eitaa logo
شعر،روضه،سرود،نوحه،زمینه،واحد،شور
6.4هزار دنبال‌کننده
565 عکس
171 ویدیو
841 فایل
این کانال فقط مخصوص سخنرانان ومداحان اهلبیت(ع)میباشدولاغیر. لینک کانال: https://eitaa.com/joinchat/241434681Cd30712864d نظرات،پیشنهادات و انتقادات خویش را درباره ی کانال با آیدی زیر مطرح بفرمایید. @AHSy3762
مشاهده در ایتا
دانلود
شب عيده ولي عيد بي تو كه معنا نداره هرچي غير تو من از خدا بخوام جا نداره ميگن امشب هرچي از خدا بخواي روا ميشه آقاجون كي پاي تو توي مدينه وا ميشه آرزومه تا ظهورت اگه زنده بمونم پشت تو با رهبرم نماز عيدو بخونم ماهِ ماه رمضون تو بودي و نديدمت هر شب آقا روضه خون تو بودي و نديدمت روزي كه تو مي رسي اون بهترين روز منه كي آقا به غير تو ياور و دلسوز منه شبا قسمتم مي شد آقا پريشونت باشم يه شبم ولي نشد افطاري مهمونت باشم حالا آقا بگو كه از فردا شب كجا برم با دعاي كي سر سفره هاي دعا برم من خودم خوب مي دونم كه عشقمون يك طرفه اس بعد از اين همه اميدم آقا روز عرفه اس يعني ميشه عرفه بين دعا ببينمت وسط روضه ي عباس كربلا ببينمت امسال آقا مهمون مدافعان حرميم براي دفاعِ از ناموستون هم قسميم آقاجون بيا ببين عاشقا روسفيد شدن همه با آرزوي ديدن تو شهيد شدن مرد واقعي بودن عشقشونو نشون دادن مطمئنم كه آقا رو زانوي تو جون دادن نمي افتاد از رو لبهاشون اميد عالمين تا دم آخر صداي يا لثارات الحسين
‍ . علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ به تو دلم رو خوش کردم / به تو که مهربونی تو شبیه خورشیدی و / وسط آسمونی همه میرن ولی آقا / تو برای من می مونی ۲ وقتی با هزار غم روبروی تو می شینم من دارم بهشتو توو حرم تو می بینم (حس - حرم تو شیرینه ذکرت - برا همه تسکینه) ۲ (وَ مَن اَطاعَکُم اَطاعَ الله وَ مَن اَحبَکُم اَحَب الله) ۲ به تو سپردم همه چیمو یا امین الله ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ به تو دلم رو می سپارم / به تو که دلربایی تو برای روز محشر / امید قلب مایی‌‌ چه خوبه که پیدا کردم / کسی رو به این آقایی‌ ۲ توو صحنت همیشه کبوتر دل آزاده من اول سلامم توو حیاط گُهرشاده (قلبم - با تو آقا مانوسه هر سال - زیارت مخصوصه) ۲ (وَ مَن والاکم والی الله وَ مَن عاداکم عادی الله) ۲ به تو سپردم همه چیمو یا امین الله ۲ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ به تو دلم رو می بندم / به تو که با وفایی به تو که آرزوهای / تموم زائرایی همیشه به یادت هستن / زائرای کربلایی ۲ قلب عاشقم رو تا زیر قبه پر میدم جای تو همیشه کرببلا سلام میدم (از تو - داریم این می نابو عشق و - کتیبه ی اربابو) ۲ (و‌َ مَن آذاکم آذی الله وَ مَن ابغَضَکُم اَبغَضَ الله) ۲ به تو سپردم همه چیمو یا امین الله ۲
ناامیدم، دوباره مایوسم باز با دست خالی آمده ام باز هم چون همیشه محتاجم به امام جواد رو زده ام او مراد است و من مریدترین او جواد است و من گرفتارم نذر کردم گدای او باشم شکر حق که گدای دربارم هر زمان غرق در نیاز شدم دست لطفش به من عطا کرده او همیشه به وقتش آمده است دردهای مرا دوا کرده دست حاجات من گره خورده به نگاه پر از کرامت او کاش که قسمت منم بشود در مضیفش، غذای حضرت او حرمش حس دلنشین دارد همه جای حرم خراسانیست هر طرف را که خوب می بینی مملو از زائران ایرانی است انس داریم از تولدمان به امام رئوف و‌ فرزندش به جوادش که ما قسم دادیم خوب حس کرده ایم لبخندش این پسر زندگی سلطان است جلوه ی دیگر امام