4_5879989401374690766.mp3
زمان:
حجم:
2.56M
﷽
#زمینه
#فاطمیه
#حضرت_زهرا_س
#در_و_دیوار
#هجوم_به_خانه
#زبانحال_امیرالمؤمنین_ع
«زمینه فاطمیه در و دیوار»
(زبانحال مولا)
بند1️⃣
قرار بوده ، شادی بیاد توو خونه مون
قرار بوده ، یه بار دیگه پدر بشم
قرار نبود ، این اتفاق بیفته و...
اینجوری بی پسر بشم
فضه کمک کن ، برسون خودتو سراسیمه
فضه کمک کن ، میبینی حالزهرا وخیمه
فضه کمک کن ، فضه کمک کن
بار اوّله ، سر و صدا تو خونه شد
واسه کشتنش ، یه میخ در بهونه شد
خون بچهم از ، کنج دیوار روونه شد
( ای وای ، ای وای )
بند2️⃣
قرار بوده ، خونه مون آسمون باشه
قرار بوده ، خونه ی امن مون باشه
قرار نبود ، این اتفاق بیفته و ...
حالا سر زبون باشه
میبینی زهرا، تو که توو محل آبرو داری
میبینی زهرا، هیچکسی نیومد واسه یاری
میبینی زهرا، میبینی زهرا
توی کوچه مون ، سر و صدا بلند شده
واسه کشتنت ، چرا بگو بخند شده
ضربه ی غلاف ، شبیه بازوبند شده
(ای وای ، ای وای)
بند3️⃣
قرار بوده ، تا آخرش با هم باشیم
قرار بوده ، جدا از درد و غم باشیم
قرارنبود ، این اتفاق بیفته ...
روزی با قدّ خم باشیم
اون روزُ میگم ، روز پر از آشوبِ گودال
اون روزُ میگم ، سر پیراهن میشه جنجال
اون روزُ میگم ، اون روزُ میگم
گریه کردی و ، پیرْهَن و دوختی فاطمه
کشتنِ حسین ، یه فرقی داره با همه
زیر خنجری ، رگای نامنظمه
(ای وای ، ای وای)
🖍️#امیرطاهری
#حضرت_زهرا_س
#شب_یلدا
فرق دارد با همه، دنیایِ بچه شیعه ها
صرفِِ هیئت میشود شبهایِ بچه شیعه ها
داغ مادر دیده؛ حق دارند بیتابی کنند
هق هقِ پیوسته شد آوایِ بچه شیعه ها
گریه بر زهرا حلاوت دارد آری آنچنان
میشود با اشک، شیرین چایِ بچه شیعه ها
«وای مادر» گفته و ذکر مصیبت میکنند
هست روضه؛ بهترین نجوایِ بچه شیعه ها
میشود احساس حتی در میانِ خنده ها
یک غم ِ دیرینه در سیمایِ بچه شیعه ها
میخورَد حسرت میان آه؛ این شبها مدام
میرود تا پشتِ «در» رؤیایِ بچه شیعه ها
تا کفن پیچید بر پهلویِ زخمی و کبود
ذره ذره پیر شد بابایِ بچه شیعه ها
مادر سادات شد تشییع مظلومانه و
سخت خالی بود آنجا، جایِ بچه شیعه ها
چون علی از داغ زهرا آهِ طولانی کشید
فاطمیه شد شبِ یلدایِ بچه شیعه ها!
مرضیه عاطفی
#مناجات_با_خدا
#رمضان_المبارک
#حضرت_زهرا_س
دوباره زار و زمین گیر اومدم
روسیاهم که با تأخیر اومدم
مثه هرشب تو معطلم شدی
دوباره سرقرار دیر اومدم
حرف خوبی برا گفتن ندارم
گوشیم برا شنیدن ندارم
شبونه زدم به جاده،می دونی
که پایی برا رسیدن ندارم
می خوام اشک نم نمو درست کنم
وسیله توبه مو درست کنم
خراب اومدم در خونه تو
می خوام از نو خودمو درست کنم
بعد از عمری گیر نیتم هنوز
تو دلم دنبال خلوتم هنوز
همه آماده مهمونی شدن
ولی من تو خواب غفلتم هنوز
بدجوری داد میزنه قیافه ام
که من از دست خودم کلافه ام
بعضی وقتا واقعا فکر میکنم
بین این مهمونا من اضافه ام
باید آتیش تو دلم درست کنم
حال و روزمو یه کم درست کنم
از دلم پل بزنم تا مدینه
برا مادرم حرم درست کنم...
