eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
4.9هزار دنبال‌کننده
427 عکس
124 ویدیو
769 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
4_6032904247295610558.mp3
1.44M
۱۴۰۳ بند1️⃣ چشامو ببین بغضی تو گلومه و صدامو ببین بیا و غربت این امام و ببین چشامو ببین بیا فاطمه درد تو به من نگفتیا فاطمه من بمیرم که دیدی چیا فاطمه بیا فاطمه غم‌تو به من نگو باشه / بگو زندگیم سرِ جاشه هِی میگم پیش خودم امروز / الهی که فاطمه‌م پاشه (بمیرم ، من برات بمیرم) بند2️⃣ بمون فاطمه پشت در تو شدی نصفه جون فاطمه زخم‌تو ندادی بِم نشون فاطمه بمون فاطمه لگد میزدن قنفذ و مغیره با حسد میزدن من بمیرم که تو رو چه بد میزدن لگد میزدن رو زمین افتادی من دیدم / اولین بار بوده لرزیدم دست من رو با طناب بستن / یکی‌شون میکرده تهدیدم (بمیرم ، من برات بمیرم) 🖍️
4_6032904247295610560.mp3
2.01M
« واحد حضرت زهرا(س) » بند1️⃣ نمیشه گذشت ، نباید گذشت از ارثیه ی مادر یه چادر سیاه، که می‌گیره نور از صدیقه اطهر چادر فاطمه، نوریه که تا ابد در جریانه چادر فاطمه، قصه ی قداستش فوق بیانه چادر فاطمه ، پرچم خیمه ی صاحب الزمانه به ما رسیده پرچم ، بی منت سجده ی واجب داره ، این نعمت (فاطمه یا فاطمه ، یا زهرا) بند2️⃣ به عشق علی ، به میدون زد و سرباز امامش شد توی کوچه ها ، زمین خورد ولی این اوج قیامش شد چادر فاطمه، تار و پودش ریشه ی غیرتمونه چادر فاطمه، سنگر شیعه ی آخر الزمونه چادر فاطمه، خاکی شد تا علَم علی بمونه بار امانت داره ، رو دوشش می‌ایسته محکم پای ، این پوشش (فاطمه یا فاطمه ، یا زهرا) بند3️⃣ پر از معجزه است ، پر از رحمته پر برکتِ این چادر قیامت چقدر ، شفاعت میشن با نور همین چادر چادر فاطمه ، رو سر خواهرا تاج افتخاره چادر فاطمه ، معنیِ عزته و اوج وقاره چادر فاطمه ، سرپناه توی تمام روزگاره مظهر عفت یعنی ، این مادر به چادرش زد بوسه ، پیغمبر (فاطمه یا فاطمه ، یا زهرا) 🖍️ 🖍️
4_5877548202093188483.mp3
4.02M
۱۴۰۳ «شور هروله فاطمیه» بند1️⃣ تویی برای من مِلاک ای مادر مادر نبوده شأنت روی خاک ای مادر مادر شبیه تو نیومده ای مادر مادر محبتت زبا‌نزده ای مادر مادر قبل خواهشِ من - وقتی میدی حاجت دست سائل از تو - میکشه خجالت ای مظهر عفت روی تو دیدنیه تو جمال علی نور تو منعکسه توی آل علی از تو میگیره مدد هر دقیقه علی خطبه هات برّنده است مثل تیغ علی (یا زهرا ، سلام الله علیکِ) بند2️⃣ پر از دعاس حتی سکوتت مادر مادر رسید به ما خِیر قنوتت مادر مادر عرض‌ و‌ سما پُر از نشونه ات مادر مادر بال مَلَک پرده‌ی خونه ات مادر مادر توو شأن و مقامت - آیه میشه نازل تو جلوه ی حقّی - پیش اهل باطل مصطفی خصائل یاور علی شدن تنها کارِ توئه حق اگه