رضاست خلق ‌و خویش شبیه فاطمه است این پسر کوثر امام رضاست مشت خود را به خاک می کوبید ناله می زد "لاَخرَجَنَّهُما" پدرش سینه می زد و می سوخت تا که می گفت "اَحرَقَنَّهُما" از پدر غرق اشک می پرسید واقعا مادرم در آتش سوخت؟! مادرم سوخت! محسنش هم سوخت؟! پر تاج سرم در آتش سوخت؟! مادری بود از بس این آقا روضه اش روضه‌ی حسن شده بود قاتلش یار همزبانش شد آه! با مادر هم سخن شده بود: آه آتش به جانم افتاده آه مادر! برس به فریادم مثل فرزندهای دیگر تو دم آخر به خاک افتادم لبم از تشنگی کبود شده عطش از رنگ و روی من پیداست پهلویم تیر می کشد مادر این هم از غربت بنی الزهراست آه مادر! از آتش این زهر دست و پا می زنم به روی زمین کاش یک قطره آب می دادند کاش یک قطره آب ... آه ... همین کاسه ی آب را مقابل من بر زمین زد چقدر می خندید آتشم می زد آن کنیزی که در برم نانجیب می رقصید جگرم پاره پاره شد مادر خون چکیده ز گوشه ی دهنم زهر اثر کرده و کبود شدم درد افتاده در تمام تنم هرچه شد نیزه بر تنم نزدند و سه شعبه به قلب من نزدند کسی اینجا به فکر غارت نیست چنگ بر کهنه پیرهن نزدند بغضهای عزای کرببلا در میان دل شکسته‌م ماند ساربانی نبود اطرافم آخر انگشترم به دستم ماند هیچکس بی وضو و با چکمه وای من روی سینه ام ننشست هیچکس پشت و رو نکرد مرا هیچکس سینه‌ی مرا نشکست آه از قلب خسته‌ی زینب ضربانی که باز تند شده آه از ضربه‌ی دوازدهم آه از خنجری که کند شده بدنم زیر آفتاب اما بدنم زیر دست و پاها نیست سر پاداش بردن سر من بین شمر و سنان که دعوا نیست
ای یادگار کربلا / ای نوحه خوان لاله ها ای حجت معصوم // ای حجت معصوم آقای ماتم دیده ای / یک کربلا غم دیده ای ای از جفا مسموم // ای حجت معصوم جانم فدایت - ای نور دیده بر نیزه دیدی - راس بریده واویلتا واویلتا / امام باقر امام باقر ۲ ای شاهد خد التریب / ای راوی شیب الخضیب آقا چه دیدی؟ // محنت کشیدی در دشت غرق سوز و آه / تو در میان قتلگاه آقا چه دیدی؟ // محنت کشیدی دیدی تنش را در - خون کشیدند لب تشنه او را - سر می بریدند واویلتا واویلتا / امام باقر امام باقر ۲ همراه اشک کاروان / بودی اسیر شامیان با دست بسته // ای دلشکسته غم بر دل تنگت زدند / از پشت بام سنگت زدند با دست بسته // ای دلشکسته بین خرابه - با اشک و ناله دیدی تو داغ - عمه سه ساله واویلتا واویلتا / امام باقر امام باقر ۲
اگه مردم می‌دونستن حدودِ حکومت حسینو اگه مردم می‌دونستن حساب عنایت حسینو اگه مردم می‌دونستن ثواب زیارت حسینو دل از همه می‌بریدن به کربلا می‌رسیدن بهشتو تُو قاب حرم؛ می‌دیدن حسین قربون حرمت؛ قربون کربلای تو جونم به علمت؛ جونم به زائرای تو خیره عاقبتم؛ چون می‌میرم برای تو ..... اگه مردم می‌دونستن شعاع محبت حسینو اگه مردم می‌دونستن لذت شفاعت حسینو اگه مردم می‌دونستن ثواب زیارت حسینو همه با پای پیاده میومدن توی جاده می‌دیدن اینجا جبرئیل ایستاده حسین حتی عرش خدا؛ زانو زد روبروی تو ما بخشیده شدیم؛ تنها به آبروی تو وقتی روضه میام؛ میگیرم رنگ‌وبوی تو