...نا نجیب دست روی باورم گذاشت
قصه تلخی تو دفترم گذاشت
جلوی چشم همه تو کوچه ها
پا روی چادر مادرم گذاشت
پشت در آتیش گرفت کم نیاورد
یه ذره به ابروهاش خم نیاورد
سر تا پا غصه بود اما تو خونه
روغمای شوهرش غم نیاورد
هی لگد می خورد می گفت علی علی
تو آتیش می سوخت می گفت حسین حسین
شبا با دست ورم کرده همش
پیروهن می دوخت میگفت حسین حسین...
#محمد_نجاری
#مناجات_با_خدا
#رمضان_المبارک
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسین_ع
ورقِ زندگی ام را به خدا برگرداند
نور عشق تو ز بیراهه مرا برگرداند
من خطا رفتم و پیش همه گفتم با عشق
ناز چشمان تو من را ز خطا برگرداند
تکیه ات آمده بودم که زمانم گذرد
چایی روضه دلم را به شما برگرداند
گرچه نذر تو شدم، از تو هوس دورم کرد
مادرم پیش تو من را به دعا، برگرداند
نام تو از لب من پای گناهم افتاد
توبه اما به زبان نام تو را برگرداند
چشمهایم ز حیا بود تهی تا اینکه
گریه بر داغ تو من را به حیا برگرداند
روضه خوانم چه کنم هست ردیفم روضه
روضه را مادرتان هدیه به ما برگرداند
مادرت با کمک فضه در آن عصر غریب
صورت از آن دو نفر، مرد نما برگرداند
بعد ها مادرتان دید که یک خنجر پست
قصد قربت سرتان را به قفا برگرداند
با سنان زیر و رویت کرد سنان در گودال
بدنت را به سرِ نیزه ز جا برگرداند
#حسن_کردی
#مناجات_با_خدا
#رمضان_المبارک
#حضرت_زهرا_س
مهمان شده و رخصتِ دیدار گرفته
از سفرهٔ تو برکتِ بسیار گرفته
این سائلِ هر سالهٔ ماهِ رمضانت
برگشته و تصمیم به اقرار گرفته
أنتَ الغَنی و خالِق و مَعبود؛ أناالعَبد
یک بندهٔ بد؛ با دلِ زنگار گرفته
غفرانِ تو را گریه کنان بینِ مناجات
با توبهٔ پیوسته به اصرار گرفته
یارب به شفاخانهٔ محرابِ تو سوگند
از عشق؛ نمازم تبِ سرشار گرفته
خونم متلاطم شده هر بار که دستت
نبض ِ منِ آشفتهٔ بیمار گرفته
ماه رمضان ثانیه به ثانیه، هر آن
لطفت خبر از خیلِ گرفتار گرفته
خوشبخت منم! آنکه به تو داده دلش را
وقتِ سحری مهلتِ گفتار گرفته
نان دیده سرِ سفره! به یادِ غم ِ دستاس-
بسیار دلم لحظهٔ افطار گرفته...
*
لعنت به غلافی که شده خیره به بازو
قنفذ(لع) چقدَر جرأتِ پیکار گرفته!
یک ضربهٔ ناکار؛ به بازویِ خدا زد
از فرطِ کبودی؛ دلِ مسمار گرفته
زهرا(س) که به دستانِ خودش یکسره نان پخت
طوری شده که دست به دیوار گرفته
در کوچه؛ چه پیش آمده؟! که محضرِ حیدر
از صورتِ خود رغبتِ اظهار* گرفته!
* 📚 اظهار: پدیدار کردن-نمایان کردن
#اللهم_صل_علی_محمدوآل_محمدوعجل_فرجهم
#أستغفر_الله_ربي_و_أتوب_إلیه
#بفاطمة_الزهرا_س_إلهي_العفو
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#مرضیه_عاطفی
#مناجات_با_خدا
#رمضان_المبارک
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسین_ع
〰️〰️〰️〰️〰️〰️
خشکی چشمان من یعنی که شیدا نیستم
لایق مجنون شدن در کوی لیلا نیستم
عبد بودن را خودت یادم بده مولای من
تا در آغوش توام در بندِ دنیا نیستم
آرزوهای دراز انگار کورم کرده است
حشر در پیش است و من در فکر فردا نیستم
باز شد درهای رحمت، ماه مهمانی رسید
ماه مهمانی رسید اما مهیا نیستم
فیض خلوت در سحرها یک به یک از دست رفت
آه ... من آماده ی شب های احیا نیستم
سینم ام تنگ است! تنگِ دیدنِ صحنِ نجف
من حریف این دل بی تاب رسوا نیستم
باز نورِ چادرِ مادر به دادم می رسد
واسطه آورده ام با خویش، تنها نیستم
کربلا ارباب مان با نیزهها افطار کرد
من دم افطار فکر نان و خرما نیستم
#احسان_نرگسی
#رمضان_المبارک
#امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س
مرهون مرام علی و فاطمه ام
مدیون پیام علی و فاطمه ام
بر جان جوانان بهشتی سوگند
من پیر غلام علی و فاطمه ام
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
گر پیرو راه علی و فاطمه ام
خواهان پناه علی و فاطمه ام
با چشم پر از بکاء در روز جزا
محتاج نگاه علی و فاطمه ام
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
پروانه ی روی علی و فاطمه ام
دلداده ی خوی علی و فاطمه ام
منعم مکن ای دوست که دیوانه شدم
دیوانه ی کوی علی و فاطمه ام
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
تا راه تولای علی می پویم
در وصف علی و فاطمه می گویم
تا شاعر اهل بیت اطهار شوم
از فاطمه و علی مدد می جویم
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
تا با علی و فاطمه پیمان بستم
هستم ز غلامان علی تا هستم
یک لحظه ز کوی فاطمه پا نکشم
شاید که به روز حشر گیرد دستم
#فراز_مردانی
#رمضان_المبارک
#مناجات_با_خدا
#امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسین_ع
روزه ی من را در این دنیا تلافی میکند
یا همین امروز یا فردا تلافی میکند
پیش او بار گنه می آورم گم میشود
جرم من را میکند حاشا تلافی میکند
دست خالی مرا دید آبرویم را نبرد
او کریم است و کم من را تلافی میکند
هرکسی یک جور خالی کرده دورم را ولی
او که می بیند شدم تنها تلافی میکند
بس که میبخشد مرا دارم بدعادت میشوم
هرچه بد تا میکنم مولا تلافی میکند
گرچه من مهمانیش را سالها برهم زدم
می نشاند بنده را بالا تلافی میکند
سختیِ شب زنده داری را علی دیده ولی
اجر و مزدش را خدا با ما تلافی میکند
در نجف پشت در بسته بمانی بهتر است
چون به هر شکلی شده زهرا تلافی می کند
نوکرش را میرساند اربعین کرببلا
تشنگی های مرا آقا تلافی میکند
اکبرش را در عبایش چید و با اشکش نوشت
آبروی رفته را سقا تلافی میکند
ای علی خوردم زمین، بار مصیبات تو را
التماس زینب_کبرىٰ تلافی میکند
#رضا_دین_پرور
#زمینه
#واحد
#هشتم_شوال
#حضرت_زهرا_س
#امام_حسن_مجتبی_ع
#تخریب_قبور_ائمه_بقیع
●بند۱
گَرده بقیع
جنتم دور تو میگرده بقیع
لحظه لحظههات پر از درده بقیع
خونه بقیع
شیعه از داغ تو دلخونه بقیع
غربتت علت بارونه بقیع
بهشت من بقیعو
خاک و خِشت من بقیعه
گدای فاطمهام
سرنوشت من بقیعه
●بند۲
عالمیان
سائلی در حرم فاطمهام
من گدای کرم فاطمهام
عالمیان
فاطمه مادر لطف و رحمته
علت و بانی خلق و خلقته
حبیبهی احد و
قدر و کوثر نبوی
بزرگ فاطمیات
نور و چشمهی علوی
●بند۳
جونم حسن
زندگیمو به تو مدیونم حسن
در کمالات تو حیرونم حسن
شاه کریم
تو امیری و یه عمره نوکریم
سائل لطف تو موسیِ کلیم
امام من حسن و
فرد و بینظیر حسنه
امامه واسه حسین
سیدِ کبیر حسنه
#مرتضی_حضرتی
#شب_جمعه
#حضرت_زهرا_س
#زیارت_امام_حسین_ع
عالم فدای راس بریده، ز پیکرت
جانها فدای پیکر در خون شناورت
آه و فغان از آن تن عریان بی کفن
واویلتا از آن لب عطشان و حنجرت
شب های جمعه فاطمه آید به کربلا
شوید به آب دیده مزار مطهرت
از کنج قتلگاه پس از چارده سَده
آید به گوش نغمه ی جان سوز مادرت
با چشم پر ز اشک و به آوای پُر حزین
بر سینه میزند ز غم آن داغ پرورت
از سینه آه میکشد از ماتمت حسین
چون بنگرد به پیکر و بر راس انورت
بی سر رها به دشت تن چاک چاک تو
زلفت به دست باد پریشانِ آن سرت
آه از دمی که بر سر نعشت رسید و دید
بوسیده تیر و نیزه و شمشیر پیکرت
میخواست تا که بوسه زند بر گلوی تو
زد بر رگ بریده ی آن بوسه خواهرت
آه از دمی که بوسه زد و در بغل گرفت
کنج خرابه راس تو دُردانه دخترت
#جواد_کریم_زاده
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_ارباب
#حضرت_زهرا_س
هر شبِ جمعه کربلا غوغاست
شبِ اندوه حضرت زهراست
شب جمعه شب زیارتیِ
حرم پاک سیّد الشهداست
عرش زین ماجرا سیه پوش است
عرشیان را فغان و واویلاست
هر شب جمعه مادر سادات
راهی از عرش سوی کرب و بلاست
پا گذارد ز هودجی به زمین
دست بر پهلویش به حال بکاست
میرسد خسته دل کنار حرم
کان حرم قبله گاه اهل ولاست
شوید از اشک خود مزاری را
که به هر درد تربتش چو شفاست
پیکری را کشد در آغوشش
که سر از آن ز روی کینه جداست
گویدش یا بُنَیَّ یا مظلوم
غم عالم ز روی او پيداست
گویدش از چه رو تو را کشتند
بر سر غارتت چرا دعواست
سر پاکت چرا به نی زده اند
تنت عریان چرا بدون قباست
پیرهن دوختم شود کفنت
کفنت کو کجاست پیرهنت؟
#جواد_کریم_زاده
#حضرت_زهرا_س
#شب_جمعه
#شب_زیارتی_امام_حسین_ع
عرشیان زین عزا بپا خیزند
عرش را با سیاهی آویزند
ناله ها را بهم در آمیزند
خاک ماتم ز نو به سر ریزند
چون شب جمعه ای دگر آید
مادری روضه ی پسر خواند
هودج آماده بهر سوگ و عزا
پا گذارد به روی آن زهرا
سوی کرب وبلا رود ز سما
تا عزایی دگر کند بر پا
چونکه زهرا به سینه و سر زد
همه ارکان عرش میلرزد
قتلگاه ست و مادری مضطر
قتلگاه ست و پیکری بیسر
قتلگاه ست و حنجر و خنجر
قتلگاه ست و روضه ای دیگر
روضه ی قتلگاه و روز دهم
وای از ضربهی دوازدهم
شمر ملعون چه پُر شتاب شد و
جانب پور بوتراب شد و
مادری که در اضطراب شد و
آهِ زهرا چه بی حساب شد و
این گلو را نبری ای خنجر
چون بُوَد بوسه گاه پیغمبر
مشق خنجر چو با گلو میکرد
گاه در سینه هم فرو میکرد
عضو دیگر چو جستجو می کرد
با نوک چکمه پشت و رو میکرد
راس او از قفا جدا کردند
پیکرش بی کفن رها کردند
روضه خوان گشته مادری محزون
مادری غرق ناله و دلخون
روضه خواند به پیکر ی گلگون
کی رود او ز قتلگه بیرون
مادری که به گوشه ی گودال
گاه و بیگاه میرود از حال
روضه خواند چو از پریشانی
گوید ای وای از چه عریانی؟
از چه عریان و بی کفن مانی؟
آب مهر من و تو عطشانی؟
پدر توست صاحب خاک ات
روی خاک ست نعش صد چاک ات؟
تا سحرگه به عرش همهمه است
صحبت از ناله های فاطمه است
پس از آن هم به سوی علقمه است
دو دمه را به حال زمزمه است
میر و ساقی باوفا عباس
کاشف الکرب خیمه ها عباس
#جواد_کریم_زاده