساعت گواه میگیرم که به معاد جسمانی که قرآن از آن سخن گفته معتقدم (نه معاد و معاد ) 📚 درر الفواید(تعلیقه علی شرح المنظومه للسبزواری) ج۲ ص۴۶۰ 🔹 نکته:مرحوم شیخ استاد فلسفه اقایان و بودند! کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maarf_shiaa
🔴 فقیه نامدار شیعه، مولف اثر گرانقدر ، کتب را که اعتقاد به دارند، جزء کتب ضاله بر شمرده است. 🔴 مرحوم علامه اصطهباناتی مینویسد: روزی مردی که در دستش کتابی بود وارد جلسه شد، چون او را دید گفت: به خدا سوگند حضرت محمد صلی الله علیه و آله ، جز برای ابطال این خرافات از جانب خداوند مبعوث نشده است!!! 📚 بیان الفرقان ج۴ ص۱۶۲ 📚 فلسفه از منظر قرآن و عترت ص۲۶۹ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa