eitaa logo
معارف الشیعه
3.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
695 ویدیو
307 فایل
نگرشی بر مکتب معارف خراسان و معارف الهی در برابر افکار بشری و معارف یونانی کتابخانه مجازی "مکتب تفکیک" @k_maktabtafkik ارتباط با ما: حجت الاسلام طوغانی @Yanooor59 حجت الاسلام توحیدی اسدآبادی @alhojjat14
مشاهده در ایتا
دانلود
🔴 " حرف های رکیک که نشان ما ندادند...... " 📌ملاصدرا با جسارت تمام می نویسد: اگر خدا می خواست همه را هدایت می کرد ولکن این کار را به عمد نکرد تا افراد بد و خبیث باشند و با معصیت دنیا را آباد سازند، والبته خدا جهنم را از اینان پر می کند ولی این ها غصه نخورند؛ زیرا عذاب برای آنها گوارا می شود. 📚اسفار ج۹ ص۳۴ 📌ملاصدرا می نویسد: به جان خودم قسم این عشق (عشق به زیباروی) نفس انسان را از دردسرها و سختی ها نجات می دهد... و برای همین دلیل برخی از مشایخ و بزرگان عرفان پیروان خود را امر می کردند که اول این راه باید عاشق شوند... 📚اسفار ج۷ص۱۷۱ 📌ملاصدرا در تأیید عشق به نوجوانان و شاهد بازی صوفیانه می نویسد: عارف عاشق آرزو می کند ای کاش با معشوق خلوت کرده... با او هم آغوش شود و او را بوسه باران کند. تا جایی که آرزو می کند؛ ای کاش با معشوق در لحاف و رختخواب قرار گیرد و تمام اعضای خود را تا جایی که راه دارد به او بچسباند.... 📚اسفار ج۱ص۱۷۱ 📌ملاصدرا می نویسد: زنان حیواناتی هستند که برای استفاده مردان لباس انسانیت به آنها پوشانده شده است. 📚اسفار نه جلدی جلد۷صفحه۱۳۶ 📌دفاع تمام قد ملاصدرا از فرعون وقتی ابن عربی از ایمان فرعون دفاع می کند ملاصدرا این سخن ابن عربی را تایید کرده ومی گوید: از سخن ابن عربی بوی صداقت وراستی را استشمام می کنم که از مشکات تحقیق وموضع قرب وولایت صادر شده است. 📚تفسیر قرآن صدرا ج۴ص۳۷۶ 📌ملاصدرا می گوید: همانا نور شیطان از نار عزت خداست، واگر نور شیطان ظاهر می شد همه خلایق او را می پرستیدند. حبیب من این چیزها را خوب بفهم که به مطالبی رسیدیم که اذهان این ها را نمی فهمد، و دسته احمق ها و دیوانه ها از شنیدن این اسرار به جنب و جوش می آید!! 📚مفاتیح الغیب ص ۱۷۲ و۱۷۳ 👌همچنین کلام فقیه بزرگوار محدث نوری صاحب مستدرک را یادآوری میکنیم که می نویسد: کافی شرح های زیاد و گرانسنگی دارد، اولین شخصی که کافی را به کفر شرح داد بود. 📗 خاتمة مستدرك الوسائل، جلد۲، صفحه۲۴ 👈 پ.ن : و همه ی این ها حاصل اخذ دین از دهان جماعت یونانی ست . کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
" نفوس فلکی یا نفوس الکی ! " 🔴 بحثی در طبیعیات : سخن سخیف و واضح البطلان در حرکت افلاک که مایه ی شرمندگی است!!! حضرت علامه (رضوان الله تعالی ): بزرگانی که در مسایل مهم الهیات، به آرای آنان مراجعه و اعتماد میکنیم،تنها به یک منظومه ی شمسی قایل بودند دارای ۹فلک (و فلک اقصی) و ۷سیاره و کمی بیش از ۱۰۰۰ستاره.!!!!!! جناب ملاصدرا در کتاب میفرماید: ان جمیع الحرکات فی هذا العالم ، ینتهی الی حرکات الافلاک ، سیما الفلک الاقصی. (اسفار ج۹_ ۳۶۷_۳۶۸) تامل کنید! بزرگانی که ما آنان را قبله ی افکار و تعقلات خود قرار می دهیم، درباره ی عالم طبیعیت و محسوس تا این اندازه فاقد اطلاع بودند!!! و نظر هایی ابراز داشته اند که امروز که سخن از میلیاردها منظومه و سیاره و....