پاینده است اعتبار توئه گرد پاتم نرسید هیچ کجا احدی ذکر تعجیل فرج: فاطمه مددی (یا زهرا ، سلام الله علیکِ) بند3️⃣ به پرچمت سلام کردیم مادر مادر با اسم تو قیام کردیم مادر مادر با مِهرت آبرو گرفتیم مادر مادر با مهریه ات وضو گرفتیم مادر مادر تو شدی به والله - حجت ائمه هر جا از تو بوده - صحبت ائمه زینت ائمه وقتی دست آموز تو شده شیر جمل توی میدون حسنت زده ضرب الاجل وارث علی اومد هرجا همـهمه شد قوّتش توو رجزش ذکر فاطمه شد (یا زهرا ، سلام الله علیکِ) 🖍️
4_5920411842563282619.mp3
3.58M
«واحد فاطمیه _ امام زمان عج» بند1️⃣ و سَیَعلَمو الَّذین الظَّلموا میرسه نور امید به هر کسی دلش شکسته دنیا اینجور نمی‌مونه خدا جای حق نشسته بزار آقامون بیاد اولش ریشه ظلمو میسوزونه بزار آقامون بیاد دیگه ردی از سیاهی نمیمونه همه بت های جهان رو سر جاشون مینشونه مثل مولا ، می‌ره منبر برپا میشه ، شور محشر با فریاد ، حیدر حیدر (حیدر حیدر) بند2️⃣ و سَیَعلَمو الَّذین الظَّلموا تکیه میزنه به کعبه انا منتقم می‌خونه دیگه اون‌ روز  روزشیعه است دیگه ظلمی نمی‌مونه بخدا وقت ظهور طنین انا بنُ فاطمه‌ش قشنگه بخدا وقت ظهور روزیه که همه‌ی دلا یه رنگه روو سرا سایه ی آقا به جای سایه ی جنگه منجی یعنی ، پیغام آور پیدا میشه ، قبر مادر با ذکر یا ، حیدر حیدر (حیدر حیدر) بند3️⃣ و سَیَعلَمو الَّذین الظَّلموا امید آخر دنیا بساط ظلم و می‌چینه هر قدم روضه می‌خونه توی کوچه‌ی مدینه میرسه یه روز آقام سِرّ مُستودع زهرا میشه احراز میرسه یه روز آقام تازه کار شیعیانش میشه آغاز لشگر فاطمیونَن آقاجون برا تو سرباز ان‌شالله ، تا اون آخر نذرت میشه ، خونِ نوکر تا می‌خونیم ، حیدر حیدر (حیدر ، حیدر) 🖍️به‌قلم؛
4_5879989401374690766.mp3
2.56M
«زمینه فاطمیه در و دیوار» (زبانحال مولا) بند1️⃣ قرار بوده ، شادی بیاد توو خونه مون قرار بوده ، یه بار دیگه پدر بشم قرار نبود ، این اتفاق بیفته و... اینجوری بی پسر بشم فضه کمک کن ، برسون خودتو سراسیمه فضه کمک کن ، می‌بینی حال‌زهرا وخیمه فضه کمک کن ، فضه کمک کن بار اوّله ، سر و صدا تو خونه شد واسه کشتنش ، یه میخ در بهونه شد خون بچه‌م از ، کنج دیوار روونه شد ( ای وای ، ای وای ) بند2️⃣ قرار بوده ، خونه مون آسمون باشه قرار بوده ، خونه ی امن مون باشه قرار نبود ، این اتفاق بیفته و ... حالا سر زبون باشه می‌بینی زهرا، تو که توو محل آبرو داری می‌بینی زهرا، هیچکسی نیومد واسه یاری می‌بینی زهرا، می‌بینی زهرا توی کوچه مون ، سر و صدا بلند شده واسه کشتنت ، چرا بگو بخند شده ضربه ی غلاف ، شبیه بازوبند شده (ای وای ، ای وای) بند3️⃣ قرار بوده ، تا آخرش با هم باشیم قرار بوده ، جدا از درد و غم باشیم قرارنبود ، این اتفاق بیفته ... روزی با قدّ خم باشیم اون روزُ می‌گم ، روز پر از آشوبِ گودال اون روزُ می‌گم ، سر پیراهن میشه جنجال اون روزُ می‌گم ، اون روزُ می‌گم گریه کردی و ، پیرْهَن و دوختی فاطمه کشتنِ حسین ، یه فرقی داره با همه زیر خنجری ، رگای نامنظمه (ای وای ، ای وای) 🖍️
4_5938386031588939570.mp3
2.41M
۱۴۰۳ (شور فاطمیه) بند1️⃣ روز حسرت - روزیه که گریه کردی خیلی کم برای زهرا روز حسرت - روزیه که دیگه جبران نمیشه کم کاریه ما حالا هم فرصت و غنیمت بشمار اگه باری مونده تُو هیأت بردار نکنه آرزو به دل‌شی روزی به والله این - دقیقه ها - دیگه نمیشه تکرار نگاهِ لطفش رُو سرِ عالم مستدامه رُو حرفش حرف نیست هرچی میگه حُسن ختامه برامون محشر یه نگاش ترفیعِ مقامه (امنا یا فاطمه) بند2️⃣ مادر من - یعنی صبرو یعنی استقامتِ تُو راهِ مولا مادر من - افتاد از پا ولی پرچمِ علی رو برده بالا یه روزی منتقم میاد از راه‌و میشه دست یهودیا کوتاه‌و عَلَم مرتضی جهان‌گیر میشه چه خوبه که - با جون و دل - می‌بینی نور ماه‌و میاد آقا با دشمنای مولا می‌جنگه با لطفش حتی تمومیِ دلها یه رنگه طنین صوتِ انابنُ فاطمه‌ش قشنگه (امنا یا فاطمه) 🖍️
خونه بی لبخند زهرا آسمون بی ستاره ست اینو حیدرت می دونه دنبال یه راه چاره ست بعد زندگیِ با تو به چی دل خوش کنه حیدر قلب من رو کن تصور وقتی زینب میگه مادر با چی حالت خوب می شه ای فدای اون ناز ابروت جون محسنت نگی که با نگاه به چوب تابوت کی گمون می کرد یه روزی عوض گهواره ساختن برا تو تابوت بسازم توو حیات خونه ام من شبا می پرم ز خواب با صدا خس خس نفس هات دیگه بی عصا سه ماهه نمی تونی پاشی از جات با خداحافظی تو جلو چشمام مرگ و دیدم مثله اون روز پشت در که عبامو روتو کشیدم سپرم شدی تلافی اُحد و زخمای بسیار اون نود تا زخم کجا و پهلو و شکاف مسمار شنیدم که توو حکومت قنفذ از خراج معافه اشک من میگه که این کار مزد ضربه ی قلافه قلاف قنفذ چه جوری جلو چشمام با تو لج کرد میخ در که داغ شد و بعد راهشو به پهلو کج کرد با فشار درب و دیوار داغ محسن و چشیدی نمی دونم که چه جوری میخ و از پهلوت کشیدی ناحلةُ جسم تویی که چیزی از تنت نمونده ردِ پنجه ی کیه که رُخ ماهتو پوشونده در و با هیزم سوزوندن آتیشا به بازوت افتاد بعد این که در شکستش افتادی و در روت افتاد
🩸ای عمّار! همین‌جا بود که فاطمه‌ام را کشتند... ای عمّار! همین میخ بود که کار خودش را کرد... در نقلی آمده است: 🥀 بعد از گذشت چند روز از شهادت صدیقه کبری سلام‌اللّه‌علیها، «عمار» به دنبال امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه آمد. آن حضرت بعد از اینکه گوشه‌ای از صدمات وارده بر فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را برای عمّار بازگو کردند، خواستند تا که از خانه خارج شوند. 