ما کویریم همه تشنه ی باران حسن سربلندیم همه دست به دامان حسن باز جمعیم سر سفره ی احسان حسن همه گفتند به ما سوخته جانان حسن آتش عشق حسن سوخته جانم را شکر هرچه دادند و ندادند همانم را شکر قطره بودیم ولی راه به دریا دادند دل ما را به سرای کرمش جا دادند به سوی دامن او دست تمنا دادند تا که گفتیم حسن حاجتمان را دادند نظر رحمتشان بر دل ما تابیده گوش این طایفه آواز گدا نشنیده دست و دلبازترین رهبر عالم حسن است گفته احمد که: فقط عقلِ مجسّم حسن است مثل حیدر علی و عالی و اعلم حسن است وارث هیبت پیغمبر اکرم حسن است روح رحمان و رحیم است؛ حسن روح سخاست عاشق نام حسن باش که محبوب خداست به گداییش پی اهل نظر باید رفت خبر اینجاست به دنبال خبر باید رفت سمت فرزند "تَجَلّی‌ٰ وَ ظ‌َهَر" باید رفت هرکجا پرچم او هست به سر باید رفت دل به این اسم فقط میل تقرب دارد مادرش نیز به این اسم تعصب دارد کاش فیضی ز فیوضات غمش می بردیم روز و شب دست به سوی علمش می بردیم کاش راهی سوی بیت الکرمش می بردیم دسته ی سینه زنی در حرمش می بردیم حیف خالیست حرم؛ حیف حرم بی نور است دستمان از حرم خاکی آقا دور است چه کسی گفته که آقای کرم بی حرم است قبر او گرچه پر از خاک ولی محترم است بی مضیف است ولی مظهر دارالنعم است آسمان سقف رواق شه لطف و کرم است دورتادور بقیعش به خدا زنجیر است معنی اش این شده اینجا حرم یک شیر است او چهل سال به صبری حسنی محکوم است مثل باباش علی خسته دل و مظلوم است غربتش از اثر خون لبش معلوم است آه! من با که بگویم که چه سان مسموم است آتش افتاده به جانش لب او عطشان است پیکرش سبز شده خواهر او حیران است زهر بی رحم به جان جگرش افتاده یاد مادر به دل شعله ورش افتاده یاد آن خانه و آن میخ درش افتاده مادری روی زمین با پسرش افتاده میخ در روضه ی پر دردسر انشا می کرد فاطمه سوخت و یک شهر تماشا می کرد آخر روضه گریزش شده تنها کوچه چقدر باز شده بغض حسن با کوچه آخرش قاتل او زهر شده یا کوچه ؟ زهر آتش زده جان حسن؛ اما کوچه ... مثل یک آه شده؛ راه گلویش بسته موسپید است چهل سال غریب و خسته بی حیا آمد و راه گذر فاطمه بست بی هوا زد به خدامادر ما را آن پست صورتی خورد به دیوار و غروری که شکست مادری خورد زمین....کودکی از غصه نشست با سر افتاد زمین؛ آه! سرش تیر کشید ضربه ای خورد به پهلو؛ کمرش تیر کشید
امشب تمام کُون و مکان گریه می کند گریه گنید امام زمان گریه می کند امشب فقط ذکر لبش وای مادر است دارد برای داغ جوان گریه می کند زانو بغل گرفته غریبانه چون علی مردی غریب مثل زنان گریه می کند یک لحظه یاد کوچه یک لحظه یاد میخ با اشک او زمین و زمان گریه می کند با یاد آن نماز نشسته ،شکسته است آقای ما اذان به اذان گریه می کند اشکی نمانده...خون شده چشمان مضطرش دارد ز داغ مادرشان گریه می کند آن چادری که پشت در خانه سوخته در سینه اش گرفته بر آن گریه می کند گویا صدای اوست که پیچیده در فلک دارد برای قد کمان گریه می کند...... این غم کجا برم که تو را مردها زدند..... گریه کنید امام زمان گریه می کند
به زیر بیرق دارالبکای مادرتان عزا گرفته‌ام آقا برای مادرتان نشسته‌ام که بریزم شبیه قطره‌ی اشک تمام هستی خود را به پای مادرتان نوشته‌اند برای همه دعا می‌کرد نیازمند دعایم، دعای مادرتان تمام عالم از این روضه رزق می‌گیرند شدند عالم امکان گدای مادرتان به زیر چادر زهراست آنچه که خیر است و روضه‌اش شده دارالشفای مادرتان به این امید که ام الحسن شفا گیرد قنوت بسته‌ام آقا برای مادرتان شنیده‌ام که نمازش شده است بی جوهر شنیده‌ام که گرفته صدای مادرتان نبوده اجر رسالت، حکایت کوچه نبوده صورت نیلی، سزای مادرتان دوباره شد خدا کند برسم به روضه‌خوانی کربُبلای مادرتان دوباره می‌رسد از مضجع شریف حسین صدای زمزمه‌ی وای وای مادرتان حسین در دل گودال؛ آمده زینب و بوسه زد به گلویش، به جای مادرتان ✍