است، از سخافت، مایه ی شرمندگی است! در این صورت ، چگونه ما دارندگان قرآن کریم،درباره ی موضوعات بسیار مهم عوالم نامحسوس و الهیات اعلی،به نظرات آنان استناد میکنیم و آن ها را نظرات صحیح و علمی می دانیم و به هرکس با پذیرش آنها(درکنار حکمت قرآنی_محمدی_اوصیایی) مخالفت کرد،حمله میکنیم؟ کدام عقل به ما میگوید آن گونه افکار را علم بشمار آوریم و بنامیم و حقایق عالیه ی الهیه را تا این اندازه تنزل دهیم؟! 📚 احیاگر حوزه خراسان ص۴۱ کانال معارفی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 فقیه محقق حضرت آیت الله سید احمد (حفظه الله تعالی) : 🔹 در معقول خوب است. در رواشح سماويه در حاشيه اش بر کشی، منقول او هم خوب است. 🔸 معقولش خوب است ولی منقولش خيلی خوب نيست، در رجال خيلی قوی نيست، در حديث شناسی خيلی قوی نيست. کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maaref_shiaa
🔴 افسانه ی 🔽 ! 🔻ملا محسن از بزرگان و مشاهیر فلاسفه و داماد نیز در آثار خود تصریح میکند که آنچه از روایات اهل البیت سلام الله علیهم فهمیده میشود این است که روح مجرد نیست! 🔹المستفاد من الاخبار عن الایمه الاطهار _سلام الله علیهم_انها(النفس الناطقه) شبح مثالی،علی صوره البدن....فهی لیست بجسمانی محض و لا بعقلانی صرف بل برزخ بین الامرین... 🔴 آنچه از اخبار ایمه ی طاهرین سلام الله علیهم استفاده میشود این است که نفس ناطقه شبحی مثالی(مقداری،نه وزنی) است, به شکل خود بدن.... پس نفس نه صد در صد جسمانی است(مادی عنصری) و نه صد در صد مجرد،بلکه دارای حالتی بینابین است میان مادیت و تجرد! 📚الوافی ج۲۴ص۲۲۴ 📚تفسیر صافی ج۳ص۱۱۰ کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
16.82M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 خدای عرفانهای مصطلح! 🔹الحق خلق اجمالی و الخلق حق تفصیلی 🔸در بیان حضرت علامه آیت الله حاج دامت برکاته 🔸🔸ببینید و و شارحان آثار ایشان مانند آقای به چه توحیدی معتقد هستند!!! کانال معرفتی "معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 نقد معاد توسط ▪️قسمت اول 🔽 🔻 آيت‌الله‌ سيدابوالحسن‌ رفيعي‌ قزويني‌ (م‌ 1395 هـ) وي‌ كه‌ فقيه‌ و از اساتيد صاحب‌ نام‌ فلسفه‌ بوده‌ است‌، با اشاره‌ به‌ چهار قول‌ درباره معاد مي‌نويسد: «قول‌ چهارم‌، مذهب‌ صدرالحكماء [ملاصدرا] است‌ كه‌ مي‌فرمايد: «نفس‌ بعد از مفارقت‌ از بدن‌ عنصري‌، هميشه‌ خيال‌ بدن‌ دنيوي‌ خود را مي‌نمايد، چون‌ قوه خيال‌ در نفس‌، بعد از موت‌ باقي‌ است‌ و همين‌ كه‌ خيال‌ بدن‌ خود را نمود، بدني‌ مطابق‌ بدن‌ دنيوي‌ از نفس‌ صادر مي‌شود و نفس‌ با چنين‌ بدني‌ ـ كه‌ از قدرت‌ خيال‌ بر اختراع‌ بدن‌ فراهم‌ شده‌ است‌ـ در معاد محشور خواهد شد و ثواب‌ و عقاب‌ او با همين‌ بدن‌ است‌». در حقيقت‌، در نزد اين‌ مرد بزرگ‌، بدن‌ اخروي‌ به‌منزله سايه‌ و پرتوي‌ است‌ از نفس‌، تا نفس‌ كه‌ باشد و اين‌ بدن‌ چه‌ باشد؛ يا نوراني‌ است‌ و يا ظلماني‌؛ به‌ تفصيلي‌ كه‌ در كتب‌ خود، با اصول‌ حكميه‌، تقريب‌ و تقرير فرموده‌ است‌. ليكن‌ در نزد اين‌ ضعيف‌، التزام‌ به‌ اين‌ قول‌ بسيار صعب‌ و دشوار است‌، زيرا كه‌ ـ به‌طور قطع‌ ـ مخالف‌ با ظواهر بسياري‌ از آيات‌ و مباين‌ با صريح‌ اخبار معتبره‌ است‌.» (همان/‌ 220، به‌ نقل‌ از مجموعه‌ رسائل‌ و مقالات‌ فلسفي/‌83) 🔻امام‌ خميني‌(م‌ 1368 ش‌) «علي‌ اي‌ حال‌، بدن‌ نفس‌، در نشئه آخرت‌، بدني‌ معلول‌ و مخلوق‌ نفس‌ نيست‌، بلكه‌ بدني‌ است‌ كه‌ نفس‌، خود آن‌ بدن‌ است‌ و ايجاد و اعدام‌ آن‌، مُساوق‌ اعدام‌ و يا ايجاد خودش‌ مي‌باشد؛ و البته‌ ممكن‌ نيست‌ شي‌ء به‌ فعاليت‌ خودش‌ موجود شود، زيرا مستلزم‌ دور صريح‌ باطل‌ است‌؛ و اگر عبارتي‌ از عبارات‌ آخوند [ملاصدرا] قده‌ ـ موهم‌ اين‌ معني‌ باشد كه‌ نفس‌ با فعاليت‌، بدن‌ خودش‌ را «ايجاد» مي‌كند، از خطاهاي‌ لفظي‌ است‌ و فرضاً اگر آخوند ـ قده‌ ـ و يا ديگران‌، مصرّ بر اين‌ معني‌ باشند، درست‌ نبوده‌ و به‌شدّت‌ مورد انكار ماست‌. ما نسبت‌ به‌ مدّعيان‌ چنين‌ فعاليتي‌ [از سوي‌ نفس‌] منكر هستيم‌.» (معاد جسماني‌ در حكمت‌ متعاليه‌، به‌ نقل‌ از تبيان‌، دفتر سي‌ ام‌،) 🔻علامه‌ طباطبايي‌ (م‌ 1362 ش‌) آيت‌الله‌ شيخ‌ جعفر سبحاني‌ كه‌ در درس‌ اسفار مرحوم‌ علامه‌ طباطبايي‌ شركت‌ مي‌كرده‌ است‌، درباره نظر علامه‌ در مورد معاد اسفار مي‌گويد: «ايشان‌ [علامه‌ طباطبايي‌] هيچ‌ وقت‌ معاد را تدريس‌ نمي‌كرد. به‌ خاطر دارم‌، هنگامي‌ كه‌ خدمتشان‌ منظومه‌ مي‌خوانديم‌، وقتي‌ به‌ مبحث‌ معاد رسيديم‌، درس‌ را تعطيل‌ كردند. علت‌ را هم‌ هيچ‌ وقت‌ بيان‌ نكردند. فقط‌ تنها چيزي‌ كه‌ ما توانستيم‌ كشف‌ كنيم‌ اين‌ بود كه‌ مرحوم‌ علامه‌ طباطبايي‌، معاد مرحوم‌ صدرالمتألهين‌ را قبول‌ نداشت‌، چون‌ با ظواهر آيات‌ تطبيق‌ نمي‌كرد. البته‌ صدرالمتألهين‌ خيلي‌ تلاش‌ كرد كه‌ بگويد معادي‌ را كه‌ آورده‌ عين‌ قرآن‌ است‌ و از قرآن‌ استخراج‌ شده‌ و آيات‌ را بر آن‌ تطبيق‌ داد. با اين‌ حال‌، معاد مرحوم‌ آخوند (ملا صدرا) با اكثر آيات‌ قرآني‌ تطبيق‌ نمي‌كند. معادي‌ را كه‌ مرحوم‌ صدرالمتألهين‌ گفته‌، در واقع‌ نوعي‌ معاد برزخي‌ است‌ [نه‌ معاد حشري‌]؛ جسم‌، جسم‌ برزخي‌ [يعني‌ تمثلي‌ و تخيلي‌ بدون‌ جرم‌] است‌. ميوه‌، ميوه برزخي‌ است‌ و خلاصه‌ يك‌ سلسله‌ صور غيبيه‌ هستند كه‌ ماده‌ ندارند و فقط‌ صورت‌ دارند. مرحوم‌ علامه‌ طباطبايي‌ اين‌ معاد را قبول‌ نداشت‌.» (معاد جسماني‌ در حكمت‌ متعاليه‌/ 224، به‌ نقل‌ از كيهان‌ فرهنگي‌، سال‌ ششم‌، شماره 8، آبان 1368) 🔻شهيد مطهري‌ (م‌ 1358 ش‌) «امثال‌ ملاصدرا گفته‌اند، معاد جسماني‌ است‌، اما همه معاد جسماني‌ را برده‌اند در داخل‌ خود روح‌ و عالم‌ ارواح‌، يعني‌ گفته‌اند، اين‌ خصائص‌ جسماني‌ در عالم‌ ارواح‌ وجود دارد. اين‌ فاصله‌اي‌ كه‌ قدما از قبيل‌ بوعلي‌، ميان‌ روح‌ و جسم‌ قائل‌ بوده‌اند و فقط‌ عقل‌ را روحي‌ مي‌دانستند و غيرعقل‌ را روحي‌ نمي‌دانستند، اين‌ فاصله‌ وجود ندارد. اما البته‌ اين‌ مطلب‌ هم‌ مشكل‌ را حل‌ نكرده‌ است‌؛ يعني‌ ما اين‌ را با مجموع‌ آيات‌ قرآن‌ نمي‌توانيم‌ [تطبيق‌ كنيم‌]، با اين‌كه‌ خيلي‌ حرف‌ خوبي‌ است‌، و آن‌ را با دلايل‌ علمي‌ هم‌ مي‌شود تأييد كرد، ولي‌ معاد قرآن‌ را با اين‌ مطلب‌ نمي‌شود توجيه‌ كرد؛ چون‌ معاد قرآن‌ روي‌ تنها انسان‌ نيست‌، روي‌ همه عالم‌ است‌. قرآن‌ اساساً [در امر معاد و بازگشت]، راجع‌ به‌ عالم‌ ماده‌ بحث‌ مي‌كند، نه‌ تنها انسان‌.» (مجموعه آثار4/ 792) کانال معرفتی "معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 نقد معاد توسط ▪️قسمت دوم 🔽 برخي‌ از عالمان‌ ديني‌ فلسفي‌ مشرب‌ كه‌ در مسأله‌ معاد، وجه‌ تديّن‌ و تشرّعشان‌ بر وجه‌ تفلسفشان‌ پيشي‌ گرفته‌ است‌، از ديدگاه‌ فلسفي‌ در باب‌ معاد احتراز جسته‌ و به‌ معاد جسماني‌ ـ كه‌ منطبق‌ با قرآن‌ و عترت‌ است‌ ـ تصريح‌ كرده‌اند كه‌ در ذيل‌ به‌ نقل‌ پاره‌اي‌ از اين‌ اعترافات‌ مي‌پردازيم‌: 🔻محقق‌ دواني‌ (م‌ 908 هـ) «آنچه‌ از بيانات‌ اهل‌ شرع‌ درباره‌ مسأله‌ معاد به‌ دست‌ مي‌آيد، همانا جسماني‌ بودن‌ معاد است‌. پس‌ عقيده‌ بر چنين‌ معادي‌، واجب‌ و منكرش‌ كافر است‌ و به‌ اتفاق‌ همه‌ خداپرستان‌، معاد از ضروريات‌ است‌ و آيات‌ قرآن‌ بر جسماني‌ بودن‌ آن‌ صريحاً دلالت‌ دارند، به‌طوري‌ كه‌ تأويل‌ و شبهه‌ براي‌ احدي‌ باقي‌ نمي‌ماند: مثلاً در آيه‌ 78 از سوره‌ يس‌ چنين‌ آمده‌: «و ضرب‌ لنا مثلاً و نسي‌ خلقه‌، قال‌ من‌ يحيي‌ العظام‌ و هي‌ رميم‌»، علماي‌ تفسير مي‌فرمايند، اين‌ آيه‌ موقعي‌ نازل‌ شد كه‌ ابي‌ بن‌ خلف‌ استخوان‌ پوسيده‌اي‌ را با دست‌هاي‌ خود نرم‌ كرد و گفت‌: اي‌ محمد! تو مي‌گويي‌ اين‌ استخوان‌ها كه‌ پوسيده‌اند، زنده‌ خواهد شد؟ فرمود: آري‌ تو هم‌ زنده‌ و مبعوث‌ مي‌شوي‌ و بعد از قيامت‌ وارد جهنم‌ خواهي‌ شد.» (آشتياني‌، سيدجلال‌ الدين‌، مقدمه كتاب‌ المبدأ و المعاد/ 48) 🔻ملااسماعيل‌ خواجويي‌ (م‌ 1173هـ) «اي‌ برادر عزيز ـ كه‌ خداوند تو را تأييد نمايد ـ بدان‌ كه‌ قدر ضروري‌ از دين‌ و آنچه‌ كه‌ واجب‌ است‌ مسلمانان‌ بدان‌ ملتزم‌ باشند، ايمان‌ به‌ معاد بدني‌، بدان‌ صورتي‌ است‌ كه‌ صاحب‌ شريعت‌ ـ كه‌ بر آورنده آن‌ و خاندان‌ او درود باد ـ آن‌ را آورده‌ است‌، آن‌ هم‌ ايماني‌ مجمل‌ بدون‌ نياز به‌ بحث‌ و فحص‌ از حقيقت‌ و كيفيت‌ آن‌؛ پس‌ آن‌ كس‌ كه‌ چنين‌ ايماني‌ حاصل‌ كند، حقيقتاً [به‌ معاد] مؤمن‌ است‌ و هيچ‌نيازي‌ به‌ تفتيش‌ ندارد، چه‌ آن‌كه‌ ممكن‌ است‌ دچار شبهه‌اي‌ شود كه‌ از پاسخ‌ آن‌ درماند و در نتيجه‌ حيران‌ و سرگردان‌ شود و بلكه‌ در زمره ملحدان‌ و منكران‌ قرار گيرد، در عين‌ حال‌ كه‌ مسأله‌ [معاد جسماني] امري‌ واضح‌ و روشن‌ است‌.» (آشتياني‌، سيدجلال‌ الدين‌، منتخباتي‌ از آثار حكماي‌ الهي‌ ايران4/‌ 302،) و همچنين‌: «اما اين‌ سخن‌ كه‌ چون‌ معاد روحاني‌ را غالب‌ مردم‌ نمي‌فهميده‌اند، پس‌ به‌ عنوان‌ معاد جسماني‌ از باب‌ تمثيل‌ و تشبيه‌ معقول‌ به‌ محسوس‌، مطرح‌ شده‌ است‌، تكذيب‌ پيامبران‌ الهي‌: است‌ زيرا در آن‌ صورت‌، آنچه‌ از آن‌ خبر داده‌اند [معاد جسماني]، مطابق‌ با واقع‌ نيست‌.» (همان/ 305) 🔻شيخ‌ محمد تقي‌ آملي‌ (م‌ 1391هـ) آيت‌الله‌ شيخ‌ محمدتقي‌ آملي‌، از اساتيد مسلّم‌ فلسفه‌ در كتاب‌ دررالفوائد پس‌ از نفي‌ معاد مثالي‌ مطرح‌ شده‌ در اسفار، به‌ اين‌ دليل‌ كه‌ همان‌ معاد روحاني‌ است‌، مي‌نويسد: «قسم‌ به‌ جانم‌ كه‌ اين‌ معاد، مخالف‌ است‌ با آنچه‌ شرع‌ مقدس‌ فرموده‌ است‌ و من‌ خداوند را و فرشتگان‌ را و پيامبران‌ و رسولان‌ خدا را گواه‌ مي‌گيرم‌ در اين‌ ساعت‌، كه‌ ساعت‌ سوم‌ از روز يكشنبه‌ چهاردهم‌ ماه‌ معظم‌ شعبان‌ سال‌ 1368هـ.ق‌ است‌، كه‌ درباره‌ معاد جسماني‌، معتقدم‌ به‌ آنچه‌ قرآن‌ كريم‌ فرموده‌ است‌ و حضرت‌ محمد صلي الله عليه و آله و ائمه معصومين عليهم السلام به‌ آن‌ اعتقاد داشته‌اند و امت‌ اسلام‌ بر آن‌ (و قبول‌ آن‌) اجماع‌ كرده‌اند؛ و من‌ ذره‌اي‌ از قدرت‌ خداوند را منكر نمي‌شوم‌.» (دررالفوائد2/ 460) 🔻ميرزا احمد آشتياني‌ (م‌ 1354 ش‌) وي‌ نيز كه‌ از مدرسان‌ به‌ نام‌ فلسفه‌ بوده‌ است‌، درباره معاد مورد نظر ملاصدرا در اسفار مي‌نويسد: «اين‌ صوري‌ [ابدان‌ مثالي‌] كه‌ اصولي‌ [اصول‌ يازده‌گانه صدرايي‌] براي‌ اثبات‌ آن‌ تأسيس‌ كرديد و قواعد آن‌ را محكم‌ ساختيد و بنيان‌ آن‌ را استوار داشتيد و افكار خود را در تبيين‌ آن‌ خسته‌ كرديد، به‌ هيچ‌ روي‌ با بدني‌ كه‌ در رستاخيز بزرگ‌ محشور مي‌گردد منطبق‌ نيست‌؛ اگرچه‌ در ظاهر كار با قالب‌هاي‌ مثالي‌ عالم‌ برزخ‌ ممكن‌ است‌ انطباق‌ داشته‌ باشد. بنابراين‌ «انكار معاد جسماني‌» و بازگشت‌ روح‌ها به‌ بدن‌ها ـ كه‌ عقل‌ سليم‌ نيز با آن‌ مساعد است‌ ـ مخالف‌ نص‌ّ قرآن‌، بلكه‌ مخالف‌ همه اديان‌ است‌ و انكار يك‌ امر ضروري‌ در اسلام‌ مي‌باشد. خداي‌ متعال‌ خود ما را از لغزش‌هاي‌ وهمي‌ و آراء بزك‌ كرده‌ به‌وسيله شيطان‌، محفوظ‌ نگاه‌ دارد.» (معاد جسماني‌ در حكمت‌ متعاليه‌/ 219، به‌ نقل‌ از لوامع‌ الحقائق‌ في‌اصول‌ العقائد/44) کانال معرفتی "معارف الشیعه " @maaref_shiaa
" نفوس فلکی یا نفوس الکی ! " 🔴 بحثی در طبیعیات : سخن سخیف و واضح البطلان در حرکت افلاک که مایه ی شرمندگی است!!! حضرت علامه (رضوان الله تعالی ): بزرگانی که در مسایل مهم الهیات، به آرای آنان مراجعه و اعتماد میکنیم،تنها به یک منظومه ی شمسی قایل بودند دارای ۹فلک (و فلک اقصی) و ۷سیاره و کمی بیش از ۱۰۰۰ستاره.!!!!!! جناب ملاصدرا در کتاب میفرماید: ان جمیع الحرکات فی هذا العالم ، ینتهی الی حرکات الافلاک ، سیما الفلک الاقصی. (اسفار ج۹_ ۳۶۷_۳۶۸) تامل کنید! بزرگانی که ما آنان را قبله ی افکار و تعقلات خود قرار می دهیم، درباره ی عالم طبیعیت و محسوس تا این اندازه فاقد اطلاع بودند!!! و نظر هایی ابراز داشته اند که امروز که سخن از میلیاردها منظومه و سیاره و....است، از سخافت، مایه ی شرمندگی است! در این صورت ، چگونه ما دارندگان قرآن کریم،درباره ی موضوعات بسیار مهم عوالم نامحسوس و الهیات اعلی،به نظرات آنان استناد میکنیم و آن ها را نظرات صحیح و علمی می دانیم و به هرکس با پذیرش آنها(درکنار حکمت قرآنی_محمدی_اوصیایی) مخالفت کرد،حمله میکنیم؟ کدام عقل به ما میگوید آن گونه افکار را علم بشمار آوریم و بنامیم و حقایق عالیه ی الهیه را تا این اندازه تنزل دهیم؟! 📚 احیاگر حوزه خراسان ص۴۱ کانال معارفی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 نقد معاد توسط ▪️قسمت اول 🔽 🔻 آيت‌الله‌ سيدابوالحسن‌ رفيعي‌ قزويني‌ (م‌ 1395 هـ) وي‌ كه‌ فقيه‌ و از اساتيد صاحب‌ نام‌ فلسفه‌ بوده‌ است‌، با اشاره‌ به‌ چهار قول‌ درباره معاد مي‌نويسد: «قول‌ چهارم‌، مذهب‌ صدرالحكماء [ملاصدرا] است‌ كه‌ مي‌فرمايد: «نفس‌ بعد از مفارقت‌ از بدن‌ عنصري‌، هميشه‌ خيال‌ بدن‌ دنيوي‌ خود را مي‌نمايد، چون‌ قوه خيال‌ در نفس‌، بعد از موت‌ باقي‌ است‌ و همين‌ كه‌ خيال‌ بدن‌ خود را نمود، بدني‌ مطابق‌ بدن‌ دنيوي‌ از نفس‌ صادر مي‌شود و نفس‌ با چنين‌ بدني‌ ـ كه‌ از قدرت‌ خيال‌ بر اختراع‌ بدن‌ فراهم‌ شده‌ است‌ـ در معاد محشور خواهد شد و ثواب‌ و عقاب‌ او با همين‌ بدن‌ است‌». در حقيقت‌، در نزد اين‌ مرد بزرگ‌، بدن‌ اخروي‌ به‌منزله سايه‌ و پرتوي‌ است‌ از نفس‌، تا نفس‌ كه‌ باشد و اين‌ بدن‌ چه‌ باشد؛ يا نوراني‌ است‌ و يا ظلماني‌؛ به‌ تفصيلي‌ كه‌ در كتب‌ خود، با اصول‌ حكميه‌، تقريب‌ و تقرير فرموده‌ است‌. ليكن‌ در نزد اين‌ ضعيف‌، التزام‌ به‌ اين‌ قول‌ بسيار صعب‌ و دشوار است‌، زيرا كه‌ ـ به‌طور قطع‌ ـ مخالف‌ با ظواهر بسياري‌ از آيات‌ و مباين‌ با صريح‌ اخبار معتبره‌ است‌.» (همان/‌ 220، به‌ نقل‌ از مجموعه‌ رسائل‌ و مقالات‌ فلسفي/‌83) 🔻امام‌ خميني‌(م‌ 1368 ش‌) «علي‌ اي‌ حال‌، بدن‌ نفس‌، در نشئه آخرت‌، بدني‌ معلول‌ و مخلوق‌ نفس‌ نيست‌، بلكه‌ بدني‌ است‌ كه‌ نفس‌، خود آن‌ بدن‌ است‌ و ايجاد و اعدام‌ آن‌، مُساوق‌ اعدام‌ و يا ايجاد خودش‌ مي‌باشد؛ و البته‌ ممكن‌ نيست‌ شي‌ء به‌ فعاليت‌ خودش‌ موجود شود، زيرا مستلزم‌ دور صريح‌ باطل‌ است‌؛ و اگر عبارتي‌ از عبارات‌ آخوند [ملاصدرا] قده‌ ـ موهم‌ اين‌ معني‌ باشد كه‌ نفس‌ با فعاليت‌، بدن‌ خودش‌ را «ايجاد» مي‌كند، از خطاهاي‌ لفظي‌ است‌ و فرضاً اگر آخوند ـ قده‌ ـ و يا ديگران‌، مصرّ بر اين‌ معني‌ باشند، درست‌ نبوده‌ و به‌شدّت‌ مورد انكار ماست‌. ما نسبت‌ به‌ مدّعيان‌ چنين‌ فعاليتي‌ [از سوي‌ نفس‌] منكر هستيم‌.» (معاد جسماني‌ در حكمت‌ متعاليه‌، به‌ نقل‌ از تبيان‌، دفتر سي‌ ام‌،) 🔻علامه‌ طباطبايي‌ (م‌ 1362 ش‌) آيت‌الله‌ شيخ‌ جعفر سبحاني‌ كه‌ در درس‌ اسفار مرحوم‌ علامه‌ طباطبايي‌ شركت‌ مي‌كرده‌ است‌، درباره نظر علامه‌ در مورد معاد اسفار مي‌گويد: «ايشان‌ [علامه‌ طباطبايي‌] هيچ‌ وقت‌ معاد را تدريس‌ نمي‌كرد. به‌ خاطر دارم‌، هنگامي‌ كه‌ خدمتشان‌ منظومه‌ مي‌خوانديم‌، وقتي‌ به‌ مبحث‌ معاد رسيديم‌، درس‌ را تعطيل‌ كردند. علت‌ را هم‌ هيچ‌ وقت‌ بيان‌ نكردند. فقط‌ تنها چيزي‌ كه‌ ما توانستيم‌ كشف‌ كنيم‌ اين‌ بود كه‌ مرحوم‌ علامه‌ طباطبايي‌، معاد مرحوم‌ صدرالمتألهين‌ را قبول‌ نداشت‌، چون‌ با ظواهر آيات‌ تطبيق‌ نمي‌كرد. البته‌ صدرالمتألهين‌ خيلي‌ تلاش‌ كرد كه‌ بگويد معادي‌ را كه‌ آورده‌ عين‌ قرآن‌ است‌ و از قرآن‌ استخراج‌ شده‌ و آيات‌ را بر آن‌ تطبيق‌ داد. با اين‌ حال‌، معاد مرحوم‌ آخوند (ملا صدرا) با اكثر آيات‌ قرآني‌ تطبيق‌ نمي‌كند. معادي‌ را كه‌ مرحوم‌ صدرالمتألهين‌ گفته‌، در واقع‌ نوعي‌ معاد برزخي‌ است‌ [نه‌ معاد حشري‌]؛ جسم‌، جسم‌ برزخي‌ [يعني‌ تمثلي‌ و تخيلي‌ بدون‌ جرم‌] است‌. ميوه‌، ميوه برزخي‌ است‌ و خلاصه‌ يك‌ سلسله‌ صور غيبيه‌ هستند كه‌ ماده‌ ندارند و فقط‌ صورت‌ دارند. مرحوم‌ علامه‌ طباطبايي‌ اين‌ معاد را قبول‌ نداشت‌.» (معاد جسماني‌ در حكمت‌ متعاليه‌/ 224، به‌ نقل‌ از كيهان‌ فرهنگي‌، سال‌ ششم‌، شماره 8، آبان 1368) 🔻شهيد مطهري‌ (م‌ 1358 ش‌) «امثال‌ ملاصدرا گفته‌اند، معاد جسماني‌ است‌، اما همه معاد جسماني‌ را برده‌اند در داخل‌ خود روح‌ و عالم‌ ارواح‌، يعني‌ گفته‌اند، اين‌ خصائص‌ جسماني‌ در عالم‌ ارواح‌ وجود دارد. اين‌ فاصله‌اي‌ كه‌ قدما از قبيل‌ بوعلي‌، ميان‌ روح‌ و جسم‌ قائل‌ بوده‌اند و فقط‌ عقل‌ را روحي‌ مي‌دانستند و غيرعقل‌ را روحي‌ نمي‌دانستند، اين‌ فاصله‌ وجود ندارد. اما البته‌ اين‌ مطلب‌ هم‌ مشكل‌ را حل‌ نكرده‌ است‌؛ يعني‌ ما اين‌ را با مجموع‌ آيات‌ قرآن‌ نمي‌توانيم‌ [تطبيق‌ كنيم‌]، با اين‌كه‌ خيلي‌ حرف‌ خوبي‌ است‌، و آن‌ را با دلايل‌ علمي‌ هم‌ مي‌شود تأييد كرد، ولي‌ معاد قرآن‌ را با اين‌ مطلب‌ نمي‌شود توجيه‌ كرد؛ چون‌ معاد قرآن‌ روي‌ تنها انسان‌ نيست‌، روي‌ همه عالم‌ است‌. قرآن‌ اساساً [در امر معاد و بازگشت]، راجع‌ به‌ عالم‌ ماده‌ بحث‌ مي‌كند، نه‌ تنها انسان‌.» (مجموعه آثار4/ 792) کانال معرفتی "معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 نقدی بر مستندات قرآنی قائلین به ✍️ وحدت وجود نظریه غیر برهانی و متخذ از الهیات یونانی و در تعارض با بدیهیات عقلی و وحیانی است با این وجود فلاسفه و عرفای قائل به وحدت وجود تلاش کرده اند این نظریه را مستند به آیاتی از قران کنند که در زیر به نقد آن می پردازیم: 🔻1. الله نور السماوات والارضِ (نور/ 35)، (خداوند نور آسمان ها و زمين است). ملاصدا واژه «نور» را به «وجود» معنا کرده 📚ملاصدرا، اسرار الایات ص 35 و آسمانها و زمین را عین وجود خداوند دانسته است، در حالی که اهل بیت علیهم السلام نور را به معنای روشنگر و هدایتگر اهل آسمان و زمین تفسیر کرده اند. راوی می گوید از امام رضا عليه السلام در باره فرموده خداوند متعال «خداوند نور آسمان‌ها و زمين است» پرسيدم، فرمودند: یعنی هدايت کننده اهل آسمان‌ها و هدايت کننده اهل زمين است. 📚اصول كافي ‏1 / 115 🔻2. ونفخت فيه من روحي (حجر/29) (و هنگامي که در آن از روح خود دميدم). و ، دمیده شده در انسان را حصه ای از وجود خداوند دانسته اند تا آیه را دلیلی دیگر بر وحدت وجود و سنخیت و عینیت خالق و مخلوق بدانند. در شرح بر شواهد الربوبیة می نویسد: «و ذلك الروح من النفس الرحماني بل عينه‏» (این روح دمیده شده در آدم از نفس و روح الهی بلکه عین آن است.» 📚الشواهد الربوبية في المناهج السلوكية ج‏2 ص660 در حالی که روح یکی از مخلوقات است که خداوند مانند سایر مخلوقات آن را از عدم (لا من شئ) خلق کرد و برای آن که شرافت این روح را که می خواست در پیکر آدم بدمد، بیان کند آن را به خود اضافه کرد و فرمود: «روحی» که در ادبیات عرب به آن اضافه تشریفیه می گویند. 🔻امام باقر عليه السلام در باره روح كه در آدم دميده شده و علت اضافه آن به خداوند مي‏فرمايد: «خداوند روح را به خود نسبت داد، براي اينكه آن را بر ارواح ديگر برتري داد، همان گونه كه خانه‏اي از خانه‏ها (کعبه) را برگزيد و فرمود: خانه من. و به پيامبري از پيامبران فرمود: دوست من، و نظائر آن. و همه آنها مخلوق و ساخته شده و پديد آمده و مورد تربيت و تدبيرند.» 📚 كافي ‏1/134 🔻3. اينما تولوا فثم وجه الله. (بقره/115) (به هر طرف روي کنيد پس آنجا وجه خداوند است.) مفهوم آیه این است که خداوند متعال جا و مکان خاصي ندارد که شما خيال کنيد مثلا اگر رو به قبله کرديد رو به خدا کرده باشيد و اگر رو از قبله بر گردانديد از خدا هم رو برگردانده باشيد! بلکه او متعالي از داشتن زمان و مکان بوده و روي آوردن به او امري معنوي است و روي به هر طرفي مي‌توان با او در مناجات و دعا و انس بود اما ابن عربی بر اساس نظریه وحدت وجود که خدا را بی نهایت می داند و می گوید خداوند همه جا را پر کرده است، می گوید به هر جا نظر کنید، ذات خداوند را مشاهده کرده اید! 📚 فصوص ‏2/149 و این معنایی جز سخن گفتن از یک خدای مادی و مکانی و مقداری ندارد. 