📋 فَلَمّا وَصَلَ إلَى البابِ وَقَعَ نَظَرُهُ عَلَى المِسمارِ فَوَقَعَ مَغشِيّاً عَلَيه. ▪️وقتی که امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه به کنار در خانه رسیدند، نگاهشان به میخ در افتاد و همان‌جا از هوش رفته و نقش بر زمین شدند. 🥀 عمار گوید: بعد از لحظاتی که مولا علی علیه‌السلام به هوش آمد، به محضرش عرضه داشتم: ای مولای من! آیا به پا نمی‌خیزید تا برویم؟! امیرالمؤمنین صلوات‌اللّه‌علیه به من رو کرده و فرمودند: 📋 يا عَمّار! دَعْنِي مَعَ يَتامىٰ فَاطِمة علیهاالسلام ▪️ای عمار! مرا با یتیمان فاطمه سلام‌الله‌علیها تنها بگذار... 📋 يا عَمّار! هُنا قَتَلوا حَبيبَتي فَاطِمة، هُنا عَصَروا فاطمة، هُنا أسقَطوا جَنينَها، ▪️این عمار! همین‌جا بود که حبیبهٔ من، فاطمه زهرا سلام‌الله‌علیها را کشتند! همین‌جا بود که او را بین در و دیوار تحت فشار قرار دادند! همین‌جا بود که جنینش را سقط کردند! 📋 يا عَمّار! بِهَذا المِسمٰار تَمَزَّقَتْ أحشَاءُ حَبيبَتي فاطِمَة. ▪️ای عمار! به واسطه همین میخ بود که بدن مبارک فاطمه سلام‌الله‌علیها از درون هم زخم شد! 📚العبرة الساکتة،ج۲ ص۸۲ ✍ رنگ خزان شدم ز غمت ای خزان من زهرای من! حبیبه‌ی من! مهربان من می‌بینی از غمت چقدر میخورم زمین؟ دیگر شدم بدون عصا آسمان من! مانده هنوز بستر تو گوشه‌ی اتاق با لاله‌اش چکار کنم باغبان من؟! ماندست چند تار مویت بین شانه‌ای... چشمم که خورد تیر کشید استخوان من! راحت بخواب درد کشیدن تمام شد! راحت بخواب دردْکشیده جوان من! کابوس لحظه‌های علی نبش قبر توست! فکرش به هم زده‌ست زمین و زمان من چهل قبر ساختم که نفهمند هیچ‌وقت آخر کجاست قبر تو راز نهان من... گفتم درِ جدید بسازند بعد تو تا میخ‌ها دوباره نگیرند جان من... حالا دگر تمام شده امتحان تو... حالا دگر شروع شده امتحان من...
آرام و بی‌صدا دلِ مولایمان شکست وقتی که دید مادرمان قد کمان شکست وقتی پناهِ هر دو جهان بی پناه بود پیش نگاه ساکت اهل جهان شکست آهسته گفت: "فاطمه جانم..نرو" گریست... آهسته گفت: "فاطمه جانم..بمان!" شکست... آن لحظه‌ای که فاطمه پهلو شکسته رفت بغض هزار ساله‌ی او ناگهان شکست در قبر گفت؛"فاطمه جانم! منم! علی" تنها کنارِ گریه‌ی شب، بی‌امان شکست ✍
ای اشک چاره‌ای! غم کوثر نگفتنی‌ست باران! ببار! روضه سراسر نگفتنی‌ست با آن‌که روضه خواندن ما با کنایه است اما هنوز روضهٔ مادر نگفتنی‌ست تاریخ شرم دارد از آن روزهای تلخ آن روزهای بعدِ پیمبر نگفتنی‌ست جا مانده بین کوچه دل بی‌قرارمان اما حکایت گل پرپر نگفتنی‌ست باران شوی اگر نود و پنج روز، باز حال غریب مادر و دختر نگفتنی‌ست آن‌شب وصیتش به علی ناتمام ماند باران گرفت... روضهٔ آخر... نگفتنی‌ست ✍