چشمم شبیه ابر بهاران شده بیا آقا دوباره شام غریبان شده بیا بی تو برای مادرتان گریه می کنیم این نوکر تو خسته ز هجران شده بیا این گریه ها بهانه ی تطهیر من شده قلبم به لطف روضه پشیمان شده بیا یک سو غم فراق تو، یک سو غم علی امشب غمم به سینه دوچندان شده بیا حال و هوای ما همه چون خانه ی علیست بنگر که نوکر تو پریشان شده بیا از داغ زخم سینه فقط سینه می زنیم سینه زن تو بی سر و سامان شده بیا ای کاش در بقیع روضه بخوانی برایمان آقا به حق مرقد ویران شده بیا آقا بنای مرقد زهرا به دست توست بنگر که خون شیعه خروشان شده بیا امشب شب زیارتی شاه کربلاست زهرا به زیر قبه پریشان شده بیا برپا شده کنار حرم روضه ی حسین ای وای! چشم فاطمه گریان شده بیا یک پیرهن برای حسینت نمانده است آقا به حق پیکر عریان شده بیا
چارده قرن گذشته‌ست که غفلت کردیم وای بر ما که به دوری تو عادت کردیم ناظری بر همه احوالم و حاضر هستی چارده قرن گذشته‌ست که غیبت کردیم ما گرفتار شدیم و تو عنایت کردی عوضش تا دلمان خواست شکایت کردیم گنه از جانب ما بود و تو اشکت آمد چقدر پیش تو احساس حقارت کردیم بگذر از ما که برای تو فقط دردسریم بگذر از ما که به شأن تو جسارت کردیم اشک ما مرهم زخم دل بی طاقت توست ما از این راه ز قلب تو عیادت کردیم هرچه هستیم عزادار حسینت هستیم سالیانی‌ست که ما عرض ارادت کردیم سبب بخشش ما ذکر حسین است حسین بارها پای همین اسم قیامت کردیم کاروان آمد و دل از همه نوکرها برد دلمان رفت حرم؛ قصد زیارت کردیم ناله‌های دل زینب، دل ما را سوزاند با همین ناله‌ی او ذکر مصیبت کردیم (السلام ای بدن بی سر گرما دیده السلام ای سر مجروح کلیسا دیده با چه وضعی ته گودال کشاندند تو را ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده
صد عریضه عرض کردم خدمت تو بارها نامه ی من را بخوان، از بین این طومارها درد آب و نان ندارم؛ درد من دوری توست التفاتی کن، نظر کن، سوی ما بیمارها یک نگاهت می‌رساند سوی ما نور امید یک نگاهت می‌تکاند از دلم زنگارها من همیشه خاطرت را خواستم آقای من! عاقبت من خیر می‌بینم از این اصرارها دیدی، اما با بزرگی چشم پوشی کرده‌ای ما فراوان دیده‌ایم آقا از این رفتارها دلخوشی ماست که از جانب ارباب‌ها می‌رسد هر روز و شب روزی خدمتکارها کاش بعد مرگ هم نامت نیفتد از لبم تا سرانجامم شود چون میثم تمارها شد شب سوم، دل ما هم خراباتی شده وای از داغ خرابه رفتن دلدارها (صد پسر در خون بغلتد گُم نگردد دختری) حرف من را خوب می‌فهمند دختردارها گفت می‌دانی چه بر روز رقیه آمده؟ دست بسته می‌روم در کوچه و بازارها نان و خرما شامیان بر ما تصدق می‌کنند خسته‌ام از طعنه‌ها و خسته از آزارها
عاقبت نور جمال تو عیان خواهد شد می‌رسی و همه‌جا امن و امان خواهد شد معنی فصل بهاری تو که با آمدنت (عالم پیر دگر باره جوان خواهد شد) همه ادیان جهان نام تو را می‌خوانند نام تو ذکر لب اهل جهان خواهد شد با ظهور تو دگر دست کسی خالی نیست با ظهور تو فراوانی نان خواهد شد حکم کن تا که به پای تو بمیریم همه به خدا آنچه بگویید همان خواهد شد عدل مولا همه‌جا با تو فراگیر شود با تو نام اسدالله بیان خواهد شد شب زینب شده و باز دلت می گیرد اشک تو باز روی گونه روان خواهد شد قسمت می‌دهم آقا به همین مظلومه به همان قد رشیدی که کمان خواهد شد، تو اگر روضه بخوانی و بگویی ز حسین چشم عالم همگی گریه‌کنان خواهد شد تو اگر نوحه‌گر روضه‌ی زینب بشوی وعده‌ی ما حرم عمه‌تان خواهد شد به دلم آمده که قافله‌ای از شهدا تا حرم پشت سرت سینه‌زنان خواهد شد