🔻4. وما رميت اذ رميت ولکن الله رمي. (انفال/17) (تو پرتاب نکردي آن گاه که پرتاب کردي بلکه خدا پرتاب کرد) مفهوم آیه اين است که هنگامي که تو(پیامبر) در جنگ بدر مشتي از خاک به سوي لشکر کفار پرتاب کردی و گفتی: صورت هايتان زشت باد، در واقع ما بوديم که به دنبال آن طوفاني از خاک و شن ايجاد نموديم که آن‌ها شکست خوردند و فرار کردند 📚تفسير قمي،‏1/ 271 و مقصود کلي آيه اين است که کارهاي نيکي که انجام مي‌دهيد تأييد و نصرت و توفيق آن را ما عطا می کنیم. اما فلاسفه و عرفا می گویند این آیه ناظر به وحدت وجود است، 📚أسفار ‏2/ 372 چرا که به پیامبر می گوید تو اساسا وجود نداشتی که چیزی را به سمت مشرکان پرتاب کنی بلکه وجود فقط منحصر به ذات خداوند است و اوست که پرتاب کرد و اوست که اساسا هر فعلی را انجام می دهد! 🔻بر اساس این تفسیر وحدت وجودی از آیه باید گفت چون غیر از خداوند، وجود مستقل دیگری به نام انسان نیست و انسانها همه مرتبه ها و حصه هایی از وجود خداوندند، همه افعالی که از انسانها سر می زند، چه خیر و چه شر، همگی فعل خداوندند و فی المثل باید به سارق ـ العیاذ بالله ـ گفت: ما سرقت اذ سرقت و لکن الله سرق یا به قاتل گفت: ماقتلت اذ قتلت و لکن الله قتل! و البته می دانیم که مولوی در مثنوی بر همین اساس قاتل امیرالمؤمنین علیه السلام را نه ابن ملجم بلکه خداوند دانسته و گفته مقدر شده که کسی حق ندارد یک مو از سر ابن ملجم کم کند! 📚مثنوی دفتر اول کانال معرفتی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
" نفوس فلکی یا نفوس الکی ! " 🔴 بحثی در طبیعیات : سخن سخیف و واضح البطلان در حرکت افلاک که مایه ی شرمندگی است!!! حضرت علامه (رضوان الله تعالی علیه ): بزرگانی که در مسایل مهم الهیات، به آرای آنان مراجعه و اعتماد میکنیم،تنها به یک منظومه ی شمسی قایل بودند دارای ۹فلک (و فلک اقصی) و ۷سیاره و کمی بیش از ۱۰۰۰ستاره.!!!!!! جناب ملاصدرا در کتاب میفرماید: ان جمیع الحرکات فی هذا العالم ، ینتهی الی حرکات الافلاک ، سیما الفلک الاقصی. (اسفار ج۹_ ۳۶۷_۳۶۸) تامل کنید! بزرگانی که ما آنان را قبله ی افکار و تعقلات خود قرار می دهیم، درباره ی عالم طبیعیت و محسوس تا این اندازه فاقد اطلاع بودند!!! و نظر هایی ابراز داشته اند که امروز که سخن از میلیاردها منظومه و سیاره و....است، از سخافت، مایه ی شرمندگی است! در این صورت ، چگونه ما دارندگان قرآن کریم،درباره ی موضوعات بسیار مهم عوالم نامحسوس و الهیات اعلی،به نظرات آنان استناد میکنیم و آن ها را نظرات صحیح و علمی می دانیم و به هرکس با پذیرش آنها(درکنار حکمت قرآنی_محمدی_اوصیایی) مخالفت کرد،حمله میکنیم؟ کدام عقل به ما میگوید آن گونه افکار را علم بشمار آوریم و بنامیم و حقایق عالیه ی الهیه را تا این اندازه تنزل دهیم؟! 📚 احیاگر حوزه خراسان ص۴۱ کانال معارفی " معارف الشیعه " @maaref_shiaa
🔴 اعتراف فیلسوف بزرگ مرحوم آیت الله حاج شیخ بر بطلان !!! 🔹 معادی که در به آن معتقد است اسلام و قرآن نیست!!!! 🔸 لعمری ان هذا غیر مطابق مع ما نطق علیه الشرع المقدس و انا اشهد الله و ملایکته و انبیایه و رسله انی اعتقد فی هذه الساعه.....فی امر المعاد الجسمانی بما نطق به القرآن الکریم.... 🔸به جان خودم سوگند ،این (معاد مثالی که ملاصدرا به آن معتقد است) آن معادی نیست که دین اسلام فرموده است!!! و من (شیخ ) خداوند و فرشتگان و پیامبران و رسولان او را در این ساعت گواه میگیرم که به معاد جسمانی که قرآن از آن سخن گفته معتقدم (نه معاد و معاد ) 📚 درر الفواید(تعلیقه علی شرح المنظومه للسبزواری) ج۲ ص۴۶۰ 🔹 نکته:مرحوم شیخ استاد فلسفه اقایان و بودند! کانال معرفتی "معارف الشیعه" @maarf_shiaa